eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
2هزار دنبال‌کننده
604 عکس
207 ویدیو
54 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
Mousavian.pdf
7.82M
📘 ویژه‌نامه به مناسبت ارتحال حجت الاسلام استاد سیدعباس موسویان 📚 تهیه و تنظیم:
💢فساد اداری / فساد سیتماتیک💢 جناب آقای خسروپناه اخیراً اعتراضی داشتند به وضعیت قراردادهای فاسد فدراسیون فوتبال کشور با مربیان خارجی و از دیوان عدالت اداری و بازرسی کشور خواسته بودند که با این برخورد کنند. https://eitaa.com/khosropanah_ir/1143 در واکنش به این پیام در یکی از گروه ها گفته شد که ایشان با این حرف ظاهراً قائل به در کشور است و این خلاف فرمایش رهبری است. عرض بنده این بود که آنچه رهبری آن را نفی کرده‌اند به معنای فساد فراگیرِ همه نظام است، نه . فساد اداری به معنای فساد در بوروکراسی و فساد در دیوان‌سالاری اتفاقاً یکی از نقطه‌های مورد تأکید مقام معظم رهبری است که با تعابیری مانند از آن یاد می کند و آن را ریشه مشکل عدم استفاده درست از منابع و امکانات بر می‌شمارد و علاج و حل آن را می‌نامد. 🔶در مقدمه قانون اساسی در ذیل تیتر قوه مجریه نیز عبارات فاخر و صریحی در لزوم اصلاح بوروکراسی مدرن ذکر شده است: «در رابطه با اجرای احکام ومقررات اسلامی به منظور رسیدن به روابط و مناسبات عادلانه‌حاکم بر جامعه دارد و همچنین ضرورتی که این مساله حیاتی درزمینه‌سازی وصول به‌هدف نهایی حیات خواهدداشت، بایستی‌راهگشای‌ایجاد جامعه اسلامی باشد. نتیجتا محصورشدن در هر نوع‌نظام دست و پاگیر پیچیده که وصول به این هدف را کند و یاخدشه‌دار کند از دیدگاه اسلامی نفی خواهد شد، بدین جهت که زاییده و حاصل حاکمیت‌های طاغوتی است، بشدت‌طرد خواهد شد تا نظام اجرایی با کارآیی بیشتر و سرعت افزونتر دراجرای تعهدات اداری به وجود آید.» 🔶اساساً در اندیشه رهبری، مفهوم که مرحله سوم از حرکت تمدنی جامعه ایرانی است، ربط وثیقی با اصلاح و اسلامی‌سازی نظام نهادی و اداری کشور دارد. یکی از جستجوهای جذابی که در فرمایشات رهبری می تواند انجام شود، سرچ کلیدواژه «بوروکراسی» و «دیوان سالاری» است. 👇 🔹نظام اداری‌ ما این طور است. من نمی‌‌خواهم کار اداری‌ را تحقیر کنم؛ اما نظام اداری‌ ما غیر از این است!؟ واقعاً این‌طوری‌ است دیگر! چقدر مدرک کارشناسی‌ ارشد و کارشناسی‌ و دکتری، الان در این باتلاق به شکل اداری‌ و بوروکراسی‌ حاکم بر دستگاه اداری‌ هرز می‌‌رود! اگر آن دکتر یا آن فوق لیسانسی‌ که آن‌جا نشسته و فقط کارش این است که کاغذی‌ را جابه‌جا کند، یک آهنگر خوب بود و می‌‌رفت در فلان کارگاه، اتاق ماشینها را صاف می‌‌کرد، برای‌ مملکت فایده‌اش بیشتر نبود؟ ما باید معلومات را برای‌ تأثیر خارجی‌‌اش بخواهیم. ۱۳۷۱/۰۲/۲۲ بیانات در دیدار «گروه اقتصاد» صداى جمهورى اسلامى 🔹یک نکته‌ی دیگر، مسئله‌ی سالم‌سازی دستگاه دولت است؛ یعنی آسیب‌زدایی، که به نظر من جزو کارهای خیلی سخت است. از جمله کارهایی که طبق تجربه‌ی ما واقعاً سخت است، سالم‌سازی این دستگاه عظیم اداری و دیوانی و به اصطلاح بوروکراسی است که در کشور وجود دارد. اگر بتوانید این مشکل را یک طوری حل و علاج کنید، حقیقتاً کارِ کارستانی انجام داده‌اید و خیلی باارزش است. ۱۳۸۵/۰۶/۰۶ بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت 🔹به این نکته باید توجه داشت که امکانات دستگاهها با این حرفها قابل کم و زیاد شدن نیست؛ بالاخره هر دستگاهی مقداری پول دارد، مقداری امکانات دارد، مقداری نفت فراهم میکند؛ این‌که نه با دعا، نه با دعوا، نه با شوخی و نه با هیچ‌چیز دیگر کم و زیاد نمیشود؛ آن چیزی که اشکال ایجاد میکند تا ما از همان چیزی که داریم، نتوانیم درست استفاده کنیم و نفت را به مردم بدهیم، و اشکالات اداری و ضعف دستگاه اجرا کننده است... ۱۳۷۰/۱۱/۲۹ بیانات در دیدار اعضای گروه اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران‌ 🔹 یک آگاهی انقلابی، یک کمال سیاسی، در ملّت ایران به توفیق الهی به وجود آمده است که میتوانند تفکیک کنند بین نظام انقلابیِ «امّت و امامت» و بین تشکیلات دیوان‌سالاری؛.. انتقاد هیچ منافاتی ندارد با ایستادگی پای نظام اسلامی، نظام انقلابی، نظام «امّت و امامت»؛ نظامی که با انقلاب این ملّت و با فداکاری این ملّت به وجود آمده است و صدها هزار شهید در راه این نظام در طول این چهل سال به قربانگاه رفته‌اند. ۱۳۹۶/۱۱/۲۹ بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی 🔹 مهم‌ترین کار اصولی‌ای که انقلاب کرده است، تبدیل به است؛ این مهم‌ترین کاری است که انقلاب کرده است؛ ... نظام الهی در مقابل نظام طاغوتی است و جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، نظام الهی را معنا کرد به نظام مردم‌سالاری دینی؛ جمهوری اسلامی یعنی این؛ تبدیل کرد نظام طاغوتی را به نظام مردم‌سالار؛ این مهم‌ترین کار است. ۱۳۹۶/۱۱/۲۹ بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی https://eitaa.com/alimohammadi1389/147
💢زمان کوچ از دنیا، به وقتِ عاشوراء ...💢 🔹 و قَدْ أَزِفَ الْأَمْرُ وَ اقْتَرَبَ‏ الرَّحِيلُ‏ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا 🔹سحرگاه روز پر حادثه عاشورا بود که خوابی سبک اباعبدالله علیه‌السلام را در ربود. همین‌که حضرت به خود آمد فرمود: آیا می دانید که چه در خواب مشاهده کردم؟ 🔹عرضه داشتند: ای فرزند دختر رسول الله ص چه در خواب دیدی؟ 🔹فرمود: رسول خدا ص و جماعتی از اصحابشان را دیدم که به من فرمودند: ای پسرم! تو شهید آل محمد هستی. امشب را نزد من مهمانی. بشتاب و دیر مکن! 🔹سپس اباعبدالله علیه‌السلام فرمود: وَ قَدْ أَزِفَ الْأَمْرُ وَ اقْتَرَبَ‏ الرَّحِيلُ‏ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا آری؛ وقت موعود فرا رسیده و زمان کوچ از این دنیا نزدیک گشته است... https://eitaa.com/alimohammadi1389/148
