eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
638 عکس
366 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خط فرهنگ
شب اول_حجت الاسلام مهدیان.pdf
994.7K
▫️ جزوه سخنرانی شب اول 📜 مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه 🆔@khatte_farhang
شب دوم محرم 1445سخنرانی~1.mp3
24.62M
🔊 🔺 سخنرانی شب دوم محرم ۱۴۴۵ 🎙 حجت‌الاسلام علی مهدیان @fadaeyan_ir
شب سوم _سخنرانی~2.mp3
22.95M
🔊 🔺 سخنرانی شب سوم محرم ۱۴۴۵ 🎙 حجت‌الاسلام علی مهدیان @fadaeyan_ir
شب دوم 1.pdf
743.8K
▫️ جزوه سخنرانی شب دوم 📜 مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه سلام الله علیها @fadaeyan_ir
نقش کودکان در رشد جبهه حق عموما انسانها وقتی با یک کودک مواجه میشوند، پرستیژ و سبک رفتار خودشان را کنار میگذارند و تلاش میکنند با زبان بچه با او حرف بزنند. با محبت نگاهش کنند. حواسشان نیست که عملا تحت تسخیر کودک درآمده اند. اهل معنا یک قاعده مهم را مورد توجه قرار میدهند و آن اینکه کسی یا چیزی که به لحاظ زمان و مرتبه نزدیکتر به پروردگار است، قدرت دارد دیگران را جذب خود کند و تحت تاثیر خود قرار دهد. «علت اينكه أرواح اطفال ، قواى فعاله‌اند اين است كه تأثير از طرف باطن است و طفل قريب العهد به باطن است....، علتش اين است كه صغير به سبب تصرف در كبير فاعل است ، نمىبينى كه طفل به سبب خاصيتى كه در اوست در كبير كارى میكند كه او را از رياستش پايين مىآورد كه كبير با او بازى میكند و به زبان او با او حرف میزند و خود را به پايهء عقل او پايين مىآورد . پس اين كبير در تحت تسخير طفل است و توجه ندارد كه مسخر اوست . سپس ، طفل كبير را مشغول به تربيت و حمايت و تفقد مصالح و انس گرفتن به خودش مىكند تا اينكه سينهء او تنگى ننمايد . همهء اين كارها از فعل صغير به كبير است و اين فعل ، يعنى تصرف صغير در كبير از جهت قوت مقام و مرتبهء صغير است كه حديث العهد به رب خود است....رسول الله ( ص ) خود را در هنگام نزول باران در باران نگاه مىداشت و سرش را برهنه مىكرد كه باران به او اصابت كند و میفرمود كه باران حديث العهد به رب خود است ....پس باران از جهت قرب به رب خود افضل بشر را تسخير كرد . پس باران مثل رسولى... كه وحى به پيغمبر نازل مینمود بود. پس باران به لسان حال و ذات خود رسول را به سوى خود خواند.»(ممد الهمم، حسن زاده آملی،ج۱،ص،۵۳۴_۵۳۶) کودک مظهر لطافت و ظرافت و رحمانیت و محبت است. مهمترین عامل رشد ما از خودگذشتگی است، کودک از خودگذشتگی را ساده میکند و به ما یاد میدهد. او ما را تربیت میکند در واقع. تربیت کودکان بیشتر از دانش نیاز به منش ما دارد او باعث پیوند بیشتر همسران میشود آنها میفهمند چقدر به هم محتاجند. زن مباشرت بیشتری در تربیت دارد و با مادر شدن ناگهان به سرعت شکفته میشود. مرد تازه معنای رزاقیت و مسوولیت را میفهمد. کودک خانواده را دوباره میسازد. هر چه روح ها خبیثتر میشوند از کودک دورتر میشوند. بزرگان ما با کودکان خیلی محشور بودند. ببینیم رفتار پیامبر اکرم و اهل بیت و اهل علم را. «پيامبر صلي الله عليه و آله :اُحِبُّ الصِّبْيانَ لِخَمْسٍ : اَلاَْوَّلُ : اَنـَّهُمْ هُمُ الْبَكّاؤونَ ، وَالثّانى : يَتَمَرَّغونَبِالتُّرابِ وَ الثّالِثُ : يَخْتَصِمونَ مِنْ غَيْرِ حِقْدٍ وَ الرّابِـعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا وَ الْخامِسُ :يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبونَ ؛ كودكان را به خاطر پنج چيز دوست مى دارم : اول آن كه بسيار مى گِريند ، دوم آن كه باخاك بازى مى كنند، سوم آن كه دعوا كردن آنان همراه با كينه نيست؛ چهارم آن كه چيزى براى فردا ذخيره نمى كنند، پنجم آن كه مى سازند و سپس، خراب مى كنند(دل بستگى ندارند) .» کودکها به فطرت انسانی نزدیکترند، الهی ترند. کودکان بودنشان در تربیت جامعه موثر است. کودک های بیشتر باعث میشوند باب رحمت و رزاقیت خدا باز شود و دقیقا بر خلاف آنچه فکر میکنیم رشد دارایی ما منوط به آمدن کودکان است. جامعه ای که کودکان بیشتری دارد بانشاط تر و پر عاطفه تر و معنوی تر است. کودکان نماد حقانیت جبهه حقند. تاثیری که کودکان یمن و سوریه و فلسطین و لبنان در پیروزی جبهه حق دارند دست کم نگیرید. آنها نماد مظلومیت حقند. حتی بزرگان معنویت معتقدند روح کودکان مظلوم مدد کننده جبهه حقند. این را ابن عربی در بحث ذبح کودکان زمان موسی ع بیان میکند. «چنانكه در پيش گفته‌ايم شيخ در فص موسوى چند حكمت در اسرار كلمهء موسويه ذكر مىكند . يكى حكمت قتل أبناء بود كه گفته شد و خلاصه اش اين بود كه آن أرواح به موسى پيوستند و موسى كه متولد شد مجموع أرواح أبناء مقتول بود كه آن قواى فعاله بر اثر قرب به رب خودشان موسى را در قتل فرعون و فرعونيان مدد نمودند»(ممدالهمم، حسن زاده آملی، ج۱، ص۵۳۶) ریختن خون حضرت علی اصغر ع به آسمان را از این منظر ببینید و نقش تاریخی او در رشد جبهه حق. در درون جامعه نیز نقش کودکان مظلوم و‌محروم و یتیم و کودکان کار را در تشدید جریان انفاق در جامعه باید متوجه بود. امروز صهیونیستها فیلم هایی میسازند که در ان کشتن بچه ها را تئوریزه کنند فیلم حضرت موسی ع که به تازگی ساخته شده ببینید، فیلمهایی که برای آماده کردن ذهن مخاطب برای قانون شکنی و کشتن بچه ها است ببینید. طرح کودکان زامبی شده و امثالهم را ببینید. روش داعش را شنیده اید که ماشینها خوردنیها و اسباب بازی پخش میکردند تا بچه ها دورشان جمع شوند و بعد منفجر شوند شنیده اید؟ سخنان حاج قاسم و خاطراتش را شنیده اید؟ کودکان هم در نابودی جبهه کفر و هم رشد و پیشرفت جبهه حق فعالند. سرمقاله همشهری @ali_mahdiyan
