💢علت تفاوت برخورد پیغمبر اسلام ص با یهودیان و منافقین💢
🔹در کتاب انسان 250 ساله، مقام معظم رهبری برای #امتسازی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله، #سه_مرحله ذکر میکند:
1️⃣ «شالودهریزی نظام اسلامی»،
2️⃣«حراست از نظام اسلامی»،
3️⃣ «تکمیل و سازندگی نظام اسلامی».
🔹در مرحله دوم یا همان مرحله #حراست از نظام اسلامی ایشان، #پنج_دشمن برای امت اسلامی نوپای مدینه بر میشمرد:
1️⃣ قبائل نیمه وحشی اطراف مدینه
2️⃣دشمنان متنفذ و اشراف متکبر با مرکزیت مکه
3️⃣یهودیها (چهار قبیله قینقاع، قبیله بنیقریظه، قبیله بنینظیر، یهودیان خیبر)
4️⃣منافقین
5️⃣دشمن درونی هر مسلمان؛ هوای نفس
🔹ایشان برای یهودیان مدینه #سه_خصلت نام می برد:
➖ اول اینکه ثروت اصلی مدینه دست آنها بود و بهترین مزارع، سودآورترین تجارتها، سودآورترین صنایع (طلاسازی و اسلحهسازی) را در اختیار داشتند.
➖ دوم اینکه بر مردم عامی مدینه، برتری فرهنگی داشتند و نسبت به آنها فرهیخته و روشنفکر محسوب می شدند و لذا مردم مدینه را تحقیر و تمسخر میکردند.
➖ سوم اینکه ارتباطات خوبی با سایر شهرها و بلاد داشتند.
◀️ همه اینها را میتوان در این عبارت تجمیع کرد؛ #دشمن_سازمانیافته.
🔹 تاریخ گواهی میدهد که ابتدا پیغمبر در ابتدا با یهود پیمان بست و هیچگاه نقض پیمان نکرد، ولی وقتی یهودیان خیانت کردند و در شرایط حساس سالهای اولیه شکلگیری نظام اسلامی توطئهچینی کردند، پیغمبر با آنها #برخورد_قاطع کرد و بعد از مجازات عدهای از جنگجویان، بقیه را #اخراج کرد و از مدینه دور نمود. (ر.ک حلقه دوم انسان 250 ساله، ص43 تا 57)
🔹مقام معظم رهبری، تفاوت اصلی #منافقین با #یهودیان را #نداشتن_سازماندهی بر می شمرد.
لذا در خصوص رفتار حکومتی پیامبر صلی الله علیه و آله با این دو دسته می گوید: ⬇️
"با اینکه منافقین در داخل مدینه بودند، پیغمبر با آنها کاری نداشت. با دسته سوم {یهودیان}، #برخورد_قاطع؛ با دسته چهارم {منافقین}، برخورد همراه با ملایمت؛ چون #سازمانیافتگی نداشتند؛ خطرشان، خطر فردی بود. غالباً هم اینها را پیغمبر شرمنده می کرد با رفتار خودش." (همان، 55)
"عبداله بن ابیّ یک از دشمنترین دشمنان پیغمبر بود. تقریبا تا سال آخر زندگی پیغمبر هم زنده بود؛ پیغمبر که میدانست هیچ، مسلمانها هم میدانستند. اما پیغمبر با او مماشات کرد؛ مثل بقیهی مسلمانها با او رفتار کرد؛ سهمش را از بیتالمال داد، امنیتش را حفظ کرد، رعایت حرمتش را کرد." (همان، 54)
🔹بر اساس همین مفهوم #سازمانیافتگی ایشان، رفتار پیغمبر با منافقین در خصوص #مسجد_ضرار را نیز توضیح میدهد: ⬇️
"آنوقتی که جمعی از این منافقین کارهای سازمانیافته کردند، پیغمبر رفت سراغشان. در قضیه مسجد ضرار، اینها رفتند یک مرکزی درست کردند؛ با خارج از نظام اسلامی ـ یعنی با کسی که در منطقه روم بود ـ و عرض کنم ابوعامر راهب، با او ارتباط برقرار کردند، مقدمهسازی کردند که از روم لشکر بکشند علیه پیغمبر، اینجا پیغمبر رفت سراغشان، مسجدی را که ساخته بودند ویران کرد، سوزاند. فرمود که این مسجد، مسجد نیست؛ اینجا محل توطئه است علیه مسجد؛ علیه نام خدا؛ علیه مردم." (همان، 55)
#آیتالله_سیدعلی_حسینی_خامنهای
#درسهای_تاریخ
#دشمنشناسی
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#فقه_حکومتی
❇️تاریخ نگارش:1399/2/16
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
📌 فهرست کانال عقلنوشتههای انقلابی
🔰 معرفی کانال
🔰یادداشتهای مناسبتی
🔸 بخش اول
🔸 بخش دوم
🔸 بخش سوم
🔰دروس و گفتوگوها
💢تکامل تاریخی و #انتقال_وظایف_انبیاء به جامعه دینی💢
🔹در یادداشتهای قبلی در خصوص دیدگاههای #استاد_شهید_مطهری تلاش شد که معنای #اصالت_جامعه، #قاعدهمندی_تاریخ، #فطری_بودن_گرایش_اجتماعی_انسان، #ریشه_مشترک_جوامع و #آینده_مشترک_جوامع و لوازم این مبانی تا حدودی توضیح داده شده است.
