eitaa logo
عکس نوشته و استیکرمذهبی
7هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
884 ویدیو
19 فایل
عکس نوشته های مذهبی با ذکر صلوات و دعا برای ظهور حضرت مهدی (عج) استفاده از تصاویر آزاد هست. تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
داریم با حسین حسین پیـر می شویم... خوشحال از این جوانی از دست داده ایم...!! @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ای جلوۀ خدایی بی‌انتها حسن؛ خورشید روشن سحر سامرا حسن ... @Allah_Almighty ✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
نَفْسْ مثل خیبر است و هیچ‌کس فتاح نیست فتح این قلعه فقط با دست می‌شود یا که اول هست و آخر نیست ، یا بالعکس آن این چه موجودىست هم اول ، هم آخر می‌شود از همین‌جا می.شود فهمید با مهر عاقبت این عاقبت‌ها خیر یا شر می‌شود... محضر "یادعلى" و محضر "نادعلى" هر که آدم می‌شود ازاین دو محضر می‌شود @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
خورشید شبِ فاطمه بالا آمد شکل دگر علی و زهرا آمد مشتاق زیارت حسن بود، حسین این بود که شش ماهه به دنیا آمد @Allah_Almighty ══💝══════ ✾ ✾ ✾
بالم شکسته بود و هوایی نداشتم از دست روزگار رهایی نداشتم بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدم مشهد اگر نبود که جایی نداشتم @Allah_Almighty ✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب های مناجات حسن می افتم می وزد از سر زلف تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر رهگذری جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب درد سری 🔸شاعر: @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
داریم با حسین حسین پیـر می شویم... خوشحال از این جوانی از دست داده ایم...!! @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
خورشید شبِ فاطمه بالا آمد شکل دگر علی و زهرا آمد مشتاق زیارت حسن بود، حسین این بود که شش ماهه به دنیا آمد @Allah_Almighty ══💝══════ ✾ ✾ ✾
من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب های مناجات حسن می افتم می وزد از سر زلف تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر رهگذری جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب درد سری 🔸شاعر: @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
داریم با حسین حسین پیـر می شویم... خوشحال از این جوانی از دست داده ایم...!! @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
خورشید شبِ فاطمه بالا آمد شکل دگر علی و زهرا آمد مشتاق زیارت حسن بود، حسین این بود که شش ماهه به دنیا آمد @Allah_Almighty ══💝══════ ✾ ✾ ✾
من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب های مناجات حسن می افتم می وزد از سر زلف تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر رهگذری جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب درد سری 🔸شاعر: @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
داریم با حسین حسین پیـر می شویم... خوشحال از این جوانی از دست داده ایم...!! @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
خورشید شبِ فاطمه بالا آمد شکل دگر علی و زهرا آمد مشتاق زیارت حسن بود، حسین این بود که شش ماهه به دنیا آمد @Allah_Almighty ══💝══════ ✾ ✾ ✾
ای جلوۀ خدایی بی‌انتها حسن؛ خورشید روشن سحر سامرا حسن ... @Allah_Almighty ✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب های مناجات حسن می افتم می وزد از سر زلف تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر رهگذری جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب درد سری 🔸شاعر: @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
داریم با حسین حسین پیـر می شویم... خوشحال از این جوانی از دست داده ایم...!! @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