💡فناوری هیئت در نسبت با مشارکت بانوان بی حجاب 🖊مهدی افراز 🔷 "از لاک جیغ تا خدا" عنوان برنامه ای بود که از سال 93 تولید و روی آنتن صداوسیما پخش می شد، محتوای عمده اش مروری بر نحوه تحول و سپس گرایش صدها نفر از دختران جوان به حجاب بود. چند سال پیش از تهیه کننده زحمت کش این برنامه در مورد زمینه اصلی تغییر رفتار این بانوان سوال کردم، با صراحت و با استناد به روایت سوژه ها، در 90 درصد موارد؛ دو عامل محوری را اسباب گرایش این دختران به حجاب می دانست. 🔶این دو عامل نه مطالعه کتاب نظام حقوق زن در اسلام استاد مطهری، نه مشاهده مستند ایکسونامی و انقلاب جنسی، نه آشنایی با فتاوای مراجع در حوزه پوشش، نه شرکت در جلسات الگوی زن سوم در دانشگاه، نه حضور در جلسات مشاوره سبک زندگی کانون فرهنگی مساجد، نه توصیه ها و خواهش های خانوادگی، بلکه "حضور در هیئت امام حسین ع" و "شرکت در کاروان های راهیان نور" به عنوان دو عامل منحصربفردی بوده اند که اسباب گرایش این افراد را به حجاب فراهم آورده اند. بسترهایی که لزوما هیچ دلالت مستقیمی به موضوع حجاب ندارند ولی مشخصا موجب تغییر شدید در سبک پوشش این افراد شده اند. 🔷در این دو فناوری اجتماعی چه محرّک مشترکی برای تحول در سبک پوشش وجود دارد؟ این دو فناوری در کدام نقطه تاثیر وارد نظام حساسیت انسان می شوند؟ به نظر می رسد کانونی ترین نقطه ای که از رهگذر حضور و مشارکت در این الگوها مورد اصابت قرار گرفته است؛ مقوله تحول در معنای زندگی یا به زبان بهتر "تحول در معنای حیات" این افراد است. 🔶وجه کارکردی مشترک هیئت و کاروان راهیان نور، ملاقات با جنبه قدسی انسان یعنی شهید است. شهید صراطی است که در کرانه اش من برتر، من جذاب، من استعلایی و من جاودانه انسان ایستاده است، شهید نمودی از معنای متفاوتِ انسان و پهنه ای برای ورود بشر به جهانی است که موطن وجودی اوست. سیدالشهدا ع در کسوت سیادت و در قله آن استقرار یافته و سایر شهدا در دامنه آن. این ملاقات انسان را نه ذهناً که وجوداً در دوراهی من انسانی- من حیوانی، من ملکوتی – من ناسوتی، من مافوق – من مادون، من باقی– من هالک قرار میدهد. انسان در این دو فناوری با خود برترش مواجه و رسیدن به آن را تمنّا می‌ کند. ادامه 🔽🔽 @ali_mahdiyan
🔷این مواجهه چه اثری بر انتخاب نوع پوشش دارد؟ وقتی سقف استقرار انسان در ساحت طبیعت و جسمیت خود باشد، تمام توجهش به "نازل ترین بعد وجودی اش" یعنی بدن خواهد بود. اگر این التماس در بستر یک جامعه بازاری با صورت سرمایه داری هم محقق شود که يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ شده و بدن را به مثابه یک کالا وارد میدان تولید – توزیع – مصرف خواهد کرد. ملاقات با شهید، معنای زندگی انسان و غایت بودنش را بر سر دوراهی قرار داده و افق هایش را جابجا می کند، وقتی این دگرگونی رقم خورد رویکرد انسان در تعامل با درون و بیرون خویش از جمله بدن هم تغییر خواهد کرد و نتیجه اش تغییر در سبک مدیریت بدن و پوشش است. 🔶حال با در نظر داشتن چنین استعدادی در این فناوری ها و در زمانه ای که با کمبود الگوهای معنابخش به زندگی شهروندان برای ارتقای سبک پوشش مواجه هستیم، آیا ایجاد ممانعت از حضور بانوان بی حجاب در این مراسمات هوشمندانه است؟ 