eitaa logo
علی محمد مودب (اشعار و آثار
670 دنبال‌کننده
111 عکس
53 ویدیو
5 فایل
شعر 💢 کانال رسمی علی محمد مؤدب 💢 ارتباط با ادمین 🆔 صفحه رسمی اینستاگرام : http://instagram.com/alimohammadmoaddab 🆔 وبسایت : 🌐 https://ammoaddab.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
. این روزها همه از گفتگو حرف می‌زنند، گفتگوی صحیح اما شرایطی دارد و ظرفیتهایی می‌طلبد، همه به دنبال طراحی سازو کارهایی هستند که گفتگو را ممکن کند. اگر با خودمان تعارف نداریم و اگر به دنبال اوهام نیستیم، یکی از در دسترس‌ترین میزهای همیشه آماده گفتگو ادبیات است. در ادبیات همیشه می‌توان سخن گفت و اتفاقا به خاطر ظرفیت استعاری ادبیات این میز خیلی جنجالی هم نیست و استادیومی نمی‌شود. در میز ادبیات گفتگو بین طیف‌های فرهیخته صورت می‌گیرد و حرفها در فضایی که باید طرح می‌شود. ادبیات میدانی است که به راحتی، ظرفیت آزادی را فراهم می‌کند. ممکن است برخی آزادی‌ها در حوزه‌های اجتماعی تالی فاسد داشته باشند اما ادبیات با ویژگی‌های درونی خودش ساختاری دارد که عملا آزادی بیان را دارد بدون اینکه نیاز باشد از جایی مجوز بگیرد. سعدی در شعر با استفاده از ظرفیت‌های هنری کلمات، مقتدرترین امیران دوران خودش را نقد می‌کند و البته نقد به نحوی است که عوام متوجه نمی‌شوند و خواص ملتفت می‌شوند. این نوع آزادی بیان از امتیازات خاص ادبیات است. اگر در جامعه‌ای گفتمان‌های مختلف بتوانند ادبیات خودشان را تولید کنند بهترین و عالی‌ترین سطح گفتگو میان نخبگان طیف‌های مختلف جامعه همیشه در جریان است و حاکمیت هم می‌تواند در قالب اندیشکده ها و مراکز رصد و پژوهش خودش حرفها را بشنود و تحلیل و ارزیابی کند و بهترین‌هایشان را برگزیند و گفتمان رایج در میدان‌های اصلی اجتماع را با توجه به آنها اصلاح کند. چالش این آزادی شگفت اما این است که برخی از خود ادبیاتی‌ها تحمل صدای مخالف را در ادبیات ندارند. احتمالا آنها معنای ادبیات را به درستی نفهمیده‌اند اما بر روش‌ها و ابزارهایش مسلط شده‌اند. درست است که طبیعی نیست اگر حاکمیت توان خودش را صرف ترویج گفتمان مخالف خودش در ادبیات و هنر کند اما طبیعی هم نیست که همه توان بخش فرهنگی حاکمیت، صرف رصد گفتمان‌های مخالف در ادبیات و هنر شود. حاکمیت باید گفتمان خود را داشته باشد و با همه توان هم بکوشد تا ظرفیت‌هایی را ایجاد کند که گفتمانش زایا و پاینده و در حال خود ارزیابی و رشد باشد اما گاهی بخش فرهنگی حاکمیت با کارشناسی‌های غلط بر رصد منتقد و مخالف و درگیری با آن متمرکز می‌شود. و این آغاز همه آسیبها و بحرانهاست. بارها با کسانی که در جلسات ادبی با حرارت به من گفته اند که در فلان رمان در قالب یک استعاره ادبی حرفهایی زده شده است و نویسنده با این تمهید به گفتمان مورد علاقه ما فحش داده است گفته‌ام که اگر نویسنده که نخبه یک طیف از اجتماع است در قالب اثر هنری اش هم نتواند حرفش را با پوشش استعاره بزند دیگر کجا حرفش را بزند. قاعده زندگی جمعی این است که همه اجزای جامعه زنده‌اند و باید حرفشان را بزنند درست است که بخشی از اجتماع همیشه بخش مسلط است و طبیعتا عرصه های عمومی تر را به خود اختصاص می دهد اما دیگران نباید خفه شوند و باید بتوانند حرف بزنند. وقتی جلوی یک استعاره در یک کتاب هزار نسخه‌ای بایستیم معنا از ساحت ادبیات تنزل می‌کند و به صورتی بی ادبانه و بی آداب و ترتیب در خیابان یا هر جای دیگر در برابر ما رخ نمایان می‌کند.آن دسته از ادبیاتی‌هایی که بحث‌ها و دعواهای ادبی را با ترجمه کردن به زبان اهل سیاست یا با اقسام یارکشی‌ها به فضاهای عمومی می‌برند، بر سر شاخ نشسته اند و بن می‌برند و با تضعیف ادبیات بخواهند یا نخواهند جزو آفرینندگان و مروجان بی‌ادبی هستند! به نقل از روزنامه @alimohammadmoaddab