🔹یکی دیگر از مدعیات بسیار مهم شهید مطهری که مبتنی بر مبانی فوق است، #تکاملی_بودن_حرکت_تاریخ است که تلاش نموده است آن را بر اساس مبنای #اصالت_فطرت توضیح دهد:👇
"يكى از مسائل مهمّ در فلسفههاى انسانى امروز و در جامعهشناسىها مسأله #تكامل_تاريخ است. اگر ما براى انسان به فطرت قائل باشيم «تكامل تاريخ» را به شكلى بايد توجيه كنيم و اگر به فطرت قائل نباشيم ـ همان طور كه بسيارى از مكتبهاى امروزى به كلّى فطرت را از انسان نفى مىكنند ـ «تكامل تاريخ» را به شكل ديگرى بايد توجيه كنيم." (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نبرد حق و باطل، فطرت، توحيد)، ج3، ص: 455)
🔹 ایشان #معجزه_بودن_قرآن را یکی از نشانههای بلوغ امت اسلامی به نسبت امتهای قبلی میداند: 👇
"قرآن معجزه خاتم پيامبران، خود دليل ديگرى بر خاتميت رسالت است. كتابى است محتوى حقايق عالم خلقت و تعاليم و راهنماييهاى زندگى در كمال هماهنگى در جميع جهات، معجزهاى در خور بشر بالغ رشيد عاقل نه كودك پايبند اوهام و تخيلات ذهنى." (يادداشتهاى استاد مطهرى، ج7، ص: 198)
🔹 یکی از آثار پذیرش مبنای تکامل تاریخ، توضیح مسئله #خاتمیت_دین_اسلام است. ایشان معتقد است که خاتمیت دین و بسته شدن باب نبوت نیست، بلکه هر چه انسان به سمت #تمدن پیش میرود، #نیازمندیاش به دین بیشتر میشود، ولی در عین حال به خاطر رشد، بلوغ و تکاملی که جامعه دینی مییابد، برخی مسئولیتها و وظایف بیشتری از انبیاء به امت اسلامی #منتقل میشود؛ وظایفی که در امتها و دورانهای گذشته، فقط و فقط بر دوش انبیاء بوده است. ایشان این #انتقال_وظیفه را لازمه تکامل تاریخ و بلوغ و رشد جامعه دینی میداند.
به عقیده ایشان که بلوغ و رشد فکری اجتماعی جامعه دینی، در چهار موضع خود را نشان داده است: 👇
" بلوغ و رشد فكرى اجتماعى بشر در ختم نبوّت نقش دارد و اين نقش در چند جهت است:
➖ 1. كتاب آسمانىاش را خالى از تحريف نگه داشته است.
➖ 2. به مرحلهاى رسيده كه برنامه تكاملى خويش را نه منزل به منزل و مرحله به مرحله بلكه يكجا تحويل بگيرد و استفاده نمايد.
➖ 3. بلوغ فكرى و رشد اجتماعىاش به او اجازه مىدهد كه ترويج و تبليغ و اقامه دين و امر به معروف و نهى از منكر را خود بر عهده بگيرد، نياز به پيامبران تبليغى كه مروّج و مبلّغ شريعت پيامبران صاحب شريعت بودهاند، به اين وسيله رفع شده است. اين نياز را علماى و صلحاى امّت رفع مىكنند.
➖ 4. از نظر رشد فكرى به جايى رسيده كه مىتواند در پرتو «اجتهاد» كلّيات وحى را تفسير و توجيه نمايد و در شرايط مختلف مكانى و متغيّر زمانى هر موردى را به اصل مربوط ارجاع دهد. اين مهم را نيز علماى امّت انجام مىدهند.
روشن گشت كه معنى ختم نبوّت اين نيست كه نياز بشر به تعليمات الهى و تبليغاتى كه از راه وحى رسيده رفع شده و چون بشر در اثر بلوغ و رشد فكرى نيازى به اين تعليمات ندارد نبوّت پايان يافت، خير، ابدا، نياز به وحى جديد و تجديد نبوّتها رفع شده نه نياز به دين و تعليمات الهى. " (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج2، ص: 186)
🔹 شهید مطهری #اولین_وظیفهای را که در اثر دین اسلام به خاطر #تکامل_شعور_اجتماعی به عهده امت گذاشته شده، مسئولیت #دعوت و #تبلیغ و #ارشاد و #مبارزه_با_تحریفها_و_بدعتها میداند: 👇
" #اوّلين_پستى كه در دوره خاتميّت از پيامبران به عالمان انتقال مىيابد پست دعوت و تبليغ و ارشاد و مبارزه با تحريفها و بدعتهاست. توده بشر در همه دورهها نيازمند به دعوت و ارشاد است. قرآن با كمال صراحت اين وظيفه را بر عهده گروهى از خود امّت مىگذارد:
وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر. (آل عمران/ 104) (همان(ختم نبوت)، ج3، ص: 196)
🔹به نظر می رسد مبنای شهید مطهری در تکامل تاریخ و پیامدهای آن میتواند پایگاه قابل توجهی در تحلیل #عصر_غیبت و واگذار شدن مسئولیتهای بیشتری از معصومین علیهم السلام به عهده علمای شیعه و همچنین #عصر_انقلاب_اسلامی و متوجه شدن امر حکومت و رهبریِ مستقیم جامعه به فقهای شیعه، قرار گیرد.
