eitaa logo
کانال رسمی کربلایی علی سلمانی
459 دنبال‌کننده
6 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✔کانال رسمی کربلایی علی سلمانی✔ 🎬فایل های تصویری 🎤فایـل هـای صـوتی 📆اعــلام جــلــســات #استان_هرمزگان 📱 t.me/alisalmani59 📱 sapp.ir/alisalmani59 📱 https://rubika.ir/alisalmani59 📱 instagram.com/alisalmani_official ادمین: @alisalmani1359
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله علوی بروجردی: مرحوم "مناقبی" با "علامه مداح" کاشان منبر می رفتند. در مسیر برگشت در قم به منزل ما آمدند. زنده یاد مناقبی گفتند: "می خواهم خدمت علامه طباطبایی برسم." "علامه مداح" گفت: "من هم می آیم." من هم گفتم: "من هم می آیم." سه نفری راه افتادیم و منزل علامه طباطبایی رفتیم که خدا غریق رحمتشان کند. ایشان تا دید علامه مداح آمده گفت: "دلم می خواهد که روضه ای برای من بخوانی." علامه مداح هم همان طور که نشسته بود شروع به روضه خواندن کرد و اشعاری از ایرج میرزا در مصیبت علی اکبر(ع) خواند. " رسم است هرکه داغ جوان دید دوستان // رافت برند خاطر آن رنج دیده را" ایشان هم گریه می کرد. واقعا هم گریه می کرد؛ یعنی اشک روی محاسنش می ریخت تا به این شعر رسید: " بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد // آتش زدند لانه مرغ پریده را" علامه طباطبایی گفت: "اعد، دوباره بخوان" دوباره خواند، ایشان گریه کردند. باز فرمودند: "اعد"سه چهار بار گفت ک علامه مداح خواند. روضه اش تمام شد. ایشان با همان حال گریه و بکایی که داشت گفت: " حاضر بودم تمام المیزان را می دادم و این شعر را من می گفتم" " بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد // آتش زدند لانه مرغ پریده را" 📚 منبع: نشریه رایحه ؛ فروردین ۹۶ ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان رأفت برند حالت آن داغدیده را یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند تا تقویت شود دل محنت کشیده را یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند تا برکنندش از دل، خار خلیده را القصه هرکس به طریقی ز روی مهر تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را آیا که داد تسلیت خاطر حسین ع چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟ آیا که غم‌گساری و اندُه‌بری نمود لیلای داغدیدۀ محنت‌کشیده را بعد از پسر دل پدر آماج تیغ شد آتش زدند لانۀ مرغ پریده را 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
بنام‌حضرت حق سلام و عرض ادب و احترام دارم خدمت همه ی اعضاء و همراهان محترم اساتید بزرگوار خودم که افتخار این را داریم که در جمع شما خوبان باشیم. با توجه به بررسی های انجام شده و کاستی های مشاهده شده برآن شدیم تا دراین جمع دوستانه و دراین کانال علاوه بر بارگذاری اشعار مناسبتی و سبکها روضه های کاربردی و گوشه هایی از مقاتل نیز به اندازه وسعمان بارگذاری نماییم. لذاتوقع ما از عزیزان همراه این است که: ✔اولا باارسال مطالب مستند دارای مدرک مارا یاری نماینند. ✔دوما با ارسال نظرات و پیشنهادات و انتقادات ما را در جهت اعتلای هدف خدمت به آستان مقدس آل الله یاری نمایید. حقیر کمترین بالاترین افتخارم نوکری همه شما ذاکران و نوکران اهل بیت علیه السلام است . عزیزانی که زمان و توان یاری دارند ما را یاری کنند تا ان شاء الله با توجهات و نگاه خاصه خود اهل بیت علیه السلام بتوانیم حق مطلب را بیان نماییم. ♻️منتظر یاری همه ی شما عزیزان هستیم. خاک پایتان کربلایی علی سلمانی
زیارت آل یاسین.m4a
15.44M
🔻گزارش صوتی 🎤 کربلایی علی سلمانی 🔊 📆جمعه ۱۴خرداد ماه۱۴۰۰ 🕌مسجد غدیر گلشهر بندرعباس ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
رجز خوانی.m4a
13.94M
🔻گزارش صوتی 🎤 کربلایی علی سلمانی 🔊 📆جمعه ۱۴خرداد ماه۱۴۰۰ 🕌مسجد غدیر گلشهر بندرعباس ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
