مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸مصیبتی که در عاشورا اتفاق افتاد نه به دلیل مصیبت ظاهری بلکه به دلیل حقیقت انسانی است که بالاترین مقام را دارد.
این حقیقت انسانی چیزی است که همه زوائد و همه آن چیزهایی که انسانیت را مانع میشوند، قربانی میکند و این قربانی کردن توسط انسان رخ میدهد.
🔸بالاترین فداکاری و بالاترین ذبح و شهادت و اسارت. این مصیبت بزرگ به معنای این است که انسان وقتی که در مسیر حق قرار میگیرد و موانع و مشکلاتی برایش به وجود میآید امکان زائل شدن این موانع و مشکلات را از طریق مصیبت پیدا میکند.
🔸تفاوت ما با اولیای الهی این است که اولیای الهی این امر را با اختیار خودشان و با پیش قراولی خودشان و با رفتن به سوی این مصیبت انجام میدهند و بخش بزرگی از این مصیبت را به جان خودشان میخرند تا مسیر برای ما هموار شود. آنها مسیر خودشان را میروند و خودشان را به بالاترین مرتبه "فعلیت انسانی" میرسانند.
🔸حسین بن علی علیهالسلام در میان تمام ابنای بشر و از میان تمامی اولیای الهی این خصیصه را پیدا کرده که توانسته این مرتبه بالای فعلیت را به ظهور و عالم بیرون و به جلوههای این جهانی برساند.
هرچند که اولیا همه نور واحد هستند اما این حسین بن علی علیهالسلام است که این امکان برایش فراهم شده که این ظهور و بروز را داشته باشد.
ما هم از طریق این مصیبتها و مصیبتهای اندکی که در زندگی برایمان رخ میدهد امکان "بازگشت به خویشتن" پیدا میکنیم.
از طریق این مصیبتها و سختیها و مشکلاتی که پیدا میشود میتوانیم از آن قشرها و لایهها و از خودبیگانگیای که ما را فراگرفته بیرون بیاییم. بیشتر این لایهها همان زندگی روزمره هستند.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#اشتعال
#محرم
#زیارت_عاشورا
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸در زیارت عاشورا به بهانه توجه به پاکترین و بالاترین و متعالیترین حادثهای که در تاریخ بشر رخ داده و زیارت سیدالشهدا، ما از همه ظلمها اعلام برائت میکنیم.
🔸یعنی برائت جستن از همه زندگیای که آلوده است به انواع ظلمها و ناپاکیها و حتی ظلم به خودمان و به دیگران و به رضایت دادن و کمک کردن در هر ظلمی و هر ناپاکی.
🔸اعلام برائت انسان از همه ظلمهایی که در تمامی خلقت بشر و در تمامی دوران بشر صورت گرفته. اعلام برائت از کوچکترین ظلمی که اتفاق افتاده و یا اتفاق میافتد و یا خواهد افتاد.
🔸(اوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآخِرَ تٰابِعٍ لَهُ عَلىٰ ذٰلِکَ)
هر جایی که کوچکترین ظلمی بر بشر صورت میگیرد، ظلمی است که بر آل محمد علیهمالسلام صورت گرفته، چرا که آنها معلم و مربی و پدران این امتها و پدران بشر و رُکن رَکین این جهان هستند.
🔸(شٰایَعَتْ وَبٰایَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِه)
همه کسانی که در این ظلمها از یکدیگر دنبالهروی و تبعیت کردند و به دنبال آن به هم کمک کردند.
در زیارت عاشورا از هر حرکتی که در جهت انجام هر ظلمی از ازل تا ابدِ جهان صورت میگیرد، حتی همه آنهایی که به این ظلمها رضایت دادند، حتی رضایت کوچکی که انسان به ظلمی اندک درون قلبش احساس کرده، برائت میجوییم.
