💫 امامان واسطهٔ فیض و رحمتاند و وجود استقلالی ندارند
ولایت در هر موجودی هست؛ و آن عبارت است از ارتفاع فاصله و حجاب بين آن موجود و ذات حقّ، و اين ولايت در خداوند اصلی است و در همۀ موجودات تَبَعی و ظِلّی و مِرآتی.
قرآن كريم، همۀ موجودات را آيه و آئينه میداند، و روايات نيز به هيچ وجه مقامی برای امامان به عنوان استقلال نمیپذيرد، و آن را تفويض و غلط میداند؛ بلكه هر مقام و هر درجه و كمالی را كه دارند از خداست؛ و با خداست؛ و مال خداست؛ آنان نماينده و ظهور دهنده هستند و بس.
آنان، راه و صراط، و پل هدايت تكوينی و تشريعی، براي وصول به مقام عزّ شامخ حضرت حقّاند جَلَّ و عِزَّ.
مقصد و مقصود خداست؛ ذات اقدس او و اسمآء و صفات او؛ و امامان واسطۀ فيض و رحمتاند در دو قوس نزول و صعود.
و بنابراين وجود حضرت بقيّةالله أرواحناه فداه، مرآتيّت و آيتيّت دارد، برای وجود حضرت اقدس حقّ تعالی؛ و بنابراين شناخت و معرفت به آن حضرت نيز بايد به عنوان آيتيّت و مرآتيّت شناخت حضرت حقّ تعالی بوده باشد.
و به لسان عليم، وجود آن حضرت نسبت به وجود حضرت حقّ، معنای حرفی است، نسبت به معنای اسمی.
و عليهذا راه و جادّه و طريق سير به سوی خداوند متعال، آن حضرت است، ولی مقصد و مقصود خود خداوند است تبارک و تعالی. و معلوم است كه اگر ما طريق را مقصد بپنداريم، چقدر اشتباه كردهايم.
بايد به سوی خدا رفت، و لقای خدا، و وصول به خدا، و عرفان به خدا، و فناء و اندكاک در ذات خدا را مقصد و مطلوب قرار داد؛ غايةالأمر چون اين مقصد، بدون اين راه طی نمیشود، و اين مطلوب، بدون اين طريق به دست نمیآيد؛ برای وصول به مقصد و مطلوب، بايد پا در اين طريق نهاد.
چون نمیتوانيم خورشيد را بدون آيئنه ببينيم، بايد جمال آن را در آب و يا در آئينه ببينيم.
آئينه و مرآت نسبت به خورشيد، معنای حرفی دارد؛ خودنما نيست، بلكه خورشيدنما است.
نه میتوانيم از نظر به خورشيد، و انوار، و حرارت، و لَمَعان آن دست بشوئيم، زيرا كه حياتبخش است؛ و نه میتوانيم در آئينه به نحو استقلال بنگريم، زيرا كه در اين صورت نمايندۀ خورشيد نيست. خورشيدنما نيست؛ چهرۀ آن را در خود منعكس نمیكند؛ آئينه در اين حال خودنماست؛ شيشه است؛ صيقل است؛ و در حقيقت عنوان آئينه بودن را ندارد.
امّا اگر در آئينه و آب به نحو نمايندگی و مرآتی نظر كرديم، ديگر آن را نمیبينيم، بلكه خورشيد را در آن میبينيم؛ پس بايد حتماً در آئينه بنگريم، تا خورشيد را ببينيم، راهی غير از اين نداريم، و به عبارت عليم: آئينه مَا بِهِ يُنظَرُ است نه مَا فِيِهِ يُنظَرُ؛
يعنی با او مینگرند؛ نه در او مینگرند.
وجود مقدّس حضرت بقيّهالله عجّل الله تعالی فرجه، آئينۀ تمامنمای حقّ است؛ بايد در آئينه حقّ را ديد، نه خود آن را؛ چون خودی ندارد؛ و نمیتوان بدون آئينه، حق را ديد، چون بدون آئينه، حق قابل ديدن نيست.
و بنابراين، حتماً بايد حق را از راه و از طريق و از آئينه و آيۀ آن وَلِیّاعظم جُست، و به سوی او در تكاپو بود.
در دعاها و مناجاتها، مخاطب خداست، از راه آن حضرت، و از سبيل و صراط آن حضرت؛ و لهذا اگر به خود آن حضرت هم عرض حاجت كنيم، و او را مخاطب قرار دهيم؛ بايد متوجّه باشيم كه، عنوان استقلال به خود نگيرد، و جامۀ استقلال به خود نپوشد، بلكه عنوان وساطت و مرآتيّت و آيتيّت پيوسته در ذهن و در مدّ نظر باشد، و در حقيقت باز هم خداوند را مخاطب قرار دادهايم، چون آئينه و مرآت، بِما هُوَ مِرآة قابل نظر استقلالی نيست؛ بلكه نظر تَبَعی است؛ و نظر استقلالی به همان صورت منعكس در آن بازگشت میكند.
▪️ادامـــه دارد...
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
اين مسأله از مهمترين مسائل باب عرفان و توحيد است كه: كَثَرات اين عالم، تنافی با وحدت ذات حقّ ندارند، زيرا وحدت اصلی، و كَثَرات تَبَعی و ظِلّی و مرآتی است؛ و مسألۀ ولايت به خوبی روشن میشود كه حقيقت ولايت همان حقيقت توحيد است؛ و قدرت و عظمت و علم و احاطۀ امام، عين قدرت و عظمت و علم و احاطۀ حقّ است تبارك و تعالی. دوئيّتی در بين نيست؛ و إثنيّتی وجود ندارد.
بلكه خواستن از خدا بدون عنوان وساطت و مرآئيّت امام معنی ندارد؛ و خواستن از امام مستقلاً بدون عنوان وساطت و مرائيّت برای ذات اقدس حقّ نيز معنی ندارد.
و در حقيقت خواستن از امام و خواستن از خدا يک چيز است؛ نه تنها يک چيز در لفظ و عبارت، و از لحاظ ادبيّت و بيان؛ بلكه از لحاظ حقيقت و متن واقع؛ چون غير از خدا چيزی نيست.
تَبَارَك اسْمُ رَبَّكَ ذِي الْجَلَالِ وَ الإكْرَامِ (آيۀ 78، از سورۀ 55: رحمن).
📚 امامشناسی، ج5، ص178
🆔 @allame_tehrani
💫 غايت عشق به حضرت ولیّعصر، معرفت به حقيقت آن حضرت است نه تشرّف به حضور مادّی ايشان
وجود حضرت حجّة ابن الحسن أرواحنا فداه ظهور أتمّ حقّ و مَجلای أكمل ذات حضرت ذوالجلال است؛ مقصد خداست و آن حضرت رهبر و رهنماست؛ و ما اگر در توسّلاتمان به آن حضرت مستقلاً نظر كنيم، و لقاء و ديدار او را مستقلاً بخواهيم، نه به فيض او وائل میشويم؛ و نه به لقاء خدا و زيارت حضرت محبوب.
امّا به فيض او نمیرسيم؛ چون وجودش استقلالی نيست، و ما به دنبال وجود استقلالی رفتهايم؛ و امّا به لقاء خدا نمیرسيم؛ چون به دنبال خدا نرفتهايم؛ و در آن حضرت خدا را نديدهايم.
و لهذا اكثر افرادی كه در عشق حضرت ولیّعصر میسوزند؛ و اگر هم موفّق به زيارت شوند، باز هم از مقاصد دَنيّه و جزئيّه؛ و حوائج ماديّه و معنويّه تجاوز نمیكنند؛ روی اين اصل است كه آن حضرت را مرآت و آيۀ حقّ نپنداشتهاند؛ و گرنه به مجرّد ديدن بايد خدا را ببينند؛ و از وصال آن حضرت به وصال حقّ نائل آيند؛ نه آنكه باز خود آن حضرت حجابی بين آنان و بين حقّ شود؛ و از او تقاضای حاجات دنيويّه، و آمرزش گناهان، و اصلاح امور را تمنّی نمايند.