هرچه از درد و بلا بر سر حیدر افتاد داد بیداد که یک روز به جعفر افتاد یا رب این شعله چرا ول کن این طایفه نیست؟! باز از خیمه گذشت و روی این در افتاد وضویش خورد به هم بس که تکانش دادند سر سجاده خود با دل مضطر افتاد با عصا هم بدود باز زمین می افتد بی عصا رفت و به هر کوچه مکرر افتاد پس کجایند دراین واقعه شاگردانش؟ پیش چشمان همه حرمت منبر افتاد تا زمین خورد صدا زد ز جگر وا اماه پشت در یاد زمین خوردن مادر افتاد مادرش خورد زمین خورد زمین خورد زمین جلوی چشم علی فاطمه با سر افتاد فضه امد کمکش ورنه مصیبت میشد فضه با دیدن او پهلوی کوثر افتاد گریه غربت زن قاتل شوهر باشد پس عجب نیست بگوییم که حیدر افتاد آخر روضه ما حرف حسین است حسین دشنه با حنجر خشکیده ی او در افتاد ولی الله به یک ضربه تنش برگشته گذر شمر به این ناحیه اخر افتاد کینه اش با دوسه تا ضربه به پایان نرسید انقدر زد روی تل یکسره خواهر افتاد بانوک چکمه تنش این سو وآن سو می شد بانوک نیزه سرش این ور و آن ور افتاد آنکه درسجده فقط پای خدا می افتاد وقت قتل علی اکبر شد و بدتر افتاد 🔸️شاعر: ؟؟؟؟ ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
شب بی تابی زهراست بیا ناله کنیم همه جا ما‌تم وغوغاست بیا ناله کنیم شیعیان شام عزای گل زهرا شده است باز پژمرده گل گلشن طاها شده است ششمین نخل ولاکشته ی اعدا شده است دل، غمین از غم آقاست بیا ناله کنیم شب بی تابی زهراست بیا ناله کنیم همه جا ما‌تم وغوغاست بیا ناله کنیم ای بقیع ای که به دل داغ مکرّر داری در برِ خویش عزیزانِ پیمبر داری لاله و یاسمن و سرو و صنوبر داری غصّه ای در تو هویداست بیا ناله کنیم شب بی تابی زهراست بیا ناله کنیم همه جا ما‌تم وغوغاست بیا ناله کنیم ظلمِ منصور عجب بر دلِ ما آتش زد نیمه شب خانه ی سلطان هدی آتش زد زهرِ کین ، بر دلِ شاه دوسرا آتش زد بین حجره تک و تنهاست بیا ناله کنیم شب بی تابی زهراست بیا ناله کنیم همه جا ما‌تم وغوغاست بیا ناله کنیم در مدینه پسری بهر پدر می نالد حضرت موسی جعفر ز جگر می نالد ((هادی)) غمزده با دیده ی تر می نالد داغدارِ غمِ مولاست بیا ناله کنی شب بی تابی زهراست بیا ناله کنیم همه جا ما‌تم وغوغاست بیا ناله کنیم 🔸️شاعر: ؟؟؟ ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است هواي شعر براي بقيع دلگير است نفس كشيدن بين غبارها سخت است سرودن از حرم بي مزارها سخت است چگونه شعر بگويد دلي كه مي گيرد الا بقيع! چرا شاعرت نمي ميرد قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است در آستان رضا آشيانه داشته است چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش به راحتي بنشيند ميان ايوانش ولي بقيع، بهشتي ست با چهار مزار بقيع مژده سالي ست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبر غريب از چهارده معصوم فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام به يك سلام شوي زائر چهار امام ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز سلام از عمق دل ديده اي كه پُر ابر است به مادري كه بدون حرم نه بي قبر است اگر سلام تو آتش به سينه ات افروخت از آن دري ست كه روزي ميان آتش سوخت مرا ببخش! نمي خواهم آتشت بزنم چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم ز هرُم شعله ي در ياس را كه پژمردند در آن هجوم علي را به ريسمان بردند ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود از آن غروب غم انگير چند سال كذشت كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت مدينه همدم اندوه دودمان علي ست و باز شاهد مردي ز خاندان علي ست... ...كه باز آمده آتش در آستانه ي او هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند تصورش چقدر سخت مي شود اي واي بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي كسي نگفت مگر پيرمرد بردن داشت؟! تن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟! ميان گريه ي آرام او بلند نخند به دست بي رمقش لااقل طناب مبند ميان سينه ي او روضه ي مدينه به پاست طنين روضه اش از واي مادرش پيداست عزيز فاطمه را بي اراده مي بردند همه سواره و او را پياده مي بردند دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود به ني مقابل چشمش سر بريده نبود اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
خلوتم پر شده از خلوت ایوان بقیع مثل شمعی شده ام بین شبستان بقیع برسانید کمی تربت ویران بقیع که شوم زائر آن زائر پنهان بقیع صبح صادق خبر از گمشده ام می آید مست زهرا شده ام بوی حرم می آید رونقِ اشک سحر بر سر سجاده دعاست حلقه بر گوش شما بودن من کار خداست فاطمی بودن ما خیر دعاهای شماست نوکر خانهء تان سینه زن کرببلاست آمدم در بزنم، زود جوابم نکنی نام زهرا به لبم هست عذابم نکنی جهل با جذبهء نور تو در آمد از چاه ماه شبهای منی و ز تو دستم کوتاه با نگاه تو مشخص شده راه از بیراه منبرت چیست بجز ذکر اباعبدالله توکهنسال ترین مرجع دینی آقا بازهم روضه بخوان، خیر ببینی آقا سنگ این قوم شکست آینهء هفتم را خوانده ای زیر لب خود غزل چندم را دشمن آورده