#یادداشت_دهم_شهید_مطهری
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#هماندیشیها
#تکامل_تاریخ
#انقلاب_اسلامی
#عصر_غیبت
#شهید_مرتضی_مطهری
❇️تاریخ نگارش:1399/2/19
https://eitaa.com/alimohammadi1389
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
💢اندر باب ولایت، عقلانیت و کرونا ... 💢
حاشیهای بر فرمایشات امروز مقام معظم رهبری خطاب به ستاد ملی کرونا (99/2/21)
🔹خداوند سایه #ولایت را بر سر جامعه مستدام بدارد..
🔹در مواجهه با مسئلهی کرونا و کارشناسی پزشکی، در این ایامِ دو سه ماهه، در فضای حوزههای علمیه، #دو_جریان_فکری بیشترین بروز و ظهور را داشتهاند؛
1️⃣ یک جریان #طیف_فقاهت_متداول که کار فقیه را #حکمشناسی و کار کارشناسان را #موضوعشناسی قلمداد میکند و با #صدور_پیشینی_احکامِ دو عنوان مبتلاء به #خوف_خطر و #احتمال_ضرر_و_اضرار، کار خود را تمام شده تلقی کرده و عملاً با واگذاری #تعیین_مصداقِ این عناوین به کارشناسان، عرصه مدیریت عینی جامعه را علی الاطلاق به پزشکان و اقتصاددانان و ... واگذار نموده است و هر از چندگاهی متواضعانه و از سر تکلیف، تبعیت تام و بیقید و شرط خود را از موضوعشناسی کارشناسی کشور اعلام میدارد.
2️⃣جریان دوم، جریان #نوظهوری است که اساساً کارشناسی پزشکی موجود را سراسر باطل میداند و عمدتاً با سیاسی دانستن کارشناسی موجود، آن را #ضد_عقل قلمداد میکند و با برجستهسازی دوگانه #طب_مدرن و #طب_اسلامی (و در یک درجه ضعیفتر طب سنتی)، بدون اینکه دغدغهی چندانی در #ثبت_اجتماعی خود به مثابه یک #دانش داشته باشد، خود را هم حکمشناس و هم موضوعشناس معرفی میکند. لذا با ایستادن در #نقطه_وحدت_و_جمع حکمشناسی و موضوعشناسی ، جایی برای نقش آفرینی کارشناسی پزشکی موجود باقی نمیگذارد.
⏪ ولی امروز #ولایت_فقیه، در میانهی این #اطلاقنگریها در خصوص حکمشناسی و موضوعشناسی (تکفیک مطلق و وحدت مطلق) ایستاد و در عین رعایت #حریم_عقلانیت_موضوعشناسی_کشور، از #منظرِ_مبانی_شامل_و_بالادستی، #قیودی را به کارشناسی مدرن زدند و از مسئولین خواستند که کارشناسانی را به کارگیرند که به چنین قیودی #باور دارند.
🔹به نظر حقیر تنها راه #ارتقاء_عقلانیت_کشور همین است و اگر حوزه علمیه و صاحبنظران فقه حکومتی و علوم انسانی اسلامی، ایدههای قدرتمند و کارآمدی برای تمشیت و تدبیر امور کشور دارند ـ که البته دارند ـ باید بدانند که وضعیتِ ما در خصوص اصلاح عقلانیت جاری و ساری در عینیت انقلاب اسلامی، مانند #تعمیر_هواپیمای_در_حال_پرواز است و به میزانی که عقلانیتهای دینی بارور شود و بتواند اقتضائات خود را در خصوص #اکنون_عقلانیتورزی_کشور منقح کند، میتواند #قیودی_معقول_و_جامعهپذیر بر عقلانیتِ #التقاطی کشور بزند و به تدریج زمینه خلوص و عبور آن را از عقلانیت مدرن، به سمت عقلانیتِ دینیِ کاربردیِ نابتر #ریلگذاری کند. این مسیر اگر خوب تبیین شود، #جمعِ_سالم میان #مبناگرایی_در_اندیشه و رعایت الزامات #تقوم_عقلانیت_و_جامعه است.
