eitaa logo
تفسیر المیزان
9هزار دنبال‌کننده
162 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا ظننا ان لن تقول الانس و الجن على اللّه كذبا5⃣ 🔸اين آيه اعترافى است از جنيان به اينكه خيال كرده بودند انس و جن هر چه مى گويند راست است، و هرگز عليه خدا دروغ نمى گويند در نتيجه وقتى به مشركين برخوردند و از ايشان شنيدند كه نسبت داشتن زن و فرزند به خدا مى دهند باور كردند، و آن وقت به آن نسبتهاى ناروا ايمان آورده در نتيجه مثل خود آنان مشرك شدند، و همچنان در شرك بودند تا اينكه قرآن را شنيدند، و حقيقت برايشان روشن گرديد، و اين اعتراف جنيان در حقيقت تكذيب مشركين انسى و جنى است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا6⃣ 🔸راغب مى گويد: كلمه  به معناى ملتجى شدن به غير است و جمله (رهقه الامر) معنايش اين است كه قهر فلان امر بر او احاطه كرد كلمه  به گناه و طغيان هم تفسير شده. بعضى هم آن را به ترس و شر معنا كرده اند. بعضى ديگر گفته اند: به معناى ذلت و ضعف است. و همه اين معانى لازمه معناى اصلى كلمه است. و مراد از پناه بردن انس به جن - بطورى كه گفته اند اين است كه در عرب رسم بوده كه وقتى در مسافرت در شب به بيابانى بر مى خوردند از شر جانوران و شر سفيهان جنى به عزيز آن بيابان كه سرپرست جنيان است پناه مى بردند و مى گفتند: من پناه مى برم به عزيز اين وادى از شر سفهاى قومش. و از مقاتل نقل شده كه گفته : اولين كسى كه به جن پناهنده شد طايفه اى از يمن، و سپس قبيله بنى حنيفه بودند، و آنگاه در همه عرب شايع گرديد. 🔸و بعيد نيست مراد از (پناهنده شدن به جن ) اين باشد كه براى رسيدن به مقاصدشان به كاهنى مراجعه نموده، از او بخواهند جن را به كمك دعوت كند، و اينكه گفته اند: رسم بوده هر گاه از اذيت و مضرت جن مى ترسيدند، به مردانى از انس مراجعه مى كردند، به همين معنا برگشت مى كند. 🔸بنابراين، ضمير اولى از دو ضمير در  به رجالى از انس، و دومى به رجالى از جن بر مى گردد، و معناى جمله اين است كه رجال جن گناه رجال انس و طغيان و يا ذلت و ترس آنان را زيادتر كردند. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه7⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انهم ظنوا كما ظننتم ان لن يبعث اللّه احدا7⃣ 🔸ضمير  به رجالى از انس بر مى گردد و خطاب در ظننتم متوجه قوم جنى ايشان است، و مراد از بعث، بعث رسول به رسالت است، كه مشركين منكر آنند. بعضى گفته اند: مراد از بعث زنده كردن مردگان است، ولى سياق آيات معناى اول را تأييد مى كند. و از بعضى نقل شده كه گفته اند: اين آيه و آيه قبلش اصلا جزو كلام جنى ها نيست، بلكه كلام خداى تعالى است كه در وسط آيات حاكى كلام جنيان به عنوان جمله معترضه قرار گرفته، بنابر اين نظريه، ضمير  به جنيان بر مى گردد، و خطاب در $ظننتم به مردم است، ولى اين نظريه از سياق آيات به دور است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه 8⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شديدا و شهبا8⃣ 🔸(لمس سماء) به معناى نزديك شدن به آسمان به وسيله صعود بدان است، و كلمه  - به طورى كه گفته اند - اسم جمع كلمه حارس است، و به همين جهت با صفت مفرد توصيف شده، و مراد از ، نگهبانان قدرتمندى است كه نمى گذارند شيطانها در آسمانها استراق سمع كنند، و به همين جهت دنبالش فرمود: ، كه منظور از شهابها سلاح آن نگهبانان است. مفاد آيه : (و انّا لمسنا السّماء...) و آيه: (و انّا كنّا نقعد منها...) كه از ممنوع شدن جنّيان از صعود به آسمان و استراق سمع، همزمان با بعثت پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله خبر مى دهد _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الان يجد له شهابا رصدا9⃣ 🔸از صدر اين آيه اگر منضم با آيه قبلى در نظر گرفته شود اين معنا استفاده مى شود: پر شدن آسمان از حارسان شديد اخيرا پيش آمده، و قبلا چنين نبوده، بلكه جنيان آزادانه به آسمان بالا مى رفتند، و در جايى كه خبرهاى غيبى و سخنان ملائكه به گوششان برسد مى نشستند. و از ذيل آيه كه با (فاء) تفريع فرموده ... و ذيل آيه را متفرع بر همه مطالب گذشته نموده، استفاده مى شود كه جنيان خواسته اند بگويند از امروز هر كس از ما بخواهد در آن نقطه هاى قبلى آسمان به گوش بنشيند، تيرهاى شهابى را مى يابد كه از خصوصياتش اين است كه تيراندازى در كمين دارد. در نتيجه از مجموع دو آيه اين خبر به دست مى آيد كه: جنيان به يك حادثه آسمانى برخورده اند، حادثه اى جديد كه مقارن با نزول قرآن و بعثت خاتم الانبياء صلوات اللّه عليه رخ داده، و آن عبارت از اين است كه با بعثت آن جناب، جنيان از تلقى اخبار غيبى آسمانى و استراق سمع براى به دست آوردن آن ممنوع شده اند. 🔸در اينجا به استدلال عجيبى از بعضى از مفسرين بر مى خوريم، و آن اين است كه اين دو آيه رد بر كسانى است كه معتقدند داستان رجم شيطانها از آسمان، قبل از بعثت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم هم بوده، و آنچه بعد از بعثت رخ داده پر شدن آسمان از نگهبان است، چون فرموده :  و اين جمله ظهور دارد در اينكه اصل نگهبانان در آسمان بوده اند، آنچه بعد از بعثت رخ داده پر شدن آسمان از نگهبان است. و نيز جمله: (نقعد منها مقاعد للسمع )، ظهور دارد در اينكه مادر آسمان بعضى از نشيمنگاهها را خالى از حارس و شهب مى يافتيم، و اما امروز هيچ جاى خالى نيست، همه جا پر شده، به طوريكه در هر نقطه بنشينى براى استراق سمع شهابى را در كمين مى بينى. 🔸و اين استدلال همانطورى كه گفتيم عجيب است، براى اينكه اگر اين دو آيه مى خواستند از پر شدن آسمان از حارسان و زياد شدن عدد آنان به حدى كه جاى خالى در آن نمانده خبر دهد، بايد نفى را متوجه شنيدن از تمامى نقاط كند، در قبال وضع گذشته كه جنيان مى توانستند در بعضى نقاط بنشينند، و اسرار را بشنوند، نه اينكه نفى را متوجه صرف شنيدن كند، و ما مى بينيم در آيه شريفه (فمن يستمع الان يجد له شهابا رصدا) سخنى از همه نقاط و بعضى نقاط نگفته، تنها فرموده: هر كس از جنيان بخواهد چيزى بشنود شهابى را در كمين مى بيند. 🔸و بر فرض قبول كنيم كه از اين عبارت نفى كلى استفاده مى شود و مى خواهد سمع را على الاطلاق نفى كند و همين مقدار در نفى كلى كافى باشد، ليكن همينكه مى دانيم غرض خبر دادن از پر شدن آسمان از حارسان است، با اينكه قبلا بعضى از نقاطش خالى بوده، و همچنين اينكه جمله (فمن يستمع..) را مقيد كرد به قيد ، خود دليل بر اين است كه امر جديدى در باره رجم جن رخ داده، و آن امر جديد اين است كه جنيان را از تمامى نقاط رحم مى كنند، و از بگوش نشستن آنان به طور مطلق جلو گيرى مى شود، در حالى كه قبلا اينطور نبوده، و آنها مى توانسته اند در بعضى از نقاطا ستراق سمع كنند، و كسى جلوگيرى ننمايد، و اين مقدار براى اثبات ادعاى مدعى كافى است. و بايد اين را هم متوجه بود كه مفاد آيه رخ دادن رجم جن به وسيله شهاب رصد است، نه پيدايش اصل شهاب آسمانى، پس اين اشكال وارد نيست كه كسى بگويد شهابها قبل از زمان رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و نزول قرآن هم بودند، چون آنچه از قرآن استفاده مى شود اين است كه در عهد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم اين حادثه رخ داد، كه شيطانها به وسيله شهاب رجم شدند، و قرآن در هيچ موردى متعرض اصل شهابها نشده، و ما در اول سوره صافات هم مطالبى مربوط به اين بحث ايراد كرديم. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
به امید پیروزی مردمان ستمدیده غزه، و آزادی قدس شریف
🌺 تفسیر آیه🔟 سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا لا ندرى اشر اريد بمن فى الارض ام اراد بهم ربهم رشدا🔟 🔸كلمه  با - دو فتحه - و كلمه  - با ضمه راء و سكون شين - به معناى رسيدن به واقع است، بر خلاف كلمه  كه به معناى خلاف آن است، و نكره آوردن براى اين است كه بفهماند خداى تعالى نوع خاصى از رشد براى آنان خواسته. 🔸و اينكه جنيان گفتند ما نمى دانيم آيا خداى تعالى شر اهل زمين را خواسته يا رشد آنان را، براى جهل و تحيرى است كه نسبت به مسأله رجم و جلوگيرى از اطلاع يافتن شيطانها از اخبار آسمانى داشته اند، چيزى كه هست اين مقدار را فهميده بودند كه اين حادثه كه در آسمان رخ داده، مربوط به اهل زمين است، حال يا براى خير آنان است و يا شر آنان، اگر خداى تعالى از پديد آوردن اين حادثه خير اهل زمين را خواسته باشد، قطعا آن خير يك نوع هدايت و سعادت اهل زمين خواهد بود، و به همين جهت در شق دوم احتمال خود كه جا داشت بگويند (و يا خير ايشان را) گفتند (و يا رشد ايشان را) مويد اين معنا جمله (او اراد بهم ربهم ) است، كه اشعار به رحمت و عنايت دارد. 🔸جنيان در اين كلام خود فاعل اراده رشد را ذكر كردند ولى در جانب شر فاعل را ذكر نكردند و نگفتند: (اشر اراد بمن فى الارض) بلكه فعل اراده را به صيغه مجهول آوردند، تا هم رعايت ادب را نسبت به خداى تعالى كرده باشند، و هم فهمانده باشند خداى تعالى شرك کسى را نمى خواهد، مگر آنكه خود انسان كارى كرده باشد كه مستحق شر خدايى شده باشد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا منا الصالحون و منا دون ذلك كنا طرائق قددا1⃣1⃣ 🔸كلمه  به معناى شايستگى است، در مقابل كلمه  كه به معناى ناشايستگى است، و مراد از  - به طورى كه گفته شده - رتبه اى پايين تر و نزديك به رتبه صالحان است. و ليكن آنچه به نظر ما ظهور دارد اين است كه: كلمه:  به معناى غير است، خواسته اند بگويند: بعضى از ما صالحند، و بعضى ديگر غير صالح. مويد اين ظهور جمله بعد است كه مى فرمايد: (كنا طرائق قددا)، ما داراى مسلك هاى متفرق بوديم، و اين عبارت بر تفرقه و تشتت دلالت دارد. و كلمه  جمع طريقه است كه به معناى روشهايى است كه مورد عمل واقع شده باشد، و كلمه  جمع  است، كه از مصدر  و به معناى قطعه است، و اگر طرائق را به وصف قدد توصيف كرد، به اين مناسبت بود كه هر يك از آن طريقه ها مقطوع از طريقه ديگر است، و سالك خود را به هدفى غير هدف ديگرى مى رساند، آن مفسرى هم كه كلمه  را به راههاى متفرق تفسير كرده برگشت كلامش به همين معنا است. و ظاهرا مراد از كلمه الصالحون صالحان به حسب طبع اولى است، آنهايى كه در معاشرت و معامله طبعا اشخاصى سازگارند، نه صالحان به حسب ايمان، چون اگر منظور صلاحيت به حسب ايمان بود مناسب تر آن بود كه اين آيه بعد از آيه و (انا لما سمعنا الهدى امنا به...) قرار گيرد، كه در آن سخن از ايمان آوردن بعد از شنيدن هدايت رفته است. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: (طرائق قددا) اگر به فتحه خوانده مى شود به خاطر ظرفيت است، و حرف  در تقدير است، در حقيقت (فى طرائق قددا) بوده، يعنى در مذاهب متفرق. 🔸بعضى ديگر گفته اند: فتحه آن به خاطر حذف مضاف است و تقدير آن (ذوى طرائق قددا - صاحبان راه هاى متفرق بوده، اين احتمال هم بعيد نيست كه جمله مذكور استعاره باشد و خواسته باشند خودشان را در اختلاف و تضادى كه دارند تشبيه به طرقى كنند كه هر يك سر از جايى جداگانه در مى آورد. 🔸و معناى آيه اين است كه: بعضى از ما صالحان بالطبع هستند و بعضى غير صالحند، و ما در مذاهب مختلف بوديم (بنا بر اينكه فى در تقدير بگيريم) و يا صاحب مذاهب مختلف بودى (بنا بر اينكه كلمه ذوى را تقدير بگيريم) و يا ما خودمان مثل راههاى بريده از هم هستيم، كه هر كدام از يكجا سر در مى آورد (بنا بر اينكه جمله استعاره باشد ) _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
در فلسطین قتلگاه لاله هاست خفتگان گویند که اینها افتراست 🔸 و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون
 🌺 تفسیر آیه2⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا ظننا ان لن نعجز اللّه فى الارض و لن نعجره هربا2⃣1⃣ 🔸در اينجا كلمه  كه  ماضى آن است به معناى علم يقينى است، و مناسب تر آن است كه مراد از اينكه گفتند: (لن نعجز اللّه فى الارض) اين باشد كه نمى توانيم در زمين از راه فساد در ارض جلو خواست خدا را بگيريم، و او را عاجز سازيم، و نگذاريم نظامى كه در زمين جارى كرده جارى شود، چون افساد خود آنان هم اگر محقق شود، تازه يكى از مقدرات خود خدا است، نه اينكه خدا را عاجز ساخته باشند. و نيز مراد از جمله (و لن نعجره هربا) اين باشد كه اگر خدا بخواهد ما را دستگير كند نمى توانيم از چنگ او بگريزيم، و او نتواند به ما دست يابد. ولى بعضى از مفسرين گفته اند: معناى جمله اول اين است كه ما تا چندى كه در زمين هستيم نمى توانيم خدا را عاجز سازيم. و معناى جمله دوم اين است كه نمى توانيم به آسمان بگريزيم، در نتيجه معناى آيه اين است كه نه در زمين مى توانيم خدا را عاجز كنيم و نه در آسمان. ليكن خواننده خود مى داند كه اين معنا درست نيست. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا لما سمعنا الهدى امنا به فمن يومن بربه فلا يخاف بخسا و لا رهقا3⃣1⃣ 🔰منظور از كلمه  قرآن است به اين اعتبار كه متضمن هدايت است، و كلمه به معناى نقص است، اما نه هر نقصى، بلكه نقص بر سبيل ظلم، و كلمه  به معناى فرا گرفتن و احاطه كردن ناملايمات به انسان است. امر به صبر و نهى از فسّاق و كفّار  🔸و‌ حرف كه در جمله   آمده، براى اين است كه مطلب را نتيجه و فرع مطالب قبلى كند، البته در اينجا علت را تفريع بر معلول كرده تا بفهماند حجت و علت ايمان آوردنشان به قرآن به محض شنيدن آن و بدون درنگ اين بوده كه هر كس به پروردگار خود ايمان داشته باشد، نه دچار ترس از بخس مى شود و نه ترس از رهق. 🔸و حاصل معناى آيه اين است كه: ما وقتى قرآن را كه كتاب هدايت است شنيديم، بدون درنگ ايمان آورديم، براى اينكه هر كس به قرآن ايمان بياورد، در حقيقت به پروردگار خود ايمان آورده و هر كس به پروردگار خود ايمان بياورد، ديگر ترس ندارد، نه ترس از نقصان در خير، كه مثلا خدا به ظلم، خير او را ناقص كند، و نه ترس از اينكه مكروه احاطه اش كند، چنين كسى ديگر چرا عجله نكند و بدون درنگ ايمان نياورد و در اقدام بر ايمان آوردن ترديد كند كه مثلا نكند ايمان بياورم و دچار بخس و رهق شوم. دو دستگى در طائفه جن: مسلمون و قاسطون و ويژگى هر كدام. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه4⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا منا المسلمون و منا القاسطون فمن اسلم فاولئك تحروا رشدا4⃣1⃣ 🔸مراد از كلمه   اين است كه ما تسليم امر خداييم، پس مسلمون كسانيند كه امر را تسليم خدا كردند، و در هر چه بخواهد و دستور دهد مطيع او هستند. و مراد از كلمه مايلين به سوى باطل است، در مجمع البيان گفته كه  به معناى عدول كننده از حق است، بر خلاف كلمه  كه به معناى عدول كننده به سوى حق است. و معناى آيه اين است كه: ما گروه جنيان به دو طايفه تقسيم مى شويم: يك طايفه آنهايى كه تسليم امر خدا و مطيع او هستند، و طايفه ديگر كسانى كه از تسليم شدن براى امر خدا با اينكه حق است عدول كرده و منحرف شده اند. و كلمه  در جمله (فمن اسلم فاولئك تحروا رشدا) در مورد هر چيزى استعمال شود به معناى گشتن براى يافتن آن است. و معناى جمله اين است كه: كسانى كه تسليم امر خدا شدند، آنها در صدد يافتن واقع و پيدا كردن حق بر آمدند. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔸و اما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا5⃣1⃣ 🔸و اما منحرفين هيزم جهنمند و در دوزخ با سوختن معذب مى شوند، جانشان مشتعل مى گردد، عينا نظير منحرفين از انس، كه قرآن كريم درباره آنهافرموده:  (فاتقوا النار التى وقودها الناس ). 🔸بسيارى از مفسرين جمله (فمن اسلم فاو لئك... لجهنم خطبا) را تتمه كلام جن دانسته اند، خواسته اند بگويند مؤمنين از جن با اين كلام خود قوم خود را مخاطب قرار داده اند. ولى بعضى گفته اند: اين قسمت كلام خداى تعالى است، و خطاب در آن به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و ان لواستقاموا على الطريقه لاسقيناهم ماء غدقا لنفتنهم فيه6⃣1⃣ 🔸كلمه  در اول آيه مخففه از - با تشديد - است و مراد از  طريقه اسلام است، و (استقامت بر طريقه) به معناى ملازمت و ثبات بر اعمال و اخلاقى است كه ايمان به خدا و به آيات او اقتضاى آن را دارد. و (ماء غدق ) به معناى آب بس يار است، و بعيد نيست از سياق استفاده شود كه جمله (لاسقيناهم ماء غدقا) مثلى باشد كه بخواهد توسعه در رزق را برساند، جمله  هم اين احتمال را تأييد مى كند، چون خداى تعالى غالبا با توسعه رزق بندگان را امتحان مى كند. استقامت بر طريقه اسلام وسعت رزق، و اعراض از ياد خدا عذاب رو به فزونى در پى دارد. 🔸و معناى آيه اين است: به درستى كه داستان از اين قرار است كه اگر جن و انس بر طريقه اسلام يعنى تسليم خدا بودن استقامت بورزند، ما رزق بسيارى روزيشان مى كنيم، تا در رزقشان امتحانشان كنيم. در نتيجه آيه شريفه در معناى آيه زير خواهد بود كه مى فرمايد: (و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض ). 🔸آيات شريفه از اوائل سوره يعنى از جمله (انا سمعنا قرانا عجبا) تا آيه مورد بحث نقل كلام جنيان بود، در نتيجه آيه مورد بحث عطف است بر جمله (انه استمع...)، و معناى مجموع معطوف و معطوف عليه اين است كه: بگو به من وحى شد، كه جمعى از جن قرآن را شنيدند...، و به من وحى شد كه اگر جن و انس بر طريقه اسلام استقامت بورزند چنين و چنان مى شود. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه7⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و من يعرض عن ذكر ربه يسلكه عذابا صعدا7⃣1⃣ 🔸(عذاب صعد) آن عذابى است كه دائما بيشتر مى شود، و معذب را مغلوبتر مى كند. بعضى گفته اند: به معناى عذاب شاق است. و اعراض از ذكر خدا لازمه استقامت نداشتن بر طريقه است، و اصل در سلوك عذاب هم همين است، و به همين جهت بجاى اينكه ملزوم را بياورد و بفرمايد (و من لم يستقم على الطريقه يسلكه ...)، لازمه آن را ذكر كرد، تا به اين وسيله بفهماند سبب اصلى در دخول آتش همين اعراض از ذكر خداست. 🔸و همين معنا نيز علت التفاتى است كه از تكلم مع الغير (ما به ايشان آب بسيار مى دهيم ) به غيبت، بكار رفته، و گر نه مقتضاى ظاهر اين بود كه بفرمايد:  (و من يعرض عن ذكرنا نسلكه ...)