🔷پاسخ به این پرسش دشوار ولی تامل در آن لازم است. اگر سیر تطور تصوّف و مناسکش در ایران را در پنج قرن گذشته مورد بازخوانی قرار دهیم، احیاناً ملاک های روشن تری برای قضاوت خواهیم داشت. مناسک متصوفانه از زمانی که به بهانه های مختلف دامان خود را از تقید به شریعت و فقه خالی کردند همزمان از جوهره و اثربخشی خود خارج شده و رفته رفته در جامعه ایران به انزوا کشیده شدند. در واقع مناسک معنوی به عنوان یک فناوری اجتماعی، ذات و جوهره شان به آداب و شرایطی گره خورده است که چارچوب آن در شریعت مشخص شده و هرزمان که از محدوده آن خارج شود دچار انقلاب در ذات خواهند شد حتی اگر صورت و فرم خود را نیز حفظ کرده باشند. تأثیر و دخالت در قلوب که کارویژه اساسی این فناوری هاست امری است که تدبیر آن لزوما در اختیار صاحب شریعت است که تاکید دارد؛ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه، پس تقید به شریعت شرط تأثیر این مناسک است و اساساً تشیع از رهگذر ایجاد همگرایی میان شریعت و طریقت توانست پاسدار واقعی حقیقت و مسیری برای دستیابی انسان به آن باقی بماند. 🔶اگر ایجاد تحول در قلوب عموم جامعه من جمله بانوان بی حجاب را کارکرد هیئت بدانیم، در این دوره باید تلاش کنیم که به هر هنر و ابتکاری بستر را برای "حضور مؤثر" این افراد مهیا نمائیم اما حضور مؤثر لازمه اش در وجه جمع میان جوهره و کارکرد است. لذا اگر توانستیم با ابتکاراتی زمینه حضور این بانوان را در ضمن تقید به حداقل های فقهی فراهم آوریم موفق شدیم این محافل را در ضمن کارآمدی بسط دهیم، اما در صورت تزاحم و عدم توفیق در ایجاد شرایط، عقل به حفظ جوهره و ذات این فناوری ها یعنی "حراست از موجودیت متشرعانه هیئت" حکم خواهد کرد، عقلانیتی که در موضوع کیفیت ورود بانوان به حرم های اهل بیت نیز در ادوار مختلف کارآمدی خود را نشان داده است... @ali_mahdiyan
درباره یادداشت فوق نکاتی دارم که عرض خواهم کرد. @ali_mahdiyan
حضور زنان مکشفه در هیاتها این که ورود کشف حجاب کنندگان به هیاتها تضعیف جایگاه شریعت و فقه است، حرف ناقص و خطایی است. بله رها کردن ظاهر و شریعت به نیت حفظ باطن و سلوک، یک انحراف سابقه دار است که ریشه در اندیشه جهله صوفیه دارد. اما بین چنین رها کردنی که به دلیل عدم اهتمام به فقه و شریعت رخ میدهد با رها کردن ظواهر به دلیل وجود «رویکرد تربیتی» باید تفاوت گذاشت. وظیفه اصلی مربیان و رهبران اجتماعی نیز توجه به همین مراحل است. حاکمیت الهی اساسا جوهره ای به شدت سلوکی و تربیتی دارد. اینکه رهبران الهی مراحلی را برای رشد جامعه در نظر میگیرند و هر زمان نکته ای را پر رنگ میکنند از این جهت است. حالا این مهم است که مساله حجاب به عنوان یک امر اجتماعی و در این مختصات تاریخی که قرار داریم چه میزان اهمیت دارد و مورد اهتمام است. بدون داشتن نگاه سیاسی اجتماعی نمیتوانیم پاسخ درستی بدهیم و هیاتهای پس از انقلاب به این بلوغ نیز دست یافته اند. هیات محیط با ارزشی است که فضای معنوی و روابط دو سویه ولایی را در خدمت «اصلاح امت جدی» قرار میدهد. اگر آنچه مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است، شکل گیری بستر ولایی و «رابطه دو طرفه ولایی» است. و اگر فن آوری هیات و اردوهای راهیان نور و جهادی از این جهت موفق است،خصوصا برای کسانی که از سر جهل و غفلت خطا میکنند. اما همانطور که اگر قرار باشد صورت هیات از یک محیط معنوی و پر از غیرت دینی تبدیل شود به یک محیط بی رگ و بی غیرت، عملا هیات کار کرد خود را از دست میدهد. همینطور است اگر هیاتها به امر کلان اجتماعی و سیاسی بی تفاوت باشند.