🔸این برائت باید برائت حقیقی باشد و قلب انسان گواه و همراه این برائت باشد.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زیارت_عاشورا
#محرم
#اشتعال
🔸مصیبت ذاتی انسان، در این جهان برای ما از خود بیگانگی و گرفتاری و زنجیرهایی است که برای خودمان درست کردیم و ما را فراگرفته است.
مصیبتی بالاتر از این نیست و از طریق توجه به مصیبت اباعبداللهالحسین علیهالسلام امکان رهایی از این مصیبت را پیدا میکنیم.
🔸به شرط اینکه توجه کنیم و در مواجهه با مصیبت عاشورا مصیبت خودمان را فراموش نکنیم و در توجه به مصیبت خودمان، مصیبت عاشورا را از یاد نبریم. ️تلاقی این دو مصیبت در حقیقت مرتبههای بلند و کوتاه یک مصیبت هستند.
🔸حادثه عاشورا به ما امکان میدهد که این تلاقی را در وجود خودمان ببینیم در حالی که این مصیبت و مصیبت عظمای عاشورا را نگاه میکنیم به ما که "مصیبت حقیقی حسین بن علی علیهالسلام" هستیم هم توجه کنیم.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زیارت_عاشورا
#اشتعال
#محرم
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸"اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُود
وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
قدمِ صدق ما در چیست؟
اینکه صرفا فقط نام حسین علیهالسلام را بیاوریم؟
چیزی که از زبانمان آنطرفتر هم نمیرود؟
چیزی که از یک شب آنطرفتر هم نمیرود و بعد از آن روز و شب مشغول زندگی خودمان هستیم؟
یا از درک اینکه این قدمهای ما، قدمِ صدق نیست و قدمِ زندگی است. صداقت ما در درک این عقب ماندگی و فاصلهای است که با حضرت داریم. این را درک کنیم که آنهایی که اصحاب امام و معالحسین علیهالسلام بودند، کسانی بودند که:
"الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ"
🔸ما امکان این را نداریم که جانمان را مثل آنها بدهیم و اگر آن زمان هم بودیم معلوم نیست که در لشکر حسین علیهالسلام بودیم یا در لشکر ابنسعد!
اینکه ما در تاریخ و زمان دیگری هستیم، امکان جدیدی برای ما، برای درک این وضعیت، برای رسیدن، برای آماده کردن خودمان و برای اینکه آن تیر غم، رنج دوری و جهل و تردیدی که در وجودمان هست را ببینیم و بدانیم این مسیرِ رفتن است.
این درک و این فهم و این مژگانی که در شعر میگوید:
"به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم"
یعنی این دین ظاهری و بی ارزش ما از طریق آن "حقیقت حسینی" که اینگونه روشن و آشکار است، دچار رخنه و خلل شود تا بفهمیم که همه این دینداریِ ظاهری، ارزش چندانی ندارد. ارزشِ حقیقی به درک این عقب ماندگی و درک این جهالت و درک این منجلابی است که در آن هستیم و اینگونه از عاشورا بهرهای میبریم، بهرهای که توشه سال ماست.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زیارت_عاشورا
#اشتعال
#محرم
🔸برای اینکه از عاشورا استفاده کنیم، باید به دست خودمان موانعی که باعث عدم توجه به عاشورا میشود را کنار بزنیم.
بیشترین موانع در "حب" و "بغضها" و "گرفتاریها" و "وابستگیها" و چیزهایی است که روح ما را در زندان و اسارت و در زنجیر خود قرار میدهد.
هر چقدر که میتوانیم باید از این زنجیرها برداریم تا به "حقیقت عاشورا" نزدیک شویم.
اما یک نکته وجود دارد و آن این است که :در اثر توجه به این مصیبت که در عاشورا رخ داده امکان برداشتن زنجیرهای بیشتری را پیدا میکنیم.
