چند سوال جواب درباره سخنان این روزهای مخالفین طب مدرن و تصمیمات حکومت:
🌱۱.دانش غربی از بیخ و بن فاسد است. رهبری درباره علوم انسانی گفت «ذاتا مسموم» هستند، علم طب هم همینطور است. چون جسم انسان را نمیتوان از روح او جدا دید و...
🌹اولا مراد از ذاتا مسموم بودن یک دانش را رهبری توضیح داده که جهان بینی مسلط بر این علوم است که ذات دانش را شکل میدهد. اما چرا این علم ذاتا مسموم را درش را تخته نمیکنند؟ چرا دانشکده ها هستند، مدارس علوم انسانی هستند؟ چرا کار در دست اقتصاد دان و سیاست دان و تربیت دان و دیگران هست؟
جواب روشن است اینکه یک علم چه هویتی دارد غیر از راهبرد تغییر آن علم است. علم یک کتاب نیست که آن را کنار بیندازی. علم هویت اجتماعی دارد بر متن اعتماد نخبگان و عوام سوار است. روش خود را هم دارد. اینکه من و شما در سطح فلسفه علم چیزی را فهمیده ایم نمیتواند در سطح علم موثر باشد مگر اینکه آن فلسفه امتداد علمی پیدا کند. این به معنای آن نیست که آن بی اعتمادی و آن فهم را کنار بگذاریم بلکه باید آن را حفظ کرد اما تا وقتی این اندیشه تبدیل به علم نشده با ابزارها و روشهای خودش، قدرت تحول یا حذف یک دانش را نخواهیم داشت و سخنانی میگوییم که توان رویارویی با دانشمندان آن علم تجربی را نخواهد داشت.
از خود بپرسید و تحقیق کنید که رهبر جامعه که مسمویت ذاتی علوم انسانی را میداند و اهمیت آن را هم میداند، چه طرح راهبردی برای تحول این علوم دارد؟ و چه طرحهایی را مردود میداند؟
🌱۲. طب بر محور سودجویی پیش میرود و ابزار سیاسی و اقتصادی دنیای مدرن است. همه چیز در غرب بر بستر سوداگری پیش میرود. اصل این است مگر مخالفش ثابت شود.
🌹این حرف در اصل درست است بسیاری از رفتارها و سیاستهای رهبری در مقابل کرونا با توجه به همین سوء ظنهای اقتصادی و سیاسی است. اما برای نفی کلیت یک دانش همان اشکالات بالا را دارد.
🌱۳.فلان کلیپ و فلان مخالفت آن آقای پزشک غربی و فلان موضع آن دیگری را که همه این پروتکلها و واکسن و اصل کرونا را به چالش میکشد دیده ای؟
🌹برادران! یک اصل مهم و ساده را رعایت کنید. من و شما که از یک علم سر در نمیآوریم بگوییم نمیدانم. این درست نیست که با چهارتا کلیپ و نظر فلان آقا که خیلی از اینها هم پشت صحنه هایشان معلوم نیست، داوری کنیم و نظر بدهیم. زیاد دیده ام که برخی رفقا چهارتا کلاس طب سنتی شیخ فلان و حاج آقا فلان را رفته اند درباره سیر تا پیاز طب مدرن اظهار نظر با اعتماد به نفس میکنند.
🌱۴.مگر رهبر هر چه میگوید درست است. شاید نمکی گولش زده یا مرندی تحت فشارش گذاشته. مگر قصه فرزند کمتر نبود؟
🌹 تبعیت از رهبر نه به دلیل عصمت او است بلکه به سبب ولایت او است. کسی که حق ولایت دارد چه بسا خطا هم بکند اما من و شما موظف به اطاعتیم. این به معنای نفی نقد و امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه به معنای آن است که اجازه دهیم یک نفر سخن آخر را بگوید و کمک کنیم آن سخن پیش برود در جامعه. و الا هیچ اختلافی در مقام عمل در جامعه حل نخواهد شد. یک نکته حاشیه ای هم عرض کنم و آن اینکه کسانی که موقع واکسیناسیون کرونا یاد خطای نظام در تولید نسل افتاده اند، هدفشان خواسته یا ناخواسته کم کردن قدرت رهبری جامعه است. این جماعت عملا همان مبنای حجتیه ای ها را پیش میبرند که حاکمیت را به عصمت گره میزدند، اینها برای هر تصمیم رهبران یادآوری خطاهای قبلی میکنند که قدرت و توان رهبری و تصمیم گیری سلب شود. برخی از این استدلالها که اساسا رهبران را آدمهای ساده لوح و ضعیف و بی خاصیت تصویر میکند که این هم بماند
🌱۵.من میدانم یقین دارم که این کار خطا است الان چه کنم؟ چرا باید حرف رهبر را گوش بدهم؟
🌹ما دو نوع تبعیت داریم. یکی تبعیت از پزشک و دیگری تبعیت از حاکم. تبعیت از پزشک تبعیت از سنخ رجوع جاهل به عالم است. اما تبعیت از حاکم تبعیت از حکم است. مثل پیروی از قاضی ولو یقین داشته باشی اشتباه کرده. ولی فقیه صرفا دانشمندی نیست کنار بقیه که در حیطه تخصصی اش از او تبعیت کنیم. بلکه او حاکم است تا کل جامعه بر اساس یک اراده حرکت کند و اختلافات جامعه را فشل نکند. اگر قرار باشد هر کس به علم خودش عمل کند و تبعیت از او را مقدم نکند عملا وجود او بی فایده خواهد بود و هرج و مرج قطعی خواهد بود با وجود هرج و مرج، مدیریت ناکارامد میشود و هیچ امری به نتیجه نخواهد رسید.
