eitaa logo
تفسیر المیزان
9.4هزار دنبال‌کننده
152 عکس
37 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
بحث روايتى سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قسمت 1⃣ 🔸(رواياتى درباره مراد از (و شاهد و مشهود) داستان اصحاب اخدود، وصف لوح محفوظ، و...) 🔸در الدر المنثور است كه ابن مردويه از جابر بن عبد اللّه روايت كرده كه گفت: شخصى از رسول خدا از آيه (و السماء ذات البروج ) پرسيد، فرمود: يعنى آسمان داراى كواكب. و از آيه (الذى جعل فى السماء بروجا) پرسيد، فرمود: باز يعنى كواكب شخصى ديگر پرسيد پس جمله (فى بروج مشيده ) چه معنا دارد؟ فرمود: يعنى قصور و كاخهاى مجلل. 🔸و در همان كتاب است كه عبد بن حميد، ترمذى، ابن ابى الدنيا، (در كتاب اصول ) ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابن مردويه، و بيهقى (در كتاب سنن خود)، از ابو هريره روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا فرمود: منظور از  روز قيامت، و منظور از (يوم مشهود) روز عرفه است، و منظور از ، روز جمعه است.... 🔸مؤلف: الدر المنثور نظير اين روايت را به طرقى ديگر از ابى مالك و سعيد بن مسيب و جبير بن مطعم، از رسول خدا نقل كرده، كه عبارت طريق آخرى اين است: شاهد روز جمعه و مشهود روز است. 🔸و اين عبارت از عبد الرزاق و فاريابى و عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر از على بن ابى طالب نقل شده. 🔸و نيز در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد و ابن منذر، از على عليه السلام روايت كرده اند كه فرمود: يوم موعود، روز ، و شاهد، روز جمعه، و مشهود، روز عيد قربان است. 🔸و در مجمع البيان گفته: روايت شده كه مردى داخل مسجد رسول خدا شد ديد مردى دارد از رسول خدا حديث نقل مى كند، مى گويد من پرسيدم: شاهد و مشهود چيست؟ گفت: بله، شاهد روز جمعه و مشهود روز است. از او گذشته نزد مرد ديگرى رفتم كه او نيز از رسول خدا حديث مى كرد، از او نيز همين سؤال را كردم، گفت: اما شاهد، روز جمعه است، و اما مشهود روز عيد قربان است. 🔸از پيش او هم گذشته نزد جوانى رفتم كه رخساره اى چون دينار طلا درخشنده داشت، او نيز از رسول خدا حديث مى كرد، پرسيدم: به من خبر بده از اينكه شاهد و مشهود چيست؟ گفت: بله شاهد، محمد رسول اللّه، و مشهود روز قيامت است، مگر كلام خدا را نشنيده اى كه مى فرمايد:  (يا ايها النبى انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا) و در آن رسول خدا را شاهد و مبشر و نذير ناميده، و نيز مگر نشنيده اى كه مى فرمايد:  (ذلك يوم مجموع له الناس و ذلك يوم مشهود)، و در آن روز قيامت را روز مشهود مى خواند. پرسيدم: آن محدث اولى كيست؟ گفتند: ابن عباس است، از دومى پرسيدم گفتند: ابن عمر است، از سومى پرسيدم گفتند: حسن بن على عليهما السلم است. 🔸مؤلف: و اين حديث بطرق مختلف و الفاظى نزديك به هم نقل شده، و در تفسير اين آيه گذشت كه آنچه حسن بن على عليهماالسلم فرموده، از نظر سياق آيات به ذهن روشن تر مى رسد، هر چند كه لفظ شاهد و مشهود با وجوه ديگر نيز به وجهى قابل انطباق است. 🔸رواياتى در داستان اصحاب اخدود در ذيل (قتل اصحاب الاخدود) و در تفسير قمى در ذيل جمله (قتل اصحاب الاخدود) آمده كه: علت نزول اين آيه چنين بود، كه ، مردم حبشه را براى جنگ با يمن به هيجان آورد، و او آخرين پادشاه از دودمان  و از يهوديان بود و به همين جهت همه مردم، دين او را گرفتند و يهودى شدند، او خود را يوسف نام نهاده بود و سالها سلطنت كرده بود تا در آخر شنيد كه در نجران بقايايى از مسيحيان باقى مانده اند كه بر دين عيسى و حكم انجيلند، و بزرگ دينشان عبد اللّه بن بريامن است، اطرافيانش او را تحريك كردند كه به سوى قوم نجران لشكر بكشد و آنان را به قبول دين يهود وادار سازد، ذونواس با لشكرش حركت كرده به نجران آمد و همه مسيحى مذهبان را جمع كرده پيشنهاد كرد تا به دين يهود درآيند، مردم نپذيرفتند، با آنان مجادله كرد و باز پيشنهاد خود را تكرار و مردم را به قبول آن تحريك نمود، و تا جايى كه توانست بر اين كار حرص ورزيد، اما نپذيرفتند، حاضر شدند كشته بشوند ولى به دين يهود در نيايند، پس ذونواس براى از بين بردنشان گودالى پر از هيزم درست كرد، و آتشى عظيم بر افروخت، بعضى را زنده در آتش انداخت و بعضى را با شمشير كشت و مثله كرد، يعنى بينى و انگشت و عورتشان و... را بريد تا جايى كه عدد كشتگان و سوختگان به بيست هزار نفر رسيد، يك نفر از آنان به نام (دوش ذو ثعلبان ) بر اسب تيزتكى سوار شد و گريخت، هر چه دنبالش رفتند نتوانستند او را بيابند، چون او راه رمل را پيش گرفت كه افراد نا آشنا در آنجا گم مى شوند، ذونواس با لشكر خود برگشت و همچنان به كشتن آن مردم پرداخت و آيه شريفه (قتل اصحاب الاخدود... العزيز الحميد) مربوط به اين جريان است.