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#ولایت_فقیه
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#هماندیشیها
#تمدن_نوین_اسلامی
#کرونا
❇️تاریخ نگارش:1399/2/21
https://eitaa.com/alimohammadi1389
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
💢اضلاع مأموریت تمدنی حوزههای علمیه💢 صحفه 1 از 2
🔹3 اردیبهشت امسال در نشستی که به همت «گروه حوزه و روحانیت» (وابسته به مرکز مطالعات راهبردی حوزه) و پیگیری مجدانه و مخلصانه برادر عزیزم آقای عبدالحسین مشکانی برگزار گردید، تلاش کردم مأموریتهای حوزه علمیه در قِبال انقلاب اسلامی را صورتبندی و منظم کنم که خلاصهی آن تقدیم میشود:👇
🔹با توجه به افق حرکت انقلاب اسلامی و پیدایش عصر جدیدِ تمدنی اسلام، ضروری است که #مأموریت_حوزه_های_عملیه، متناسب با سطح و گستره مأموریت انقلاب اسلامی بازخوانی گردد. از اینرو بازخوانی مأموریت حوزههای علمیه، از بستر فهم #اضلاعِ رقابت جدی انقلاب اسلامی و جریان استکبار جهانی، در مقیاس تمدنی عبور می کند.
🔹اضلاع تهاجم تمدن غرب🔹
اضلاع نزاع تمدنی انقلاب اسلامی با تمدن مدرن را می توان در #سه_ضلع زیر ترسیم نمود:
➖ ضلع اول؛ هجمه تمدن مدرن به #عموم_مردم و مدیریت حساسیتها و تغییر ذائقه عمومی ملت، از طریق برانگیختن قوای حسی و تخیلی بشر به تعلق بیشتر به لذات و آثار مادی است. در این ضلع، اصلیترین ابزار اقامه اخلاق رذیله توسط تمدن مدرن، دو مقوله بسیار مهم #تکنولوژی و #هنر است که اولی قوای حسی و دومی قوه تخیل انسانها را تسخیر میکند و از این طریق، مکانیزم ایجاد و ارضاء نیاز جامعه را مدیریت میکنند.
➖ضلع دوم؛ هجمه تمدن مدرن به #نهاد_علم_و_عقلانیت، از طریق سیطره مبانی و روش تحقق سکولار در عرصه پژوهش و اندیشهورزی و اختلال در بنیانهای نظری فرهیختگان و نخبگان کشور است.
➖ ضلع سوم: هجمه تمدن مدرن به #نهاد_سیاست_و_تدبیر_جامعه است. این مهم نیز از طریق 1ـ فراهم آوردن بسترهای دنیاگرایی و فساد اخلاقی ایشان و همچنین 2ـ اختلال در دستگاه محاسبه و هزینه و فایده آنها، با خنثی معرفی کردن مدلهای تصمیمگیری و برنامهریزی، در کنار جهانی و خیرخواهانه وانمود کردن سیاستها و راهکارهای سازمانهای بین المللی صورت میپذیرد.
🔹اضلاع مأموریت تمدنی حوزههای علمیه 🔹
➖ ضلع اول
در ضلع اول، حوزه علمیه باید از حساسیتهای ارزشی و ذائقههای معنوی عموم مردم در این جنگ فرهنگی ـ تمدنی محافظت کند. این محافظت و مقاومسازی هم محقق نخواهد شد، مگر از طریق #سازماندهی عموم مردم در #فناوریهای_اجتماعیِ اسلامی ـ انقلابی.
توضیح اینکه اکنون، محافظت از ذائقه عمومی مردم صرفاً با منبر و توصیههای اخلاقی امکانپذیر نیست، چرا در حال حاضر جریان رقیب با دو ابزار هنر و تکنولوژی و برانگیختن افراد به مشارکت و تعامل در پلتفرمهای رفتاری خود، اخلاق رذیله و حساسیتهای ضد فطری مدنظر خود را اقامه و نهادینه می کند. ایستادگی در برابر چنین هجمهی فرهنگی پیچیدهای جز از طریق احیاء و نهادینهسازی فناوریهای اجتماعیِ اسلام و انقلاب اسلامی میسور نیست. مطالعه گذشته 40 ساله انقلاب اسلامی نیز گواه این مطلب است که بخش وسیعی از ماندگاری و عمقیابی ارزشهای الهی در جامعه انقلابی ایران، مرهون حضور و مشارکت مردم در فناوریهای اجتماعی به مانند «هیآت مذهبی»، «ساز و کارهای روزانه مسجدی»، «راهیان نور»، «اهتمام به حج بیتالله الحرام و زیارت مشاهد مشرفه»، ««حضور در مراسمات مذهبی مانند اعتکاف و احیاء شبهای قدر»، «راهپیماییهای 22 بهمن، روز قدس و ...»، «مشارکت در خیرّات و مبرّات» و دهها فناوری اجتماعی دیگر است. #مشارکت و #توسعه_اختیارات و #آزادی فراهم آمده در این فناوریهای اجتماعی، مهمترین عامل احیاء و ماندگاری ذائقه معنوی و ارزشی عموم مردم، مبتنی بر عنصر #اقناع میباشد. در این مرحله لازم است که #هنر_انقلابی و #تکنولوژیهای_بومی کاملاً در خدمت چنین راهبردی قرار گیرند تا #مکانیزم_ایجاد_و_ارضای_نیاز تا حدی در کنترل فرهنگ اسلامی انقلابی قرار گیرد.
