eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
2هزار دنبال‌کننده
617 عکس
209 ویدیو
55 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
💢فیش سوم💢 این‌که دین در خدمت «اداره‌ی زندگی مردم» باشد و سیاست از دین تغذیه بکند، هنوز در بعضی از اذهان درست جا نیفتاده است. ما بایستی این فکر را در حوزه ریشه‌دار کنیم؛ به این شکل که هم فقاهت را این‌طور قرار بدهیم، و هم در عمل این‌گونه باشیم. یعنی چه؟ یعنی استنباط فقهی، بر اساس «فقه اداره‌ی نظام» باشد؛ نه فقه اداره‌ی فرد. امروز «فقه» شکلی برای «حکومت» است، شکلی برای «نظام اجتماعی» است که «منه الحکومه». حکومت جزیی از یک نظام اجتماعی است. این را چه کسی میتواند ادعا کند؟ کدام یک از فقها میتوانند بگویند ما این را درآوردیم و همه اش تر و تازه و شُسته و رُفته است؟» . بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370. https://eitaa.com/alimohammadi1389/214
💢فیش چهارم💢 «ما اگر بخواهیم آنچه را كه باید عمل بشود، در یك جمله خلاصه كنیم، آن یك جمله عبارت از فقه اسلامی است. ما باید فقه اسلامی را در جامعه پیاده كنیم. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات كه نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است كه منطبق بر همه‌ی جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛ فقه‌اللَّه الأكبر این است. آن چیزی كه زندگی انسان را «اداره» می‌كند - یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی - فقه است.» بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)؛ 3/14/1376 https://eitaa.com/alimohammadi1389/215
💢فیش پنجم💢 «امام بزرگوار، فقه شیعه را از دورانی که خود در تبعید بود، به سمتِ «فقه اجتماعی» و «فقه حکومتی» و «فقهی که میخواهد نظام زندگی ملتها را اداره کند» و باید پاسخگوی مسائل کوچک و بزرگ ملتها باشد، کشاند... یک خط و یک سَمتگیری را به فقهای شیعه نشان میداد،... نشان داد که آن کسی که میخواهد نظام را «اداره» کند؛ آن فقهی که میخواهد یک ملت یا مجموعه عظیمی از انسانها و ملتها را اداره کند، بایستی بتواند شرایط زمان را بشناسد و پاسخ هر نیازی را در هنگام آن نیاز، به آن بدهد و نمیتواند در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همه مسائلِ زندگی مردم، نقطه‌ای را بیپاسخ بگذارد.» بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/216
💢فیش ششم💢 «ما مسائل اقتصادى و نظامى و سیاست خارجى و ارتباطات اخلاقى خود را بایستى از دین دربیاوریم؛ خیلى از مسائل فردیمان را باید بازنگرى کنیم؛ تعارف که نداریم. ما در طول زمان، به دین و فقه به عنوان قالب و شکلى براى «حکومت» نگاه نکردیم. ... امروز فقه، شکلى براى حکومت و شکلى براى نظام اجتماعىِ منه الحکومه است. حکومت جزیى از یک نظام اجتماعى است. کدامیک از فقها مى‌توانند بگویند که ما همه‌ى اینها را تر و تازه و شسته و رُفته درآورده‌ایم، بفرمایید در اختیار شماست؛ قطعاً هیچکس چنین ادعایى نکرده و نمى‌کند؛ خیلى خوب، باید برویم اینها را پیدا کنیم؛ پس فکر جدید لازم است.» بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/217
