✅ «نه»ی علامه به دکترای افتخاری شاه
از دیرزمان ارادت و علاقه وافری بین علاّمه طباطبایی(ره) و حضرت امام خمینی(ره) به چشم می خورده است، چون هر دو از هوا و هوس به دور بودند. نسبت به یکدیگر احترام می گذاشتند.
رابطه دوستانه آن دو بزرگوار از قدیم برقرار و علاّمه نسبت به حضرت امام احترام قائل بود. نسبت به انقلاب نظر مساعد داشت و از مسایل سیاسی با اطلاع بود. وی نسبت به اوضاع جامعه بسیار ناراضی و از شاه و رژیم او منزجر بود. یک بار به ایشان گفته شد که شاه تصمیم گرفته است دکترای فلسفه به شما بدهد. ایشان خیلی ناراحت شدند و اعلام کردند به هیچ وجه تن به قبول چنین چیزی نخواهند داد... و در پایان، پس از اصرار زیاد به رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران آن زمان گفتند:
«من از شما هیچ ترسی ندارم و حاضر به قبول دکترا نیستم»
📚 یادها و یادگارها، ص89.
_______________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅ عهد چهل ساله علامه طباطبایی(ره)
حجت الاسلام محمد فاضل (تبریزی) نقل میکند: جناب آقای شربیانی، روزی علامه را به خانه خود (در تبریز) دعوت کرد و چند نفر را هم برای زیارت و استفاده از سفرة معارف ایشان به منزل خود خواند؛ از جمله بنده را. آن شب علامه(ره) به من فرمود: بنده سی سال پیش، استخر شاگلی (محلی با صفا و خرم در تبریز) را دیدهام.» سپس با ملاطفت و مزاح ادامه داد: اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، میخواهم فردا بین الطلوعین به آنجا بروم. عرض کردم: صبح خدمتتان خواهم بود.
فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگُلی میبردم که دیدم ایشان در ماشین، قرآنی از جیبِ خود درآورده و به بنده فرمود: من عهد دارم که هر روز یک جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است که این کار را انجام میدهم. دیشب شما علما مزاحم شدید، نتوانستم بخوانم و اکنون قضا میکنم! هر ماه یک ختم قرآن تمام میشود و باز از ابتدای آن شروع میکنم و هر بار میبینم که انگار اصلاً این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازهای از آن میفهمم! از خدا میخواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم. نمیدانید من چه اندازه از قرآن لذت میبرم و استفاده میکنم!
__________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
📸 #پوستر|دو رکعت نماز در میخانه!
____________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
📸 #پوستر|مردی که سال ها در رثای همسرش گریست!
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅ ولايت فقيه از منظر علامه طباطبائي(ره)
در اين كه چه كسي بايد حكومت كند و چرا بايد از وي اطاعتشود؟ مرحوم علامه به قانون طبيعي تمسك جسته معتقد است انسان فطرتاً به دنبال آگاهترين، بهترين و عادل ترين فرد است كه در اسلام در زمان غيبت، فقيه است.
وي در اثبات چنين امري از شيوه فقهي مبني بر تفويض امر ولايت از بالا استفاده نكرده بلكه استدلالي عقلي و فلسفي دارد.( انديشه سياسي علامه طباطبايي، مصطفي زهراني، علوم سياسي، ش1، ص89 )
وي ميگويد: به حكم فطرت، وجود مقام ولايت در هر جامعهاي بر اساس حفظ مصالح عاليه ضروري است. اسلام نيز پا بپاي فطرت پيش ميرود. نتيجه اين دو مقدمه اين است، فردي كه در تقواي ديني و حسن تدبير و اطلاع بر اوضاع از همه مقدم است، براي اين مقام متعين است و در اين كه اولياي حكومتبايد زبدهترين و برجستهترين افراد جامعه باشند، كسي ترديدي بهخود راه نميدهد.