➖ضلع دوم
در ضلع دوم، حوزه علمیه باید از نهادینه شدن تئوریهای عقیم و پوسیده مادی در مراکز آموزشی و تحقیقاتی کشور جلوگیری کند و با «پرورش روحیه خودباوری، خلاقیت و نقادی اصولی»، و «آموزش عمیق و کاربردی مبانی دینی»، زمینه مواجهه علمی اندیشمندان با تئوریهای جریان رقیب را فراهم آورد.
نکته حائز اهمیت در این ضلع از مسئولیت حوزه علمیه این است که حوزه علمیه، نباید خود را فقط موظف به تولید مبانی و بنیانهای فکری بداند و خود را از #نحوهی_جریان این مبانی و ارزشهای دینی، در عرصهی #دانشهای_کاربردی (معادلات کاربردی) و همچنین عرصهی #مدلهای_اجرایی (الگوهای سیاستگذاری و برنامهریزی) منعزل بداند. بلکه میبایست حوزه علمیه، خود را متعهد به هدایت و نظارت نحوهی جریان ارزشها در دانشها و مدلها بداند و بر درستی این فرآیند، تحفظ نماید و در ضمن یک الگوی جامع تولید علم و اصل قرار دادن #تفاهم_نخبگانی، نسبتِ علوم حوزوی، دانشگاهی و کارشناسی اجرایی را منقح کند.
#ادامه از
💢اضلاع مأموریت تمدنی حوزههای علمیه💢 صحفه 2 از 2
➖ ضلع سوم
در ضلع سوم، حوزههای علمیه لازم است که سه شاخصه #معنویت، #عقلانیت و #عدالت را از حاکمیت و نهادهای تصمیمگیر مطالبه نماید. این مطالبهگری نیز ضرورتاً میبایست از پایگاه دو ضلع قبلی به صورت #توأمان صورت گیرد.
▪️از پایگاه ضلع دوم یعنی نهاد علم، حوزه علمیه باید #رصد_و_نظارت_علمی خود را بر تئوریهای حاکم بر تصمیمگیری مسئولین در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی، انتظامی، اجتماعی و ... اعمال کنند و دائم #اسلامیت، #عقلانیت و #کارآمدیِ تئوریهای پشتیبان دستگاههای حاکمیتی را احراز نماید و در صورت سیطره تئوریهای غلط مادی بر دستگاه محاسبه مدیران، به صورت علمی نسبت به آن نقادی و افشاگری کند.
▪️از پایگاه ضلع اول یعنی عموم مردم، حوزه علمیه میبایست فناوری اجتماعی مطالبهگری از حاکمیت و دستگاه های #تقنینی، #قضایی و #اجرایی را طراحی و نهادینه کند. نهادینهسازی فناوری اجتماعیِ مطالبه گری همانطور که گفته شد هم موجب احیاء ذائقه ارزشی و معنوی و روحیه عدالتطلبی عموم مردم میشود و هم فضای فرهنگی و مطالبهگری عموم مردم به مانند اتمسفری، نوع شعارها، سیاستگذاریها و اقدامات مسئولین نهادهای حاکمیتی و در یک کلمه #فرهنگ_مدیران را جهت و سمت و سو میدهد.
🔹 باید توجه داشت که عدم طراحی و نهادینه کردن فناوریهایی اسلامی و انقلابی در عرصهی مبارزه با #ظلم و #فساد و #تبعیضِ دستگاههای حاکمیتی، موجب شده که انگیزه و انرژی بسیار فراوان جامعه انقلابی در عدالتطلبی و پرسشگری، تا حد زیادی سرخورده شود که این مسئله هم به ضرر عموم مردم تمام شده است و هم نهادهای حاکمیتی و تصمیم گیری؛ گو اینکه عدم طراحی این #فناوریهای_تعاملی_مردم_و_نهاد_علم، در انتقال نیازمندی اصیل و دارای اولویت عموم مردم به نهاد علم و پژوهش کشور، موجب گردیده که صورت مسئلههای فکری و پژوهشی نهاد علم، به نیازهای فعال و اصیل جامعه نوپای انقلابی گره نخورد و تبعاً، در مقابل نیز، نهادهای علمی کشور در نگاه مردم، نهادهایی بیخاصیت و بیمصرف قلمداد گردند.
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلابی
#حوزههای_علمیه
#هماندیشیها
❇️تاریخ نگارش:1399/2/23
https://eitaa.com/alimohammadi1389
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
🔹و نكته اين است كه ليلة القدر مىگويند نه يوم القدر. در دل تاريكىها و در بطن حادثهها است كه تو بايد طرح فردا را بريزى و در طلوع فجر، همراه فرشتههاى نازل شب قدم بردارى.
🔹اشتباه ما اين است كه در شبمان كارى نمىكنيم و در شكم گرفتارىها و ظلمتها، يا تسليم تاريكى مىشويم و يا مرثيه خوان ظلمت. و اين فاجعه را در طلوع فجر مىفهميم كه هيچ كارى نكردهايم و هيچ طرحى نريختهايم. و تا دست به كار شويم و طرحى بريزيم، هزار مانع بر سر راهمان مىگذارند و هزار درگيرى برايمان ايجاد مىكنند و تا بخواهيم حركت كنيم به غروب رسيدهايم و دوباره گرفتار شب شدهايم.
🔹 اين است كه در شب طرح مىريزند و اين است كه شب را، قدر مىدانند، شب را. و اين است كه يك شب طرح، يك شب قدر، از هزار ماه بىتقدير بهتر است.
♦️استاد علی صفایی حائری / تطهير با جارى قرآن
💢من آن روز خورده شدم که گاو سفید خورده شد! 💢
▪️ رائفیپور و حامد کاشانی و محمود کریمی و الان مهدی رسولی ... (إلی آخر)
🔹جریان رسانهای مقابل، علیرغم اینکه راهبردی کلی و بلندمدت دارد، ولی راهبرد بلندمدت خود را نه به صورت انتزاعی، بلکه با انباشت عملیاتهای خُرد و استمرار پیوستاریِ نقطههای جزئی، محقق میسازد.
🔹تخریب و ترور شخصیتِ افراد مؤثر جبهه فکری، هنری و فرهنگی انقلاب اسلامی سالهاست در دستور کار قرار دارد. این راهبرد بلندمدت، در این سالها همواره بر روی یک دو شخصیت مؤثر، پیوسته برقرار بوده و ریزش سرمایههای اجتماعی جبهه انقلاب اسلامی و بیاعتمادی عمومی مردم نسبت به افراد موثر آن را دنبال کرده است.
🔹این در حالی است که متأسفانه به خاطر همین آشکار نبودن این راهبرد به صورت یک #امر_کلی و #تابلودار، حساسیت سایر افراد جبهه انقلاب اسلامی را برنیانگیخته است. شاید در ذهنیت سایر افراد این جبهه این است که اعتبار و عزت جبهه چیزی #ورای انسانها و افراد است و نباید آبروی این جبهه، خرج دفاع از افراد شود! البته پیچیدگی کار آنجایی است که عمده این تخریبها بعد از اشتباه این افراد و یا یک بازی رسانهای کثیف شروع میشود و همین، عزم و انگیزه سایر افراد در حمایت همهجانبه را سست میکند...
🔹هنوز باور نکردهایم تخریبهای آقایان مصباح یزدی، پناهیان، کچوییان، شهریار زرشناس، عباسی، خسروپناه، میرباقری، حائری شیرازی، صدیقی، حاج منصور ارضی، محمود کریمی و دهها مورد دیگر و جدیداً رائفیپور و حامد کاشانی و مهدی رسولی؛ پروژهای است هوشمند که اگر جبهه انقلاب اسلامی قدرت مواجهه #بهجا و #بهموقع نداشته باشد، در مدتی نه طولانی، چیزی برایش باقی نمی ماند و البته نوبت بقیه نیز خواهد رسید!🤔
و صد البته مرز این حمایت و دفاع با #قبیلهگرایی و #حزبگرایی باید مشخص و منقح شود...
🔹حقیر یک بار خدمت یکی از اساتید عرض کردم که وضعیت امروز مانند #ضرب المثلِ «من آن روز خورده شدم که گاو سفید خورده شد» است!👇
➖ در دشتی سه گاو بودند که در همهی معرکهها پشت هم در می آمدند و از اینرو، شیر گرسنه آن اطراف نمیتوانست آنها را شکار کند.
در یکی از روزها شیر پیش قویترین گاو رفت و گفت: من تعجب می کنم که تو با این گاوها دم خوری؛ از قدرت و هیکل تو برمی آید که گاو سادهای نیستی و #شیر_گاوی و لذا بهتر است با هم باشیم.
اینطوری باعث شد که گاو بزرگ، حمایتش را از گاو سفید و لاغر بردارد و شیر بتواند آن را شکار کند. بعد از مدتی گاو دوم را هم شیر با همین ترفند، شکار کرد و خورد و چون گرسنه شد، به سراغ گاو برزگ آمد و گفت: امروز روز خورده شدن توست.
و گاو بزرگ جواب داد: من آن روز خورده شدم که گاو سفید خورده شد!!
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#هماندیشیها
❇️تاریخ نگارش:1399/2/25
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
💢#بدسلیقگی در دوگانهسازی ولایتیها ـ عدالتیها💢
🔹از عجایب این چندوقته جبهه فکری انقلاب اسلامی، دمیدن در دوگانه ولایت و عدالت است. این دوگانه سازی که در آستانه شهادت مولی الموحدین علی بن ابیطالب علیه السلام دوباره در آن دمیده شد، در خوشبینانهترین حالت، بدترین نوع بدسلیقگی است.
🔹دست کشیدن از شعار عدالت، توسط جریان جریان حزب اللهی و انقلابی به همان قدر خطرناک است که برافراشتن شعار عدالت، بدون ولایت.
بنده نیز مانند بسیاری از دوستان، معتقدم که برخی جریانهای مدعی عدالتطلبی، دارای ضعف بنیان فکری و برخی معدود دیگر نیز دارای انحراف فکریاند، ولی این مسئله به هیچوجه توجیه کنندهی دمیدن در دوگانه ولایت و عدالت و تشدید صفبندی ولایتیها و عدالتیها نیست.
◀️ این دو معنا از یکدیگر در اندیشه ناب دینی #تفکیکناپذیرند.
🔹مرحوم استادِ شهید #مرتضی_مطهری، پذیرش همعرض بودن این دو شعار را برای حرکت انبیاء، #شرک_لایُغفَر برمیشمارد. ایشان #در_جامعه_بودن را شرط بروز استعدادهای معنوی و ارزشهای اخلاقی انسان میداند و معتقد است که #عدالت اجتماعی، مساوق تکوّن جامعه است و جامعه با برخورداری از حداقل عدالت اجتماعی موجودیت مییابد و ارتقاء عدالت اجتماعی در آن، به معنای جامعهتر شدنِ آن جامعه است که بستر بروز استعدادهای معنوی و ارزشهای اخلاقی بیشتری را فراهم می کند. (ر.ک مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (فلسفه تاريخ(1 - 4))، ج15،، ص742 تا 748)
🔹مرحوم استاد #سیدمنیرالدین_حسینی، عدالت را تناسبات ولایت می دانست و معتقد بود که #عدالت، مهمترین وصف ساختارها و نظامات اجتماعی الهی است، همانطور که #ظلم و محرومیت و به استضعاف کشیدن، وصف لاینفک ساختارهای اجتماعی استکباری و از شئون اجتنابناپذیر ولایت اولیای باطل در جامعه است. ایشان عدالت را در سه سطح توسعه، کلان و خرد مورد بررسی قرار میداد:👇
➖ عدالت در سطح توسعه؛ به معنای تکامل نیازمندیهای اجتماعی،
➖عدالت در سطح کلان؛ به معنای توازن توانمندیهای اجتماعی
➖و عدالت در سطح خرد، به معنای حداکثر بهرهوری نظامات اجتماعی است.
در ادامه ایشان
➖ حاصل عدالت در سطح توسعه را #صیانت_جامعه_اسلامی و کاهش آسیبپذیری آن در برابر خطرات جریان کفار و مشرکین،
➖ حاصل عدالت در سطح کلان را #تکامل_انضباط و #تعیّن_تقوای_اجتماعی
➖ و حاصل عدالت در سطح خرد را #تکامل_قسط و #اعتماد_اجتماعی میدانست. (ر.ک دوره پژوهشی استراتژی امنیت ملی، 1376، جلسه7)
🔹این جداییناپذیری میان عدالت و مفاهیم بنیادینی مانند توحید و ولایت، تقریرهای دیگری نیز در لسان بزرگانی از فارابی و خواجه نصیرالدین گرفته تا شیخ فضل الله و میرزای نائینی و مرحوم علامه طباطبایی و حضرت امام ره و حضرت آقا دامت برکاته دارد که به هیچ وجه با تشدید دوگانه #ولایتیها و #عدالتیها سازگار نیست.
🔹علاوه براین،
سیره عملی مقام معظم رهبری را هم اگر در مواجهه با شعار اصولگرایی توسط یک جریان و شعار اصلاح طلبی توسط جریان دیگر و جعل اصطلاح «اصولگراییِ اصطلاحطلبانه» رصد کنیم، گواه بر غلط بودن پذیرش این دوگانه سازیهاست.
🔹همچنین نمونه بارز بیان حضرت آقا در مواجهه با این دوگانهسازیها، فرمایشات ایشان در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۴ به جریان #بیداری_اسلامی در خصوص مواجهه با اصطلاحات دوگانه ای است که در برابر این جریان منطقهای قرار میگیرد: 👇
"کلمات را #دوباره و #بهدقت تعریف کنید.
«دموکرات بودن» اگر به معنای مردمی بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموکرات باشید؛ و اگر به معنای افتادن به دام لیبرال دموکراسی درجهی دوم و تقلیدی باشد، هیچ یک دموکرات نباشید.
«سلفیگری» اگر به معنای اصولگرائی در کتاب و سنت و وفاداری به ارزشهای اصیل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احیاء شریعت و نفی غربزدگی باشد، همگی سلفی باشید؛ و اگر به معنای تعصب و تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی ترجمه شود، با نوگرائی و سماحت و عقلانیت - که ارکان تفکر و تمدن اسلامیاند - سازگار نخواهد بود و خود باعث ترویج سکولاریزم و بیدینی خواهد شد.
#ولایت_و_عدالت
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#هماندیشیها
❇️تاریخ نگارش:1399/2/29
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢جامعهی متفکر💢
شاید اگر از ابتدا مسئله #تفکر را بیشتر جدی می گرفتیم و تعقل و تفکر افراد جامعه را یک #ضرورت قلمداد می کردیم، امروز این فرمایشات آیتالله شهید بهشتی برایمان اینقدر عجیب نبود.