💢فیش هفتم💢 «فقه و فقاهت بايد در حوزه‌ها پيشرفت بكند. اين پيشرفت، هم از لحاظ «عمق» است، و هم از لحاظ «سعه و فراگيرى مسائل زندگى». فقه بايد عميق بشود؛ عميقتر از آنچه كه هست... چرا ما در كتب فقهيه و ابواب مختلف فقهيه تفحص لازم نكنيم، تا راههايى را براى «اداره‏ى زندگى» پيدا نماييم؟ پس، هم از لحاظ «سطح» بايستى پيشرفت بكند و گسترش بيشترى پيدا نمايد، و هم از لحاظ «روش». همين «روش فقاهتى» كه عرض شد، احتياج به تهذيب، نوآورى و پيشرفت دارد. بايد فكرهاى نو روى آن كار بكنند، تا اين‏كه بشود كارايى بيشترى به آن داد.» ... بيانات در آغاز درس خارج فقه؛ 31/6/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/218
💢فیش هشتم💢 «وظیفه عمومی حوزه‌ها و وظیفه یکایک افراد و فضلا در حوزه‌های مختلف و همچنین علما و روحانیون آگاه و روشنفکری که در سراسر کشور در شهرهای مختلف هستند، امروز این است که فکر اساسی و نظریه بنیانی مربوط به جمهوری اسلامی را که همان نظریه «حاکمیت اسلام در همه امور زندگی و شئون بشری» است با استدلال با منطق با ملاحظه جوانب گوناگون این مسأله تبیین کنند. » بیانات در شروع درس خارج فقه؛ ۱۹/۰۶/۱۳۸۰ https://eitaa.com/alimohammadi1389/219
💢فیش نهم💢 «انسان از قبل از ولادت تا بعد از ممات احوالی دارد، و این احوال شامل احوال فردی و زندگی شخصی اوست، و نیز شامل احوال اجتماعی و زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بقیه‌ی شؤون اوست. تکلیف و سرنوشت همه‌ی اینها در فقه معلوم میشود. فقه به این معنا مورد نظر ماست، که اسمش همان احکام فرعی است؛ استنباط احکام فرعی از اصول. این، اساس حوزه‌هاست.» بیانات در آغاز درس خارج فقه؛ ‌۳۱/۰۶/۱۳۷۰ https://eitaa.com/alimohammadi1389/220
💢فیش دهم💢 «تشکیل نظام اسلامی که داعیه دار تحقق مقررات اسلامی در همه ی صحنه های زندگی است، وظیفهای استثنائی و بی سابقه بر دوش حوزه علمیه نهاده است، و آن تحقیق و تنقیح همه مباحث فقهیای است که تدوین مقررات اسلامی برای «اداره هر یک از بدنه های نظام اسلامی» بدان نیازمند است. فقه اسلام آنگاه که «اداره ی زندگی فرد و جامعه» - با آن گستردگی و پیچیدگی وتنوع را - مطمح نظر میسازد مباحثی تازه و کیفیتی ویژه می یابد، و این همانطور که نظام اسلامی را از نظر مقررات و جهت گیری های مورد نیازش، غنی میسازد، حوزه ی فقاهت را نیز جامعیت و غنا میبخشد. روی آوردن به «فقه حکومتی» و استخراج احکام الهی در همه ی شئون یک حکومت، و نظر به همه ی احکام فقهی با نگرش حکومتی - یعنی ملاحظه ی تأثیر هر حکمی از احکام در تشکیل جامعه نمونه و حیات طیبه اسلامی - امروز یکی از واجبات اساسی در حوزه فقه اسلامی است که نظم علمی حوزه، امید برآمدن آن را زنده میدارد.» پیام به جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم؛ 24/8/1371 https://eitaa.com/alimohammadi1389/221
12👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین معصومی‌نیا؛ پژوهشگر و دانشیار گروه آموزشی اقتصاد و بانکداری اسلامی گفتگوی اختصاصی با سایت فکرت 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢بررسی و تحلیل سخنان آقای علوی بروجردی در خصوص نفی اقتصاد اسلامی💢 در گفتگو با حجت‌الاسلام و المسلمین غلامعلی معصومی‌نیا 🔹 تاکنون چند بار جناب آقای علوی بروجردی فرمایشاتی را فرمودند که شاید مهم‌ترین‌ آن، این است که ما اقتصاد اسلامی نداریم و اقتصاد اسلامی یک شوخی است. بیانات آقای علوی بروجردی ارزش علمی ندارد. کسانی‌که در این حوزه متخصص هستند و در مورد اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف مطالعه دارند، اذعان می‌کنند که ایشان ورود علمی به مباحث اقتصاد و اقتصاد اسلامی ندارند. زیرا ایشان ادعایی را مطرح کرده‌اند و دلیلی هم بر ادعای خود اقامه ننموده‌اند. این مانند آن است که کسی‌که علم فقه یا اصول بلد نباشد و بخواهد در مباحث این دو علم ادعاهایی صرف را مطرح نماید. این خدای ناکرده توهین به ایشان نیست. ما در روش رایج سنتی و حوزوی خودمان، در مباحث علمی صریح حرف می‌زنیم و رودربایستی نداریم. 🔹 کسانی که می‌فرمایند باید علم اقتصاد را مبنا قرار بدهیم، توجه داشته باشند که بازار سرمایه و بانکداری ما، هر دو دقیقاً کپیِ اقتصاد غرب هستند. 🔹ممکن است بگویند بانک‌های غرب و بازار سرمایه‌ آن‌ها بهتر از این‌جاست. جوابش این است ‌که کسانی‌که این سیاست‌ها را به ایران آورده‌اند، چون در مقابل متدینینی که می‌خواستند اقتصاد اسلامی مبنا باشد قرار گرفتند، ناچار شدند یک‌سری تغییر ایجاد کنند، در عمل هم بد اجرا کردند و در نتیجه بدتر شد . 🔹 اینکه می‌فرمایند اقتصاد علم است و ما باید سراغ علم اقتصاد برویم، به دنبال کدام اقتصاد باید برویم؟ سراغ اقتصاد سرمایه‌داری برویم؟ به چه دلیل فقط سراغ سرمایه‌داری برویم؟ کمونیست‌ها می‌گویند نظرات ما درست است. در نظام سرمایه‌‌داری انواع بحران‌هایی که در اثر همین علم اقتصاد به‌وجود آمده و متفکران سرمایه‌داری دائماً دارند گوشزد می‌کنند، چگونه حل می‌شود؟ مکتب‌های مختلفی در علم اقتصاد وجود دارد؛ چه ملاکی دارید که کدام‌یک از آن درست است و بقیه درست نیست؟ و چه ملاکی دارید که غیر از اقتصاد سرمایه‌داری و مارکسیستی، سایر مکاتب اقتصادی که وجود دارند و براساس علم بنا شده‌اند، کدام‌‌یک درست هستند و کدام یک درست نیستند؟ 🔹در اقتصاد ایران، عمدتاً سیاست‌هایی که اجرا شده و ما می‌توانیم آن‌ها را نام ببریم، همین موارد بوده‌ است. یعنی یک‌سری از اقتصادخوانده‌های ما رفتند، مثل کسانی که به سیاست‌های تعدیل دولت آقای هاشمی اعتقاد داشتند و تفکرات و سیاست‌های غربی را در دولت ‌آقای هاشمی مبنا قرار دادند. سیاست‌های تعدیل در دولت آقای هاشمی مبنا قرار گرفت. سیاست‌های غربی، مدل‌های وارداتی بود. این در کتاب‌ها موجود است و می‌توانید مطالعه کنید. آقای علوی بروجردی دعوت می‌کنیم که سیاست‌هایی که در دولت آقای هاشمی پیاده شد را مطالعه کنند. سیاست‌های اقتصادی غربی که ۸ سال در دولت آقای هاشمی و ۸ سال هم در دولت آقای خاتمی مبنا قرار داده شد. در دولت آقای روحانی که ۷ سال از آن گذشته هم مبنا همان سیاست‌هاست. لذا عده‌ای، علم اقتصاد را در کشورمان پیاده کردند و ماحصل آن، اقتصادی است که امروزه داریم می‌بینیم. 