بر اين اساس از منظر علامه تشکيل حکومت اسلامي واجب بوده و در صورتي که مردم براي انجام تکاليف واجب اجتماعي خويش بخواهند دولت تشکيل دهند حق دارند که فقيه واجد شرايطي را به عنوان حاکم تعيين نمايند.بيشک چنين فقيهي علاوه بر مشروعيت مردمي داراي مشروعيت الهي نيز خواهد بود.زيرا منطقي و معقول نيست که مردم به تکاليف اجتماعي از سوي شارع مکلف باشند، اما هيچگونه حق دخالت و اظهار نظر جهت ايجاد مقدمات و فراهم آوردن زمينههاي انجام آن تکاليف را نداشته باشند.مگر امکان دارد که براي شارع، امري مطلوب باشد و آن را از مردم بخواهد اما مقدمه آن را نخواهد؟
📚 رجوع شود به: علامه طباطبائي، محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، بنياد علمي و فکري علامه طباطبائي، ج 4، ص 207-211
____________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
چرا باید خدا را منزه از حمد خودمان بدانیم ؟
زیرا فقط خود خداوند به افعال و صفات جمیل خود احاطه دارد ، لذا وقتی حمد او را می کنیم ، گویی به اندازه فهم خود به افعال و اوصاف الهی احاطه داریم ، و در اندازه وسع خودمان آن حمد را می گوییم ، لذا اول باید سبحان الله بگوییم و سپس حمد را ، زیرا جمال الهی حد و مرزی ندارد و فقط خودش به خود آگاه است.
📚 المیزان، ج1، ص33
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅ویژگی های تدریس علامه طباطبایی
جلسه درسی ایشان به نحوی بود که شاگردان شهامت اشکال کردن بر مباحث او را داشتند و اگر شاگردی به درس ایشان انتقادی داشت، با مهربانی و ملاطفت سخن او را گوش می داد و با کمال احترام او را متقاعد می کرد.
علامه از این که با صراحت بگوید: «نمی دانم»، ابایی نداشت. مکرر اتفاق می افتاد که می گفت: باید این موضوع را ببینم و یا این که لازم است در خصوص آن فکر کنم، بعد جواب دهم.
برای آن که ذهن شاگرد را به تحرک و پویایی وادارد، در جلسات خود می فرمود: به من استاد نگویید. ما یک عده ای هستیم که این جا جمع شده ایم و می خواهیم حقایق اسلام را بررسی کنیم و با هم کار می کنیم. من از آقایان خیلی استفاده می کنم.
تحمیل عقیده و تحکم فکر در برخورد با شاگردان نداشت. در مسائل طرح شده نظر خود را می گفت و بعد خطاب به حاضرین می فرمود: این موضوعی است که به ذهن ما رسیده است، خودتان بررسی کنید، بینید تا چه اندازه صحت دارد و مورد قبول است.
📚 نشریه شمیم یاس، شماره 20
______________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
#پوستر| فتح باب
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅دو کرامت عجیب از علامه طباطبایی(ره)
مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی انصاری همدانی(نور الله قبره الشریف) که از شاگردان مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی_رضوان الله تعالی علیه_ بودند، نقل می کنند:
در حرم امام رضا_علیه السلام_ به حضور علامه طباطبایی_نور الله قبره الشریف_ رسیدم و از ایشان خواستم از آن چیزهایی که اهل بیت(علیهم السلام) به شما عنایت فرموده اند،نکاتی را بیان فرمایید.
ایشان از دادن جواب،امتناع کردند.بعد از این که دیدم ایشان جواب مرا نمی دهند،عرض کردم:
شما را به امام رضا_سلام الله تعالی علیه_ قسم می دهم،از عنایاتی که اهل بیت
_علیهم السلام _ به شما مرحمت فرموده اند،چیزهایی را بگویید.
وقتی این جمله را به ایشان گفتم،فرمودند:
اهل بیت_علیهم السلام _چیزهای زیادی به بنده عنایت فرموده اند که دوتای آنها را به شما می گویم ولی راضی نیستم قبل از مرگ من،آن ها را به کسی بگویید:
اول این که:وقتی نماز می خوانم،در حال نماز،روحم در بالاست و جسم خود را که در حال نماز است مشاهده می کنم و در حقیقت روح از بدنم جدا می شود.