، خواست تا با ذكر كلمه  بفهماند صفت ربوبيت مبداء اصلى عذاب كردن معرضين از ياد خداست، و به همين جهت به جاى جمله (ما چنين وچنان مى كنيم)  فرمود: (پروردگارش چنين و چنانش مى كند) تا به مبداء اصلى اشاره كند. بعضى از مفسرين جمله  را در بردارنده معناى يدخل دانسته و گفته اند:  (يسلكه در اينجا به معناى اين است كه او را به سوى آتش راه مى برد، و داخل آتش مى كند) و به همين جهت مفعول دوم گرفته، و گر نه فعل  به خودى خود دو مفعول نمى گيرد. و معناى آيه روشن است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى🌺 🔸(رواياتى درباره استماع جنّ از رسول خدا، بيعت آنها با پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم) 🔸در مجمع البيان گفته: واحدى از سعيد بن جبير از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم براى خصوص جن قرآن نخوانده بود، و اصلا در اين جريان جن را نديده بود، بلكه به اتفاق طايفه اى از اصحاب خود راه افتاده بود تا به بازار عكاظ برود، و اين در ايامى بود كه جنيان و شياطين از صعود به آسمان ممنوع شده بودند، ديگر خبرهاى آسمان به ايشان نمى رسيد، و شيطانها يكديگر را ديده بودند كه چه پيش آمده؟ گفتند ديگر دست ما به خبرهاى آسمان نمى رسد، هر كس از ما بخواهد بالا برود شهاب را به سركوبيش مى فرستند، و بعد از بگو مگوها به اين نتيجه رسيدند كه حتما در عالم حادثه اى رخ داده، بايد مشرق و مغرب عالم را بچرخيد و علت اين را پيدا كنيد. 🔸آن روز كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به سوى بازار عكاظ روانه بود، طايفه اى از جن براى جستجوى آن علت به سرزمين تهامه آمده بودند، و از جلو رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم گذر كردند، در حالى كه آن جناب مشغول نماز صبح بود، همينكه صوت قرآن را از آن جناب شنيدند، ايستادند تا خوب گوش دهند، سپس گفتند حادثه همين است، اين است كه بين ما و اخبار آسمانى حائل شده، بدون درنگ نزد قوم خود برگشتند و گفتند: (انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فامنا به و لن نشرك بربنا احدا)، خداى تعالى بعد از اين جريان به رسول گرامى خود وحى كرد كه به امتت بگو كه: چنين و چنان شده (قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن ). اين روايت را بخارى و مسلم هم در صحيح خود آورده اند. مؤلف: قمى هم در تفسير خود نزديك به اين معنا را آورده، و آن روايت را در سوره احقاف در ذيل آيه (واذ صرفنا اليك نفرا من الجن...)، نقل كرديم. ليكن ظاهر روايت قمى اين است كه آن چند نفرى كه آيات سوره احقاف در موردشان نازل شده، همين چند نفرى بوده اند كه آيات سوره مورد بحث درباره شان نازل شده است، و ظاهر آيات دو سوره با اين معنا نمى سازد، براى اينكه ظاهر كلام آنان در سوره احقاف كه گفتند: (انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى يهدى الى الحق) اين است كه به موسى و تورات آن جناب هم ايمان داشته بودند، و ظاهر آيات اين سوره اين است كه قبل از شنيدن قرآن مشرك بوده، و اصلا معتقد به مسأله نبوت نبودند، و لازمه اين معنا دو گونگى آيات است، مگر آنكه كسى ظهور اين آيات را قبول نكند. و در همان كتاب از علقمه بن قيس روايت آورده كه گفت: از عبد اللّه بن مسعود پرسيدم: از شما چه كسانى در شب جن با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بود؟ گفت احدى از ما در آن شب در حضور آن جناب نبود، در شب جن ما رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را در مكه گم كرديم، و در بدر به دنبالش گشتيم، و در آخر گفتيم حتما آن جناب را ربوده اند، و يا به معراج رفته. در هنگامى كه در دره ها دنبالش مى گشتيم، ديديم از ناحيه حراء مى آيد. پرسيديم يا رسول اللّه كجا بوديد؟ ما خيلى ناراحت شديم، و بر جان تو ترسيديم؟ و نيز به وى گفتيم امشب از ساعتى كه شما را گم كرديم تا اين ساعت شبى را گذرانديم كه هيچ قومى بدتر از آن را به سر نبرده است. حضرت در پاسخ ما فرمود: امشب مبلغ جنيان نزدم آمد، رفته بودم تا برايش قرآن بخوانم. آنگاه ما را با خود برد، و جاى پاى جنيان را و جاى آتش و اجاقشان را به ما نشان داد، و اما اينكه كسى از ما با او بوده نه، احدى نبوده. و نيز در همان كتاب از ربيع بن انس روايت آورده كه گفت: خداى تعالى جد (بهره مندى ) ندارد، و جن اين سخن را از نادانى گفته اند، و خداى تعالى هم عين گفته آنان را حكايت كرده. اين معنا از امام باقر و امام صادق عليه السلام نيز روايت شده. مؤلف: مراد از جدى كه روايت آن را نفى كرده به معناى حظ و بهره مندى و شانس است، نه جد به معناى عظمت. و در احتجاج از على عليه السلام روايت كرده كه در حديثى فرمود: جن وقتى به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم برخورد، كه آن جناب در بطن النخل بود، و در آنجا عذر خواهى كردند كه ما مثل مشركين پنداشتيم خدا احدى را بعد از مردن زنده نمى كند، و در آن هنگام از جنيان هفتاد و يك هزار نفر بودند، و با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بر اين پيمان بيعت كردند كه نماز و روزه و زكات و حج و جهاد را انجام دهند، و خيرخواه مسلمانان باشند، جنيان پذيرفته و از اينكه قبلا عليه خدا سخنان دور از حق گفته بودند، عذرخواهى كردند.
