#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#غزل
خدا با اسم اعظم یا علی گفت
ملک در اولین دم یا علی گفت
عجب سری است در خلقت که از خاک
چو برمی خاست آدم یا علی گفت
عصا در دست موسی اژدها شد
کلیم آنجا مسلم یا علی گفت
مسیحا دم از آن گردید عیسی
که در دامان مریم یا علی گفت
محمد در شب معراج برخاست
به قصد قرب اعظم یا علی گفت
ز لیلایی شنیدم یا علی گفت
به مجنونی رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و او هم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد
به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده می شد
یقین آنجا علی هم یا علی گفت
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#ولادت
#غزل
در حقیقت معنیِ دین جلوه ی ایمان علی ست
بعدِ توحید و نبوٌت بهترین برهان علی ست
آن همای آفرینش مایه ی فخرِ زمان
آخرین تفسیرِ دین، از منظرِ قرآن علی ست
نورِ علم و معرفت از سینه اش جاری بوَد
هم سعادت، هم کرامت، عزٌتِ انسان علی ست
ریشه ی عدل و عدالت از علی شد استوار
صورتِ جاویدِ عدل و معنیِ میزان علی ست
آن که دارد یک جهان آیینه در لبخندِ خویش
آن که فرمانِ خدا را می برد از جان علی ست
بارها قرآن ز شانِ او سخن با خلق گفت
وارثِ نورِ محمّد(ص)گوهرِ یزدان علی ست
بیرقِ توحید را یکسر بر افرازد علی(ع)
شورِ ایمان، نورِ قرآن، چشمه ی رضوان علی ست
قوٌت و قلبِ پیمبر، مقتدای فاطمه
در کتابِ آفرینش آیه ی عرفان علی ست
چشمِ عالم خیره شد تا کعبه را آن گونه دید
در طلوعِ فجرِ صادق، کعبه را مهمان علی ست
علتِ خلقت همانا در علی معنا شود
اوّلین سنگِ بنای عالمِ امکان علی ست
دل به دریا زن مترس از موج های روبرو
چون در این دریای هول انگیز کشتی بان علیست!
🔸️شاعر:
#هستی_محرابی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#ولادت
#مدح
#ترجیع_بند
خدا میخواست چشمِ او فقط عینالیقین باشد
خدا میخواست دستِ او فقط حَبلالمَتین باشد
خدا میخواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد
خدا میخواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد
خدا خود را که مومن خواند *منظورش همین باشد
که میخواهد علی تنها امیرالمومنین باشد
خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت
خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت
"صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب" انداخت
رُطبهای نجف وقتی دهانها را به آب انداخت
ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت
صُراحی میکشم وقتی شرابش اینچنین باشد
دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد
علی منظور از مِیها از این هوهو و هِیهِی ها
علی میجوشد از هر لب لبِ ما یا لبِ نِی ها
علی موسیقیِ باران که میبارد پیاپی ها
فدای شاه راهش که به مژگان میکنم طی ها
سمرقند و بخارا و حجاز و کعبه و رِی ها
علی حق و علی حی و پس از این نقطه چین باشد
فقط وصفِ خدا وصفِ امیرالمومنین باشد
خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد
بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد
چه غم دارد کسی که خُردهای نانِ نجف دارد
که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد
چه کم دارد خدا وقتی که سلطان نجف دارد
خدا را میتوان بینی اگر آئینه این باشد
خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد
به حیرت کعبه میبیند شکوهی آسمانی را
ظهورِ نقطهی بسمالله سَبْعالْمَثانِى را
نبی میبوسدش از لب همین جامِ دهانی را
به میدان میرود بیند زمین خانه تکانی را
به تیغ آبدارا و به هر سو سر پَرانی را
همیشه مرکبش دُلدُل برای فتح زین باشد
رمیدنهای لشکر از امیرالمومنین باشد
نه تنها وقت رزمش زَهره هاشان از جگر ریزد
نه تنها وقتِ مِیدانداریَش کوه از کمر ریزد
که از جبریل و عزرائیل حتی کُرک و پَر ریزد
نه تنها پیشِ او صحرایی از تیغ و سپر ریزد
که از تیغ و سپرشلوارهاشان بیشتر ریزد
نمیاُفتیم از پا تا علی حِصنِ حَصین باشد
نمیاُفتیم از پا تا امیرالمومنین باشد
اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم
"فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
بُوَدکان شاهِ خوبان را نظر بر منظر اندازیم
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم"
که از خاکِ نجف خود را به حوضِ کوثر اندازیم
به نامش بشکند هر سَد اگر دیوارِ چین باشد
ولیِ رهبرم وقتی امیرالمومنین باشد
*آیه ۲۳ سوره مبارکه حشر
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مثنوی
علی فصل شروع هرچه عشق است
علی سرمشق بانوی دمشق است
علی هر لحظه اش صد کهکشان است
امیر و لنگر هفت آسمان است
علی خورشید تابان زمین است
علی تنها ، امیر المومنین است
علی امضای رحمان و رحیم است
علی یعنی صراط المستقیم است
علی در اوج مانند سهیل است
علی چشمان گریان کمیل است
علی دلبر علی عشق و علاقه ست
علی رهبر، علی نهج البلاغه ست
علی شمشیر بران و حکیم است
علی همبازی شهری یتیم است
علی در داوری مانند ماه است
علی پاکیزه از رجس و گناه است
علی شمع است شمعی جاودان سوز
علی پروانه ی شیعه شب و روز
علی پرودگار سعی و کارست
علی همدوش تیغ ذوالفقارست
علی همراز شب با گوش چاه است
علی در آسمانها پادشاه است
علی اندازه و قدرش زمین نیست
زمین جای امیرالمومنین نیست
علی موسیقی رقص وجودست
علی سالار سبز هر سرودست
علی سقای حوض سلسبیل است
علی مافوق شخص جبرییل است
🔸️شاعر:
#علی_اکبر_مقدم
✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#جنگ_خندق
#مدح
#مثنوی
اشک میبارید از چشمان سلمان مثل ابر
گفت من یک قطرهام پیش تو ای دریای صبر!