دوم این که؛مدتی است شب ها نمی توانم بخوابم،چون وقتی می خوابم،ذکر موجودات را می شنوم که به تسبیح خداوند،مشغول هستند و دیگر نمی توانم شب ها درست بخوابم....
. 📚 40 قطب عرفانی ص 182 و 183، نویسنده:حمید احمدی جلفایی_مجید امیری رسکتی
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅ دعا در جواب توهین
دکتر حجت الاسلام احمدی استاد تمام دانشگاه تهران و از شاگردان در پاسخ به درخواست ذکر خاطره ای از علامه طباطبایی می گوید: «خاطره که برای بنده خیلی جالب و آموزنده بود و درصدر خاطراتم از استادم علامه طباطبایی است مربوط به شکرآب بودن میانه طلبه ای از دیار آذربایجان با مرحوم علامه بود؛ وی اگرچه از نظر سنی و علمی در ح علامه نبود اما رساله مختصری با عنوان «حول المیزان» نوشت و به ایشان توهین کرد و تعابیری به کاربرد که فراخور شان و جایگاه علامه نبود. خدا ان شاءالله آن طلبه را بیامرزد، شاید عصبانیت سبب آن مسئله شد؛ وی در دانشکده نیز هم دوره ما بود و بعد از دوره لیسانس جوانمرگ شد از دنیا رفت.
توهین کردن به علامه طباطبایی(ره) در آن زمان که در اوج شهرت و عظمت بود، خیلی کار ناپسندی بود؛ «المیزان» تازه نشر یافته بود و دست به دست می شد و به همین دلیل اگر کسی چنین مطلبی می نوشت، قاعدتا باید با وی برخورد می شد.
البته با وجود این علامه در واکنش به این کتاب فرمود «دنیای علم است و هر کس هرچه میخواهد بنویسد».
بنده در سال 1356 به مدت پانزده روز برای معالجه به همراه علامه طباطبایی(ره) به لندن رفتیم؛ یک روز در اتاق هتل نشسته بودیم، گفتم «حاج آقا، فلانی چیزی نوشت و توهین کرد و اکنون هم از دنیا رفته، آیا می شود حضرتعالی گذشت کنید؟»
علامه دست های خود را بر روی یکدیگر حرکت داد و فرمود: «من همان وقت از او گذشتم و برایش طلب مغفرت کردم». این اوج عظمت روح را نشان می دهد که اصلا گویا این مسائل برایش اهمیتی ندارد.
همچنین به یاد دارم علامه یک بار نقل کرد، فردی طی نامهای به بعضی نوشته های ایشان ایراد می گیرد، اما بعد از مدتی، در نامه دیگری عذرخواهی کرده، می گوید من خطا کردم که به نوشته شما اعتراض کردم؛ علامه نیز طی نامه ای به او می نویسد «نه تنها دلگیر نشدم بلکه به حرم حضرت معصومه(س) رفتم و برای شما دعا کردم».
___________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
امام جواد علیهالسلام:
"من زار عَمَّتی بِقُمْ فَلَهُ اَلْجَنَّه"
هر کس عمهام را در قم زیارت کند بهشت بر او واجب است
🎊میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه (س) و روز دختر مبارک باد🎊
_____________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅ #دخترداری به سبک علامه طباطبایی
🔻نجمه سادات طباطبایی، دختر علامه:
🔸برای بچهها خصوصاً دخترها ارزش بسیار قائل بود و دخترها را نعمتهای خدا و تحفههای ارزنده میدانست، مدام بچهها را به آرامش و راستی دعوت میکرد، میل داشت آوای صوت قرآن در گوش کودکان طنین انداز شود و برای همین منظور قرآن را با صدای بلند تلاوت میکرد: در فرصتهای مناسب از روایات، مطالبی آموزنده نقل میکرد و بر این باور بود که این برنامه برای بچهها مفید است؛ با کودکان بسیار مهربان و خوشرفتار بود
🔸گاه میشد که وقت زیادی را صرف بازی و سرگرم کردن آنان میکرد، در عین حال حد کار را فراموش نمیکرد، که بچهها لوس بار آیند.
