قدیما اینجوری نبود که مثل حالا با یه ریزه برف مدرسهها رو تعطیل کنن. برف تا ساق و زانو که طبیعی بود! از زانو بالاتر که فرو میرفتیم، تازه یکی از دو شیفت صبح یا عصر رو تعطیل میکردن (که معمولا هم شیفت مخالف ما بود!). گویا بیشتر از این دیگه یا اسراف بود یا سوسولبازی! و اتفاقا چقدر روزای برفی خاص بود. لباسای گرممونو میپوشیدیم و میرفتیم پی ماجراجویی. ژاکتهایی که خیلیاشون رد سوختگی مختصری از بخاری به شکل نوارهای خوشرنگ قهوهای نارنجی روش نقش بسته بود. چکمههایی که تا وقتی توش برف نمیرفت خوب بود. دستکش هم اون زمان یه چیز لاکجری بود! مخصوصا چرمی. توی مدرسه بازی میکردیم و هیشکی هوش و حواسش به درس نبود. موقع برگشتن خونه هم انگار شب بود! هوا تاریک و گرفته بود. اصلا انگار روزای برفی، عصرش تاریکتر از شباش بود. شبا یه قرمزی قشنگی توی آسمون بود که از دیدنش سیر نمیشدم. و بارش برف بود تا صبح... و این امید که دیگه حتما فردا تعطیلیم و با همین بیم و امید، بالاخره چشمامون خسته میشد و... خوابمون میبرد.
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
از شیرینترین خاطرات کودکی، شلوغکاری بود... مخصوصاً بازی با لحاف تشکها و بهم ریختن این برج بلند هیجان انگیز! البته سر و صدای مامان یا مامانبزرگ هم به دنبالش بود ولی بازم میارزید! گاهی زیر انبوه پتو و بالش غرق میشدیم و اون وسطا میلولیدیم... دیگه چی میتونست بیشتر از این خوشحالمون کنه.
چقدر جالب بود که تو خونمون یه عالمه لحاف تشک و پتو و بالش داشتیم(آخه اون موقعها مهمون زیاد میومد و شب موندن هم معمول بود😍) و چقدر خوب بود که همه این لحاف تشکها رنگارنگ بود! انواع پارچهها با انواع گل و رنگ و اصلا هم نگران نبودیم که این رنگ به اون رنگ میاد یا نه. اون زمانا همه چی کاراکتر داشت. قاشق چنگالها، استکان نعلبکیها، بشقابها، حتی موزاییکهای کف حیاط هر کدوم یه نقش مستقل داشت و میشد شناختشون. آجرها، گلدونها، ... میشد دید که یکیشون مهربونه یکی عصبانیه، یکی خجالتیه... مثل الان نبود که همه چی باید شکل هم باشه. نماهای کامپوزیت، سرامیک و کفپوشهای دقیقا شکل هم، ام دی اف با یک پترن تکرار شده که مثل مرده میمونه... قدیمها حتی آدمها هم بیشتر کاراکتر داشتن... همه بیشتر شکل خودشون بودن و چقدر تفاوت و کنتراست بیشتر بود. همه چی داره به سمت بیروح شدن میره☹️😔
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
بچگیام یه بازی داشتم که البته قاچاقی انجام میدادم، اونم تیز پاشیدن آب بود روی بخاری روشن! صدایی که میداد و بخار آبی که بلند میشد، حس یه میدون جنگ تمام عیار رو بهم میداد! عمرا الان بچهها از پیاس و ایکس باکس همچین لذتی ببرن! انقدر بازی میکردم که بدنه بخاری سرد میشد و دیگه اون صدای جیس باحال رو نمیداد!
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
یه زمانی، قبل از آغاز دوره غارنشینی نوین (یا همون آپارتمان نشینی)، توالتها در دورترین گوشه حیاط ساخته میشد.
حیاط خونه ما که شبیه یه باغ متروکه بود و شبها رسما لوکیشن ژانر وحشت بود.
برا همین یکی از سختترین کارای دنیا دستشویی رفتن توی شب بود.
حالا شما فکر کن یه نفر دیگه بگه جیش دارم و تو باید توی خواب و بیداری برداری ببریش دستشویی و اونجا وایسی تا کارش تموم بشه. خیلی وقتا هم مجبور بودیم با فرد مزبور صحبت کنیم که مطمئن باشه هنوز پشت دریم.
شما هم خواهر یا برادر کوچیکتر داشتین که مجبور باشین خدمات ترانسفر و اسکورت رفت و برگشت به دستشوییش بدین؟!
