eitaa logo
الو سلام حاج آقا
190 دنبال‌کننده
6 عکس
0 ویدیو
0 فایل
الو سلام حاج آقا، گفت و شنودی در موضوعات مختلف است و حاج آقا روحانیت عالم و عاملی را نمایندگی می‌کند که از سرچشمه اسلام سیراب شده و عقل را با نقل و علم را با تقوا و فضیلت‌های اخلاقی درآمیخته و اقتضائات زمانه خود را می‌شناسد. او به همین دلیل نامیراست.
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۲ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا نظر اسلام در مورد «علم» چیست؟ 🔸 علم یکی از مقدسات عالم و حداقل از مقدسات بشریت است. هیچ کس حتی نادان‌‌ترین انسان‌ها هم در شرافت و تقدس علم تردید نمی‌کند. اسلام به شرافت علم گواهی داده و اهمیت زیادی برای آن قائل شده است. آیات و روایات دینی پر است از احترام به علم و تشویق به آموختن آن. 🔹 علم چه تفاوتی با فضیلت‌های دیگر دارد؟ 🔸 فرق اساسی علم با فضیلت‌های دیگر در این است که کم و زیاد فضیلت‌های دیگری مانند عفت، تقوا، شجاعت، غیرت و طهارت نفس مجموعا خوب است، مگر اینکه تغییر کرده و مثلًا شجاعت به تهوّر تبدیل شود. اما علم کمش مضر و زیادش خوب است. غزالی می‌گوید: «هر چیزی وجود ناقصش بهتر است از عدم محض، مگر علم.» 🔹 چرا علم ناقص مضر است؟ 🔸 چون از یک سو تولید نخوت و غرور می‌‌کند و از سوی دیگر منطق عامیانه تقلید را از انسان گرفته و منطق صحیحی به دستش نمی‌دهد. 🔹 اما این فقط علم نیست که موجب غرور می‌شود، ثروت و قدرت هم موجب غرور می‌شوند. 🔸 تکبر و غرور ثروت و قدرت از زیادی آنها ناشی می‌شود، بدین صورت که زیادی ثروت و قدرت انسان را به جنون واداشته و او را به طغیان و فساد می‌کشاند، اما تکبر و غرور علم از کمی آن نشات می‌گیرد. لذا نداشتن علم از داشتن ناقص آن بهتر است، چون علم ناقص جنون‌آور و مست‌کننده است و موجب تکذیب‌ حقایق می‌شود. 🔹 مگر منطق عامیانه از جهل ناشی نمی‌شود؟ 🔸 چرا، اما عوام مطلق می‌داند که نمی‌داند، لذا به عالم رجوع کرده و تسلیم او می‌شود، ولی عالم ناقص نمی‌داند و خیال می‌‌کند که می‌داند و ناچار گرفتار نوعی جهل مرکب‌‌ می‌شود. یعنی نمی‌داند و نمی‌داند که نمی‌داند. علم ناقص منطق تقلید را از انسان می‌گیرد، اما منطق تحقیق به او نمی‌دهد و انسان را در بلاتکلیفی رها می‌کند. 🔹 آیا مکاتب بشری که بطلانشان در گذر زمان ثابت شده است، حاصل علم ناقص است؟ 🔸 بله، مثلا مادیگری نه معلول جهل مطلق است و نه معلول علم کامل و صحیح، بلکه معلول علم ناقص است. کسانی که چند فرمول ناقص یا درست از فیزیک، شیمی، تاریخ طبیعی، تشریح و فیزیولوژی خوانده‌اند، تصور می‌‌کنند همه حقایق هستی را با این مقیاس‌ها می‌‌توان تبیین کرد. این است که قرآن کریم می‌فرماید: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً» یعنی بگو: پروردگارا! علم مرا افزون کن. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: بیست گفتار، (غرور علم ناقص)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) و آثار دیکر شهید ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۳ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا ذهن امکان خطا دارد؟ 🔸 بله. ذهن آنگاه که تفکر می‌کند و اموری را مقدمه برای امری دیگر قرار می‌دهد، ممکن است صحیح عمل کند و ممکن است دچار خطا گردد. یک استدلال در عالم ذهن مانند یک ساختمان است. یک ساختمان آنگاه کامل می‌شود که هم مصالحش بی‏‌عیب باشد و هم روی اصول صحیح بنا شود. هر کدام از اینها اگر نباشد آن ساختمان قابل اعتماد نخواهد بود. 🔹 علت و منشاء خطاهای ذهن چیست؟ 🔸 قرآن چهار علت برای خطای دستگاه عقل و فکر بشر بیان می‌کند که یکی از آنها «شتاب در قضاوت» است. 🔹 منظور از شتاب در قضاوت چیست؟ 🔸 شتاب در قضاوت یکی از بزرگترین عیب‌های انسان به لحاظ تفکر است و معنای آن این است که بدون وجود معلومات و مدارک کافی با شتاب حکم داده شود. برخی حوصله تحقیق و توقف کردن ندارند، دوست دارند سریع‌تر رأی‌شان را صادر کرده و رد شوند که به این حالت شتاب در قضاوت می‌گویند. امام صادق (ع) می‌فرماید: «خداوند در قرآن بندگان خویش را با دو آیه تأدیب فرمود. یکی اینکه تا به چیزی علم پیدا نکرده‌اند تصدیق نکنند. (شتاب‌زدگی در تصدیق) و دیگر اینکه تا به چیزی علم پیدا نکرده‌ و به مرحله یقین نرسیده‌اند، رد و نفی نکنند. (شتاب‌زدگی در انکار).» 🔹 دلیل و علت شتاب‌زدگی در قضاوت چیست؟ 🔸 شتاب‌زدگی در قضاوت از لغزشگاه‌های ذهن است که به واسطه میل شدید به اظهارنظر رخ می‌دهد. انسان در برخی موارد، به واسطه اینکه شتاب دارد هرچه زودتر نظر خود را ابراز نماید، بدون وجود دلیل کافی اظهار نظر می‌کند و حال آنکه صبر، تأنّی و گام برداشتن آرام یکی از شروط اولیه درست فکر کردن است. 🔹 چرا شتاب‌زدگی در قضاوت مزموم است؟ 🔸 اساساً عجله و شتاب‌زدگی در هر کاری مذموم است و به جای اینکه انسان را به هدف و مقصد نزدیکتر کند، از آن دورتر می‌‌کند. «العجلة من الشیطان»، خصوصاً در قضاوت‌های فکری. انسان هر اندازه که علمش ناقص‌‌تر باشد و سعه فکری‌‌اش کمتر باشد، سریع القضاوت‌تر است، چنان که در احوالات کودکان، زنان و مردم عوام چنین است. 🔹 چگونه می‌توان راه خطای ذهن در قضاوت را مسدود کرد؟ 🔸 باید عقل را پیشوا قرار داد و در کار عقل از شتاب‌زدگی پرهیز نمود و تا قضیه روشن نشده، اظهارنظر نکرد. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: نبوت، (سرعت در قضاوت)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۴ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا منظور از «تمدن اسلامی» چیست؟ 🔸 پس از ظهور اسلام و تشکیل حکومت اسلامی و گرد آمدن ملت‌های گوناگون زیر پرچم اسلام، تمدن عظیم و شکوهمندی به وجود آمد که تاریخ از آن به عنوان تمدن اسلامی یاد می‌کند. 🔹 چه علل و عواملی موجب پیدایش تمدن اسلامی شد؟ 🔸 عوامل زیادی در ایجاد تمدن اسلامی نقش داشتند که دو عامل عمده و مهم آن عبارت است از: تشویق بی‌حد و حصری که اسلام به تفکر، تعلیم و تعلّم داشت و تسامح و تساهلی که اسلام و مسلمین به عقاید ملت‌های مختلف از خود نشان دادند. 🔹 توصیه به علم‌آموزی چه سهمی در ایجاد تمدن اسلامی داشت؟ 🔸 پایه و اساس تمدن‌سازی فکر و تفکر، علم و عالم، تعلیم و تعلم است. قرآن علم را نور و جهل را ظلمت دانسته و مسلمین را به فراگیری علم توصیه و تشویق می‌کند. پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد» یعنی از گهواره تا گور در جستجوی دانش باشید. سفارش و تاکید اسلام به علم و اشتیاق مسلمین به آموختن علوم گوناگون نخستین جرقه پیدایش تمدن اسلامی بود. 🔹 تسامح و تساهل اسلام و مسلمین چه نقشی در پیدایش تمدن اسلامی داشت؟ 🔸اسلام و مسلمین با تسامح، تساهل و احترامی که نسبت به عقاید ملت‌های مختلف از خود نشان دادند، توانستند از اقوام و ملیت‌های نامتجانس و گاه متنفر از یکدیگر امت واحد، متحد و یکپارچه بسازند. در ابتدای شکل‌گیری تمدن اسلامی، هسته اول آن را مسلمان‌های حجاز تشکیل می‌دادند که سابقه تمدنی نداشتند. کم‌کم ملت‌ها مسلمان شدند و مسلمانان با یهودی‌ها، زردشتی‌ها، مسیحی‌ها و صابئی‌ها به قدری با احترام رفتار کرده و آنها را در میان خودشان وارد کردند که تدریجا آنها در اسلام هضم شده و عقاید اسلامی را پذیرفتند و علوم خود را در خدمت اسلام قرار دادند. 🔹 چگونه علومی به این گستردگی در تمدن اسلامی شکل گرفت؟ 🔸 مسلمین علومی از قبیل علم قرائت، تفسیر، کلام، فقه، حدیث، نحو، صرف، معانی، بیان، بدیع، سیره نبوی و غیره را که در فهم و درک قرآن و سنت به آنها نیاز داشتند، ابداع و اختراع کردند و علومی مانند طبیعیات، ریاضیات، نجوم، طب، فلسفه و غیره را که محصول تمدن آن روز و نتیجه مساعی و زحمات ملل مختلف بود را ترجمه کردند، آموختند، شکوفا کرده و گسترش دادند. 🔹 تمدن اسلامی حاصل تلاش قوم خاصی بود؟ 🔸 نه. این تمدن با روح مخصوصی شروع شد و محصول مجاهدت ملت‌های گوناگون از آسیا، آفریقا و حتی اروپا بود. ایرانیان هم در پی‌ریزی این تمدن بزرگ شریک و سهیم بودند و نقش پررنگی در تکوین آن ایفا کردند. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: آینده انقلاب اسلامی ایران، (پنج قرن تمدن اسلامی)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۵ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا انقلاب‌‌های دینی و الهی هم دچار آفت می‌شوند؟ 🔸 بله. انقلاب‌های دینی هم مانند هر پدیده زنده دیگری امکان بیماری و آفت‌زدگی دارند. 🔹 چه آفتی انقلاب‌های الهی را تهدید می‌کند؟ 🔸 از جمله آفتی که یک نهضت و انقلاب الهی را تهدید می‌کند، از نوع معناست. بدین صورت که اندیشه‌ها از مسیر انحراف نیت‌ها تغییر جهت دهند. ملتی که به نام خدا و برای خدا قیام کرده و مشمول لطف و رحمت الهی قرار گرفته است، باید همواره مراقب رنگ خدایی انقلاب باشد. استحاله نیت‌های الهی از آفات انقلاب است. 🔹 حفظ نیت و خلوص دوران نهضت چگونه ممکن است؟ 🔸 داعیه‌داران انقلاب باید دائما به یاد خدا و بازگشت به سوی او باشند، بر او توکل کنند و به خودسازی و مراقبت از خود بپردازند و از وسوسه‌های شیطان به خدا پناه ببرند. چرا که حفظ نیت الهی پس از پیروزی به مراتب سخت‌تر از دوران مبارزه است. رسول خدا (ص) به مجاهدانی که از نبردی سخت بازگشته بودند، فرمود: «آفرین بر گروهی که جهاد کوچکتر را انجام داده و جهاد بزرگترشان هنوز باقی است.» گفتند: «جهاد بزرگتر چیست؟» فرمود: «جهاد با هوای نفس.» 🔹 چرا حفظ نیت الهی پس از پیروزی سخت‌تر از دوران مبارزه است؟ 🔸 چون دوران نهضت مرحله نفی و انکار، خطر و مبارزه است و جان‌ها در اين دوران سخت به خدا نزدیکتر و حفظ نیت الهی آسان‌تر است. اما پس از پیروزی انقلاب که مرحله اثبات، سازندگی و تقسیم غنائم است، جامعه بیشتر از درون خود و از ناحیه گرایش به دنیا، پیروی از شیطان و انحراف از رنگ خدایی انقلاب تهدید می‌شود و حفظ خلوص و نیت الهی در آن سخت‌تر است. 🔹 استحاله و تغییر نیت‌ الهی چه تبعاتی دارد؟ 🔸 وقتی نیت‌های الهی آسیب دید، جامعه از درون خود دست‌خوش تغییر می‌شود و وقتی جامعه تغییر کرد، خداوند سرنوشت آن را تغییر می‌دهد. 🔹 چه کسی یا کسانی باید از آفت‌زدگی انقلاب جلوگیری کند؟ 🔸 ابتدائا این وظیفه رهبری است که از آفت‌زدگی انقلاب پیشگیری کند و اگر احیاناً آفت نفوذ کرد، با وسایلی که در اختیار دارد، آفت‏‌زدایی نماید. اگر رهبری به آفت‌ها بی‌توجه باشد و یا در آفت‌‏زدایی سهل‏‌انگاری نماید، انقلاب عقیم شده و به ضد خودش تبدیل می‌شود. پس از رهبری همه داعیه‌داران انقلاب مسئول آفت‌زدایی از انقلاب هستند. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد سال اخیر، (آفتی از نوع معنی)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۶ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «کمیل بن زیاد» که بود؟ 🔸 «کمیل بن زیاد بن نهیک نخعی» از قبیله نخع یمن بود. او هجده سال از عمر خود را در دوران رسول خدا (ص) زندگی کرد و از تابعین آن حضرت به شمار می‌رفت. کمیل در زمان عثمان از کوفه به شام تبعید شد و جزو نخستین کسانی بود که پیشنهاد خلع عثمان و خلافت امام علی (ع) را مطرح کرد. او در دوران حکومت امام علی (ع) در جنگ‌های آن حضرت شرکت نمود و مدتی نیز فرماندار منطقه هیت شد و عاقبت با شهادت از دنیا رفت. 