که بعد از آن میتوانیم امکانات بیشتری در جهت "رشد و تعالی" خودمان ایجاد کنیم.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#اشتعال
#محرم
#زیارت_عاشورا
🔸توجه به عاشورا ابزاری است برای توجه به مصیبت نفس، مصیبت خویشتن و این توجه مقدور است به شرط اینکه انسان در مواجهه با این مصیبت، توجه به مصیبت خودش داشته باشد و در نهایت به دنبال بازگشت به خویشتن باشد.
🔸هنگامی که انسان قضایای عاشورا را میبیند بهترین زمینه است. رِقتی که در اثر شنیدن حوادث عاشورا پیدا میشود بهترین زمینه است. هنگامی که انسان میشنود که طفلی شیرخوار در چنان عطشی است که همچون ماهی از آب بیرون افتاده و در حال جان کندن است و تَلظی میکند...
حسین بن علی این طفل شیرخوار را همچون پرچمی بر روی دست میگیرد برای اینکه مصیبت این جهان را به کسانی که در اوج شقاوت و روبهروی آنها هستند، نشان دهد.
اما نتیجهای که میبیند:
فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ
طفل با تیر سه شعبه کشته میشود...
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#اشتعال
#زیارت_عاشورا
#محرم
مدرسه معارف علامه طباطبایی
*«اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلی مُصابِهِمْ»* ؛ این، نهتنها یکی از عجیبترین جملات زیارت عاشورا، بلکه یکی از عجیبترین جملات همه ادعیه است. چنان عجیب است که انسان فکر میکند غیر از معصوم، قادر به گفتن این کلام و جمله نیست و زبان کم میآورد. بر این مصیبت، شکر میکند! انگار که شاد است؛ آن قسم از شادی، که زینب کبری(س) فرمود:«مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا».
سپس جملهای از این عجیبتر : *«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلی عَظیمِ رَزِیَّتی»* ؛ بر این مصیبت،که بزرگترین، برجستهترین و سختترین مصیبت عالم است، شکر میکنیم! برای اینکه بزرگترین انسان، بزرگِ اولیا الهی، در سختترین فاجعه، به بدترین شکل به شهادت میرسد و فرزندان و تمام اهلش یا به شهادت میرسند یا به اسارت دچار میشوند، شکر میکنیم!
اینجاست که آن رفتارها، گفتارها و آن چیزهایی که از حضرت علی اکبر (ع) در پیش روی امام حسین(ع) در حوادث عاشورا رخ میدهد، معنی و مفهوم پیدا میکند؛ اینکه اسبی، گویی مامور است تا علی اکبر(ع) را به میان دشمنان ببرد و ایشان اِرباً اِربا شود، حقیقتی است که باید رخ دهد تا امام حسین(ع) به آن مقامی که باید، برسد. در لحظه شهادتِ حضرت علی اکبر(ع) که لحظه ملاقات او با نبی اکرم(ص) جد بزگوارش است، ایشان فریاد میزند این پیامبر است که مرا سیراب کرده و ما فکر میکنیم این سیر شدن از آب، ظاهری است، اما این جام باید "جامِ ولایت" باشد؛ "ولایتِ حقیقی" که برای حضرت علی اکبر(ع) رخ داده است.
«َالْحَمْدُ لِلَّهِ عَلی عَظیمِ رَزِیَّتی» و بعد از عظیم رَزیت، بعد از اِرباً اِربا شدن است که امکان شفاعت فراهم میشود، امکان رفتن به مرتبه بالاتر.
#محرم
#حسين
#شكر_بر_مصيبت
#زيارت_عاشورا
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
#محمد_حسین_قدوسی
🔸"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ"
سلام بر آن ارواحی که در جهت برپایی قیام حسین بن علی علیهالسلام فانی شدند و به شهادت رسیدند . سلام ما به آنها این است که بفهمیم از آنها نیستیم!
ما گرفتار زندگی روزمره هستیم و چیزی از این "فنا" در ما وجود ندارد.