🔸از سر و صدای فراوان فرزندان و نوهها و نیز پرحرفیها و سؤالات مکرر آنان به هیچ عنوان ناراحت و خسته نمیشد؛ در خانه هم توصیه میکرد، مبادا در مقابل کودکان عکسالعمل بدی نشان دهید و به آنان چیزی بگویید، بچه باید آزاد باشد! در عین حال به ادب و تربیت نوباوگان توجه داشت و رفتار پدر و مادر را در تربیت آنان مؤثر میدانست و عقیده داشت که حرف پدر و مادر نباید در مورد بچهها یا در هر موردی که بچهها شاهدند دوگانه باشد، و میگفت این حالت دوگانگی شخصیت بچهها را ناجور بار میآورد.
🔸در رفتارشان با دخترها احترام و محبت افزونتری مشاهده میشد و میگفت به اینها باید محبت بیشتری شود، تا در زندگی آینده با نشاط باشند و بتوانند همسری خوب و مادری شایسته باشند، حتی نام دختران را با پسوند سادات صدا میکرد و اظهار میداشت: حرمت دختر، مخصوصاً سید، باید حفظ شود!
📚 جرعه های جان بخش، ص 392-394
__________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✍ کلمات قصار|امام رئوف
استاد فاطمی نیا به نقل از علامه: رأفت امام رضا (ع) حسی است!
_____________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅دو عنایت اختصاصی امام رضا به علامه طباطبایی(ره)
مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی انصاری همدانی میفرمودند :
در حرم امام هشتم حضرت رضا علیه السلام ، مرحوم علامه طباطبایی را ملاقات کردم و این در حالی بود که تازه به فراق مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رحمه الله علیه گرفتار شده بودیم لذا در آن ایام و در همان ملاقات با عطش خاصی از مرحوم علامه خواستم که از الطافی که امام رضا علیه السلام به ایشان داشته اند مطلبی را بیان فرمایند مرحوم علامه امتناع کردند ، پس از آنکه ایشان را به حق امام قسم دادم فرمودند : دو تا از الطافی که حضرت داشته اند بیان میکنم ، اول اینکه : مدتی است که نمیتوانم بخوابم چون میبینم تمام اشیاء اطراف مشغول به ذکر پروردگار هستند در نتیجه حیا میکنم بخوابم ( یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض ) .
کم ز خروسی مباش مشت پری بیش نیست
از دل شب تا سحر خدا خدا میکند
دوم اینکه : وقتی نماز میخوانم یک سید محمد حسین دیگری در عالم بالا نظاره گر به نمازم در پایین است ( این است معنای الصلاه معراج المومن ) .
📚فیض حضور ، تألیف استاد سید عباس موسوی مطلق ، ص۳۱
✍️ توضیح عکس: مرحوم حاج شیخ حسین جمالی در کنار عارف واصل حضرت آیت الله شیخ محمد تقی انصاری همدانی (ره) و عالم جلیل القدر و مدرس حوزه علمیه حاج آقا فاضل در منزل حجت الاسلام و المسلمین سید عباس موسوی مطلق.
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺داستان عجیب فرشته ای که خود را به علامه طباطبایی عرضه کرد!
از زبان شاگرد سلوکی علامه، مرحوم آیت الله حسینی طهرانی
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
4_5972198977670480126.mp3
1.87M
#جرعه_از_المیزان
🎵بشنوید | مواظب باشید ترکیب وجودتان به هم نریزد!