چه بسياری از افراد كه به محضرش مشرّف شدهاند؛ و آن حضرت را هم شناختهاند، ولی از عرض اين گونه حاجات احتراز نكرده؛ و همين چيزها را خواستهاند.
پس در حقيقت نشناختهاند زيرا معرفت به او معرفت به خداست؛ مَن عَرَفَكُم فَقَدْ عَرَفَ اللّٰهَ.
هر كس بخواهد خدمت او برسد، بايد تزكيۀ نفس كند؛ و به تطهير سِرّ و اندرون خود اشتغال ورزد؛ و در اين صورت به لقای خدا میرسد؛ كه لازمهاش لقای آن حضرت است؛ و به لقای آن حضرت میرسد كه بالملازمه لقای خدا را يافته است، گرچه در عالم طبيعت و خارج، مشرّف به شرف حضور بدن عنصری آن حضرت نشده باشد.
پس عمدۀ كار معرفت به حقيقت آن حضرت است، نه تشرّف به حضور بدن مادّی و طبيعی. از تشرّف به حضور مادّی و طبيعی فقط به همين مقدار بهره میگيرد؛ ولی از تشرّف به حضور حقيقت و ولايت آن حضرت، سرّش پاک میشود؛ و به لقاء حضرت محبوب؛ خداوند متعال فائز میگردد.
لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ. (آيۀ 61، از سورۀ 37: صافّات).
علاّمۀ بحرالعلوم قدّساللهنفسه، عمری را در مجاهدۀ با نفس امّاره و تزكيۀ سرّ و تطهير نفس، برای عرفان الهی و وصول به مقام معرفت و فناء و اندكاک در ذات حضرت حقّ به سر آورد؛ و از رسالۀ سير و سلوک او مقام او در مراحل و منزال عرفان مشهود است؛ او كه به خدمتش مشرّف میگشت با اين ديده بود؛ با ديدۀ حقّبين؛ نه با ديدۀ خودبين.
حق بين نظری بايد تا روی تو را بيند
چشمی كه بود خودبين كی روی تو را بيند؟
از آن مرحوم حكايت كردهاند كه روزی چون اذن دخول برای تشرّف به حرم مبارک حضرت سيّدالشّهداء عليهالسّلام را خوانده؛ همين كه میخواست داخل شود ايستاد؛ و خيره به گوشۀ حرم مطهّر مینگريست؛ و مدّتی به همين منوال بود و با خود اين بيت را زمزمه میكرد:
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن
به رُخَت نظاره كردن سخن خدا شنيدن
بعداً از علّت توقّفش پرسيدند، در پاسخ گفت: حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه در زاويۀ حرم مطهّر نشسته بودند؛ و مشغول تلاوت قرآن بودند. اين است معنای وصول؛ و اين است حقيقت آيتيّت و مرآتيّت.
و ما بايد در اعتقاداتمان درست بكوشيم؛ و به وجه احسن بر پايۀ اصالت واقع پايهگذاری كنيم.
📚 امامشناسی، ج5، ص181
🆔 @allame_tehrani
💎 لقاء امام زمان عليهالسّلام را برای كشف ولايت و لقاء خدا بايد خواست
مجالس و محافل توسّل به حضرت ولیّعصر بسيار خوب است؛ ولی توسّلی كه مطلوب و منظور از آن حقّ باشد؛ وصول به حقّ باشد؛ رفع حجب ظلمانی و نورانی باشد؛ كشف حقيقت ولايت و توحيد باشد؛ حصول عرفان إلهی و فناء در ذات اقدس او باشد. اين مطلوب و پسنديده است. و لذا انتظار فرج كه حتّی در زمان خود أئمّه عليهمالسّلام از بزرگترين و با فضيلتترين اعمال محسوب میشده است، همين بوده است.
توسّل به حقيقت ولايت آن حضرت برای كشف حجابهای طريق، از افضل اعمال است؛ زيرا توحيد حقّ از افضل اعمال است. و انتظار ظهور خارجی آن حضرت نيز بواسطۀ مقدّميّت بر ظهور باطنی و كشف ولايت آن حضرت همچنين مفيد است؛ و انتظار ظهور خارجی بر اين اصل محبوب و پسنديده است.
و امّا چنانچه فقط دنبال ظهور خارجی باشيم، بدون منظور و محتوای از آن حقيقت؛ در اين صورت آن حضرت را به ثَمَنِ بَخْسی فروختهايم؛ و در نتيجه خود ضرر بسياری ديدهايم؛ زيرا مراد و مقصود، تشرّف به حضور طبيعی نيست؛ و گرنه بسياری از افراد مردم در زمان حضور امامان به حضورشان میرسيدهاند؛ و با آنها تكلّم و گفتگو داشتهاند؛ ولی از حقيقتشان بیبهره بودهاند. اگر ما در مجالس توسّل، و يا در خلوت به اشتياق لقای او بوده باشيم؛ و خداوند ما را هم نصيب فرمايد، اگر در دلمان منظور و مقصود، لقای خدا و حقيقت ولايت نباشد، در اين صورت به همان نحوی به خدمتش مشرّف میگرديم كه مردم در زمان حضور امامان به خدمتشان مشرّف میشدهاند؛ و اين غَبنی است و ضرری است بزرگ كه با جِدّ و جَهد و با كَدّ و سعی ما به محضرش شرفياب شويم، و مقصدی والاتر و بالاتر از ديدار ظاهری نداشته باشيم ـ كه در حقيقت اين ديدار برای رفع شک و شبهه از وجود آن حضرت و طول عمر است ـ يا آن حضرت را برای حوائج مادّيّه و يا رفع گرفتاریهای شخصی و يا عمومی استخدام كنيم؛ اين امری است كه بدون زحمت توسّل برای همۀ افراد زمان حضور امامان عليهمالسّلام حاصل بوده است.
ولی آنچه حقّاً ذیقيمت است، تشرّف به حقيقت و وصول به واقعيّت آنحضرت است. اشتياق به ديدار و لقای اوست از جهت آيتيّت حضرت حقّ سبحانه و تعالی؛ اين مهمّ است؛ و اين از افضل اعمال است؛ و چنين انتظار فرجی زندهكنندۀ دلها و راحتبخش روانهاست؛ رَزَقَنَا اللّٰهُ وَ إيَّاكُمْ إنشَاءاللّٰهُ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
دانستن زمان ظهور خارجی برای ما چه قيميتی دارد؟ و لذا در اخبار از تفحُّص و تجسّس در اين گونه امور نهی شده است.
شما فرض كنيد: ما با علم جَفْر و رَمْل صحيح به دست آورديم كه ظهور آن حضرت در يک سال و دو ماه و سه روز ديگر خواهد بود. در اين صورت چه میكنيم؟ وظيفۀ ما چيست؟ وظيفۀ ما تهذيب و تزكيه و آماده كردن نفس امارّه است برای قبول و فداكاری و ايثار.
ما هيمشه مأمور بدين امور هستيم؛ و پيوسته بايد در صدد تهذيب و تزكيۀ نفس و تطهير خاطر برآئيم؛ چه ظهور آن حضرت در فلان وقت، مشخّص باشد و يا نباشد؛ و اگر در صدد برآمديم موفّق به لقای حقيقی او خواهيم شد؛ و اگر در صدد نبويدم، لقای بدن عنصری و مادّی آن حضرت برای ما اثر بسياری نخواهد داشت؛ و از اين لقاء هم طَرْفی نخواهيم بست.
