eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
789 ویدیو
190 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مَهرُالسُّنَّة این حقیر مهریهٔ تمام دختران خود را مهرالسّنّة نموده‏ام و مهریهٔ عروسان خود را نیز مهرالسّنّة کرده‏ام. و تا بحال از دوستان و آشنایان و افرادى که بر این منهج اطّلاع یافته و مراجعه نموده‏اند، صدها نفر مهریه‌هایشان مهرالسّنّة بوده است، و للّه الحمد و له المنّة همه با خیر و برکت و عافیت و زندگى‌هاى توأم با مسرّت و شادکامى و مواهب الهیّه بوده است. نمى‌خواهم عرض کنم که: حتماً و بطور وجوب و الزام باید مهریه‌ها را به مهرالسّنّة ارجاع داد، بلکه مى‌خواهم بگویم: با پیشنهاد به دختران و خاندان عروس در موقع ازدواج، و با بیان این خصوصیّات و به جهت علوّ گفتار رسول خدا، و عظمت این سنّت سَنیّه و اُبّهت این رویّهٔ راستین، خود دختران در انتخاب مهرالسّنّه پیشقدم بوده‏اند و افتخار خود و اقوام خود را فراهم آورده‏اند. و هر کس از این طریق و روش مطّلع شده است آن را پسندیده و تقدیر نموده است، حتّى بعضى از مخدّراتى که با مهریّه‏هاى سنگین ازدواج کرده‌اند، طالب شده‏اند که شوهرانشان آنان را طلاق دهند و سپس به جهت مبارکى و میمینت این مهریه که مهریهٔ اوّل زن عالم امکان، سیّدة نساء أهل‌الجنّه است، دوباره به نکاح شوهران خود برگردند، ولى بنده به آنها گفته‌ام: طلاق امر محبوبى نیست و براى این منظور مطلوب نیست؛ شما اینک آن مهریه را با شوهرانتان به مهرالسّنّه مصالحه کنید، همان ثواب و اجر را خواهید داشت‏. ✍ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 وظیفهٔ فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ص۳۰۸ 📍مشاهدهٔ متن کامل:👇 eitaa.com/allame_tehrani/3640 🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
🌷مَهرُالسُّنَّة این حقیر مهریهٔ تمام دختران خود را مهرالسّنّة نموده‏ام و مهریهٔ عروسان خود را نیز م
🔴 ترغیب امّت مسلمان به «مهرالسُّنّة» 📍قانون مهرالسّنّه برای دختران 🔰دیدگاه علّامه طهرانی دربارهٔ مهریۀ دختران - مضرات مهریه‌های سنگین - مجلس معارفه و تعیین مهریه بایستی مایهٔ صمیمیت باشد، نه أنانیت و خودفروشی - سنگر گرفتن مرد و زن در برابر هم به خاطر مهریهٔ سنگین - مقدار مهرالسّنّه: مهریهٔ حضرت فاطمهٔ زهرا سلام‌الله‌علیها - خیر و برکت و شادکامی در پرتو انتخاب مهرالسّنّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️هجدهم: ترغیب امّت مسلم به «مهرالسّنّه». امروزه مهریّهٔ دختران بطور سرسام‌آور بالا رفته است و بدین جهت مانع عظیمى در سر راه ازدواج واقع شده است. در حقیقت ازدواج و نکاح را مبادلهٔ دختر با مهریه مى‌دانند، و هر کس مى‏خواهد شرف و عزّت خود را به ذى‌قیمت بودن دختر خود که مساوق با مهریّهٔ بیشتر است حفظ کند. و از این راه تنافس و خودفروشى و أنانیّت‏، بازارى گرم پیدا نموده است. هر دخترى که شوهر مى‌کند، مى‌خواهد مهرش از اقران وى افزون باشد، و این چند پى‌آمد نکوهیده را در بر دارد: اوّل: سدّ باب نکاح و سدّ تکثیر آن؛ در حالی که شارع اسلام امر به نکاح و تسریع و تکثیر آن نموده است. دوّم: عدم تمکّن مردان از پرداختن مهریه که باید نقدینه‌اى باشد که به زنان تقدیم مى‏دارند؛ و بجاى آن مَهر بر ذمّه و دَین نشسته است. یعنى مهریه به ذمّهٔ زوج تعلّق مى‏گیرد تا بعداً بپردازد. و این خود چند عیب مهم دارد. زیرا؛ اولاً: مهریه‌هاى سنگین براى مرد قابل پرداخت نیست، فلهذا متمکّن از اداء آن نمى‌شوند تا بمیرند و یا زن بمیرد. و در آن صورت هم چون سنگین است چه بسا ورثه قادر بر پرداخت آن نیستند. و تا آن زمان هم خود مالیّهٔ معتنابهى که بتواند ادا کند بدست نیاورده است. و چه بسا اینگونه مهریه‌ها که عادةً زوج قادر بر اداء آن نیست موجب ابطال مهریه در عقد مى‌شود - اگر نگوئیم: موجب بطلان اصل عقد نکاح است - و این عقد از مهرالمسمّى به مهرالمثل تنزّل پیدا مى‏نماید. و ثانیاً در شب مذاکره و معارفه فیما بین ارحام زوجین که به شب «بله بران» معروف است، بجاى صمیمیت و محبّت، تباغض و أنانیّت و خودفروشى در مذاکرات فیما بین صورت مى‌گیرد؛ زیرا خاندان عروس تا حد امکان سعى مى‏کنند خود را ذى‌ارج قلمداد کنند و با شواهد و أمثال و کسب و شهرت و سائر امور اعتباریّه، دختر خود را گرانقدر و پُربهاء جلوه دهند، تا مهریه‏اى را که مى‏خواهند بر آنها قالب زنند، جاى خود را بگیرد. و خاندان داماد نیز براى آنکه زیاد نباخته باشند، تا سرحدّ قدرت براى شکستن دعاوى مقابل مى‌کوشند و با شواهد و أمثال و بیان نمونه‌ها مى‏خواهند قدرِ واقعى دختر را بنمایانند، بلکه در برابر حریف، او را از اقران عادى خود پائین‏تر آورند تا کمتر بپردازند. و در حقیقت مجلس معارفه که باید یک مجلس صفا و محبّت، و یک محفل انس و پیوند میان دو خاندان تازه بهم پیوسته باشد، به یک مجلس خودفروشى و شخصیّت‌طلبى و خودنمائى و ارائهٔ کالا در برابر گرانترین قیمت در بازار عرضه، و اگر اغراق نگوئیم، مثل بازار خرفروشان که آنها را به حراج مى‌گذارند، و با چوبهٔ حراج به بالاترین قیمت مى‌فروشند، خواهد شد؛ یعنى نکاح که یک امر عبادى و سنّت حسنه است تبدیل به یک دکّاندارى و بازار خرید و فروش امتعه مى‌گردد و دختر معصوم جوان نیز شهید افکار جاهلى اقوام خود شده، و مانند کالا باید به بازار عرضه تقدیم شود؛ کجا رفت شرف انسانیّت؟! کجا رفت روح پیوند و پیوستگى؟! مجلس مذاکره و معارفه و تعیین مهریه که اولین محفل انس و جمعیّت میان این دو گروه است، باید از بالاترین ارزشهاى انسانیت و ایثار و گذشت و محبت و صمیمیت و پیوند دوستى و عقد مؤالفت و مؤانست برخوردار باشد؛ اینست روح اسلام، اینست آن آئین پاک سرورى، اینست سیرهٔ سروران و اولیاء گرامى! و ثالثاً مهریهٔ سنگین پیوسته دختر را متجبّر و در برابر شوهر مستکبر مى‌دارد و روح تواضع و خشوع را از او مى‌گیرد و پیوسته دختر به اتّکاء مهریهٔ سنگین خود و عدم امکان پرداخت شوهر، او را در امر و نهى و جبروتیّت قرار مى‌دهد. و مرد نیز از اوّل عقد، خود را زیر بار سنگین مهریه مشاهده مى‏کند، و مهریهٔ سنگین عقده‏اى بر دل او مى‏گردد. سوّم: سنگر گرفتن مرد و زن در برابر هم؛ چون از وهلهٔ اول، زن خود را بارى و وزنه‏اى در مقابل مرد مى‌داند، مرد نیز زن را وجود تحمیلى بر خود نظر مى‌کند. این دو نگرش خداى ناکرده در اثر مختصر اختلافى شدید مى‏شود و روز به روز رو به تزاید مى‌گذارد. این عقدهٔ قلبى دیگر از تحمل بیرون مى‌رود و موجب بغض و بدبینى مى‌شود. مرد مى‌بیند که زن بر او تحمیل است و زن مى‌بیند که: با این همه مشکلات و مهریّه، مرد از او نفرت دارد. این زندگى رو به فرسایش مى‌رود؛ کم کم زن خسته و ملول مى‌شود و مرد هم از خدا مى‏خواهد این بار تحمیل را فروگذارد؛ زن مى‏گوید: مالم حلال، جانم آزاد. ⬇️ ادامـــه در «پست بعدی» ⬇️ 🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبلی» ⬇️ در این صورت بدون پرداخت مهر، با هزار دغدغه و مشکل هر دو از هم جدا، و آن محبت منتظره تبدیل به عداوت، و زندگى مجتمع مبدّل به تفریق مى‌شود؛ اینست نتائج مهریهٔ سنگین! تمام این مصائب و مشاکل از این رخ داده است که عنوان نکاح و ازدواج در میان مردم، عنوان مبادله و معاوضه را پیدا نموده است. اما اگر بدانند و بفهمند که این عنوان غلط است؛ نکاح یعنى عبادت الهى، و سیر در مدارج و معارج کمال انسانى، و ایجاد مثل و خلیفهٔ خداوندى در روى زمین، و زندگى مشترک بر اساس محبت و مودّت و ایثار و تحمّل مشاقّ در راه به ثمر رسانیدن و پرورش و تربیت اولاد که أعظم نتائج عالم خلقت است، دیگر صددرصد موضوع عوض مى‏شود، و به دنبال آن حکم عوض مى‏شود. غایةالأمر چون در ظاهر بواسطهٔ عمل نکاح تصرّفى از مرد در زن صورت مى‌گیرد، مرد به عنوان هدیه چیزى نفیس و ارزشمند به او پیشکش و تقدیم مى‏دارد. این هدیه همان عنوان مَهر است که بصورت طلا یا نقره و یا کتاب علم و یا تعلیم قرآن و امثالها مى‌باشد که باید نقداً داده شود، و همین مقدار اگر بر ذمّه در صورت عدم قدرت تعلّق گیرد نیز داراى اعتبار خواهد بود. و از همه عالی‌تر و برتر «مهرالسّنّه» است که عبارت است از پانصد درهم شرعى، معادل با سیصد و پنجاه مثقال شرعى، و معادل با دویست و شصت و دو و نیم مثقال صیرفى از نقرهٔ مسکوک.(۱) مهرى که معادل با قیمت زره مولى أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام بود. و با فروش آن توسط سلمان فارسى، رسول اکرم صلّى‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم بدان، پیوند عقد زواج بضعهٔ مطهّرهٔ خود، شفیعهٔ روز جزا، سیّدةالنساء فاطمهٔ‌زهرا سلام‌الله‌علیها را استوار نمود، و بر این منهج راستین، مهریهٔ بانوان امّت خود را سنّت فرمود. در این صورت زنان امّت رسول خدا را به پیروى از دختر رسول خدا، و مردان امت به پیروى از أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام و از بنیادگزارندهٔ آئین پاک محمدى (از سنّت خود رسول اکرم صلّى‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) اگر مهریهٔ خود را مهرالسّنّة قرار دهند، تمام این اشکالات مرتفع خواهد شد. این حقیر مهریهٔ تمام دختران خود را مهرالسّنّة نموده‏ام و مهریهٔ عروسان خود را نیز مهرالسّنّة کرده‏ام. و تا بحال از دوستان و آشنایان و افرادى که بر این منهج اطّلاع یافته و مراجعه نموده‏اند، صدها نفر مهریه‌هایشان مهرالسّنّة بوده است، و للّه الحمد و له المنّة همه با خیر و برکت و عافیت و زندگى‌هاى توأم با مسرّت و شادکامى و مواهب الهیّه بوده است. نمى‌خواهم عرض کنم که: حتماً و بطور وجوب و الزام باید مهریه‌ها را به مهرالسّنّة ارجاع داد، بلکه مى‌خواهم بگویم: با پیشنهاد به دختران و خاندان عروس در موقع ازدواج، و با بیان این خصوصیّات و به جهت علوّ گفتار رسول خدا، و عظمت این سنّت سَنیّه و اُبّهت این رویّهٔ راستین، خود دختران در انتخاب مهرالسّنّه پیشقدم بوده‏اند و افتخار خود و اقوام خود را فراهم آورده‏اند. و هر کس از این طریق و روش مطّلع شده است آن را پسندیده و تقدیر نموده است، حتّى بعضى از مخدّراتى که با مهریّه‏هاى سنگین ازدواج کرده‌اند، طالب شده‏اند که شوهرانشان آنان را طلاق دهند و سپس به جهت مبارکى و میمینت این مهریه که مهریهٔ اوّل زن عالم امکان، سیّدة نساء أهل‌الجنّه است، دوباره به نکاح شوهران خود برگردند، ولى بنده به آنها گفته‌ام: طلاق امر محبوبى نیست، و براى این منظور مطلوب نیست؛ شما اینک آن مهریّه را با شوهرانتان به مهرالسّنّه مصالحه کنید، همان ثواب و اجر را خواهید داشت‏. 📚 وظیفهٔ فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ص۳۰۴-۳۰۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- چون یک درهم شرعى 0/7 مثقال شرعى است، بنابراین پانصد درهم شرعى سیصد و پنجاه مثقال شرعى مى‏شود؛ 350=0/7×500 و چون هر مثقال شرعى 0/75 مثقال صیرفى است، بنابراین سیصد و پنجاه مثقال شرعى، دویست و شصت و دو و نیم مثقال صیرفى مى‌گردد؛ 262/5=0/75×350 (علامهٔ مؤلف قدس‌سره) 🆔 @allame_tehrani
🕋 حاجی و معتمر ▪️امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «حاجی و کسی که عمره انجام می‌دهد بر خداوند وارد می‌شوند؛ اگر از خدا چیزی بخواهند، به آنان عطا کند؛ اگر او را فراخوانند، آنها را اجابت کند؛ اگر از کسی شفاعت کنند، شفاعت آنها را می‌پذیرد؛ اگر ساکت بمانند، خداوند خود بدون درخواست به آنان عطا می‌نماید و در اِزای یک درهم، یک میلیون درهم به آنان می‌دهد.» 📚 الکافی، ج۴، ص۲۵۵ 🆔 @allame_tehrani
🕋 فایدهٔ حج برای جوانان 🔴 اهمیت به حج بردن فرزندان در اوائل سن بلوغ، گرچه مستلزم زحمت و مخارجی باشد اصولاً بنده‌ معتقدم‌ که‌: باید فرزندان‌ را به‌ هر طریق‌ که‌ امکان‌ دارد در أوان سنّ بلوغ‌ به‌ حجّ برد تا روح‌ پاک‌ و نفس‌ غیرآلودۀ ایشان‌ آن‌ حقائق‌ را در خود بگیرد و چون‌ مغناطیس‌ جذب‌ نماید، و از این‌ سال‌ تا آخر عمر پیوسته‌ ذهنشان‌ روی‌ آن‌ مطالب‌ کار کند و رفته‌ رفته‌ آن‌ مأخوذات را آفتابی‌ کند و به‌ فعلیّت‌ برساند؛ گرچه‌ مستلزم‌ زحمتی‌ باشد و یا مستلزم‌ فروش‌ بعضی‌ از أثاثیه‌ و متاع‌البیت‌ باشد. اینها ابداً اهمّیّتی‌ ندارد؛ سپس‌ بدست‌ بیاید یا نیاید مهمّ نیست‌. مهمّ زیارت‌ این‌ نفوس‌ قابله‌ و مستعدّه و به‌ گناه‌ و کثرات‌ آلوده‌ نشده‌ است‌ که‌ موجب‌ تثبیت‌ ایمان‌ و طهارت‌ و تقوی‌ تا آخر عمرشان‌ می‌گردد. و انسان‌ نباید منتظر وجوب‌ شرعی‌ باشد که‌ امروزه‌ بعد اللتیّا و الّتی‌ در اواسط‌ عمر، و یا در قدیم‌الایّام‌ غالباً در اواخر عمر صورت‌ می‌گرفت‌؛ و در آن‌ صورت‌ استفادۀ نفس‌ انسانی‌ از حجّ و آثار پدید آمدۀ از آن‌، همان‌ بقیّۀ عمر او می‌باشد که‌ چه‌ بسا بسیار اندک‌ بوده‌ است‌. امّا در سنّ بلوغ‌ آثار حجّ از اوّلین‌ منزل‌ تکلیف‌ و تشرّف‌ به‌ خطاب‌ ربوبی تا آخر عمر خواهد بود. و لهذا دائماً و پیوسته‌ و بطور مداوم‌ روح‌ را نشاط‌ می‌بخشد و جان‌ را به‌ ایمان‌ و ایقان زنده‌ نگه‌ می‌دارد. 📚 روح مجرد، ص۵۰۰ 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ چرا دین خدا را عوض می‌کنید؟! 🔰ملاقات مرحوم حدّاد با آیت‌الله فهری زنجانی در سفر حجّ و نصایح مرحوم حدّاد 📚 روح مجرد، ص ۱۴۲ تا ۱۴۶ 📍مشاهدهٔ متن کامل:👇 eitaa.com/allame_tehrani/3650 🆔 @allame_tehrani
🔰ملاقات مرحوم حدّاد با آیت‌الله فهری زنجانی در سفر حجّ و نصایح مرحوم حدّاد [مرحوم حداد] فرمودند: یک‌ شب‌ که‌ با رفقا به‌ مسجد الخَیف‌ داخل‌ شدیم‌، دیدم‌ آقای‌ حاج‌ سیّد احمد [فهری] زنجانی(۱)‌ با جمیع‌ رفقای‌ طهرانی‌ و ایرانی‌ گرد هم‌ نشسته‌، و ایشان‌ سخت‌ از وضع‌ طهارت‌ و نجاست‌ حجّاج‌ و مَعابر ناراحت‌ است‌، و گویا نیز در وقت‌ دخول‌ به‌ مسجد الخَیف‌ ترشّحی‌ از آن‌ آبها به‌ ایشان‌ شده‌ است‌، و ایشان‌ را چنان‌ متغیّر نموده‌ بود که‌: خداوندا! بارالها! می‌خواهیم دو رکعت‌ نماز با طهارت‌ در مسجد تو بجای‌ آوریم‌، ببین‌ مگر این‌ عربها و این‌ مردم‌ با این‌ وضع‌ و کیفیّت‌ می‌گذارند؟! من‌ به‌ او پرخاش‌ کردم‌ و گفتم‌: مریدی‌ از نزد استادش‌، حضور بزرگی‌ رفت‌. آن‌ مرد بزرگ‌ به‌ او گفت‌: ما عَلَّمَکُمْ اُستاذُکُم‌؟! «استاد شما به‌ شما چه‌ چیزی‌ تعلیم‌ کرده‌ است‌؟!» مرید گفت‌: عَلَّمَنا اُستاذُنا بِالْتِزامِ الطّاعاتِ و تَرکِ الذُّنوبِ! «استاد ما به‌ ما التزام‌ به‌ طاعتهای‌ خدا و ترک‌ نمودن‌ گناهان‌ را تعلیم‌ نموده‌ است‌!» آن‌ بزرگ‌ گفت‌: تِلْکَ مَجوسیَّةٌ مَحْضَةٌ؛ هَلّا أمَرَکُمْ بِالتَّبَتُّلِ إلَی‌ اللَهِ وَ التَّوَجُّهِ إلَیْهِ بِرَفْضِ ما سِواهُ؟! «این‌ کارها صرفاً آداب‌ دین‌ مجوس‌ است‌ (زردشتی‌ها که‌ قائل‌ به‌ دو مبدأ خیر و شرّ، و نور و ظلمت‌اند). چرا شما را امر نکرد تا یکسره‌ به‌ سوی‌ خدا بروید، و توجّهتان‌ به‌ وی‌ باشد؛ به‌ فراموش‌ کردن‌ و دور ریختن‌ ماسوای‌ خدا؟!» آقا جان‌ من‌! شما چرا دین‌ خدا را عوض‌ می‌کنید؟! چرا شریعت‌ را وارد پیچ‌ و خم‌ می‌نمائید؟! چرا مردم‌ را از خدا می‌بُرید و به‌ اعمالشان‌ سوق‌ می‌دهید؟! مگر دین‌ رسول‌الله‌ دین‌ آسان‌ و راحت‌ نیست‌؟! مگر نفرمود: بُعِثْتُ عَلَی‌ شَرِیعَةٍ سَمْحَةٍ سَهْلَةٍ. «من‌ بر شریعت‌ بدون‌ گیر و بند، و شریعت‌ قابل‌ إغماض‌ و گذشت‌، و شریعت‌ آسان‌ مبعوث‌ شده‌ام‌.»؟! مگر رسول‌ خدا و أئمّه‌ نفرموده‌اند: هر چیز، به‌ هر شکل‌ و صورت‌ و در هر زمان‌ و مکان‌ طاهر است‌، مگر آنوقت‌ که‌ علم‌ یقینی‌ به‌ نجاست‌ آن‌ پیدا کنی‌؟! شما مطلب‌ را واژگون‌ نموده‌اید و می‌گوئید: همۀ چیزها نجس‌ است‌ تا ما علم‌ یقینی‌ به‌ طهارت‌ آن‌ پیدا کنیم‌! چرا دست‌ از سر مردم‌ برنمی‌دارید؟! چرا مردم‌ را با پیغمبرشان‌ و با دین‌ سهل‌ و سَمْحه‌ و آسانشان‌ رها نمی‌کنید؟! چرا راه‌ توجّه‌ و انقطاع‌ به‌ خدا را می‌بندید؟! چرا بر روی‌ باب‌ مفتوح‌ قفل‌ می‌زنید؟! همۀ مردم‌ حجّ می‌کنند، باید از میقات‌ که‌ احرام‌ می‌بندند تا وقت‌ تقصیر و قربانی‌ که‌ از احرام‌ بیرون‌ می‌آیند توجّهشان‌ به‌ خدا باشد. غیر از خدا نبینند و نشنوند، و ذهنشان‌ یک‌ لحظه‌ از خدا منقطع‌ نگردد. اعمال‌ و رفتار را نباید به‌ نظر استقلالی‌ نظر کرد. تکالیفی‌ است‌ از طواف‌ و نماز و غیرهما که‌ طبعاً انجام‌ داده‌ می‌شود؛ و در تمام‌ این‌ اعمال‌ باید منظور خدا باشد، نه‌ عمل‌. باید فکر و اندیشه‌ به‌ خدا باشد نه‌ به‌ صحّت‌ و بطلان‌ عمل‌. این‌ همان‌ مجوسیّت‌ محضه‌ است‌ که‌ خداوند واحد را مختفی‌ نموده‌ و دو خدای‌ عمل‌ خوب‌ و عمل‌ بد را بجای‌ آن‌ نشانده‌ است‌. این‌ مردم‌ بدبخت‌ را شما از میقات‌ تا خروج‌ از احرام‌ از خدا جدا می‌کنید! از وقت‌ احرام‌ در تشویش‌ می‌اندازید که‌ مبادا ترشّحی‌ به‌ بدنم‌، به‌ احرامم‌ برسد. مبادا شانه‌ام‌ از خانه‌ منحرف‌ شود. مبادا در حال‌ طواف‌ از مطاف‌ بیرون‌ آیم‌. مبادا نمازم‌ باطل‌ باشد. مبادا طواف‌ نِساءَم‌ باطل‌ آید و تا آخر عمر زن‌ بر خانه‌ام‌ حرام‌ باشد. هیچیک‌ از اینها در شریعت‌ نیامده‌ است‌. همین‌ نماز معمولی‌ که‌ خود مردم‌ می‌خوانند درست‌ است‌. طوافشان‌ درست‌ است‌. شما آنها را باطل‌ می‌کنید و مُهر بطلان‌ به‌ آنها می‌زنید! و ترشّح‌ همین‌ آبهای‌ مشکوک‌ را نجس‌ دانسته‌اید! و در اینصورت‌، حجّ مردم‌ بکلّی‌ ضایع‌ شده‌ است‌. یعنی‌ حاجی‌ که‌ باید از میقات‌ تا پایان‌ عمل‌ همه‌اش‌ با خدا باشد، و با تقصیر و حَلْق‌ از انقطاع‌ به‌ خدا و احرام‌ با خدا بیرون‌ آید؛ از ابتدای‌ احرام‌ از خدا منصرف‌ می‌شود، و این‌ انصراف‌ و تشویش‌ و تزلزل‌ برای‌ او باقی‌ می‌ماند تا آخر عمل‌؛ وقتی‌ از عمل‌ فارغ‌ شد، اینجا نفس‌ راحتی‌ می‌کشد و خدا را می‌یابد. ⬇️ ادامـــه در «پست بعدی» ⬇️ 🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبلی» ⬇️ تمام‌ احتیاط‌هائی‌ که‌ در این‌ موارد انجام‌ داده‌ می‌شود و مستلزم‌ توجّه‌ به‌ نفسِ عمل‌ و غفلت‌ از خداست‌، همه‌اش‌ غلط‌ است‌. در شریعت‌ رسول‌الله‌ و در زمان‌ رسول‌الله‌ کجا اینگونه‌ احتیاط‌کاری‌های‌ عَسِر و حَرِج‌ آمده‌ است‌؟ اصل‌ اوّلی‌ عدم‌ عُسْر و عدم‌ حَرَج‌ و عدم‌ ضَرر است‌. اصل‌ اوّلی‌ ما در قرآن‌ کریم‌ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً(۲) است‌. (یعنی‌ یکسره‌ از همه‌ ببُر و به‌ خداوند روی‌ آور.) احتیاطی‌ را که‌ مرحوم‌ قاضی‌ قدَّس‌الله‌سرَّه‌ در ضمن‌ حدیث‌ عنوان‌ بصری‌ دستورالعمل‌ همۀ شاگردهایش‌ قرار داده‌ بود که‌: وَ خُذْ بِالاِحْتِیَاطِ فِی‌ جَمِیعِ مَا تَجدُ إلَیْهِ سَبِیلاً(۳) (و در هر جائی‌ که‌ به‌ سوی‌ احتیاط‌ راه‌ یافتی‌ آن را پیشۀ خود ساز!) منظور عملی‌ است‌ که‌ راه‌ انسان‌ را به‌ خدا باز کند، نه‌ آنکه‌ موجب‌ سدّ طریق‌ شود، و راه‌ توجّه‌ و ابتهال‌ و حضور قلب‌ را بگیرد. مقصود عملی‌ است‌ که‌ برای‌ مؤمن‌ یقین‌ آورد و وی‌ را در ایمان‌ مستحکم‌ کند، نه‌ آنکه‌ او را متزلزل‌ و مشوّش‌ کند، و بیت‌الله‌الحرام‌ را در نزد او خانۀ عقوبت‌ مُجَسّم‌ کند، و حجّ این‌ خانه‌ را یک‌ عمل‌ جبری‌ اضطراری‌ از ناحیۀ أهرمن‌ شیطانی‌ برای‌ عقوبت‌ جلوه‌ دهد. این‌ همان‌ مجوسیّت‌ محضه‌ است‌. همۀ غذاهای‌ مسافران‌ و میهمانخانه‌ و آشامیدنی‌های‌ آنها حلال‌ و طاهر است‌، همۀ آبهای‌ مترشّحه‌ از ناودانها و جویها طاهر است‌ مگر زمان‌ علم‌ به‌ نجاست‌. بنابراین‌ ای‌ آقای‌ من‌ اینک‌ با این‌ ترشّحی‌ که‌ به‌ تو شده‌ است‌ برخیز و نمازت‌ را بجای‌ آور، و اصلاً تصوّر نجاست‌ و عدم‌ طهارت‌ در خودت‌ منمای‌ که‌ بدون‌ شکّ از تسویلات‌ شیطان‌ است‌ که‌ می‌خواهد انسان‌ را از فیض‌ عظیم‌ نماز و بیتوته‌ و توجّه‌ و دعا در این‌ مسجد شریف‌ محروم‌ دارد. 📚 روح مجرد، ص۱۴۲-۱۴۶ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- منظور حضرت‌ آية‌الله‌ حاج‌ سيّد احمد فَهری زنجانی دامت‌ بركاته‌ می‌باشند كه‌ از شاگردان‌ اخير مرحوم‌ قاضی، و از ارادتمندان‌ مرحوم‌ حاج‌ شيخ‌ محمّدجواد انصاری همدانی است‌. مردی است‌ فاضل‌ و عالم‌ و خوش‌فهم‌، و در ترويج‌ دين‌ كوشا و ساعی. در مراجعت‌ از نجف‌ مدّتی در باختران‌ در مسجد جامع‌ مشغول‌ تدريس‌ و اقامۀ جماعت‌ و تبليغ‌ بود؛ سپس‌ در طهران‌، و پس‌ از آن‌ در زمان‌ انقلاب‌ اسلامی ايران‌ از طرف‌ رهبر كبير فقيد به‌ شام‌ عازم‌ و در دمشق‌ مشغول‌ اقامۀ شعائر دينی است‌. حقير با ايشان‌ سوابق‌ ارادت‌ و آشنائی و دوستی دارم‌، و در سفر اخير حقير به‌ بيت‌الله‌الحرام‌ در مِنی شرف‌ ملاقات‌ دست‌ داد، و يكبار هم‌ در مشهد مقدّس‌ در حرم‌ مطهّر توفيق‌ زيارتشان‌ حاصل‌ شد؛ و در هر دو بار حقير را به‌ «شام‌» دعوت‌ فرمودند و موانع‌ سفر را خود به‌ عهده‌ گرفتند. ولی مع‌الأسف‌ تا بحال‌ توفيق‌ تشرّف‌ و اجابت‌ دعوت‌ معظّم‌له‌ برای بنده‌ دست‌ نداده‌ است‌. ۲- آيۀ 8، از سورۀ 73: المزّمّل‌: وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً. ۳- مرحوم‌ آية‌الله‌ حاج‌ مير سيّد علی آقا قاضی قدَّس‌الله‌سرَّه‌، به‌ همۀ شاگردان‌ خود دستور می‌دادند تا روايت‌ عنوان‌ بصری را بنويسند و در جيب‌ خود نگهدارند و در هفته‌ای يكی دو بار بخوانند. اين‌ روايت‌ را مجلسی رضوانُ‌الله‌عليه‌ در «بحارالأنوار» ج‌1، از طبع‌ حروفی از ص‌224 تا ص‌226 در باب‌ 7، كتابُ العِلم‌، باب‌ آداب‌ طلَب‌ العِلم‌ و أحكامِه‌ نقل‌ كرده‌ است‌، و الحقّ روايتی است‌ جامع‌ و برای مريدان‌ و طالبان‌ راه‌ خدا كافی و شافی. 🆔 @allame_tehrani
جریان حجّ بیت‌الله‌الحرام مرحوم حداد (قدس سره).pdf
1.3M