💢گزارش فعالیت‌های دبیرخانه‌ای در راستای اصلاحِ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت💢 🔹همانطور که دوستان مستحضرند مؤسسه معنا قریب به دوسال است که از طرف «مرکز مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت» به ریاست حجت‌الاسلام و المسلمین میرمعزی، مسئولیت «دبیرخانه ستاد حوزوی ترویج و ارتقای سند الگو» را به عهده دارد. 🔹 اسفندماه 98 جزوه «تنظیم دیدگاه حوزویان در خصوص بررسی و ارتقای سند الگو» در قالب 170 صفحه و ده جزوه پشتیبان در حدود 2500 صفحه _ که حاصل زحمت بیش از دویست و سی صاحب نظر حوزه های علمیه و سی موسسه و انجمن حوزوی بود _ تهیه شد و توسط آیت‌الله اعرافی ریاست محترم حوزه‌های عملیه به محضر مقام معظم رهبری ارسال گردید که به لطف الهی مورد تشویق و تقدیر ایشان قرار گرفت و حضرت آقا از مرکز ملی الگوی اسلامی ایرانی خواستند که با جریان حوزویِ دخیل در تنظیم این جزوه، تعامل کامل داشته باشند. 🔹در سال 99 تاکنون نیز دبیرخانه ستاد حوزوی پیگیر پیشنهاد کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدتی شد که در خصوص اصلاح و ارتقای سند توسط حوزویان ارائه گردیده بود. ما در این مدت در گیر پنج محور کاری با مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بوده ایم:👇 1ـ تنظیم نهایی پیشنهادات کوتاه مدت حوزویان برای ارائه به مرکز الگو 2ـ مذاکره با کمیته ارتقای مرکز الگو در خصوص پیشنهادات کوتاه مدت حوزویان در خصوص اصلاح و ارتقای عبارتهای سند الگو 3ـ تهیه طرحنامه اشراب بیانیه گام دوم در محتوای سند الگو (یکی از پیشنهادات میان مدت) 4ـ تنظیم پیشنهادات حوزویان برای اصلاح و ارتقای بخش مبانی عملی (اصول) سند الگو (یکی از پیشنهادات میان مدت) 5ـ ارائه پیشنهادی برای حضور و مشارکت فرآیندی حوزه‌های علمیه در دستیابی به و همچنین در تعامل با مرکز ملی الگو (پیشنهاد بلندمدت) 🔹دبیرخانه ستاد حوزوی (معنا) محورهای زیر را تا کنون به انجام رسانیده است: ➖ محور اول را در انتهای خردادماه در قالب 50 تا 60 صفحه به مرکز الگو تحویل داده است. ➖ محور دوم را در طی هفت جلسه با کارشناسان مرکز الگو در تیرماه و اوائل مردادماه به انجام رسانیده که نتیجه آن برای بررسی نهایی به شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی ارجاع گردیده است. ➖محور سوم را در تاریخ 14 مردادماه در قالب طرحنامه ای 10 صفحه ای به جناب حجت‌اسلام و المسلمین میرمعزی تحویل داده است. ➖محور چهارم را نیز پیش اول آن را در تاریخ 1 شهریورماه در قالب متنی 20 صفحه ای به جناب حجت‌اسلام و المسلمین میرمعزی تحویل داده است. ➖محور پنجم را در قالب پیشنهادی در اوائل مردادماه، برای تبیین و تثبیت جایگاه حوزه‌علمیه در تقسیم کار ملی مرکز ملی سند الگو ارائه داد که در دستور کار شورای عالی مرکز الگو قرار گرفت. 🔹 دبیرخانه ستاد حوزوی در حال حاضر نیز ارائه پیش نویس دوم اصلاح اصول عملی را در دستور کار خود دارد. و ان شاء الله بعد از تاسوعا و عاشورای حسینی نیز دو محور دیگر را در دستور کار خود قرار خواهد داد: 1ـ آماده سازی متن نهایی جزوه تنظیم دیدگاه حوزویان برای چاپ 2ـ نگارش گزارش کار چند ماهه فعالیتهای فاز دوم برای اطلاع مدیران مرکز مطالعات راهبردی حوزه و همچنین ریاست محترم حوزه های علمیه جناب آیت‌الله اعرافی دامت برکاته که ان شاء الله برآورد ما برای انجام این دو محور در دوازده تا چهارده روز کاری (تا انتهای شهریورماه) می‌باشد ... ❇️تاریخ نگارش: 1399/06/02 https://eitaa.com/alimohammadi1389/151