فلهذا میبينيم بسياری از افرادی كه اربعينها در مسجد سهله و يا در مسجد كوفه و يا بعضی از اماكن متبرّكۀ ديگر برای زيارت آن حضرت مقيم بوده، و به زيارت هم نائل شدهاند، چيز مهمّی از آن زيارت عائدشان نشده است.
و آنچه از همه ذكرش لازمتر است، آن است كه: ظهور خارجی و عمومی آن حضرت هنوز واقع نشده است؛ و منوط و مربوط به اسباب و علائمی است كه بايد تحقّق پذيرد، ولي ظهور شخصی و باطنی برای افراد ممكن است، و به عبارت ديگر: راه وصول و تشرّف به خدمتش برای همه باز است، غايةالأمر نياز به تهذيب اخلاق و تزكيهٔ نفس دارد.
هر كس امروز در صدد لقای خدا باشد، و در راه مقصود به مجاهده پردازد؛ بدون شک ظهور شخصی و باطنی آن حضرت برای او خواهد شد؛ زيرا لقای حضرت حقّ بدون لقای آيتی و مرآتی آن حضرت صورت نپذيرد.
📚 امامشناسی، ج5، ص190
🆔 @allame_tehrani
💫 راه لقای امام زمان عليهالسلام باز است
و محصّل كلام آن است كه: امروزه راه تشرّف به حقيقت ولايت آن حضرت باز است؛ و مهم هم همين است؛ ولی نياز به مجاهدۀ با نفس امّاره و تزكيۀ اخلاق و تطهير باطن دارد، و محتاج به سير و سلوک در راه عرفان و توحيد حضرت حقّ است سبحانه و تعالی، خواه ظهور خارجی و عمومی آن حضرت نيز به زودی واقع گردد، يا واقع نگردد.
زيرا خداوند ظالم نيست؛ و منع فيض نمیكند؛ و راه وصول را برای افرادی كه مشتاقند نبسته است.
اين دَر پيوسته باز است؛ و دعوت محبّان و مشتاقان و عاشقان را لبيّک میگويد.
بنابراين بر عاشقان جمال الهی و مشتاقان لقای حضرت او جلّ و علا، لازم است كه با قدمهای متين و استوار در راه سلوک عرفان حضرت بكوشند، و با تهذيب و تزكيه، و مراقبۀ شديد، و اهتمام در وظائف الهيه، و تكاليف سبحانيّه، خود را به سر منزل مقصود نزديک كنند. كه خواهی نخواهی در اين صورت از طلعت مُنير امام زمان و قطب دائرۀ امكان كه وسيلۀ فيض و واسطۀ رحمت رحمانيّه و رحيميّۀ حق است بهرهمند و كامياب میگردند؛
و از هر گونه راههای استفاده برای تكميل نفوس خود متمتّع میشوند؛ و از جميع قابليّتهای خدادادی خود برای به فعليّت درآوردن آنها برای وصول به منزل كمال بهره میگيرند.
وَفَّقَّنَا اللّٰهُ تَعَالَی وَ إيّاكُم بِمُحَمَّد وَ آلِهِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ.
در اينجا بايد سه نكته را در نظر داشته باشيم:
اوّل آنكه: غيبت آن حضرت از جانب ماست نه از جانب ايشان يعنی ما به واسطۀ گناه و انانيّت و استكبار، خود را از زيارتش محروم داشتهايم نه آنكه ايشان خود را مهجور و مختفی میدارند، و به عبارت ديگر او از ما غائب است و ما از او غائب نيستيم.
نكتۀ دوّم آنكه: قدرت و علم و احاطه و سيطرۀ آن حضرت به امور، متوقّف بر زمان ظهور نيست بطوريكه قبل از ظهور فاقد آن باشند و پس از ظهور واجد شوند، بلكه در هر دو حال هيمنه و سيطره و احاطۀ تكوينيّه كه لازمۀ ولايت كليّه است با آن حضرت است؛ ولی قبل از ظهور اين مطلب از انظار مردم و از ادراک عقول و نفوس پنهان است؛ و پس از ظهور آشكار میشود.
نكتۀ سومّ آنكه: قدرت عمليّه و گسترش علميّه و احاطۀ تكوينيّۀ آن حضرت به امور، منحصر در كارهای خير و برّ و احسانی كه به نظر ما خير است نيست؛ بلكه هيمنه و سيطرۀ بر تمام امور است از خيرات و شرور؛ و به طور كلّی بر هر عمل و بر هر فعل و بر هر موجودي از موجودات، زيرا كه بر اساس نظام كلیّ عالم تكوين، عالم سراسر خيرات است و أبداً شرّی وجود ندارد، شرّ امر عَدَمی است و از خدا نيست و از ولیّ خدا هم نيست؛ و الشّر لَيسَ إلَيك.
📚 امامشناسی، ج5، ص192
🆔 @allame_tehrani
🔸راجع به انتظار فرج حضرت ولیّعصر عجّلاللهتعالیفرجهالشریف
💬 جريان شيخ علی حلّاوی و جمعی كه ادعای جانفشانی در ركاب امام زمان عليهالسّلام داشتند و امتحان حضرت از آنها
آقای میرجهانی که از وعّاظ شهیر خراسان و از محترمین آستانهٔ قدس و مرد دانشمندی هستند نقل نمودند، و ایضاً بنده این نقل را از آقا میرزا احمد مصطفی سنگر در نجف اشرف و سایر رفقا شنیدهام که:
در حلّه مردی بود بسیار عابد و زاهد و عالم، مردم را به انتظار فرج حضرت بقیّةالله عجل الله [تعالی] فرجه دعوت مینمود، و به گریه و ندبه و دعا بر تعجیل ظهور دعوت میکرد، تا آنکه جماعتی از مردم [که] غمّ و همّشان دعا بر فرج بود مجالسی ترتیب داده و در آن دعا مینمودند همگی شمشیر خریده و انتظار ظهور آن حضرت را داشتند؛ نام این مرد آقای شیخ علی حلّاوی بوده، و هم اکنون بعد از سالها مقام حضرت حجّة در خانهٔ او برپاست.
روزی آقا شیخ علی از کاظمین به حلّه میرفته است، در راه خدمت حضرت مشرّف میگردد و بسیار اظهار ادب نموده و تقاضای ظهور میکند.
حضرت میفرمایند: هنوز عدّهای که خداوند وعده داده فراهم گردند فراهم نشده است و سیصد و سیزده تکمیل نگشته.
عرض میکند: قربانت گردم هماکنون در حلّه بیش از هزار نفر انتظار فرج را دارند، و اگر ظهور کنید تمام این افرادی که تا به حال مجالس دعا ترتیب داده در فراقت میگریستند، در رکاب مبارک، حاضر برای انجام خدمت خواهند بود.
حضرت میفرمایند: چنین نیست، و از محبّین ما در حلّه دو تن بیش نیستند، یکی تو هستی و دیگری جوانی است قصّاب؛ حال که به حلّه رفتی تمام مدّعین را در خانۀ خود دعوت کن و بشارت مقدم مرا بده، و به طوری که کسی نفهمد دو گوسفند در بام خانه قبلاً برده و در آنجا ببند تا من بیایم.
شیخ علی به حلّه در آمد و مردم را دعوت به منزلش نموده بشارت تشریففرمائی آقا را داد. محبّین جمع شدند و شادیها کردند، عطرها پاشیده، عودها برافروخته، چراغانی نموده، همگی تشریففرمائی حضرت را ساعتشماری میکنند. در این هنگام نوری سبز رنگ از جانب قبله حرکت نموده بر بام خانۀ شیخ علی فرود آمد.
