چند دقیقه کوتاه درباره نسبت حضور در نماز جمعه فردا و وضعیت منطقه @ali_mahdiyan

در جهت جبران متن خطایی که چند روز پیش نوشتم ☘این جمله رهبری که ما نه تاخیر میاندازیم و نه عجله میکنیم در زدن هر ضربه ای به اسراییل، و تا امروز نیز اینچنین بوده، برای همه ما بسیار پر معنا بود. و حق نداریم از کنارش به سادگی عبور کنیم. ☘ما از جملات ظریف و پزشکیان و سردار باقری، اینگونه برداشت کردیم که شورای عالی امنیت ملی، روی قول آمریکا برای آتش بس حساب کرده بود، پزشکیان که میگوید این کار ما اسراییل را جری تر هم کرد. این جملات را همه ما بر اساس ظاهرش قضاوت کردیم و بد فهمیدیم. ☘جملات نماز جمعه رهبری این خطای ما را تصحیح کرد. اینکه به قول سردار باقری ایران خویشتنداری کرد، به دو نحو میتواند معنا داشته باشد یکی بر اساس اعتماد به قول آمریکا و دوم بر اساس محاسبات دیگری که قول دشمن هم در آن دخیل است. گاهی شما اعتماد نمیکنید اما با این وجود مصلحت میبینید که با توجه به این قول صبر کنید یا عمل کنید. مثل اینکه میخواهید بعدا بر اساس همان نکته به دشمن فشار آورید، یا حجتی برای دیگران باقی نگذارید، بهانه ای به کسی ندهید و غیره. ☘اینکه مسوولین نظام ما مثل پزشکیان و ظریف و باقری، این نکته را علنی گفتند، اتفاقا خودش نشان دهنده این نکته است که مساله گول خوردن و امثالهم نیست. بله هیچگاه به شیطان نباید اعتماد کرد، اما تعامل بر اساس مصالح جبهه با دشمن نیز این قدر ساده و یک خطی نیست. ☘من البته معتقدم اگر تصمیم گیرندگان ما اشتباهی هم انجام دهند، حق نداریم در میانه جنگ بین آنها و مردم انشقاق ایجاد کنیم. باید مبنا را اعتماد گذاشت. خصوصا که در این موارد، بسیار هم اطلاعات ما ناقص و ناکافی است. ☘بر این اساس خودم نیز به دلیل متن خطایی که چند روز پیش در این کانال نشر دادم، و در تلویزیون هم بیان کردم، باید عذرخواهی کنم. و از اینکه به سرداران و مدیران شجاع و هشیار و کاربلدمان گمان بد بردم، نزد خدای متعال توبه کرده و به خطای خود علنا معترف باشم. امیدوارم همه دوستان دیگرم نیز که فضای بی اعتمادی به مسوولین را با سخنانی که از سر علم و دانایی نبود، دامن زدند، در حوزه تاثیر خودشان خطایشان را جبران کنند. @ali_mahdiyan

سلام خدمت دوستان یکی از رفقای لبنانی و هم دانشگاهی، ساکن ضاحیه در ماجرای انفجار پیجرها دوچشم و یک از دستانش رو تقدیم کرده و در ایران بستری هستند. بنا داریم تقدیر و حمایتی از این عزیز مجاهد و خانواده محترم شان داشته باشیم. رفقا احسان خودشون رو به این کارت واریز بفرمایند. ۶۰۳۷۹۹۷۵۹۵۹۴۹۲۷۳ بنام مهدی افراز

جنگ در گام دوم 🌿سه ماه بعد از پیروزی انقلاب، یکی از مهمترین رهبران فکری و تصمیم سازان و ایدئولوگهای انقلاب بعد از امام ترور شد، مطهری. مدیر بیت امام ترور شد، مهدی عراقی. اولین مقام عالی رتبه نظامی انقلاب ترور شد، قرنی. دو سال بعد ششم تیر سیدعلی خامنه ای را زدند، او شهید نشد اما فردایش شخصیت کم‌نظیر انقلاب را زدند، بهشتی، ۷۲ نخبه و مدیر انقلاب را زدند، ۴ وزیر، ۱۲ معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و..، به این ختم نشد، دو ماه بعد رییس جمهور و نخست وزیر فوق العاده و انقلابی ما را زدند، رجایی و باهنر. باز دو ماه بعد رییس ستاد مشترک ارتش شهید شد، فلاحی، فرمانده سپاه خرمشهر و آبادان شهید شد، جهان آرا، وزیر دفاع شهید شد، نامجو. دقیقا در بحبوحه جنگ. خرداد ماه هم چمران فرمانده ستاد جنگهای نامنظم شهید شد. بعد از سال ۶۰ ماجرا تمام نشد، طی دو سه سال کلیدی ترین فرمانده‌های ما شهید شدند، متوسلیان، همت، باکری، خرازی، زین الدین و... 🌿اینها در چه وضعیتی رخ میداد؟ ایران در دنیا تنها بود. دشمن لب مرزهای ایران بود. ایران محور و نهال اصلی انقلاب و مقاومت در جهان بود ولی مقایسه توانمندی نظامی ایران در مقابل آمریکا که رسما وارد جنگ شده بود برای خیلی ها مایه خنده و شوخی بود. وضعیت فشار بر رزمندگان چنان بود که سیدعلی خامنه ای که امام مراقبش بود که بلایی سرش نیاید، از جانب امام ماموریت یافت به جبهه ها برود تا قوت قلب به رزمندگان بدهد. قوت قلب دادن تخصص او بود. او استاد جهاد تبیین بود. اما در این میان از همه دردها دردناک تر آنکه امام در پیامی از خانواده شهدا بابت روایت خودتحقیر و ناامیدوارانه عده ای از جنگ، عذرخواهی کرد. 🌿امروز نیز ده‌ها فرمانده کلیدی مقاومت در مدت کوتاهی ترور شده اند. اما این‌بار حلقه محاصره حول ایران نیست، حول اسراییل است. دنیا مقابل مقاومت نیست مقابل اسراییل است. اختلافات داخل اسراییل برملا شده. اسراییلیها دائم کف خیابانند. همه تحلیلگران میگویند، جنگ هر چه ادامه پیدا کند، بیشتر به ضرر اسراییل است نه مقاومت. حالا ببینید دشمن چرا عصبی است؟ چرا جلوی چشم دنیا خود را اینگونه با وحشی گری بی آبرو میکند؟ مگر آب از سرش گذشته؟ این نماز جمعه هم در نوع خود بی نظیر بود، در تهران، بعد از موشک باران اسراییل و به سخره گرفتن پدافند فوق پیشرفته غرب. با جمعیتی عجیب و غریب. با آرامشی معنوی و دشمن‌شکار. و سید علی که تخصصش قوت قلب است. او استاد جهاد تبیین است. گام دوم انقلاب البته سهل تر از گام اول برداشته میشود. باور کنیم که و العاقبه للمتقین. @ali_mahdiyan

حدود ساعت ۸ امشب شبکه قرآن خواهم بود ان‌شاء‌الله

💠 متنا؛ عرصه‌ی توانمندسازی جبهه‌ی تعلیم و تربیت اسلامی ✅ جبهۀ مقاومت؛ مدرسۀ رایگانِ تربیت 🎙 شیخ علی مهدیان 🔶 یکی از ساز و کارهای رشد بچه‌ها، درگیری مستقیم با دشمن است. 🔷 حزب الله چگونه در فضای فرهنگی لبنان - که تحت تربیت فرانسه بوده - رشد کرده‌ و اینقدر جلو هستند؟ 📌 متنا ➖➖➖➖➖➖➖ @ali_mahdiyan

