eitaa logo
علی محمد مودب (اشعار و آثار
688 دنبال‌کننده
103 عکس
43 ویدیو
5 فایل
شعر 💢 کانال رسمی علی محمد مؤدب 💢 ارتباط با ادمین 🆔 صفحه رسمی اینستاگرام : http://instagram.com/alimohammadmoaddab 🆔 وبسایت : 🌐 https://ammoaddab.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
برداشتی از خدایا تو بشنو صدای مرا اجابت تو فرما دعای مرا خدایا ندای مرا گوش کن مرا با خیالت همآغوش کن گریزانم از هر چه غیر از تو من ندارم به غیر از امیدت سخن به زاری تو را صبح و شب خوانده‌ام به سودای پاداش تو مانده‌ام خدایا تو دانای راز منی خبردارِ عجز و نیاز منی ز تشویش و آرامم آگه تویی از آغاز و انجامم آگه تویی چه گویم، تو دانی نهانِ مرا تو گفتار دادی زبانِ مرا دهان وانگشته سخن بشنوی چنین بیم و امّیدِ من بشنوی تویی آن‌که بودِ من از هست توست زیاد و کمِ هر چه، در دست توست نه کس جز تو سود و زیانم دهد خوشا آن‌چه لطف تو آنم دهد! نهان و عیانم به دستان توست نظر کن که تقدیر، فرمان توست چو محروم سازی تو، بی‌روزی ام تو گر بشکنی نیست پیروزی‌ام کجا جز تو بار گناه آورم؟ ز قهرت به مهرت پناه آورم اگر لایق رحمتت نیستم جز امّید بخشایشت چیستم؟ گشایش ز فضل تو یابم مگر ندارم به جز تو امیدی دگر چو در پیشگاهت به جان ایستم به جز فقر در محضرت نیستم تو هستیّ وُ من نیست با بود تو وجودی به جز سایه جود تو مرا آن‌چه شایسته‌ای خوانده‌ای به عفوت مرا پاک پوشانده‌ای چو شد کوچ نزدیک و کارم تباه که غیر از تو شاید که بخشد گناه؟ ز فیضت کنم چاره کار خود گنهکاری‌ام را به اقرار خود ز فرمان‌بری نفس را سوختم که عصیان و طغیانش آموختم پس ای وایِ او گر نبخشایی‌اش خدایا نظر کن به تنهایی‌اش مرا عمر در بحر مهرت گذشت مکن غرق قهرم پس از درگذشت... چگونه کند مردنش ناامید؟ ‏که یک عمر جز نیکی از تو ندید خدایا مرا باز بر عهده گیر ندارم به جز فضل و عفوت گزیر گنهکارم و غرق نادانی‌ام مرا بازگیر از پریشانی‌ام به دنیا چو پوشانده‌ای کرده را به عقبا مگیر از من این پرده را من اینجا هر آنچه بدی کاشتم از احسان تو آبرو داشتم نکردی نهان مرا آشکار تو بر خلق شایسته روزگار مرا زار و رسوای محشر مخواه که می‌ترسم از افتضاح گناه مرا بخششت آرزومند ساخت به دنیا چو احسانت عمری نواخت به جز عجز چیزی نیاورده‌ام بود عفو تو برتر از کرده‌ام خدایا به دیدار خود شاد کن در آن داوری از غم آزاد کن کریما مکن فاش راز مرا مکن‌ رد خدایا نیاز مرا مَبُر رشته آرزوی مرا مَبَر ای خدا آبروی مرا هدایت نمی‌کردی و یاری‌ام چو می‌خواستی عاقبت خواری‌ام امانم نمی‌دادی از هرچه درد شکستم چو می‌خواستی زین نبرد چو رسوایی ام را تو می‌خواستی نه با پرده‌پوشی می‌آراستی ندارم گمان اینکه ردّم کنی ببخشای تا قصه‌ام کم کنی... @alimohammadmoaddab