اقتصاد خالی از انقلاب
✍️ این بخشی از متن جناب #علیزاده است:
«برایم این سوال جدی است که چه شد آقای خامنهای پذیرفت از سال شصت و هشت به بعد سیاستهای اقتصادی طرفدار مستضعفین به حاشیه برود و نظام تغییر فرماسیون اقتصادی بدهد؟ چه شد آقای خامنهای با همان صلابتی که مقابل رفسنجانیسم در سیاست خارجی ایستاد در برابر رفسنجانیسم در اقتصاد نایستاد؟ چه شد که آقای خامنهای مقابل پروژهی نفوذ در عرصه فرهنگ ایستاد اما مقابل نئولیبرالیسم و مصرفگرایی که قویترین اشکال نفوذ غرب در جامعه ما بود کمتر موضع گرفت؟ چه شد که آقای خامنهای با اجرای اصل چهل و چهار در سال هشتاد و پنج، خصوصی سازی را باب کرد که پایانش کارخانههای نیمه تعطیل و کارگران حقوق نگرفته بود.»
✍️ جریان #رفسنجانیسم روی دیگر جریان #میرحسینیسم است و این هر دو در یک نکته مشترکند و آن اقتصاد خالی از انقلاب. وقتی اقتصاد خالی از انقلاب شد، یا به سوی تقسیم رفاه و قدرت خرید مردم کشیده خواهیم شد که نتیجه اش نابودی پیشرفت در کشور خواهد بود. اقتصادی که نیروی محرکه در کشور را از بین میبرد و سرخوردگی و ناامیدی را در فضای کسب و کار رقم میزند و خلاصه یک #عدالت_اجباری است. مدل پیشرفته آن در سبک نئوچپهای انقلابی دیده میشود که با ترجمه رویکردهای #آنارشیستی مدرن در اندیشه تقسیم سرمایه اند. این جریان هم #عدالت اقتصادی خالی از #عقلانیت و #معنویت را دنبال میکند. خروجی اش این است که چون میزان رشد مردم و نفوذ انقلاب در جان مردم در طرح آنها محاسبه نمیشود عملا باعث خواهند شد تقسیم سرمایه در کشور به نابودی پیشرفت و رواج مصرف گرایی و جمع شدن اتوماتیک سرمایه مردم توسط سوداگران سرمایه دار بینجامد. اتفاقی که پایدار هم نمیتواند باشد و ادامه هم نخواهد یافت.
✍️ اقتصاد خالی از انقلاب، اقتصادی است که رشد مردم در آن ملاحظه نمیشود لذا با ادعای شرایط مساوی در تولید، عملا دست پولداران سوداگر را در کشور باز میکند و به جای آنکه اقتصادی مردمی را رقم بزند به اقتصاد سرمایه داران منجر میشود و عملا عدالت را سر میبرد. این هر دو دو روی یک سکه اند.
✍️اقتصاد انقلابی بر دو چیز تاکید میکند اول ویرایش اجتماعی مردم و دوم ترمیم حاکمیت و دولت. که البته این دومی نیز بر بستر اولی محقق شدنی است. تا از دوران دولت اسلامی عبور نکنیم در اندیشه اقتصاداسلامی نباید بود. مانع اصلی آن نیز آقای هاشمی رفسنجانی یا روحانی یا احمدی نژاد یا موسوی نیستند. بلکه کشور دچار بیماری های علمی و فرهنگی است که باید خودش به مرور مداوا کند. و اینجا است که رهبری از دارایی های سیاسی و فرهنگی انقلاب مدد میگیرد تا این واقعه را رقم بزند.
✍️علوم اداره کننده کشور علوم انسانی ذاتا مسمومند. فرهنگ عمومی دوران شاهنشاهی نیز دو ضلع اصلی دارد یکی غربزدگی و خودفراموشی و دوم سکولاریسم که این دومی هم ریشه در اولی دارد. این فرهنگ باعث میشود کار مقدس نباشد. مصرف ارزش باشد. انفاق و خدمت جدی نباشد. دشمن راحت بزک شود. اندیشه امام مجال تحریف پیدا کند. از دولت مطالبه عدالت و مبارزه با فساد و تبعیض نشود و هزار و یک بیماری دیگر. مردمی که اعتماد به نفس به داشته های خود ندارند اهل کار و جهاد نیستند دانش را به عنوان ابزار اصلی کسب درآمد در دنیا به رسمیت نشناخته اند و شرکتهای دانش بنیان درشان فراگیر نیست چه مساوات در سرمایه چه مساوات در قدرت خرید و رفاه و چه مساوات در شرایط تولید را برایشان در نظر بگیرید به نفع اقتصاد لیبرالیستی غش میکنند.
✍️چه باید کرد؟ راهش عبور دادن امت از دوران #دولت_اسلامی است. با توجه به داراییهایشان یعنی انقلاب و نظام امامت و امت. این دارایی ها باعث میشود جریان های مطالبه گر در جوانان شکل بگیرد. جریان های خدمت رسان و انفاق شکل بگیرد. جریانهای جهادی و شرکت های دانش بنیان شکل بگیرد. حالا آنقدر روحیه اعتماد به نفس در داخل هست که بتوان #اصل_چهل_و_چهار را متناسب با بلوغ مردم تفسیر کرد و راه را برای اقتصاد مردمی و نه سرمایه سالار باز کرد. میتوان اجماعی در نخبگان پدید آورد و نام آن را #اقتصاد_مقاومتی نهاد. حالا عبور از دوران دولت اسلامی و شکل گیری دولتی که بر این اساس برنامه ریزی میکند باعث میشود سبک تقسیم سرمایه و شرایط تولید و وضعیت رفاه در کشور متناسب با بلوغ مردم باشد و کشور بتواند مقابل پدیده رفسنجانیسم و میرحسینیسم و امثالهم واکسینه شود
@ali_mahdiyan