حضرت ولیّعصر عجل الله [تعالی] فرجه الشریف از میان نور در بام خانه قرار گرفتند. اولاً حضرت جوان قصّاب را صدا زدند، جوان بر بام برآمد؛ حضرت دستور دادند که یکی از گوسفندها را نزدیک ناودان ذبح کند، جوان ذبح نموده خون از ناودان جاری شد؛ مردم همه با هم گفتند: عجبا حضرت جوان را کشتند! مبادا ما را هم صدا زده و روی بام ذبح کنند! در این حال حضرت، آقا شیخ علی را صدا زدند، شیخ علی بر بام بالا آمد؛ حضرت فرمودند که: شیخ علی گوسفند دیگر [را] نزدیک به ناودان ذبح نماید. ذبح نموده خون گوسفند در ناودان جاری شد؛ ترس و وحشت مردم را فراگرفت و هر کسی به دیگری میگفت که شیخ علی هم کشته شد! هماکنون است که حضرت یک یک از ما را صدا زده و سر ببرند! هر یک بر جان خود بیمناک شده، از گوشهای به طوری که رفیقش نداند مخفی شده راه فرار اختیار کرد.
کمکم همه رفتند و یک تن باقی نماند، در این حال حضرت فرمودند: آقا شیخ علی رفقای خود را صدا کن برای نصرت و یاری من بیایند بالای بام آنها را ببینم!
آقا شیخ علی هرچه صدا زد جوابی نشنید، سپس نزدیک آمد دید در خانه یک نفر هم نیست!
حضرت فرمودند: این بود یارانی که گمان میکردی در فراق من راحت ندارند و همه حاضر برای نوشیدن شربت شهادت در رکاب من هستند.
📚 جُنگخطی10، ص56.
(مطلعأنوار، ج1، ص117)
🆔 @allame_tehrani
💬 جريان مرد صابون فروش و ملاقات با حضرت صاحبالزمان عجلاللهتعالیفرجه
آقای حاج آقا معین نقل کردند که:
مردی صابون فروش بسیار اشتیاق زیارت حضرت ولیّعصر را داشت و در فرج حضرت بیصبر و قرار بود، همیشه گریان و لقای آن حضرت را مشتاق بود.
روزی یکی از ابدال حضرت به نزد او رسیده گفت: بیا برویم خدمت حضرت! مرد صابون فروش با کمال اشتیاق حرکت نموده سر از پا نشناخت، او را مقداری راه برد، سپس به دریا رسیدند، از دریا او را عبور میداد، در بین دریا که قدم روی آب میگذاشت و میرفت باران سختی درگرفت.
مرد صابونی یادش آمد که صابونهائی را که پخته است و روی بام خانۀ خود پهن نموده هماکنون همه آنها لِه شده و آب میشود و از ناودان پائین میریزد، به مجرّد این خیال پایش در آب فرورفت و نزدیک بود غرق گردد! آن شخص مصاحب فرمود: توجه به خدا داشته باش و از حضرت استمداد کن و فکر صابون را از کلّهات بیرون ببر! همین که متوجه خدا شد دوباره روی آب قرار گرفت و مشغول حرکت شدند تا آنکه از دریا عبور نموده خدمت حضرت رسیدند؛ همین که آن مصاحب که از ابدال بود خواست رخصت دخول و تشرّف برای رفیق خود بگیرد حضرت فرمودند: رُدّوه فإنّه رجلٌ صابونیٌّ.(1) [برگردانید او را؛ همانا او مرد صابونی است!]
📚 جُنگخطی10، ص57.
(مطلعأنوار، ج1، ص119)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، ج٢، ص٣١، حکایت ٢٠.
🆔 @allame_tehrani
الله شناسی ۱۲.mp3
20.99M
📗 تدریس کتاب «الله شناسی»
🎙استاد واسطی (حفظهالله)
📼 جلسهٔ دوازدهم (۱۲)
📝 متن مکتوب جلسه (PDF)
📹 فایل تصویری جلسه (آپارات)
🔉 صوت جلسهٔ یازدهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰اهم موضوعات مطرح شده:
🔸تفسیر آیهٔ نور
🔸ماهیت نور
🔸بیان مشکات و مصباح
🔸تفاوت نور و منوِّر
🔸استعمالات نور در قرآن
🔸تفسیر «والله متم نوره»
🔸مهارت حق محوری
🆔 @allame_tehrani
💎 نتیجهٔ بندگی خدا
... و اين مقام (عبودیت) در اثر اطاعت خداوند تعالی پيدا میشود. چنانچه در حديث قدسی وارده است:
عَبْدِي أطِعْني حَتَّی أجْعَلَکَ مِثْلِي (أوْ مَثَلی خل) أقُولُ لِلشَّيْءِ: کُنْ! فَيَکُونُ. تَقُولُ لِلشَّيْءِ: کُنْ فَيَکُونُ![1]
ای بندهٔ من! از من اطاعت کن؛ تا من تو را مِثل خود قرار دهم - و يا شبيه و نظير خود قرار دهم - من به چيزی میگويم: بشو! میشود. تو به چيزی میگوئی: بشو! میشود!
و بنابراين، الْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّةُ؛
(عبوديّت خداوند متعال، يک جوهر و واقعيتی است که باطن و حقيقتش ربوبيت است) معنای خود را روشن میکند. زيرا به واسطهٔ عبودیت، نفس انسانی صیقل پیدا میکند و قابلیت انعکاس اشعهٔ نوریهٔ عالم بالا در او پیدا میگردد. هر چه صيقل بيشتر بخورد؛ و نمايندگی و آئينهگی آن بيشتر گردد، جلوات حضرت احديّت در او زيادتر به ظهور میرسد؛ تا جائی که خلافت بالقوة و بالاستعداد وی به مقام فعليّت مطلقه درمیآيد؛ و خَليفَةُالله فِعْليّه در تمام عالم وجود و شئون و مظاهر حيات میشود.
بايد دانست که اين اُلوهيت نيست. اين خلافت و نمايندگی است که عين آثار الوهيت در آن به ظهور میرسد. خلیفةالله، کار خدا را نمیکند. خدا به دست وی کار خود را میکند. و از دريچهٔ نفس وی، خود را متجلّی میگرداند؛ و أسماء و صفات خود را بروز میدهد.
عارف بالله، آئينهٔ تمامنمای جمال و جلال خداوند ازلی ابدی است.