ای خوشا «اللهُ نور»ی که توای پروانهاش
خوش به حالش که تو دنیا آمدی در خانهاش
همچنان از طرح آنروزم پشیمانم هنوز
آنهمه خندق چرا کندیم؟ حیرانم هنوز
در سپاه ما مگر آنروز شیر حق نبود
حاجتی دیگر به حفر آنهمه خندق نبود
خویش را در کام شیر انداخت او با پای خود
تا پرید اینسو و جولان داد «عمرو عبدِوُد»
هی رجز میخواند و هی بیقراری میکنی
وای از آن ساعت که تو قصد شکاری میکنی
«لا فتی» ! پیش آمدی «لا سیف» در دستان تو
گفت احمد: نه، ولی نه از هراس جان تو
گفت نه، تا دیگری با «عمرو» رو در رو شود
گفت نه، تا دست آن پر ادعاها رو شود
دیدمت شیر جوان! تا آمدی غرّان ز رَه
گفتی: اِنّی فارِسٌ، سَمَّیتُ اُمّی حیدَرَه
عمرو! آن «هل من مبارز» شد صدای آخرت
خوب میبینم که میچرخد اجل دور سرت
گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود
اسم آنها که علی ابن ابی طالب نبود
در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان!
دور دور ماست دیگر، ما یلان آسمان
قلب حق در سینهی من در پس این جوشن است
جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن است
آمدم تا جان بگیرم یا که از جان بگذرم
آمدم با ضربتی از جن و انسان بگذرم
روز خندق را همان روز الستم میکنی
خون فرقم را تو میریزی و مستم میکنی
فرق من باز و سپر باز و دهان تیغ باز
با سه لب، لبیک میگویم در این راز و نیاز
باده مست و باده نوشان مست و ساقی مست مست
مست میچرخد به دورش عالمی ساغر به دست
پس «الا یا ایها الساقی ادر کاساً» عظیم
تیغ را برگیر، بسم الله رحمن الرحیم
برق هیبت در نگاهت چشم او را خیره کرد
ناگهان گردی به پا شد که هوا را تیره کرد
تا به راه انداختی آن گردباد حیدری
عمرو جای جنگ شد مبهوت آن جنگاوری
دم به دم چرخیدی و چرخاندی آن تیغ دو دم
هم چپ و هم راست بودی، پلک تا میزد به هم
در زمین با لرزهی گامت قیامت میکنی
«یا قسیم النار والجنت»! چه قسمت میکنی؟
میزنی شمشیر همچون آذرخشی مرگبار
نه، نمیفهمد زبانی عمرو، الا ذوالفقار
تیغ با آن وزن در دستان تو مثل پر است
پر درآوردهست، حق دارد، به دست حیدر است
یک نفس بر عمرو میتازی و او درمانده است
تیغ هم مثل سپر در دست دیگر مانده است
هر چه دارد در دفاع از جان خود رو میکند
پیش تو شیر قدیمی کار آهو میکند
باورش میشد اگر رزم تو در بدر و احد
پیش تیغت وا نمیماند اینچنین در کار خود
گفت با خود بی رقیبم چون که دیگر حمزه نیست
او نمیدانست سیف الله بعد از این علی است
باورش شد پنجهها وقتی اسیر شیر بود
باورش شد قدرت بازویت اما دیر بود
تیغ برّان بود، اما تیغِ ایمان را زدی
پای او نه پایههای کفر و عصیان را زدی
نقشهی اهل تکاثر باز نقشی شد بر آب
شرّ به خاک افتاد و سر خم کرد پیش بوتراب
آمدی چون عید نو تا قفل زندان بشکنی
دیو مردم خوار را چنگال و دندان بشکنی
پای آن دیو سیه از روی زانو شد دو نیم
چیست پا، وقتی نیاید در صراط المستقیم؟
مثل بت آن کوه آهن بر زمین افتاده بود
کفر بر پای امیر المومنین افتاده بود
عمرو! عُمرت را غرورت از کفت بیرون کشید
عبدِ «ود» بودی و عبد «رَب» تو را در خون کشید
خویش را بر باد با دستان خود دادی چرا؟
عمرو! ـ چشمت کورـ با حیدر در افتادی چرا؟
عرش هم تکبیر گفت از شور پیکارت علی!