🔹جامعهای که مُعتقَداتاش را خود اندیشیده است، نه دچار #تحجر میشود و نه دچار #انفعال. قدر داشتههایش را چون حاصل تلاش خودش است، میداند و در عین حال، چون بر مراحل تکوّن و شکلگیری آنها مُشرف است، فرآیند ارتقاء اعتقاداتش را از انحراف و تقلیل آن باز میشناسد و با #احساس_آزادی و با #اختیار_خود، پای آرمانهایش میایستد.
🔹شاید اگر از اول، مسئله #تفکر را جدی میگرفتیم، قدری پمپاژ #پاسخهای_پیشساخته، از رسانه ملی و نظام آموزش رسمی را کمتر میکردیم و به جای آن، به مقوله #پرسشگری و #شروع_از_مسئله، بیشتر بها میدادیم.
در آن صورت هم شاید، در مقابل اشتباهات فکری دیگران #سعه_صدر بیشتری مییافتیم و حتی اشتباهات دیگران را به عنوان زمینهای برای گفتگو، تفاهم و اصلاحگری، بیشتر قدر میدانستیم.
🔹 احتمالاً برای ما عجیب خواهد بود که بدانیم حضرت آقا به عنوان یک روحانی شیعی، عبارت زیر را بر روی تراکت تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری چاپ نموده است:👇
"حکومت اسلامی، آن حکومتی است که مردم را به فکر کردن دعوت میکند و هدایت ذهن مردم را برعهده میگیرد."
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢هیچ جامعهای بدون #اعتقاد نمیتواند استمرار یابد💢
🔹چندی پیش کلیپی از آفای سیدمصطفی محقق داماد پخش شد که ایشان در آن توصیه داشتند که جامعه بهتر است، به جای #معتقد بودن، #متفکر باشد.
باید توجه کرد که سخنان آقای محقق داماد با فرمایش آیتالله شهید بهشتی ـ که در یادداشت قبلی بدان پرداخته بودم ـ بسیار متفاوت است.
شهید بهشتی حرفش این است که جامعه باید از طریق تفکر به مُعتقدات خود برسد، ولی
حرف آقای محقق داماد این است که جامعه اعتقاد را کنار بگذارد و متفکرانه زندگی کند.
🔹اساس حرف آقای محقق داماد اشکال مبنایی دارد و آن این است که هیچ انسانی بدون مُعتقَدات که بخش ویژه ای از آن، به تعبیر شهید مطهری، #ایدئولوژی است، نمی تواند زندگی کند و تحرکی داشته باشد.
انسان ذاتاً متعلق و وابسته خلق شده است و بدون دلبستگی امکان حرکت ندارد.
🔹بله البته خدای متعال به او اراده داده است که بنا به حکمت بالغه خود، ایمان و کفر بورزد، ولی چه ایمان و چه کفر، هر دو اذعان به وابستگی و تعلق خاصی است و هیچ یک، به معنای بی_تعلقی و نادلبستگی و مُعتقِد نبودن نیست..
🔹دکتر کچویان به این اظهار نظر آقای محقق داماد واکنش نشان داده و جوابیهای نوشته است که آن را به نقل از کانال #مجتمعنا تقدیم میکنم.
جوابیه استاد کچویان را در آدرس زیر بخوانید👇
https://eitaa.com/alimohammadi1389/69
هدایت شده از مجتمعنا
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ فوق اخیرا در فضای مجازی منتشر شده و واکنش هایی را برانگیخته است. دکتر حسین کچویان، عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران، در متن زیر به نقد دیدگاه مطرح شده در این کلیپ پرداخته اند که با اجازه از ایشان، این نقد منتشر می شود.
****
پاسخی به یک نقد اومانیستی علیه اعتقاد و ایمان: وقتی با نفی ایمان حتی تفکر ناممکن میشود
دکتر حسین کچویان
[1 از 4]
با شکلگیری اندیشه تجدد در غرب در قرن هجدهم میلادی گرایشهایی در این اندیشه جاگرفت که در دورههای مختلف بهشکلهای متفاوتی تجدید و طرح میگردد. از این گرایشها گرایش به ایجاد تقابل میان دین و علم یاعقل و ایمان است که برای اولین بارکانت در کتاب دین در محدودۀ عقل تنها آنرا پایهریزی کرد. با اینحال، شکل نادرست این فکر توسط کنت بیان شد که در نظریۀ مراحل سهگانه خود علم و دین را از سنخ آگاهیهای قابل جایگزین دانست که در تاریخ جایگزین هم میگردند. همانطوری که اولین بار ماکس شلر مطرح کرد، خطای آشکار و عمیقاً گمراهکنندهای در فکر کنت وجود داشت که دین و علم را از سنخ واحدی دانسته و تصور میکرد که یکی میتواند جایگزین دیگری گردد. البته کنت مطابق باصطلاح نظریۀ مراحل سه گانه خود دین را به مراحل ابتدایی تاریخ اختصاص داد که بعداً با رشد عقل و عقلانیت توسط علم جایگزین میگردد.