📚 نور ملکوت قرآن، ج۱، ص۲۸۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▪️پاورقی در «پست بعد» ⬇️
🆔 @allame_tehrani
▪️پاورقی «پست قبل»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- در کتاب کلمةالله تأليف سيد حسن شيرازی در ص140 تحت شمارهٔ 154، از کتاب عدةالداعی احمد بن فَهد حلّی، از کعبالأحبار، و از کتاب مشارق أنوار اليقين، حافظ رجب برسی، چنانچه در ص536 که مصادر آن را نقل میکند، آمده است، گويد: در حديث قدسی از ربّ علی وارده شده است که میگويد: عبدي!أطعني أجعَلَکْ مِثْلي؛ أنا حي لاأمُوتُ، أجعَلْکَ حَيَّاً لاتموت؛ أنا غَنيٌّ لاأفتقرُ، أجْعَلْکِ غَنيّاً لاتَفْتَقِر. أنا مهما أشاءُ يکونُ، أجَعْلک مهما تشاءُ يکونُ. (ای بندهٔ من! از من اطاعت کن تا من تو را مانند خودم قرار دهم. من زنده هستم که نمیميرم؛ تو را زندهای میکنم که نميری! من غنيّی هستم که فقير نمیشوم، تو را غنيّی قرار دهم که فقير نگردی! من هر وقت بخواهم، میشود؛ قرار میدهم تو را که هر وقت بخواهی، بشود) و از کعبالأحبار نيز اين حديث به عبارات ذيل وارد است: يا ابن آدم! أنا غَنِيٌّ لاأفتقر؛ أطعْنِي فيما أمرتُک، أجْعَلْک غنيّاً لاتَفتقر! يا بن آدم! أنا حَيٌّ لاأموتُ؛ أطِعْني فيما أمرتک أجْعَلْک حيّاً لاتموت. أنا أقول: للشَّيْء: کُنْ فيکون، أطِعني فيما أمرتک، تقول للشيء: کُنُ فيکونُ. (ای پسر آدم؛ من غنيّی میباشم که فقير نمیشوم. اطاعت کن از من در آنچه را که من به تو امر میکنم، تا تو را قرار دهم غنيّی که فقير نشوی! ای پسر آدم من زنده هستم که نمیميرم. اطاعت کن از من در آنچه را که من به تو امر کردهام تا تو را قرار دهم زندهای که نميری! ای پسر آدم! من به چيزی که بگويم: بشو! میشود، اطاعت کن از من در آنچه را که من به تو امر کردهام، تا تو هم به چيزی که بگوئی: بشو! بشود. و در تاريخ يعقوبی، ج2، ص95 در ضمن بيان مواعظی از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلم میگويد: از جمله کلمات آنحضرت اينست که:خداوند عزوجل میگويد: ابن آدم أنا الحيّ لاأموت؛فأطِعْني أجْعَلَک حيّاً لاتموت! و أنا علی کلّ شيءٍ قديرٌ. ابن آدم! صِل رَحمِکَ افُکُّ عنک عُسْرَک؛ و اُيَسِّرکُ لِیُسرِکَ! و شيخ عارف کبير، محيیالدين عربی در باب سيصد و شصت و يک، از کتاب فتوحات مکيّهٔ خود آورده است که: ورد في الخبر في اهل الجنّة، انّ الملک يأتي إليهم فيقول لهم بعد أن يستأذن في الدّخول علیهم، فإذا دخل ناوليهم کتاباً من عند الله بعد أن يُسَلِّم عليهم من الله؛ وَ إذاً في الکتاب لکّل انسان يخاطب به: من الحيّ القيوم الذّي لايموت، الي الحيّ القيوم الّذي لايموت؛ امّا بعد فَإنّي أقول للشّيء: کن فيکون؛ و قد جعلتک اليوم تقول للشّيء: کن فيکون.
🆔 @allame_tehrani
1_Aeen_Rastegari_01.mp3
29.4M
💫 آیین رستگاری - جلسهٔ 1
💎 منظور و مقصود پروردگار از خلقت انسان
🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🗓 تاریخ سخنرانی: 1407/01/29
📝 متن مکتوب سخنرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰توضیحات:
🔹علّت عدم وصول به کمالات توحیدی عمل نکردن است.
🔹عالیترین مربّی و معلّم بشریّت حضرت رسول و أمیرالمؤمنین و اولاد او علیهمالسلام هستند.
🔹رسول خدا فرمود: «کسی که دو روزش یکسان باشد مغبون است».
🔹در مکتب توحید مقصد خداست و زاد و راحله، توکّل و استعانت از اوست.
🔹یکی از نتایج سلوک الی الله زدوده شدن غلّ و غش و کدورتهای باطنی است.
🔹از بهترین ارمغانهای سلوک الی الله بیتعلّقی و آسودگی خاطر و خیال است.
🔹برای وصول به مقصود باید کار و تلاش نمود.
🔹اعتماد به نفس در مقابل اعتماد به خدا، اعتماد به بت است.
🔹زندانی بودن أبناء دنیا در توهّمات و تخیّلات فاسد و باطل.
🔹أمیرالمؤمنین علیهالسّلام: «قیمةُ کُلِّ امرِئٍ ما یُحسِنُه».
🔹نگاهی اجمالی به سرگذشت جنگ بدر و کفّار اسیر شده.
🔹إخبار غیبی رسول خدا به عمویش عباس در پرداخت فدیه.
🔹سالک نباید فکر خود را در امور جزئی و کوچک متوقّف نماید.
🔹باید راه خدا را با اختیار و مجاهده طی نمود.
🔹پادشاهی و اقتدار فقط از آنِ پروردگار است و او بر همه چیز تواناست.
🔹التجاء و ابتهال سالک به حضرت پروردگار.
🔹اقرار و اعتراف سالک به عجز و ناتوانی خویش و بینهایتی ذات حضرت حق.
🔹حکایت زیبای بهلول و هارون.
🔹درخواست به فعلیّت رسیدن استعدادات از حضرت پروردگار.
🆔 @allame_tehrani
منظور و مقصود پروردگار از خلقت انسان.pdf
5M
💫 آیین رستگاری - جلسهٔ 1
💎 منظور و مقصود پروردگار از خلقت انسان
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🗓 تاریخ سخنرانی: 1407/01/29
🔉 فایل صوتی سخنرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰توضیحات:
🔹علّت عدم وصول به کمالات توحیدی عمل نکردن است.
🔹عالیترین مربّی و معلّم بشریّت حضرت رسول و أمیرالمؤمنین و اولاد او علیهمالسلام هستند.
🔹رسول خدا فرمود: «کسی که دو روزش یکسان باشد مغبون است».
🔹در مکتب توحید مقصد خداست و زاد و راحله، توکّل و استعانت از اوست.
🔹یکی از نتایج سلوک الی الله زدوده شدن غلّ و غش و کدورتهای باطنی است.
🔹از بهترین ارمغانهای سلوک الی الله بیتعلّقی و آسودگی خاطر و خیال است.
🔹برای وصول به مقصود باید کار و تلاش نمود.
🔹اعتماد به نفس در مقابل اعتماد به خدا، اعتماد به بت است.
🔹زندانی بودن أبناء دنیا در توهّمات و تخیّلات فاسد و باطل.
🔹أمیرالمؤمنین علیهالسّلام: «قیمةُ کُلِّ امرِئٍ ما یُحسِنُه».
🔹نگاهی اجمالی به سرگذشت جنگ بدر و کفّار اسیر شده.
🔹إخبار غیبی رسول خدا به عمویش عباس در پرداخت فدیه.
🔹سالک نباید فکر خود را در امور جزئی و کوچک متوقّف نماید.
🔹باید راه خدا را با اختیار و مجاهده طی نمود.
🔹پادشاهی و اقتدار فقط از آنِ پروردگار است و او بر همه چیز تواناست.
🔹التجاء و ابتهال سالک به حضرت پروردگار.
🔹اقرار و اعتراف سالک به عجز و ناتوانی خویش و بینهایتی ذات حضرت حق.
🔹حکایت زیبای بهلول و هارون.
🔹درخواست به فعلیّت رسیدن استعدادات از حضرت پروردگار.
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 منظور و مقصود از خلقت انسان
🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🔉 فایل صوتی سخنرانی (کامل)
📝 فایل مکتوب سخنرانی (PDF)
🆔 @allame_tehrani
🔴 یهودیان خيال اسرائيل صغير و سپس اسرائيل كبير را با خود به گور خواهند برد
امّا آنچه ما در اخبار و روايات داريم: قيام و اقدام يهوديان، چون مخالف حقّ و مخالف عدالت هستند، و به علّت آنكه مردمی ستمگر و تجاوزپيشه میباشند، پا نخواهد گرفت. و خيال اسرائيل صغير و سپس اسرائيل كبير را با خود، با شمشير امام ما: امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّريف به گور خواهند برد، و اگر نوبت حيات بما برسد در ركاب آنحضرت، وگرنه بطور مسلّم فرزندان و ذراری ما با آنحضرت پس از سرنگونی اين مردم متجاوز و متعدّی و حرف حقّ نشنو، بطرف انگلستان سالخورده و پيرِ ديرْ استعمار و شيطنت حركت میكنند، و مالتوسگرايان متجاوز به حقّ و حقوق اوّليّهٔ بشريّت را بخاک هلاک درمیافكنند، و عالم را به نور عدالت و سخاوت و كرامت و تجرّد و نور و سُرور و حُبور و فراخی و گشايش و معرفت و توحيد مبدّل میسازند.