🔹در جامعه‌ای که ارزش‌های اسلامی مثل عدالت، کارآیی، استقلال و آزادی اقتصادی‌ و رقابت به‌نحوی که اسلام می‌گوید و نحوه مداخله‌ی دولت مبتنی بر ارزش‌های اسلامی وجود دارد، این اصول مبنا قرار می‌گیرد، روابط به‌گونه‌ای شکل می‌گیرد که با روابط در جامعه سرمایه‌داری متفاوت است. نفی‌کنندگان باید اثبات کنند که این روابط یکی است تا بتوانند بگویند همان علم اقتصاد متعارف باید مبنا قرار بگیرد. درحالی‌که این از مسلمات است که در جامعه‌ای که این ارزش‌ها و اصول حاکم است، روابط اقتصادی به‌نحو دیگری شکل می‌گیرد. این می‌شود علم اقتصاد اسلامی. این غیر از علم اقتصاد رایج است. البته در چارچوب حفظ ارزش‌های اسلامی از دستاوردهای علمی دیگران هم استفاده می‌کنیم، اما از آنجا که اسلام صراط مستقیم است باید حواسمان جمع باشد. لینک متن کامل مصاحبه خوب ایشان👇 https://b2n.ir/021696
13👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین سید احمد غفاری قره باغ؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
هدایت شده از  سیداحمد غفاری
. ✨﷽✨ ⚜ چند نکته در پاسخ به سخنان حجت‌الاسلام علوی بروجردی در نفی علوم انسانی اسلامی: ۱. اینکه فرمود پیامبر اکرم «فقط» برای اخلاق و معنویت آمده است، با کدامین مستند قرآنی یا روایی است؟ اگر بگوید روایت «انما بعثت لأتمّم مکارم الأخلاق» را به عنوان دلیل در اختیار دارد، خواهیم گفت این روایت در هیچ یک از منابع شیعی نیامده است. چگونه است که با یک روایت، آن هم روایتی که موجود در منابع اهل سنت است، درباره‌ی نفی نظام اقتصادی و سیاسی و اجتماعی اسلام ارائه‌ی رأی می‌کند، ولی محققان علوم انسانی را مجاز به استفاده از آیات و روایات فراوان تربیتی و اقتصادی و سیاسی برای شکل دادن به نظامات علمی دینی نمی‌داند؟ ۲. فرض می‌کنیم که پیامبر اکرم (ص) فقط برای معنویت مبعوث شده باشد. پرسش این است که آیا معنویت، حقیقتی خارج از زندگی روزمره‌ی ما دارد، یا تنیده در اجزاء آن است؟ به عبارت دیگر، آیا سلوک خانوادگی، یا سلوک اجتماعی، یا تعاملات اقتصادی قابل تقسیم به تعاملات معنوی و غیرمعنوی نیستند؟ همچنین تعاملات سیاسی و فرهنگی ما در معاشرت‌ها و روابط اجتماعی. پس حتی در فرض انحصار رسالت رسول اکرم (ص) در معنویت، حضرت ناگزیر از دخالت در حوزه‌های رفتاری فردی و اجتماعی است. ۳. اینکه بگوییم ما در علم اقتصاد و علوم مختلف دیگر همچون سیاست و فرهنگ، به رویه‌ی عقلایی مراجعه خواهیم کرد، سخن غلطی نیست. لکن تمام سخن در یافتن همین رویکرد عقلایی است. مارکسیست‌ها رویکرد عقلایی را در اقتصاد به گونه‌ای ترسیم می‌کنند و لیبرال‌ها بگونه‌ای دیگر. و همه، رویه‌ی خود را عقلایی می‌دانند! حال پرسش ما از گوینده‌ی محترم این است که کدام رویکرد، عقلایی است؟ گویا ایشان تصور کرده است که فقط یک رویه‌ی عقلایی در اقتصاد و همچنین در علوم مختلف وجود دارد و بقیه رویکردها می‌گویند ما غیرعقلایی هستیم! ۴. درباره‌ی‌ اسلامی شدن علم، دیدگاههای متنوعی طرح شده است که دیدگاه منتخب و مختار، عبارت است از بازنگری کلی در علوم موجود، بر اساس نفی خودبسندگی فیزیکال و لزوم نقش‌ورزی متافیزیک، همچنین، غنابخشی به علم از حیث نقش‌ورزی روشمند وحی و عقل و خارج ساختن علم از انحصار تجربه است. این دو نکته‌ی بنیادین برای دینی شدن علوم، یعنی دخالت دادن متافیزیک در علم موجود و اصلاح حیث روشی علم موجود، دقیقاً همان دو نقیصه است که عالمان اندیشه‌ورز به خاطر این دو، ضرورت دینی شدن علوم را متذکر می‌شوند. ۵. در سخنی تعجب برانگیز، گوینده‌ی محترم بیان می‌کند که در کجای اسلام آمده است که برای کنترل تورم لجام‌گسیخته چه کار باید کرد؟ در پاسخ به سخنان ایشان باید متذکر شد که اصولاً علم در دو ساحت توصیف و توصیه، به تبیین اموری می‌پردازد که اگر رعایت آنها شود، اصولاً آسیبی پیش نخواهد آمد. برای فهم آسان‌تر این سخن، مثال از دانش منطق می‌زنم که همه منطق‌دانان گفته‌اند رعایت توصیه‌های منطقی، مانع از خطای در فکر می‌شود. حال این نادرست است که بگوییم کدام منطق‌دان برای رهایی از خطای در فکر، راهکار ارائه کرده است؟! طبیعی است که یک منطق‌دان در پاسخ به این سوال بسیط، پاسخ خواهد داد که توصیه‌های من اساساً امکان خطای در فکر را باقی نمی‌گذارد؛ به عبارت دیگر، توصیه‌های من در نقطه‌ی پیش از آسیب قرار دارند، نه پس از آسیب. ۶. جالب اینکه در همین موضوع کنترل نرخ تورم، توصیه‌ی روشنی را می‌توان از مضامین اسلامی اصطیاد کرد. اسلام بر اساس قاعده‌ی نفی ضرر، تمامی منافذ ضرر و ضرار اجتماعی را می‌بندد. حال در اقتصاد کلان، چنانچه مالکیت از واسطه و دلال حذف شود، امکان قیمت‌گذاری از دلال سلب می‌شود و تمام روند مسیر تولید تا نقطه‌ی نهایی مصرف، در امنیت کامل از ضرر اقتصادی خواهد بود، و هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده به سود واقعی دست پیدا خواهند کرد و از ضرر، در امان خواهند ماند. ایده‌ی فوق که طرح اقتصادی برخی اقتصاددانان اسلامی است و متّخذ از مضامین دینی و روایی است، به روشنی نشان می‌دهد که شریعت اسلامی توانا در مدیریت اقتصاد کلان است. ۷. به عنوان آخرین نکته در پاسخ به ادعای مذکور، به گوینده‌ی محترم باید متذکر شد که اسلام دارای شریعتی است مشتمل بر بایدها و نبایدها، که کلیه‌ی رفتارهای انسان را پوشش می‌دهد و متدین به دین اسلام، موظف است تمام رفتارهای خودش را مطابق با دستورات شرع مقدس کند. اساساً همین جامعیت اسلام است که آن‌را متمایز و ممتاز از سایر ادیان تحریف یافته کرده است. چنانچه بگوییم اسلام برای رفتارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما هیچ پاسخی ندارد، به معنای این خواهد بود که اسلام در اکثریت حوزه‌های رفتاری و معیشتی انسان، دارای راهبرد مؤثر نیست و بدین ترتیب اساساً اسلام از شکل دادن به سبک زندگی ناکام خواهد ماند. 🌟🌟🌟🌟🌟 ✍کانال اطلاع‌رسانی دیدگاه‌های حجت‌الاسلام دکتر سید احمد غفاری 🆔 @ghafari_ir