کانال علامه طهرانی
📗 نگرشی بر مقالهٔ قبض و بسط تئوريک شريعت 🔸علوم بشری هر قدر كه بالا برود مقيد است و محدود، لذا نمیت
🔸در مقالهٔ «بسط و قبض» به قرآن كريم و حجّيّت آن و ابدی بودن آن ايراد شده است
اين حقير با وجود كسالت و مرض و نقاهت و پيری و كثرت شواغل و مشاغل علمی بر خود فريضه دانستم كه اين مطالب را به مناسبت ابحاث قرآنی كه در دست است بنويسم تا كسانی كه اين مقالات را مطالعه نمودهاند، بيانات حقير را نيز مطالعه كنند و قرآن را از مظلوميّت بدرآورند.
در اين مقاله به قرآن كريم و حجّيّت آن و ابدی بودن آن ايراد شده است؛ به تمام مقدّسات و حقائق عالم ايراد شده است. در اين مقاله روح و جان مكتب شكّاكيّون و سوفسطائيّون و هِگِلمشربان ارائه و تأييد شده است. در اين مقاله منظور به عزلت كشيدن شريعت و قرآن است. مسأله جدا كردن فهم شريعت از خود شريعت است كه خود شريعت امری دستنيافتنی و صامت است؛ و آنچه قابل وصول و دسترسی بشر است فهم ماست از شريعت، كه آنهم چون فهم ماست امری است نسبی و متغيّر و گذرا. و بدين ترتيب، تحوّل حاصله در علوم جديد، فهم ما را از شريعت متحوّل خواهد ساخت؛ و تحوّل فهم ما از شريعت منافاتی با ثبات خود شريعت كه چون عنقای مغرب در پس كوه قاف است و احدی را بدان دسترسی نيست و هر چه گفتهاند و نوشتهاند شرحی است از آن نه خود آن، ندارد. التزام بدين نظريّه، التزام به هَدم شريعت است و انكار اصل شريعت و انكار خدا، و انكار قرآن، و انكار سنّت محمّدی است.
📚 نگرشی بر مقالهٔ بسط و قبض تئوريک شريعت، ص394
🆔 @allame_tehrani
▪️از تحريف ظاهر قرآن بدتر، تحريف معنیٰ و مراد آن است
احترام و اكرام قرآن، به بحث و تحقيق و تدقيق و قرائت و تدبّر و تفسير و حفظ آنست، كه در اينصورت قرآن زنده است. اگر بنا بشود طلّاب علوم با قرآن و حفظ و ممارست و مزاولت با آن سر و كاری نداشته باشند و تفسير و تدبّر در آن را از اهمّ امور نشمارند، رفته رفته كتاب خدا مهجور میشود؛ و هر كس آيهای را عنوان نموده و به دلخواه خود معنیٰ میكند و آن را بر مراد و منظور خود منطبق میسازد. اينست خطر عظيم قرآن كه از خطر جنگ يمامه كه مسلمين برای رفع و دفع غائلهٔ مُسَيلمهٔ كذّاب چهارصد و يا هفتصد نفر از قاريان قرآن را از دست دادند، و نزديک بود كه با از دست رفتن حاملين قرآن، كتاب خدا بكلّی از صفحهٔ جهان رخت بربندد؛ عظيمتر و خطيرتر است.
متجدّدين فرنگرفته و دين و وجدان را به غارت داده، چون قدرت انكار قرآن را ندارند، زيرا كه بر مصلحتشان تمام نمیشود، لهذا در عين تعظيم و تكريم از قرآن، با ايجاد شبهه و تأويل نادرست و برگرداندن ظواهر آيات، بدون شاهد و دليل از معانی خود، و با ارائه دادن مكتبهای بسيار در مقابل قرآن، و آراء و انظار بیشمار در برابر قول و گفتار احمدی و سنّت محمّدی، تيشه بر ريشه میزنند؛ و حدّاقلّ اين تحفهٔ آسمانی و كتاب ربّانی را كه لَايَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيد[1]ٍ میباشد؛ در نزد شاگردان و محصّلين بدون سابقه و خالیالذّهن، مثل يک كتاب واهی و كمارزش، و يا مانند تورات و انجيل محرّف و دست برده شده جلوه میدهند.