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص334
📝 مـشـاهـدهٔ مـتـن کـامـل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/2632
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...هر گاه مسلمانان، متّحد و متّفق و بيدار شوند، ريشهكن كردن اين غدّۀ سرطانی كار مشكلی نيست...
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص279
🆔 @allame_tehrani
🔴 هر روز سران کفر را لعن میکنم
(مرحوم علامه طهرانی) از شدّت انزجاری که از سردمداران کفر داشتند میفرمودند: من هر روز هفت نفر را از رؤسای دوَل کفر چون آمریکا و انگلیس و اسرائیل غاصب را حتماً لعن میکنم...
✍ پیام حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی به همایش بزرگداشت مرحوم علامه طهرانی در مشهد مقدس (مـتـن کـامـل)
🆔 @allame_tehrani
🔹ابرقدرت و ابرجنایتکار
... از جملهٔ این الفاظ تعبیر «ابرقدرت» است که برای دول بزرگ کفر به کار میرود. ایشان میفرمودند: باید گفت «ابرجنایتکار». قدرت متعلق به خداوند است و ابرقدرت خداوند است و کفار در مقابل اسلام و مسلمانان که تکیه به خداوند دارند عاجزند نه قادر، چه رسد به ابرقدرت. وقتی ما از کفار با تعبیر «ابرقدرت» یاد کنیم، خودمان روحیهٔ ضعف و انفعال و ترس را در مقابل کفار در قلوب مسلمانان تزریق کردهایم و اسباب ذلت در برابر ایشان را فراهم نمودهایم.
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 نور مجرد، ج3، ص339
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به یاد دارم یکبار که در محضر سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی رحمةاللهعلیه بودیم صحبت از اسرائیل و آمریکا شد، و شخصی به تعبیر مشهور از این دو کشور به "ابرقدرت" نام برد، یکمرتبه ایشان با حالتی که از غیرت و حقانیت و یقین و تعصب برخاسته از واقعیت و حقیقت باشد، فرمودند: آقا ابرقدرت، فقط و فقط اسلام است و بس؛ آمریکا و اسرائیل، در مقابل اسلام و قرآن، اصلاً به حساب نمیآیند و نباید از ایشان به ابرقدرت نام برد و میفرمودند: اینکه اینها امروزه قدرت و قوّت ظاهری پیدا کردند، و زمینها و شهرهای مسلمانان و فلسطینیان را به تصرف خود درآوردهاند، از قدرتشان نیست، از خیانت است.
💬 به نقل از یکی از شاگردان
🆔 @allame_tehrani
⚫️ ماهیت شوم اسرائیل و صهیونیسم
ما آنچه از انگليس ديدهايم و شنيدهايم و خواندهايم جز مكر و خدعه چيزی نبوده است و همچنين از آمريكا كه همه انگليسیّالأصل هستند، و با همان شئامت و لئامت بر آن سرزمين گسترده هجوم برده، با كشتار و قتلعامّ سرخپوستان بیگناه، خود در آن مقرّ گرفتهاند؛ و همچنين از اسرائيل كه نوزاد و طفل ولدزنای اين دو نابكار است. و به عبارت مختصر: حزب صهيونيزم و طرفداران آن (نه مطلق طائفۀ يهوديان و مسيحيان كه در نزد ما دارای اعتبار هستند).(1)
اسرائيل در تمام جهات، جز لاينفکّ و نورچشم و بچّۀ متولّد شدۀ آن دو كشور میباشد. و لهذا شايد عنايت آن دو كشور به آن، از عنايت به كشور خودشان بيشتر باشد؛ زيرا غالباً پدر و مادر، فرزندشان را از خودشان بيشتر دوست میدارند.(2)
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص200 و ص279
🆔 @allame_tehrani
🔴 قدرت استعمار و خيانت حكّام مسلمين، اسرائيل را برپا نموده است؛ نه كاردانی آنها
... علّت سيطرۀ صوريّۀ آن بر اراضی فلسطين، نه مستند به قوّت و درايت افراد آنست؛ بلكه فقط ناشی از خيانت و جنايت حكّام مسلمانان است. در جنگ بدوی اسرائيل كه نوری السّعيد، نخستوزير كشور عراق لشكری برای مبارزه گسيل داشت، لشكر را در سرزمين قبل از فلسطين چند ماه معطّل گذارد و دستور حمله نمیداد. عاقبت كه لشكر خسته و فرسوده، و سر و صدا از همهجا بلند شد، دستور حملۀ فیالجملهای داد؛ و سربازان كه در فشنگدانهايشان چوبپنبه بجای فشنگ تعبيه شده بود، مورد حمله و تيراندازی سربازان اسرائيلی قرار گرفته، و مقداری از آنان تلف شدند.
وضعيّت شاه حسين، و نوار غزّه و كرانۀ باختری رود اردن، و كشتار دستهجمعی سربازان مجاهد مسلمان فلسطينی بدست وی روی تاريخ را سياه كرده است.
در جنگی كه مصريان در شهر رمضان كردند، نوار «بارليو» را شكستند، و اين از تصوّر بيرون بود كه قدرتی و نيروئی توان شكستن آن سدّ محكم را داشته باشد، و غلبۀ بر اسرائيل حتمی بود كه ناگاه انگليسيها و آمريكائيها با سفينههای فضائی (ماهواره) خود، اسرائيل را راهنمائی كردند تا نقطهای فارغ و خالی را از بحر انتخاب كند، و از آنجا سربازان اسرائيلی را به عنوان سربازان مصری و با لباس آنان به صحرای سينا پياده نمايد. سربازان مصری شبانهروز با توپهای دفاعی خود، تلآويو را نشان داشتند و لحظهای خواب نداشتند، و اين وقايع گذشت تا اينكه أنورالسّادات پس از مراجعت از اسرائيل و انعقاد قرارداد ننگين كمپ ديويد و صلح با اسرائيل كه تا امروز نتايج خيانتبار آن مشهود خاصّ و عامّ میباشد، ترور شد.
كمكهای بیدريغ شاه ايران «محمّدرضا پهلوی» در تمام مدّت طولانی سلطنت خود و دفاع دوستانه و صميمانه از حريم اسرائيل، مگر فراموششدنی است؟!
درست در وقتی كه مسلمانان مصری و سوريائی در جنگ شش روزه با اسرائيل میجنگيدند، هواپيماهای آمريكائی و اسرائيلی از ايران، پايگاه و مقرّ خود، بنزين تعبيه میكردند، و بمبهای خود را بر سر مسلمانان در حال نبرد با اسرائيل میريختند.
ياسر عرفات از اوّل امر برای كمک به اسرائيل و دفاع از حريم آن، و سركوب نمودن فلسطينيان مسلمان و مؤمن و متعهّد و مبارز با اسرائيل، در قالب و شكل و شمائل حزب مسلمان مبارز و محارب با اسرائيل دشمن، ظاهر شد، و در تحت عنوان «الفتح» اعانت و كمکهای دنيا كه برای مبارزۀ فلسطينيان به سوی فلسطين سرازير میگرديد بدست وی سپرده میشد، و وی آن اعانتهای عظيم را به نام اعانت به مجاهدين فلسطينی مبارز با اسرائيل، صرف در تجهيز قوا بر ضدّ مسلمين، و لَهِ اسرائيل مینمود، و با آنها حزب واقعی مدافع از حريم اسلام را درهم میشكست. و با لباس نفاق دارو را به دشمن میداد و سمّ جانكاه را در حلقوم دوست میريخت؛ و تا بحال هم همين وضع ادامه دارد و اخيراً شاهد بوديم كه وی اقامۀ نماز جمعه نموده است.
در جنگ شش روزه بقدری اسرائيليان از پا درآمدند كه فاتحهشان خوانده شده بود. خود ما عكسهای خلبانانشان را در روزنامه میديديم كه بر پاهايشان زنجير بستهاند، تا اينكه از ترس مسلمين طيّارهها را رها نكنند، و برای حفظ جان خودشان، با چتر نجات در مواقع خطير فرود نيايند.
يهودیهای دلتنگ و سينهتنگ و ترسو كه خداوند وصفشان را در قرآن بيان میكند:
لأنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِی صُدُورِهِم مِّنَ اللّٰهِ ذَ'لِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَايَفْقَهُونَ * لايُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِی قُرًی مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَآء جُدُرٍ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّیٰ ذَ'لِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لايَعْقِلُونَ.[1]
«تحقيقاً ترسی كه ايشان از شما در دلهايشان دارند از ترسی كه از خدا دارند افزونتر و شديدتر میباشد؛ و اين بدان جهت است كه ايشان گروهی هستند كه فهم و شعور ندارند. آنان چون با شما بخواهند دستهجمعی كارزار نمايند، فقط در دژهای استوار و قلعههای محكم، يا از پشت ديوارها دست به نبرد میزنند. بأس و شدّت آنان در ميان خودشان شديد میباشد. تو آنان را متّحد و متّفق میپنداری، وليكن دلهايشان متشتّت و متفرّق است، و اين به علّت آنست كه ايشان گروهی هستند كه انديشه و عقل ندارند.»
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص279
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آیهٔ 13 و 14، از سورۀ 59: الحشر.
🆔 @allame_tehrani
🔸ضعف اسرائیل و مقایسهٔ آنها با قدرت و عزت و قوای اسلام
... اين صهيونيستهای بُزدل و ترسو و جَبان را مقايسه كنيد با آن خلبانان رشيد اسلام كه در همين جنگ تحميلی چه رشادتهائی بخرج میدادند، و تا اقصی نقاط كشور متجاوز انگليس بدست عراق برای انجام مأموريّت خود میرفتند و مأموريّتشان را در كمال مطلوبيّت انجام میدادند. تا همين اواخر كه قوای ضدّ هوائی عراق بسيار مجهّز گرديد و كسی جرأت تجاوز از مرز را نداشت چون ضدّ هوائیهای مختلف در هفت بند متفاوت با آخرين نتيجۀ اسلحههای الكترونيكی هواپيما را سرنگون مینمودند؛ و برای بمباران بغداد راهی برای تصوّرش نبود تا چه رسد به تحقّق خارجی آن!
در همين حال يكی از افسران ارشد، مأموريّت بمباران بغداد را به اختيار خود برمیگزيند؛ و با إعمال تمام فوت و فنّهای مرموز خود، بالأخره خود را از اين هفت بند میگذراند و به بغداد میرساند، و بغداد را هم كه اينک يک دژ استوار ضدّ هوائی شده بود بمباران میكند، و در مراجعت به طيّارهاش زدند، او با مهارت عجيب و زائدالوصفی طيّاره را میراند و هدايت مینمايد تا شايد بتواند آن را در خاک خودمان فرود آورد؛ ولی نشد، و طيّاره در خاک عراق بر سر زمين افتاد.
از اين خلبانان، بسياری نظام ديده بودند؛ و به اصطلاح از مردم عادی و از بسيجيان نبودند كه به فنون جنگ و خلبانی وارد نباشند، ولی در فنّ خود به سرعت در ميان نظاميان كار میكردند.
اينست كه استعمار كافر در تكاپو افتاده، و میخواهد نسل اينان را قطع كند، و ديگر يک طفل سيزدهساله هم پيدا نشود تا داوطلبانه از روی زمين مينگذاری شده عبور كند، و راه مسلمين را بر عليه دشمن ديرين: صهيونيزم انگليس و صدّام كافر دستنشاندۀ او بگشايد، و فتح و ظفر را در آغوش آورد.
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص282
🆔 @allame_tehrani
🔴 يهود كينۀ ديرينه و حسد و عداوت با مسلمانان را دارند
...باری، حقيقةً اين معجزۀ قرآن است كه از حقيقت زشتی نفوس و آثار و تبعات كردارشان پرده برداشته است. تمام جمعيّت آنها كه امروزه با غصب اراضی مسلمانان دولت اسرائيل را سرپا نمودهاند از چند ميليون تجاوز نمیكند؛ و مخالفت درونی فيمابينشان زياد است و اتّحاد و اتّفاق ندارند؛ با آنكه دولت انگلستان قديم العداوة للإسلام و المسلمين و آمريكای جوان تازه دست بكار حيلهگری و مكّاری، با وسيلهٔ تبليغات و گماشتن مزدوران عرب بر سر راه مسلمين بجهت جلوگيری از انهدام يهود، و صرف مبالغ خطيره برای تشكيل دولت بنام آنان فعّاليّت میكنند معذلک ابداً رشد ندارند. مهاجران يهودی را از نقاط دور دست دنيا بدانجا میبرند و مهاجران پشيمان میشوند و قصد مراجعت مینمايند. از شوروی كه يک ميليون يهودی را بدانجا سوق دادند پانصد نفر زن يهودی بواسطهٔ نداشتن خوراک و پوشاک دست به خودفروشی زدهاند؛ و هر روزه در مقابل سفارت شوروی در اسرائيل صفّ طويلی از مهاجران برای اخذ ويزا و مراجعت به شوروی تشكيل میشود.
بايد دانست: كليميان در مرام و روش غير از يهوديان هستند. كليميان در بسياری از اين امور با يهوديان كه امروزه غالباً به دولت غاصبهٔ اسرائيل توجّه دارند و جزء حزب صهيونيزم هستند، مخالفت دارند. تابعين دين حضرت موسی علی نبيّنا و آله و عليه السّلام در اصل كليميان هستند؛ و يهوديان حزبی میباشند كه از آن تشعّب پيدا كردهاند.
امّا آنچه ما در اخبار و روايات داريم: قيام و اقدام يهوديان، چون مخالف حقّ و مخالف عدالت هستند، و به علّت آنكه مردمی ستمگر و تجاوزپيشه میباشند، پا نخواهد گرفت. و خيال اسرائيل صغير و سپس اسرائيل كبير را با خود، با شمشير امام ما: امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّريف به گور خواهند برد، و اگر نوبت حيات بما برسد در ركاب آنحضرت، وگرنه بطور مسلّم فرزندان و ذراری ما با آنحضرت پس از سرنگونی اين مردم متجاوز و متعدّی و حرف حقّ نشنو، بطرف انگلستان سالخورده و پيرِ ديرْ استعمار و شيطنت حركت میكنند، و مالتوسگرايان متجاوز به حقّ و حقوق اوّليّهٔ بشريّت را بخاک هلاک در میافكنند، و عالم را به نور عدالت و سخاوت و كرامت و تجرّد و نور و سُرور و حُبور و فراخی و گشايش و معرفت و توحيد مبدّل میسازند.
مرحوم پدرم آیةالله حاج سيّد محمّدصادق حسينی طهرانی رضواناللهعليه میفرمودند: من در اخبار ديدهام كه امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّريف «جزيرۀ نَسناس» را خراب میكنند.
ايشان میفرمودند: مراد از جزيرۀ نسناس، جزيرۀ انگلستان است كه همهٔ مردم آن شبيه به ميمون هستند؛ نه تنها در سيرت، بلكه در صورت هم. زيرا نسناس به معنی بوزينه میباشد.
و اينكه میبينيد: اينک مالتوسگرايان داخلی و خارجی، همه و همه دست به هم داده، و در تبليغ انهدام بشريّت و نطفهٔ انسانيّت و وجود آدميّت سعيی بليغ دارند، و بر زبانشان جز شعارهای تكراری مسخرهآميز و سخرهانگيز چيزی نمیباشد، اين مقدّمهٔ ظهور همان نور وجود و طلوع حقيقت ولايت میباشد كه: يَمْلَأ الأرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص333
🆔 @allame_tehrani
🔴 يهوديان عملاً مردم تنگدل و مادّهپرست و مُعرض از عالم غيب هستند
دين مقدّس اسلام نه تنها دين توحيد است بلكه جميع آيات و روايات سنن، فلسفهٔ اسلام را بر بنياد اخذ از ذات پروردگار گذارده است؛ و از عالم محض بالا كه نقطهٔ نور و تجرّد و احاطه و بساطت میباشد، جميع امور و افعال و وقايع و حوادث عالم ملک و ملكوت اسفل را مُستند میداند. بنابراين، هر فعلی و هر كار و حادثهٔ تكوينی از خداوند است و بس. اوست كه افاضه میفرمايد و سپس بر عوالم كثرات، مخروطی شكل پخش میگردد. بنابراين هر ذرّهای كه موجود شود و يا معدوم گردد، مستقيماً مربوط و منوط به ارادۀ اوست: وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلّا يَعْلَمُهَا وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأرْض وَ لا رَطْبٍ وَ لا يَابسٍ إِلّا فِی كِتَابٍ مُّبِينٍ.[1]
و اين سِرّ همهٔ اديان الهيّه و پيامبران مرسلين از حضرت نوح و إبراهيم و موسی و عيسی و نبيّنا محمّد عليهم الصّلوة و السّلام میباشد. و همهٔ شرايع الهيّه بر اين نهج، اُمَم سالفه را دعوت نمودهاند؛ امّا در ميان راه، تشعّب و تفنّن در مسلكها و مرامها موجب آراء و انظار خاصّهٔ شخصيّهای گرديده است كه چه بسا آن روح توحيد و توسّل و توكّل بخدا را مقرون به شرک و مادّهپرستی و توجّه به كثرت و غفلت از وحدت نموده است و مِلَل و نِحَلی در اين موارد پديدار گشته است.
مذهب و مرام فعلی يهوديان چنين میباشد. آنها همه چيز را مستند به مادّه و طبيعت و قوای مردۀ طبيعی میكنند، و بنابراين استمداد از عالم غيب و تجرّد و حقيقةالحقائق اصولاً در اين مكتبها معنی ندارد. مالتوس كه يك نفر انگليسی و از كارمندان مستعمرات انگليس در شرق هندوستان بوده است، صددرصد چنين مردی بوده است. وی يا تحقيقاً يهودیّ و يهودیّالأصل بوده است، و يا اگر هم مسيحی بوده است، همانند جمع كثيری از انگليسيها مرام صهيونيزم را معتبر میدانسته است؛ مثل گِلادْسْتُون كه استعمار انگليس را با عداوت اسلام، جان نوينی بخشيد؛ و مثل لُرد كُرْزُن وزير مستعمرات انگليس كه با آنكه مسيحی بود ولی در عمل و رفتار عيناً مشابه يک يهودی تنگدل مادّهپرست و حيلهپرداز، در صدد جلب منافع حياتی انگلستان و إضرار بر مسلمين بوده است.
يكی از صفات خداوند كه در هفت جای قرآن كريم آمده، صفت واسع است؛ وَ اللّٰهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ «و خداوند باز و گسترده و وجودش دارای سعه میباشد، و بسيار داناست» به جميع وقايع ممكنه، و حقائق موجوده، و حوادث واقعه.
وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ.[2]
«و اختصاص به خدا دارد مشرق و مغرب عالم. بنابراين شما از هر جهت روی خودتان را متوجّه سازيد، آنجا وجه خداست. تحقيقاً خداوند وجودش گسترده و وسيع، و دارای علم بسيار است.»
حقيقةً اين صفت واسع چقدر عالی و راقی و پرمحتوی میباشد. در هر امری از امور از ذات و وجود، و از صفت حيات و علم و قدرت، خداوند گسترده است، ضيق و تنگی در آن مجال ندارد؛ در اينصورت چگونه تصوّر دارد كه شما از فقر و تنگدستی و ضيق معيشت و كثرت اولاد و فرزندان شَكوه داشته باشيد، با آنكه اوست رازق و رزّاق و واسع و عليم؟!
آن پديدۀ پنداری كه در خيال شما به طور دزدی و سرقت آمده است، فكر صحيح اسلامی نيست. آن انديشهٔ تنگ و كوتاه، و پندار سست مالتوسگرايان يهودیفكر و صهيونيزممسلک میباشد. آنها را به فوريّت از خانهٔ ذهن بيرون كنيد و به دست داروغهٔ عقل بسپاريد تا محاكمه و قصاص كند.
شما مسلمانيد و حيف نيست كه بر سر زبانهايتان شعار يهوديها به تبليغ و ترويج يهوديها جاری باشد؟!
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص335
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- قسمتی از آیهٔ 59، از سورۀ 6: الأنعام: وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لايَعْلَمُهَآ إِلّا هُوَ وَ يَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إلّا يَعْلَمُهَا وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَـٰتِ الأرْض وَ لا رَطْبٍ وَ لا يَابِسٍ إِلّا فِی كِتَابٍ مُّبِينٍ. «فقط در نزد خداوند است كليدهای عالم غيب، نمیداند آنها را مگر او، و میداند آنچه را كه در خشكی و در دريا میباشد، و هيچ برگی وجود ندارد مگر آنكه خداوند به آن علم دارد، و هيچ دانهای در طبقات تاريكيهای زمين نيست و هيچ تری نيست و هيچ خشكی نيست مگر آنكه در كتاب آشكار خدا وجود دارد.»
2ـ آیهٔ 115، از سورۀ 2: البقرة.
🆔 @allame_tehrani
🤝 اتحاد مسلمانان
مسلمانان جهان از هر چه بیشتر به اتّحاد و اتّفاق نیاز دارند، و رسول اکرم پیامبر آنان همهٔ آنان را امر به اتحاد نموده، و قرآن کریم به وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ندا در داده است...
دشمنان اسلام در این چند قرن اخیر خوب دانستند که یگانه راه و وسیلهٔ غلبه بر مسلمانان، و از بین بردن کیان عقیدتی و فرهنگی آنان، برای راه پیدا کردن برای منافع مادّی و استثمار و استعباد آنها، ایجاد تشتّت و جدایی در آداب و رسوم و تجزیة أوطان و در هم شکستگی هر چه بیشتر در ارکان وحدت آنها میباشد، فلهذا با تمام قوا مساعی خود را برای در هم ریختن مسلمین به کار بستند، و در سالیان متمادی با نقشههای مزوّرانه، آنها را پاره پاره، و فرهنگ و پایههای آداب و اخلاق و علوم آنان را یکی پس از دیگری منهدم و واژگون نمودند.
📚 امامشناسی، ج6، ص174
🆔 @allame_tehrani
🔸غربپرستی و غربزدگی
عجیب مرض مهلکی است غربزدگی بلکه غربپرستی؛ این آقایان غربزده تمام اصول عالم غیب را میخواهند با فرمول توجیه کنند و در چهارچوبهٔ علوم تجربی زندانی نمایند؛ زهی جهالت!
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 معادشناسی، ج3، ص197
🆔 @allame_tehrani
🔹عزت مسلمان اصلاً اجازه نمیدهد...
عزت مسلمان اصلاً اجازه نمیدهد که لباسی بپوشد که زبان کفار که نماد و نشانهٔ فرهنگ آنهاست بر روی سینهٔ آن نقش بسته و دیده میشود.
✍ حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
📚 نور مجرد، ج3، ص331
🆔 @allame_tehrani