سلام ما به درک "این مطلب" است. روز و شب.
️"عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیاللَّیْلُ وَ النَّهار"
سلامِ خدایی و اَبدی.
هر لحظه که از این سلام غافل شویم آن لحظه، لحظهی لغزش ماست. هر روز و هر شب و هر ثانیه.
️"وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ"
هر زمانی که این سلام و این زیارت حقیقی تمام شود، زمان خطر ماست!
درک این جدایی و فاصله و درک اینکه ما از این قتله هستیم، زیارت حقیقی است.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زیارت_عاشورا
#اشتعال
#محرم
"اَللّهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ "
️وجیه با حسین این نیست که ما از اندک عزاداری و از نامی که بر زبان میآوریم خوش و خرم باشیم ولی در قلبمان چیز جدی و مهمی نباشد.
🔸آبروی به حسین، به احساس بیآبرویی است به اینکه متوجه باشیم که ما چیزی از امام حسین علیهالسلام درک نمیکنیم، که ما در حقیقت هر ساعت و هر روز از قتله حسین علیهالسلام هستیم.
🔸چرا که آن امام منصور که قصد برقراری عدالت و برپا کردن پرچم حسین علیهالسلام را دارد به خاطر عمل ماست که هر ساعت و هر روز ظهور و فرجش به تاخیر میافتد.
آبرویی که ما میتوانیم داشته باشیم از درک این مطالب است.
🔸هر زمانی که این احساس ناراحتی و تردید و عقب ماندن و نرسیدن و دور بودن برداشته شود همان موقع است که در خطریم!
🔸زمانی این سلوک ما و آبرو و وجیه بودن به حسین علیهالسلام برای ما تضمین میشود که متوجه دوری خودمان شویم،
متوجه دوری و درک عقب ماندن و تردید از این وضعیتی که داریم و راضی نشدن به اندک چیزی که برای انسان حاصل میشود حتی لذتها و فتوحات معنوی.
این فتوحات نعمتها و نتایج هر زمان که انسان را "دلخوش" کند این زمان "خطر" انسان است.
اما هر زمانی که انسان دین و دنیای خودش را در خطر ببیند ، در خطر دوری از حسین بن علی علیهالسلام در خطر اینکه ظهور و فرج حضرت صاحبالامر عجلالله را با عملش و وجودش و تمام زندگیاش عقب انداخته، آن موقع است که این ضمانت برقرار میشود.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زیارت_عاشورا
#محرم
#اشتعال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً"
در تمامی دوران بشريت، هر جا که حتى كوچكترين ظلمی صورت میپذيرد، ظلمی بر محمد صلی الله علیه و آل ايشان است، چرا که آنها مربيان و پدران بشر و رُکن رَکین این جهان هستند. بايد از هر حرکت اندكى که در جهت ظلمی، از ازل تا ابدِ جهان صورت میگیرد، حتی احساس رضایتى کوچک به ظلمی اندک، برائت جست، و این برائت باید برائتى حقیقی باشد كه قلب انسان، با آن همراهى كند.
با اين اعلام برائت است كه انسان از همه پلیدیها و ناپاکیهايى که در سرتاسر جهان هست، فاصله میگیرد.
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
#محمد_حسین_قدوسی
#زیارت_عاشورا
#محرم
#اشتعال
🔸یکی از اساتید در تشرفی که داشتند میفرمودند، خود حضرت ولیعصر عج الله به کاروان اربعین خدمت میکردند و فرمودند که جدم حسین سلامالله علیه این کاروان را برای ظهور من به راه انداخته است.