بین پدیده اجتماعی در حال توسعه و امر فردی موردی باید تفاوت گذاشت. وقتی یک پدیده در حال فراگیری و همه گیری است باید در مقابلش به گونه دیگری برخورد کرد. کشف حجاب کنندگان چه بدانند چه ندانند، قصه گسترش کشف حجاب در حال مدد دادن به جبهه دشمن است و لذا حرام سیاسی است. در مورد حرامهای سیاسی ماجرا همیشه متفاوت است و قرار نیست هیاتها کمک کننده به برنامه دشمن باشند. نباید چهره هیات از صورت یک جمع مومنانه که پذیرش خطاکاران را از سر کرامت و بلوغ معنوی اش انجام میدهد، تبدیل شود به چهره ای کم غیرت یا بی توجه به شریعت و امر کلان اجتماعی یا طرح امام و طرح دشمن. خلاصه آنکه نباید ایده ما تک خطی باشد. هم زمینه حضور و رشد و تربیت را باید حفظ کرد هم مراقب آن بستر سیاسی اجتماعی بود و جمع این دو نکته در هر هیات میتواند باعث بروز ایده های بلوغ دهنده زیادی برای هیاتها باشد. @ali_mahdiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 ۲ ▪️ روایتی کوتاه از آنچه در هیئت‌مان می‌گذرد... ▫️ قسمت سوم: لطفا قیام کنید! سلام الله علیها @fadaeyan_ir
قرار تاسوعایی سخنران: حجت الاسلام علی مهدیان مداح: برادر محمد درزی، برادر حسین طاقداری صبح تاسوعا شروع برنامه: ۹ صبح آدرس: قم، خیابان دور شهر، کوچه۲۸، پلاک۶ https://maps.app.goo.gl/5DoqQtXUSuQ2cS9B7 @ali_mahdiyan
شب چهارم _سخرانی .mp3
29.57M
🔊 🔺 سخنرانی شب چهارم محرم ۱۴۴۵ 🎙 حجت‌الاسلام علی مهدیان @fadaeyan_ir
شب پنجم_سخنرانی.mp3
26.43M
🔊 🔺 سخنرانی شب پنجم محرم ۱۴۴۵ 🎙 حجت‌الاسلام علی مهدیان @fadaeyan_ir
این را به جوانترها میگویم، قصه دست دادن و لبخند حدادعادل را یادتان هست؟ دیدید چه رگ گردنی بیرون زده بود و غیرتی شده بودند برای انقلاب اسلامی؟ خاتمی بی آبرو است اما از خودتان بپرسید آن بزرگواران چرا الان سکوت کرده اند؟ رفقا!خیلی از این دعواها ولو با استدلالهای به ظاهر حزب اللهی، پشتش یک جنگ قدرته، همین @ali_mahdiyan
عکس با خاتمی 🌱خبرها امروز پیش از آنکه بیان یک واقعه جزیی باشند خاصیت نمادگونگی و کنایی جدی پیدا کرده اند. اگر متوجه این نکته نباشیم در بسیاری از موارد دچار خطا خواهیم شد. عکس حدادعادل با خاتمی را یادتان هست؟ کسانی که ارتباطاتی با اهالی فتنه داشتند و از طرفی با انقلابیون هم مرتبط‌ بودند یا انقلابیون بنا داشتند آنها را محترم بدارند، بعد از فوتشان باعث میشدند مسوولین انقلابی با پیشروان فتنه مثل خاتمی چشم در چشم شوند. از این ماجرا عکسهایی بیرون میآمد که یکی از آنها عکس حدادعادل با خاتمی بود. 🌱به محض پخش شدن این عکس یک موج تخریب جدید علیه او شکل گرفت. خوب حداد عادل هم مثل همه مسوولین دارای قوت و ضعف هست اما اصلا مساله حداد هم نبود. مساله نمادی بود که این عکس نشان میداد. حداد نماد اصولگرایی سابقه داری بود که معمولا در زمان انتخاباتها تلاش میکنند لیست واحدی را ترتیب دهند و رای انقلابیون و متدینین را جمع کنند. خاتمی هم تکلیفش روشن بود. دست دادن و لبخند این دو نفر نماد چه بود؟ اینکه اینها همه دلشان با هم است و این راه را برای کسانی باز میکرد که معمولا در این لیستهای مشترک جایی ندارند و بیرون میافتند یا دوست دارند جریان دیگری به موازات اصولگرایی و اصلاح طلبی شکل دهند. یادتان باشد برخی چهره ها کلا نمادند مثل قالیباف یا حداد عادل در اصولگرایی امروز یا خاتمی و میرحسین مثلا در فتنه و امثالهم. اگر شما جایی بگویی فلان سخن بی انصافی در حق فلانی است آن نماد را در واقع خراب میکنی و مورد غضب دوستان واقع میشوی. 🌱عکس حداد با خاتمی متاسفانه یک مزاحم داشت و او آقای محمدیان از مسوولین بیت بود که در حال لبخند زدن بود ، کاش نبود ولی چاره نبود حالا که بود باید او را هم میزدند. اما متاسفانه یا خوشبختانه ماجرای عکس آقای محمدی گلپایگانی در مراسم مرحوم صانعی در کنار خاتمی، کار را خراب میکرد. حالا نه میشد آنطور با دالام دولوم و سر و صدا آبرو ریزی کرد نه میشد چیزی نگفت. بی انصافی دوستان در صحنه سیاسی باعث آبرو ریزی شان شد. مجبور بودند همان حرفها را هم به بیت بزنند خوب نمیشد نمیچسبید ، تن صدایشان را پایین آوردند یا سوت زنان عبور کردند. 🌱من اولا با شکل گیری جریانهای جدید موازی با اصولگرایی و اصلاح طلبی در کشور موافقم. بارها هم گفتم این دو تایی ناقص اشکال اصلی اش جلوگیری از مردمسالاری است. ما باید جریانهای خالص تر و صریح تر بسازیم. اما باید یاد بگیریم سبک کار سیاسی انقلابی را از بی انصافی و بی اخلاقی ها به سبک غربی جدا کنیم. حتی اگر بگویید خندیدن یا دست دادن حداد عادل یا محمدی گلپایگانی اشتباه بوده خودتان هم میدانید که این حجم از تقابل با آنها به این بهانه غیر عادی است. ما اشکالات روشن تری را میتوانیم بیان کنیم مثل سکوتهای عجیب و غریب در اغتشاشات مثل عدم ورود جدیشان در جهاد تبیین، مثل عدم پاسخگویی هایشان و عدم حضورشان بین جوانان ، مثل عدم تلاش برای حضور مردم در صحنه، مثل نبودنشان وقتی در قدرت نیستند و هزار و یک خطای دیگر. اما بی انصاف نباشیم. بی اخلاق نباشیم. 🌱خدا رحمت کند حاج قاسم عزیز را، رفتارهای سیاسی اش را خیلی ها نمیفهمیدند چرا؟ چون به ما یاد داده اند که باید از دریچه تنگ جنگ داخلی قدرت تحلیل کنی. او اینگونه نبود هم صریح بود هم خلوص گفتمانی بیشتری داشت اما در قالبهای مسخره جنگ قدرت هم جا نمیشد. با لاریجانی رفیق بود با ظریف رفیق بود با هاشمی رفیق بود آن نامه عجیب و غریب و مهم راهبردی چند خطی را به روحانی نوشت که برخی دوستان به او کنایه زدند. اینگونه بود که عده ای حتی بعد شهادتش و اذعان رهبری به هوش و شجاعت سیاسی او گفتند که فلانی را الگوی عدالتخواهی و آرمانجویی نمیدانیم. چرا؟ چون این بازی مسخره پرسپولیس استقلالی که انصاف و فهم را از ما گرفته، بهم میزد. @ali_mahdiyan