✅ نکته لطیف علامه طباطبایی در باب برونرفت از مشکلات
حجت الاسلام میرباقری:
🔸یک لطیفهای را در مورد «یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» در تفسیر گرانسنگ المیزان علامه طباطبایی فرمودند که یک معنای ظاهری دارد: انسانی که میخواست دروغ بگوید کارش حل بشود، دروغ نمیگوید و خدا بدون دروغ کارش را حل میکند و به او نشان میدهد که دروغ هم نگویی یا مال حرام و شبههناک هم نخوری یا تسلیم دشمن هم نشوی مشکلت حل میشود و به مقصد هم میرسی. مشکلات فردی و اجتماعی هم حل میشود؛ اما معنی لطیفترش این است که:
🔸ما بنبستهایی که میبینیم به دلیل شرک خودمان است. خدا میگوید: دروغ نگو! وقتی دروغ کار تو را میخواهد حل بکند آیا آنجا دروغ مشکلت را حل میکند یا آنجا هم خدا مشکل تو را حل میکند؟ به ما میگویند: حتی وقتی یک لیوان آب میخورید بسم الله الرحمن الرحیم بگویید و اگر نگوید غبار شرک بر دل مینشیند و مشرک میشوی؛ چون خیال کردی این لیوان آب عطش تو را برطرف میکند.
@AllameTabatabaeii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتشار_برای_نخستین_بار
📺 ببینید|خاطرات همسر علامه طباطبایی (حاجیه خانم روزبه ) از ایشان
🙏 ضمن سپاس از روابط عمومی دانشگاه علامه طباطبایی، در ویدویی حاضر، گوشهای از مستند زندگی مرحوم علامه را مشاهده میکنید
@AllameTabatabaeii ✨
✅ نظر علامه طباطبایی درباره #تداوم ولایت در عصر غیبت
آیا ولایت از آن همه مسلمین است یا عدول مسلمین یا متعلق است به فقیه «به اصطلاح امروزی»؟ در صدر اسلام فقیه به کسی گفته می شد که به همه علوم دینی در اصول و فروع و اخلاق مجهز باشد، نه تنها مسایل فروع دین، چنانکه اکنون مصطلح است. در صورت سوم آیا متعلق به هر فقیه است که در صورت تعدد و کثرت هر کدام از آنها به هر اندازه اقتدار پیدا کند تصرفاتش نافذ و غیرقابل نقض می باشد؟ یا متعلق است به فقیه اعلم؟ اینها مسایلی است که از طرز بحث فعلی ما بیرون است و در فقه باید حل شود.
آنچه از نقطه نظر بحث این مقاله می توان نتیجه گیری نمود، این است که حکم فطرت به لزوم وجود مقام ولایت در هر جامعه ای بر اساس حفظ مصالح عالیه جامعه مبتنی است، اسلام نیز پا به پای فطرت پیش می رود. نتیجه این دو مقدمه این است که فردی که در تقوای دینی و حسن تدبیر و اطلاع بر اوضاع از همه مقدم است برای این مقام تعیین می شود و در اینکه اولیای حکومت باید زبده ترین و برجسته ترین افراد جامعه بوده باشند کسی تردید به خود راه نمی دهد.
📚 معنویت تشیع، تالیف علامه طباطبایی، صفحه 86-87
@AllameTabatabaeii 🌿
🔻دکتر دینانی، شاگرد علامه طباطبایی(ه):
🔸من كه خودم يكي از شاگردانش بودم. هيچ وقت در هيچ سوالي خودم را كنترل نميكردم، چون ميدانستم ايشان آنقدر بزرگوار است كه هر چه دلت خواست ميتواني بگويي. در مقابل سوال رو ترش نميكرد و به همين جهت ما احساس آزادي ميكرديم و هر چه در دل داشتيم ميگفتيم. ايشان هم با كمال بردباري با ما همنفسي ميكرد و كنار ميآمد و جواب ميداد
@AllameTabatabaeii 🍃
#المیزان 0️⃣5️⃣ | حرف تازه و دقیق علامه طباطبایی درباره «صبر اجتماعی»
✍️ در آیه آخر سوره آل عمران میخوانیم: «ـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱصْبِرُوا۟ وَصَابِرُوا۟ وَرَابِطُوا۟ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ...»،
چه فرقی بین صبر کردن و صابر بودن است؟
«علاّمه طباطبايي مطلب دقيقي را از دو كلمه ﴿صابِروا و رابِطوا﴾ استنباط كردهاند كه ﴿صابِروا ورابِطوا﴾ مستقيم متوجّه مؤمنان است؛ به اين معنا كه صبرهايتان را با هم تبادل كنيد؛ نه اينكه هر يك به تنهايي صبر كنيد، همانگونه كه آيه شريفه ﴿واعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَميعا) فرمان ميدهد كه همه با هم مسلمان باشيد؛ نه فقط همه مسلمان باشيد، پس اگر مسلمانان هماهنگي جمعي نداشته باشند، هيچ يك به آيه مزبور عمل نكردهاند، زيرا فرمان ﴿واعتَصِموا﴾ به معناي «مسلمان شويد» نيست، بلكه به معناي «با هم مسلمان باشيد» است و با هم مسلمان بودن، غير از مسلماني هر فرد به تنهايي است.
