eitaa logo
الماس دخترونھ♡
339 دنبال‌کننده
715 عکس
297 ویدیو
10 فایل
اینجا؟ پاتوق مجازی رفقاۍنوجوون🤝 ─• · · ⌞💎⌝ · · •─ گفتگو با مشاور @allmass ‌⇦ مشاورھ/پرسش و پاسخ رایگان: https://daigo.ir/secret/4936514737 اون کانالمون؛ هم‌قندِ و هم‌پندِ: @lobkhand ـ ــ
مشاهده در ایتا
دانلود
ــ ــ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ــ"🌺✨ ـ ۰۰ 🚧✔️۰۰ 📞 ⤵️ـسـوال: 🔰بعد از بهشت چی در انتظار ماست و ایا ابدیه؟ تکراری نمیشه؟ ✍️پاسخ: زندگی تو بهشت با همه زيبايي ها و تنوع آن همیشه ادامه داره و به پايان نمی رسه ، اما در مورد احتمال تکراري و ملالت بار شدن اين زندگي و لذت ها بگیم که: 🔷در بهشت انسان مي تونه به کمالات بيش تري دست پیدا کنه. توی اون عالم هر لحظه و آن، چيز تازه اي هست. تصور هر نوع يکنواختي بخاطر تفکر و زندگي ما تو دنياس که امیخته با محدوديت هاس.. یه مثال بزنم. مثلا احساس ميل به غذای خوشمزه که تو دنیا با خوردن غذا واسه مدای از بین میره در بهشت بدون فاصله و محدودیت زمانی هس. تفاوت مهم بين نعمت ها و انسان هاي بهشتي و دنيايي همیناس. ♻️ً نعمت هاي بهشت جسماني نيستن. مثلا علاقه و دوست داشتن چیزی مثلا مطالعه یا یه لذت روحي ، يکنواختي معنا پيدا مي کنه؟ معلومه که نه 🔰حتي در مورد نعمات جسماني و حسي بهشت هم همین طوره.. و هر روز لطف تازه ای به بهشتيا مي رسه، طوری که اصلاً تکراري توش نيست. امام صادق (ع) فرمود: «خداوند بهشتى آفريده که هيچ چشمى نديده و هيچ مخلوقى از آن آگاه نيست. خداوند هر صبحگاه آن را مى گشايد و مى گويد: بوى خوشت را افزون کن و نسيمت را بيفزا». پس برا بهشتيان هيچ دلزدگي از بهشت مفهومی نداره. مهمه در اخر بدونیم تصور ابدی بودن که آرزوی همه ماست یکی از بزرگترین لذتها و نعمتهای بهشته.. پس هر آدم عاقلی، طوری انتخابهای زندگیشو رقم می زنه که به ابدی شدنش اونم با حال خوب تو بهشت کمک کنه.. ──• · · ⌞💎⌝ · · •── ✾ . [ @allmass_d ]
ــ ــ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ــ"🌺✨ ـ ۰۰ 🚧✔️۰۰ ♨️سوال: دوستی دارم که از نظر خانواده هم از جهت معنوی و هم از جهت مادی خیلی بهتر از خانواده ما هستن.. و من علاقه به دوستی باهاش دارم اما صفت بدی داره و مدام دیگرانو تحقیر می کنه.. ایا این کارش گناهه؟ و باید چه کنم 🔰پاسخ: اول اینکه احسنت برشما بابت این سوال زیباتون خداوتد در سوره حجرات دستور دادن که همدیگه رو خوار و حقیر و مسخره نکنیم.. امام صادق ع می فرمایند کسی که دیگران رو خوار کنه دو اتفاق براش میفته - اول اینکه باعث میشه خداوند نعمتهاشو ازش بگیره - و دوم اینکه باعث میشه خداوند به ‌طرف مقابلش عنایت ویژه داشته باشه پس اصلا از این برخورد ناراحت نشین چون مورد لطف خدا قرار می گیرین.. اما سعی کنید نقاط قوتی اگر داره رو الگو بگیرید مثلا اگر درسش خوبه شما هم تلاش کنید.. اما اینکه لازمه بهش تذکر بدین و براش بعضی خوبیهایی که دارین و اون نداره رو براش بگین تا غرورشو کنار بگذاره ولی از نظر روانشناسی افرادی که دیگرانو تحقیر می کنن دچار کمبود محبت هستن پس مهربانی شما و بی تفاوتیتون و بی اهمیت جلوه دادن اون رفتاراشتباهش، هم می تونه به ترک اون کار بدش کمک کنه... اگر همه این ها کمکی نکرد موقتا باهاش ارتباطتونو قطع کنید و بگین که دلیل قطع ارتباطتون رفتار نامناسبش بوده ──• · · ⌞💎⌝ · · •── ✾ . [ @allmass_d ]
ــ ــ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ــ"🌺✨ ـ ۰۰ 🚧✔️۰۰ ♨️سوال در مقابل مشکلات حل نشدنی چه کنم؟ 🔰پاسخ اول اینکه مشکلات بخاطر طبیعت دنیا هستن و کلا مدل دنیا امیخته بودنش با مشکلاته وگرنه چه فرقی با بهشت داره! و دوم این که این سختیها رو نمیشه ازشون فرار کرد پس باید با مشکلات مشکل نداشته باشیم نه اینکه تلاش کنیم که هیچ مشکلی نداشته باشیم سوم این که اگه زاویه دیدو عوض کنیم متوجه میشیم اونا کمک به رشد ما می کنن تا قوی تر بشیم....پس نعمتن اما در مورد مشکلات حل نشدنی اول اینکه ما باید اعصاب خودمون رو با دستورات غذایی که هست قوی کنیم و جسم ضعیفی نداشته باشیم اما مهمتر اینه که با راههای معنوی خودمون رو قدرتمند کنیم که بتونیم در کنار مشکلات زندگی کنیم اما شکست نخوریم - اولین راهکار قرانی هم توسل و گرفتن نیرو و انرژی از اهل بیت هست. چون اون بزرگواران بهتر از ما تونستن در مقابل مشکلات بایستن و الگو واسطه ما در درگاه خدان ادامه دارد...⇩⇩ ──• · · ⌞💎⌝ · · •── ✾ . [ @allmass_d ]
ــ ــ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ــ"🌺✨ ـ ۰۰ 🚧✔️۰۰ ادامه پاسخ - دوم اینکه  قرآن کریم تقوا و پرهیز از گناه رو به عنوان راهکاری بیان می‌کنه. اون هم در آیه: «إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً.. اگر تقوا داشته باشید برای شما راهی هست..... -سوم اینکه از نظر روانشناسی ما ملزم به صبر هستیم نه تحمل. یعنی نباید اونها رو در ذهنمون انبار کنیم.. بلکه باید سطل زباله ای در ذهنمون برای مشکلات حل نشدنی داشته باشیم و هرچند مدت یک بار اون رو خالی کنیم...چون اگه این کارو نکنیم به خسته شدن ما منجر میشه.. و اخر اینکه از راهکار اسیاب بادی استفاده کنیم چون یه جمله زیبا هست که میگه: باد می وزد می توانی در مقابلش دیوار بسازی یا آسیاب بادی.. تصمیم با توست
🌙✨به تو از دوࢪ سلام -وقت سحر است. سجاده ام را پهن می ڪنم.. هنوز دقایقی تا اذان باقیست. فقط دو روز دیگر تا انتهای این ماه مانده است. مفاتیح ڪوچڪم را مے گشایم.. آن را باز می ڪنم.. و صفحات اعمال عید فطر را مے نگرم... - زیارت ابا عبداللہ الحسین علیه السلام.. -در روز عید فطر.. کتاب را ورق مے زنم.. - - -اعیادمان همه با نام شما و زیارتنامہ تان مزین شده اند.. -به راستی چه سری نهفتھ است در سلام بر شما آقاے من.. -ڪه شادی و غممان گره خورده است به نامتان.. -دستم را ناخوداگاه برسینھ می گذارم و آرام می گویم... -السلام علی الحسین و علی اولاد الحسین؏ -صدای اذان به گوش می ࢪسد... -براے نماز قامت مے بندم...اللھ اڪبر.. ──• · · ⌞💎⌝ · · •── ✾ . [ @allmass_d ]
ــ ــ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ــ"🌺✨ ـ ۰۰ 🚧✔️۰۰ کلاه گیس با موهای زیبا اشکال داره؟ دوستم مامانش ارایشگره اون روز تو مدرسه نمایش داشتیم دوستم کلاه گیسی که تو ارایشگاه مامانش بود رو اورده بود مدرسه و برای نمایش رو موهاش گذاشت.. بعد از تموم شدن نمایش روی همون کلاه گیس مقنعه پوشید رنگ زیبا و خرمایی کلاه گیس و موهای جلوی اوت از مقنعش بیرون زده بود و از دور خیلی خوشکل بود.. بهش گفتم نمی خوای درش بیاری؟ گفت نه چه اشکال داره؟ این که موهای کاقعی خودم نیست و مهم نیس معلوم باشه. تازه موهای بلند کلاه گیس از پشت مقنعم بیرونه و می خوان همین طوری برم خونه.... منم تو دلم گفتم ای کاش منم یه کلاه گیس داشتم. زنگ خورد و با هم داشتیم از کلاس بیرون میومدیم که معلم دینی صدامون زد.. سمیه جون..بله خانوم.. اون کلاه گیسو بردار چون کلاه گیس وموی مصنوعی بایدحتماازدیدنامحرم پوشیده بشه واگرنامحرم ببینه کارحرامیه... ──• · · ⌞💎⌝ · · •── ✾ . [ @allmass_d ]
[🌿] علف هرز چیه؟؟! گیاهی که هنوز فوایدش کشف نشده..!🌱 اگه کسی تحقیرت کرد ناراحت نشو
سخت‌ترین کارها بردن حیوانات به کنار چشمه و قشو کردن آنهاست مشکل به درون آب می روند و وقتی رفتند دیگر از آب دل نمی کنند. شتر نر و چموشی داشتم که تا چشمش به آب می افتاد شروع می‌کرد به لگد پرانی! 🐪 هر کار می کردم به درون آب نمی رفت.. تمام تنش پر از کنه شده بود.. انقدر ذله ام کرد که شروع کردم به فریاد زدن و ناسزا گفتن صدایی گفت: -چرا به حیوان خدا ناسزا می گویی..؟ همان مرد دیروز بود.. با مردی دیگر که کوتاه تر بود.. - از دست این حیوان کلافه شدم هر کاری می کنم توی آب نمیرود میترسم جانورهای تنش به حیوانات دیگر سرایت کند..😥 -حق داری هم خودت خسته ای هم این زبان بسته ها دست تنها سخت است.. کمکت میکنیم..😉 -لازم نیست شما چرا زحمت بکشید برادر اسمتان را هم نمی‌دانم😕 -من جعفر بن خالد هستم این هم برادر محمد بن یاسر است زحمتی هم نیست اگر ما به داد برادر مسلمان نرسیم پس مسلمانی به چه درد میخورد؟! آمد و با یک حرکت دهنه شترم را گرفت حیوان سر عقب کشید اما جعفر شروع کرد با حیوان صحبت کردن و همین شیوه او را آرام آرام به طرف آب برد..💦 محمد وارد آب شد و شروع کرد بر تن حیواناتم دست کشیدن و قشو کردن. درست انگار حیوان خودش را تمیز می کند شتر نر باز هم سرش را پس می کشید اما مقاومت سابق را نداشت.. جعفر ناچار شد تاکمر توی آب برود شتر همراهش رفت و شروع کرد به ذوق کردن و پوست و سر و گردنش را در آب فرو بردن. خندیدم و گفتم: - مثل اینکه جعفراقا این حیوان قسمت خودتان است و در عوض تشکر خودش شما را تا سامرا می برد..😄
هدایت شده از خود‌نویس|khodneviis
محمد گفت: - پس الحمدلله موافقت کردید! گفتم: - تا حالا در خدمت ارباب ها بودم حالا خدمت برادر هایم را می کنم🙂 قرار گذاشتیم دو روز بعد حرکت کنیم. هرچه کردم که نیمی از کرایه ام را پیش بگیرم و نیمه دیگر را بعد از رسیدن به مقصد زیر بار نرفتند و کرایه هم را پیشاپیش پرداختند از خوشی سر از پا نمی شناختم. به نظرم مومن واقعی می آمدند.. چند نفر بودند و من جلودارشان بودم.. جعفر سوار همان شتر نر بدقلق بود که حالا با آرامش پیش می‌رفت.. ظهر توقف کردیم تا نماز بخوانیم و لقمه نانیـــــ🍞 بخوریم. تا به خود بجنبم آن‌ها شترها را نشانده بودند و این وظیفه من بود.. نمازشان را به جماعت خواندد و من به فرادا طبق عادت؛ گوشه نشستم و بقچه نان و خرما ایم را باز کردم اولین لقمه را که به دهان گذاشتن چشمم به آنها افتاد که دور سفره نشستند بی آنکه به غذا دست ببرند. گفتم: -بفـ🤗ــــرمایید غذای تان را بخورید. مسن‌ترین آنها گفت: - چه معنا دارد که آنجا تنها غذا میخوری خدا گواه است اگر نیایی کنار سفره ما بنشینی دست به قضا نمی‌بریم! محمد سر کشید و گفت: - ببینم چه میخورین کند غذایت از خوراک ما رنگین تر است.. خجالت کشیدم سفره نان خرمایم را برداشتم و کنار آن ها نشستم.. در هیچ سفری غذا انقدر به من مزه داده باشد حرف‌ها شوخی های شیرینی می کردند و با من درست مثل یکی از خودشان رفتار می کردند.. دوباره راه افتادیم اما من دلم می خواست این سفر هیچ وقت تمام نشود و من از دیدن آن صورت های بشاش و مهربان محروم نشوم..🎈 @ketabigat •ڪٺابٻجـــــاٺ
هدایت شده از خود‌نویس|khodneviis
چند روزی که گذشت انس عجیبی با آنها پیدا کردم به خصوص دعاهایـــــ🤲 شبانه شان بسیار دلنشین بود آخرین شبی که با هم بودیم خواب به چشمانم نمی آمد دلم گرفته بود و خیره آسمان بودم..🌑 مطمئن بودم ایمان این ۱۴ مرد شیعه است که مرا چنین تحت تاثیر قرار داده است آنها کجا و من کجا..؟! من با افراد زیادی از هر مذهبی همراه شده بودم حتی کسانی که سنی و از مذهب خودم بودند با من چنین رفتار نکرده بودند. ناگهان شهاب ای از آسمان گذشت آسمان پرستاره مرا به یاد خاطره ای دور انداخت خاطره‌ای که هرچه فکر کردم به یادم نیامد به مغزم فشار آوردم آنقدر که چشمانم سنگین شد و به خواب رفتم: در بهشت بودم کنار درختان بزرگی به رنگ های مختلف و میوه‌های گوناگون🍇 عجیب اینکه ریشه درختان در هوا بود و شاخه هاش آن در دسترس به صورتی که می شد به راحتی از هر میوه بچینم و بخورم را از اطراف آن می گذشت در یک شربت بود در دیگری شیر و در دو تای دیگر از عسل و آب جاری بود کافی بود خوان شویم و از هر کدام که می خواهی بنوشیم مردان و زنان خوش صورت از آن میوه ها می خوردند و از نوشیدنی‌ها می‌نوشیدند دست دراز کردم تا میوه بچینم اما ناگهان میوه ها از دسترس من دور شدند خواستم شربت شیر و عسل بنوشم اما تا خم شدم جوی ها چنان عمق یافتند که از دسترس من دور شدند از آن جماعت پرسیدم: - چرا شما به راحتی می خورید اما من نمی توانم؟ گفتند: - تو هنوز پیش ما نیامده‌ای! ناگهان عده‌ای سفیدپوش را دیدم که می آیند. زمزمه ای را شنیدم که می‌گفتند: بانوی دخت پیامبرﷺ فاطمه الزهراۜ است که می‌آید ملائکه بسیاری اطراف دخت پیامبر بودند و هر لحظه به تعدادشان افزوده می شد وقتی دخت پیامبر نزدیک شدند کنارشان جوانی بلند قامت و چهارشانه دیدم که صورتش به نظرم آشنا می آمد..🌸 @ketabigat •ڪٺابٻجـــــاٺ•
ــ ــ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ــ"🌺✨ ـ ۰۰ 🚧✔️۰۰ چرا هر روز باید یه کار تکراریو به نام نماز انجام بدیم؟ راجع به تکراری بودن نماز اول اینکه ما در طول روز کارهای تکراری زیادی انجام میدیم مثل شستن دستها خصوصا در این ایام کرونا.. و این تکرار لازمه سلامتی جسم ماست و نماز هم برای سلامت روح ما لازمه.. دوم تکرار نماز به این خاطره که ما انسانها با انجام این کار هر روز یک قدم به خدا نزدیک تر بشیم مثال می زنم کسی که داره از پله های یک نردبان بالا می ره در ظاهر داره کار تکراری انجام میده ولی در واقعیت با هر پله یک قدم بالاتر رفته مثال دیگه کسی که برای حفر یک چاه هر روز کلنگ می زنه در ظاهر هر روز یک کار تکراری انجام می ده اما در واقع هر روز با کلنگ زدنش عمق چاه برای رسیدن به اب بیشتر و بیشتر میشه .. پس ظاهر نماز گرچه تکراریه اما در اصل تکراری نیست و قدم گذاشتن برای نزدیک شده به خداست ان شالله از فرصت نماز استفاده کنیم و درجا نزنیم.. ──• · · ⌞💎⌝ · · •── ✾ . [ @allmass_d ]