در اينصورت عِرق اصلی حياتی انسان را زدهاند و رگ وَتينِ قلب را بريدهاند، و به مغز مفكّر مسلمان و انديشمند ضربه وارد نمودهاند كه ديگر تا پايان تحصيل بلكه حقّاً تا آخر عمر اين نوباوگان تحصيل كرده با همين نظر به كتاب الهی مینگرند، و آن را هم در رديف أنْياب أغوال و أساطير الأوّلين نظر مینمايند.
با توجّه به سرّ اين مطلب معلوم میشود كه: چرا معاندين قرآن در هر زمان به صورتی خاصّ و به شكلی مخصوص، مردم را از دقّت و بررسی در حقائق و تفسير و تأويل و رسيدگی به شأن نزول و سيره و سنّت و منهاج رسول خدا كه قرآن بر وی فرود آمده است، منع میكنند. و به هر صورتی كه هست مردم را در راهی قرار میدهند كه كمتر با اين موهبت عظمیٰ سر و كار داشته باشند؛ و كمتر به فكر أصالت و تفكّر و تعمّق و دورانديشی كه قرآن به آن دعوت میكند بوده باشند.
قرآن انسان را از علوم جزئيّه به علوم كلّيّهٔ حقيقيّه میرساند؛ و در آنجا ديگر دستگاه مجاز را اعتباری نيست.
📚 نگرشی بر مقالهٔ بسط و قبض تئوريک شريعت، ص396
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آيهٔ 42، از سورهٔ 41: فصّلت؛ «و حقّاً و تحقيقاً قرآن كتاب عزيزی است كه باطل به سراغ او نمیتواند بيايد، نه از برابرش و نه از پشت سرش. آن كتاب از جانب خداوند حكيم و حميد نازل شده است.»
🆔 @allame_tehrani
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 روضهٔ حضرت أمالبنین (سلاماللهعلیها)
🎙استاد میرزامحمدی
🆔 @allame_tehrani
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 شنیدم دو دست تو از تن جدا شد...
🎙مداحی دلنشین #محمد_الجنامی بمناسبت وفات حضرت أمالبنین (سلاماللهعلیها)
🔉 صوت مداحی کامل:👇
https://eitaa.com/allame_tehrani/2097
🆔 @allame_tehrani
💫 هرکس به قدر تقوا و طهارتش از قرآن بهره میبرد
قرآن كتابى است عمیق، داراى درجات و مراتب. هركس بقدر فهم خود از آن توشه مىگیرد. و در عین آنكه ظاهرش قابل ادراک براى عموم است، باطنش داراى منازل و مراحلى است كه هركس تا منزلى و تا مرحلهاى پیش مىرود؛ و از آنجا به بعد دیگر نمىتواند به منازل بالاتر قرآن دست یابد؛ و معانى عمیقه و بواطن آن را بفهمد.
و علاوه فهم باطن و حقیقت قرآن احتیاج به تزكیه و طهارت دارد. آن طور نیست كه فقط با مطالعه بتوان به حقیقت و عمق قرآن رسید.
... كسى كه مىخواهد به حقیقت قرآن و معانى عمیقه و اسرار باطنیهٔ آن برسد، باید به حقیقت طهارت مطلق رسیده باشد. به تبعیت از قرآن، و پیروى از منهاج و ممشاى آن حركت كرده، از عالم نفس امّاره عبور نموده، دیدگانش به جمال حضرت ازلى افتاده، و به مقام توحید مطلق واصل شده باشد.
یعنى خود قرآن و عمل به آن، رفته رفته و درجه به درجه او را بالا برده و به اعلى درجه فائز گردانیده است.
علم به قرآن موجب عمل، و آن عمل موجب علم بیشتر، و آن علم بیشتر مورث عمل بالاتر، و آن عمل بالاتر مورث علم عالىتر؛ و هلمّ جرّا همینطور هریک از مراتب علم و عمل در مرتبهٔ دانى، مورث علم و عمل در مرتبهٔ عالى شده؛ تا وى را به علم مطلق و عمل مطلق برسانند. یعنى علمى كه لایتناهى باشد، و عملى كه طاهر محض بوده و خلوص مطلق داشته و شائبهاى از أنانیت و هوىٰ و گرایش به ماسوى الله در آن مشاهده نشود.
اینجا مقام فناء فى الله است كه براى عامل به قرآن پیدا مىشود. در اینجا حقیقت كتابالله، مشهود و ملموس و محسوس مىگردد. و با چشم خدائى نظر بر كتابش مىافتد. و با گوش خدائى سخنانش را مىشنود. و با زبان خدائى قرآنش را مىخواند. اینجا بنده دیگر ربّ نیست، و ادّعاى ربوبیت ندارد. اینجا بنده است. محو است. اطلاق است. در اینجا جز ذات اقدس حضرت احدیت چیزى نیست.