دوباره چه کند هیزم را آمده تازه کند داغ دل مردم را دست صیاد تو را در قفست می گیرد چه شده بین نمازت نفست می گیرد یکصدا ناله شدی و نشنیدند ترا ناسزاها به تو گفتند و خمیدند ترا پیش چشم در و همسایه کشیدند ترا بی عبا، پای برهنه همه دیدند ترا نیمه شب دست ترا دشمن تو آمد و بست نیمه شب حرمت تو پیش زن و بچه شکست رفتی و پیکر تو بر در و دیوار نخورد گوشهء پیرهنت بر نوک مسمار نخورد پهلویت چند لگد در وسط کار نخورد گذرت خورد به کوچه، سر بازار نخورد پیش چشم حرمت وارد مقتل نشدی چند روزی سر دروازه معطل نشدی دود دیدی، همه را تار ندیدی اصلاً حرمت را که گرفتار ندیدی اصلاً پای پر آبله از خار ندیدی اصلاً سنگ اندازی و آزار ندیدی اصلاً رفتی و باز درخانه رساندند ترا وسط مجلس مستان نکشاندند ترا 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
دوباره پای برهنه شبانه  آوردت شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت کسی نگفت که از راه دور آمده است کسی نگفت به منصور نور آمده است عبا نداری و عمامه و ردایت کو چقدر خون شده پایت بگو عصایت کو بمیرم آمدی و ردِ پایِ تو پیداست چقدر زخم روی دست‌های تو پیداست حرم تو هستی او پشت بر حرم داده تو ایستاده‌ای و نانحیب لم داده به گرد خویش غلام کنیز دارد باز به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز نگاه تو  پُرِ صبر است و سینه‌ات آرام نگاه او پُرِ خشم و دلش پُر از دشنام سه باز خواست بسوزی به ناروا که نشد سه بار خواست بگوید به ناسزا که نشد سه بار سمت تو آمد  ولی بر تو نشست سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر بجای خویش نشست از نهیبِ پغمبر هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم تو کوه بودی او در مقابلِ تو شکست اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله به گریه مقبل تو گفت  با رسول الله  بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد تمام پیکر‌ش از تیغ غرق خون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید مزاحم نفسش نیزه با عصا  شده بود هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود لبش پُر از ترک و  آب را بردند به روی ناقه‌ی عریان رُباب را بردند... 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
مگر رَسول به وَصفش بیان کند سخنی که وصفِ ذاتِ خدا نیست کارِ همچو منی جواب هر چه که باشد نوازش است مرا خدا کند بِنَوازد مرا وَلو به " لَن " ی بساط حوزه کرم میکند، چه ذوالکَرَمی بساط روضه عطا میکند، چه ذوالمَنَنی به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت بله؛ غدیر جوان شد زِ باده یِ کهنی ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تَنی به جعفر بن محمد بگو بسوز و بساز مباش فکر حرم گَر نَواده یِ حسنی سیاه تر زِ همه روزگارِ پروانه ست اگر که شمع بسوزد میان انجمنی نخست آنچه صدا میکُند سَرِ زانوست اگر کشیده شود ناگهان سَرِ رَسَنی ببین چه بر سَرِ زن یا که مرد می آید طناب را بِکِشی، تازیانه هم بزنی عبا نداشت که از خجلتش به سر بکشد پناه برد به یک آستینِ پیرهنی چه سخت می گذرد مرد آبروداری طی طریق کند با غلام بددهنی اگر چه سوخته در ، جای شُکر آن باقی ست که میخِ در نگرفته به گوشه یِ بدنی اگر چه از نفس افتاده باز هم راضی ست که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی چه حرفها  نشنید و چه چیزها که ندید شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی غریب نیز از اینجا نمی رود عُریان برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
فرو می ریزد امشب از نگاهت بغضِ سنگینم چنان محصور در اشکم که جایی را نمی بینم دلم خون است از صحن و سرای بی نشانِ تو تو می بینی که می سوزم تو می دانی که غمگینم رواقت را تصوّر می کنم در خاطرم گاهی دلم می خواهد آنجا رو به روی روضه بنشینم پُرم از گریه آری مقتلِ تاریخِ اندوهم که من مجموعه ای از دردهای تلخِ دیرینم در آغوش دعا می گیرم امشب آن ضریحت را به گردش در طوافم تا سحر فریادِ آمینم دلم می خواهد اینجا معتکف باشم کنارِ تو که بی شک می رسد از سمتِ چشمانِ تو تسکینم جهانم از تو آباد است دنیای منی بی شک تویی آرامشِ جانم تویی آن دین و آیینم چنان دلگرمِ آن لطفِ فراوانم که می گویم همین یک شعر در وصفِ تو خواهد کرد تضمینم اگر بیتی نباشد حاوی مدحِ تو ننویسم اگر جایی نباشد محفلِ ذکرِ تو ننشینم! 🔸شاعر: ✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59