🔸در روایات نقل شده ظهور حضرت ولیعصر عجلالله وقتی فراگیر میشود که قبلش تمام عالم متوجه امام حسین علیهالسلام میشوند. کأنه قبل از ظهور، امام حسین سلامالله علیه در همه عالم شناخته میشود؛ از بودایی گرفته، تا مسیحی -ما خودمان سه سال پیش در مسیر اربعین صابئی دیدیم- و همهی عالم حسین علیهالسلام را میشناسند؛ که وقتی امام زمان عجلالله ظهور میکند، میفرماید «یا أهل العالم، إنّ جَدّی الحسین...» و این راه مبارزه، یعنی پیشروی از راه مظلومیت، پیشروی از راهی که هیچکسی نمیتواند جلویش را بگیرد. بدون اسلحه، بدون توهین به کسی یا حکومتی...
📌 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
#در_مكتب_علامه_طباطبایی
#سعادتپرور
#اربعین
سرنوشت ما به دست امور كوچك روزمره است!
🏴 دنياى امروزى، دنيايى نيست كه در آن حماسهها، اسارت ها و شهادتهاى عاشورا گونه در دسترس همه باشد، بلكه بيش از آن چيزى كه در شرايط ويژه و خاص براى افراد پيدا میشود، براى ما زندگى روزمره است كه نشان میدهد به حسینبنعلی(ع) نزديك میشويم يا دور، در اسارت روزمره گرفتار مى مانيم يا به آزادگى نزديك مى شويم.
اسير ماندن و دور شدن ما به همين عادت به زندگى متعارف و گردش روزمره است، بدون اندكى توجه! به همين صبح بلند شدن، روز گشتن و دنبال كار رفتن، شب خوابيدن و ...
اما اين كه انسان در زندگى روزمره اش، مراقبت داشته باشد و هر جا اين امكان وجود دارد كه يك قدم به سوى حسين(ع) بردارد، آن قدم را از خود، مضايقه نكند و حركت كند، بهترين مسيرى است كه به سوى حسینبنعلی(ع) و آزادگى میرود.
دعوت به سوى حسینبنعلی(ع) در زمان ما، تبديل شده است به دعوتهاى كوچك در اعمال روزمره ما؛ در رفتار ما، گفتار ما، نگاهى كه میكنيم، حركتى كه در خيابان انجام میدهيم، اقدامیكه در شغلمان انجام میدهيم، در رفتار با همسايه و دوستمان و امور كوچكى كه همانها تعيين كننده زندگى و سرنوشت ماست و اينكه لبيك به دعوت حسين(ع) گوييم و حسينى شويم و آزاده يا از حسين(ع) فاصله بگيريم و در اسارت بمانيم...
#محرم #عاشورا
#اربعين
#حسين
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
#محمد_حسین_قدوسی
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ(حشر:۱۹)
اینکه انسان خودش را فراموش میکند و زندگی و مسیرش را از دست میدهد و دچار از خودبیگانگی میشود به این دلیل میباشد که خودش را در محدودیتها و وابستگیها گرفتار کرده و حضرت نامتناهی را فراموش کرده است.
🔸"فراموشی انسان" ناشی از "فراموشی خداوند" است. خداوند، وجودی در آسمان نیست که ما ذکر او را انجام دهیم و به او توجه داشته باشیم. او موجودی در کنار موجودات نیست. اربابی در آسمان نیست.
او خالقی نیست که از ما جدا و در کناری نشسته باشد و ما موظف باشیم که به او توجه کنیم. خداوند یعنی همان بینهایتی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و توجه ما به او، توجه به نامتناهیهاست. توجه به آن حقیقتی که آثارش، درون ما و در ذات ما و در کُنه وجود ما هست.
🔸به محض اینکه به خودمان توجه کنیم، توجه حقیقی، توجه به این نامتناهی که نهفته است، توجه ما به سوی آن افق بینهایتی میرود که به خداوند نزدیک است و راه ما به سوی خدا باز میشود و برعکس هرچه که گرفتار وابستگیها باشیم، گرفتار این تنگیها باشیم، گرفتار زندگی روزمره و دور قمری باشیم از آن بینهایت باز میمانیم. آنوقت میبینیم که زندگی ما همچون اسب آسیابی شده که چشمهایش را بستهاند و مدام در حال دور زدن است! خودمان تعجب میکنیم که چرا نه صبحمان را میشناسیم و نه شاممان را! همینطور گردشی که زندگی روزمره دارد و ما همچون ذرهای بیارزش در این گردونه در حال گردشیم، روزها و هفتهها و ماهها و سالها میگذرد و فرصت یک لحظه توجه به خودمان را پیدا نمیکنیم.