🔰جریان حجّ بیت‌الله‌الحرام حضرت حاج سید هاشم حداد (قدس‌الله‌سره) 🔸ورود آية‌الله‌ زنجانی فَهری در مسجد الخَيف‌، و ملاقات‌ با آقای حدّاد (قدّس سره‌) 🔸بيان‌ حدّاد كه‌: التزام‌ به‌ طاعات‌ و تجنّب‌ از معاصی بدون‌ توجّه‌ به‌ خدا، مجوسيّت‌ محضه‌ است‌ 🔸مراد حقيقی از احتياط‌ در «وَ خُذْ بِالاِحْتياطِ في‌ جَميعِ ما تَجِدُ إلَيْهِ سَبيلاً» 🔸بيان‌ حضرت‌ حدّاد در حقيقت‌ رَمْي جمرۀ عقبه‌، و عظمت‌ حضرت‌ زهرا سلام‌‌الله‌عليها 📚 روح مجرد، ص۱۴۱-۱۴۷ 🆔 @allame_tehrani
🔸آب‌ دهان‌ در مستراح‌ ریختن‌ مکروه‌ است‌ آب‌ دهان‌ در مستراح‌ ریختن‌ مکروه‌ است‌، چون‌ از اجزاءِ بدن‌ مؤمن‌ است‌ و نباید با قاذورات مخلوط‌ شود؛ امّا نخامه‌ای را که‌ انسان‌ از دهان‌ در مستراح‌ می‌ریزد اینطور نیست‌ زیرا که‌ نخامه‌ از اجزاء بدن‌ نیست‌، آنهم‌ از فضولات‌ است‌ و خَلْط‌ آن‌ با سائر قاذورات‌ اشکالی‌ ندارد. ▪️عارف واصل مرحوم حاج سید هاشم حداد 📚 روح مجرد، ص۱۰۹ 🆔 @allame_tehrani
🔹دل‌خوشی انسان کار باید کرد، کوشش باید داشت، زحمت باید کشید، کسالت را باید کنار گذاشت، ولی به عملی که انسان انجام می‌دهد نباید دل خوش کند. دل‌خوشی انسان فقط و فقط باید خدا باشد، چون غرض هستی خداست، چون نهایت هستی خداست. 📚 «گلشن‌احباب»، ج٩، ص۱۵۶ 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹انسان‌های زرنگ چگونه زندگی می‌کنند؟ 🎙حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 🆔 @allame_tehrani
💫 پاداش اعمال بر اساس هدف و مقصود انسان تا انسان، انسان است باید کار انسانی کند؛ اگر اعمالی انجام بدهد که مادون درجۀ انسانیّت اوست، خود را ارزان فروخته است و از او مؤاخذه می‌کنند! انسان باید کار انسان کند، نه کار حیوان؛ اگر کار حیوان کند، خود را به حیوان معامله کرده است و در روز قیامت هم‌نشین با انسان‌ها نخواهد بود. انسان باید خود را در سطح انسانیّت بیاورد؛ سطح انسانیّت این‌قدر بالا و شریف و عزیز است که خدای علیّ أعلیٰ خودش را در مقابل انسان معامله می‌کند! یعنی می‌گوید: مقام انسان این‌قدر بالا است که اگر خود را به بهشت و به حورالعین عوض کند، کم است؛ به تمام بهشت‌ها عوض کند، کم است؛ انسان باید خودش را با من معامله کند: ﴿إِنَّ ٱللَهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَنفُسَهُمۡ وَ أَمۡوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَ﴾؛(۱) «خدای علیّ أعلیٰ جان‌ها و مال‌های مؤمنین را می‌خرد و در مقابل آن، بهشت می‌دهد.» آن جان و مال در مقابل هر هدفی بوده است، همان بهشت به او داده می‌شود؛ اگر جَنّة اللِّقاء باشد و انسان جان یا مال را برای لقاء خدا بدهد، لقاء خدا دنبال اوست؛ یعنی خود خداوند هست و خود خدا انسان را خریده است و خودش را ثَمَن معامله قرار داده است. در این صورت، انسان فروشنده شده است و خدا خریدار! مَبیع و مُثمَن و چیزی که فروخته است، مال و نفس اوست و آن چیزی که در مقابل این به فروش می‌رسد، بهشت است؛ و آن بهشت هم بر اساس اخلاص نیّات و درجات، تفاوت می‌کند. 📚 مبانی اخلاق، ج۲، ص۵۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- سورهٔ توبه (٩)، آیهٔ ١١١. 🆔 @allame_tehrani
⚡️سلوک و رياضات‌، بجهت‌ استعداد يافتن‌ برای جذبات‌ الهيّه‌ است‌ بدانكه‌ سلوک و رياضات‌ و تصفيه‌، بواسطهٔ آن‌ است‌ كه‌ مستعدّ جذبه‌ٔ الهی شوند؛ و الّا هيچكس‌ را به‌ عمل‌، وصول‌ به‌ آن‌ حضرت‌ ممكن‌ نيست فلهذا فرمود كه‌: گدايی گردد از يک جذبه‌ شاهی به‌ يک لحظه‌ دهد كوهی به‌ كاهی يعنی: جَذْبَةٌ مِنْ جَذَباتِ الْحَقِّ تُوازي‌ عَمَلَ الثَّقَلَيْنِ (۱). 📚 الله‌شناسی، ج۱، ص۲۱۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- «يک جذبه‌ از جذبه‌های حقّ، مساوی و موازی با عمل‌ جنّ و انس‌ می‌باشد.» (اطلاعات بیشتر در «پست بعدی») 🆔 @allame_tehrani
▪️پاورقی «پست قبل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- «يک جذبه‌ از جذبه‌های حقّ، مساوی و موازی با عمل‌ جنّ و انس‌ می‌باشد.» اين‌ عبارت‌ را شيخ‌ نجم‌الدّين‌ رازی در «مرصاد العباد» در چهار موضع‌ ذكر كرده‌ است‌. در سه‌ موضع‌ (ص‌212 و ص‌225 و ص‌511) بدون‌ استناد به‌ كسی، برای مطلب‌ خود شاهد آورده‌ است‌. و در يک موضع‌ (ص‌369) آن را استناد به‌ پيغمبر داده‌ است‌ و گفته‌ است‌: وَ قالَ النَّبيُّ صَلَّي‌ اللَهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: جَذْبَةٌ مِنْ جَذَباتِ الْحَقِّ تُوازي‌ عَمَلَ الثَّقَلَيْنِ. و ايضاً همين‌ شيخ‌ مولّف‌ در رسالهٔ «عشق‌ و عقل‌» ص‌64 آن را بدون‌ استناد به‌ كسی ذكر نموده‌ است‌. و تعليقه‌ زننده بر اين‌ كتاب‌، در ص‌109 گويد: «اين‌ كلام‌ از سخنان‌ أبوالقاسم‌ إبراهيم‌ بن‌ محمّد نصرآبادی است‌ كه‌ از اكابر متصوّفهٔ قرن‌ چهارم‌ (متوفّی 372) می‌باشد. جامی در شرح‌ حال‌ ابراهيم‌ أدهم‌ با مختصر اختلافی اين‌ عبارت‌ را آورده‌ است‌: جذبةٌ من‌ جَذباتِ الحقِّ تُربي‌ عملَ الثّقلينِ. أبوسعيد أبوالخير نيز با تعبير «كما قال‌ الشّيخ‌» اين‌ عبارت‌ را ذكر كرده‌ است‌ («أسرار التّوحيد»، چاپ‌ طهران‌، ص‌247). مولانا جلال‌الدّين‌ نيز در «مثنوی» فرموده‌ است‌: اين‌ چنين‌ سيری است‌ مستثنی ز جنس كآن‌ فزود از اجتهاد جنّ و انس‌ اين‌ چنين‌ جذبی است‌ نی هر جذب‌ عام كه‌ نهادش‌ فضل‌ أحمد و السّلام‌ (نقل‌ از كتاب‌ «فيه‌ ما فيه‌» به‌ تصحيح‌ فروزانفر).» 🆔 @allame_tehrani
🔰توصیه‌ای از حضرت آیةالله قاضی (قدّس‌سرّه) برای نشاط در سحر [مرحوم حاج سید هاشم حدّاد] می‌فرمودند: مرحوم آقا (یعنی مرحوم قاضی) خودش اینطور بود و به ما هم اینطور دستور داده بود که: در میان شب چون برای نماز شب برمی‌خیزید، چیز مختصری تناول کنید؛ مثل چای یا دوغ یا یک خوشۀ انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید. 📚 «روح مجرد»، ص۷۶ 🆔 @allame_tehrani
بِسْمِ اللـه الرَّحْمَٰن الرَّحيمِ ✨ تاریخ را از نو بخوان...! 📜 این‌بار، شما راوی بزرگ ترین اتّفاق جهان اسلام یعنی هستید. غدیر را چگونه روایت می‌کنید؛ که عقول آن را بپذیرد و قلوب آن را در بر گیرد؟! 📄 توضیحات: 1️⃣ بازخوانی روایت غدیر بر اساس مجلّدات ۶ تا ۹ کتاب شریف امام شناسی نوشته مرحوم علامّۀ طهرانی رضوان الله تعالی علیه می‌باشد. 2️⃣ شرکت در این مسابقه برای عموم آزاد است. 3️⃣ متن ارسالی شما باید « ۱۱۱۰ کلمه » باشد. کمتر و یا بیشتر شدن کلمات از تعداد مقرّر، امتیاز منفی دارد. 4️⃣ شما می‌توانید به صورت گروهی در این مسابقه مشارکت کنید... ! 5️⃣ شاخص های ارزیابی موارد زیر می‌باشد: ✅‌ بیشترین انطباق با گزارشات مرحوم علامه طهرانی از غدیر در امام شناسی ( ۸۰ امتیاز ) ✅‌ خلّاقانه بودن شیوه روایت گری و زاویه دید جدید ( ۵۰ امتیاز ) ✅ شیوایی و رسایی زبان روایت ( ۵۰ امتیاز ) ✅ تطبیق تعداد کلمات با مقدار مقرّر ( ۱۱۱۰ ) کلمه ( ۲۰ امتیاز ) 6️⃣ حداقل امتیاز لازم برای قبولی متن، ۱۳۰ امتیاز می‌باشد. ✨ جوائز: 🥇نفر اوّل مبلغ ۶ میلیون تومان 🥈نفر دوم مبلغ ۳ میلیون تومان 🥉نفر سوّم مبلغ ۱ میلیون تومان 🗓 زمان ارسال آثار:‌ دوشنبه ۱۷ ذی الحجة الحرام سال ۱۴۴۵ ه.ق مصادف با ۴ تیر سال ۱۴۰۳ 📬 جهت ارسال آثار از طریق نشانی @barmadareali_support اقدام نمایید. 🏷 |‌ |‌ 💫 # بر مدار علی | ارتباط با پشتیبانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا