eitaa logo
علی مع الحق (حجت الاسلام دکتر عصیری)
1هزار دنبال‌کننده
168 عکس
129 ویدیو
4 فایل
کانال پاسخ به شبهات https://eitaa.com/alimaalhagh110 👈آدرس کانال جهت عضویت جهت ارتباط با مدیر و پرسش و درج تبلیغ در کانال 👇 🆔 @aabaad_iran
مشاهده در ایتا
دانلود
454 آیا بیان قرآن در مورد نبود شکاف در آسمان با یافته‌های علمی در تضاد است ؟ 🤔 : ❓در قرآن سوره قاف می خوانیم : در آسمان شکافی وجود ندارد: "أَ فَلَمْ يَنظُرُواْ إِليَ السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَ زَيَّنَّاهَا وَ مَا لهََا مِن فُرُوج " پس چرا ناسا میگوید در آسمان سیاه چاله است ? آیا می‌توان گفت در آسمان شکاف وجود دارد ؟ 💠:💠 ❕خداوند می‌فرماید : " آيا آنها به آسمانى كه بالاى سرشان است نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كرده‌‏ايم؟ و چگونه به وسيله ستارگان زينت بخشيده‏‌ايم؟ و هيچ شكاف و ناموزونى در آن‏ نيست! " " أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوج‏ " (ق6) ❕در تفسیر نمونه می‌خوانیم : " منظور از نگاه كردن در اينجا نگاهى توأم با انديشه و تفكر است كه انسان را به قدرت عظيم خالق اين آسمان پهناور و شگفتيهايش آشنا سازد كه هم عظمت خيره كننده‏اى دارد، و هم زيبائيهاى فراوان و هم استحكام و نظم و حساب. ▫️جمله "وَما لَها مِنْ فُرُوجٍ " (هيچ شكافى در آن نيست) يا به معنى عدم وجود نقص و عيب و ناموزونى است، چنان كه بعضى از مفسران گفته‌‏اند، و يا به معنى عدم وجود شكاف در خصوص آسمانى است كه اطراف زمين را احاطه كرده، و جو زمين ناميده مى‏شود، و به گفته قرآن" سقف محفوظى" است (انبياء- 32) كه راه را بر سنگهاى آسمانى كه به طور مداوم با سرعت سرسام آورى به سوى زمين مى‌‏آيد مى‏بندد، و قبل از وصول به سطح زمين آنها را آتش مى‏زند و خاكستر مى‌‏كند، و همچنين از اشعه‌‏هاى كيهانى زيانبخش ممانعت به عمل مى‏‌آورد.... ▫️در اينجا احتمال سومى نيز وجود دارد و آن اينكه جمله بالا اشاره به نظريه وجود" اتر" (اثير) باشد، مطابق اين نظريه تمام عالم هستى و فواصل ستارگان پر است از ماده‏اى بى رنگ و بى وزن به نام" اتر" كه حامل امواج نور است و آن را از نقطه‏‌اى به نقطه ديگر منتقل مى‏كند، طبق اين نظريه هيچ شكاف و فرجه‏اى در تمام عالم آفرينش نيست، و سيارات و ثوابت در" اتر" غوطه‏‌ورند. البته اين سه تفسير با هم منافاتى ندارند، هر چند تفسير سوم كه متكى به فرضيه اتر مى‌‏باشد قابل اعتماد نيست، چون موضوع اتر از نظر دانشمندان هنوز به طور قطع ثابت نشده است. " 📚تفسیر نمونه ج 22 ص 234 ❗️چنانچه که بیان شد دو احتمال مقبول در مورد آیه مذکور است و هر دو با هم می‌تواند صحیح هم باشند ; 🔲1. یکی اینکه در آسمان شکاف و خللی و ناموزنی نیست تا آسمان را از نظم خود خارج کند , چنانچه که مرحوم معرفت می گوید : " در آيه تصريح مى‌‏شود كه «هيچ گونه اختلاف و نقصانى در آفرينش ‏خداوند نمى‌‏بينى» "ما تَرى‏ فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت‏ " (ملک3) يعنى همه هستى از نظر صُنع و استوارى، همسان‏ است. در این آیه معناى همبستگى و پيوستگى كامل اشراب و از آن انسجام و هماهنگى در آفرينش اراده شده است؛ به دليل جمله 👈«ومالها من فروج» كه فروج به معناى شكاف و گسيختگى است. نيز معناى فروج در «مالها من فروج»، گسلهايى‏ است كه سبب جدايى اجزاى يك شى‏ء مى‏شود و با نظم آن در تضاد است. 👉 اين مطلب بغرنجى نيست كه نيازمند تأمّل و درنگ باشد، بلكه هر انسانى در هر سطحى از علم و آگاهى، اگر در نظم آسمانها و زمين دقت كند، آن را در مى‏يابد. " 📚نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، ص: 411 ▫️لذا مرحوم طبرسی گوید : " «وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ» يعنى: آسمان داراى شكافها و جدايى نيست. از كسايى نقل شده است يعنى: در آن تفاوت و اختلاف نيست، و اينكه گفته است (فوقهم بنيناها) بنا بر اين است كه آسمان را مى‏بينند ولى در باره آن تفكّر نمی‌كنند. " 📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج23 ص241 🔲2. دیگری اینکه کلمه " سماء " و " آسمان " به مطلق هر چیزی که بالای سر انسان است , اطلاق می شود : " السماء فی اللغه یقال لکل ما ارتفع وعلا " 📚الصحاح ج6 ص238 _ لسان العرب ج14 ص398 ❗️بنابراین آسمان به جو زمين هم گفته می شود . جو زمین همان قشر هواى متراكمى است كه دور تا دور كره زمين را پوشانده، و طبق نظريه دانشمندان ضخامت آن، چند صد كيلومتر است. در این جو , شکاف و خللی نیست و به این وسیله جو زمین , سبب حفظ زمین و اهالی آن از آسیبهای متنوعی می شود که در ذیل در این رابطه بحث مفصلی داشته ایم : 💠 https://eitaa.com/alimaalhagh110/1465 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
455 توضیحی در مورد چگونگی سقف بودن آسمان برای زمین !!!! 🤔 : ❓ ادعای قرآن: زمین دارای سقف است !!!! 1️⃣ أفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ آیا آنان به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کرده‌ایم، و چگونه آن را (با ستارگان) زینت بخشیده‌ایم و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست؟! در علم و دانش (Science) دانشمندان ثابت کرده‌اند که زمین کروی شکل است و هیچگونه سقفی ندارد !!!! 💠💠 👌در آیاتی قرآن تصریح می کند که خداوند آسمان را چون سقفی بر زمینیان قرار داده است . ❕در آیه‌ای می‌فرماید : " آسمان را همچون سقفى بر بالاى سر شما قرار داد" (وَالسَّماء بناء) (بقره 22) ❕كلمه" بناء" با توجه به كلمه" عليكم" بيانگر آنست كه آسمان بر بالاى سر شما بنا شده است، طبعا همچون سقف، اين معنى به صورت صريحترى در جاى ديگر قرآن آمده است وَجَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً:" ما آسمان را سقف محفوظى قرار داديم" (انبياء- 32). 👌کلمه " سماء " و " آسمان " به مطلق هر چیزی که بالای سر انسان است , اطلاق می‌شود : 📚الصحاح ج6 ص238📚لسان العرب ج14 ص398 👌بر این اساس در این رابطه در تفسیر نمونه می‌خوانیم : "كلمه" سماء" در قرآن به معانى مختلفى آمده كه قدر مشترك همه آنها چيزى است كه در جهت فوق قرار گرفته است، يكى از آنها كه در اين آيه به آن اشاره شده همان جو زمين است، يعنى قشر هواى متراكمى كه دور تا دور كره زمين را پوشانده و طبق نظريه دانشمندان ضخامت آن، چند صد كيلومتر است . 👌اگر به نقش اساسى و حياتى، اين قشر ضخيم هوا كه زمين را از هر سو احاطه كرده است بينديشيم خواهيم دانست كه تا چه حد اين سقف، محكم و براى حفاظت انسانها مؤثر است. ❕اين قشر مخصوص هوا كه همچون سقفى بلورين، اطراف ما را احاطه كرده در عين اينكه مانع از تابش نور آفتاب- اين اشعه حياتبخش و زندگى آفرين- نيست بقدرى محكم و مقاوم است كه از يك سد پولادين كه چندين متر ضخامت داشته باشد نيز محكمتر است! اگر اين سقف نبود، زمين دائما در معرض رگبار سنگهاى پراكنده آسمانى بود و عملا آرامش از مردم جهان سلب مى‏شد ولى اين قشر فشرده چند صد كيلو مترى تقريبا تمام سنگهاى آسمانى را قبل از سقوط به سطح زمين مى‏سوزاند و نابود مى‏كند و تنها تعداد بسيار كمى مى‏توانند از آن عبور كرده و به عنوان يك زنگ خطر براى زمينيان به گوشه‏اى پرتاب شوند، و اين تعداد كم هرگز نتوانسته است آرامش را بر هم زند. ❕از جمله شواهدى كه نشان مى‌‏دهد يكى از معانى آسمان همين" جو زمين" است حديثى است كه از پيشواى بزرگ ما امام صادق ع در باره رنگ آسمان نقل شده آنجا كه به مفضل مى‏فرمايد: " اى مفضل در رنگ آسمان بينديش كه خدا آن را اينچنين آبى آفريده كه موافقترين رنگها براى چشم انسان است و حتى نظر كردن به آن ديده را تقويت مى‌‏كند" 📚توحید مفضل 👌 امروز اين را همه مى‌‏دانيم كه رنگ آبى آسمان چيزى جز رنگ هواى متراكم شده اطراف زمين نيست، بنا بر اين منظور از آسمان در اين حديث همان جو زمين است. در آيه 79 سوره نحل مى‏خوانيم أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ:" آيا آنها به پرندگانى كه در دل آسمان تسخير شده‏اند نگاه نكردند"؟ 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 120 👌بنابراین تعبیر قرآن از سقف بودن آسمان یکی از اعجازهای علمی قرآن و پرده برداشتن از مسائلی بوده که بشر تازه به آنها پی‌برده , لذا برخی از دانشمندان آیات مذکور را در زمره آیات علمی قرآن شمرده‌اند . همچنین نمایه زیر را مطالعه نمایید : 💠 https://eitaa.com/alimaalhagh110/1464 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
456 ‏چرا هنگام برخاستن یاعلی می‌گوییم؟ 💠💠 ✍️ابو نعیم اصفهانی (متوفای 430ق) و ابن‌عساکر دمشقی (متوفای 571ق) به یکی از فرهنگ‌هایی که معاویه در میان مردم شام رواج داد، اشاره کرده و گوید : ▪️كان لا يقوم أَحد مِنْ بنِي أميّة إِلَّا سبَّ عليّا. ▫️هرگاه فردی از بنی‌امیه از جای خویش بر می‌خواست، علی را لعن می‌کرد. 📚ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج 5 ص 356 📚این عساکر دمشقی، تاریخ دمشق، ج 50 ص 96. 💢شیعیان رفته رفته و برای مبارزه با این فرهنگ دشمنان، هنگام برخواستن «یا علی» می‌گویند. 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در تمام گروه‌ها پخش کنید شاید برسد به دست کاربران خط مقاومت و برسد به دست جولانی حرام زاده نجس ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
۴۵۷ آیا در بهشت تنازع و درگیری است ؟ 🤔 : ❓خداوند در آیاتی می گوید که در بهشت نزاع و کشمکشی نیست و امنیت حاکم است اما آیه 23 سوره طور خبر از جنگ و نزاع بهشتیان با هم می دهد ؟!!!! 💠:💠 ❕" يكى از نعمت‏هاى روحانى بهشت اين است كه آنجا از هر نظر امن و امان است، نه بيمى از جنگ مى‏رود، نه احتمالى از نزاع، نه كينه‏اى وجود دارد، و نه حسادتى، همه‏جا عشق و وفاست، همه جا محبت و برادرى است. در دو آيه از قرآن مجيد تعبير بسيار زيبا و پرمعنايى درباره بهشت به عنوان دار السّلام (خانه امن و امان) ديده مى‏شود، در آيه 137 سوره انعام مى‏خوانيم: "لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَ لِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ " "براى بهشتيان خانه امن و امان است نزد پروردگارشان، و او ولى و يار و ياور آنهاست به خاطر اعمال (نيكى) كه انجام مى‏دادند". و در آيه 25 يونس مى‏خوانيم: "وَاللَّه يَدْعُوا الى دارِ السِّلامِ" "خداوند دعوت به سراى صلح و سلامت مى‏كند".... ❗️ «سلام» كه به معناى سلامت از هرگونه آفت و ناراحتى و بلا است از اوصاف «دار» (بهشت) مى‏باشد، در آنجا نه از كشمكش‏هاى‏ غارتگران دنياى مادى خبرى است و نه از مزاحمت‏هاى احمقانه ثروت‏اندوزان از خدا بى‏خبر اثرى، نه جنگ و خونريزى در آنجا راه دارد و نه استعمار و استثمار، آرى آنجا خانه صلح و صفا و امن و امان است... ❕آيه 47 سوره حجر اين مطلب را تكميل كرده، مى‏فرمايد: "وَنزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّ اخْواناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلينَ لايَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَما هُمْ مِنها بِمُخْرَجينَ " "هرگونه حسد و كينه و عداوت و خيانت را از سينه بهشتيان بر مى‏كنيم، در حالى است كه همه برادرند و برتخت‏ها رو به روى يكديگر قرار گرفته‏اند نه خستگى و تعب به آنها مى‏رسد و نه هرگز از بهشت اخراج مى‏شوند» " ▫️با توجه به اينكه «غِلّ» معناى وسيع و گسترده‏اى دارد كه بسيارى از صفات زشت درونى را كه بر هم زننده آرامش روح و جسم، و خانواده و جامعه است را در بر مى‏گيرد از اين آيه به خوبى استفاده مى‏شود كه بهشتيان، سينه‏هايى بى‏كينه دارند، و دل‏هايى خالى از هرگونه عداوت و دشمنى و كبر و حسد خدا همه اين صفات زشت را از دل آنها ريشه كن ساخته، و به همين دليل روح اخوت و برادرى بر تمام آنها سايه افكنده است، و چه دلپذير و روح افزاست محيطى كه اين صفات در آن وجود نداشته، و همه جا مهر و محبت و صلح و صفا باشد. " 📚پيام قرآن، ج‏6، ص: 216 ❕حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است آیه ای از سوره طور است که می فرماید : " آنها در بهشت جامهاى پر از شراب طهور را كه نه بيهوده‏گويى در آن است و نه گناه از يكديگر مى‏گيرند. " " يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيم‏ " ( سوره طور آیه 23 ) ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : " شرابى است گوارا و لذت بخش، نشاط آفرين و روح پرور، خالى از هر گونه تخدير و فساد عقل، و به دنبال آن بيهوده‏گويى و گناه هرگز نيست، بلكه سراسر هوشيارى و لذت جسمى و روحانى است. " يتنازعون" از ماده" تنازع" به معنى گرفتن از يكديگر است، و گاه به معنى" تجاذب و مخاصمه" مى‏آيد، لذا بعضى از مفسران گفته‏اند: اين جمله اشاره به آن است كه بهشتيان به عنوان شوخى و مزاح و افزايش سرور و انبساط جامهاى" شراب طهور" را از دست يكديگر مى‏كشند و مى‏نوشند. 👈ولى به طورى كه بعضى از ارباب لغت گفته‏اند: تنازع هر گاه در موردى مانند" كاس" (جام) به كار مى‏رود به معنى گرفتن از يكديگر است، نه كشمكش و تجاذب.👉 " مُنازَعةُ الكأْس: مُعاطاتُها " 📚تفسير نمونه، ج‏22، ص: 435 _ لسان العرب، ج‏8، ص: 351 ❕لذا در تفسیر المیزان می خوانیم : " تنازع در كأس" به معناى به يكديگر تعارف نمودن و اجتماع كردن بر تناول ( و خوردن ) آن است " 📚ترجمه الميزان، ج‏19، ص: 20 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
[1]. أبو شجاع دیلمی، شیرویه بن شهردار، الفردوس بمأثور الخطاب، ج 3، ص 62، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1406ق. [2]. طبرى آملى، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامة علیّ بن أبی‌طالب(ع)، ص 272؛ قم، کوشانپور، چاپ اول، 1415ق؛ ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج ‏3، ص 493، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏42، ص 372، بیروت، دار الفکر، 1415ق. [3]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏3، ص 67، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق. [4]. خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، ج ‏7، ص 433، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق. [5]. همان، ج ‏3، ص 409. [6]. ر. ک: مرعشی، شوشتری، قاضى نور الله‏، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، ج ‏4، ص 254 – 256، قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى‏، چاپ اوّل‏، 1409ق. [7]. نک: الفردوس بمأثور الخطاب، ج 3، ص 62؛ دهلوی، علامة الهند شاه عبد العزیز، مختصر التحفة الاثنی عشریة، ص 103 – 104، قاهره، المطبعة السلفیة، 1373ق؛ مغراوی، موسوعة مواقف السلف فی العقیدة و المنهج و التربیة، ج 8، ص 245، قاهره، المکتبة الإسلامیة للنشر و التوزیع، چاپ اول، بی‌تا. [8]. تاریخ بغداد، ج 3، ص 409. [9]. ابن جوزی می‌گوید: «اما حدیث علی ففیه محمد بن کثیر الکوفی و هو المتهم بوضعه، فانه کان شیعیا»؛ ابن الجوزی، جمال الدین عبد الرحمن بن علی، الموضوعات، ج 1، ص 349، مدینه، محمد عبد المحسن صاحب المکتبة السلفیة، 1386ق. [10]. نک: غماری، احمد بن صدیق، «فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی»، ص 185- 190، نجف، المکتبة الحیدریة، 1388ق. [11]. لاهیجى، عبد الرزاق بن على، گوهر مراد، ص 543 و 547، تهران، سایه، چاپ اول، 1383ش. [12]. سلطان الواعظین، محمد، شبهاى پیشاور در دفاع از حریم تشیع، ص 728، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سى و نهم، 1379ش. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
458 آیا حدیث «فقد کفر» معتبر است؟ 🤔 : ❓«علی خیر البشر، من شک فیه فقد کفر»؛ علی بهترین مردم است و هرکه در این واقعیت تردید کند کافر شده است. آیا عبارت فوق، روایتی پذیرفته شده در نزد شیعه و اهل‌سنت است؟ ❓ 💠:💠 یکی از روایاتی که بیانگر جایگاه بالای و بی‌نظیر امیرالمومنین علیه السالم پس از پیامبر گرامی است ؛ روایتی معروف از پیامبر اکرم(ص) است که فرمود: «علی(ع)، بهترین انسان است. کسی که این واقعیت را نپذیرد (یا در آن تردید کند) محقّقاً کافر شده است. این روایت با اسناد و روایان گوناگون با الفاظی مشابه در منابع شیعه و اهل‌سنت نقل شده است: «عَلِی خَیرُ الْبَشَرِ مَنْ شکّ فیه فَقَدْ کَفَر»،[1] «عَلِی خَیرُ الْبَشَرِ مَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ»،[2] «عَلِی خَیرُ الْبَشَرِ لَا یشُکُّ فِیهِ إِلَّا کَافِر»،[3] «علیّ خیر البشر فمن امترى فقد کفر»،[4] «من لم یقل على خیر الناس فقد کفر».[5] 👌با این‌که روایت فوق در کتب روایی اهل‌سنت با طرق مختلف آمده؛[6] اما بیشتر حدیث‌شناسان اهل‌سنت به این روایت نظر مثبتی نداشته و به صورت کلی دو خدشه به این روایت وارد نموده‌اند. الف) خدشه محتوایی : مضمون این روایت با اعتقادات اهل‌سنت سازگاری ندارد؛ زیرا در نظر آنان ابوبکر، عمر و عثمان برترین انسان‌ها بعد از پیامبرانند و به همین دلیل، برخی از آنان این روایت را از اساس باطل دانسته و برخی نیز آن‌را چنین توجیه نموده‌اند که مراد برتری آن‌حضرت بعد از ابوبکر و عمر و عثمان، و یا برتری آن‌حضرت بر دیگران در زمان خلافتشان است.[7] ب) خدشه سندی : بهترین طریق حدیث در منابع عامه، طریقی است که به امام علی(ع) منتهی می‌شود: «محمد بن منصور الطوسی حدثنا محمد بن کثیر الکوفى حدثنا الأعمش عن عدى بن ثابت عن زر عن عبد الله عن علی قال قال رسول الله(ص): من لم یقل علی خیر الناس فقد کفر».[8] برخی که قصد خدشه در سند این روایت را دارند آن‌را به واسطه وجود «محمد بن کثیر کوفی» تضعیف نموده‌اند و دلیل ضعف را شیعه بودن وی دانسته‌اند؛[9] در حالی که : اوّلاً: شیعه بودن به تنهایی موجب خدشه بر راوی نخواهد بود؛ زیرا ملاک صحت حدیث بر پایه دو امر استوار است: 1. ضابط بودن راویان حدیث، 2. عدالت و وثاقت راویان؛ لذا اگر راویان حدیثی را افراد ضابط و موثق تشکیل دادند، نمی‌توان روایت آنان را به صرف این‌که برخی از آنان شیعه و یا این‌که گرایش به تشیع دارند رد نمود؛ زیرا فرض این است که شخص راست‌گو است و راست‌گو در نقل روایت مورد اعتماد است.[10] ثانیاً: چنین احادیثی که در باب مناقب می‌باشد و طرق متعددی برای آنان موجود است، تعدد طرق، ضعف سند آنها را جبران می‌نماید. بنابراین، این حدیث ثابت است و طرق دیگری نیز – گرچه ضعیفند- دارد که این طرق می‌توانند به عنوان شاهد و مؤید صحت حدیثی باشد که در طریقش محمد بن کثیر قرشی کوفی باشد. این حدیث دلالت دارد که برتری امیرمؤمنان علیه السلام [11] و این‌که ‏دوستى وی ایمان و دشمنى او کفر و نفاق می‌باشد.[12] ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حدیث مورد بحث در منابع زیر از اهل سنت آمده است : 📚تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۷۲، ح ۸۹۷۰ و ح ۸۹۷۱؛ کنز العمّال، ج ۱۱، ص ۶۲۵، ح ۳۳۰۴۵؛ الأمالی للصدوق، ص ۱۳۵، ح ۱۳۲؛ بشارة المصطفى، ص ۲۴۶؛ شرح الأخبار، ج ۱، ص ۱۴۴، ح ۸۱؛ جامع الأحادیث للقمّی، ص ۳۱۵؛ المناقب للکوفی، ج ۲، ص ۵۲۳، ح ۱۰۲۶؛ کشف الغمّة، ج ۱، ص ۱۵۶؛ المسترشد، ص ۲۷۲، ح ۸۳.
459 🤔 : ❔آیا دعای معروف به «صنمی قریش» که در آن، دشمنان اهل‌بیت و غاصبین خلافت لعن می‌شوند صحت دارد❗️یا دعایی جعلی و بدون سند است❕❕ 💠:💠 👌دعای شریف و مشهور «صنمی قریش » را علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار به نقل از البلد الامین کفعمی نقل می‌کند که امیرمؤمنان در قنوت‌های نمازش آن را می‌خوانده و کسی که آن دعا را بخواند پاداشش از مجاهد با پیامبر در جنگ‌های بدر و احد و حنین بیشتر است و این دعای مبارک با تعبیر «اللهم العن صَنَمَیْ قُریش وَ جِبْتَیْهَا وَ طَاغُوتَیْهَا وَ إفْکَیْهَا وَ ابْنَتَیْهِمَا اللَّذَینِ خَالَفَا أمْرَکَ ...» آغاز می‌شود‌. 📚البلد الامین ص552📚بحار الانوار ج82 ص260. 😡برخی گویند دعای مذکور بدون سند و مرسل است و قابل اعتنا نیست. ❗️این افراد باید توجه کنند که ملاک صحت روایت تنها بررسی سندی نمیباشد. بررسی سندی یکی از راه‌های دست‌یابی به حدیث صحیح است. 🗯مبنای صحیح در صحت روایات، اعتماد به وثوق صدور است. یعنی اگر از هر راهی اطمینان حاصل شود که یک روایت صحیح است، آن روایت مورد پذیرش قرار می‌گیرد، اگر چه سندش ضعیف باشد. این اطمینان گاه با بررسی سندی حاصل می‌شود و گاه با بودن آن روایت در کتب معتبر و گاه با موافقت معنایی آن روایت با سایر روایات و... که اطلاعات تکمیلی را در پست بعد می‌آوریم؛ 👌محتوای دعای صنمی قریش که بر لعن و بیزاری از غاصبین خلافت و دشمنان اهل‌بیت دلالت دارد، با بیش از 173 روایت که علامه مجلسی در همین معنا یعنی لعن و بیزاری از غاصبین خلافت و دشمنان اهل‌بیت در کتاب شریف بحارالانوار نقل کرده و با روایات فراوانی که دلالت بر وجوب بیزاری از دشمنان دین می‌کند،موافق است. 📚بحار الانوار ج30 ص145 باب 20📚وسائل الشیعه ج16 ص176 باب 17 👌بنابراین به هیچ عنوان دعای «صنمی قریش» دعای بی‌اعتباری تلقی نمی‌شود. 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
460 اعتقاد به عصمت در یهودیت و مسیحیت 🤔 : ❔آیا اعتقاد به عصمت در دیگر ادیان ابراهیمی نیز وجود دارد؟ ❕❕❗️ 💠:💠 👌عصمت پیامبران در دریافت وحی و ابلاغ آن، جزئی جدایی ناپذیر از مسئله نبوت ‌است. در ادیان دیگر غیر از اسلام نیز رد پایی از اعتقاد به این مسئله وجود داشته هر چند ممکن است امروزه در برخی از ادیان به عصمت انبیاء اعتقاد نداشته و یا اینکه دایره آن را محدود بدانند. عده‌ای از اندیشمندان و عالمان یهودی که تورات را تفسیر کرده‌اند، عصمت را از ارکان اساسی این دین می‌دانستند و در برخی از فرقه‌های مسیحیت علاوه بر اعتقاد به عصمت عیسی(ع)، عصمت نویسندگان کتاب مقدس و برخی از رهبران این دین مثل پاپ را هم ثابت می دانند. اعتقاد به عصمت در ادیان دیگر برخی از مراتب عصمت، یعنی عصمت پیامبران در دریافت وحی و ابلاغ آن، هیچ‌گاه از نبوّت جدایی نمی‌پذیرد و همان دلیلی که ضرورت بعثت انبیا را به اثبات می‌رساند، دست کم این جنبه از عصمت آنان را نیز مسلّم می‌سازد. از این رو، حتّی در ادیانی چون یهودیت و مسیحیّت، که به عقیده مسلمانان و به گواهی شواهد تاریخی، دست‌خوش تحریفات فراوانی بوده‌اند، رد پایی از این مسئله به جا مانده است. پیروان مکاتب انحرافی و ساخته دست بشر نیز به این نکته پی برده‌اند که بدون پناه بردن به قرارگاهی تزلزل ناپذیر، نمی‌توانند دیگران را به سوی خود بخوانند و از استواری مکتب شان جانب داری نمایند. از این رو، مکتبی الحادی هم چون مارکسیسم نیز چاره‌ای جز این ندارد که رهبران فکری خود را، بر خلاف دیگر مردم، ایمن از فریب دوران بخواند. برخی از عارف نمایان صوفی نیز پیشوایان خود را «محفوظ» از گناه می‌شمارند؛ هر چند «حفظ» را اندکی پایین‌تر از «عصمت» می‌نشانند.[۱] عصمت در یهودیّت از دیدگاه یهودیان «نبی دهان خدا است و سخن و کلام او سخن خدا».[۲] موسی بن میمون (۱۲۰۴–۱۱۳۵میلادی)، یکی از اندیشمندان یهودی، اعتقاد به عصمت پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی را یکی از ارکان اساسی یهودیت بر می‌شمارد به گونه‌ای که پس از بررسی مبانی فکری این مکتب، سیزده اصل کلی را به دست می‌دهد که از جمله آن‌ها این است: «تمامی سخنان انبیا درست است»[۳] و «کتاب تورات که در دست ما است، همانی است که به حضرت موسی(ع) وحی شده است».[۴] منابع دین یهود در منشأ پاکی انبیا صفاتی را مؤثر دانسته و میان آن‌ها ترتیب ویژه‌ای برقرار ساخته‌اند: زیرکی و چابکی برای انسان پاکی می‌آورد؛ پاکی باعث طهارت می‌شود؛ طهارت به پرهیزگاری منجر می‌گردد؛ پرهیزگاری به انسان قدوسیت می‌بخشد؛ قدوسیت آدم را متواضع و فروتن می‌کند؛ تواضع و فروتنی ترس از خطاکاری را در دل انسان می‌پرورد؛ ترس از خطاکاری، سبب پارسایی و دین داری می‌شود، و پارسایی و دین داری، شخص را دارای روح القدس می‌کند.[۵] روح القدس در ادیان یهودیت و مسیحیت، دارای نقشی ویژه و اهمیت فراوانی است؛ به گونه‌ای که در این‌جا «انبیا را از خطا و اشتباه در آنچه که بر زبان آنان جاری می‌کند، محفوظ می‌دارد؛ از این رو، گفته‌های آنان معصوم از خطا می‌گردد. بر این اساس، پیامبران نه در گفتار خطا می‌کنند و نه در نوشتن سخنان روح القدس».[۶] با این همه، کتاب مقدس یهودیان، پیامبران را در امور شخصی خود، پیراسته از گناه و خطا نمی‌داند و کارهای ناپسند فراوانی برای آنان رقم می‌زند.[۷] هر چند گاه در برخی از منابع دینیِ آنان به صراحت اعلام می‌شود که انحراف اخلاقی پیامبران، به گونه‌ای موقّت یا برای همیشه، نبوّت را از آنان می‌ستاند: «اگر پیغمبر تکبر کند، نبوت از وی دور می‌شود، و اگر او عصبانی و خشمگین شود نیز نبوت او را ترک می‌گوید».[۸] 👇
👇 عصمت در مسیحیّت آیین مسیحیّت، افزون بر آن که مسیح(ع) را معصوم و بدون نقص می‌داند، عصمت افراد دیگری چون نویسندگان کتاب مقدّس را نیز می‌پذیرد.[۹] مسیحیان، عیسی(ع) را در جایگاهی فراتر از پیامبران می‌نشانند و او را پسر خدا می‌خوانند[۱۰] از این رو، انجیل و دیگر کتاب‌های عهد جدید[۱۱] را نوشته کسانی می‌دانند که چند دهه پس از به صلیب کشیده شدن مسیح و با استناد به سنّت‌های شفاهی به جا مانده، سرگذشت و سخنان این خدای جسمیت یافته را به قلم آورده‌اند. از دیدگاه مسیحیان، نویسندگان این کتاب‌ها هر چند در زندگی شخصی خود از آلودگی به گناه و خطا ایمنی نداشته‌اند، امّا در نگارش کتاب مقدّس، تأییدات روح القدس را به همراه داشته و معصوم از خطا بوده‌اند. گفتنی است که مسیحیان کاتولیک، پا را از این هم فراتر نهاده، پاپ، رهبر کاتولیک‌های جهان را نیز، دست کم در فتاوای شرعی، بی عیب و نقص می‌شمارند.[۱۲] کوتاه سخن آن که عصمت و نبوّت با یکدیگر گره خورده‌اند و از هم جدایی نمی‌پذیرند؛ هرچند در ادیانی که مورد دست برد تحریفات بشری قرار گرفته‌اند، پدیده عصمت نیز گاه مسیر واقعی خود را از دست داده و از بهره‌برداری نابه جای فرصت طلبان دور نمانده است.[۱۳] ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1. الرسالة القشيرية، ص۱۱۴؛ تصوف و تشيع، ص۱۲۳ 2. تحقيقى در دين يهود، ص۳۲۹. 3. الاديان الحية، ص۱۴۰. 4. جهان مذهبى، ج۲، ص۶۲۳. 5. گنجينه اى از تلمود، ص۱۳۹. 6. الميزان فى مقارنة الاديان، ص۳۳. 7. براى آشنايى با برخى از اين نسبت هاى ناروا، ر.ك: الميزان فى مقارنة الاديان، ص۳۶ـ۳۳و مقارنة الاديان، بحوث و دراسات، ص۲۱۹ـ۱۹۴. 8. گنجينه اى از تلمود، ص۱۴۰. 9. الهيات مسيحى، ص۲۰۵. 10. ر.ك: كلام مسيحى، ص۶۶. 11. به مجموعه كتاب‌هاى مقدس مسيحيّت كه انجيل هاى چهارگانه، تنها بخش كوچكى از آن را تشكيل مى دهد، عهد جديد مى گويند در برابر عهد قديم كه در بر دارنده كتب مقدس يهوديت است. البته مسيحيان، عهد قديم را نيز بخشى از كتاب مقدّس خويش مى دانند. 12. »Science and Religion«, in The Encyclopedia of Religion, V13, PP 121-122. 13. پژوهشى در عصمت معصومان، ص۷۳ و ص۲۷۱. 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
461 مقصود از هجوم شیطان از چهار طرف چیست ؟! 🤔 : ❓در آیه ای از سوره اعراف آمده ‌، شیطان می‌گوید : از راست و چپ و جلو و عقب به سراغ انسان می‌روم ! این تعبیرات عوامانه آیا الهی بودن قرآن را منتفی نمی کند ؟ 💠 💠 ❕خداوند از زبان شیطان هنگام رانده شدن از درگاه الهی نقل می‌کند که خطاب به خداوند فرمود : " سپس از پيش‏رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها ( انسانها ) مى‏روم و اكثر آنها را شكرگزار نخواهى يافت. " " ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِين‏ " (اعراف/17) ❕در تفسیر نمونه می‌خوانیم : " ممكن است تعبير بالا، كنايه از اين باشد كه شيطان، انسان را "محاصره" مى‏كند و سعى دارد به هر وسيله‏‌اى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره نيز ديده مى‏شود، كه مى‏گوئيم فلان كس از چهار طرف گرفتار قرض يا بيمارى يا دشمن شده است. و اينكه سمت بالا و پائين ذكر نشده به خاطر آن است كه انسان معمولا در چهار سمت، حركت و فعاليت دارد. ▫️اما در روايتى كه از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسير عميقترى براى اين چهار جهت ديده مى‏‌شود : " منظور از آمدن شيطان به سراغ انسان از"پيش" رو اين است كه آخرت و جهانى را كه در پيش دارد در نظر او سبك و ساده جلوه مى‌‏دهد، و منظور از " پشت سر" اين است كه آنها را به گردآورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مى‏كند، و منظور از"طرف راست" اين است كه امور معنوى را به وسيله شبهات و ايجاد شك و ترديد، ضايع مى‏سازد، و منظور از"طرف چپ" اين است كه لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مى‏‌دهد ." " عن الباقر (عليه السلام)، في معنى الآية: «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ أهون عليهم أمر الآخرة وَ مِنْ خَلْفِهِمْ آمرهم بجمع الأموال و منعها عن الحقوق لتبقى لورثتهم وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ أفسد عليهم أمر دينهم، بتزيين الضلالة، و تحسين الشبهة وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ بتحبيب اللذات إليهم، و تغليب الشهوات على قلوبهم " (تفسير مجمع البيان جلد 4 صفحه 403) 📚به نقل از تفسیر نمونه ج 6 ص 109 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
🏴 دفع بلاء به برکت قبور اهل‌بیت سلام‌الله‌علیهم ✅ و چون زكريا بن آدم قمى به آن حضرت عرض کرد :اى آقايم ميخواهم از ميان خاندانم بيرون روم كه نابخردان در آن فراوان شدند. امام رضا صلوات الله فرمودند: مكن، زيرا بوجود تو بلاء از مردم قم دور شود چنانچه بوجود امام هفتم بلاء از مردم بغداد دور شد. 🔰 وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِزَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ اَلْقُمِّيِّ حِينَ قَالَ اَلشَّيْخُ عِنْدَهُ يَا سَيِّدِي إِنِّي أُرِيدُ اَلْخُرُوجَ عَنْ أَهْلِ بَيْتِي فَقَدْ كَثُرَتِ اَلسُّفَهَاءُ فَقَالَ لاَ تَفْعَلْ فَإِنَّ اَلْبَلاَءَ يُدْفَعُ بِكَ عَنْ أَهْلِ قُمَّ كَمَا يُدْفَعُ اَلْبَلاَءُ عَنْ أَهْلِ بَغْدَادَ بِأَبِي اَلْحَسَنِ اَلْكَاظِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ . 📚بحارالأنوار ج۶۰ ص۲۱۷ 👈🏻در ثواب نشر سهیم باشید👉🏻 ••┈┈••✾❀☘️🌹☘️❀✾••┈┈•• ✅پرسش: 🆔 @aabaad_iran 📞 09395956464 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🆔 @alimaalhagh110 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