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢شریعه💢 ▪️چهارپایه‌خوانی هنرمندانه‌ی سیدحمیدرضا برقعی از رشادت و شهادت حضرت عباس علیه‌السلام ▪️تقدیم به همه عزاداران در تاسوعای حسینی
💢ایده اعتباریات به عنوان پایگاهی برای علوم اجتماعی جدید💢 ▪️با تقریر دکتر سیدحمید طالب‌زاده (1) 🔹 که با ابتکار مرحوم علامه طباطبایی پا به عرصه فلسفه نهاده است یکی از مسیرهایی است که سالهاست اندیشمندانی تلاش می کنند تا از معبر آن، مقدماتی نظری را برای شکل گیری فراهم آورند. 🔹تاکنون چند تحلیل از اعتباریات و نحوه تأثیر آن در علوم انسانی اسلامی طرح شده که از مهمترین آنها که تاکنون خوانده‌ام ت‍حلیل شهید مطهری، تحلیل استاد جوادی (استاد پارسانیا)، تحلیل مرحوم استاد حسینی‌الهاشمی و تحلیل دکتر سیدحمید طالب‌زاده است. در این میان تلاش‌های دکتر سیدحمید طالب زاده از حیث نگاه تطبیقی که میان انگاره اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی و ایدئالیسم استعلایی کانت انجام داده، بسیار قابل توجه است. 🔹ایشان مدعی است کانت با طرح ایدئالیسم استعلایی و صورت‌بندی فلسفی انسان به عنوان موجودی خودبنیاد و خودآیین؛ چه در عرصه شناخت و چه در عرصه اخلاق، متافیزیکی سوژه‌محور و دریافتی درون‌ماندگار از شناخت ارائه میکند که مجموع تلاش کانت در این محور، باعث فراهم شدن «شرایط امکان» علوم طبیعی و علوم اجتماعی جدید گردیده است؛ این شرایط امکان به معنای تأمین پایگاهی نظری برای شناخت تاریخ و موقعیت انسان مدرن یا همان «درک منطق پدیده‌های اجتماعی در استقلال خود» است. در ادامه دکتر طالب‌زاده معتقد است که مرحوم علامه طباطبایی با نقد باور فلسفی سنتیِ «مدنی بالطبع بودن انسان» و ناکافی دانستن آن برای توضیح نظم اجتماعی، با طرح ایده اعتباریات خود به خصوص با تکیه بر دو اصل «اعتبار وجوب» و «اعتبار استخدام»، برخی مفردات «شرایط امکان علوم اجتماعی جدید» را فراهم کرده است. 🔹جمع‌بندی دیدگاه ایشان را می‌توان در عبارت زیر مشاهده کرد:👇 «در این ایده، علامه از یکسو در بخش حکمت نظری، با اقرار به نقش ذهن در عملِ «اعتبار کردن»، عملاً نقش فعال و تقریباً خودانگیخته ذهن انسان در حکمت نظری را تصدیق کرده،و از سوی دیگر، در حکمت عملی با سخن از نقش فعال ذهن در «اعتبار کردنِ» «باید»ها گامی به سوی به‌رسمیت شناختن «خودآیینی» انسان برداشت. در واقع، علامه تا اینجا همان راهی را طی کرد که کانت در ارائه تصویری خودانگیخته و خودآیین از انسان پیموده است. با این حال، راه علامه و کانت در حوزه اخلاق و دین جدا میشود: در حالی که کانت خودانگیختگی و، به تعبیر علامه، «اعتبارسازی» انسان را چنان گسترش میدهد که انسان یکسره به موجودی «خودقانونگذار» در قلمرو اخلاق تبدیل میشود، علامه برای خودانگیختگی و «اعتبارسازی» انسان حدی قائل میشود و قلمرو اخلاق و دین را به عنوان سرزمین نفس‌الامرها، از محدوده اعتباریات خارج میداند و به عبارتی، برای بنا و ساختمان اعتباریات انسان، سقفی به نام قلمرو اخلاق و دین قائل میشود. به بیان دیگر، در حالی که کانت محدوده «فراغ شرع» را