🔹 کمیل چه فضایلی داشت که امام به او دعای کمیل را آموخت؟ 🔸 کمیل را علماى بزرگ شيعه و سنى به دلیل قوت ايمان، قدرت روح، انديشه پاك، خلوص نيت، اخلاق حميده و اعمال شايسته ستایش کرده‌اند و بر عدالت، جلالت، عظمت و كرامت او گواهی داده‌اند. او یکی از هشت عابد و زاهد معروف کوفه در زمان خود بود. 🔹 کمیل از چه جایگاهی در پیشگاه امام علی (ع) برخوردار بود؟ 🔸 کمیل در ردیف خواص یاران امام علی (ع) و امام حسن (ع) قرار داشت. او از بهترين یاران، شيعيان و عاشقان اميرالمؤمنين (ع) بود و جزو اصحاب سِرّ آن حضرت به شمار می‌رفت و يكى از ده يار مورد اطمينان امام محسوب می‌شد. سفارشات و وصايايى كه امام به كميل داشت از ايمان عظيم و معرفت فوق‌العاده او حكايت می‌کند. امام از چگونگی شهادت کمیل به او خبر داده بود. 🔹 چرا امام دعای کمیل را به کمیل آموخت؟ 🔸 مصاحبت و خدمت طولانی کمیل به امام همراه با روح مواج و معنوی او، کمیل را شایسته آموختن دعای کمیل کرد. 🔹 چگونه شد که امام دعای کمیل را به کمیل آموخت؟ 🔸 کمیل روزى در شهر بصره خدمت امام نشسته بود که سخن از شب پانزدهم شعبان به ميان آمد. حضرت فرمود: هر كه آن شب را به عبادت اِحيا بدارد و دعاى حضرت خضر را بخواند يقيناً دعايش مستجاب مى‌شود. وقتى امام به منزل بازگشت، کمیل خدمتش مشرف شد. امام فرمود: براى چه كارى آمده‌اى؟ کمیل گفت: به طلب دعاى خضر. امام فرمود: بنشين. اى كميل! هنگامى كه اين دعا را حفظ كنى در هر شب جمعه يا ماهى يك بار يا سالى يك بار يا در طول عمر يك بار بخوان و سپس دعای شریف کمیل را به او انشاء کرد. 🔹 کمیل چگونه به شهادت رسید؟ 🔸 «حجاج بن يوسف» وقتی والى عراق شد به جستجوى كميل پرداخت تا او را به جرم شيعه و دوستدار علی (ع) بودن از میان بردارد. كميل خود را پنهان کرد و حجاج حقوق منسوبان و اقوام او را از بيت‌المال قطع نمود. وقتی كميل از موضوع آگاه شد با خود گفت: از عمر من چيزى نمانده است، شايسته نيست، وجود من سبب قطع رزق و روزى گروهى شود، سپس به نزد حجاج رفته و خود را تسلیم کرد. حجاج گفت: براى كيفر دادنت در جستجوى تو بودم. كميل گفت: آنچه از دستت برآيد انجام بده، از عمر من جز زمانى اندك نمانده، بازگشت من و تو به زودى به سوى خداست، مولاى من به من خبر داده که قاتل من تويى. آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهى را در حالى كه در سن نود سالگى قرار داشت از بدن جدا كنند. مرقد مطهر کمیل در منطقه ثويّه بين نجف و كوفه زيارتگاه اهل دل است. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: شرحی بر دعای کمیل، (كميل بن زياد نخعى)، تالیف: استاد حسین انصاریان ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۷ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا اندیشه تضاد علم و ایمان از کجا آغاز شد؟ 🔸 این اندیشه مربوط به مسیحیت است و ارتباطی به اسلام ندارد. در جهان مسیحیت به واسطه برخی قسمت‌های تحریفی‏ عهد عتیق (تورات) تفکراتی شکل گرفت که هم برای علم گران تمام شد و هم برای ایمان و آن اندیشه تضاد میان علم و ایمان بود. 🔹 از کجای عهد عتیق این برداشت صورت گرفت؟ 🔸 در ابواب مختلف عهد عتیق‏ آیاتی دال بر این موضوع وجود دارد. مثلا در باب دوم، آیه 16 و 17 «سفر پیدایش» درباره آدم، بهشت و شجره ممنوعه آمده است: «خداوند آدم را امر فرموده، گفت: از همه درختان باغ بی‌‏ممانعت بخور، اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری، زیرا روزی که از آن خوردی‏ هر آینه خواهی مُرد.» 🔹 چگونه از این آیات تضاد میان علم و ایمان برداشت می‌شود؟ 🔸 طبق این برداشت از امر خدا انسان نباید عارف به نیک و بد شده و آگاه شود؛ شجره ممنوعه شجره آگاهی است، انسان با عصیان و تمرّد از امر خدا به آگاهی و معرفت می‌رسد و به همین دلیل از بهشت خدا رانده می‌شود. بر اساس این برداشت، همه وسوسه‌‏ها، وسوسه آگاهی است، پس شیطان وسوسه‏‌گر همان عقل است. 🔹 در عهد عتیق آیات دیگری نیز بدین مضمون وجود دارد؟ 🔸 بله. مثلا در آیات یک تا هشت از باب سوم می‌گوید: و مار از همه حیوانات صحرا که خدا خلق کرده بود، هوشیارتر بود و به حوّا گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ حوا به مار گفت: از میوه درختان باغ می‌خوریم، لکن از میوه درختی که در وسط باغ است، خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس نکنید، مبادا بمیرید. مار به حوا گفت: هر آینه نخواهید مُرد، بلکه خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود. و چون حوا دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر خوش‌نما و درختی دلپذیر و دانش‏‌افزا، پس از میوه‏‌اش گرفته، بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند، پس برگ‌های انجیر دوخته، سترها برای خویشتن ساختند. در آیه 23 از همین باب می‌گوید: و خداوند خدا گفت: همانا انسان مثل یکی از ما شده است که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورد و تا به ابد زنده ماند. 🔹 آیات سفر پیدایش عهد عتیق واقعا شگفت‏‌آور است؟ 🔸 بله. مسیحیت پیرو این آیات عقل و علم را در مقابل دین و ایمان قرار داد و معتقد شد که این دو در مقابل یکدیگر قرار دارند. این برداشت غلط تاریخ تمدن اروپا را در هزار و پانصد سال اخیر به عصر ایمان و عصر علم تقسیم کرده است. 🔹 اسلام در این باره چگونه می‌اندیشد؟ 🔸 بر اساس آموزه‌های قرآنی آنچه در وجود انسان مظهر شیطان است، نفس امّاره است نه عقل آدمی. اسلام علم و ایمان را مکمل و متمم هم می‌داند. چنانکه تاریخ تمدن اسلامی تقسیم می‌شود به عصر شکوفایی که عصر علم و ایمان است و عصر انحطاط که علم و ایمان را توأماً شامل می‌شود. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: انسان و ایمان، (علم و ایمان)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۸ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا گریه چه حالتی در انسان است؟ 🔸 گریه از مختصات انسان است. حیوانات گریه نمی‌کنند. گریه مظهر شدیدترین عواطف و احساسات اولاد آدم است که همیشه با نوعی رقّت قلب و هیجان همراه است. 🔹 گریه معلول درد، رنج و ناراحتی نیست؟ 🔸 گریه علل و اقسام مختلفی دارد که یکی از اقسام آن گریه بر درد و رنج ناشی از آسیب‌های روحی و جسمی است. یکی دیگر از اقسام گریه، گریه از سر شوریدگی و عشق است. به هنگام این نوع گریه است که انسان بیش از هر حالت دیگری خودش را فراموش کرده و در محبوبش ذوب می‌شود. 🔹 گریه بر امام حسین (ع) از این جنس است؟ 🔸 بله. گریه بر سیدالشهدا بیانگر عشق و احساسات پاک مردمی است که در قبال محبوب و معشوق‌شان بی‌تابی می‌کنند. راز بقای نهضت حسینی در این است که این نهضت هم از ناحیه عقل و منطق حمایت می‌شود و هم از ناحیه احساسات و عواطف. امام حسین (ع) به واسطه نهضت حماسی، شهادت قهرمانانه‌ و شخصیت عالیقدرش مالک میلیون‌ها قلب عاشق و عواطف جوشان است. 🔹 فلسفه گریه بر امام حسین (ع) چیست؟ 🔸 تهییج احساسات عمومی علیه ظلم و ذلت، شمر و یزیدهای زمانه فلسفه گریه بر سیدالشهداست. در شرایطی که حسین (ع) به صورت یک مکتب و نشانه راه و روش اجتماعی معین و نفی کننده راه و روش معین درآمده، یک قطره اشک ریختن و بلکه تظاهر به اشک ریختن برای او، اعلام وابستگی به راه و هدف او و فریاد بیزاری از دشمنان اوست که در همه اعصار و دوران‌ها به شکل‌های مختلف حضور دارند. در واقع اشک ریختن برای امام حسین (ع) یک نوع مبارزه است. مبارزه‌ای که تا اعماق جان‌ها نفوذ کرده، احساسات و عواطف را جریحه‌دار نموده و به عزاداران رنگ حسینی بخشیده است. 🔹 گریه بر امام حسین (ع) چه اثر و ثمری دارد؟ 🔸 امام حسین (ع) قهرمان مبارزه با ظلم و ذلت و پرچمدار عزت و فضیلت‌های انسانی و اسلامی است. گریه در رثای او، دمیدن روح حماسی در کالبد عزاداران او و برانگیختن احساسات حق‌طلبانه آنهاست. در واقع گریه بر حسین (ع) هماهنگی با روح او، شركت در حماسه او، حركت در مسیر موج او و زنده نگاه داشتن هدف اوست. 🔹 چگونه شرکت در حماسه اوست، وقتی در رثاء و مرثیه‌ها ردی از حماسه نیست؟ 🔸 این اشکال به برخی از شاعران و ذاکرن حسینی وارد است. آنها بعضا به گونه‌ای شعرسرایی و مرثیه‌خوانی می‌کنند که گویا برای فردی بیچاره و قابل ترحم عزاداری می‌کنند. در حالی که حسین (ع) و یارانش مظهر حماسه و از بزرگترین قهرمانان تاریخند. رثای آنها باید احساسات قهرمانانه را برانگیخته و به تشدید روح حماسی عزاداران بیانجامد. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: قیام و انقلاب مهدی علیه السلام از دیدگاه فلسفه تاریخ و مقاله شهید، (فلسفه گریه بر شهید)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۱۹ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا آخرین حج رسول خدا (ص) کی بود؟ 🔸 آخرین سفر حج رسول خدا (ص) در سال دهم هجری بود که آن را «حجه الوداع» نیز گفته‌اند. پیامبر (ص) پس از این حج، دیگر حجی به جای نیاورد. 🔹 استقبال مسلمانان از آخرین حج رسول خدا (ص) چگونه بود؟ 🔸 زمانی که رسول خدا (ص) عازم حج شد، مردم مدینه دچار آبله یا حسبه شده بودند و بسیاری از آنها در حج شرکت نکردند. اما با وجود این، جمعیت بسیاری که شمار آن را تا 124 هزار نفر نیز گفته‌اند با رسول خدا (ص) همراه شدند. البته حج گزاران بیش از این بودند و ساکنان مکه و مردمی از یمن و دیگر بلاد مسلمان نیز به پیامبر اسلام (ص) پیوستند. 🔹 پس از به جا آوردن حج، پیامبر (ص) به مدینه بازگشت؟ 🔸 بله. اما در مسیر بازگشت به مدینه یک اتفاق مهم تاریخی روی داد که این حج را بسیار متمایز و ویژه کرد. 🔹 چه اتفاق تاریخی روی داد؟ 🔸 در حین بازگشت از حج، کاروان بزرگ پیامبر اسلام (ص) در روز پنجشنبه هجدهم ذی‌الحجه به «غدیر خم» از سرزمین جُحفه رسید که راه مدینه، مصر و عراق در آن جدا می‌شد. در این مکان فرشته حق جبرئیل امین بر رسول خدا (ص) نازل شد و کلام الهی را بر او خواند: «اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل‌ شده ‌است را به‌ طور كامل ـ به مردم ـ ابلاغ‌ كن؛ و اگر چنين نكنى، رسالت او را انجام نداده‌اى.» پس از آن پیامبر (ص) دستور داد جلو رفتگان بازگردند و منتظر ماند تا عقب ماندگان برسند. آنگاه نماز ظهر را با حجاج اقامه کرد و بعد از نماز بر بالای جهاز شتران ایستاد، خطبه خواند و فرمان خدا را بر مسلمانان ابلاغ کرد. 🔹 فرمان الهی چه بود؟ 🔸 رسول خدا (ص) در این خطبه فرمود: خداوند به من خبر داده است که به زودی به سوی او باز می‌گردم... پس مراقب باشید پس از من با آن دو ثقل (گرانمایه) چه می‌کنید. کسی فریاد زد: ای رسول خدا (ص) آن دو ثقل چیست؟ فرمود: «ثقل اکبر» کتاب خداست و «ثقل اصغر» عترت و خاندان من است. خداوند به من خبر داده است این دو ثقل هرگز از هم جدا نشوند تا اینکه در کنار حوض کوثر به من برسند. پس از آنها پیشی نگیرید که نابود می‌شوید و از آنها عقب نمانید که تباه می‌گردید. آنگاه پیامبر (ص) دست علی بن ابیطالب (ع) را گرفت و بالا برد، طوری که زیر بغل هر دو نمایان شد و همگان علی (ع) را شناختند. آنگاه فرمود: خدا مولای من و من مولای مومنانم و بر آنها بیش از خودشان ولایت دارم. پس هر که من مولای او هستم، علی (ع) مولای اوست. و این جمله را سه بار و به نقل احمد پیشوای حنبلی‌ها چهار بار فرمود. آنگاه اضافه کرد: خداوندا دوست بدار و یاری کن هر که او را دوست بدارد و یاری کند و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد. پس از ابلاغ فرمان الهی هنوز مردم پراکنده نشده بودند که امین وحی این آیه را بر رسول خدا (ص) نازل کرد. «امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.» 🔹 پس از ابلاغ فرمان الهی چه شد؟ 🔸 پس از آن مسلمانان در حالی که خلفای اول و دوم جلودارشان بودند، به امام علی (ع) تبریک و تهنیت گفتند. ابن عباس گفت: به خدا قسم، ولایت علی (ع) بر همه مردم ثابت شد. حسان بن ثابت به رسول خدا (ص) گفت: یا رسول الله (ص) اجازه بده درباره علی (ع) چند بیت بسرایم؟ پیامبر (ص) فرمود: بسرای که خدایت برکت دهد. حسان برخاست و گفت: ای جماعتِ بزرگان قریش! سخن خود را در پی گواهی قاطع رسول خدا (ص) به ولایت می‌آورم: به روز غدیر، در سرزمین خم، پیامبرشان ایشان را ندا می‌دهد، وَه که پیامبر چه فریادگری است... 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: الغدیر (غدیر در کتاب و سنت و ادب)، ج 1، (رویداد غدیر)، تالیف: علامه عبدالحسین امینی نجفی (ره)، ترجمه: سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، بررسی و تصحیح: سید مهدی نبوی ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۰ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «توحید مفضّل» چه کتابی است؟ 🔸 توحید مفضّل کتابی است مشتمل بر حدیثی طولانی از امام صادق (ع) که آن را در چهار جلسه بر «مُفَضَّل بن عُمَر جُعْفی کوفی» املا کردند. 🔹 چه شد که امام این حدیث طولانی را بر مفضّل بیان کرد؟ 🔸 مفضّل روزی در مسجد مدینه کنار قبر مطهر پیامبر (ص) نشسته بود که ناگهان «ابن ابو العوجاء» زندیق و یارانش وارد شدند و در کناری نشسته، شروع به کفرگویی کردند. یکی از آنها گفت: این مردی که اینجا خوابیده، عجب نابغه‏‌ای بود! خودش هم به آن خدایی که می‌گفت، اعتقادی نداشت، ولی برای این که طرح‌های اصلاحی خود را پیش ببرد، ناچار این مسئله‌ را مطرح کرد. مفضّل که حرف‌های آنها را می‌شنید، طاقت نیاورد، عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. آنها گفتند: تو که از اتباع امام جعفر صادق (ع) هستی بدان، ما در حضور او بالاتر از این حرف‌ها را می‌گوییم، اما او نه تنها عصبانی نمی‌شود. بلکه آنچنان گوش می‌کند که اول فکر می‌کنیم به حرف‌های ما معتقد شده است. اما وقتی که حرف‌هایمان تمام شد، آنها را یکی یکی رد می‌کند. پس از آن مفضّل با عصبانیت خدمت امام صادق (ع) رسید و از حضور مادیگرا‏‌ها در مسجد پیغمبر شکایت کرد. امام او را آرام کرده، فرمود: فردا صبح به نزد من بیا و قلم و کاغذی نیز بیاور تا برای تو از حکمت خداوند متعال در آفرینش جهان سخن بگویم. مفضّل فردا صبح با قلم و کاغذ به خدمت امام رسید و امام معارفی را به او انشاء کرد که آن معارف به توحید مفضّل شهرت یافت. 🔹 امام در توحید مفضّل از چه چیزهایی بحث می‌کند؟ 🔸 امام به ترتیب در مجلس اول از کیفیت آفرینش جهان، در مجلس دوم از شگفتی‌های موجود در حیوانات، در مجلس سوم از اسرار کائنات و خلقت آسمان و زمین و در مجلس چهارم از حکمت مصائب، سختی‌ها، مرگ و فنا سخن می‌گویند. 🔹 زندیق‌ها چه طرز تفکری داشتند؟ 🔸 زنادقه عده‌ای بودند که خدا را قبول نداشتند، اما آزادانه در مسجد مدینه می‌نشستند و حرف‌هایشان را می‏‌زدند. البته آزادی بیان عقیده تنها منحصر به آنها نبود، مسیحی‌ها، یهودی ها، جاثلیق، صابئی‌ها، مجوسی‌ها، زردشتی‌ها و هر گروهی که برای خودشان افکار و عقایدی داشتند، آزادانه آنها را با دیگران در میان می‌گذاشتند. 🔹 این اندازه از آزادی عقیده شگفت‌آور است؟ 🔸 مسلمین علاوه بر ایجاد فضای مناسب برای ارائه افکار مختلف، در پاسداری از افکار نحله‌های مختلف فکری و بخصوص مادّیین نقش ممتازی داشتند. مادّیین اگر کتاب‌هایی داشته یا نوشته‌ بودند، کتاب‌هایشان از بین رفته بود، چون کسی نبود که از کتاب‌های آنها محافظت کند، ولی وقتی افکارشان را با علمای اسلام در میان گذاشته و با آنها به مباحثه پرداختند، علما گفته‌‌ها و نوشته‌های آنها را در کتاب‌های خود ثبت کرده و به نسل‌های آینده منتقل کردند. مثلا کتاب‌ «الاحتجاج»‏ طبرسی مشتمل بر احتجاجات و مناظرات معصومین (ع) و بزرگان شیعه با مخالفان، در موضوعات مختلف دینى است. 🔹 این مقدار از آزادی عقیده اسلام را تهدید نمی‌کند؟ 🔸 نه تنها تهدید نمی‌کند، بلکه به دلیل همین آزادی‌ها بود که اسلام توانست باقی بماند. اگر در صدر اسلام تا کسی می‌گفت من خدا را قبول ندارم، با او برخورد می‌کردند، امروز دیگر اسلامی وجود نداشت. اسلام به این دلیل باقی مانده است که با شجاعت و صراحت با افکار مختلف مواجه شده است. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: آینده انقلاب اسلامی ایران، (آزادی بحث در تاریخ اسلام‏‏)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۱ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا عمل انسان چه ابعاد و جوانبی دارد؟ 🔸 هر عمل انسان دو بُعد دارد. یک بُعد آن شعاع اثر مفید و یا مضرّ آن در خارج و جامعه است و بُعد دیگر آن شعاع انتساب عمل به شخص و انگیزه‌های نفسانی و روحانی اوست. 🔹 خوبی و بدی عمل به چه چیزی بستگی دارد؟ 🔸 روح انسان با هر عمل اختیاری، از قوّه به سوی فعلیت گام برداشته و اثر و خاصیتی متناسب با اراده، هدف و مقصود خود کسب می‌کند. این آثار و ملکات جزء شخصیت انسان شده و او را به عالمی متناسب خود از عوالم وجود می‌برد. پس خوبی و بدی اعمال، از نظر بُعد اول بستگی به اثر خارجی آن عمل دارد و از نظر بُعد دوم بستگی به کیفیت صدور آن از ناحیه انسان دارد. 🔹 کدام بُعد از عمل انسان مورد توجه خداست؟ 🔸 عمل انسان از نظر شعاع اثر سودمند یا زیانبار، در دفتر تاریخ ثبت می‌شود و تاریخ درباره آن قضاوت می‌کند، آن را ستایش یا نکوهش می‏‌نماید، اما از نظر شعاع انتساب با روح انسان، تنها در دفتر ملکوتی ثبت و ضبط می‌شود. دفتر تاریخ، عمل بزرگ و مؤثر را ستایش می‌کند و دفتر ملکوتی در جستجوی نفس عمل است. 🔹 نفس عمل یعنی چه؟ 🔸 یعنی عمل دارای روح باشد و با قصد قربت و نیت خالصانه انجام شود. تنها چنین عملی است که به سوی خدا بالا می‌رود. اخلاص جان عمل است و شرافت عمل آدمی در پیشگاه الهی به اخلاص در عمل بستگی دارد. 🔹 اخلاص چه تاثیری در عمل دارد؟ 🔸 اخلاص عمل را ملکوتی می کند. شرط اینکه عمل وجهه ملکوتی پیدا کند این است که با توجه به خدا و برای خدا انجام شود. تا عملی از راه نیت، عقیده و ایمان، نورانیت و صفا پیدا نکند، به ملکوت اعلی نرفته و به علیین صعود نمی‌کند. 🔹 پس حجم عمل تاثیری در وجهه ملکوتی آن ندارد؟ 🔸 بله. آنچه در محضر الهی مایه ارزش اعمال است کیفیت عمل است نه کمیت آن. چه بسا کارهای بزرگی که از نظر ما بزرگ است، اما در پیشگاه الهی ارزشی ندارد و چه بسا کارهای کوچکی که از نظر ما کوچک است، اما در نزد خداوند گرانبهاست. اخلاص ملاک ارزش‌گذاری ملکوتی اعمال است. امام علی (ع) وقتی انگشترش را در هنگام رکوع به فقیر بخشید، آیه «یؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکعُونَ» در حقش نازل شد و وقتی امام و اهلبیتش قرص نان‌هایی انفاق کردند، آیه «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَان» در حقشان نازل شد. در حالی که انگشتری و چند قرص نان از ارزش مالی چندانی برخوردار نبودند، بلکه آنچه باعث شد این انفاق‌های کوچک در پیشگاه الهی مورد توجه و عنایت ویژه قرار گیرند، اخلاص نهفته در آنها بود. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: عدل الهی، (اخلاص، شرط قبول اعمال)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۲ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «حسد» چیست؟ 🔸 حسد یک حالت نفسانی است که در آن حسود آرزو می‌کند، نعمتی از دیگری سلب شود. چه خودش از آن نعمت برخوردار باشد، یا نباشد و چه آن را برای خودش بخواهد یا نخواهد. 🔹 علت حسد چیست؟ 🔸 برای علت پیدایش حسد دلایلی مختلفی بیان شده‌ است مانند: عداوت، تعزز، تکبر، تعجب، خوف، حب ریاست و خبث طینت. اما شاید علت‌العلل پیدایش حسد «ذلت نفس» باشد. فقط نفس پست، حقیر، زبون، خوار و ذلیل است که می‌تواند نسبت به نعمت دیگران حسادت ورزد. 🔹 حسادت چه عوارض و تبعاتی دارد؟ 🔸 حسد از بیماری‌های قلبی است و موجب پیدایش بیماری‌های قلبی دیگری نیز می‌شود. از جمله اینکه قلب را میرانده و نور ایمان را از آن می‌زداید. حسد قلب را تنگ، محزون و افسرده کرده و خوش‌بینی به تقدیرات الهی را از بین می‌برد. حسود عبوس و در هم کشیده، متکبر و بیچاره است. تنگی، فشار و ظلمتی که قلب حسود را احاطه کرده، او را پس از مرگ نیز به تنگی، فشار و ظلمت قبر مبتلا می‌کند و در هنگامه برزج و قیامت نیز به صورت یک رذیله اخلاقی برای انسان ظاهر می‌شود. 🔹 حسد چگونه نور ایمان را خاموش می‌کند؟ 🔸 ایمان بهره و لذت قلب است، همان‌طوری که علم بهره و لذت عقل است. کلیه مفاسد اخلاقی و اعمالی مانع رسیدن ادراکات عقلی و براهین وحیانی به قلب شده و قلب را بی‌اطلاع از مفاهیم ایمان‌ساز می‌کند. 🔹 حسد قابل درمان است؟ 🔸 رذایل اخلاقی و از جمله حسد هر چقدر هم در قلب انسان ریشه دوانده و حتی تبدیل به عادت شوند، باز قابل اصلاحند. کسی که تصور کند دیگر امکان اصلاح وجود ندارد، در واقع به دام حیله‌های نفس اماره و اغواهای شیطان افتاده است. همه رذایل اخلاقی قابل اصلاح و بلکه تبدیل به فضائل اخلاقی هستند، با این تفاوت که اصلاح و تزکیه نفس در هنگام جوانی آسان‌تر و در دوران کهولت سخت‌تر است. 🔹 چگونه باید حسد را درمان کرد؟ 🔸 از جمله راه‌های درمان بیماری حسد این است که به کسی که نسبت به او حسادت می‌کنید، ابراز محبت کرده و از او تجلیل نمایید. نیکی‌های او را بر خلاف میل نفس بر زبان آورده و به دیگران بازگو کنید، این کار هرچند غیرواقعی باشد، نفس را به مرور زمان اصلاح و حسد را درمان می‌کند. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: شرح چهل حدیث، (اربعین حدیث)، حدیث ۵ حسادت، تالیف: امام خمینی (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۳ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا چه لزومی بر وجود روحانیت در جامعه است؟ 🔸 هر دینی خواه‌ناخواه به یک فرقه، دسته و گروهی نیازمند است که آنها دانایان، کارشناسان و متخصصان آن دین باشند و به معرفی و تبلیغ آن بپردازند که اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر عالمان دینی نباشند جاهل‌ها و مغرض‌ها چیزی از دین باقی نمی‌گذارند. 🔹 روحانیت در اسلام به طبقه خاصی اختصاص دارد؟ 🔸 در بعضی از ادیان دنیا علمای دین انحصاراً باید از نژاد و طبقه خاصی باشند، اما روحانیت اسلام به قوم، قبیله، طبقه و نژاد خاصی اختصاص ندارد و همه افراد جامعه می‌توانند با شرایطی به کسوت روحانیت در آیند. 🔹 چرا برای علمای اسلام القاب و اسامی اختصاصی وضع شده است؟ 🔸 برای علمای ادیان بزرگی مانند یهودیت و مسیحیت نام‌های ویژه‌ای مانند احبار، خاخام، کشیش و رُهبان وجود دارد، اما در اسلام بر دانش پژوهان دینی از واژه «عالم» استفاده می‌کنند. اسم‌هایی مانند شیخ، ملا، آخوند، ثقه‌الاسلام، حجت‌الاسلام، آیت‌الله، ماموستا، مولوی و مولانا را مردم در ادوار مختلف تاریخی انتخاب و به شهرت رسانده‌اند. تا اوائل قرن پنجم هجری یعنی چهار قرن پس از پیدایش اسلام، اسم خاصی برای علمای دین وجود نداشت و از قرن پنجم واژه شیخ برای علما و فلاسفه اطلاق شد و به مرور زمان اسامی جدیدی پدید آمد. 🔹 اسلام برای علما لباس مخصوصی پیشنهاد کرده است؟ 🔸 در اسلام برای علما لباس ویژه‌ای انتخاب نشده و وجود ندارد. البته مسلم است که لباس روحانیت امروز به لباس پیامبر اسلام نزدیکتر است، اما این لباس اختصاصی علما نیست و همه می‌توانند آن را بپوشانند، چنانکه هم اینک نیز عبا و عمامه جزو لباس رسمی اقوام مختلف است. اخبار و احادیثی که در باب لباس، کیفیت پوشیدن، آداب و مستحبّات آن وارد شده است، منحصر به هیچ گروه و طبقه‌ای نیست و برای عامه مسلمانان دلالت دارد. 🔹 علمای اسلام از امتیاز خاصی برخوردارند؟ 🔸 اسلام در مقررات عمومی و مجازات‌ها هیچ فرقی میان عالم و غیر عالم نگذاشته است، بدین صورت که مثلا اگر فلان گناه را عالم بکند مجازات او از غیر عالم کمتر باشد. حتی مجازات اخروی عالم را بیشتر نیز قرار داده است، ولی در دنیا فرقی ندارد. حق فهم، تفسیر و تخصص را منحصر به طبقه معینی نکرده و صرفا شرط آن را علم و صلاحیت فنی دانسته است. در بسیاری از ادیان، تشریفاتی برای مولود، میت، ذبیحه، معبد، عروسی و ... وجود دارد که برگزاری آنها از اختصاصات روحانیت است، ولی در اسلام این‌گونه نیست و همه می‌توانند با داشتن شرایط لازم این مراسمات را برگزار کنند. 🔹 اما امروزه برخی از کارها به روحانیون اختصاص یافته است؟ 🔸 اگر امروز مردم در پاره‌ای از تشریفات مانند نماز میت، نامگذاری کودکان، گرفتن استخاره و ... به علما مراجعه می‌کنند، از آن جهت است که خود مردم می‌خواهند، چون به علما اعتماد بیشتری دارند، والّا اسلام آن را منحصر در علما نکرده است. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: خاتمیت، (جنبه‌های منفی عالم دینی در برخی ادیان)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۴ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «شب‌های پیشاور» چه کتابی است؟ 🔸 شب‌های پیشاور حاصل ده جلسه مباحثه و مناظره «سلطان الواعظین شیرازی» با دو نفر از اکابر علمای اهل سنت کابل از شهر «ملتان» به نام‌های «حافظ محمد رشید» و «شیخ عبدالسلام» است. 🔹 سلطان الواعظین شیرازی که بود؟ 🔸 «سید محمد اشرف شیرازی» معروف به سلطان الواعظین شیرازی در سال ۱۲۷۶ شمسی در تهران متولد شد و از دوران طفولیت به آموختن علوم دینی پرداخت. او پس از گذراندن تحصیلات سطوح عالی در حوزه علمیه قم و تسلط بر فنون بیان، وعظ و خطابه به کشورهای مختلف مسافرت کرد و به تبلیغ مذهب شیعه پرداخت. 🔹 کتاب شب‌های پیشاور ثمره سفرهای تبلیغی اوست؟ 🔸 بله. سلطان الواعظین در سفر به هندوستان به دعوت «محمد سرور خان» از رجال متنفذ شیعه به پیشاور ـ که اکثریت اهالی آن را مسلمانان و از برادران اهل سنت تشکیل می‌دادند ـ سفر کرد و در آنجا به منبر رفت و در اثبات امامت سخن گفت. روزی دو نفر از بزرگان اهل سنت به ملاقات او آمده و تقاضای بحث و گفتگو کردند و بدین وسیله مجلس مناظره در منزل «میرزا یعقوب علی خان قزلباش» از رجال با نفوذ پیشاور تشکیل شد و ده شب متوالی بعد از نماز مغرب تا طلوع فجر به درازا کشید. در این جلسات دویست نفر از رجال شیعه و سنی و چهار نفر از ارباب جراید حضور یافته و گفتگوی هر شب را نوشته و در نشریات منتشر می‌کردند. سلطان الواعظین بعدها مطالب منتشره این شب‌ها را از نشریات جمع‌آوری و مرتب کرد و در کتابی با عنوان شب‌های پیشاور منتشر نمود. اولین جلسه مناظره در تاریخ ۱۳۰۵/۱۱/۶ برگزار شد. وی در این هنگام سی سال داشت. 🔹 شب‌های پیشاور حاوی چه مطالبی است؟ 🔸 در این مناظرات سلطان الواعظین با بیانی شیوا و متقن و در عین حال بسیار مؤدبانه و نجیبانه به دفاع و اثبات مذهب شیعه پرداخته و در احتجاجات خود فقط به کتب معتبر اهل سنت استناد می‌کند. در واقع یکی از مزایای این کتاب استناد به کتب عامه برای اثبات حقانیت شیعه است. 🔹 ثمره این مناظرات چه بود؟ 🔸 مناظرات سلطان الواعظین به دلیل انتشار در جراید به معرفی مذهب شیعه در آن منطقه انجامید و در پایان شب دهم نیز، شش نفر از رجال، ملاکین و اصناف محترم اهل تسنن حاضر در جلسه به مذهب شیعه پیوستند. 🔹 مناظره علمای شیعه و سنی فی نفسه قابل ستایش است. 🔸 بله همین‌طور است. گفتگو و جدال احسن با هدف کشف حقیقت علاوه بر رشد و هدایت، موجب افزایش صعه صدر، رفع سوء تفاهمات، نزدیکی دل‌ها به یکدیگر، تقریب بین مذاهب و وحدت اسلامی می‌شود. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: شبهای پیشاور، ج 1، (آغاز سفر)، تالیف: سلطان الواعظین شیرازی، با تحقیق و تعلیقات پژوهشگران زیر نظر دکتر آیت پیمان ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۵ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا حقیقت «شیطان» چیست؟ 🔸 قرآن از موجودی به نام «جنّ» سخن می‌گوید که مکلّف به تکالیفی مانند تکالیف انسان است، جن موجودی نامرئی و بر خلاف آنچه مردم می‌پندارند در ردیف انسان است نه فرشته. شیطان به نصّ قرآن کریم از نوع جنّ است. 🔹 جن چگونه در ردیف انسان است؟ 🔸 جن در خصلت‌ها شبیه‌‏ترین موجودات به انسان است؛ یعنی موجودی است که مانند انسان تولد و مرگ دارد، حشر و ذرّیّه دارد، مرد و زن دارد. اما برخلاف انسان که از خاک آفریده شده است، جن از آتش خلق شده است. 🔹 چرا به شیطان کافر می‌گویند؟ 