با هم مسلمان بودن يعني در مسائل نظري تبادل فكري داشتن، در امور اجرايي و عملي همكاري كردن و در مسائل دفاعي و جنگ مصابره و مرابطه داشتن.
نتيجه آنكه ﴿صابِروا﴾ و ﴿رابِطوا﴾ خطاب به مؤمنان است؛ بدين معنا كه با هم صبر و رباط داشته باشيد، زيرا صبر هر انساني محدود است؛ بعضي زود ميرنجند و خسته ميشوند. اگر مصابره جايگزين صبر فردي شود و مرابطه جاي حراست و نگهباني انفرادي از مرزهاي ديني را بگيرد، نقص ناشي از رنجش و خستگي بعضي با توانمندي و پايداري افراد ديگر ترميم خواهد شد.»
📚 ر.ک: تفسیر تسنیم، ج16، ص775
☑️نکته های باریکتر از موی « المیزان» را در «مهر تابان» پی بگیرید!
@AllameTabatabaeii
❓چرا قرآن، مال و فرزند را "فتنه" خوانده؟ ( إِنَّمَا أَمْوَلُکُمْ وَ أَوْلَدُکمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ) تغابن:15
پاسخ علامه در المیزان:
«کلمه "فتنه" به معناى گرفتاریهایى است که جنبه آزمایش دارد، و آزمایش بودن اموال و فرزندان به خاطر این است که این دو نعمت دنیوى از زینتهاى جذاب زندگى دنیا است، نفس آدمى به سوى آن دو آن چنان جذب مىشود که از نظر اهمیت، همپایه آخرت و اطاعت پروردگارش قرار داده، رسما در سر دو راهى قرار مىگیرد، و بلکه جانب آن دو را مىچرباند، و از آخرت غافل مىشود، همچنان که در جاى دیگر فرمود: "المال و البنون زینه الحیوه الدنیا"
و تعبیر آیه مورد بحث، کنایه از نهى است، مىخواهد از غفلت از خدا به وسیله مال و اولاد نهى کند، و بفرماید: با شیفتگى در برابر مال و اولاد، جانب خدا را رها نکنید! با اینکه نزد او اجرى عظیم هست.»
📚 ترجمه المیزان، ج19، ص517
@AllameTabatabaeii 🍃
✅ حافظه عجيب!
🔸شنیده شده برخی گفتهاند علامه طباطبایی، حافظه چندانی نداشت به گونهای که جزئیات امور را فراموش میکرد!
آیت الله سبحانی، از شاگردان علامه طباطبایی مینویسد:
« استاد عاليقدر از نظر حافظه به گونه خاصى بود. هر نوع مسئله و مطلبى كه مورد علاقه او بود و يك نوع كشش درونى به آن مطلب داشت با تمام خصوصيات وجزئيات در حافظه او جاى مى گرفت و موقع نقل دقيقاً يادآور مى شد. از اين جهت بسيارى از آيات قرآن و ادعيه و عبارات اساطين فلسفه مانند بوعلى و صدر المتألهين را به خاطر داشت. گاهى بخش معظمى از آيات يك سوره را بدون هيچ اشكالى مى خواند و جمله هاى مفيد و سودمندى كه در كتابهاى ادبى در دوران جوانى ديده بود، همه را به خاطر داشت. امّا نسبت به مسايل مبتذل و غير مورد علاقه چندان توجه نمى كرد و در خاطر او باقى نمى ماند. لذا دعوت به مجالس خصوصى و انس و آدرس خانه ها و خصوصيات شخصى افراد را غالباً فراموش مى كرد. از اين جهت افراد غير وارد در خصوصيات روحى اش، او را در مسئله حافظه به دو صورت مختلف توصيف مى كردند.»
📚 سیمای فرزانگان، ج1، ص 545
@AllameTabatabaeii 🍃
✅ یا مرگ یا فهم!
مرحوم حاج شیخ صدر الدین حائری:
من خدمت مرحوم علاّمه طباطبایی عرض کردم: آقا! شنیدهام که زمانی شما سر به سجده گذاشته، گفتهاید: یا مرگ یا فهم. و بعد از آن، خدا به شما چنان فهمی عنایت کرده است که دیگر مسائل پیش شما مجهول نمیماند. من میخواهم این مطلب را از خود شما بشنوم.
مرحوم علاّمه طباطبایی فرمودند:
من مشغول خواندن کتاب سیوطی بودم که استاد از من امتحان گرفت، اما من در امتحان موفق نبودم. استاد رو به من کرده و گفت: وقت من و خودت را تلف کردی!
این حرف بر من بسیار ناگوار آمد، آن گاه عملی را انجام دادم که از آن موقع به بعد مورد عنایت خداوند سبحان قرار گرفتم.
پرسیدم: از آن به بعد مجهولی نداشتهاید؟
فرمودند: به عنایت خدا تاکنون چنین بوده است.
📚 روزنههایی از عالم غیب، تالیف آیت الله سید محسن خرازی، ص ۲۷۳
@AllameTabatabaeii 🌿
✅ ردپای یک زن در تالیف المیزان
آیت الله فاطمینیا:
🔸میگویند: همسرِ علامه طباطبایی لقمه میگرفته است که ایشان در نوشتنِ المیزان برای لقمه گرفتن هم وقت صرف نکنند!
🔸به آیت الله ابراهیم امینی گفته بودند که این همسر من چای میآورد، آنچنان این چای را میگذاشت که من متوجّه نشوم، فقط زمانی که برمیگردم ببینم چای هست بنوشم. یک زن این اندازه برای نوشتنِ المیزان کمک کرده است.
🔸وقتی همسرِ او مرحوم شد، علامه طباطبایی خیلی گریه میکرد، آیت الله امینی میگفت که به او گفتم مرگ حق است، چرا اینقدر گریه میکنی؟
علامه در پاسخ گفته بود: میدانم حق است، اما به یادِ مهربانیهایِ او میافتم، چون این زن مهربان بود…
@AllameTabatabaeii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 ببینید|خاطره بعضآلود دکتر #دینانی از جفای دوستان جاهل در حق علامه طباطبایی
🙏 سپاس از روابط عمومی دانشگاه علامه طباطبایی
@AllameTabatabaeii🌹
✅ اگر مىخواهى نور اسفهبديّه را ببینی برخيز!
علامه طباطبایی(ره):
«از مرحوم آقا سيداحمد كربلائى رضواناللهعليه كه از شاگردان معروف و مبرّز مرحوم آخوند بودهاند نقل است كه فرمودهاند: «روزى در جائى استراحت كرده بودم، كسى مرا بيدار كرد و گفت:
اگر مىخواهى نور اسفهبديّه را تماشا كنى از جاى برخيز.
وقتى چشم گشودم ديدم نورى بىحدّ و اندازه، مشرق و مغرب عالم را فرا گرفته است»».
... به تعبیر علامه (ره) «اين همان مرحله تجلّى نفس است كه بدين صورت و به كيفيّت نور غير محدود مشاهده مىشود».
مشاهده این مقام، از بالاترین مقامات مکتب معرفةالنفس است. آنچنان که آیةالله سیدمحمدحسین طهرانی(ره) در وقت نقل این مطلب از مرحوم علامه طباطبایی(ره) مینویسد: «اللهم ارزقنا»
📚مقدمه توحید علمی و عینی علامه سیدمحمدحسین طهرانی(ره)٬ بهعلاوه رسائل.
@AllameTabatabaeii🍃
✅ سوالات دو دختر آمریکایی از علامه طباطبایی
🔻عبدالله انوار، نسخهشناس و پژوهشگر تاریخ:
🔸روزی علامه در انجمن حکمت و فلسفه امروز که آن زمان نام دیگری داشت، حضور یافت. او پنج شنبهها غروب بدانجا میرفت و من هم آن زمان به آنجا میرفتم.
خاطرم است که دو دختر آمریکایی به انجمن آمدند که از دانشگاه کلمبیا مافوق لیسانس گرفته بودند و چند بحث درباره معقولات داشتند. آنها وقتی علامه را دیدند در زمینه معقولات خواستند چند سوال از علامه بپرسند، اما لباس بدون آستین داشتند. من هم آنجا نقش مترجم را داشتم. من به دخترها گفتم که علامه یک قدیس است و شما چرا با این پوشش اینجا آمدید که علامه به من گفت کاری با آنها نداشته باش. اجازه بده سوالاتشان را بپرسند.
@AllameTabatabaeii 🍃