🌺 متن سوره #الممتحنة
__________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
636880765385240699.mp3
847.5K
🌺 ترتیل سوره #الممتحنة
🎙 استاد پرهیزگار
⏳زمان: 7:03 دقیقه
_____________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
22.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 ترتیل وترجمه سوره #الممتحنة
🎙 ترتیل موسسه پیامبر مهر ورحمت
⏳زمان : 8:50 دقیقه
______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه1⃣تا9⃣ سوره #الممتحنة از تفسير شریف المیزان
🔰 ترجمه آیات
🔸به نام خداوند رحمان و رحيم
🔸 اى كسانى ايمان آورده ايد دشمن مرا و دشمن خودتان را دوستان خود مگيريد، آيا مراتب دوستى خود را به ايشان تقديم مى كنيد با اينكه به شريعتى كه براى شما آمده و حق است كفر مى ورزند و نيز رسول و شما را به جرم اينكه به خدا، پروردگارتان ايمان آورده ايد بيرون مى كنند؟! اگر براى رضاى من و جهاد در راه من مهاجرت كرده ايد نبايد آنان را دوست خود بگيريد و پنهانى با ايشان دوستى كنيد چون من بهتر ازدانايى مى دانم چه چيزهايى را پنهان مى داريد و چه چيزهايى را اظهار مى كنيد و هر كس از شما چنين كند راه مستقيم را گم كرده 1⃣
🔸اگر كفار به شما دست پيدا كنند دشمنان شما خواهند بود و دست و زبان خود را به آزار شما دراز خواهند كرد و آرزومند آنند كه شما هم كافر شويد 2⃣
🔸خويشاوند و اولاد شما (كه به خاطر سلامتى آنان با كفار دوستى مى كنيد) در روز قيامت به درد شما نمى خورند روز قيامت همه اين روابط عاطفى قطع مى شود، شما مى مانيد و عملتان، و خدا بدانچه مى كنيد بينا است 3⃣
🔸شما الگوى خوبى در ابراهيم و پيروان او داريد، به ياد آريد آن زمان را كه به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جاى خدا مى پرستيد بيزاريم، به شما كافريم و از همين امروز براى ابد اعلام قطع رابطه خويشاوندى و اعلام دشمنى و كينه مى كنيم تا روزى كه به خداى يگانه ايمان آوريد. باقى مى ماند سخنى كه ابراهيم به پدرش گفت، و آن بود كه من فقط مى توانم از خدا برايت طلب مغفرت كنم و از ناحيه خدا هيچ كار ديگرى نمى توانم صورت دهم. و همگى گفتند پروردگارا بر تو توكل و به سوى تو انابه نموديم كه بازگشت به سوى تو4⃣
🔸پروردگارا تو ما را مايه امتحان و فتنه كسانى كه شدند قرار مده و ما را بيامرز كه تو، آرى، تنها تو عزيز و حكيمى 5⃣
🔸از ميان شما آنهايى كه اميدوار به خدا و روز جزايند همواره در ابراهيم و يارانش الگو داشته اند و اما آنهايى كه از شما هنوز هم كفار را دوست مى دارند خداى تعالى بى نياز و ستوده 6⃣
🔸اميد است كه خداى سبحان بين شما و همان كفار (كه به خاطر خدا با ايشان دشمنى كرديد) مودت برقرار سازد و خدا توانا است و خدا آمرزگار رحيم است 7⃣
🔸(اين فرمان تنها مربوط به كفاريست كه شما را بيرون كردند و با شما جنگيدند) و اما آنهايى كه چنين نكردند خدا شما را از احسان به آنان و رفتار عادلانه با ايشان نهى نكرده زيرا خدا عدالت كاران را دوست مى دارد 8⃣
🔸خدا تنها از دوستى كسانى نهى كرده كه با شما سر جنگ دارند و تنها بر سر مساءله دين با شما جنگيدند و شما را از ديارتان بيرون كردند و در بيرون كردنتان پشت به پشت هم دادند خدا شما را از اينكه آنان را دوست بداريد نهى فرموده و هر كس دوستشان بدارد پس آنها ستمكارند 9⃣
_________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات 1⃣تا9⃣سوره #الممتحنة از تفسير شریف المیزان
🔰 بیان آیات
🔸اين سوره متعرض مسأله دوستى مؤمنين با كفار است، و از آن به سختى نهى مى كند، هم در ابتداى سوره متعرض آنست، و هم در آخرش، و در خلال آياتش متعرض احكامى درباره زنان مهاجر و بيعت زنان شده، و مدنى بودن اين سوره روشن است.