عقل انگشتش به لب، وامانده در کارت علی!
در دلم توفان اسرار تو دامن میکشد
وای اگر گویم، ابوذر تیغ بر من میکشد
آن که پیش ضربتش اعمال ما فانیست؟ کیست؟
آن که میداند در این عالم که حیدر کیست؟ کیست؟
من کم آوردم، ببین لبریز شد دریای من
باز هم با چاه رازت را بگو مولای من!
🔸️شاعر:
#قاسم_صرافان
✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#ترکیب_بند
هر چه آمد به وجود از علی آمد به وجود
آمد از آمدنش جمله ی بی حد به وجود
نور حیدر به وجود آمد و حق یاهو گفت
آمد از جلوه ی آن نور محمد به وجود
آن زمانی که نبوده ست کسی،حیدر بود
آمده حیدر کرار مجدد به وجود
صد و ده بار فلک دور سر حیدر گشت
بعد از آن چرخ زدن آمده ابجد به وجود
جام از دست نبی در نجف افتاد زمین
اینچنین بود اگر آمده گنبد به وجود
پدر خاک گل حضرت آدم که سرشت
او اَنا رَبُّکم اَعلی روی آن خاک نوشت
آفریده ست به دستان خودش شمس و قمر
آفریده ست ز لبخند خودش باغ بهشت
کعبه بوده ست بنام حق و بر کام علی
پس مسلمان علی کعبه شده خشت به خشت
بی علی فرق ندارد به خداوند قسم
مسجد و بتکده و میکده و دیر و کنشت
بردن نام علی سجده ی واجب دارد
سجده بر غیر علی را بنوسید چه زشت
ها علی و بشر و کیف بشر یعنی چه
اینکه او هست بر این خاک پدر یعنی چه
آگه از سر نهان است و خودش هم سر است
به نبی داده ز معراج خبر یعنی چه
یک شبی پیش خدا بود و چهل جای دگر
محضر حق و چهل جای دگر یعنی چه
اوست ابلاغ گر وحی به جبرئیل امین
اینکه هر جاست از او رد و اثر یعنی چه
لشگری ریخت به هم تا که به میدان آمد
به کمر بستن آن تیغ دوسر یعنی چه
عقل در ذره ای از فضل علی راه نداشت
آسمان بی گل لبخند علی ماه نداشت
همه ی عمر به خلوت به خودم میگفتم
کاشکی دلبر ما این همه بدخواه نداشت
اگر عالم همگی سجده بر او میکردند
عالم خاکی ما آدم گمراه نداشت
حق چه میکرد اگر حیدر کرار نبود
جلوه ای به رخ او حضرت الله نداشت
حق به حق دار در این عالم امکان نرسید
بی سبب نیست که در سینه به جز آه نداشت
اختیارات همه ارض و سما دست علی ست
شک نداریم فقط خلقت ما دست علی ست
اُزُن الله علی بوده و عین الله است
بارها گفت نبی دست خدا دست علی ست
حاجت از غیر علی هر که بخواهد ضرر است
به هدف خوردن هر تیر دعا دست علی ست
جابجا کردن خورشید برایش هیچ است
ابر و باد و مه و خوشید و قضا دست علی ست
از عبادات خلایق نفسی از او سر
اوست میزان و ترازوی خدا دست علی ست
شدم از گفتن اوصاف علی یکسر گیج
هر شرابی شده از دیدن این ساغر گیج
تا در آورد در قلعه و بر دست گرفت
مرحب از کار علی گیج شد و خیبر گیج
گاه مشغول عبادت شده و گاه خدا
شده از کار علی در دو جهان قنبر گیج
بسکه از مدح علی گفت،امینی آخر
همه دیدند که شد مستمع و منبر گیج
من مصمم شده ام سمت علی سجده کنم
اوست ممسوس خدایش،شده ام دیگر گیج
🔸️شاعر:
#محسن_صرامی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59