وابستگیهای انسان، وابستگی به زندگی روزمره، وابستگی به ابعاد و اجزای این زندگی ظاهری به کجا میرسد، وابستگی به اینکه دیگری چه گفت و چه کسی به من توجه کرد و چه کسی توجه نکرد!
گرفتار شدن به حرفهایی که به ما گفته میشود. حرفهای خوب و بد!
هر چیز ناچیزی که در این زندگی ما را فرا گرفته چون پوستهای محکم به ما اجازه توجه به خودمان را نمیدهد. خودِ حقیقی. خودِ بینهایت. "خودی" که به محض توجه به آن ، همان توجه به خداوند است. توجه به افقهای بیکران و بینهایت است.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#تکلیم_با_قرآن
#سوره_حشر
🔸خدای تبارک و تعالی از راه مظلومیت قضیه کربلا را رقم زد. بهترین روشی که در تاریخ شکل گرفته، همین روشی است که حضرت زهرا سلاماللهعلیها در پیش گرفتند؛ و آن مبارزه منفی و خاموش است؛ مبارزهی بی سروصدا، مبارزهی بدون اسلحه، بدون هیاهو.
🔸امام حسین سلاماللهعلیه که خودش این کاروان را -در طول تاریخ- به راه انداخت، منحصر به زمان خودشان وتنها عاشورا نبود. بعد از جریان عاشورا، این قافله همینطور که شاید الان نزدیک به بیست میلیون نفر به طرف کربلا میروند؛ یک حرکت و مبارزه فراگیر، ولی بی سروصداست. کسی اسلحه همراهش نیست؛ اگر کسی اسلحه همراهش باشد، در واقع دارد خیانت میکند. افراد مطرح نیستند؛ فقط امام حسین سلاماللهعلیه مطرح میشود. این مبارزه از راه پیادهروی است؛ مبارزه از راه بردن زن و بچه، طفل شیرخوار، در این گرمای پنجاه درجه که امام صادق سلاماللهعلیه دعا میکند برای این افراد و میفرماید که خدایا رحم کن به این چهرههای سوخته!
📌 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
#در_مكتب_علامه_طباطبایی
#سعادتپرور
#اربعین
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸باب الحوائج بودن حضرت عباس علیهالسلام به اين معناست كه ايشان در مقامی هستند كه مشكلات را حل میكنند. "مشكلات اصلى"، مشكلات مادى نيستند بلكه مشكلات مادى ابزارهايى براى توجه به مشكلات معنوى و روحى و وجودى هستند. اما مشكلات معنوى انسان، ناشى از انتخاب اوست و كسى از بيرون آنها را تحميل نمیكند. اين خود انسان است كه به اين سمت حركت میكند و میخواهد به مقامی برسد و از اين دنياى فانى فاصله بگيرد. لذا حل شدن اين مشكلات، به معنى قرار گرفتن در تضاد و تناقضى است؛
براى رسيدن به باب الحوائج، بايد به سمت اين گرفتاریهاى معنوى پيش رويم و آن را درك كرده و درونش فرو رويم، تا هنگامیكه به يأس از حل شدن آنها رسیدیم، مقام باب الحوائجى بروز و ظهور پيدا كند.