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
فکر کنم مامانهای قدیم خیلی صبر داشتن! مخصوصا وقتی کسی میومد خونمون، ما از موقعیت حداکثر استفاده رو میبردیم! یکی از این موقعیتهای طلایی، وقتی بود که بساط خیاطی مامان پهن میشد... انگار خونه رو ریسه و شرشره زدن واسه جشن ما بچهها. وسط پارچهها میلولیدیم و چه صفایی داشت. خود من کارم شنا کردن وسط اقیانوس پارچهها بود!! طفلی مامانم... چی کشیده از دست ما.
گمونم اینم از اون دست خاطرههاییه که بین خیلی از بچههای قدیم مشترکه😊
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
یه روز هم که بابابزرگ خدابیامرزم خواب بود، با نقشه خواهرم، بنده خدا رو آرایش کردیم! فکر کنم خودشو به خواب زده بود..!
حداقل نتیجهش این بود که فهمیدیم نچرال بیوتی بابابزرگم بهتر از آرایش شدشه!!😄
این دیگه از اون خاطراتی نیست که همه داشته باشن😉
اگه دوست داشتین، برای پدربزرگ مادربزرگهای درگذشته خودتون و من، یه صلوات بفرستین🌸🙏
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب باشیم دل نرنجانیم 🌸
@alimiriart
کانال دوران کودکی 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
معنی زندگی رو که فهمیده باشی، از درون غنی میشی... پُر که باشی، نقش آدمها و اسباب بیرونی در خوشی و ناخوشیت کم و کمتر میشه... و اونوقته که یه خونه کوچیک که با چادر مامان و چند تا بالش درست کردی، لذتی بهت میده که هیچ پنت هوسی به هیچ آدم پر از آرزو و خالی از حیاتی نداده.
دلتون گرم، خونههاتون پر از شادی و امید😊
راستی، بالش درسته یا بالشت؟!🤔😉
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری زیبا از طبیعت هورامان، تقدیم نگاهتان😍🌸
#طبیعت_گردی
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
چقدر احساس بزرگشدن و مهم بودن میکردیم وقتی یکی از آدم بزرگا میرفت بالای پشت بوم که آنتن تلویزیونو (که معمولا توی یه حلبی بزرگ روغن میذاشتن و با شن و آجر محکمش میکردن!) تنظیم کنه و ما پای تلویزیون باید بهش فرمون میدادیم! موقع پادشاهی ما بود!
بچرخون... بیشتر... هنوز خرابه... یه کم دیگه... آهااااا... یه لحظه تصویر اومد... باز خراب شد، برگردون...
و این قصه هر چند وقت یکبار تکرار میشد😊
پ ن: این تصویر و تصاویر مشابه، تقریبا برای همه ما آشنا و مشترکه. این برای همه ما یادآور اینه که ما خیلی بیشتر از اونی که به نظر میاد به هم نزدیکیم. همین جمعی که این کار رو دیدن، لایک کردن یا کامنت گذاشتن، میتونن ساعتها با هم بشینن و درباره همین مشترکات صحبت کنند و لذت ببرند.
کاش بشه وقتی با آدمهای اطرافمون برخورد میکنیم یا حتی ازشون رفتار بدی میبینیم، همین مشترکات هم یادمون باشه. یادمون باشه داریم با کسی برخورد میکنیم که کلی دنیای مشترک داریم. تمرکز روی مشترکات، کمک میکنه به هم بیشتر رفق داشته باشیم و مدارا کنیم.
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
قهرمانی تیم کشتی فرنگی ایران رو تبریک میگم😍💪
به بهانه قهرمانی تیم کشتی ایران😍
یادمه اون قدیما، اگه یک کشتی تو تلویزیون می دیدیم، بعد از تموم شدنش بلافاصله به جون هم می افتادیم و تا جونمون بالا نمیومد کشتی رو تمومش نمیکردیم.
الان که کشتی ایران تموم شد، رفتم به اون زمون ها و یاد حال و هواش افتادم. چه قدر کیف داشت دور هم بودن ها.
الان بعید میدونم با این مبل و دکوراسیونی که تو خونه هامون دست و پا کردیم بذاریم بچه هامون نفس بکشن. چه برسه به کشتی😢
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
واقعا چرا غرق در لذت شدن انقدر ساده بود؟! کافی بود بابابزرگم اشاره کنه که بریم و پشتشو لگد کنیم... همین خودش یعنی یه تایم طلایی و پر از خنده و هیجان. چه کارا که نمیکردیم، روی پشت بابابزرگ... میرقصیدیم، ادا درمیاوردیم، همدیگه رو هول میدادیم و چقدر که زمین میخوردیم😊😊.
راستی اون خانمی که اون کنار نشسته، مادربزرگم نیست. بلکه مادر پدربزرگمه که داره لگد شدن پسرشو نگاه میکنه! فکر میکنم طوفان نوح رو به یاد داشت! هجده بچه به دنیا آورد و بعد از فوت شوهرش حدود چهل سال تنها و کاملا سالم و مستقل زندگی کرد. همون اواسط دهه شصت بنده خدا فوت کرد. البته خدا رو شکر مادرِ مادربزرگم تا چند سال بعد زنده بود😐😅
این دو بزرگوار از معمّرین فامیل بودند.روحشون شاد.
خدا رفتگان من و شما رو رحمت کنه.
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
کوچه باغ های شیراز 😍
#پست_آزاد
@alimiriart
کانال دوران کودکی 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
زمانی همه چیز در دریای «شور زندگی» غرق بود و فقط ما بودیم و لحظه...
لحظه پرواز خیال، بالاتر از ابرهای زندگی در پشت یک وانت قدیمی... و امروز ...
امروز رمق زندگی در عبور از چالههایی پوچ گرفته شده... چاله مقبولیت، چاله حرف مردم، چاله باکلاسی، چاله تشریفات، چاله تکلفات، چاله غم دیروز، چاله ترس فردا... چاله... و چاله...
زندگی دست ماست... باید گره از دست و پای زندگی باز کنیم.
هنوز هم میشه ساده زندگی کرد، هنوز هم میشه به دوستان و آشنایان سر زد و لذت با هم بودن رو تجربه کرد. زیبایی قدیم به وسایل و در و دیوارش نبود، به آدمها بود و انتخابهای صحیحتر اونها برای زندگی. هنوز هم میشه انتخابهای بهتری داشت.
زندگیهاتون غرق در شادی🌸🌸🌸
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
کار آسانی نیست
نان حلال درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن...💔
@alimiriart
کانال دوران کودکی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
به ما اینجوری دارو میدادن. آخرشم حق جیک زدن نداشتیم😁
ولی الان با هزار ناز و نوز، آخرشم بچه داروشو نمیخوره😄
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#یادش_بخیر
@alimiriart
کانال دوران کودکی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه زمانی میگفتن تا با چشم های خودت ندیدی، باور نکن
الان باید بگیم اگه با چشم های خودتم دیدی، زود باور نکن
#فضای_مجازی
#زود_باور_نباشیم
#سواد_رسانه
#نشر_حداکثری
@alimiriart
کانال دوران کودکی 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
رفیق یعنی کسی که
وقتی مشکلت رو
بهش میگی
بگه :"حالا چیکار کنیم "؟
نگه حالا میخوای
چیکار کنی !!
#رفیق با مرام، از طلا قیمتی تره👌😍
قدر رفیق هامون رو بدونیم
راستی چند وقته از رفیقای قدیمی مون بی خبریم ...
@alimiriart
کانال دوران کودکی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
یه دورهای بود که فکر میکردم اگه کت شلوار بپوشم و با یه دست یقه رو بگیرم و دست دیگه رو ببرم سمت جیب داخلی کت، خیلی خفن میشم! شبیه آدم بزرگا که از این کارا میکنن. اون زمان هم که لباسها رو معمولا بزرگتر میگرفتن که یه مدتی بپوشیم و زود کوچیک نشه. تصور کنید منو که تو کوچه و خیابون با کت شلوار خاکستری تنم راه میرفتم و هر چند لحظه یه بار، دستمو میبردم سمت جیب داخل کت که مطمئن بشم در خوشتیبترین حالت ممکن دیده میشم!!
همین داستان منتها به شکل منطقیتری رو در نظر بگیرید برای دخترا و کفشهایی که کف پاشنهش یه تیکه فلز طلایی رنگ بود و بهش میگفتن کفش «تق تقی»! وقتی پاشون میکردن و راه میرفتن و صدای تلق و تلوقش میومد، احساس میکردن خیلی خانوم شدن الان.
و اینجوری ما به پیشواز دورهای میرفتیم که الان داخلش هستیم ولی یاد و خاطره اون روزا شادمون میکنه... دوره «بزرگسالی».
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
با زوم کردن روی این تصاویر متوجه میشوید که در واقع هیچ رنگ قرمزی وجود نداره و این ساخته و پرداخته ی مغز ماست.
خیلی به تحلیل های ذهنی خودمون، اعتماد نکنیم و مسائل رو از زوایای مختلف مورد بررسی قرار بدیم😊
@alimiriart
کانال دوران کودکی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6
زمانی...
مادر، قوت داشت
خانه، وسعت داشت
فرش، حرمت داشت
آب، برکت داشت
ولی زمان... امان از چرخ زمان...
چه قدر سرعت داشت
#دوران_کودکی
#نوستالژی
#علی_میری
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6