#الاضافة
تجوز إضافة الزمان إلى الفعل كقوله تعالى: هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ [المائدة: 119] و لا تجوز إضافة غير الزمان إليه؛ لأن بين الزمان و الفعل مناسبة إذ كان الفعل يدلّ على الزمان فكأنّك أضفت زمانا عامّا إلى خاص فتخصص؛ لأن الفعل يدلّ على زمان ماض أو مستقبل و الذي يضاف إليه لم يكن ماضيا بلفظه و لا مستقبلا كاليوم و الساعة.
فأمّا: (أمس) و (غد) فلا يضاف إلى الفعل؛ لأنه مخصوص كتخصيص زمن الفعل و إن شئت قلت: الفعل هنا في تقدير المصدر فلذلك أضيف إليه إلا أنّ المصدر لا يدلّ على الزمان و الفعل يدلّ عليه.
ترجمة:
جایز است اضافه اسم زمان به فعل مثل قول خداوند متعال:
هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم.
ولی جایز نیست اضافه غیر اسم زمان به فعل؛زیرا بین اسم زمان و فعل مناسبت وجود دارد چونکه فعل دلالت بر زمان خاص دارد و وقتی زمان عامی را به ان اضافه می کنی،آن زمان تخصیص می خورد زیرا فعل دلالت بر زمان ماضی یا مستقبل دارد و آنچه به ان اضافه می شود دلالت لفظی بر ماضی مستقبل ندارد مثل یوم و الساعة.
اما اسم زمان هایی مثل أمس و غد(دیروز و فردا) اضافه به فعل نمی شوند زیرا اینها خود زمان مخصوصی هستند و نیاز به اضافه ندارند.و اگر خواستی بگو فعل در اینجا در تقدیر مصدر است و به همین خاطر مضاف الیه می شود با این تفاوت که مصدر دال بر زمان نیست بر خلاف فعل.
اللباب في علل البناء و الإعراب ؛ ص264
@alnokat
#الاضافة
❓دلیل معرفه شدن مضاف،در ترکیب اضافی چیست؟
💠دلیل تعریف وضع هیئت ترکیبیه اضافیه برای معرفه شدن مضاف است،نه اینکه نسبت دادن هر امری به یک شیء معرفه موجب تعریف آن میشود
✅مثلا غلام زید معرفه است
اما
غلام لزید نکره است با اینکه نسبت داده شده غلام به زیدِ علم.
یا اگر نسبت داده شدن به امر معلوم موجب تعریف می شد باید فعل که نسبت داده شده به فاعل معین معرفه شود و حال آنکه فعل کجا تعیّن کجا؟!
💠هیئت ترکیییه اضافیه وضع شده تا بفهماند مضاف معیّن است.مثلا در:
(غلام زید)
💠غلام معینی مقصود است بدین معنا که یا زید تنها یک غلام دارد،یا یکی از انها اشتهار دارد والّا اگر غلام معیّنی از ترکیب دانسته نشود استفاده از این ترکیب غلط است و باید از غلام لزید استفاده شود.
📌نظیر این ترکیب، ترکیب اسنادی است که این همانی را می فهماند+معنای تام:الکلمة لفظ
یا ترکیب وصفی که این همانی را میفهماند+عدم تام شدن معنا: زیدٌ العالم...(زیدِ عالم).
📙شرح ملاجامی(اصل کلام از رضی)،ص ۲۳۵
@alnokat