_________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣ سوره #الممتحنة از تفسير شریف المیزان
🔰يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَ تُلْقُونَ إِلَيهِم بِالْمَوَدَّةِ ...
🔸از زمينه آيات استفاده مى شود كه بعضى از مؤمنين مهاجر در خفا با مشركين مكه رابطه دوستى داشته اند، و انگيره شان در اين دوستى جلب حمايت آنان از ارحام و فرزندان خود بوده، كه هنوز در مكّه مانده بودند. اين آيات نازل شد و ايشان را از اين عمل نهى كرد. رواياتى هم كه در شاءن نزول آيات وارد شده اين استفاده را تأييد مى كند، چون در آن روايات آمده كه حاطب بن ابى بلتعه نامه اى سرى به مشركين مكّه فرستاد، و در آن از اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) تصميم دارد مكّه را فتح كند به ايشان گزارش داد، و منظورش اين بود كه منتى بر آنان گذاشته و بدين وسيله ارحام و اولادى كه در مكّه داشت از خطر مشركين حفظ كرده باشد. خداى تعالى جريان را به پيامبر گرامى اش خبر داد، و اين آيات را فرستاد. و - ان شاء اللّه - شرح اين داستان در بحث روايتى آينده از نظر خواننده مى گذرد.
🔸كلمه #عدو به معناى دشمن است كه هم بر يك نفر اطلاق مى شود، و هم بر جمع دشمنان، و مراد آيه شريفه جمع آن است، به قرينه اينكه فرموده (اولياء خود نگيريد) و نيز به قرينه ضمير جمع در #اليهم و قرائن ديگر. و منظور از اين دشمنان مشركين مكه اند، و دشمن بودنشان براى خدا به خاطر مشرك بودنشان است، به اين علت كه براى خدا شركائى قائل بودند، و خدا را نمى پرستيدند، و دعوت او را نمى پذيرفتند، و رسول او را تكذيب مى كردند. و دشمن بودنشان براى مؤمنين به خاطر اين بود كه مؤمنين به خدا ايمان آورده بودند، و مال و جان خود را در راه خدا فدا مى كردند، و معلوم است كسانى كه با خدا دشمنى دارند،
با مؤمنين همدش من خواهند بود.
🔸خواهى گفت: در آيه شريفه ذكر دشمنى مشركين با خدا كافى بود، چه حاجت بود به اينكه دشمنى با مؤمنين را هم ذكر كند. در پاسخ مى گوييم: از آنجا كه زمينه آيه زمينه نهى مؤمنين از دوستى با مشركين بود، يادآورى دشمنى آنان با ايشان نهى و تحذير را تأكيد مى كند، گويا فرموده: كسى كه با خدا دشمنى كند، با خود شما هم دشمن است، ديگر چه جا دارد كه با آنان دوستى كنيد.
🔸كلمه #مودت مفعول كلمه #تلقون است، و حرف باء كه بر سر آن در آمده زائد است، همان طور كه در آيه (و لا تلقوا بايديكم الى التهلكه ) چنين است. و مراد از القاء مودت اظهار مودت و يا ابلاغ آن به مشركين است، و اين جمله، يعنى جمله (تلقون اليهم بالموده ) صفت و يا حال از فاعل (لا تتخذوا) است.
🔰و قد كفروا بما جاءكم من الحق
🔸 منظور از #حق دين حق است، كه كتاب خدا آن را توصيف نموده، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هم به سوى آن دعوت مى كند، و اين جمله جمله اى است حاليه.
🔰يخرجون الرسول و اياكم ان تومنوا باللّه ربكم
🔸اين جمله نيز حاليه است. و منظور از اخراج رسول و اخراج مؤمنين اين است كه با بد رفتارى خود رسول و مؤمنين را ناچار كردند از مكّه خارج شوند، و به مدينه مهاجرت كنند. و در جمله (ان تومنوا باللّه ربكم) لامى در تقدير است، و جمله را متعلق به #يخرجون مى كند، و معنايش اين است كه: رسول و شما را مجبور به مهاجرت از مكّه مى كنند، به خاطر اينكه به پروردگارتان ايمان آورده ايد.