🔸ادامه👇 ⏪مؤلف: بيعت  با پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم كه نماز و روزه و ساير واجبات را بجاى آورند مطلبى است كه خداى تعالى آن را تصديق فرموده، آنجا كه در اوائل همين سوره سخن آنان را حكايت كرده كه گفتند: ، و نيز گفتند: (و انا لما سمعنا الهدى امنا به) و اما اينكه عبادات جنيان و مخصوصا زكات و جهادشان به چه نحو است، براى ما مجهول است، و عذرخواهى اول آنان هم خيلى براى ما روشن نيست. و در تفسير قمى به سند خود از زراره روايت كرده كه گفت: من از امام باقر عليه السلام از آيه (و انه كان رجال من الانس يعوذون بر جال من الجن فزادوهم رهقا) پرسيدم. فرمود: رسم دوره جاهليت اين بود كه مردى راه مى افتاد تا به نزد كاهن برود، و معتقد بود شيطان به كاهن وحى مى كند، و از كاهن مى خواست تا به شيطان بگويد فلان شخص به تو پناه برده. و نيز در همان كتاب در تفسير آيه (فمن يومن بربه فلا يخاف بخسا و لا رهقا) آمده كه فرمود:  به معناى نقصان و  به معناى عذاب است. و از عالم سؤال شد آيا مؤمنين از جن داخل بهشت مى شوند؟ فرمود: نه، و ليكن خداى تعالى بين بهشت و دوزخ حظيره ها و دشتهايى دارد كه مؤمنين جن و فاسقان شيعه در آنجا منزل مى كنند. مؤلف: گويا منظور از اين حظيره ها بعضى از درجات بهشت باشد، كه پايين تر از بهشت صالحان است. اين را هم بايد دانست كه در بعضى از روايات از طرق ائمه اهل بيت عليهم السلم هدى و طريقه بر ولايت على عليه السلام تطبيق شده. كه صرفا همان تطبيق كلى بر مصداق است نه تفسير. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات8⃣1⃣الی8⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات 🔸و اينكه مساجد از آن خداست پس با خدا احدى را مخوانيد8⃣1⃣ 🔸و اينكه وقتى بنده خدا برخاست تا او را عبادت كند جمعيت بسيارى دورش جمع شدند9⃣1⃣ 🔸(اى محمد) بگو من تنها پروردگارم را مى خوانم و احدى را در عبادتم شريك او نمى سازم0⃣2⃣ 🔸بگو من به خودى خودم هيچ نفع و ضررى و هيچ رشد و هدايتى را بگو احدى نيست كه مرا از عذاب خدا پناه دهد و من به جز او هيچ پناهگاهى ندارم2⃣2⃣ 🔸تنها وظيفه من رساندن رسالتهاى او به مردم است و كسى كه خدا و رسولش را نافرمانى كند آتش جهنم براى ابد نصيبش خواهد شد3⃣2⃣ 🔸كفار همچنان رسول خدا را ضعيف و خوار مى شمارند تا روزى كه ببينند آنچه را كه وعده داده شده بودند، پس به زودى به دست خواهند آورد كه ياور چه كسى ناتوان و اندك است4⃣2⃣ 🔸بگو من خود نمى دانم كه آن عذابى كه وعده اش رابه شما داده اند نزديك است و يا پروردگارم مدتى براى آن مقرر فرموده5⃣2⃣ 🔸عالم به غيب اوست پس جز او كسى غيب نمى داند چون او كسى را بر غيب خود مسلط نمى كند6⃣2⃣ 🔸مگر كسى از رسولان را كه شايسته و مرضى اين كار بداند كه خدا براى چنين كسانى از پيش رو و پشت سر حافظانى در كمين مى گمارد7⃣2⃣ 🔸تا معلوم كند آيا رسالات پروردگار خود را ابلاغ كردند يا نه و او بدانچه در نفس رسولان است نيز احاطه دارد و عدد هر چيزى را شمرده دارد8⃣2⃣ _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات از 8⃣1⃣ الی 8⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان بيان آيات در اين آيات مسأله نبوت تسجيل شده، و مسأله وحدانيت خداى تعالى و مسأله معاد را به عنوان نتيجه از داستان جن ذكر مى كند. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
♻️ عزیزانی که دستورالعمل خواسته بودند برای فرزند بیمار خود، دعای مخصوص به سفارش علامه حسن زاده آملی را ببینید ✅آدرس دعا مخصوص🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
🌺 تفسیر آیه 8⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و ان المساجد لله فلا تدعوا مع اللّه احدا8⃣1⃣ 🔸اين آيه عطف است بر آيه (انه استمع ) و جمله (ان المساجد لله) به منزله تعليل براى جمله بعد است كه مى فرمايد: (پس با خدا احدى را نپرستيد و نخوانيد)، پس در حقيقت تقدير آيه چنين است: (لا تدعوا مع اللّه حدا غيره لان المساجد لله با خدا احدى غير او را مخوانيد، براى اينكه مساجد تنها مال او است). و مراد از دعا عبادت و پرستش است، در جاى ديگر هم عبادت را دعا و دعا را عبادت خوانده و فرموده : (و قال ربكم ادعونى استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين ). وجوه مختلف درباره مراد از اينكه مساجد از آن خدا است (و انّ المساجد للّه...)  