🔸 همانطور كه براى حضرت چنين بود؛ ايشان با همه علايق و توجهش به شهادت، آخرين فردى است كه داوطلب جنگ و شهادت میشود و تا وقتى يك نفر از اصحاب هست، ايشان داوطلب نمیشود. گويا نمودى است از اينكه دوست ندارد اين سختىها و مشكلات را تمام كند، بلكه در نهایت، سينه اش تنگ میشود؛
هنگاميكه خدمت سيد الشهدا(ع) میرسد و اجازه جنگ و جهاد میخواهد، كلامش اين است كه:
«سينه ام تنگ شد!».
گويى هنوز هم علاقه دارد كه اين بنبست، سختى، فشار، مضيقه و مصيبت برايش ادامه داشته باشد تا مقام باب الحوائجىاش به فعليت كامل برسد؛ برادرانش را زودتر به جنگ میفرستد تا مصيبت شهادت آنها را قبل از اينكه از اين عالم برود، حس و لمس كند. وقتى براى آوردن آب به شريعه فرات میرود و درحالىكه عطش و تشنگى تا مغز استخوانش را سوزانده است، در ميان آب قرار میگيرد، آب تا زير شكم اسب میرسد، آن را تا صورت بالا میآورد و سپس "ذَكَر عطشَ الحسين..." به ياد تشنگى حسين بن علی علیهالسلام، خاندان پاک و كودكان میافتد و آب را میريزد.
🔸آنچه كه ما در ظاهر میبينيم، فراموشى و پس از آن يادآورى است! اما آيا اين قابل قبول است و انسان میپذيرد كه كسى كه در اين مقام است، لحظهاى فراموش كرده باشد؟ امكان ندارد؛ اين خود ابالفضل علیهالسلام هست كه میخواهد خود را در شرايط سختترى قرار دهد؛ آب را ببيند. خود به اين سمت میرود و شايد از قبل هم میداند كه آبى براى اطفال در كار نخواهد بود! اما چه با اين نيت باشد و چه غير آن، آوردن مشت آب تا صورت، براى لمس اين سختى است و اينكه رفتن به سوى سختى به دست خودش و آن را ملموس و آشكار كردن و رويارويى با شرايطى كه بدون آوردن آب برايش امكان ندارد، برايش صورت میگيرد و اين است كه باب الحوائج میشود.
جدالى كه پس از آوردن مشك با مردمان فاسد آن زمان رخ میدهد، قطعه قطعه شدن و مشك را با تمام وجود حفظ كردن، تا جايى كه ديگر راهى برايش نيست و میفرماید:
«وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»
اگر مرا تكه تكه كنيد، تمام اجزاى بدنم را قطع كنيد و همه عذابهاى عالم را بر من فرود آوريد، نتيجهاى براى من ندارد جز اینکه مسيرم را محكمتر و بهتر پيش ببرم و مقام باب الحوائجى را كاملتر به فعليت رسانم و اين باب حسين بن علی علیهالسلام را بازتر كنم و جهانيانى كه از طريق من قرار است به معنويت و حاجتهاى دينى خود برسند را، بيشتر همراهى كنم و راه را برايشان هموار كنم و اين آزادراه بزرگ بشريت را محكمتر، زيباتر و كاملتر كنم.
شما در حال قطعه قطعه كردن بدن من هستيد، اما اين من هستم كه مسير خود را پيش میبرم. وجودى كه در آن لحظه، تمام حوائج بشريت از ابتدا تا انتها را میبيند و در حال به فعليت رساندن آنهاست، وراى زمان است.
🔸اين حقيقت زيارت حضرت ابالفضل العباس علیهالسلام است؛ همچون عباس علیهالسلام به سمت مصيبتها رفتن، مصيبتهاى معنوى كه بر سراسر وجودمان حاكم شده است، را دیدن، از آن فرار نكردن، از آن استقبال كردن و در اوج نااميدى معنوى و روحى قرار گرفتن، تا از درون آن جوشش مقام باب الحوائجى براى ما ممكن شود. اين كار شدنى است.
#در_مكتب_علامه_طباطبایی
#محمد_حسین_قدوسی
#اشتعال