☑️ توضیحات جالب استاد رحیمی درباره بیان علامه طباطبایی پیرامون راه رسیدن به ملکه تعادل در صفات انسانی
#استاد_رحیمی
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅شدیدترین خنده علامه طباطبایی کی بود؟
آیت الله استاد فاطمی نیا:
یک آقایی که از معارف الهی محروم بود، میگفت علامه طباطبایی نور ندارد، یک طلبه سادهلوحی این مطلب را گذاشت کف دست علامه طباطبایی. آقای طباطبایی خندید. گفته میشود شاید به آن کیفیت در عمرش نخندیده بود. علامه طباطبایی اینقدر خوشش آمد احساس کرد هنوز بعضی از دیوارهای غربت از آن باقی است. طوبی للغربا، همه چیز در غربت درست میشود. سجدههای نماز شب باید در غربت باشد
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅سخت ترین لحظه عمر علامه طباطبایی از زبان خودش
_______________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅خاطره استاد فاطمی نیا از علامه طباطبائی (ره)
علامه طباطبائی (ره) میفرمود: «من در نوجوانی خیلی به منزل آیت الله سید احمد قاضی رفت و آمد میکردم و بیشتر روزها در خانه ایشان مانده و از مهمانان و مراجعان پذیرایی میکردم. روزی خدمت ایشان بودم که فرزندش آمد و گفت: مادر گفته پول نان نداریم، پولی بده تا نان بخریم. آیت الله سید احمد قاضی فرمود: پولی ندارم. من دیدم که حال استادم، دگرگون شد و در حیاط خانه، بادی چون گردباد وزیدن گرفت و برگهای ریخته شده درختان را از باغچه، در جایی جمع کرد و سپس باد خوابید.ایشان به من فرمود: به حیاط برو؛ زیر برگهای جمع شده یک دو تومانی است. آن را بردار و بیا به خانواده من بده. من رفتم و از زیر آن برگ های جمع شده، یک دو تومانی برداشتم و همان گونه که فرموده بود آن را به همسرش دادم و از این اتفاق در کمال تعجب و تحیّر بودم.»
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
خاطره استاد قرائتی از علامه طباطبایی(ره)
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
علامه حسن زاده آملی:
علامه طباطبايي کليد را از جيبشان در آورده بودند و ميخواستند در منزل را باز کنند نگاهي کردند به من و فرمودند: آقا ما هر چه داريم از آخوند (يعني ملاصدرا) داريم
______________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
✅خاطره آیت الله باقری کنی از نفس حق علامه طباطبایی
در دوران طلبگی مشکلی برای من پیدا شده بود، شدت گرفته بود و سخت مضطر شده بودم. نزدیک غروب، سرگردان، راه منزل علامه [طباطبایی] (ره) را گرفتم؛
منزل محقر و کوچکی داشت بیرون از شهر قم، در زدم.
خود ایشان آمد در را باز کرد، برای ایشان مشکلم را گفتم.
آستینها را بالا زده بود برای وضو، با آن چهره جذابش در میان در ایستاده بود؛ آرام گفت ذکر جلاله را بگو و برای اینکه مرا هم یاد دهد یک "یا الله" گفت.
همان یکبار که او گفت بس بود، بیشتر لازم نیامد. انگار در من تصرفی کرده باشد، دیدم هیچ اثری از آن حال دیگر در من نیست. آرام آرام شدم. تمام تمام شد.
___________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
سوال: بهشت و جهنم در کجا واقعند؟
جواب: بر اساس روایت، بهشت در آسمان و جهنم در زمین هفتم واقع است.
📚 655 پرسش و پاسخ در محضر علامه طباطبایی
_________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
#شعر_علامه_طباطبایی برای دختر کوچکش
بدرالسادات طباطبایی دخترعلامه طباطبایی می گوید: خاطرم میآید که یک بار زمانی که در سن مدرسه بودم، از من خواستند که درباره بهار و گل بنفشه شعری بخوانم مادرم بسیار اهل ذوق بود ایشان از من خواستند که نزد پدر بروم تا وی به من کمک کند پدر نیز شعری به این مضمون که البته آن را کامل در خاطر ندارم برایم سرودند:
«من بنفشه بهارم/ زینت جویبارم/ نازنینم نگارم/ من نگارین بنفشم/ در چمن میدرخشم/هر نگاری که بیند/ در کنارم نشیند/ زودم از شاخه چینم/ چینه از شاخسارم».
