#ترکیب
قال الله عزّ مِن قائل.
💥قال الشارح الجامی:
✂️...لکن زیادة من فیها نحو(لله درّه فارسا) و وقولهم (عزّ من قائل)یؤید التمییز لأن من تزاد فی التمییز لا فی الحال.(۱)
مِن در عزّ من قائل بیانیه یا زایده می باشد و قائل تمیز و چنین معنا می شود
فرموده خدایی که عزیز است از نظر گفتار.
🔖آفندی می گوید عزّ من قائل مثل
قاتله الله من شاعر (خدا اورا بکشد از از حیث شعر،که تعجب را میرساند) در اصل قاتله الله شاعرا بوده و همچنین است عزّ من قائل که عزّ قائلا بوده.(۲).
۱.شرح ملاجامی ص ۱۹۲
۲.شرح محرم آفندی بر ملاملاجامی ص ۴۰۳
@alnokat
شكوى إمرة إلى العربية
قالت إن اللغة العربية ظلمت المرأة في خمسة مواضع هي:
1- الرجل الذي على قيد الحياة يقال عنه " حي"
أما المرأة التي على قيد الحياة فيقال عنها أنها "حية" .
2- إذا أصاب الرجل في قوله أو فعله فيقال عنه أنه "مصيب" أما المرأة فيقال عنها أنها " مصيبة".
3- إذا تولى الرجل منصب القضاء فيقال عنه أنه "قاضي".
أما المرأة فيقال عنها أنها "قاضية" ....والقاضية هي المصيبة العظيمة التي تنزل بالمرء فتقضي عليه.
4- إذا أصبح الرجل عضواَ في احد المجالس النيابية فيقال عنه أنه "نائب" .
أما المرأة فيقال عنها أنها "نائبة" ..... والنائبة هي أخت المصيبة.
5- إذا كان للرجل هواية يتسلى بها فيقال عنه أنه "هاوي" .
أما للمرأة يقال أنها "هاوية" ....والهاوية هي أحد أسماء جهنم.
وبا الاضافة
اذا قرع الرجل الباب فيقال قارع
واذا قرعت المرأة الباب فهي قارعة
و في التنزيل: القارعة ما لقارعة
@alnokat
💠 یازده تریلیون وجه اعرابی برای پنج آیه!.
🔸در کتاب "تفسیر بیان السعاده" برای 5 آیه اول سوره بقره، بیش از 11 تریلیون وجه اعرابی صحیح ذکر شده است که هر کدام از این وجوه معنایی خاص دارد.
🔸در نتیجه فقط 11 تریلیون معنا، آن هم از نظر ادبی برای این 5 آیه پیش می آید!
🔹عدد دقیق این وجوه 11 تریلیون و 484 میلیارد و 205 میلیون و 770 هزار و 240 وجه می باشد.
🔸جالب اینکه مصنف تصریح میکند این وجوه مطرح شده، وجوه معتبر و صحیح هستند، اما اگر وجوه شاذ و نادر را نیز محاسبه کنیم بسیار فراتر از این خواهد شد!
برای مطالعه چگونگی تشکیل این وجوهات اعرابی برنامه زیر را نصب کنید و به صفحه ۳۹به بعد رجوع کنید.
منبع: تفسیر بیان السعادة فى مقامات العبادة، گنابادی، جلد1، صفحه 39.
@alnokat
974889_468.apk
6.56M
تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة
@alnokat
شرح ملاجامی_۸۸.mp3
11.15M
#احتملت_أی_الصفة_المذکورة
۹۸/۲/۸ ،ص۱۹۱
@alnokat
هدایت شده از بایگانی
#نکته_ادبیه_دقیقه؛
#کاف_تشبیه؛
✅ جناب میرزا ابوطالب اصفهانی درباره معنی کاف در آیه شریفه (لیس کمثله شیء) نکات دقیقی مطرح کرده و می فرمایند:
((یمکن أن تکون هذه الکاف غیر زایده، و المعنی:لیس مثل مثله شیء، و یفید المقصود أی:نفی المثل عن الله تعالی بالکنایه اللتی هی أبلغ من التصریح، و ذلک بسته أوجه؛ لأن المراد من منطوق هذا الکلام حینیذ:إما نفی مثل مثل الله عن الله أو نفی المثل لمثل الله عن مثل الله.
✅ فعلی الأول تقول:لو کان لله مثل کان له مثل مثل، فالتالی باطل فالمقدم مثله، و الملازمه إما لأن الله تعالی حینیذ یصیر مثل مثل نفسه، أو لأن مثل الله حینیذ یصیر مثل مثله، أو لأن الله مع کونه بالنسبه إلی مثله أقوی و أرفع من أن یکون له مثل إذا کان ذا مثل، فمثله یکون ذا مثل بالطریق الأولی، فالمثل لمثله تعالی مثل مثله.
✅ و علی الثانی نقول:لو کان لله مثل لکان لمثله أیضا مثل، و التالی باطل فالمقدم مثله. و بیان الملازمه بالوجوه الثلاثه السابقه إلا أن الأخیر منها هنا لا یحتاج الی التفریع الثانی من التفریعین السابقین، فافهم.