🔻یک نکته درست در میان همه نقدها دیده ام و آن انحصار طلبی پزشکی مدرن است. تمسخر دستورات پزشکی سنتی و اجازه حضور قاعده مند اجتماعی به تجربه های پزشکی دیگر ندادن، خطای فاحش دولت قبلی بود که امیدوارم این دولت جبران کند.
@ali_mahdiyan
۱ آذر ۱۴۰۰
تقاطع ۲
🌱برای رفع محرومیت مناطق محروم آنقدری که من دیده ام چند مدل اقدام وجود دارد؛
🔻یک طرح، کار را به دست نهادهای حاکمیتی کمک رسان میسپارد. مثلا کمیته امداد، عده ای را زیر پوشش میگیرد و پول را هم از مردم خیر جمع میکند، وام یا مستمری میدهد. این سبک مشکل اقتصادی را حل نمیکند، چون قدرت یک سازمان اینقدر نیست. مردم را هم توانمند نمیکند، باعث رشد فرهنگی نمیشود. خروجیش طلبکار شدن مخاطب، شکستن کرامت نفس آنها و در نهایت عدم ایجاد حرکت در مردم و محرومین است.
🔻طرح دیگر، باز کار را به دست دولت یا نهادهای حاکمیتی میسپارد. اینها طبیعتا به امور زیر ساختی مثل راه و آب و برق و امثالهم میپردازند. این خوب است اما آویزان کردن مردم به دولت بیش از این توان اقدام او را پایین میاورد. نه سرمایه کافی وجود دارد و نه توان اجرا. سالها است کشور از سپردن همه کار ها به دولت آسیب دیده. موتور حرکت کشور در دولت باشد، قطار پیشرفت کشور حرکت نخواهد کرد.
🔻یک طرح دیگر آن است که سرمایه گذار ها را پای کار بیاوریم. این روش را خیلی ها در مناطق محروم دنبال میکنند. سرمایه گذار هم پولش را در منطقه میآورد. اما این جماعت به صورت طبیعی و عادی دنبال سود بیشترند. لذا وارد منطقه محروم میشوند، مردم را در بهترین حالت به کارگری میگیرند، که این هم نیست چون نیروی کارآمد نیاز دارند لذا کارگر هم با خود میاورند، فقط از داشته های منطقه استفاده میکنند و نفع میبرند و دیگر هیچ. حضورشان در منطقه فقط منطقه را محرومتر میکند. نگاه کنیم به خوزستان و بوشهر.
🔻برخی سعی میکنند خود محرومین را تجهیز کنند با کمک به آنها که مثلا صنایع دستی یا کشاورزی و دامداری و یا صنایع و کارگاههای کوچک راه اندازی کنند. این طرح ها هم اکثرا شکست میخورد، چرا که تولید یک حلقه است که باید کنار توزیع و فروش و تبلیغ و رقابت و امثالهم قرار بگیرد که یک مجموعه در میان محرومین نوعا این توان را ندارد و شکست میخورد.
