#پرسش 461
مقصود از هجوم شیطان از چهار طرف چیست ؟!
🤔#پرسش :
❓در آیه ای از سوره اعراف آمده ، شیطان میگوید : از راست و چپ و جلو و عقب به سراغ انسان میروم ! این تعبیرات عوامانه آیا الهی بودن قرآن را منتفی نمی کند ؟
💠#پاسخ 💠
❕خداوند از زبان شیطان هنگام رانده شدن از درگاه الهی نقل میکند که خطاب به خداوند فرمود :
" سپس از پيشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها ( انسانها ) مىروم و اكثر آنها را شكرگزار نخواهى يافت. " " ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِين " (اعراف/17)
❕در تفسیر نمونه میخوانیم :
" ممكن است تعبير بالا، كنايه از اين باشد كه شيطان، انسان را "محاصره" مىكند و سعى دارد به هر وسيلهاى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره نيز ديده مىشود، كه مىگوئيم فلان كس از چهار طرف گرفتار قرض يا بيمارى يا دشمن شده است. و اينكه سمت بالا و پائين ذكر نشده به خاطر آن است كه انسان معمولا در چهار سمت، حركت و فعاليت دارد.
▫️اما در روايتى كه از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسير عميقترى براى اين چهار جهت ديده مىشود :
" منظور از آمدن شيطان به سراغ انسان از"پيش" رو اين است كه آخرت و جهانى را كه در پيش دارد در نظر او سبك و ساده جلوه مىدهد، و منظور از " پشت سر" اين است كه آنها را به گردآورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مىكند، و منظور از"طرف راست" اين است كه امور معنوى را به وسيله شبهات و ايجاد شك و ترديد، ضايع مىسازد، و منظور از"طرف چپ" اين است كه لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مىدهد ."
" عن الباقر (عليه السلام)، في معنى الآية: «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ أهون عليهم أمر الآخرة وَ مِنْ خَلْفِهِمْ آمرهم بجمع الأموال و منعها عن الحقوق لتبقى لورثتهم وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ أفسد عليهم أمر دينهم، بتزيين الضلالة، و تحسين الشبهة وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ بتحبيب اللذات إليهم، و تغليب الشهوات على قلوبهم " (تفسير مجمع البيان جلد 4 صفحه 403)
📚به نقل از تفسیر نمونه ج 6 ص 109
👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻
••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈••
✅پرسش:
🆔 @aabaad_iran
📞 09395956464
╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮
🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت
╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
#پرسش 462
برخورد پیامبر با زنِ خواننده مشرک 🤔
🤔#پرسش :
❓ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: – ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪهﺍﯼ؟ – ﻧﻪ - ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ – ﻧﻪ – ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ – ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامهای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم. – ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟ – ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمیآید، فراموش خاص و عام شدهام، به سختی زندگی میکنم.
🔻 ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ.
عجیب ﺭﻭﺍیتی است! هم عجیب و هم ﻏﺮﯾﺐ!
ﯾﮑﯽ ﺍینکه ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه ﺑﻮﺩه، ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ هم ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎه ﺍﻭ ﺑﻮﺩه است.
ﺩﻭﻡ ﺍینکه ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺳﻮﻡ اینکه ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ!
ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ تو ﺍﺳﺖ؟
📚 منبع: علامه ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺣﮑﯿﻤﯽ، ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ، ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ ﺟﻠﺪ ﻧﻬﻢ، ﺹ ۲۳۲، ﻧﺸﺮ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ، ﭼﺎﭖ ﺍﻭﻝ، ۱۳۹۱، به نقل از ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺒﯿﺎﻥ،۹/۲۷۰
💠#پاسخ 💠
❕بخشی از ماجرای بیان شده صحت داشته و بخش هایی از داستان اضافه شده و جعلی میباشند.
1️⃣ اصل ماجرای درخواست کمک خواننده زنی به نام «ساره» از پیامبر (ص) صحیح است و در تفسیر آیه ۱ سوره ممتحنه آمده ، اما بند نخست نتیجهگیری نگارنده متن یعنی «ﯾﮑﯽ ﺍینﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه ﺑﻮﺩه، ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ هم ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎه ﺍﻭ ﺑﻮﺩه» خطاست!
2️⃣ اصل ماجرا به قرار زیر است : 👇
زنی به نام «ساره» دو سال پس از جنگ «بدر» به مدینه آمد. وقتی رسول خدا از وِی پرسید: آیا اسلام آوردهای؟ گفت: نه. فرمود: برای چه اینجا آمدهای؟ گفت: قریش اصل و نسب من میباشند، گروهی از آنان کشته و گروهی به مدینه مهاجرت نمودهاند، و پس از جنگ «بدر» کارِ من رونق خود را از دست داد؛ و من از روی احتیاج به اینجا آمدهام. پیامبر اکرم فوراً دستور داد: پوشاک و خوراک لازم در اختیار او بگذارند. با اینکه او مشمول محبّتهای پیامبر اسلام بود، ولی با گرفتن مبلغ ده دینار از «حاطب بن ابی بلتعه» جاسوسی بر ضدّ اسلام را به عهده گرفت، و حاضر شد نامه وی را که حاکی از آمادگی مسلمانان برای فتح مکّه بود به قریش برساند.
[متن نامه چنین بود:]
مِنْ حَاطِبِ بْنِ اَبی بلتعة الی اَهْلِ مَکّه: اِنَّ رَسُول اللَّه یریدُکُم فَخُذُوا حذْرَکُمْ: نامهای از حاطب فرزند «ابوبلتعه» به سوی مردم مکّه: پیامبر خدا آماده حمله است سلاح خود را برگیرید و آماده دفاع باشید.] .
پیامبر صلی الله علیه وآله سه تن از سربازان رشید خود «امیرمؤمنان علیه السلام، زبیر و مقداد» را خواست و به آنها مأموریت داد که راه مکّه را در پیش گرفته و این زن را هر کجا دیدند، دستگیر کرده و نامه را از وِی بگیرند.
آنان در نقطهای به نام «روضة خاخ» [و به نقل «ابن هشام» در نقطهای به نام «خلیقه»] زن را دستگیر کرده و بارهای او را دقیقاً وارسی کردند، ولی چیزی از او نیافتند.
از طرفی زن جاسوس، بردن نامه از طرف «حاطب» را شدیداً تکذیب میکرد.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
به خدا قسم، پیامبر صلی الله علیه وآله هرگز خلاف نمیگوید.
باید نامه را بدهی، و الاّ به هر قیمتی باشد نامه را از تو میگیریم.
در این لحظه «ساره» احساس کرد، حضرت تا فرمان پیامبر را انجام ندهد، دست بر نمیدارد.
خطاب به فرستادگان پیامبر صلی الله علیه وآله گفت :
مقداری فاصله بگیرید.
سپس نامه کوچکی را از لابلای تابهای گیسوی بلند خود بیرون آورد و به حضرت داد و توطئه جاسوسی طرفداران قریش ناکام ماند.
❕پیامبر از اینکه یک مسلمان سابقهداری که حتی در لحظات سختِ اسلام، به یاری اسلام شتافته، دست به چنین کار ناشایستهای زده ، سخت ناراحت شد.
فوراً «حاطب» را احضار کرد و درباره دادن چنین گزارشی از او توضیح خواست.
وی به خدا و رسول وی سوگند یاد نمود و گفت: کوچکترین تزلزلی به ایمان من راه نیافته ، ولی پیامبر میداند که من در مدینه با حالت تجرّد بسر میبرم و فرزندان و خویشاوندان من در مکّه تحت فشار شکنجه قریش میباشند؛ منظور من از دادن گزارش این بود که تا حدّی از فشار و شکنجه نسبت به آنها بکاهند.
#ادامه 👇
#پرسش 463
مقصود از هجوم شیطان از چهار طرف ؟!
🤔#پرسش :
❓در آیه ای از سوره اعراف آمده که شیطان می گوید از راست و چپ و جلو و عقب به سراغ انسان میروم ! این تعبیرات عوامانه آیا الهی بودن قرآن را منتفی نمی کند ?
💠#پاسخ : 💠
❕خداوند از زبان شیطان در هنگام رانده شدن از درگاه الهی نقل می کند که خطاب به خداوند فرمود :
" سپس از پيشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها ( انسانها ) مىروم و اكثر آنها را شكرگزار نخواهى يافت. " " ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِين " (اعراف 17)
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" ممكن است تعبير فوق ، كنايه از اين باشد كه شيطان، انسان را "محاصره" مىكند و سعى دارد به هر وسيلهاى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره نيز ديده مىشود، كه مىگوئيم فلان كس از چهار طرف گرفتار قرض يا بيمارى يا دشمن شده است. و اينكه سمت بالا و پائين ذكر نشده به خاطر آن است كه انسان معمولا در چهار سمت، حركت و فعاليت دارد.
▫️اما در روايتى كه از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسير ( باطنی ) و عميق ترى براى اين چهار جهت ديده مىشود، آنجا كه مىفرمايد:
" منظور از آمدن شيطان به سراغ انسان از"پيش" رو اين است كه آخرت و جهانى را كه در پيش دارد در نظر او سبك و ساده جلوه مىدهد، و منظور از " پشت سر" اين است كه آنها را به گرد آورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مىكند، و منظور از"طرف راست" اين است كه امور معنوى را به وسيله شبهات و ايجاد شك و ترديد، ضايع مىسازد، و منظور از"طرف چپ" اين است كه لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مىدهد "
" عن الباقر (عليه السلام)، في معنى الآية: «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ أهون عليهم أمر الآخرة وَ مِنْ خَلْفِهِمْ آمرهم بجمع الأموال و منعها عن الحقوق لتبقى لورثتهم وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ أفسد عليهم أمر دينهم، بتزيين الضلالة، و تحسين الشبهة وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ بتحبيب اللذات إليهم، و تغليب الشهوات على قلوبهم " (تفسير مجمع البيان جلد 4 صفحه 403 )
📚به نقل از تفسیر نمونه ج 6 ص 109
👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻
••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈••
✅پرسش:
🆔 @aabaad_iran
📞 09395956464
╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮
🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت
╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
#پرسش 464
مستندات رد شدن از زیر قرآن برای رفتن به مسافرت یا انجام کارهای مهم !!!
🤔#پرسش :
❓برخی می گویند مذهب شیعه دچار عوام زدگی شده و تن به اموری داده که دلیل و مستندی ندارد مانند همین از زیر قرآن رد شدن در هنگام مسافرت یا رفتن برای کار مهم ! در این رابطه لطفا توضیح دهید ؟!
💠#پاسخ💠
❗️رد شدن از زیر قرآن از دو جهت می تواند مورد توجه و مد نظر باشد :
▫️1_ قرآن کتابی بس بزرگ و دارای احترام و عظمت است , چنانچه که در خود قرآن می خوانیم :
" (اين سخن سحر و دروغ نيست) بلكه قرآن با عظمت است. " " بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ " (بروج21)
👌و می خوانیم :
" ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ " " اين كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد، و مايه هدايت پرهيزكاران است. " (بقره2)
❕در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق و تعبیر " ذلک " می خوانیم :
" مىدانيم كلمه" ذلك" در لغت عرب اسم اشاره بعيد است، بنابراين ذلِكَ الْكِتابُ مفهومش" آن كتاب" است، در حالى كه در اينجا بايد از اشاره به نزديك استفاده مىشد، و "هذا الكتاب" مىگفت چرا كه قرآن در دسترسى مردم قرار گرفته بود.
اين به خاطر آن است كه گاهى از اسم اشاره بعيد براى بيان عظمت چيز يا شخصى استفاده مىشود، يعنى آن قدر مقام آن بالا است كه گويى در نقطه دور دستى در اوج آسمانها، قرار گرفته است، در تعبيرات فارسى نيز نظير آن را داريم فى المثل در حضور افراد بزرگ مىگوئيم:" اگر آن سرور اجازه دهند چنين كار را مىكنيم". در حالى كه بايد اين سرور گفته شود، اين تنها براى بيان عظمت و بلندى مقام است. در بعضى ديگر از آيات قرآن تعبير به" تلك" شده كه آنهم اشاره بعيد است مانند تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ" (لقمان2). "
📚تفسير نمونه، ج1، ص 66
❗️لذا امام صادق علیه السلام فرمود :
" برای خداوند سه حریم است که که هیچ چیز با آنها در حرمت و احترام برابری نمی کند: کتاب خداوند که نور و حکمت اوست و خانه اش که آن را قبله مردم قرار داده است که از کسی قبله ای جز آن نمی پذیرد و عترت و اهلبیت پیامبرتان " " عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُرُمَاتٍ ثَلَاثاً لَيْسَ مِثْلَهُنَّ شَيْءٌ كِتَابُهُ وَ هُوَ حِكْمَتُهُ وَ نُورُهُ وَ بَيْتُهُ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلنَّاسِ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ تَوَجُّهاً إِلَى غَيْرِهِ وَ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ "
📚وسائل الشيعة، ج4، ص 300
❗️عملکرد شیعیان که مثلا در هنگام مسافرت یا هنگام رفتن برای انجام کارهای مهم از زیر قرآن رد می شوند نوعی پناه بردن به قرآن و احترام و تکریم این کتاب شریف و آسمانی و بلند مرتبه است .
▫️2 _ از سوی دیگر بالخصوص در روایاتی دستور به توسل به قرآن و بالای سر قرار دادن آن داده شده است . عملکرد شیعیان در بالای سر گرفتن قرآن و از زیر آن رد شدن مصداق عمل کردن به روایات مورد اشاره و توسل به قرآن است . این روایات را علامه بزرگ شیعه یعنی علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار روایت می کند :
📚بحارالانوار ج89 ص112 " باب کیفیة التوسل بالقرآن "
❕" مردی نزد امام صادق علیه السّلام آمد و عرض کرد: ای آقای من! از تو یاری میطلبم در قرضی که به عهده من آمده و از ادای آن عاجزم و سلطانی که به من ظلم و تعدّی کرده، از تو میخواهم که دعایی به من تعلیم فرمایی تا به سبب آن غنیمتی بیابم و دینم را بپردازم، و با آن شرّ ستم آن سلطان را دفع کنم. امام علیه السلام فرمود: " همین که شب فرا رسد دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول حمد و آیة الکرسی، و در رکعت دوم حمد و آیات آخر سوره حشر را از آیه «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ» تا آخر سوره بخوان، 👈سپس قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: به حق این قرآن و به حق پیامبری که او را فرستادی ..."👉 ثمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ فَدَعْهُ عَلَى رَأْسِكَ وَ قُلْ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِه ..."
📚امالی شیخ طوسی ص 292 _وسائل الشیعه ج 8 ص 125
❕در نقل دیگری از امامان علیهم السلام روایت شده :
"هرگاه کاری تو را اندوهگین ساخت، دو رکعت نماز بگذار که در رکعت اول سوره حمد و آیه الکرسی، و در رکعت دوم سوره حمد و سوره انّا أنرلناه را بخوان، 👈بعد قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: پروردگارا به حق آنچه به سوی مخلوقاتت فرستادی و به حق هر آیه ای در قرآن که از آنِ توست ..."👉
"رُوِيَ عَنِ الْأَئِمَّةِ ع إِذَا حَزَنَكَ أَمْرٌ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ... ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ وَ ارْفَعْهُ فَوْقَ رَأْسِكَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَا أَرْسَلْتَهُ إِلَى خَلْقِكَ وَ بِحَقِّ كُلِّ آيَةٍ هِيَ لَكَ فِي الْقُرْآن ..."
📚الدعوات راوندی ص 57 _ مستدرک الوسائل ج6 ص316
👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻
╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮
🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت
╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
#پرسش 465
دیدگاه اسلام در مورد ازدواج مجدد پس از فوت همسر !!!
🤔#پرسش :
اخیرا فرهنگی در جامعه ایجاد شده است که ازدواج مجدد پس از فوت همسر سابق را با اصل وفاداری به همسر قبلی در تضاد معرفی می کند و عملکرد رئیس جمهور پزشکیان در عدم ازدواج مجدد پس از فوت همسرشان هم سبب گسترده شدن این فرهنگ شده است ! لطفا در این رابطه دیدگاه اسلام را بیان فرمایید !
💠#پاسخ:💠
❕قرآن اجازه و بلکه دستور می دهد که افراد پس از فوت همسر اول مجددا ازدواج کنند .
▫️خداوند می فرماید :
" و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عده خود را به پايان رسانيدند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديدهاى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مىگيرند (و به آن، عمل مىكنند). اين (دستور)، براى رشد (خانوادههاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است، و خدا مىداند و شما نمىدانيد " " وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنّ ... " (بقره/232 )
▫️و فرمود :
"و كسانى كه از شما مىميرند و همسرانى باقى مىگذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عده نگه دارند)! و هنگامى كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهى بر شما نيست كه هر چه مىخواهند، در باره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند). و خدا به آنچه عمل مىكنيد، آگاه است. " " وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ " (بقره234)
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" يكى از مسائل و مشكلات اساسى زنان ازدواج بعد از مرگ شوهر است، از آنجا كه ازدواج فورى زن با همسر ديگر بعد از مرگ شوهر با محبت و دوستى و حفظ احترام شوهر سابق و تعيين به خالى بودن رحم از نطفه همسر پيشين سازگار نيست و به علاوه موجب جريحهدار ساختن عواطف بستگان متوفى است، آيه فوق ازدواج مجدد زنان را مشروط به عده نگه داشتن به مدت چهار ماه و ده روز ذكر كرده است رعايت حريم زندگانى زناشويى حتى بعد از مرگ با همسر موضوعى است فطرى و لذا هميشه در قبائل مختلف آداب و رسوم گوناگونى براى اين منظور بوده است گر چه گاهى در اين رسوم آن چنان افراط مىكردند كه عملا زنان را در بنبست و اسارت قرار مىدادند و گاهى جنايت آميزترين كارها را در مورد او مرتكب مىشدند به عنوان نمونه: بعضى از قبائل پس از مرگ شوهر زن را آتش زده و يا بعضى او را با مرد دفن مىكردند، برخى زن را براى هميشه از ازدواج مجدد محروم ساخته و گوشهنشين مىكردند و در پارهاى از قبائل زنها موظف بودند مدتى كنار قبر شوهر زير خيمه سياه و چركين با لباسهاى مندرس و كثيف دور از هر گونه آرايش و زيور و حتى شستشو به سر برده و بدين وضع شب و روز خود را بگذرانند. ( اسلام و عقائد و آراء بشرى، صفحه 617)
آيه فوق بر تمام اين خرافات و جنايات خط بطلان كشيده و به زنان بيوه اجازه مىدهد بعد از نگاهدارى عده و حفظ حريم زوجيت گذشته اقدام به ازدواج كنند "
📚تفسیر نمونه ج 2 ص 193
❕همینطور قرآن توصیه به ازدواج و بلکه ازدواج مجدد انسان می کند آن هم برای بهره مندی از فرزندان بیشتر و آرامش و مودت در کنار همسر جدید : " جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيه " _ " وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون " ( سوره شوری آیه 11 ) _ (روم/21 )
▫️ادامه 👇
#پرسش 466
آیا باید خرما را به صورت فرد بخوریم ؟!!
🤔#پرسش :
❓آیا اسلام توصیه می کند که خرما را به صورت فرد بخوریم ؟ اخیرا برخی از سایتها فواید علمی و پزشکی هم برای فرد خوردن خرما ذکر می کنند ؟
💠#پاسخ 💠
❕خرما به عنوان یکی از خوراکی های پر ارزش به عنوان نعمت خاص خداوند به انسانها در قرآن معرفی شده :
" خداوند با آن (آب باران) براى شما زراعت و زيتون و نخل خرما و انگور مىروياند، و از همه ميوهها، مسلما در اين نشانه روشنى است براى گروهى كه تفكر مىكنند " " يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ ..." (نحل/11)
❕و فرمود :
" زمين مرده براى آنها آيتى است، ما آن را زنده كرديم، و دانههايى از آن خارج ساختيم، و آنها از آن مىخورند. و در آن باغهايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمههايى از آن بيرون فرستاديم. تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دست آنها هيچ دخالتى در ساختن آن نداشته است، آيا شكر خدا را بجا نمىآورند؟ " (یس/33 تا 35)
👌و در مورد غذای حضرت مریم در هنگام تولد عیسی علیهما السلام فرمود :
" ناگهان از طرف پائين پايش او را صدا زد كه غمگين مباش پروردگارت زير پاى تو چشمه آب (گوارايى) قرار داده است. و تكانى به اين درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ريزد. از (اين غذاى لذيذ) بخور، و از (آن آب گوارا) بنوش، و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار " "... وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْنا " (مریم24 تا 26)
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" با پيشرفت دانش پزشكى و غذاشناسى اهميت دارويى" خرما" نيز به ثبوت رسيده است. در خرما كلسيم وجود دارد كه عامل اصلى استحكام استخوانها است و نيز فسفر وجود دارد كه از عناصر اصلى تشكيل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگى است، و قوه بينايى را مىافزايد. و نيز پتاسيم موجود است كه فقدان آن را در بدن علت حقيقى زخم معده مىدانند، و وجود آن براى ماهيچهها و بافتهاى بدن بسيار پر ارزش است.
اين سخن امروز در ميان غذاشناسان معروف است كه خرما از سرطان جلوگيرى مىكند، زيرا آمارهايى كه در اين زمينه تهيه شده نشان مىدهد در مناطقى كه خرما بيشتر مىخورند ابتلاى به سرطان كمتر است، و اعراب و صحرا نشينانى كه در فقر غذايى به سر مىبرند بواسطه خوردن خرما هرگز مبتلا به سرطان نمىشوند، عامل اين موضوع را وجود " منيزيم" مىدانند.
قند فراوانى كه در خرما وجود دارد از سالمترين قندها است كه حتى در بسيارى از موارد مبتلايان به بيمارى قند نيز مىتوانند براحتى از آن استفاده كنند.
دانشمندان در خرما سيزده ماده حياتى و پنج نوع ويتامين كشف كردهاند كه آن را به صورت يك منبع غذايى غنى و بسيار پر ارزش در آورده است . ( اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 7 ص 65 )
❕به همين دليل در روايات اسلامى نيز روى اين ماده غذايى تاكيد فراوان ديده مىشود، از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده : "كل التمر فان فيه شفاء من الادواء " " خرما بخوريد كه شفاى بيماريها است". و نيز روايت شده در بسيارى از اوقات غذاى امیرمؤمنان علیه السلام را نان و خرما تشكيل مىداد.
و در روايت ديگر مىخوانيم:" خانهاى كه در آن خرما نيست اهل آن خانه در واقع گرسنهاند"!
📚سفینه البحار ج1 ص125
❕ در آيات سوره مريم نيز خواهد آمد كه خداوند مريم را در آن بيابان كه فاقد وسيله بود هنگامى كه عيسى را به دنيا آورده بود از رطب تازه روزى داد، و اين اشارهاى است به اينكه يكى از بهترين غذاها براى مادرى كه فرزند به دنيا آورده رطب تازه است، و حتى در رواياتى كه ذيل آيه آمده مىخوانيم بهترين دارو براى چنين زنان همين ميوه است . ( مدرک قبل ) "
📚تفسیر نمونه ج11 ص175
❕در مورد فرد خوردن خرما روایتی نداریم که به صورت یک قاعده بگوید خرما را به صورت فرد بخورید یعنی یکی و سه تا و پنج تا و ...
▫️تنها در نقلهایی آمده : توصیه به خوردن هفت خرما ناشتا و هفت خرما قبل از خواب شده است : " بَابُ اسْتِحْبَابِ أَكْلِ سَبْعِ تَمَرَاتٍ عَجْوَةٍ عَلَى الرِّيقِ وَ سَبْعَةٍ عِنْدَ النَّوْم "
📚وسائل الشيعة، ج25، ص: 144 باب 77
❕و در برخی دیگر از روایات توصیه به خوردن 10 عدد خرما در هر صبح نیز دیده میشود : " عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: مَنْ تَصَبَّحَ بِعَشْرِ تَمَرَاتٍ عَجْوَةٍ لَمْ يَضُرَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ سِحْرٌ وَ لَا سَمٌّ. "
📚مكارم الأخلاق، ص168
👌بنابراین از روایات شیعه یک قاعده کلی مبنی بر لزوم فرد خوردن خرما به دست نمیآید ، بلکه در برخی از نقلها ، خرما خوردن به عدد زوج هم دیده می شود .
▫️بر این اساس ، اینکه برخی مدعیند که باید خرما را تنها به صورت فرد خورد و یافتههای علمی نیز این مساله را تایید میکند , این سخنان مستند صحیحی ندارد .
👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻
╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮
🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت
╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
#پرسش 467
وضو گرفتن با آب سرد نزد خداوند محبوبتر است یا آب گرم؟!!!
🤔#پرسش:
❓وضو با آب سرد نزد خدا محبوبتر است یا آب گرم ? بعضی می گویند وضو با آب گرم کراهت دارد ! چرا خداوند همیشه سختی بندگانش را می خواهد !!!!
💠#پاسخ💠
❕دین اسلام ، دین سهل و آسانی است ، چنانکه خداوند میفرماید :
«در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است» «ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج » (حج/78)
❗️پیامبر گرامی فرمود ؛
«من برای شریعت سهل و آسان مبعوث شدهام» «بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَة»
📚وسائل الشیعه ج8 ص116
❕بر این اساس وضو گرفتن با آب گرم هیچ اشکالی ندارد , تنها وضو گرفتن با آب گرم شده توسط خورشید مکروه اعلام شده : " بَابُ كَرَاهَةِ الطَّهَارَةِ بِمَاءٍ أُسْخِنَ بِالشَّمْسِ فِي الْآنِيَةِ وَ أَنْ يُعْجَنَ بِه "
📚وسائل الشيعة ج1 ص207 باب6
❕اما اگر آب به غیر خورشید و مثلا توسط آبگرمکن گرم شده باشد , وضوی با آن آب اشکال و کراهتی ندارد , چنانچه که در استفتاء و پاسخی از آیت الله مکارم شیرازی میخوانیم :
" پرسش : وضو گرفتن با آب گرم چه حکمی دارد؟
پاسخ : جایز است و کراهتی ندارد. "
🌐https://old.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44884&mid=256023
👌با این وجود در زمستان در صورتی که موجب ضرر نشود بهتر است که انسان با آب سرد وضو بگیرد , بدون آنکه وضو با آب گرم هم حرمت یا حتی کراهتی داشته باشد , چنانچه که در استفتاء دیگری از آیت الله مکارم شیرازی میخوانیم :
" پرسش : آیا وضو با آب سرد مستحب است؟
پاسخ : آب سرد در زمستان ترجیح دارد مشروط بر اینکه مایه ضرر نباشد. "
🌐https://old.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44884&mid=265908
❕این که وضوی با آب سرد نباید سبب ضرر و زیان برای انسان شود از این جهت است که خداوند می فرماید : « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » « لَاتُلْقُوا بِايْديِكُمْ الَى التَّهْلُكَة » (بقره/195)
❕ امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» «كُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا قَدْ نُهِيَ عَنْه ... فَحَرَامٌ ضَارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسَادٌ لِلنَّفْس »
📚بحارالانوار ج100 ص51
👌همینطور در روایات ما آمده است « لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام » که بر اساس آن هر گونه مساله ای که سبب آسیب رسیدن به خود و دیگران و اجتماع شود در اسلام بر داشته شده است :
📚وسائل الشیعه ج26 ص14
❗️اما این که وضو با آب سرد بهتر است , از این جهت است که امام سجاد علیه السلام می فرمود : که من تنها با آب سرد طهارت ( و وضو ) می گیرم : " وَ قَالَ (عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ) عَلَيْهِمَا السَّلَامُ: إِنِّي لَا أَتَطَهَّرُ إِلَّا بِمَاءٍ بَارِدٍ "
📚هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج1، ص65
❕در نقل دیگری نیز آمده است که امام هادی علیه السلام مقید به وضو گرفتن با آب سرد در زمستان بودند اما از رخصت و اجازه خداوند در جواز استفاده از آب گرم نیز استفاده کردند و از آب گرمی که خداوند به معجزه خود برای حضرتش مهیا کرده بود , وضو گرفتند : "... أَ مَا عَرَفْتَ رَسْمِي، أَنَّنِي لَا أَتَطَهَّرُ إِلَّا بِمَاءٍ بَارِدٍ، فَسَخَّنْتَ لِي مَاءً وَ تَرَكْتَهُ فِي السَّطْلِ! قُلْتُ: وَ اللَّهِ يَا سَيِّدِي، مَا تَرَكْتُ السَّطْلَ وَ لَا الْمَاءَ. قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهِ لَا تَرَكْنَا رُخْصَةً وَ لَا رَدَدْنَا مِنْحَةً، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ، وَ وَفَّقَنَا لِلْعَوْنِ عَلَى عِبَادَتِهِ، إِنَّ النَّبِيَّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ عَلَى مَنْ لَا يَقْبَلُ رُخْصَةً. "
📚امالی طوسی ص 298
▫️ادامه 👇
#پرسش 468
آیا حضرت موسی علیه السلام حاضر نبود که خود را برتر از یک سگ هم معرفی کند ؟
🤔#پرسش :
❓برخی از منبریان جریانی را نقل میکنند که حضرت موسی حتی خودش را از یک سگ هم بالاتر نمیدانست !!! آیا این جریان واقعیت دارد و با عقل جور میآید که یک پیامبر حتی از سگ نیز بالاتر نباشد !!!
💠#پاسخ 💠
❕جریانی را مرحوم ابن فهد حلی نقل میکند و میگوید :
" برخی از اصحاب ما چنین حدیث کردهاند : خداوند سبحان به موسى عليه السلام وحى كرد : هرگاه براى مناجات نزد من مىآيى، فردى را به همراهت بياور كه تو از او بهتر باشى، موسى هر كس را كه مىديد، جرأت نمىكرد بگويد من از او بهترم، لذا دست از مردم برداشت و در ميان انواع حيوانات، شروع به جستجو كرد تا اينكه به سگ گر گرفتهاى برخورد كرد، با خود گفت: اين را با خود مىبرم، در گردنش ريسمانى انداخت و او را با خود كشيد، در ميان راه ريسمان را گشود و سگ را رها كرد، وقتى به مقام مناجات رسيد، پروردگار سبحان به او فرمود: اى موسى! كجاست آنچه كه ما به تو امر كرديم؟ گفت: پروردگارا! آن را نيافتم. خداوند متعال فرمود: به عزت و جلالم قسم! اگر حتى يك نفر را مىآوردى، نام تو را از ديوان «نبوّت» پاك مىكردم " " مَا حَدَّثَنِي بِهِ بَعْضُ أَصْحَابِنَا ... قَالَ يَا رَبِّ لَمْ أَجِدْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْ أَتَيْتَنِي بِأَحَدٍ لَمَحَوْتُكَ مِنْ دِيوَانِ النُّبُوَّة "
📚عدة الداعي ونجاح الساعي، ص218
❕روایت فوق از پیامبر اسلام یا امام علیه السلام نقل نشده و سلسله راویان آن هم مشخص نیست , بنابراین نقل مذکور از نظر سندی ضعیف است .
▫️با این وجود , با توضیحی میتوان محتوای آن را پذیرفت :
❗️خداوند نمیپسندد بندگانش گرفتار تکبر شوند .
▫️تكبّر از مادّه «كبر» و آن حالتى در انسان است كه بر اثر خودپسندى، انسان خويش را برتر از ديگران ببيند. " فالكبر الحالة التي يتخصّص بها الإنسان من إعجابه بنفسه، وذلك أن يرى الإنسان نفسه أكبر من غيره "
📚مفردات راغب ص697
▫️پيامبر گرامی فرمود :
" چه بد بندهاى است، آن بندهاى كه تكبّر و غرور ورزد و خداى بزرگِ بلند مرتبه را از ياد ببرد" "بِئس العَبدُ عَبدٌ تَجَبَّرَ وَاختالَ، ونَسِيَ الكَبيرَ المُتَعال"
📚نوادر راوندی ص22
▫️امام امیرمؤمنان عليه السلام فرمود :
"اگر بنا بود خداوند به احدى از بندگانش رخصت تكبّر دهد، هر آينه اين رخصت را به خاصّان از انبيا و اولياء خود مىداد. اما خداوند سبحان، تكبّر را براى آنان نيز ناخوش داشت و فروتنى را برايشان پسنديد" "فلو رَخَّصَ اللَّهُ في الكِبرِ لأحَدٍ مِن عِبادِهِ لَرَخَّصَ فيهِ لِخاصَّةِ أنبيائهِ وأوليائهِ، ولكنَّهُ سبحانَهُ كَرَّهَ إلَيهِمُ التَّكابُرَ ورَضِيَ لَهُمُ التَّواضُع"
📚نهج البلاغه خطبه192
❕دلیل آن هم روشن است , زیرا ملاک سعادت و رستگاری و برتری عاقبت امر است و انسان هم از عاقبت و نهایت امر خود خبر ندارد , لذا انسان نمیتواند به صورت مطلق حکم به برتری خود نسبت به دیگران کند .
▫️پيامبر گرامی فرمود :
"مؤمن پيوسته از بد فرجامى هراسان است و تا زمان جان كندن و ظاهر شدن ملك الموت بر او يقين ندارد كه به رضوان الهى خواهد رسيد" ، "لا يَزالُ المؤمنُ خائفاً من سُوءِ العاقِبَةِ، لايَتَيقّنُ الوُصولَ إلى رِضْوانِ اللَّهِ حتّى يكونَ وَقتُ نَزْعِ رُوحِهِ وظُهورِ مَلَكِ المَوتِ لَهُ"
📚تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام ص239
❕و فرمود :
"ملاك كار، فرجام و سرانجام آن است" "مِلاكُ العَمَلِ خَواتيمُه"
📚الاختصاص ص343
▫️امام امیرمؤمنان علیه السلام فرمود :
"حقيقت خوشبختى آن است كه عمل انسان به خوشبختى ختم شود و حقيقت بدبختى آن است كه عمل انسان با بدبختى به سرانجام رسد" " إنّ حَقيقةَ السّعادَةِ أن يُخْتَمَ للمَرءِ عَمَلُهُ بالسَّعادَةِ، وإنَّ حَقيقةَ الشَّقاءِ أنْ يُخْتَمَ للمَرْءِ عَمَلُهُ بالشَّقاءِ"
📚معانی الاخبار ص345
▫️در نقل دیگری آمده ، مسيح عليه السلام فرمود:
"مردم مىگويند: ساختمان به شالوده آن است، اما من به شما چنين نمىگويم. عرض كردند: پس شما چه مىگويى، اى روح اللَّه؟ فرمود: حقيقتى را به شما بگويم: آخرين سنگى كه كارگر مىگذارد، اساس كار است. ابوفروه، راوى حديث، مىگويد مراد آن حضرت، عاقبت كار است" "... بحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنّ آخِرَ حَجَرٍ يَضَعُهُ العامِلُ هُو الأساس..."
📚معانی الاخبار ص348
▫️ادامه 👇
#پرسش 469
توضیحاتی پیرامون شیطان پرستی !!!
🤔#پرسش :
❓اخیرا برخی از جوانان در مورد شیطان پرستی سوال میکنند و اساسا برخی شیطان پرست میشوند ؟ لطفا در این رابطه توضیح دهید !!!
💠#پاسخ💠
❕شیطان پرستی یا به این معناست که انسان معتقد باشد شیطان در جهان قدرت مستقلی است و میتواند به انسان نفعی رسانده یا ضرری را از انسان دفع کند که روشن است این تفکر و باور , غلط و بدون مبناست , زیرا شیطان مخلوقی از مخلوقات خداوند و ممکن الوجود و معلول بوده و برای وجود و حیات داشتن وابسته به خداوند است و از خود قدرت و استقلالی ندارد تا بتواند به کسی نفع برساند یا از کسی ضرر را دفع کند .
❕خداوند در آیات متعددی از رفتن به سراغ معبودهای باطل و خیالی و ناتوان منع کرده و از زبان ابراهیم نبی علیه السلام نقل می کند که خطاب به چنین افرادی که سراغ معبودهای خیالی می رفتند , فرمود :
" آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى مىرساند (كه به سودشان چشم دوخته باشيد يا از زيانشان بترسيد). اف بر شما و بر آنچه غير از خدا پرستش مىكنيد، آيا انديشه نمىكنيد (و عقل نداريد)؟! " " قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ _ أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ " (انبیاء 66 و 67)
❕یعنی :
" اين خدايان پندارى كه نه قدرت بر سخن دارند، نه شعور و دركى، نه مىتوانند از خود دفاع كنند، و نه مىتوانند بندگان را به حمايت خود بخوانند، اصلا اينها چه كارى ازشان ساخته است و به چه درد مىخورند؟! پرستش يك معبود يا به خاطر شايستگى او براى عبوديت است، كه اين در باره بتهاى بيجان مفهوم ندارد، و يا به خاطر انتظار سودى است كه از ناحيه آنها عائد شود، و يا ترس از زيانشان، ولى اقدام من به شكستن بتها نشان داد كه اينها كمترين بخارى ندارند، با اين حال آيا اين كار شما احمقانه نيست؟! "
📚تفسير نمونه، ج13، ص441
❕و باز خداوند فرمود :
"بگو آيا چيزى غير از خدا بخوانيم كه نه سودى به حال ما دارد نه زيانى و (به اين ترتيب) بازگشت به عقب كنيم بعد از آن كه خداوند ما را هدايت كرده " " قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّه " (انعام/71)
❕یعنی :
"اين جمله در حقيقت اشاره به آن است كه معمولا كارهاى انسان از يكى از دو سرچشمه ناشى مىشود يا به خاطر جلب منفعت است (اعم از اينكه منفعت معنوى يا مادى باشد) و يا به خاطر دفع ضرر است (اعم از اينكه ضرر معنوى يا مادى باشد) چگونه شخصى عاقل كارى انجام مىدهد كه هيچيك از اين دو عامل در آن وجود نداشته باشد؟ "
📚تفسیر نمونه ج5 ص296
❕و فرمود :
"به آنها بگو به من خبر دهيد معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مىكنيد نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند؟ يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ " " قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ " (احقاف/4)
❕یعنی :
" اگر آنها معبودان واقعى بودند بايد مبدأ فيض باشند، لااقل گوشهاى از زمين را آفريده باشند، و يا شركتى در آفرينش آسمانها داشته باشند، مگر ممكن است خداوند فاقد فيض باشد؟ "
📚پيام قرآن، ج3، ص231
❕بنابراین شیطان قدرت و استقلالی در عالم ندارد تا شایسته پرستش و عبودیت باشد , کار او فقط دعوت و اغواگری است , چنانچه که قرآن شرح حال شیطان و پیروانش را در قیامت چنین به تصویر میکشد :
" و شيطان هنگامى كه كار تمام مىشود مىگويد خداوند به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده (باطل) دادم و تخلف كردم، من بر شما تسلطى نداشتم جز اينكه دعوتتان كردم و شما پذيرفتيد، بنا بر اين مرا سرزنش نكنيد، خود را سرزنش كنيد، نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من، من نسبت به شرك شما درباره خود كه از قبل داشتيد (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم، مسلما ستمكاران عذاب دردناكى دارند " "ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي " (ابراهیم/22)
❕به نظر می رسد افرادی که خود را شیطان پرست معرفی می کنند مقصودشان پرستش شیطان به عنوان یک اله و خدا نیست , بلکه مقصودشان پیروی از شیطان و انجام اعمال زشت و قبیح و شیطانی است , چنانچه که برخی مینویسند :
" شيطان پرستى نوع جديدى از بت پرستى است كه اخيراً مطرح شده است. اينها در واقع هوا پرستند، و چون مايلند كاملًا آزاد باشند و دست به هر كار زشتى بزنند به شيطان پرستى روى آوردهاند"
📚داستان ياران ص305
▫️ادامه 👇
#پرسش 470
توضیحاتی پیرامون خالکوبی و تتو زدن از دید اسلام !!!
🤔#پرسش :
❓دیدگاه اسلام در مورد خالکوبی چیست ؟ آیا حرام است یا جایز ؟
💠#پاسخ:💠
❕از آیت الله مکارم شیرازی سوال شد :
" خالكوبى چه حكمى دارد و آيا براى غسل و وضو مشكلى ايجاد مىكند؟ "
▫️ایشان پاسخ دادند :
" هرگاه ضرر خاصى براى بدن نداشته باشد و عكسهاى موجب فساد اخلاق در آن نباشد جايز است و در هر حال براى وضو و غسل مشكلى ايجاد نمىكند. "
📚استفتاءات جديد، ج1، ص: 36
❕بنابراین اگر خالکوبی موجب وارد شدن ضرر مهمی به بدن یا موجب گسترش فساد شود , ممنوعیت شرعی دارد , چرا که خداوند می فرماید : « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » « لَاتُلْقُوا بِايْديِكُمْ الَى التَّهْلُكَة » (بقره/195)
❕ امام رضا علیه السلام فرمود :
«هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» «كُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا قَدْ نُهِيَ عَنْه ... فَحَرَامٌ ضَارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسَادٌ لِلنَّفْس»
📚بحارالانوار: ج100 ص51
👌همینطور در روایات ما آمده «لا ضرر ولا ضرار فی الاسلام» که بر اساس آن هر گونه مساله ای که سبب آسیب رسیدن به خود و دیگران و اجتماع شود در اسلام برداشته شده :
📚وسائل الشیعه ج 26 ص 14
❕برخی از محققان معتقدند که خالکوبی موجب ایجاد ضرر بر بدن می شود و مینویسند :
" خالكوبى (تاتو) كه تزريق جوهرهاى مخصوص به لايههاى پوست است، در بخشهاى مختلف بدن ايجاد عوارض مىكند كه از آن جمله مىتوان به بيمارىهاى خونى، بيمارىهاى پوستى، حساسيتهاى پوست و ... اشاره كرد "
📚آراستگی و مدگرایی , سید حسن موسوی , ص 119
❕برخی از سایت های علمی و پزشکی با استناد به یافته های دانشمندان , عوارض و آسیب هایی را برای تتو و خالکوبی ذکر می کنند , عوارضی مانند : "واکنشهای آلرژیک , عفونتهای پوستی , بیماری های خونی , پنهان شدن سرطان پوست , زخم های خطرناک پوستی , تداخل در تعریق , ابتلاء به سرطان , خون ریزی , کبودی های ناخوشایند , مشکل در سیستم لنفاوی و ... "
🌐https://B2n.ir/e35119
❕لذا در فتوای آیت الله صافی می خوانیم :
" خالكوبى اگر براى غرض عقلائى مثل درمان باشد جايز است و در غير اين صورت چون فى الجمله مضر است حكم بجواز , محلّ تأمّل است "
📚جامع الاحكام، ج1، ص27
▫️ادامه 👇
#پرسش 471
توضیحی پیرامون محبت قلبی به غیر خدا !!!
🤔#پرسش :
❓میگویند قلب حرم الهی است و محبت غیر خدا را نباید در دل داشت ؟ آیا اسلام میگوید ما نباید به همسر و فرزند و والدین و آشنایان محبت بورزیم ؟
💠#پاسخ:💠
❕یکی از شاخه های توحید خداوند , توحید در محبت است . توحید در محبت را چنین تعریف می کنند :
" توحید در محبت آن است که تنها محبوب حقیقی و اصیل انسان , خدا باشد و در عرض دوستی خداوند , دل در گرو محبت موجودی دیگر ننهد . البته در اینجا نیز انحصار محبت در خداوند با دوست داشتن موجودات دیگر از آن جهت که آیات و نشانه های زیبایی و عظمت خداوند هستند , منافاتی ندارد , زیرا این دوستی در مسیر دوستی خدا و عشق به معبود یکتا قرار دارد و در حقیقت عشق ورزیدن به جلوه های جمال اوست "
📚کلام اسلامی , سعیدی مهر , ج 1 ص 142 _ 143
❕لذا در قرآن می خوانیم :
" آنها كه ايمان دارند عشقشان به خدا شديدتر است " " الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه " (بقره/ 165)
❕و میخوانیم :
"خداوند براى هيچكس دو قلب در درون وجودش نيافريده " " ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِه " (احزاب/4)
▫️در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق می خوانیم :
" اين جمله معنى عميقترى نيز دارد و آن اينكه انسان يك قلب بيشتر ندارد و اين قلب جز عشق يك معبود نمىگنجد، آنها كه دعوت به شرك و معبودهاى متعدد مىكنند، بايد قلبهاى متعددى داشته باشند تا هر يك را كانون عشق معبودى سازند!... انسان به حكم اينكه يك قلب بيشتر ندارد بايد داراى يك كانون عاطفى و تسليم در برابر يك قانون باشد. مهر يك معشوق در دل بگيرد.