💡کجا سید حسن نصرالله برای حزب الله ایران تأسف می خورد؟ ✍️مهدی افراز 🔸سید حسن نصرالله می‌توانست صرفاً یک مجاهد شهید یا یک عالم محبوب یا یک سیاستمرد انقلابی یا یک مبارز حرفه ای باشد اما سید حسن نصرالله نباشد. سید حسن نصرالله، مقتدی صدر نشد، جمال عبدالناصر نشد، یاسر عرفات نشد، محمود احمدی نژاد نشد، بلکه سید حسن نصرالله شد. 🔹در زمانه پایان سری و سروری، او محبوب‌ترین و نامدارترین شخصیت جهان عرب شد. بودنش در هر جبهه ای نشانه حقانیت آن جناح بود. جنگ در برابر او جنگ در برابر پیروزی بود. مقاومت با وجود او داستان فاتحانه تر و سوزنده تری داشت. حالا که نیست گویی بلندترین شعله مقاومت خاموش شده است. برای فدائیان مقاومت، خود سید هم موضوعیت دیگری داشت، فدا شدن برای سید خودش طریق شده بود تا جایی که دیگر معلوم نبود عرضه زندگی در مسیر جهاد برای ازاله اسرائیل است یا اشاعه نصرالله ... 🔸شیعه در جوهره اش اهل دلدادگی هست اما قرار گرفتن در این حد از کمال و استقبال عادی به نظر نمی رسد. چهره های گوناگونی در موقعیت سید واقع شدند اما هیچکدام فروغ او را نداشتند. در کنار علمیت، معنویت، سیادت، سیاست و شجاعت اما گوهر دیگری در وجود او درخشش داشت و آن حکمت بود. سید حکیم مقاومت بود. همه فتوحات او برای مقاومت هم برخاسته از همان بود. 🔹اما معدن این حکمت چه بوده؟ زیاد شنیده ایم که قرار گرفتن در میدان مجاهدت و مبارزه، چشمه های حکمت را برای انسان می جوشاند، اما جناب سید خودش مسیر اعطای این حکمت را در گرو عطیه ای می داند و آن اتصال به سید علی خامنه ای است. اتصال میان این دو سید، یک اتصال اندیشه ای به معنای متعارف آن نبود، فوق اخذ اندیشه از یک اندیشمند و آن سلوک ذیل شخصیت آیت الله خامنه ای بود. 🔸قرار گرفتن در ناموسی ترین موقعیت حق و ارائه گران ترین میزان مجاهدت برای اقامه حقیقت، این قابلیت را به جناب سید داد تا سلوک ذیل شخصیت سید علی خامنه ای برایش ممکن و مجاز شود. جناب سید از همان اوایل دوران مبارزه‌اش به این گنجینه‌ دست پیدا کرده بود و کاملاً هم به آن خودآگاهی داشت. آیت الله خامنه‌ای برای او نه یک استاد، مشاور و حتی رهبری سیاسی یا انقلابی بلکه ذریعه ای بود که پاسخ همه پرسش ها و رافع همه نیازهای معرفتی و راهبردی اش شده بود. میزان اهمیت این ارتباط را تاحدی شناخته بود که برخلاف رویه موجود دائماً بر ترویج زبان فارسی در میان تنظیم و تشکیلات حزب الله تأکید داشت و علت آن را هم زمینه سازی برای اتصال عمیق تر به امامش خامنه ای می دانست. 🔹این اعتماد و تکیه نه به علت جزمیت های کلامی و نه از روی اقتضائات سیاسی و نه حتی بنابر وصیت های خمینی بلکه از روی تجربیات میدانی و مواجهه با صخره های سخت واقعیت بوده است. به روایت خودش او بارها و بارها حکمت رهبرانه آیت الله خامنه ای را در عینیت لمس کرده بود. در لحظاتی که همه مصلحان و مدّبران‌ جهان اسلام در یک مسیر دم دستی و غلط قرار می گرفتند این سید علی خامنه ای بود که نور هدایتش راه دیگری را پیش پایش می گذاشته و مقصد و مراد را برای او در دسترس قرار می داده است. 🔸اما تلخی این روایت این جاست؛ در تنها موردی که جناب سید از دوستان و برادران مجاهد ایرانی اش پوزش می طلبد و واقعیتی ناگوار را به آن ها متذکر می شود، هم در همین وادی است. سید از موقفی که در آن ایستاده و از منظری که به حزب الله ایران می نگریست بر این باور بود که برادران ایرانی اش با نوعی خودبسندگی و استغنا، حقّ برخورداری از نعمت چنین امامی را ادا نمی کنند و از این جهت بر وضعیت آنان تأسف می خورد: "حقیقت آن است که ما در برابر شخصیّتی عظیم و استثنائی هستیم. ولی می‌بینیم بسیاری در این امّت از ایشان چیز زیادی نمی‌دانند. و احساس می‌کنیم که این امام و این ره‌بر چه قدر در امّت خویش و حتّی، با پوزش از برادران ایرانی، در ایران مظلوم و تنها است؛ حتّی در جنبه‌ی آشکار و روشن شخصیّتش یعنی جنبه‌ی ره‌بری و سیاسی که در قالب ره‌بری بیست و دو ساله‌ی امّت تجلّی یافته. شما در حقیقت در برابر شخصیّتی قرار دارید که، به معنای واقعی کلمه، دشمنان وی را محاصره کرده‌اند و دوستان حقّش را ادا نمی‌کنند. دشمنان محاصره‌اش کرده‌اند و مانع رسیدن حقیقت و نور وی به جهان و امّت می‌شوند، دوستان هم که حقّش را ادا نمی‌کنند." پ ن : برای ادراک بهتر ماجرا و کیفیت اتصال جناب سید به شخصیت آیت الله خامنه ای، متن کامل بیانات ایشان در افتتاحیه همایش "نوآوری و اجتهاد از دیدگاه آیت الله خامنه ای" را در لینک زیر مطالعه فرمایید. https://khl.ink/f/12605 https://eitaa.com/afrazmahdi