📘 ر.ک:حاشیه ابوطالب بر سیوطی، باب معانی حرف جر، معنی کاف.
@alafzal1400
«فافهم» و شبه آن، مانند: «فافهمه»،«فافهم جيّداً» و«فليُفهم» :
سابقه ی تعبير «فافهم» به عصر أئمّه ي أطهار (عليهم السّلام) برمي گردد تا جايي كه در چندين روايت، اين تعبير ملاحظه مي شود، مثل سخن امام رضا (عليه السّلام): «كلّ ذلك علي خلافه و حالاته لم تقع الأسامي علي معانيها الّتي كانت بنيت عليه لأنّ الإنسان ليس بأسدٍ و لا كلبٍ فافهم ذلک رحمک الله. »
وکلام امام صادق (علیه السّلام): « تعالی الله عن هذا القول علوّاً کبیراً بل هُو الخالقُ للأشیاء لا لِحاجة فإذا کان لا لِحاجة إستحال الحّد و الکیف فیه فافهم إن شاء الله تعالی . » بعد از ایشان نیز این تعبیر در دوره های مختلف دیده می شود . شیخ طوسی در أمالی از خلیل بن أحمد فراهیدی (م175) صاحب کتاب (العین) این سخن را نقل کرده است : «إنّ علیّاً (علیه السّلام) تقدّمهم إسلاماً و فاقَهم علماً و بذّهم شرفاً و رجحم زهداً و طالهم جهاداً فحسدوه و النّاس إلی أشکالهم و أشباههم أمیَل منهم إلی مَن بان منهم فافهم»
شیخ مفید (م.413) در کتاب «المسائل الصّاغانیّة» می نویسد: «و الرّباع عند أهل اللّغة هی الدّور و المساکن خاصّة فلیس إلی سواها مدخل فیها فافهم ذلک إن کان لک عقلٌ تفهم به الأشیاء. »
سیّد بن طاووس (م.664) در کتاب «أجوبة مسائل و رسائل فی مختلف فنون المعرفة» می فرماید :
« و مَن حضر مِن مستحقّی الخمس یعطی و لا ینتظر الباقی بل یعطی الحاضر الجمیع و قد تقّدم شیءٌ مِن ذلک فافهمه. » در کتب قدمای أهل سنّت نیز این تعبیر وجود دارد، مثل :«أحکام القرآن » إبن عربی (قرن 6) و «المصباح المنیر » فیّومی (قرن 8). امّا تعبیر «فلیفهم» در روایات معصومین دیده نمی شود. اوّلین بار این تعبیر در کلمات ابن ادریس (م.598) دیده شد. ایشان در این کتاب می نویسد : « فلیلحظ هذا الموضع و یحصّل ما قلناه فإنّه غامضٌ ملتبسٌ فلیُفهم عنّا ما حرّرناه. » سپس در کلام سیّد بن طاووس در «أجوبة مسائل» یافت می شود. امّا بحث مهمّ در مورد معنا و موارد استعمال این واژه و واژه های مشابه به آن است. آنچه از کلمات قدماء استفاده می شود، این است که این واژه در مقام دقّت و فهم دقّت مطلب به کار رفته است، نه در مقام إشکال بر آن که برای نمونه به چند نمونه اشاره می کنیم : 1-دو روایتی که از معصومین (علیهم السّلام) گذشت . 2- کلام خلیل که گذشت؛ زیرا روشن است که خلیل شیعه بوده و بر برتری أمیر المؤمنین (علیه السّلام) نسبت به صحابه إذعان داشته است.
3- کلام شیخ مفید که گذشت، به قرینه ی ادامه ی آن: «إن کان لک عقلٌ تفهم به الأشیاء.»
4- فاضل آبی در «کشف الرّموز» می فرماید: «بل یکون الرّبا ثابتاً فیه فافهم المسألة بعینَیِ التّحقیق فإنّ فیها غموضاً و کثیراً ما تشتبه علی المتفقّهة. » کلماتی که بعد از «فافهم» آورده ، قرینه بر این است که ایشان مطلب سابق را دقیق می داند، نه اشکال دار. 5- ابن سعید حلّی در «الجامع للشّرائع» می نویسد: «و قد أومأتُ إلی وجه کلّ قولٍ فلیُفهم إن شاء الله تعالی. »
ولی با این وجود، در کلمات متأخّرین مشاهده می شود که این واژه را بر إشکال داشتن مطلب حمل کرده اند.
آخوند خراسانی در «حاشیة المکاسب » می فرماید: « بخلاف ما إذا قیلَ بجوازه و عدم ملازمة بین عدم الفصل فی الواقع و عدم الفصل فی الظّاهر کما لا یخفی و لعلّه أشار إلیه بقوله : فافهم. » سیّد یزدی در «حاشیة المکاسب» می فرماید : « و أشار بقوله: فافهم إلی دقّة المطلب أو إلی ما ذکرنا مِن صدق الإعانة و إن کان موقوفاً علی القصد . » میرزای نایینی در «المکاسب و البیع» می نویسد: « هذا کلُّه بناء علی القول بالملک و أمّا علی القول بالإباحة فالحُکم أیضاً کذلک إلّا انّه لا یخلو عن إشکالٍ أشار إلیه بقوله: فافهم. »
@alnokat