💢طرح اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی
و تجدیدنظر در نسبتِ میان حکمت نظری و حکمت عملی💢
▪️با تقریر دکتر سیدحمید طالبزاده (4)
🔹یکی از مدعیات مهم دکتر طالب زاده، ویرایشی است که معتقد است مرحوم علامه طباطبایی با طرح ادراکات اعتباری، بر فهم مشهور فلاسفه اسلامی از نسبت میان حکمت نظری و حکمت عملی زده است. با توجه به اهمیت این ادعا، این متن به این موضوع اختصاص یافته است.
🔹در قالب 6 محور این ادعا را توضیح میدهم:👇
1️⃣انسان، #اعتبارگری است که بدون اعتبار نمیتواند #علم به مثابه واقعیت خارجی داشته باشد.
2️⃣جریان مدرن نیز به این #اعتبار توجه کرده است و در مسیر تفلسف خود از کانت تا هگل با پیوند ابژکتیویته و سوبژکتیویته توانسته #شرایط_امکان علوم انسانی مدرن به مثابه علمی تاریخی و خودبنیاد را فراهم آورد.
3️⃣مرحوم علامه اولین کسی از فیلسوفان اسلامی است که به اهمیت اعتبارگری و آفرینشگری انسان توجه کرده است و حتی آن را حیطه به عقل نظری نیز سرایت داده است. (توجه شود که معنای حرف ایشان این نیست که انسان مفاهیم حقیقی را نیز اعتبار میکند، بلکه معتقد است که انسان بدون اعتبار نمیتواند با مفاهیم حقیقی خود معامله واقعیت کند که البته این صراحت بحث مرحوم علامه در «اصل متابعت علم» است که ایشان به عنوان یکی از اعتبارات عمومی و قبل الاجتماع بیان کرده است.)
4️⃣طرح اعتباریات مرحوم علامه، یك مقاله در كنار مقالههای دیگر ایشان نیست، بلكه صورتی است كه میتوان تحت آن عنوان، علامه طباطبایی را فیلسوف اعتباریات نامید. این طرح، به وضوح تفکیک قوهی نظری و قوهی عملی در انسان و شرافتِ کمال قوهی نظری بر قوهعملی را که مشهور فلاسفه مسلمان است، به چالش میکشد. همچنین طرح اعتباریات مرحوم علامه، تفکیک حکمت نظری و حکمت عملی که بر پایه حدود ماهوی انسان صورت پذیرفته و کمال انسانی را تابعی از انتقاش صور علمی اشیاء در آن فرض کرده است را نیز رد میکند و از #منظری_وجودی به حکمت عملی و نظری می نگرد.
5️⃣ مرحوم علامه به تبع مرحوم ملاصدرا معتقد است ذهن در مواجهه با جریان وجودی، حدود موجودات را در ضمن مفاهیم ماهوی، حسی و اولی و همچنین انحای موجودات را در ضمن مفاهیم عقلی و ثانوی بر خود متجلی می کند. بنابراین ماهیت صرفاً اعتبار ذهن است و عبارت است از چگونگی حضور موجود خارجی در ظرف شناخت و آگاهی؛ یعنی موجود خارجی که عین وجود است در ظرف شناخت حضولی وذهنی ظاهر می شود و این معنایی بسیار فاخر که حکمت متعالیه کاشف آن بوده است.
6️⃣با این ملاحظات، تجدید نظر علامه طباطبایی در بحث حکمت نظری و عملی نمایانتر می شود. هویت انسانی جز وجود خارج او نیست. انسان را نمیتوان ماهیت نوعی دانست که در بعضی افراد نوع خود به حد تام می رسد، بلکه وجود خاص انسانی، «وجودی رو به تمامیت» است و حکمت نظری و عملی در نسبتِ با تمامیت معنا پیدا میکند. اگر «وجود رو به تمامیت»، امتداد وجود متصرف و هویت توسیعی خود را در افق دنیا و نشأه أُولی بفهمد، در این صورت، فهم او از جهان هستی و معنای حُسن و قبح و اخلاق و سیاست و ادراکات اعتباری یکطور است و اگر آن را افق نشأه ثانی (که باطن جهان است) بفهمند، طور دیگر است. کمال نهایی انسان در علوم نظری یا ارتسام حدود وجودی جهان در ذهن نیست که روز جزا پرده از سرّ آن بیفتد و انسان را به بهجت و فرحتی بیکران برساند، بلکه انسان در سیر خاص وجود خود، هر لحظه #فعلیتی تازه پیدا می کند و علوم نظری اعم از حقیقی و اعتباری، افق پیشروی او را روشن می کند. در این نگاه، فعلیت انسان، تبدیل به امری #وجودی، #متدرج و #زمانی (تاریخی) میگردد.
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#علوم_انسانی_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/6/31
https://eitaa.com/alimohammadi1389/160