پس راه حل چیست؟
🌱به نظرم ما نیاز به یک تقاطع و اتصال داریم. بین جریانهای مردمی جهادی انقلابی و مردم محروم منطقه. اگر این جریانها میاندار شوند، اولا پول و سرمایه خیرین و سرمایه دارها را به منطقه میآورند اما به دست این جماعت و به منظور هزینه میشود. ثانیا به توانمند سازی و رسیدگی به بدنه مردمی محرومین خواهند پرداخت و آنها را رشد میدهند، نظارت بر کار، مردمی میشود. حلقه های دیگر اقتصادی غیر از تولید را میتوانند تامین کنند، کارشان در آن واحد هم اقتصادی است هم رشد دهنده و فرهنگی و معنوی است، صحنه مطالبه گری ملی نسبت به منطقه محروم شکل داده و دولت و نهادها را به پشتیبانی برای رفع مشکلات زیر ساختی میکشند، جایی که به دلیل مشکلات زیر ساختی حضور به صرفه نیست این جریان ها حاضر میشوند و خلاصه قدرت محرومیت زدایی به نحو قیام دهنده و کرامت دهنده مردم خواهند داشت.
🌱تقاطع جریانها و حلقه های میانی انقلابی و جهادی با محرومین هم مسیر پیشرفت و هم عدالت را میتواند با هم دنبال کند. مردم محروم را پشتیبانی میکند و حرکت میدهد. شاید به همین دلیل بود که رهبری در گفتگو و پیام به جریانهای مردمی جهادی آنها را موتور پیشران عدالت و پیشرفت ، تعریف کرد.
🌱نقصهای موجود جریانهای جهادی مردمی با توجه به این ماموریت قابل رفع است اگر جایگاه و ماموریت اجتماعی و تاریخی خود را در این جهت دریابند و توسعه کمی و کیفی بیابند.
@ali_mahdiyan
۴ آذر ۱۴۰۰
نقد «جمهوری خطای ترکیب»
🌱مدتی پیش متنی دیدم از محسن رنانی، او معتقد است این که امام خمینی گفت«ما هم دنیا را آباد میکنیم هم آخرت را ...» یک «خطای ترکیب» است که در ارکان نظام تصمیم گیری ما دخالت کرده از جمله اینکه ما تصور کردیم امکان ترکیب «جمهوری» و «اسلامی» را داریم. اگر ما احکام فردی را وارد حوزه عمومی کنیم و امور اختیاری را اجباری و الزامی کنیم، اولین آسیب را به خود دین زده ایم.لذا جمع دنیا و آخرت برای یک فرد ممکن است اما برای یک ملت شدنی نیست.
🌱نکته اول آنکه قانون شریعت بروز و ظهور توحید است و توحید نفی عبودیت غیر خدا، پس کل شریعت بروز و ظهور آزادی است. اگر بشر به قانونی دست پیدا کرد که حافظ آزادی مردم باشد آیا معقول است که آن قانون لازم الاجرا باشد؟ آیا شما از قوانین جوامع غربی هم میپرسید که چرا لازم الاجرا هستند؟ لابد پاسختان این است که این اجبار برای آزادی است خوب همین ملاک آیا کافی نیست برای اجبار و الزام دستورات دین؟ مگر آنکه بگویید خروجی دین آزادی بشر نیست. یعنی شریعت بروز توحید نیست.
🌱نکته دوم اینکه فیلسوفان مسلمان معتقدند دنیا زمانی آباد میشود که همانگونه که خلق شده به کار رود. دنیا برای آخرت و به سوی او خلق شده. با این حساب وقتی دنیا آباد میشود که حرکت فرد و جامعه به سمت سعادت یعنی آخرت باشد. مگر بگوییم دنیا هویت دیگری دارد و مثلا آفریده ای بی ربط به آخرت است.
🌱نکته سوم اینکه اگر قوانین اسلام فقط فردی باشند چه چیزی حافظ همین عمل فردی خواهد بود؟ آیا حاکمان رفتارهای فردی ما را تحت تاثیر قرار میدهند یا نه؟ آیا میتوانیم عمل فردی محض در جامعه یا تحت حاکمیت را اصلا تصور کنیم؟
🌱 واقعیت آن است که ما معتقدیم مردم دنیا محتوای قانونهایی که پذیرفته اند خروجیش آزادی بیشتر نیست بلکه ظلم بیشتر است. وضعیت کشورهای دنیا و جامعه جهانی کاملا تایید کننده است که همه دنیا مجبورند باید قدرتهای مادی را به عنوان حاکمشان بپذیرند. از آن بدتر اینکه همین قانون را هم حقیقتا مردم ننوشته اند بلکه خروجی کانونهای ثروت و قدرت است.