نقش زنان در طرح ایران برای محو اسراییل چیست؟ شیخ علی مهدیان همایش افتتاحیه مدرسه مبلغات محافل خانگی بانوان امام نهضت ولایت (بانو) جمکران،مجتمع یاوران مهدی عج @ali_mahdiyan

گروه جهادی باب الجواد ع و موکب انصار الزهرا س درضاحیه بیروت شروع به خدمت رسانی کرد 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 لطفا به کانال ما بپیوندید و با اخبار لحظه به لحظه ضاحیه بیروت ما را دنبال کنید 👇👇👇👇👇👇👇👇 🆔https://eitaa.com/baboljavad1001

نیویورک پست: بیپ بیپ بوم.... همشهری: ویز ویز بوم...‌‌‌ یکی از لذت بخش ترین و جذابترین صحنه های جنگ، صحنه رو در رویی موسی ع و ساحران است. وقتی جادوگران قدرتمند فرعونی (که هنوز هم بشر مبهوت توانمندی های آنها است) دست به دست دادند. قرآن میفرماید: فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَي موسی ع در جان خودش ترسید. عجیب است پیامبر الهی مگر از دشمن میترسد؟ او نگران چه چیزی شد؟ در خطبه چهارم نهج البلاغه امیرالمومنین ع توضیح میدهد: لَمْ يُوجِسْ مُوسَى (علیه السلام) خِيفَةً عَلَى نَفْسِهِ بَلْ أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهَّالِ وَ دُوَلِ الضَّلَالِ موسی نگران خودش نبود خوف او "علی نفسه" نبود بلکه "فی نفسه" بود. موسی نگران بود دشمن و حاکمیت اهل ضلالت در دل مردم اهل جهالت تصویر برتری از خود ایجاد کند. خدای متعال میفرماید طوری در این نبرد صحنه را میآرایم که برتری ات را درک کنند. لاَ تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَي نگران نباش، به گونه ای در این رو در رویی پیروز میشوی که برتری‌ات را همه درک کنند، طوری که قابل کتمان نباشد. در جنگ این ضربات را دوست دارم، ضربه علوی یوم الخندق را دوست دارم. رفقا! با مردانی مواجهیم که چون ربیون نه اهل سستی اند(فما وهنوا) و نه ضعف (و ما ضعفوا) و نه تسلیم و ما استکانوا) ،منتظر باشید(فآتاهم الله ثواب الدنیا)، پیروزی در همین دنیا نصیب این جبهه میشود. صحنه بازی رسانه ای دشمن هم پودر خواهد کرد. @ali_mahdiyan

"داریوش" و "پوست شیر" 🔹اندیشه دین رحمانی خالی از شجاعت و غیرت، خطرناک است. خصوصا وقتی تبدیل به یک نظام محاسبه و سبک زندگی شود. "داریوش" همه این دنیای فانتزی وارداتی را به چالش میکشد. دنیایی که با مردانی ساخته میشود که هم باهوشند، هم با عشق و با محبتند، هم با نشاط و با حالند، هم اهل مروت و مرام و رفاقتند، اما فقط یک ایراد کوچک دارند، اینکه ترسو هستند. نگاه کنید ببینید چه دنیای ترسناکی خواهند ساخت، دنیایی که پدر دخترش را و نوه عزیزش را میان قمه به دستها تنها میگذارد، دنیایی که برادر به راحتی برادرش را لو میدهد، دنیایی که غیرت هم از اعتبار میافتد و ناموس هم به یغما میرود، دنیایی که آخرش سیفی است، عروسک بی هویت و بی خاصیت و ذلیل و بی مرام. چه دنیای وحشتناکی. 🔹من ایده را دوست داشتم، اینکه با زبانی ساده تر و همه فهم تر بگوییم که با فرار از جلوی ظالمین جانی نمیشود زندگی ساخت، زن تنها میماند زندگی نابود میشود، آخرش باید بایستی، فرار نکنی، چشم در چشم شوی و تکلیفت را روشن کنی. واقعا آنانکه خواستند شجاعت را و غیرت را در این جامعه کمرنگ کنند فقط جاده جنایتکاران را صاف کردند. داریوش ایده خوبی داشت بازی خوب قصابیان هم قابل چشم پوشی نبود، اما باید "پوست شیر" را دیده باشی تا بفهمی این ایده چقدر در سریال داریوش نفله شده. 🔹"پوست شیر" اما فوق العاده بود. اولا همین حس غیرت و شجاعت را بیدار میکند و البته آن را از بستر عشق بر میخیزاند. اما فقط این نیست. این سریال فوق العاده جذاب و همراه کنند، بسیار راهبردی است.سراغ بیماریهای مهمی از جامعه میرود آنهم با زبان خواستنی و شاعرانه و البته نفس گیرش. 🔹اولین نکته همان "پوست شیر" است، چهره قدرتمند و ساختارمندی که بر قلبی از عشق و ایمان و داغ نشسته و از آن بر میخیزد. باید سخنان روشنفکران و غرب پرستها را شنیده باشی که چطور میخواهند عنصر قدرت را بردارند، نظام را بردارند به اسم عشق و ایمان. سریال پاسخ میدهد با چه نکته ای؟ با پلیس، پلیسی که در حاشیه سریال نیست، وسط میدان است و البته به اندازه نعیم داغدار است. لذا میپذیری که "درک میکند". او شاخص است، شاخص رفتار درست. ولو همه میخواهیم نعیم موفق شود. پوست شیر پاسخی برای مقوله ایمان و قدرت در حکومت و جامعه دارد. رفقا! اینکه چطور میخواهید توضیح دهید برای آن قلب کبوترانه عاشق و داغدار ، پوست شیر لازم داریم که زمینه پرواز را فراهم میکند. این دومین نکته راهبردی است. پاسخ مناسبت ایمان و قدرت. الزام اخلاقی و الزام قانونی و حکومتی، چرایی اهمیت اجبار برای سلوک و رشد دلهای لطیف و پاک. 🔹پوست شیر سراغ خانواده میرود، به چشم میآورد زن و دختر چه نقش برجسته ای دارد، همه خانواده ها یک دختر دارند و کارگردان آنها را به چشمت میآورد. شیرین قرار است جلوه زن را در خانواده به چشم آورد، شیرین را باید رضا پروانه از منظر مرام و رفاقت توضیح دهد تا بشناسیمش. او را باید در نصیحت زنانه اش به صدرا شناخت وقتی میگوید آنچه مهم است خانواده است ببین در اعماق قلبت او خانواده تو بود یا نه. خانواده مقدس است. زن و دختر پاک که مظهر لطافت و ظرافت در این عالم است به خاطر همه نقصهای مردان خوب و جنایتهای خبیثهای بد، مظلوم میشود. مظلومیت آنها چه شاعرانه توصیف شده و دل را خون میکند. چقدر ماجرای امروز عالم درست تصویر شده. ماجرای امروز عالم، و همینطور ماجرای روضه های شیعه اهل قیام در طول تاریخ. 🔹سریال عمیق هم میشود در دوئلهای گفتگویی جنایتکار و پلیس شما میبینید دو نوع رفاقت را دو نوع عشق را دو نوع تیزهوشی را حتی دو نوع آدم کشی را و میپذیری چگونه عبودیت و استکبار همه چیز را بالکل متفاوت میکند. سریال لکنت ندارد، همه چیز را راحت فریاد میزند، زندگی در هوس پول و آسایش را، عشقهای هوسی جوانان را، حتی تتو کردن و مواد مخدر و عرق و شیشه را، بی ناموسی را و خلاصه کاری میکند که از ذره ای از بوی اینها هم متنفر شوی. از بس پر قدرت کثافت و سیاهی را روایت میکند. 🔹انصافا دستمریزاد، فیلم در هر زاویه و جهتی فوق العاده است، در عشق، در ترس، در مصیبت، در شجاعت، در ابهام و تعلیق، در مردانگی و مروت، در توجه به باور و ایمان. بازی ها همه عالی است چه نقشهای منفی و چه مثبت. البته به عنوان یک نقد باید بگویم احساس میکردم زاویه نگاه الهی و معنوی به زندگی را میشد بیشتر به تماشا کشید، از منظر الهی چرا باید یکی مثل نعیم و ساحل مثلا این قدر مظلوم باشند، شاید پاسخ درست به این نکته، در فیلم میتوانست فهم بالکل متفاوتی از زندگی ارائه کند.نمیدانم شاید این سریال خوب توقعم را بالا برده. @ali_mahdiyan