تا حد نهایی خود گسترش میدهد، به طوری که تماماً «دین در محدوده صرفاً خرد» قرار بگیرد، علامه بر این گسترش حد قرار میدهد و محدوده عقل و دین را در کنار هم تعیین میکند. حد قرار دادن علامه برای عقل انسان و اعتبارسازی او برگرفته از دریافتی است که وی از انسان و «نقص» و «خطاپذیری» عقل و فطرت او دارد. بدین ترتیب، در حالی که کانت مسأله نسبت اراده خداوند و انسان را با محوریت دادن به انسان و تثبیت «متافیزیک سوژه» دنبال کرد، علامه راه‌حل مشهور در سنت اسلامی یعنی «امر بین الامرین» را در پیش گرفت و به تعبیری، انسان را «سوژه باواسطه» معرفی کرد. در واقع، علامه با اهمیت قائل شدن به جنبه فعال ذهن در قلمرو شناخت، و به‌ویژه با تلقی کردن «اجتماع» به عنوان یک ادراک اعتباری، زمینه را برای به مفهوم درآمدن آن فراهم کرد.» 🔹اصل دیدگاه دکتر سیدحمید طالب‌زاده را می توان در دو مقاله زیر مشاهده کرد:👇 ➖ مقاله اول: نگاهی دیگر به ادراکات اعتباری؛ امکانی برای علوم انسانی ➖ مقاله دوم: شرایط امکان علوم اجتماعی در فلسفه اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو مقایسه تطبیقی با فلسفه اجتماعی کانت ❇️تاریخ نگارش:1399/6/21 https://eitaa.com/alimohammadi1389/154
💢نارسایی فلسفه کانت در فراهم کردن شرایط امکان علوم انسانی مدرن💢 ▪️با تقریر دکتر سیدحمید طالب‌زاده (2) 🔹در متن قبلی دو مقاله معرفی شده بود. در خصوص مقاله دوم (شرایط امکان علوم اجتماعی در فلسفه اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو مقایسه تطبیقی با فلسفه اجتماعی کانت) برخی دوستان لطف کردند و تذکر درستی دادند که این مقاله در حقیقت خلاصه پایان‌نامه دکتری جناب آقای ابوالفضل مرشدی است که با جناب دکتر طالب زاده اختلاف نظرهایی دارند. باید توجه کرد که این مقاله دارای دو بخش است که بخش اول آن به فلسفه اجتماعی کانت می پردازد و «جامعه» و «تاریخ» را از نظر فلسفه استعلایی کانت توضیح می‌دهد و در بخش دوم آن، به تقریر دیدگاه علامه طباطبایی ره می‌پردازد که موضوع اصلی نوشته حقیر بود. بخش دوم مقاله مزبور تا جایی که بنده دقت کردم، مفادش همان مقاله اول دکتر طالب زاده است، ولی با این حال بر آن شدم تا تقریری نیز از دیدگاه دکتر طالب زاده در خصوص شرایط امکان علوم اجتماعی مدرن تقدیم کنم. 🔹و اما توضیح دیدگاه دکتر طالب‌زاده در خصوص زمینه های معرفتی علوم اجتماعی مدرن؛ همانطور که در متن قبلی اشاره شد، در مقاله دوم دکتر مرشدی تلاش کرده است که با ارائه تحلیلی کانت از «جامعه» و «تاریخ» بر پایه ایدئالیسم استعلایی کانت، پایگاهی برای درک منطق پدیده‌های اجتماعی به نحو استقلالی و خودبنیاد» ارائه دهد و از این طریق «شرایط امکان علوم اجتماعی مدرن» را تأمین نماید. اما دکتر طالب‌زاده معتقد است که درست است که چرخش کوپرنیکی کانت در فلسفه، ابژه و موضوع را مفهوم و تدریجی الحصول و تاریخی کرده است و منطق آن را از درون سوژه دنبال میکند و از اینرو در نگاه کانت، این سوژه است که منطق ذهنی ماست که موضوع را خلق میکند! اما سوژه برای کانت روشن نبود و آن را ثابت می ­انگاشت و تنها ابژه را متحرک می ­دانست. از اینرو توضیح کانت از جامعه و تاریخ برای تحقق علوم اجتماعی مدرن ناکافی است و هرچند به سوالات انسان چه می‌تواند بداند؟ چه کار می‌تواند بکند؟ به چه چیزی می‌تواند امیدوار باشد؟ پاسخهای مهمی میدهد، ولی به علت استعلایی بودن سوژه، نمی تواند پاسخ درستی به سوال «انسان چیست؟» بدهد. لذا کانت در فلسفه هرچند گام مهمی در تاریخی کردن ابژه برداشته است، ولی هنوز توان تأمین همه‌ی شرایط امکان علوم اجتماعی مدرن را ندارد. 🔹عبارت‌های زیر از دکتر طالب‌زاده به خوبی بن‌بست اندیشه کانت از زایش علوم انسانی مدرن را توضیح می‌دهد:👇 « از نظر کانت، سوژه شبه متعالی به اُبژه مبدل نمی‌شود و نمی‌تواند به اُبژه مبدل شود؛ چرا که خودش شرط اُبژکتیویته است و چیزی که شرط اوبژکتیویته است، نمی‌تواند واقع شود. بنابراین، من استعلایی از اینکه اُبژکتیو بشود می‌گریزد. بنابراین نمی‌توانیم با کانت چیزی به نام علوم انسانی داشته باشیم. زمانی می‌توانیم با کانت علوم انسانی داشته باشیم که سوژه بتواند به اُبژه مبدل شود؛ یعنی بشود درباره انسان به نحو اُبژکتیو سخن گفت. من استعلایی کانت فرازمانی است و بنابراین، در دسترس واقع نمی‌شود. کانت به خوبی به این معنا واقف است. ... با مبانی‌ای که کانت دارد، نمی‌تواند درباره اینکه انسان چیست، یعنی انسان به منزله اُبژه و درباره چیستی ماهیت انسان سخن بگوید. او نمی‌تواند و چون به این نتوانستن واقف است، آنجا که درباره آنتروپولوژی سخن می‌گوید، هرگز درباره آنتروپولوژی اُبژکتیو حرفی به میان نمی‌آورد. کانت به صورت پراگماتیک درباره انسان صحبت می‌کند. پس نیازمند تحول دیگری هستیم که این تحول با هگل رخ می‌دهد. هگل آنجا که راجع به سوبژکتیویته مطلق بحث می کند معتقد است سوبژکتیویته‌ی مطلق، از آن حیث که مطلق است جمیع مراتب و منازل را طی می کند که از این میان یک منزل، منزل اُبژکتیویته است. به عبارت دیگر اُبژکتیویته شأنی از شئون سوبژکتیویته است. پس روح مطلق در «فنومنولوژی روح» مبدل به روح اُبژکتیو می شود. این برای نخستین بار بعد از کانت است که ما با روح اُبژکتیو سر و کار پیدا می‌کنیم؛ یعنی سوژه به نحو اُبژه ظاهر می‌شود و این همان جامعه و تاریخ است. هگل بحث مفصل و عمیق خودش را درباره جامعه و تاریخ در روح اُبژکتیو مطرح می‌کند. بنابراین، از کانت عبور می‌کند و نشان می‌دهد که می‌شود روح را به نحو اُبژکتیو لحاظ کرد؛ اما روحی که هگل می‌گوید روح مطلق است و جامعه انسانی صرفاً به مثابه نمود روح است. بنابراین، بر اساس مابعدالطبیعه دوره مدرن که اوج آن در هگل است، امکان علوم انسانی پدید می‌آید؛ یعنی اکنون می‌شود به امکان اُبژکتیو شدن اجتماع فکر کرد.» ❇️تاریخ نگارش:1399/6/23 https://eitaa.com/alimohammadi1389/157