در اين جمله نام #اللّه را با كلمه ربكم توصيف كرده تا بفهماند مشركين مكه مومنين را بر امرى مواخذه مى كنند كه حق و واجب است، و جرم نيست، براى اينكه ايمان هر انسانى به پروردگارش امرى است واجب، نه جرم قابل مواخذه.
🔰ان كنتم خرجتم جهادا فى سبيلى و ابتغاء مرضاتى
🔸اين جمله متعلق است به جمله #لا تتخذوا يعنى اگر مهاجرتتان جهاد در راه من، و به منظور خشنودى من است، ديگر دشمنان مرا دوست مگيريد. و در اين جمله جزاى شرط حذف شده، براى اينكه همان (لا تتخذوا)مى فهماند جزائى كه حذف شده يك #لا تتخذ واى ديگر است. و كلمه #جهادا مصدر است، و در اينجا مفعول #له واقع شده. و كلمه #ابتغاء به معناى طلب است. و كلمه #مرضاه مانند كلمه (رضا) مصدر و به معناى خشنودى است. و معناى جمله اين است كه: اگر در راه رضاى من و جهاد در راه من بيرون شديد، ديگر دشمن مرا و دشمن خودتان را دوست مگيريد.
🔸شرطى كه در آيه شريفه كرده از باب اشتراط حكم به امرى محقق الوقوع است، كه هم نهى را تأكيد مى كند، و هم ملازمه ميان شرط و مشروط را اعلام مى دارد، مثل مى ماند كه پدرى به فرزند خود بگويد (اگر پسر من هستى فلان كار را مكن ) اين تعبير هم نهى را تأكيد مى كند، و هم مى فهماند ميان شرط و مشروط ملازمه است، و كسى كه فرزند من است ممكن نيست فلان كار را بكند.
⏮ادامه آیه1⃣
🔰تسرون اليهم بالموده و انا اعلم بما اخفيتم و ما اعلنتم
🔸وقتى گفته مى شود (اسررت اليه حديثا)، معنايش اين است كه من فلان قصه را پنهانى به فلان كس رساندم، پس معناى (تسرون اليهم بالموده) اين است كه در خفا به مشركين اطلاع مى دهيد كه دوستشان داريد - راغب اين طور معنا كرده. و كلمه #اعلان ضد اخفاء و به معناى آشكار ساختن است. و جمله (انا اعلم) حال از فاعل (تسرون) است. و كلمه #اعلم اسم تفضيل است، (يعنى من داناترم). بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه اعلم صيغه متكلم وحده از مضارع باشد، كه با حرف باء متعدى شده است، چون ماده علم گاهى با حرف باء متعدى مى شود، و گاهى بدون آن.
اين جمله استينافيه است، اما نه به طورى كه ربطى به ما قبل نداشته باشد، بلكه بيان ماقبل است، گويا شنونده وقتى آيه قبلى را شنيده، پرسيده: مگر ما چكار كرده ايم ؟ در اين آيه پاسخ مى دهد: شما پنهانى به مشركين اطلاع مى دهيد كه ما دوستتان داريم، و حال آنكه من از هر كسى بهتر مى دانم ، و بهتر خبر دارم آنچه را كه پنهانى و يا آشكارا انجام مى دهيد، يعنى من گفتار و كردار شما را به علمى مى دانم اخفاء و اظهار شما نسبت به آن يكسان است.
🔸پس معلوم مى شود مجموع دو جمله (بما اخفيتم و ما اعلنتم ) يك معنا را مى رساند، و آن اين است كه اخفاء و اظهار نزد خدا يكسان است، چون او به آشكار و نهان يك جور احاطه دارد، پس ديگر نبايد ايراد كرد كه آوردن جمله (بما اخفيتم) كافى بود، و احتياج به آن جمله ديگر نبود،
براى اينكه كسى به نهان ها آگاه است، به طريق اولى به آشكارها عالم است.
