#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
#ولادت
آمدی و حسین خَندان شد
همه جا جُز بقیع چراغان شد
آمدی و به بركتِ نامت
نام جَدّت علی فراوان شد
مادرت شد عروس زهرا وُ
افتخارش نصیب ایران شد
آشنا با صحیفه اش كردی
هركه بر سفره یِ تو مهمان شد
رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است
رمضان شرح ماه شعبان شد
عده ای كه به پات افتادند
به مناجات راهشان دادند
ابر و خورشید و ماه در كارند
خاكی از زیرِ پات بَردارند
تبِ تو تب نبود درمان بود
راویانِ تبِ تو بیمارند
دوستانِ قدیمی زهرا
به تو وُ مادرت بدهكارند
در اسیریِ مادرت حتی
از مقاماتِ او خبر دارند
هرچه مِهریه اش گران باشد
باز قومِ علی خریدارند
به غلامت بگو دعا بكند
این گرفتارها گرفتارند
با مناجات تو ملائكه هم
سَرِ شب تا به صبح بیدارند
تا نگاهی به بالشان بُكُنی
از كَرَم خوش به حالِشان بُكُنی
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
كوچه های مدینه وُ بوی
زخم های تنی كه می آید
چشم های سپیدِ یعقوب و
بوی پیراهنی كه می آید
مرد سجّاده ای كه درک نكرد
هیچ كس آیه ی مقامش را
در هیاهوی شهرِ كوفه نداد
هیچ كس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شَوَد
دیدنِ شیرخواره ای كافی ست
تا صدایش به گوش ما برسد
دیدن گوشواره ای كافی ست
وقت افطار كردنش هر شب
تا كه چشمش به آب می افتاد
تشنگیِ ضَریحِ لب هایش
یادِ طفلِ رباب می افتاد
من نمی دانم این كه خاكستر
چه به روز سَرِ امام آورد
زیر زنجیر پیكر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست كوفه راحت شد
سنگِ طفلان شام را چه كند؟
گیرم از دست كوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه كند؟
تا كه این مرد قافله زنده ست
حرفی از طفلِ كاروان نزنید
پیش این مردِ گریه، جانِ حسین
حرفی از چوب خیزران نزنید
/علی اكبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian