eitaa logo
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
1.3هزار دنبال‌کننده
757 عکس
132 ویدیو
21 فایل
این کانال تنها کانال رسمی موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری (ره)، در ایتا است و تحت نظر موسسه اداره می شود. آی دی کانال : @allameh_jafari ارتباط با مدیر کانال: @MTJafari لینک صفحه اینستاگرام : https://www.instagram.com/jafari_allameh/
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 هيچ عامل محركى براى رهروان مسير معرفت و علم، مانند اخلاص معلم و مربى نيست. 🌷 علامه محمد تقی جعفری ، ، جلد ۱۷ ، خطبه ۹۷ 💐 روز معلم را خدمت تمام معلمان دلسوز و زحمتکش تبریک عرض مینماییم 💐 🌿استاد علامه محمدتقی جعفری🌿 @allameh_jafari
💠 کارگران به وسیله فعالیتهای عضلانی و صرف انرژی ، جامعه را با اشکال گوناگون بهره ور می سازند . بهره وری از کار در هر شکلی که باشد ، بایستی با پرداخت ارزش حقیقی کار تا آنجا که ممکن است صورت بگیرد ، نه رضایت های اضطراری یا بر مبنای جهل درباره ارزش کار . این دستور انسانی در قرآن مجید در دو مورد با این کلمات وارد شده است : وَ لا تَبْخَسُوا الْنَّاسَ أَشیائَهُمْ ‌‌‏(و اشیاء مردم را ‌‌‏[اعم از کار و کالا] از ارزش ‌‌‏نیندازید) ‌‌‏[هود آیه ۸۵] و ‌‌‏[الاعراف آیه ۸۵] [مورد سومی هم در سوره شعرا ، آیه ۱۸۳ یافت شد.] 🌷 علامه محمد تقی جعفری ، ، جلد ۲۷ ، خطبه ۱۶۷ 💐 روز کارگر را خدمت تمام کارگران صبور و زحمتکش تبریک عرض مینماییم 💐 🌿استاد علامه محمدتقی جعفری🌿 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ 🍂 ... پس از اين چند مقدمه، مى‌توان رابطۀ انسان را با زندگى و مرگ در اسلام از ديدگاه على (ع) دريافت. اگر اندكى در مفهوم زندگى على (ع) تأمل كنيم، شايد لذت خوش‌آمد گفتن على (ع) را به مرگ كه در هنگام حلقه زدن به درِ جانِ او فرمود، دريابيم. 🍃 اينك، بعضى از جملات حيرت‌آورِ يگانه قهرمان زندگى و مرگ را مطالعه مى‌كنيم : 🔹 ۱ـ سوگند به يزدان پاك! هيچ‌گونه پروايى ندارم كه من به طرف مرگ حركت كنم يا مرگ بر من وارد شود. 🔸 ۲ـ سوگند به معبود! مرگ چيز تازه‌اى را كه ناگوار باشد، به من نشان نداده است. (نهج‌البلاغه، نامۀ شمارۀ ۲۳) 🔹 ۳ـ قسم به خداوند بزرگ! فرزند ابيطالب به مرگ مأنوس‌تر است از كودك شيرخوار به پستان مادرش. (نهج البلاغه، خطبۀ ۵) 🔸 ۴ـ هنگام اصابت زخم جانكاه كه رشتۀ زندگى‌اش را از هم مى‌گسيخت، فرمود: به خداى كعبه خلاص (رها) شدم. 🌿 مى‌فرمايد: «هيچ پروايى ندارم كه من به طرف مرگ حركت كنم يا مرگ بر من وارد شود». آرى، براى آن تابلويى كه بى‌اختيار زيرِ دستِ نقاشِ زبردست قرار گرفته، تفاوتى ندارد كه نقاش قلم را به سوى آن ببرد يا آن را به سوى قلم بكشاند. آن نمونه تمام‌عيار پيشوايان توحيد كه خود را مانند تابلويى بى‌اختيار، زير دست نقاش زندگى و مرگ تسليم كرده بود، هيچ تفاوتى نداشت كه قلم مرگ به سوى او حركت كند، يا او به سوى قلم مرگ... ادامه دارد... 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🏴استاد علامه محمدتقی جعفری🏴 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ ادامه... 🍂 هيچ تفاوتى نداشت كه قلم مرگ به سوى او حركت كند، يا او به سوى قلم مرگ. آرى : عدم نگرانى على (ع) از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ 🍃 مى‌فرمايد: «مرگ چيز تازه‌اى به من نشان نداده است». البته چنان كه در گذشته اشاره كرديم: براى كسى كه حقيقت زندگى با لوازم و خواص آن روشن شده و هيچ نقطه مجهولى ندارد، مرگ، كدام مطلب تازه‌اى را به چنين شخصى نشان خواهد داد؟ در مباحث گذشته به طور اختصار اشاره كرديم كه با شناسايىِ حقيقىِ يكى از دو حقيقت متقابل، دومى را نيز مى‌توان شناخت، و بلكه اگر بخواهيم معرفت يكى از آن دو را به نهايت درجه خود برسانيم، بدون شك بايد دومى را به طور كامل بشناسيم. تأمل در تمام دوران زندگى على (ع) به طور همه‌جانبه و بدون غرض‌ورزى، بزرگ‌ترين دليل براى ادعاى اوست. هزاران انتقاد و عيب‌جويى از على (ع)، چه در زندگى پيش از خلافت او و چه پس از خلافت او، و بلكه در قرن‌هاى طولانى كه رياست‌پرستان و جانوران انسان‌نما براى پوشاندن عيوب و رسوايى‌هاى خود انجام مى‌دادند، نتوانست از روى مدرك صحيح اثبات كند كه على (ع) در فلان مورد فردى يا اجتماعى قدمى برداشته است كه مطابق هواى نفس بوده، يا لااقل اشتباه كرده است. كيست كه بتواند منصبى به اين عظمت را در جهانى كه سراپا كنجكاو بوده است، به استحقاق حائز شود؟ آيا مى‌توان گفت : على (ع) زندگى را نفهميده بود؟ 🌱 آرى، او زندگى را فهميده بود كه كوچك‌ترين هراسى از مرگ نداشت. آن انسان كه مى‌داند مرگ ارادى مقدمۀ حيات واقعى است كه طبيعتِ الهىِ حيات اقتضا مى‌كند؛ آن شخص كه در محيط مستان، هشيار است؛ آن كسى كه در ميان خودپرستان، فقط در فكر بهبود رفع اجتماع است؛ مردى كه مى‌داند بهرۀ مالى و تشخص هر فرد از افراد اجتماع، مربوط به ‌كار و ايجاد نتيجه است؛ آيا چنين مردى بيدار در چنان اجتماعى نفرت‌انگيز كه تنازع در بقا و پايمال كردن ضعيف، مبادى و اصول انسانيت را از آنها سلب كرده بود، مى‌تواند براى حيات طبيعى ارزش قائل شود و از مرگ بهراسد؟ اين است كه: على (ع) از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ نگرانى ندارد. ادامه دارد... 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🏴استاد علامه محمدتقی جعفری🏴 @allameh_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 🔹 آن نیمه شبی که آب حیاتش دادند... 📌 دلنوشته ای از علامه محمد تقی جعفری در رثای شهادت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام 🔰 مجموعه آثار ۱۱ "معنای زندگی"- ص۴۵۵و ۴۵۶ 🏴استاد علامه محمدتقی جعفری🏴 @allameh_jafari
🔹 متن فایل صوتی فوق 🍂 آن نيمه شبى كه آب حياتش دادند؛ خورشيد با رخ زرد خود، براى ساعاتى چند، خيمۀ نيلگون را وداع مى‌كرد، و شب، پرده‌هاى تاريك خود را به روى كوه‌ها و دشت‌ها و درختان سبز و كاخ‌هاى سر به فلك كشيده و به تمامى آن زندگان كه مهياى خواب بودند، مى‌گستراند. اختران آسمان، مانند هميشه در درياى پهناور فضا با آرامش خاص خود، مشغول شناورى بودند و به خستگى اولاد آدم از تلاش‌هاى طاقت‌فرسا، حيرت‌زده، لبخندهاى مرموزى مى‌زدند. زراعت‌پيشگان و كشتكاران، روانۀ كوخ‌هاى محقر خود شده و صداى كاروان رهروان نيز به شماره افتاده، مانند صداى خود كاروانيان به خاموشى مى‌گراييد. حتى دلباختگان هم از پريدن در فضاى بيكران خيالات خسته شده، سر به بالين سكوت مى‌نهادند. اما پرده‌هاى ظلمانى عالم ماديات، همچنان از مقابل چشمان على (ع) بركنار بود. آرى، لحظات دل‌افروز شب تاريك از راه رسيده و ساعت‌هاى هيجان روحانى على (ع) را اعلام مى‌كرد. گاهى با دقت به محاسبۀ نفس خود مى‌پرداخت؛ ساعتى در بيابان‌هاى كوفه در دل تاريك شب، در انديشه و تفكر سير مى‌كرد و گاهى از مقابل كوى يتيمان و بيوه‌زنان و دردمندان مى‌گذشت تا ببيند آيا آنان هم با دلى آسوده سر به بالين استراحت نهاده‌اند؟ گاهى مناجات شبانگاهى‌اش بر در و ديوار مسجد كوفه طنين ابديت مى‌انداخت. لحظه‌هاى محدودى هم از راه ترحم به ناله‌هاى اعضاى رنجديده و خستۀ خود، ديدگان حق‌بين خود را از خيره شدن به روى تبهكاران مى‌بست. ... و همچنان چشم و گوش و قلب زنده‌ها، از انسان و چهارپايان و مرغ و مور، در خواب عميق فرو رفته بود كه قلب هميشه بيدار على (ع)، چشمان او را بار ديگر به كِشتگاه دنيا باز مى‌كند. شگفتا! نسيم سحرگاهى كه گويى حتى كوه‌ها، دره‌ها، جنگل‌ها و ستارگان را هم با غمزه‌هاى لطيف خود به خواب فرو برده بود، دامن‌كشان به سراغ على (ع) مى‌آمد و به گمان اينكه دم سردش در دل آتشين على (ع) اثرى خواهد بخشيد، اعضاى رنجديدۀ على (ع) را نوازش مى‌داد، شايد كه بتواند آفتابِ دلِ مشتاقِ او را چند لحظه در مغرب خواب، از طلوع بازدارد تا صبح صادق طلوع كند. ادامه دارد... 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۵۵-۴۵۶ 🏴استاد علامه محمدتقی جعفری🏴 @allameh_jafari
👆🏻 🏴شهادت مولا علی (علیه السلام) را خدمت امام زمان عج و شیعیان و محبان حضرتش تسلیت عرض مینماییم. @allameh_jafari
18.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 🔹 آن نیمه شبی که آب حیاتش دادند... ادامه.... 📌 دلنوشته ای از علامه محمد تقی جعفری در رثای شهادت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام 🔰 مجموعه آثار ۱۱ "معنای زندگی"- ص۴۵۵و ۴۵۶ 🏴استاد علامه محمدتقی جعفری🏴 @allameh_jafari
🔹 متن فایل صوتی فوق 🍂 آن مسافرى را كه دل‌هاى پاكان اولاد آدم همراه او بود، چند مرغابى تا آستانِ منزلِ موقتى مشايعت كرد. آن كمر ليف خرمايى را كه يك عمر براى اصلاح فرد و اجتماع به كمر بسته بود، اين‌بار براى استقبال از مرگ به ميان بست. قطعه‌هايى از ابرهاى سياه توأم با بادهاى ضعيف سحرى در حركت بود؛ سكوت وحشت‌آور شب همچنان به تمامى موجودات، از مرغ و مور و انسان و جماد، حكمفرما بود؛ ماه سيمگون از سراشيبى افق، شگفت‌زده و مانند پشيمان از كردۀ خود، با يأس و نوميدى، مهتاب ضعيفى را به پيشانى على (ع) مى‌انداخت؛ گويى آن قاتل روبه‌صفت و جنايتكار به جهان بشرى، احساس كرده بود كه اگر بخواهد دست خيانت را با هزاران ترس و لرز به سوى آن شيردل باز كند، هنگامى ممكن است كه على (ع) گام در بارگاه قِدَم نهاده و در پيشگاه ايزدى، عَلَم شهود برافراشته و تمامى قواى خود را در بارگاه باعظمت ربوبى از دست داده است. آرى، نخستين روز ورود او را به اين كرۀ خاكى، خانۀ كعبه با آغوش باز خير مقدم گفت و آخرين ساعات زندگى را در پرستشگاه الهى طى كرد و حلقۀ وصل را به درِ جانش براى ملاقات خداوند بزرگ در محراب عبادت زدند. ميان اين دو پرستشگاه را، خواه در ميان جنگ و خواه در عرصۀ سياست، خواه در محراب عبادت، خواه روى كرسى زمامدارى و خواه در سر كوى يتيمان و بينوايان و دردمندان، با پرستش يزدان پاك سپرى كرد. بستر مرگ على (ع) براى كسانى كه به عيادت او مى‌رفتند، آموزشگاه نهايى زندگى و مرگ جلوه مى‌كرد؛ نه اينكه آنان، اقربا و خويشاوندان و ديگران را در ميدان‌هاى جنگ و در بستر مرگ نديده بودند. آنها هم مانند ديگران در مدت عمر خود، كم و بيش با قيافۀ هولناك مرگ روبرو شده بودند، ولى هرگز بدان‌سان آرامش شگفت‌آورى را نديده بودند كه آن درياى حكمت و شجاعت و پرهيزکارى و عدالت، در مقابل آن جراحت توفانى از خود نشان مى‌داد. كوه‌پيكرى را تماشا مى‌كردند كه شمشير زهرآگين آن پليدترين جنايتكار انسانى، به برگى خزان‌ديده و زردرنگ مبدل كرده بود. صورت زردى را مى‌ديدند با لبانى افسرده كه در تمامى مدت زندگى، جز با كلمات اصلاح و سعادت جاودانى شكفته نشده بود. عيادت‌كنندگان او و نهج‌البلاغه، آن دومين كتاب انسانى كه هنوز مطالعه نشده است، مى‌گويند: در همان حالت مرگ‌بار و وحشت‌انگيز، قرآن را سفارش مى‌فرمود و به توحيد اصرار مى‌ورزيد؛ امر به تنظيم كارها مى‌فرمود و دستور اكيد براى جلوگيرى از دشمنى مى‌داد و دستور به اصلاح ذات‌البين صادر مى‌كرد؛ سرپرستى يتيمان را گوشزد مى‌فرمود و گاهى هم با گفتن كلمۀ باعظمت «لا اله الا الله»، اعضاى شنوندگان و بلكه گويى جهان را به لرزه درمى‌آورد. مى‌گويند: آن لب‌هاى افسرده، همچنان به تكرار اين جملات مشغول بود كه براى هميشه ديده از جهان فرو بست و به جهان ابدى باز کرد و با پيالۀ مرگ، آب حيات ابدى را سركشيد. وَ سَلاَمٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً. (سورۀ مريم، آيۀ ۱۵) درود به روز ولادت او، درود به روز مرگ او، درود به روز حشر او. 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۵۵-۴۵۶ 🏴استاد علامه محمدتقی جعفری🏴 @allameh_jafari
23.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 📌 ابعاد عظمت انسان در عمل به روزه 🔰 دی ماه ۱۳۷۶‌ - ماه مبارک رمضان 🌿تهران - مسجد بلال 💠استاد علامه محمدتقی جعفری💠 @allameh_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 عظمت شخصیت امام علی علیه السلام 🌿 گزیده ای از کتاب ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه محمد تقی جعفری 💠استاد علامه محمدتقی جعفری💠 @allameh_jafari
🎞 📌 اخلاق در نهج البلاغه 💠 قسمت چهارم 👈🏻 موضوع: 🔹 ایمان و عشق 👈🏻 تهران، مسجد بلال، دی ماه ۱۳۷۶ ، ماه مبارک رمضان 💠 https://www.aparat.com/v/xj4IA 💠 https://www.youtube.com/watch?v=gaD-gJ1J_M4 🌿استاد علامه محمدتقی جعفری🌿 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ ادامه... 🌿 آن بزرگِ بزرگان مى‌فرمايد: «فرزند ابيطالب به مرگ مأنوس‌تر است از كودك شيرخوار به پستان مادرش». كمتر ادعايى ديده مى‌شود كه مانند اين ادعاى مقرون به دليل، بلكه با يك بيان ذوقى، دليل آن پيش از ادعا در ذهن شنونده جايگير شود. تاريخ ننگ‌آور بشرى با هزاران مجسمه و بت دروغين كه مى‌سازد و به خود آدميان تحويل مى‌دهد، و با هزاران حق‌كشى و جنجال بى‌اساس نتوانسته است دوستىِ حقيقىِ نورِ ديدۀ ابراهيم خليلِ (ع) بت‌شكن را با يزدان پاك انكار كند. نزديك به هزار و چهارصد سال است كه بلندگوى تاريخ، به صراحت و روشنى مى‌گويد: على (ع) در ادعاى دوستى با خدا گزافه‌گويى نكرده است. اين ادعا را در يك دست، و تاريخِ زندگىِ روشنِ على (ع) را در دست ديگر بگيريد و با يكديگر تطبيق كنيد؛ آنجا كه ايليا پاولويچ پطروشفسكى مى‌گويد: 🔹«على تا سر حد شور و عشق، پايبند دين بود؛ صادق و راستكار بود؛ در امور اخلاقى بسيار خرده‌گير بود؛ از نامجويى و طمع و مال‌پرستى به دور بود و بى‌شك مردى دلير و جنگاورى باشهامت بود ... على، هم مردى سلحشور، هم شاعر و تمام صفات لازم اولياء الله در وجودش جمع بود». (پطروشفسكى، اسلام در ايران، ترجمۀ كريم كشاورز، ص ۵۰) اكنون كه على (ع) دوست و ولىّ خداست، چرا شب و روز آرزوى ملاقات و شتافتن به محضر اعلاى او را نداشته باشد؟ بپرس از كتاب آسمانى، كه آن هم مى‌گويد: دوست حقيقى بايد آرزوى ملاقات دوست را داشته باشد. قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا اْلمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ. (سورۀ جمعه، آيۀ ۶) بگو: اى طايفۀ يهود! اگر گمان مى‌كنيد دوستان خدا شماييد و بس، آرزوى مرگ كنيد، اگر راست مى‌گوييد. چرا مرگ براى على‌بن ابيطالب (ع) شيرين‌تر از پستان مادر نزد كودك شيرخواره نباشد؟ او كه مانند جنينِ عاشق به شكم مادر، عاشق به زندگى پوچ و فريبنده و پر از ناگوارى‌ها نيست؛ او با عقل سالم و فطرت پاك خود دريافته بود كه مرگ يعنى باز شدن درهاى ابديت؛ مرگ يعنى رهايى از قيود تاريك ماده. آرى، كشاورزى كه در هر فصل خاص، بذرافشانى و زراعت مى‌كند و در انجام تكاليف كشت و زرع، كوچك‌ترين مسامحه‌اى روا نمى‌دارد، چرا به انتظار روز درو ننشيند و هنگام يادآورى از انباشته شدن محصول در مقابل چشمانش خوشحال نشود؟ مگر ايام زندگى انسان، فصل بذرافشانى نيست؟ مگر با شروع مرگ، هنگام درو كردن محصول نمى‌رسد؟ آرى، على (ع) حق دارد كه: از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ نگرانى ندارد. ادامه دارد... 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🍃استاد علامه محمدتقی جعفری🍃 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ ادامه... 🍂 چرا على‌بن ابيطالب (ع) در هنگام اصابت زخم سنگين‌بار مرگ، مانند مهمان عزيزى كه سال‌ها انتظار آن را بكشد، به مرگ خير مقدم نگويد؟ 🔸 در حالى كه ناله‌هاى دردمندان دورترين نقطۀ زمامدارى او در گوش و قلب او طنين‌انداز بود و جهان پهناور زندگى را براى او مبدل به سيه‌چالى مى‌كرد كه با دست و پاى بسته در زنجير نتواند در آن سيه‌چال، نَفَسى به آرامش برآورد. زندگى براى آن انسان دادگر مطلق كه شاهد درآوردن خلخال از پاى دخترى است كه در قلمرو زمامدارى آن دادگر مى‌زيسته، بى‌اندازه تلخ است؛ گو كه آن دختر، مسلمان و هم‌عقيدۀ او نباشد. اين خطبه را هنگامى كه خبر هجوم لشكريان معاويه به شهر «الانبار» به او رسيد، و مردم از اين خبر تحريك نشده بودند، براى تحريك مردم فرموده است: ... وَلَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى المَرْأَةِ المُسْلِمَةِ ، وَالاُخْرَى المُعَاهَدَةِ ، فيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا، ما تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاَّ بِالاسْتِرْجَاعِ وَالاِسْتِرْحَامِ. ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ ، وَلاَ أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ ، فَلَوْ أَنَّ اَمْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِن بَعْدِ هَذا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً، بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً. (نهج‌البلاغه، خطبۀ ۲۷) « ... به من خبر رسيده است كه مردانى از آن سپاهيان، بر زن مسلمان و نيز زن غير مسلمان كه معاهدۀ زندگى در جوامع اسلامى، او را تأمين كرده است، هجوم برده، خلخال از پا و دستبند از دست آنان درآورده‌، گردن‌بندها و گوشواره‌هاى آنان را به يغما برده‌اند. اين بينوايان، در برابر آن غارتگران، چاره‌اى جز گفتنِ: انّا للّه و انّا اليه راجعون و سوگند دادن آنان به رحم يا طلب رحم و دلسوزى نداشته‌اند. آنگاه سپاهيان خونخوار، با دستِ پر و كامياب بازگشته‌اند؛ نه زخمى بر يكى از آنان وارد شده و نه خونى از آنان ريخته شده است. اگر پس از چنين حادثه‌اى [دلخراش]، مردى مسلمان از شدت تأسف بميرد، مورد ملامت نخواهد بود، بلكه مرگ براى انسان مسلمان به جهت تأثر از اين حادثه، در نظر من امرى شايسته و با مورد است». اگر تسليم بودن محض در مقابل عدالت، و ناچيز شمردن مال و جان و اقرباء و شهرت، همان ارزش را داراست كه على (ع) با كردار خود نشان مى‌داد؛ اگر وحشت و هراس از كوچك‌ترين ستمكارى به حقوق زندگان، آن‌گونه است كه على (ع) داشت و مى‌فرمود : 🔹 «اگر تمامى دنيا را با آنچه در آن است، در مقابل ستم به مورى با كشيدن جُوى از دهانش، به من ببخشند، من نخواهم كرد»، (نهج البلاغه، خطبۀ ۲۲۱) اين همان حقيقتِ جاودانىِ عدالت است كه مى‌گويد: على (ع) از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ نگرانى ندارد. 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🍃استاد علامه محمدتقی جعفری🍃 @allameh_jafari
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون در کمال تأسف و تأثر باخبر شدیم که جناب آقای شهرام تقی‌زاده انصاری از شاگردان بااخلاص و ملازم همیشگی مرحوم علامه جعفری در اثر بیماری کرونا دار فانی را وداع و به دیار ابدیت کوچ کردند. این ضایعهٔ دردناک و اسف‌بار را خدمت خانوادهٔ آن مرحوم و نیز به جامعهٔ علمی و فرهنگی کشور تسلیت عرض کرده، از خداوند منان برای آن عزیز سفرکرده طلب مغفرت می‌نماییم. ان‌شاءالله در سایهٔ رحمت الهی متنعم باشند. اولین آشنایی ایشان با مرحوم علامه جعفری به سال ۱۳۴۵ بازمی‌گردد. زمانی که ایشان در رشتهٔ فیزیک در دانشگاه تهران تحصیل می‌کردند، به این مطلب رسیدند که علم فیزیک نمی‌تواند پاسخ تمام سؤالات بشر را بدهد. از این‌رو به مطالعهٔ فلسفه و شناخت‌شناسی در کنار علم فیزیک روی آورد و در حین مطالعهٔ جهان‌بینی‌های اینشتین، ماکس پلانک، شرودینگر و جیمز جینز، با یکی از آثار علامه جعفری با عنوان «ارتباط انسان-جهان» آشنا می‌شود و پس از مطالعهٔ آن تصمیم می‌گیرد که با مؤلف کتاب ملاقاتی داشته باشد تا شاید بتواند به عنوان شاگرد در درس‌های ایشان شرکت کند. مرحوم علامه جعفری نیز با آغوش گرم پذیرفتند و فرمودند: خوب رشته‌ای را انتخاب کرده‌ای، زیرا فیزیک، همسایهٔ دیوار به دیوار فلسفه ‌است. مرحوم شهرام تقی‌زاده انصاری سالها در ترجمه مقالات مهم علمی از آلمانی به فارسی که مورد نیاز علامه جعفری بود، اهتمام وافر داشت و در کمال اخلاص و صفا، مرحوم جعفری را همراهی میکرد. مرحوم شهرام تقی زاده انصاری از مترجمین زبان آلمانی و پژوهشگر علم و فلسفه بودند که از ایشان آثاری به زبان آلمانی ترجمه شده و بجای مانده است. رضوان و غفران الهی بر این انسان والا و اندیشمند باد. خانواده علامه محمدتقی جعفری 🏴 @allameh_jafari
📌 بدین منظور، ان شاءالله مجلس بزرگداشتی از طرف عده ای محدود از خانواده و دوستان ایشان در کتابخانه علامه جعفری منعقد و به صورت زنده از فضای مجازی پخش خواهد شد. 🏴 @allameh_jafari
🔹 فهرست برخی دیگر از ترجمه های مرحوم شهرام http://ensani.ir/fa/article/author/4627 🏴 @allameh_jafari
💐 عید سعید فطر مبارکباد💐 🌿التماس دعای فرج🌿 @allameh_jafari
🎞 📌 اقامه نماز عید فطر توسط علامه محمد تقی جعفری (ره) - سال ۱۳۷۲ 🔰 کتابخانه شخصی علامه جعفری رحمة الله علیه https://www.aparat.com/v/pezvh 🌿استاد علامه محمدتقی جعفری🌿 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ ادامه... 💠 تاريخ شرم‌آور و ننگين فرزندان ناخلف آدم با صراحت مى‌گويد: ننگ باد بر اولاد آدم، كه هنگام يادآورى ستيزه‌جويى و جنگاورى آنان، حتى فضاى پهناور با تمامى ستارگانش كه ناظر و گواه كردارهاى اين خاك‌نشينان است، سرافكنده و شرمنده مى‌شود. درندگى اولاد آدم و زير پا گذاشتن اصول انسانيت در معركۀ رزم‌جويى، به حدى بى‌باكانه و ستمگرانه است كه حتى وحوش بيابان و جنگل‌ها نيز به آن اندازه عنان گسيخته نيستند. آيا انسان دشمن هنگامى كه بداند سوزاندن دشمن با آتش، سريع‌تر و نابودكننده‌تر است، مهلت مى‌دهد تا دشمن را با آب خفه كند؟ البته نه. آرى، يقيناً اگر در آب خفه كردن دشمن و يا كشتن با تشنگى، زودتر و بهتر انجام مى‌گيرد، نوبت به صف‌آرايى و نابود كردن با شمشير نمى‌رسد. تاريخ بشرى، تنها پيشوايان توحيد و نمونۀ تمام عيار آنها فرزند نازنين و سلحشور ابيطالب را از اين رسم و قانون عمومى استثنا كرده است. اگر تاريخِ دقيقِ زندگىِ على (ع) را مطالعه كنيد، خواهيد ديد كه معاويه، آن شخص وارونه و آن جانور انسان‌نما، در يكى از جنگ‌هاى صفين به نهر فرات مسلط شد و لشكريان على (ع) را از نزديك شدن به آب جلوگيرى كرد تا با تشنگى و بدون احتياج به اسلحه و صرف مدت زمان طولانى، ياوران على (ع) را از پاى درآورد. فرمان هجوم به طرف آب و اشغال آن از ناحيه على (ع) صادر شد و با كوچك‌ترين حمله به نهر فرات، پيروز شدند. بديهى است كه ياوران على (ع) درصدد مقابله به مثل برآمدند، ولى على (ع) هرگز اصول انسانيت و قوانين اسلام را در هنگام سلحشورى از دست نداده است. او با تمامى تنفر از كردار يارانش، راه آب را به روى لشكريان معاويه باز كرد و همگان را به سوى آشاميدن آب دعوت فرمود، زيرا در منطق زندگى و زندگىِ منطقىِ على (ع)، جنگ براى اصلاح انسان است نه براى نابود كردن آن. همچنين، تاريخ بشرى جز فرزند قهرمان پارسا و متواضع ابيطالب، دست نيرومندى را نشان نداده است كه قريب پنجاه سال قبضۀ شمشير را بفشارد و قطره خونى بناحق نريزد. آن تاريخ كه شاهدِ زندگىِ انسانىِ على‌بن ابيطالب (ع) است، با صداى بلند فرياد برمى‌آوَرَد: على (ع) از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ نگرانى ندارد. ادامه دارد... 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🍃استاد علامه محمدتقی جعفری🍃 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ ادامه... در منطق على‌بن ابيطالب (ع)، آن مرگى كه تمامى افراد و اجتماعات بايد از آن بهراسند، عبارت است از: مرگ وجدان و فطرت، زيرا فرد و اجتماعى كه خودپرستى و عشق به شخصيت را به جايى برساند كه تمامى ارزش‌هاى زندگى را به تراكم ثروت و امر و نهى و خيره شدن به اسافل اعضا منحصر كند، چنين فرد و اجتماعى دو اسبه به سوى انقراض و نابودى مى‌تازد. در آن فرد و اجتماعى كه وجدان و فطرت اوليه مى‌ميرد، احساس تكليف نابود شده، و مبادى انسانيت كه انسان را از وحشى جدا مى‌كند و به او علم و فلسفه و اخلاق و دين ياد مى‌دهد، جاى خود را براى تنازع در بقا و پايمال کردن ناتوانان خالى مى‌كند. از طرفى، اين دنياى كهن در مقابل هر نيرومند، نيرومندترى و در مقابل هر دست، دست بالاترى تهيه مى‌كند كه هر يك با دست ديگرى، راه نيستى در پيش مى‌گيرند. اين است مرگى كه همگان از قيافۀ آن مى‌ترسند و بايد هم بترسند. اما آن يگانه شخصيت زنده كه هميشه اهميت تكليف را به اولاد آدم گوشزد فرموده و خود را كشته‌شدۀ تسليم در پيشگاه قانون (قصاص پيش از جنايت ممنوع است) قرار داد، اگر خود نيز هرگز دربارۀ مرگ چيزى نمى‌گفت، حقيقت مقدس و جاودانى تكليف را با رساترين صداى خود به گوش جهانيان مى‌رساند. آرى: على (ع) از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ نگرانى ندارد. ادامه دارد... 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🍃استاد علامه محمدتقی جعفری🍃 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ ادامه... آيا ممكن است كسى از مرگ بهراسد و با توجه به سوء قصد حتمى قاتل جنايتكار، هيچ موأخذه‌اى دربارۀ قاتل انجام ندهد؟ آيا على‌بن ابيطالب (ع) نمى‌توانست با آن قدرت زمامدارى خود، قوانين را مطابق تمايلات متعارف انسان‌نماها منحرف كند و روى زمين را از مجسمۀ پليد و جنايتكار ابن ملجم مرادى پاك كند؟ اگر آن نمونۀ تمام‌عيار پيشوايان توحيد، كوچك‌ترين نگرانى از مرگ داشت، ميان انبوه دشمن از رعيت و لشكر كه هواى سفره‌هاى رنگارنگ و ثروت‌هاى گزاف و كرسى‌هاى امر و نهى بر سر داشتند و على (ع) را تنها مزاحم خود مى‌ديدند، بدون سلاح و بدون مأمورين محافظ در دل شب تاريك، مانند روز روشن حركت نمى‌كرد! آن يگانه نسخۀ انسانيت كه براى انجام تكليف در هر شبانه‌روز چندبار به آستانۀ باعظمت مرگ با رضايت خاطر گام مى‌گذاشت، مرگ را مبهوت ساخته بود و خود مرگ هم مانند زندگى شگفت‌انگيزش فرياد مى‌زد: على (ع) از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ نگرانى ندارد. ادامه دارد... 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🍃استاد علامه محمدتقی جعفری🍃 @allameh_jafari
🔹 على (ع) و مسئلۀ مرگ ادامه... سرانجام، آن زمامدار پارسا و نيرومندى كه از فراوانى وصلۀ لباس در هنگام رياست مطلقه، از وصله‌كننده شرمنده مى‌شود و در تمامى مدت زندگى، به نيرومندان و ناتوانان دربارۀ حقوق انسانى به يكسان نظر مى‌كند و از دم شمشيرِ برّان خود، با اينكه همواره خون تبهكاران از آن مى‌چكيد و در جنگ‌هاى مرگبار در صف اول برق مى‌زد و در صدها حادثۀ مختلف كه انتقام‌جويى در آنها، انسانيت را از انسان سلب مى‌كند، قطره خونى بناحق نمى‌ريزد، و در زير زخم سنگين‌بار مرگ، غذاى قاتل جنايتكار را فراموش نمى‌كند و از هيجان پدركشتگى فرزندانش جلوگيرى مى‌كند، مى‌گويد: يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ ، لاَ أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً، تَقُولُونَ : «قُتِلَ أَمِيرُالْمُوْمِنِينَ ». (نهج‌البلاغه، نامۀ (وصيت) شمارۀ 47) اى فرزندان عبدالمطلب! هرگز شما را نبينم كه در خون‌هاى مسلمانان فرو رفته‌ايد، با اين دليل كه «اميرالمؤمنين كشته شده است». كيست كه هنگام عبور از دالان مرگ به سوى صفحات پس از مرگ، لباس وصله‌خورده را عوض و با قطعه‌اى كفن معمولى، مانند لباس احرام، جسد خود را به زير خاك بفرستد و خود به ملاقات پيشگاه معبودش بشتابد؟ كدام نگرانى مى‌تواند او را شكنجه و آزار دهد؟ به عظمت خداوند اعلا سوگند! آن لباس وصله‌دار و آن انسان كه ارزش خود را از على (ع) دريافته است و آن قلب رئوف و بامحبت، حتى خود آن قاتل جنايتكار و آن كفن معمولى، گواه صدقند كه: على (ع) از غوغاى مرگ و غائلۀ پس از مرگ نگرانى ندارد. 💠 ی علامه محمد تقی جعفری درباره شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از کتاب «مجموعه آثار ۱۱ ـ »، صص ۴۴۸- ۴۵۹ 🍃استاد علامه محمدتقی جعفری🍃 @allameh_jafari
📌 🌾 انتشار جلد یازدهم تفسیر نهج البلاغه با عنوان " حکمت اصول سیاسی اسلام " 🔹 با خاموشی فروغ حیات استاد جعفری در آبان‌ماه سال ۱۳۷۷، شرح و تفسیر نهج‌البلاغه ناتمام ماند و تفسیر این مجموعۀ نفیس تنها تا خطبۀ ۱۸۵ آماده شد؛ لذا فرصتی باقی نماند تا ایشان به تفسیر نامه‌ها و کلمات قصار نیز بپردازند. اما با وجود این، مهم‌ترین و باعظمت‌ترین نامۀ این بخش که همان فرمان علی(ع) به مالک اشتر است، در اثری مجزا در سال ۱۳۶۸ شمسی به نام «حکمت اصول سیاسی اسلام» به طور مفصل شرح و تفسیر شد. با توجه به اینکه ایشان در این کتاب به شرح و تفسیر نامۀ ۵۳ نهج‌البلاغه پرداخته‌اند، تصمیم بر آن شد که اثر مزبور با بازبینی و ویرایشی جدید به عنوان یازدهمین جلد ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه در اختیار علاقمندان و پژوهشگران قرار بگیرد. شایان ذکر است که این مجلد الزاماً جزء مجموعۀ ده جلدی نبوده و به صورت مستقل نیز عرضه می‌شود. 🔰 مدیریت پخش و فروش: 👈🏻 تهران، میدان امام خمینی، خیابان فردوسی، بن‌بست هنر، بن‌بست اول، پلاک ۴ و ۵ 📞 تلفن: ۰۲۱۳۳۹۱۲۳۵۵ و ۰۲۱۳۳۱۱۴۲۸۸ 💠 آدرس فروشگاه سایت: daftarnashr.org 🌿 @allameh_jafari