🔸و در جمله (و من يفعل ذلك من كم فقد ضل سواء السبيل) كلمه #ذلك اشاره به پنهان ساختن مودت با كفار، و به تعبير ديگر: اشاره است به دوستى با آنان. و كلمه (سواء السبيل ) از باب اضافه صفت به موصوف است، و معنايش سبيل السواء يعنى طريق مستقيم است.و كلمه مذكور مفعول ضل البته احتمال اين نيز هست كه منصوب به حذف حرف جر باشد، و تقدير آن (فقد ضل عن سواء السبيل ) بوده باشد. و منظور از كلمه #سبيل ، (سبيل اللّه ) است.
_________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣سوره #الممتحنة از تفسير شریف المیزان
🔰إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً ...2⃣
🔸راغب گفته #ثقف به فتحه حرف اول، و سكون حرف دوم - به معناى حذاقت در ادراك و انجام چيزى است. و اضافه كرده كه وقت ى گفته مى شود: (ثقفت كذا) معنايش اين كه من آن را با حذاقتى كه در ديد دارم ديدم. اين معناى لغوى كلمه است، ولى به عنوان مجاز در همه ادراكها هم استعمال مى شود، هر چند ثقافت و حذاقتى در بين نباشد. و ديگران كلمه مذكور را به ظفر و دستيابى معنا كرده اند، و شايد اين معنا را به كمك مناسبت مقام آيه فهميده اند، و هر دو معنا بهم نزديكند.
🔸زمينه اين آيه بيان اين نكته است پنهان كردن دوستى با كفار به منظور جلب محبت آنان، و رفع عداوتشان هيچ سودى به حالشان ندارد، و مشركين على رغم اين مودتها كه بعضى از مؤمنين اعمال مى دارند، اگر به ايشان دست يابند دشمنى خود را اعمال مى كنند، بدون اينكه دوستى هاى مؤمنين تغييرى در دشمنى آنها داده باشد.
🔰و يبسطوا اليكم ايديهم و السنتهم بالسوء و ودوا لو تكفرون
🔸اين جمله به منزله عطف تفسير است، براى جمله (يكونوا لكم اعداء). و (بسط ايدى بالسوء) كنايه از كشتن و اسير كردن و ساير شكنجه هايى يك دشمن غالب نسبت به مغلوب روا مى دارد. و بسط زبانها به سوء كنايه است از ناسزا و بدگويى.
🔸و ظاهرا جمله (و ودوا لو تكفرون ) عطف باشد بر جزاء جمله (يكونوا لكم اعداء)، و ماضى ودوا معناى مضارع را مى دهد، چون شرط و جزاء اقتضاء دارد كه ماضىی مزبور به معناى مضارع باشد. و معناى آيه اين است كه: اگر مشركين به شما دست يابند، دشمن شما خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدى به سوى شما دراز مى كنند، و دوست مى دارند كه شما كافر شويد، همچنان كه در مكّه مؤمنين را شكنجه مى دادند، و به اين اميد كه شايد از دينشان برگردند - و خدا داناتر است.
_________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 3⃣سوره #الممتحنة از تفسير شریف المیزان
🔰لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكمْ وَ لا أَوْلَدُكُمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ3⃣
🔸اين آيه توهمى را كه ممكن است به ذهن كسى برسد، دفع مى كند، و آن توهم است كه پيش خود خيال كند دوستى با مشركين مكّه به خاطر حفظ ارحام و اولاد شرعا اشكالى نبايد داشته باشد. آيه شريفه پاسخ مى دهد: اگر اين تشبثات داراى فايده اى مى بود عيبى نداشت، اما اگر حفظ ارحام به قيمت عذاب دوزخ برايتان تمام شود چطور؟ قطعا و عقلا نبايد در صدد حفظ آنان برآييد، براى اينكه ارحام و اولاد كه به خاطر حفظ آنان امروز با دشمنان خدا دوستى كرديد، در روزى كه كيفر معصيت و اعمال زشت خود رايكى از آنها همين دوستى با كفار است مى بينيد به درد شما نمى خورند، و دردى از شما دوا نمى كنند.