قطره دریاست اگر با دریاست
ورنه قطره قطره و دریا دریاست
این مقام اختصاص به مقرّبان درگاه حقّ، و روندگان واصل، و سوختگان آشفته و شوریده دارد. وگرنه سائر مردم، هركس به اندازهٔ فهم و قدرت عقل، و همچنین به مقدار تقوىٰ و طهارتى را كه حاصل كرده است؛ به همان مقدار از علوم قرآن بهرهبردارى دارد. هركس كسب تقوىٰ و طهارت كند، عقلش قوىتر و به درجهٔ بهترى از قرآن رهنمائى مىشود.
📚 نور ملکوت قرآن، ج2، ص45
🆔 @allame_tehrani
🔰علامه طهرانی و علوم قرآنى و تفسیر
مرحوم علامه طهرانی رضواناللهعليه بر اساس حسّاسيّت و دقّت فوقالعادهاى كه نسبت به قرآن و لزوم توجّه تمامعيار به آن داشتند -كه در بحث قرآنمدارى ايشان إنشآءالله اشاره خواهيم كرد- بر شناخت قرآن و تشريح و تفسير آيات آن تأكيد داشته و خودشان سالهاى متمادى: متجاوز از بيست سال در مسجد قائم طهران جلسهٔ تفسير قرآن برگزار مىنمودند. در آثار مكتوبشان نيز در هر بحثى وارد مىشوند قبل از هر چيز به تفسير آيات مربوطه پرداخته آنگاه به نقل و بررسى روايات و تحليل و تجزيهٔ وقايع تاريخى و... وارد مىشوند، كه با مراجعهٔ اجمالى به كتابهايشان اين مطلب بدست مىآيد.
ايشان خود را شاگرد تفسيرى علّامه طباطبائى قدّسسرّه میدانستند، و بهترين روش تفسيرى را هم همان روش تفسيرى ايشان و استاد بزرگوارشان: مرحوم آيةالله حاج ميرزا على آقاى قاضى رضواناللهعليه كه تفسير قرآن به قرآن است معرّفى مىنمودند. روشى كه مرحوم قاضى بر آن سبک، تفسيرى از ابتداى قرآن تا سورهٔ أنعام نوشتهاند و شاگردان خود را به آن ترغيب فرمودهاند، كه علّامه طباطبائى كراراً میفرمودند: «ما اين روش تفسيرى را از مرحوم قاضى داريم».[۱]
همچنين براى تفسير «الميزان» ده امتياز بزرگ شمرده آن را بهترين تفسير جهان اسلام معرّفى میكردند.(مـتـن)/(PDF)
📚 آیت نور، ص457
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- «مهر تابان»، ص۶۳
🆔 @allame_tehrani
🔰 كارهاى قرآنى مستقلّ و ضمنى علامه طهرانی
غير از آنچه به صورت يک سيرهٔ مستمر در حركت علمى مرحوم حضرت آقا به عنوان يک اصل مشاهده مىشود كه تمامى مباحثى را كه مطرح مىكنند با تفسير آيات مربوطه شروع و پىگيرى مىنمايند -كه استخراج آيات تفسير شده به قلم ايشان در مجموعه آثارشان كارى است ديدنى و شايسته و قابل استفاده- آثار مستقلّى در تفسير و علوم قرآنى نيز تدوين كردهاند كه اجمالاً اشاره مىشود:
اوّل: «رسالهٔ بديعه» در تفسير آيهٔ مباركهٔ: الرّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَآ أَنفَقُوا ... كه به تناسب، مطالب فراوانى را پيرامون حقوق زنان و تشريح نحوهٔ وصول آنان به كمال انسانى خويش و حرم امن الهى طرح و بررسى فرمودهاند.
دوّم: «رسالهٔ نوين» در تفسير آيهٔ مباركهٔ: إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَهِ اثْنَاعَشَرَ شَهْراً فِى كِتَابِ اللَهِ ... كه بر اساس آن به اثبات تقويم اسلامى و لزوم پايدارى بر تاريخ هجرى قمرى و عدم مشروعيّت سال و ماه شمسى پرداخته و مطالب فراوانى را تبيين و تشريح نمودهاند.
سوّم: «رسالهٔ نكاحيّه» در تفسير آيهٔ مباركهٔ: وَ لَايَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ ... كه بر اساس آن به بحث پيرامون حرمت سقط جنين و استعمارى بودن نقشهٔ كفر جهانى براى «كاهش جمعيّت» و محدودسازى نسل مسلمين مخصوصاً شيعيان با انواع حيلهها و شعارها و... پرداختهاند.
چهارم: «رسالهٔ مودّت» تفسير آيهٔ: قُل لَآأَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى و نخستين قربانى: حضرت زهرا و فرزندش محسن سلاماللهعليهما.
مطالبى كه در اين كتاب آمده است، خلاصهٔ مباحثى است در تفسير آيهٔ مودّت و لزوم محبّت اهلبيت عليهمالسّلام، و نقل و بررسى برخى از وقايع بعد از رحلت حضرت رسول اكرم صلّىاللهعليهوآلهوسلّم تا شهادت حضرت فاطمهٔ زهرا سلاماللهعليها كه حضرت آقا در هشت جمعه، در ماههاى ربيعالأوّل و جُمادَىالاولى و جمادىالثّانيه سال ۱۳۹۱ هجرى قمرى در مسجد قائم طهران ايراد فرمودهاند.
و در همان زمان آيات و روايات مورد بحث و شالودهاى از مباحث را مكتوب نمودهاند تا در موقعيّت مناسب بازنويسى و تحرير شود. و سپس در ضمن مطالعات خود به مطالب و روايات ديگرى برخورد نمودهاند كه آوردن آنها را نيز در اين كتاب مناسب ديدهاند، و در آخر نوشتهٔ خود اين معنى را متذكّر گرديدهاند.
پنجم: تفسير سورهٔ مباركهٔ يس كه مجموعه سخنرانىهاى ايشان در ماه مبارک رمضان مىباشد و به خطّ خودشان ثبت گرديده تا در فرصت مناسب بازنويسى و تدوين گردد.
ششم: «نور ملكوت قرآن»: اين كتاب مجموعهاى چهار جلدى است كه شامل مباحث بسيارى در علوم قرآنى و اصول و مبانى تفسير است همچون: هدايت قرآن به بهترين راهها؛ بررسى تطبيقى نمونههائى از برنامههاى قرآن كريم با سائر برنامهها؛ أحكام قرآن منطبق بر حق و جاودانى است؛ عينيّت نفس ملكوتى امام با حقيقت قرآن و صراط مستقيم؛ قرآن روشن كنندهٔ همه چيزاست و قابل نسخ نيست؛ منطق قرآن توحيد خالص در جميع شؤون است؛ لزوم بازگشت به قرآن و أحكام آن؛ عملى بودن يكايک أحكام قرآن در هر عصر؛ تأثير قرآن در سير نفوس مؤمنين در مدارج روحى و كمالات نفسانى؛ آداب و آثار تلاوت قرآن و لزوم تدبّر در آن؛ كيفيّت قرائت قرآن در نماز و غيره؛ محكمات و متشابهات قرآن؛ ثمرهٔ قرآن تربيت انسان كامل است؛ دعوت قرآن به سير در آيات آفاقى؛ عظمت اخلاق قرآن؛ عربيّت و إعجاز قرآن؛ عظمت و اصالت قرآن؛ كيفيّت جمعآورى و كتابت و طبع قرآن؛ قاطعيّت و واسعيّت قرآن؛ غير قابل تغيير بودن و عموميّت قرآن مجيد؛ و تواتر در عبارات و الفاظ آن.
⬇️ ادامـــه در «پست بعدی» ⬇️
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبلی» ⬇️
در اين دوره همچنين بالمناسبه مباحثى چون فلسفهٔ جهاد و قتل و بردگى در إسلام، حرمت سقط جنين و ديهٔ آن و ردّ نظريّهٔ تحديد نسل، عظمت و تقدّم علوم اسلامى بر علوم امروزى، مزاياى زبان عربى و لزوم تكلّم به آن براى جميع مسلمانان مورد شرح و تحليل قرار گرفته، و به تناسب بحث از نقش و موقعيّت قرآن كريم به عنوان يک كتاب آسمانى به نقد و بررسى بعضى كجفهمىها از آيات كريمهٔ قرآن مجيد پرداخته و برخى اشكالات وارده بر مقالهٔ «بسط و قبض تئوريک شريعت»[۱] و كتاب «دانش و ارزش» و نيز كتابهاى «خلقت انسان» و «تكامل در قرآن» و «راه طىشده» بيان شده است.
لازم به ذكر است كه اين مجموعه، قسمت اوّل از دورهٔ «أنوارالملكوت» است كه اصل آن خلاصه و نتيجهٔ مباحثى است كه حضرت آقا در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۰ هجرى قمرى پس از اداى فريضهٔ عصر، و تتمّهٔ آن را در روزهاى جمعه در ماههاى شوّالالمكرّم و ذوالقعدةالحرام همان سال پيرامون پنج موضوع أهمّيّت روزه و نماز و آداب مسجد و أهمّيّت قرآن كريم و أهمّيّت دعا و شرائط آن، مجموعاً در سى و شش مجلس در مسجد قائم طهران ايراد فرمودهاند.
و در همان زمان، آيات و روايات مورد بحث را با شرح مختصر و شالودهاى از مباحث براى تذكار خود در هنگام مراجعهٔ ثانوى نوشتهاند كه در حدود ۲۸۰ صفحه شده و آن را در يک مجموعه تحت عنوان «مواعظ شهر رمضان ۱۳۹۰ هجريّهٔ قمريّه» تجليد نمودهاند.[۲]
و سپس هنگامی كه در سال ۱۴۰۸ هجرى قمرى -پس از هجده سال- آن را مجدّداً ملاحظه و شروع به بازنويسی و تحرير آن تحت عنوان «دورهٔ أنوارالملكوت» فرمودند تنها قسمت «رسالهٔ قرآن» آن كه خلاصهٔ دوازده مجلس از آن مجالس و در اين مجموعه فقط هشتاد و دو صفحه است به يک دورهٔ چهار جلدى با بيش از يكهزار و هشتصد صفحه تبديل شد؛ و طبعاً اگر همين نسبت ملحوظ شود چنانچه خودِ ايشان بقيّهٔ مجموعه را نيز به همين نحو بازنويسى و تحرير فرموده بودند به يک دورهٔ چهارده جلدى بالغ مىگشت.
📚 آیت نور، ص461
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- اين بخش با نام «نگرشى بر مقالهٔ بسط و قبض تئوريک شريعت» مستقلّاً نيز طبع و منتشر شده است.
۲- اين مجموعه با نام «أنوارالملكوت» طبع گرديده است.
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
🔸بیان علامه طهرانی دربارهٔ مظلوميّت قرآن در حوزهها قرآنمدارى و تفسير قرآن و فهم حقائق قرآنيّه آنه
🔸خواستهٔ استعمار، از ميان رفتن قرآن است
گِلادستون نخستوزير يهودیمسلک و صهيونيست انگليسی كه استعمار انگليس را جان داد، در مجلس اعيان، قرآن را از روی خشم و غضب بر روی تريبون كوفت و گفت: «تا اين كتاب در بين مسلمين باشد، امنيّت و اطاعت سرزمينهای مسلماننشين در برابر استعمار انگليس محال است».
از ميان بردن قرآن، سوزاندن و غرق ساختن آن نيست، انگليسیها هم چنين كاری نكردند؛ به عُزلت درآوردن بواسطهٔ عدم تدريس و تدرّس، و عدم تلاوت و عدم رجوع به تفسير و عدم عمل به احكام آن است. و در اين كار موفّق شدند، و قرآن را از صحنهٔ عمل برداشتند.
ما اگر امروز ببينيم در حوزهها مثلاً قدری در علم اُصول آن هم در بعضی از مباحث زيادهروی میشود، بايد بجای آنها درس تفسير رسمی و درس نهجالبلاغهٔ رسمی و درس معارف عاليه را قرار دهيم؛ نه آنكه آنها را حذف نموده و بجايش زيستشناسی و علم طبيعی و زبان خارجی قرار دهيم. ما بايد در عربيّت آنقدر توانا و استوار باشيم كه گوئی زبان اوّل ما كه زبان مادری ماست، عربی است. بنابراين چقدر خوب است كه موشكافی در لغات قرآن و نهجالبلاغه بنمائيم. و بدينوسيله به قرآن جامهٔ عمل بپوشانيم. اين است طريقهٔ ترقّی و تكامل، وگرنه مانند عبدالنّاصر جامعةالأزهر ساختن و پسران و دختران طلبه را با هم فيزيک و شيمی ياد دادن، عين مرام و منظورِ گِلادستون میباشد؛ گرچه خود ندانيم.
📚 نگرشی بر مقالهٔ بسط و قبض تئوریک شریعت، ص۱۲۵
🆔 @allame_tehrani