يك مسير معين را در زندگى تعقيب كند. با يك گروه و يك جمعيت هماهنگ گردد، و گر نه تشتت و تعدد و راههاى مختلف و اهداف پراكنده او را به بيهودگى و انحراف از مسير توحيدى فطرى مىكشاند. لذا در حديثى از امير مؤمنان على ع در تفسير اين آيه مىخوانيم: كه فرمود:
" لا يجتمع حبنا و حب عدونا فى جوف انسان، ان اللَّه لم يجعل لرجل قلبين فى جوفه، فيحب بهذا و يبغض بهذا فاما محبنا فيخلص الحب لنا كما يخلص الذهب بالنار لا كدر فيه فمن اراد ان يعلم فليمتحن قلبه فان شارك فى حبنا حب عدونا فليس منا و لسنا منه "
" دوستى ما و دوستى دشمن ما در يك قلب نمىگنجد چرا كه خدا براى يك انسان دو قلب قرار نداده است كه با يكى دوست بدارد و با ديگرى دشمن، دوستان ما در دوستى ما خالصند همانگونه كه طلا در كوره خالص مىشود هر كس مىخواهد اين حقيقت را بداند، قلب خود را آزمايش كند اگر چيزى از محبت دشمنان ما در قلبش با محبت ما آميخته است از ما نيست و ما هم از او نيستيم" (تفسير على بن ابراهيم طبق نقل نور الثقلين ج4 ص234)
📚تفسير نمونه، ج17، ص193
▫️" اين همان قلبى است كه به عنوان"حرم خدا" در روايات توصيف شده، چنان كه در حديثى از امام صادق ع مىخوانيم: " القلب حرم اللَّه فلا تسكن حرم اللَّه غير اللَّه " " قلب حرم خدا است غير خدا را در حرم خدا ساكن مكن"! (بحار ج70 ص25 باب حب اللَّه ح27)
📚تفسير نمونه، ج19، ص97
#پرسش 472
سن آدم علیه السلام در زمان خلقت !!!
🤔#پرسش :
❓حضرت آدم وقتی که آفریده شد چند سال سن داشت ؟ به صورت انسان جوان آفریده شد یا پیر ؟
💠#پاسخ:💠
❕خداوند در ابتدا از خاک و گل , شکل ظاهری آدم علیه السلام را صورتگری کرد , چنانچه که امیر مومنان علیه السلام در این رابطه فرمود :
" سپس خداوند سبحان، مقدارى خاك از قسمتهاى سخت و نرم زمين و بخشهاى شيرين و شورهزار گرد آورد و آب بر آن افزود و آن را با رطوبت آميخت تا به صورت موجودى چسبناك در آمد و از آن صورتى آفريد كه داراى خميدگيها و پيوندها و اعضا و مفاصل بود. سپس آن را سفت و جامد كرد تا خود را نگه دارد و صاف و محكم و خشك ساخت و اين حال تا وقت معيّن و سرانجام معلومى ادامه يافت. سپس از روح خود در او دميد و به صورت انسانى در آمد داراى نيروهاى عقلانى كه او را در جهات مختلف به حركت وا مىدارد و فكرى كه به وسيله آن (در موجودات مختلف) تصرّف مىنمايد و اعضايى كه آنها را به خدمت مىگيرد و ابزارى كه براى انجام مقاصدش آنها را زير و رو مىكند و شناختى كه به وسيله آن حق را از باطل جدا مىسازد و طعمهاى مختلف و بوهاى گوناگون و رنگها و اجناس مختلف را از يكديگر باز مىشناسد، اين در حالى است كه او را معجونى از رنگهاى مختلف و تركيبى از اشياى همسان و نيروهاى متضاد و اخلاط مختلف از حرارت و برودت و رطوبت و خشكى قرار داد. " " ثمّ جمع سبحانه من حزن الارض و سهلها، و عذبها و سبخها، تربة سنّها بالماء حتّى خلصت، و لاطها بالبلّة حتّى لزبت، فجبل منها صورة ذات احناء و وصول، و اعضاء و فصول ... "
📚نهج البلاغه خطبه 1
❕بنابراین صورتگری جسم و جسد آدم علیه السلام از خاک و گل بود و آدم تا مدت معینی به همان صورت جسد بدون روح بود . در سایر روایات این مدت چهل سال بیان شده است یعنی آدم علیه السلام در مدت چهل سال جسد بدون روح بود تا خداوند از روح خودش در او دمید و آدم جان گرفت : " فَخَلَقَ اللَّهُ آدَمَ فَبَقِيَ أَرْبَعِينَ سَنَةً مُصَوَّرا " _ " قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ ع وَ كَانَ جَسَدُهُ طَيِّباً وَ بَقِيَ أَرْبَعِينَ سَنَةً مُلْقًى تَمُرُّ بِهِ الْمَلَائِكَةُ فَتَقُولُ لِأَمْرٍ مَا خُلِقْت "
📚تفسير القمي، ج1، ص41📚علل الشرائع، ج1، ص: 275
▫️برخی در مورد چرایی تاخیر چهل ساله در جان گرفتن آدم علیه السلام می نویسند :
" شايد اين فاصله زمانى _ همان گونه كه بعضى از محقّقان گفتهاند _ به خاطر آزمون ملائكه (و این که آنان متوجه عظمت مقام آدم ع باشند) و يا به خاطر تعليم مردم نسبت به ترك عجله در كارها و تأنّى در امور بوده است. "
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج1، ص173
▫️بنابراین آدم علیه السلام در زمانی که چهل سال از خلقت جسد و جسمش گذشته بود , زنده شد و روح در او دمیده شد .
❗️حال سوال این است که در هنگامی که روح الهی در آدم علیه السلام دمیده شد ایشان در چه سنی بودند ؟ آیا به شکل یک جوان چهل ساله جان گرفتند یا کمتر از چهل سال ؟
▫️در آیات و روایات مطلب صریحی در این رابطه بیان نشده اما این مطلب یقینی است که ایشان در هنگامی که روح در وجودشان دمیده شد ، انسان بالغ و عاقلی بودند که مخاطب امر و نهی الهی قرار گرفته و دارای همسری به نام حواء بودند , چنانچه که در قرآن می خوانیم :
" و هنگامى كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده و خضوع كنيد، همگى سجده كردند جز شيطان كه سر باز زد و تكبر ورزيد (و به خاطر نافرمانى و تكبر) از كافران شد! _ و گفتيم اى آدم تو با همسرت در بهشت سكونت كن، و از (نعمتهاى) آن گوارا هر چه مىخواهيد بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد! _ پس شيطان موجب لغزش آنها شد، و آنان را از آنچه در آن بودند (بهشت) خارج ساخت، و (در اين هنگام) به آنها گفتيم همگى (به زمين) فرود آئيد در حالى که بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود، و براى شما تا مدت معينى در زمين قرارگاه و وسيله بهرهبردارى است. " "وَقُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما... " (بقره34 تا 36)
▫️ادامه 👇