💢آیت‌الله صانعی؛ و کلیشه‌ی بدعت‌گذار _ نواندیش!💢 🔹آیت الله صانعی در 99/6/21 در گذشت. به دعای مقام معظم رهبری، خدایش غریق رحمتش کند. 🔹ماجرای فتاوای غیرمشهور ایشان از سال 1388 با اعلام عدم صلاحیت مرجعیت ایشان توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه خبرساز شد. اظهارنظرهای مختلفی آن زمان درباره این موضع جامعه مدرسین گرفته شد؛ برخی با تأکید بودن ایشان و ناعادلانه و غیرعقلانی فتاوای ایشان، موضع جامعه مدرسین را شجاعانه و قاطعانه خواندند و برخی نیز این کار را احجاف در حق و سیاسی و حکومتی کردن منصب مرجعیت و اختلال در نظم طبیعی حوزه های عملیه قلمداد نمودند. 🔹 در هر صورت، از منظر مدیریت دانش، اختلاف مبانی و روش فقاهتی ایشان با مبانی و شیوه متداول فقها، زمینه خوبی برای خودآگاه‌تر کردن چارچوبهای فقاهت موجود و مشخص کردن حدود و ثغور آن است. 🔹تفاوت نگاه آیت الله صانعی را باید در روش‌های زیر جستجو کرد:👇 ➖ حاکمیت و توسعه‌ی کاربرد قاعده نفی عسر و حرج و سرایت آن به احکام وضعی مانند محرمیت در نظر مرد نسبت به دخترخوانده خود. ➖ حاکمیت و توسعه‌ی کاربرد قاعده عدالت و ارجاع به عرف امروزین برای فهم معانی و مصادیق آن، ➖استفاده گستره از قاعده سهولت شریعت که در نگاه ایشان متفاوت از قاعده نفی عسر و حرج است و ایشان در فتوای خود در به بلوغ رسیدن دختران در 13 سالگی تطبیق کرده اند. ➖ تلاش برای انطباق احکام شرعی با رویه ها و ارتکازات عقلایی عصر کنونی در حقوق بشر. 🔹این اختلاف روشی، ایشان را به مبانی و قواعد خاصی در موارد زیر رسانیده که تأثیر گسترده ای در فتاوای ایشان داشته است: ➖ عدم دخالت جنسيت در مسائلی مانند مرجعیت، رهبری جامعه، قضاوت، شهادت، دیه، قصاص و امامت جماعت و جمعه، ➖کرامت و حرمت ذاتی انسان ➖ محوریت حقوق مردم و مدخلیت اراده آنها در مشروعیت حکومت ➖ تباین میان کافر و غیر مسلمان ➖ مجال رخصت در اجرای حدود و تعزیرات در دوره غیبت ➖ نظام حقوق زن و مرد در بستر خانواده، مانند محدودیت مرد در متعه و ازدواج مجدد. و ... 🔹متأسفانه بخش قابل توجهی از جامعه علمی ما، به دلیل غلبه نگاه سیاسی چه در رد و چه در تأیید، عاجز از بهره گیری از این اختلاف نظرها و رشید و بارورتر کردن خود است تا جایی که می‌توان گفت به نوعی با یک علمی مواجه هستیم؛ همان اتفاقی که درباره دیدگاه‌های صاحب‌نظرانی مانند طالقانی، مهدی حائری یزدی، منتظری، آذری قمی، موسوی اردبیلی و هاشمی رفسنجانی به وقوع پیوست و اکنون شاهد هستیم که کسانی صرفاً در تمجید و ترویج آنها سخن می رانند و کسانی دیگر یا سراسر نفی می‌کنند و یا ترجیح می دهند با سکوت خود نقشی در انتشار مطالب نادرست نداشته باشند! 🔹یادم هست در همان حول و حوش سال 88 متنی از جامعه مدرسین دیدم که به صورت فنی، دلائل بطلان روش فقاهتی مرحوم آیت الله صانعی را ذکر کرده بود که بنده خیلی پسندیدم. هرچه امروز در اینترنت گشتم آن را پیدا نکردم. البته هم اکنون نیز مقالات خوبی در سایت آیت‌الله برای دفاع از مواضع علمی ایشان وجود دارد. 🔹موضع علمی شخص بنده این است که روش فقاهت جناب آیت‌الله صانعی در نهایت به عرفی شدن فقاهت سنتی و انفعال جامعه شیعه در برابر هژمونی علمی و رسانه‌ای تمدن غرب می‌انجامد، ولی در عین حال معتقدم عدم طرح مباحث اختلافی و چالشی ایشان و امثال ایشان در مجامع علمی، ضررش در دراز مدت برای عقلانیت و جامعه شیعی به مراتب بیشتر است. ❇️تاریخ نگارش:1399/6/25 https://eitaa.com/alimohammadi1389/158