🔰يفصل بينكم
يعنى روز قيامت خداى تعالى با از كار انداختن اسباب دنيوى، ميان شما جدايى مى اندازد، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: (فاذا نفخ فى الصور فلا انساب بينهم يومئذ) و علت سقوط اسباب و از آن جمله خويشاوندى ظاهرى اين است كه خويشاوندى كه معنايش منتهى شدن نسبت دو نفر يا بيشتر به يك رحم (و يا يك صلب ) است، تنها آثارش را در ظرف دنيا كه ظرف حيات اجتماعى است بروز مى دهد، و باعث مودت و الفت و معاضدت و عصبيت، و يا خدمت و امثال آن مى گردد، چون ظرف اجتماع است كه بالطبع و بر حسب آراء و عقائد، انسان را محتاج به اين امور مى سازد، آراء و عقائدى كه آن را هم فهم اجتماعى در انسان ايجاد مى كند، و در خارج از ظرف حيات اجتماعى خبرى از اين آراء و عقائد نيست.
در قيامت وقتى حقائق آشكا را جلوه مى كند، و رفع حجاب و كشف غطاء مى شود، - اثرى از آراء و پندارهاى دنيايى نمى ماند، و رابطى كه ميان اسباب و مسببات بود، و آن استقلالى ما در دنيا براى اسباب و تاثيرش در مسببات مى پنداشتيم ، به كلى از بين مى رود،
همچنان كه قرآن كريم در جاى ديگر فرموده: (لقد تقطع بينكم و ضل عنكم ما كنتم تزعمون ) و نيز فرموده: (و راوا العذاب و تقطعت بهم الاسباب).
پس در قيامت رابطه اسباب و انساب وجود ندارد، و هيچ خويشاوندى از خويشاوندى اش بهره مند نمى شود، پس سزاوار انسان عاقل نيست كه به خاطر خويشاوندان و فرزندان ، به خدا و رسولش خيانت كند، چون اينان در قيامت دردى از او دوا نمى كنند.
🔸بعضى از مفسرين گفته اند: مراد اين است كه روز قيامت خداى تعالى صحنه اى هول انگيز به پا مى كند كه هر كس از هر كس ديگر فرار مى كند، همچنان كه قرآن كريم در جاى ديگر فرموده: (يوم يفر المرء من اخيه و امه و ابيه و صاحبته و بنيه لكل امرى ء منهم يومئذ شأن يغنيه)، ليكن وجه سابق با مقام مناسب تر است.
🔸بعضى ديگر گفته اند: مراد آيه اين است كه روز قيامت خداى تعالى شما را از يكديگر جدا مى سازد، اهل ايمان و اطاعت را داخل بهشت، و اهل كفر و معصيت را داخل جهنم مى كند، در نتيجه يك خويشاوند بهشتى
، خويشاوند دوزخى خود را نمى بيند، چون در آتش است.
🔸اين وجه هر چند در جاى خود سخن صحيحى است، ليكن (همان طور كه در وجه قبل گفتيم ) با مقام آيه تناسب ندارد، براى اينكه در آيه شريفه سخنى از كفر ارحام و اولاد مؤمنين نرفته.
🔸بعضى ديگر گفته اند: مراد از اين فصل و جدا سازى،فصل قضاء است، و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى در روز قيامت بين شما داورى مى كند. اين وجه هم همان اشكال را دارد كه وجه قبلى داشت ، براى اينكه در جايى سخن از داورى مى رود كه مورد اختلاف باشد، و مقام آيه چنين مقامى نيست، و لذا در آيه شريفه (ان ربك هو يفصل بينهم يوم القيامه فيما كانوا فيه يختلفون) به خاطر اينكه سخن از اختلاف رفته،
كلمه يفصل را به داورى معنا مى كنيم، و مى گوييم معنايش اين است كه : پروردگار تو در قيامت بين آنان در آنچه درباره اش اختلاف مى كنند داورى خواهد كرد.
🔰و اللّه بما تعملون بصير
اين جمله متمم جمله (ان ينفعكم ) و به منزله تأكيد آن است، و معنايش اين است كه: روز قيامت ارحام و اولاد، شما را در برطرف كردن آثار اين خيانت و امثال آن سودى نخواهند داشت، و خدا بدانچه مى كنيد بينا است و چيزى بر او پوشيده نيست،و به عظمت خيانت شما آگاه است، و خواه ناخواه شما را بر آن مواخذه خواهد نمود.
_________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
✅مشکلات خودتان را با مشاور قرآنی بیان کنید.
🔸 لینک کانال مشاور قرآنی🔰
eitaa.com/joinchat/3757703814Ce49fe9ab02
🌺 تفسیر آیه4⃣ و5⃣سوره #الممتحنة از تفسير شریف المیزان
🔰قَدْ كانَت لَكُمْ أُسوَةٌ حَسنَةٌ فى إِبْرَهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ ...أَنت الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ
🔸در اين جمله خطاب را متوجه مؤمنين كرده. و جمله (اسوه حسنه فى ابراهيم) معنايش اتباع و اقتداء نيكو به ابراهيم است. و جمله (و الذين معه) به ظاهرش دلالت دارد بر اينكه غير از لوط و همسر ابراهيم كسانى ديگر نيز به وى ايمان آورده بودند.
🔰اذ قالوا لقومهم انا برءوا منكم و مما تعبدون من دون اللّه
🔸يعنى ما از شما و از بت هاى شما بيزاريم، و اين بيان همان چيزى كه بايد در آن اسوه و اقتداء داشته باشند.
🔰كفرنا بكم و بدا بيننا و بينكم العداوه و البغضاء ابدا حتى تومنوا باللّه وحده
🔸 اين قسمت از آيه برائت را به آثارش معنا مى كند، و آثار برائت همين است كه به عقيده آنان كفر بورزند، و مادام كه مشركند با آنان دشمنى كنند تا روزى كه خداى واحد سبحان را بپرستند.
🔸و مراد از كفر ورزيدن به آنان، كفر ورزيدن به شرك آنان است، به دليل فرموده: (حتى تومنوا باللّه وحده ) - تا زمانى كه به خداى واحد ايمان بياوريد و معناى كفر به شرك آنان اين است كه با شرك آنان عملا مخالفت شود، همچنان كه عداوت مخالفت و ناسازگارى قلبى است.
🔸خود آنان برائتشان از مشركين را به سه امر تفسير كرده اند: اول مخالفت عملى با شرك آنان، دوم عداوت قلبى باايشان، و سوم استمرار اين وضع مادام كه بر شرك خود باقى اند. مگر اينكه دست از شرك برداشته، به خداى واحد ايمان آورند.
🔹ادامه...👇
⏮ادامه آیه 4⃣
🔰الا قول ابراهيم لابيه لاستغفرن لك و ما املك لك من اللّه من شىء
🔸اين جمله استثنائى است از كليتى كه جمله هاى قبل بر آن دلالت مى كرد، و آن اين بود كه ابراهيم و مؤمنينى كه با وى بودند، از قوم مشرك خود به طور كلى و مطلق، تبرى جستند، و هر رابطه اى كه ايشان را به آنان پيوسته كند قطع نمودند، به جز يك رابطه گ، و آن گفتار ابراهيم به پدرش بود كه گفت: (لاستغفرن لك ...).
و اين جمله معنايش اظهار دوستى ابراهيم نسبت به پدر نيست، بلكه وعده اى است به وى داده، تا شايد از شرك توبه كند، و به خداى يگانه ايمان آورد، به دليل اينكه قرآن كريم در جاى ديگر فرموده: (و ما كان استغفار ابراهيم لابيه الا عن موعده وعدها اياه فلما تبين له انه عدو لله تبرء منه) كه از آن استفاده مى شود وقتى ابراهيم به پدرش وعده استغفار داده كه برايش روشن نبوده كه وى دشمن خدا است، و دشمنى با خدا در دلش رسوخ يافته، و در شرك ثابت قدم است، بدين جهت اميدوار بوده كه از شرك به سوى خدا برگردد، و ايمان بياورد. و وقتى برايش معلوم شد كه عداوتش با خدا در دلش رسوخ يافته، و در نتيجه از ايمانش مايوس شد، از او بيزارى جست.
🔸علاوه بر اينكه از آيه اى كه داستان احتجاج ابراهيم با پدرش را نقل مى كند، و مى فرمايد: (قال سلام عليك ساستغفر لك ربى انه كان بى حفيا و اعتزلكم و ما تدعون من دون اللّه) استفاده مى شود كه در همان مجلسى كه وعده استغفار به پدرش مى دهد، بلافاصله مى گويد: من از شما و آنچه به جاى خدا مى خوانيد كناره گيرى مى كنم، و اگر وعده استغفار از روى محبت و دوستى پدر بود، جا داشت بگويد (و من از قوم كناره گيرى مى كنم) نه اينكه بفرمايد: (من از همه شما كناره گيرى مى كنم و پدر را هم داخل قوم كند)، و از همه كناره گيرى كند كه همان تبرى است.
بنابر آنچه گفتيم استثناء در آيه، استثناء متصل است، و مستثنى منه آن اين است كه نامبردگان با مشركين سخنى نگفتند، مگر درباره تبرى، در نتيجه معنايش اين مى شود كه: مؤمنين و ابراهيم به غير از تبرى هيچ سخنى با مشركين نداشتند، الا سخنى كه ابراهيم فقط با پدرش داشت، و آن اين بود كه گفت: (لاستغفرن لك)، و معلوم است كه اين سخن نه تبرى است و نه تولى، بلكه وعده اى است كه به پدر داده، به اين اميد كه شايد به خدا ايمان بياورد.
🔸ليكن در اينجا نكته اى هست كه با در نظر گرفتن آن ناگزير مى شويم استثناء را منقطع بگيريم، و آن اين است كه از آيه سوره توبه استفاده مى شود كه تبرى جازم و قاطع ابراهيم بعد از آن زمانى بوده كه به او وعده استغفار داده، و بعد از آنكه فهميد پدرش دشمن خداست، به طور قاطع از او تبرى جسته (فلما تبين له انه عدو لله تبرء منه) و آيه مورد بحث از همين تبرى قاطع خبر مى دهد، و در آخر وعده ابراهيم به پدر را استثناء مى كند. پس معلوم مى شود جمله آخر آيه،
یعنى جمله استثناء، غير از جنس جمله مستثنى منه است، و استثناى منقطع هم همين است.
و بنابر اين فرض، ممكن است بگوييم جمله (الا قول ابراهيم) استثناء از مضمون همه آيه است يعنى از اينكه فرمود: (قد كانت لكم اسوه حسنه فى ابراهيم و الذين معه) با در نظر داشتن قيدى كه به آن خورده ، يعنى قيد (اذ قالوا لقومهم انا برءوا منكم) و در نتيجه معناى آيه چنين مى شود: به تحقيق براى شما اقتدايى نيكو است از ابراهيم ، و آنان كه با او بودند در اينكه از قوم مشرك خود تبرى جستند (مگر قول ابراهيم كه به پدرش وعده اى چنين و چنان داد).
و اما بر فرض اينكه استثناء متصل باشد، وجه اتصالش همانست كه ما در سابق بيان كرديم.
🔸 بعضى از مفسرين در وجه اتصال چنين گفته اند كه: مستثنى منه، جمله (قد كانت لكم اسوه حسنه فى ابراهيم) است، و معناى مجموع آيه اين است كه: شما مسلمانان در ابراهيم و مؤمنين به وى اقتدايى نيكو داريد، و بايد در همه رفتار و صفات او اقتداء كنيد، الا در يك خصلتش و آن اين است كه به پدرش چنين و چنان گفت.
🔸ولى اين وجه درست نيست ، چون زمينه آيه مورد بحث كه مى فرمايد (لكم اسوه حسنه فى ابراهيم) اين نيست كه بخواهد تاسى به ابراهيم عليه السلام را در تمامى خصالش بر مسلمانان واجب كند و استغفار يا وعده استغفار را استثناء كند، تا اين يك خصلت از خصال ابراهيم مستثنى باشد، بلكه زمينه آيه اين است تنها مردم مسلمان را در خصوص بيزارى اش از قوم مشرك خود وادار به تاسى كند، و اما وعده به استغفار در صورتى كه اميد توبه و ايمان در بين باشد، از مصاديق تبرى و بيزارى جستن نيست، تا استثناى آن از بيزارى جستن ابراهيم عليه السلام از قوم مشركش استثناى متصل باشد، هر چند كه از مصاديق تولى نيز نيست.
🔹ادامه...👇