اصولاً جزو منزل ما جوری بود که احتیاجی به تنبیه نبود هیچ وقت برای ما چنین مسألهای پیش نیامده بود که ایشان ما را تنبیه کنند، همیشه با ما بازی میکردند حتی خیلی وقتها کسی باور نمیکرد علامه اینطور باشند، همه تعجب میکردند که وی همبازی ما بود، ما هیچگاه صدای بلند، اخم و دعا از ایشان نشنیدیم.
📚 خبرگزاری فارس نیوز
______________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
#شعر_علامه در پاسخ به درخواست ملکه انگلیس
سال ها پیش ملکه انگلستان از ادیبان و شاعران جهان خواسته بود در گفتگوی « شمع و پروانه» شعر بسرایند و سخن بگویند.آن دعوت انگیزه ای شد که مرحوم علامه طباطبایی شعری در گفتگوی پروانه و بلبل بسرایند.
تاریخ سرایش این شعر به ظاهر 1320شمسی است.
دوش به یاد دل ویران شدم
چون خط ایّام پریشان شدم
عاقبتم سینه زغم تنگ شد
پای شکیبائی من لنگ شد
شمع به دستی و به دست دگر
ساغر و مینا، شدم از در به در
نیمه شب از خانه گریزان شدم
گاهِ سحر سوی گلستان شدم
گاهِ بهار و شب مهتاب بود
خرگه گُل بود و لب آب بود
جشن بُد و شیوۀ سرو و سمن
کرده پر از غلغله صحن چمن
بر سر هر بوته گلی، گل زدند
پای سمن زیور سنبل زدند
نغزْ نسیمی که ز خاور وزد
خود لب گل، گل لب نسرین گزد
رقص کنان نسترن و یاسمن
چنگ زنان، چنگ زنان چمن
تازه عروسان چمن گرم ناز
پرده در افتاده برون جسته راز
مرغ سحر هر چه به دل راز داشت
چون نیِ بیخویش در آواز داشت
ما بغُنودیم بیک کُنج باغ
من خودم و شیشه و جام و چراغ
لیک دلم چون خم می جوش داشت
شاهد اندوه در آغوش داشت
بسته لب و دیده و گوش از جهان
گرمْ سر از تابش سوز نهان
چشم و لبی را که ز غم بسته بود
گریه گهی خنده گهی میگشود
دیدم و پروانه به گرد چراغ
گردد و بزمی است دگر سوی باغ
لیک سراسر همه خاموشی است
جلوه گه راز، فراموشی است
در دو سر باغ دو تا جان فروش
این بطواف آمده آن در خروش
عالم پروانه همه راز بود
عالم بلبل همه آواز بود
گفت به پروانۀ خامش، هَزار
هان تو هم از سینه نوائی بیار
با دل پر سوز ترا تب سزاست
در جلوی ناز نیازت رواست
گفت به مرغ سحر آرام شو
بستۀ دامی، برو و رام شو
راستی ار عاشق دل رفتهای
این همه از بهر چه آشفتهای
گفت مرا یار بدینسان کند
بیخود و بیتاب و پریشان کند
گفت بگو زنده چرا ماندهای
تخم وفا گر به دل افشاندهای
صاعقۀ عشق به هر جا فتاد
نام و نشان سوخته بر باد داد
یا به دل اندیشۀ جانان میار
یا به زبان نام دل و جان میار
پیش نیاور سخن گنج را
ور نه فراموش نما رنج را
فارغ ازین پند چو پروانه گشت
از دل و جان بیخود و بیگانه گشت
خویش بر آتش زد و خاموش شد
رخت برون بُرد و فراموش شد
📚 زمهر افروخته، علی تهرانی، ص134-135
برای شنیدن ناگفته هایی ناب از علامه طباطبایی(ره)، به کانال علامه طباطبایی بپیوندید
________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880