🌱جالب است که قدرتهای دنیا فشار چند ضلعی به یک کشور میآورند و تحریمهای بی سابقه قرار میدهند بعد شاخصها و خط کشهای خود را قرار میدهند که بگویند چقدر ضربه خورده اید بعد همین ضربه را متفکرینی مثل این شخص تبدیل میکنند به تیشه تا به ریشه عقاید مردم بزنند و دین را انکار کنند. اگر واقعیات امروز دنیا درست دیده میشد شاید این تحلیلهای خودمتناقض هم متولد نمیشد.
@ali_mahdiyan
۵ آذر ۱۴۰۰
ارتداد در جاده خشم
🌱آینده تاریخ بعد از همه جنگها و درگیریها، جنگ عطش است. دعوا بر سر آب. حاکمان ظالم آب را جیره بندی میکنند. مردم را به جان هم میاندازند تا حکمرانی کنند.
🌱بر این اساس داستان «مکس دیوانه۴؛ جاده خشم» جورج میلر، محصول ۲۰۱۵ آمریکا شکل گرفته، فراری دادن چند زن که بنا است مظهر عشق و امید باشند به سوی سرزمین سبز، و سپس تغییر مسیرشان و بازگشتشان به همان نقطه حاکمیت ظالمان، شورش زنانه ای است تا همان جامعه ظلم زده پر از برده و گدا را تبدیل کند به سرزمین سبز و در نهایت مکس قهرمان در میان توده مردم محو میشود.
🌱همه چیز در داستان پر زد و خورد و اکشن جاده خشم ، حول یک نکته شکل گرفته، اینکه امید را نه با فرار از جامعه ظلم زده میشود پیدا کرد که رفتن به سمت یک نقطه تخیلی واهی است و نه با بازگشت به گذشته که یک مرداب متعفن شده است، بلکه باید ایستاد و جنگید و سرزمین سبز را ساخت. این پیام مشترک بسیاری از فیلمهای هالیوود برای مردم معترض و جامعه ملتهب آمریکا است. اما
🌱اما ایده وحید یامین پور در داستان «ارتداد» را دوست دارم با همه اشکالاتش. او فرض میکند سال پنجاه و هفت، مردم یک جا خطا میکردند آن روز تاریخ چگونه رقم میخورد؟ خمینی را میکشتند مثلا بعدش چه میشد؟ بارها دلم میخواست بگویم بیایید بعد از هر جریان اعتراضی، آینده را با این ایده بازخوانی کنیم. فرض کنیم جمهوری اسلامی با همین «شعارهای رضا شاه روحت شاد» و امثال آن نابود میشد. بیاییم قصه بگوییم. تخیل کنیم. ما بعدش چه میشد؟ چه حکومتی برپا خواهد شد؟ آیا سرزمین سبز خواهیم داشت؟ یا بیابان خشک پر از گدایان و برده ها؟ آیا بازگشت به گذشته خواهیم داشت یا آینده ای مبهم؟ آیا دوباره خواهیم ساخت؟ یا دو دستی تقدیم خواهیم کرد؟ خلاصه آنکه اینبار پازل چه کسی را تکمیل میکنیم؟ خمینی را یا محمدرضا را؟
🌱حکومت چه کسانی را در عالم تقویت خواهیم کرد؟ و حکومت چه کسانی را نابود خواهیم کرد؟ آب آن روز جیره بندی میشود یا به همه میرسد؟ گدایان و برده ها به جان هم خواهند افتاد یا کنار هم با محبت و آرامش خواهند بود، دوست دارم آن زمان جملات عدالتخواهانه جماعتی را بشنوم. دوست دارم آن زمان ببینم الواتهای مرفه ما بنا است فریاد روحت شاد را برای چه کسی سر دهند. دوست دارم ببینم اعتراضهای کور از جنس جیغ بنفش که معلوم نیست به جز بیان درد دنبال چیست، چه عاقبتی پیدا میکند؟ اما دوست ندارم آن روز مادر شهیدی زنده باشد که بخواهم ببینمش یا پای صحبتهایش بنشینم.
@ali_mahdiyan
۷ آذر ۱۴۰۰
۱۱ آذر ۱۴۰۰
۱۱ آذر ۱۴۰۰
۱۱ آذر ۱۴۰۰
۱۱ آذر ۱۴۰۰
۱۱ آذر ۱۴۰۰
۱۱ آذر ۱۴۰۰
۱۱ آذر ۱۴۰۰
1_1331398423.m4a
41.87M
#هویت_و_سبک_زندگی
#طلبه_عصر_انقلاب
جلسه هشتم. ۹ آذر ۱۴۰۰
مدرسه معصومیه قم
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
۱۱ آذر ۱۴۰۰