🔸مفسرين در اينكه منظور از چيست اختلاف كرده اند، بعضى گفته اند: مراد از آن، كعبه است. بعضى گفته اند: مسجد الحرام است. بعضى آن را مسجد الحرام و مسجد الاقصى دانسته اند. و اشكالى كه به اين سه قول وارد است اين است كه كلمه  جمع است، و با يك مسجد و دو مسجد منطبق نمى شود. بعضى ديگر گفته اند: همه حرم است. اين قول هم بدون دليل حرف زدن است. بعضى گفته اند: همه سطح زمين است، چون رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: (همه زمين را براى من مسجد و طهور كردند)، اين حديث هم به بيش از اين دلالت ندارد كه امت اسلام مى توانند در هر نقطه از زمين نماز بخوانند، به خلاف آنچه از كيش يهود و نصارى مشهور است كه نمازشان تنها بايد در كنيسه و كليسا واقع شود حديث تنها جواز را مى رساند، و اما اينكه همه زمين را مسجد بخواند تا هر جا كلمه مساجد گفته شد شامل قطعه قطعه هاى سطح زمين گردد چنين دلالتى ندارد. بعضى هم گفته اند: مراد از آن نمازها است كه جز براى خدا خوانده نمى شود، اين نيز بدون دليل سخن گفتن است. و از امام جواد عليه السلام روايت شده كه مراد از مساجد اعضاى هفتگانه بدن آدمى است كه در هنگام سجده بايد روى زمين قرار گيرد و عبارتند از: پيشانى، دو كف دست، دو سر زانو و دو سر انگشتان بزرگ پا، كه روايتش به زودى در بحث روايتى از نظر شما خواهد گذشت ان شاء الله، و همين معنا از سعيد بن جبير و فراء و زجاج نيز نقل شده. و اما با در نظر گرفتن اين حديث آنچه به نظر ما مناسبتر است اين است كه بگوييم: مراد از (براى خدا بودن مواضع سجده از انسان اين است كه مواضع هفتگانه سجود تشريعا به خدا اختصاص دارد (نه اينكه غير از اين هفت عضو از بدن انسان ملك خدا نيست. نه، همه ملك تكوينى خدا هست و اين هفت عضو تشريعا هم از آن خداست ) و مراد از كه فرموده (پس غير خدا را نخوانيد) نيز همان سجده است، چون روشن ترين مظاهر و مصاديق عبادت و يا خصوص نماز همان سجده است، و اصلا نماز به خاطر سجده است، كه عبادت ناميده مى شود. و معناى آيه اين است كه: بگو به من وحى شده كه چند نفر جنى چنين و چنان كردند، و نيز به من وحى شده كه اعضاى سجده مختص به خداى تعالى است، پس سجده را تنها براى خدا كنيد، و اين اعضا را در سجده براى او بكار بنديد - و يا او را تنها با اين اعضا عبادت كنيد - و سجده مكنيد و يا عبادت مكنيد غير او را. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 9⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انه لما قام عبد اللّه يدعوه كادوا يكونون عليه لبدا9⃣1⃣ 🔸كلمه  - به كسره لام و فتحه باء جمع لبده - به ضمه لام و سكون باء - است، و لبده به معناى مجتمعى متراكم و فشرده است، و منظور از كلمه  رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است، آيه بعدى هم بر اين معنا دلالت دارد. و اگر از آن جناب تعبير به عبد اللّه كرده براى اين بود كه به منزله زمينه چينى باشد براى آيه بعدى كه مى فرمايد: (قل انما ادعوا ربى)، و مناسبتر با سياق آيات بعدى اين است كه ضمير جمع در  و در  به مشركين برگردد، چون مشركين بودند كه بر آن جناب در هنگامى كه نماز و قرآن مى خواند ازدحام كرده و استهزايش نمودند، و صداى خود را بلند مى كردند، تا به طورى كه گفته اند صداى آن جناب بگوش كسى نرسد. و معناى آيه اين است كه : وقتى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بر مى خاست تا خدا را با نماز عبادت كند، مشركين آنقدر به طرفش مى آمدند كه نزديك مى شد جمعيت انبوهى بشوند. بعضى از مفسرين گفته اند : دو ضمير مذكور به جن بر مى گردد، و اين جنيان بودند كه پيرامون آن جناب جمع شده، تراكم مى كردند و از در تعجب از آنچه از آن جناب مى ديدند از عبادتش و از تلاوت قرآن به آن جناب خيره مى نگريستند، چون چنين چيزى تا آن روز نديده و نشنيده بودند. 🔸بعضى ديگر گفته اند: ضميرها به مؤمنين و گروندگان به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بر مى گردد، آنان بودند كه دور آن جناب جمع شده، و در نماز به وى اقتدا مى كردند، و وقتى قرآن مى خواند سكوت محض مى شدند تا كلام خدا را بشنوند. ولى اين دو وجه آنطور كه بايد با سياق آيات بعدى نمى سازد، همچنان كه قبلا هم اشاره شد. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 0⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل انما ادعوا ربى و لا اشرك به احدا0⃣2⃣ 🔸در اين آيه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم امر فرموده تا وجه عبادت خود را براى آنان بيان كند، به بيانى كه حيرت و تعجب آنان را بر طرف سازد، چون گفتيم از آن جناب اعمالى ديده بودند و سخنانى شنيده بودند كه تا آن روز از احدى نه ديده و نه شنيده بودند، و اين تعجب وادارشان كرده بود عمل آن جناب را حمل بر نوعى حيله و مكر نموده، بگويند با اين خدعه مى خواهد بتهاى ما را از بين ببرد، تا به اغراض مادى خود برسد. و حاصل آن بيان كه چنين اثرى را دارد اين است كه بگويد: من از آنچه مى بينيد انجام مى دهم هيچ مقصدى از آن مقاصد كه در نظر شما است و مرا به آن متهم مى كنيد ندارم، تنها و تنها پروردگار يگانه ام را مى خوانم، و احدى را شريك او نمى گيرم، و عبادت انسان نسبت به كسى كه او را پروردگار خود شناخته چيزى نيست كه مورد ملامت و تعجب قرار گيرد. بيان موقعيت پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نسبت به پروردگار و نسبت به مردم. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 1⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل انى لا املك لكم ضرا و لا رشدا1⃣2⃣ 🔸آنچه از سياق آيات كريمه استفاده مى شود اين است كه: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به دستور پروردگار موقعيت خود نسبت به پروردگارش و نسبت به مردم را بيان كرده، درباره موقعيتى كه نسبت به خداى تعالى دارد گفته كه من او را مى خوانم و كسى را شريك او نمى دانم، (انما ادعوا ربى و لا اشرك به احدا) و درباره موقعيتش نسبت به مردم فرموده: من هم بشرى مثل شمايم، و مثل شما مالك رشد و ضرر خودم نيستم، تا چه رسد به اينكه با اراده خودم به شما ضرر برسانم، و يا با قدرتى كه دارم شما را به خيرى كه خودم مى خواهم ارشاد كنم، بلكه من تنها مأمورى از ناحيه خدا هستم كه شما را دعوت كنم، و جز امتثال او چاره اى ندارم، و كسى كه مرا از كيفر خدا پناه دهد سراغ ندارم، نه تنها من سراغ ندارم بلكه چنين ملجا و پناهى براى مخالفان و عصيانگران او وجود ندارد، نه براى من و نه براى شما، پس شما هم چاره اى جز اطاعت خدا و رسولش نداريد و كسى كه خدا و رسولش را عصيان كند، آتش جهنم را دارد، كه در آن تا ابد جاودانه بسر ببرد، و به زودى يعنى وقتى وعده خدا را ببينيد همه خواهيد فهميد. و لازمه اين سياق اين است كه مراد از ، قدرت بر واقع ساختن ضرر بر مشركين باشد، هر وقت كه بخواهد. و مراد از (مالكيت رشد)، قدرت بر رساندن نفع به ايشان از راه اصابه واقع باشد. و بنابراين، معناى آيه اين مى باشد كه: من ادعا نمى كنم كه مى توانم به شما ضرر و يا نفع برسانم. بعضى گفته اند: مراد از ضرر،  (گمراهى و خطا) است، كه در مقابلش رشد را آورده، و تعبير از  به ضرر از باب تعبير به مسبب از سبب است. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه2⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل انى لن يجيرنى من اللّه حد و لن اجد من دونه ملتحدا2⃣2⃣ 🔰الا بلاغا من اللّه و رسالاته....3⃣2⃣ 🔸فعل  از مصدر  است، كه به معناى دادن جوار (پناه و همسايگى ) است، و حكم جوار دادن اين است كه جوار دهنده بايد از پناهنده خود حمايت كند، و جلو هر كسى را كه بخواهد به او آسيب رساند بگيرد، و ظاهرا كلمه  اسم مكان و به معناى محلى باشد كه شخص مورد آسيب خود را به آن محل كنار بكشد، تا از شرى كه متوجه او است ايمان بماند. ولى بعضى گفته اند: اين كلمه به معناى محل دخول است، و جمله من دونه متعلق به اين كلمه، و به منزله قيدى توضيحى براى آن است، و ضمير در آن به خداى تعالى بر مى گردد، و كلمه (بلاغرر الحكم،صفحه) به معناى تبليغ است. 🔸و استثناى  استثنا از كلمه است، و جمله  متع لق است به مقدر، و تقدير آن (كائنا من الله) است، هر چند كه شايد به ذهن برسد كه متعلق به كلمه  باشد، ولى نمى تواند متعلق به آن باشد، براى اينكه ماده بلاغ اگر بخواهد متعدى شود با حرف  متعدى مى شود نه با حرف من، و به همين جهت است كه بعضى از همانهايى كه  را متعلق به  دانسته اند گفته اند: كلمه  در اينجا به معناى  است، و معناى جمله به هر حال اين است كه: من تفاوتى با شما ندارم، به جز تبليغ اسما و صفاتى كه خدا داراى آن است. 🔸و در باره كلمه  بعضى گفته اند: عطف است بر كلمه ، و تقدير كلام (الا بلاغا من اللّه و الا رسالاته) است. بعضى ديگر گفته اند: عطف است بر كلمه جلاله ، و كلمه  به معناى است، و معناى جمله (الا بلاغا عن اللّه و عن رسالاته) است. و در باره اينكه كلمه  بلاغ و رسالات را از چه چيزى استثناء مى كند قولى ديگر هست، و آن اين است كه : مستثنى منه مفعول جمله  است، و معناى آيه اين است كه من براى شما نه مالك ضررى هستم و نه رشد، تنها چيزى را كه مالك هستم بلاغ از خدا و رسالات او است. ليكن يك مطلب در آيه هست كه اين توجيه را بعيد مى سازد، و آن اين است كه اگر اينطور بود ديگر نمى بايست جمله (لن يجيرنى من اللّه احد...) - كه كلامى از نو و استينافى است - بين مستثنى و مستثنى منه فاصله شود، و از اينكه مى بينيم فاصله شده مى فهميم كه مستثنى منه ضرا و رشدا نيست. 🔸و معناى دو آيه بنابر آنچه ما گفتيم اين است : بگو احدى نيست كه مرا از عذاب خدا پناه دهد و من بدون او هيچ ملتحد و مكانى كه بتوان به آنجا پناه برد نمى يابم الا تبليغ از او يعنى الا اينكه آنچه دستورم داده امتثال كنم و به شما برسانم و آن دستور اين است كه اسما و صفاتش را براى شما بيان كنم. و الا اينكه رسالتهايى را كه درباره شرايع دين دارد به شما برسانم. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a