🔸 شیطان اهل یقین بود و به خدا، قیامت و پیامبران ایمان داشت. او را کافر می‌گویند چون نسبت به آنچه معرفت داشت تسلیم نشد و برنامه عملی خود را بر اساس تمرّدِ در مقابل این حقایق تنظیم نمود. مسئله‌ تسلیم غیر از مسئله‌ معرفت و اعتقاد است. 🔹 شیطان تا چه اندازه می‌تواند در انسان نفوذ کند؟ 🔸 قلمرو نفوذ شیطان در وجود بشر محدود به نفوذ در اندیشه اوست نه تن و بدن او. نفوذ شیطان در اندیشه بشر نیز منحصر است به حدّ وسوسه کردن و خیال یک امر باطلی را در نظر او جلوه دادن. قرآن این معانی را با تعبیرهای «تزیین»، «تسویل»، «وسوسه» و امثال اینها بیان می‌کند. اما اینکه تسلّط تکوینی بر بشر داشته باشد، یعنی به شکل یک قدرت قاهره بتواند بر وجود بشر مسلّط شود و بتواند او را بر کار بد اجبار و الزام نماید، از حوزه قدرت شیطان خارج است. تسلّط شیطان بر بشر محدود است به اینکه خود بشر بخواهد با او همراهی کند. 🔹 فلسفه تسلط شیطان بر انسان چیست؟ 🔸 فلسفه و حکمت تسلّط شیطان بر بشر، «اختیار» انسان است. مرتبه وجودی انسان ایجاب می‌کند که حرّ، آزاد و مختار باشد. موجود مختار همواره باید بر سر دو راه و میان دو دعوت قرار گیرد تا کمال و فعلیت خویش را که منحصراً از راه «اختیار» و «انتخاب» به دست می‌آید تحصیل نماید. 🔹 شیطان را چگونه باید شناخت؟ 🔸 شیطان را باید از وسوسه‌‏هایش شناخت. هرگاه وسوسه‏‌ای در قلب انسان پیدا شد که او را به یک عمل زشت، منکر و ناپسند دعوت می‌کند باید دانست که آنجا شیطان است که بر گوش انسان نجوا می‌کند، شیطان جلو افتاده و به شما می‌گوید: بیا. آن وسوسه، بیای شیطان است. شیطان را باید با چشم دل دید. «وَ مَنْ یتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیطانِ‏» آن که جای گام‌های شیطان گام می‌گذارد باید بداند «فَانَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ» شیطان دعوت به کارهای زشت و ناپسند می‌کند. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: عدل الهی، (شیطان)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۶ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «حروف مقطعه» قرآن چند تاست؟ 🔸 بيست و نُه سوره قرآن کریم با حروف مقطعه آغاز می‌شود که دو حروف آن در ابتدای سوره‌های مدنى و بيست و هفت حروف آن در ابتدای سوره‌های مكّى است. 🔹 حروف مقطعه چه حروفی هستند؟ 🔸 حروف مقطعه قرآن عبارتند از: الم (۶ بار تکرار شده)، حم (۶ بار)، الر (۵ بار)، طسم (۲ بار)، المر، المص، حم عسق، طس، كهيعص، يس، ص، طه، ق، ن. 🔹 حروف مقطعه چه معنا و مفهومی دارند؟ 🔸 آيات قرآن کریم، بدون شک دارای نظم و اسلوب كلام بوده و مانند ساير كلمات، قابل فهم و دارای ظهورند، ولى با اين‌كه انسان با فهم خود، مقاصد و معانى آيات را درک و استفاده مى‌كند، حروف مقطعه را موافق اسلوب معمول كلام نيافته، معناى روشنى از آنها ادراك نمى‌كند و امثال اين حروف برای ما مجهولند و از اين‌جا نتيجه مى‌گيريم كه حروف مقطعه، مانند آيات ديگر نيست كه به منظور تفهيم معانى با همان روش عادى كلام عرب نازل شده باشند. 🔹 یعنی حروف مقطعه لغو و بیهوده‌اند؟ 🔸 كلام خدا از لغو بودن مبرا و منزه است، چنانکه در سوره الطارق آيات ۱۳ و ۱۴ مى‌فرماید: «لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ» یعنی بى ترديد كه اين قرآن، سخنى جدا كننده (ميان حق و باطل) است و هرگز شوخى نيست. 🔹 اگر لغو و بیهوده نيست، پس چیست؟ 🔸 شروع بعضى سوره‌هاى قرآن با حروف مقطعه، مسلماً وجهى دارد و به منظور خاصى ذكر شده است، لكن وجوهى كه درباره آنها از اصحاب، تابعين و مفسّرين به ما رسيده است، نفس حق‌جو را قانع نمى‌كند. 🔹 تا کنون چیزی از رمز و راز حروف مقطعه آشکار شده است؟ 🔸 آنچه تا کنون بر ما روشن شده، این است كه حروف مقطعه با محصل مضامين و معانى سوره و غرض و هدفى كه در سوره تعقيب شده، ارتباط مخصوصى دارند؛ مثلًا ما در سوره‌هايى كه با «الم» آغاز شده، ارتباط خاصى مى‌يابيم، با اين‌كه بعضى از آنها مكى و بعضى مدنى هستند و در ميان سوره‌هايى كه با حرف «الر» يا با «حم» و «طس» آغاز شده، ارتباط و سنخيّتى ديده مى‌شود كه در غير آنها نيست و باز در سوره اعراف كه با «المص» آغاز شده، همان غرض و مناسبت معنوى را كه در دو سوره «الم» و سوره «ص» ديده مى‌شود ادراك مى‌كنيم. و از مجموع اينها اجمالًا مى‌فهميم كه حروف مقطعه، يك نحو ارتباط و سنخيّتى با معانى و مقاصد سوره‌ها دارند، اما چگونگى و كيفيت اين ارتباط و تفصيل و توضيح آن هنوز خوب روشن نشده است. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: بررسی‌های اسلامی، ج ۱، (فواتح سوره‌ها براى چيست؟)، تالیف: علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۷ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «خوارج» چه روحیانی داشتند؟ 🔸 خوارج روحیات خاصی داشتند. آنها ترکیبی از زشتی و زیبایی بودند و نهایتا در صف دشمنان امام علی (ع) قرار گرفتند. شخصیت ممتاز و جاذبه مغناطیسی مولای متقیان نتوانست آنها را جذب کند که دفع هم کرد. 🔹 زیبایی روحیه خوارج چه بود؟ 🔸 آنها روحیه مبارزه‌ و فداکاری داشتند و در راه عقیده خویش سرسختانه می‌کوشیدند. در تاریخ خوارج فداکاری‌هایی را شاهدیم که در تاریخ زندگی بشر نظیری ندارد، خوارج از تمام فرقه‌ها معتقدتر، کوشاتر و آماده‌تر برای مرگ بودند. 🔹 چه خصایص زیبای دیگری داشتند؟ 🔸 آنها مردمی عبادت پیشه و متنسّک بودند. شب‌ها را به عبادت می‌گذراندند. بی‌میل به دنیا و زخارف آن بودند. به احکام اسلامی و ظواهر اسلام سخت پایبند بودند. دست به آنچه آن را گناه می‌دانستند نمی‌زدند. با معیارهای خود خلافی را مرتکب نمی‌شدند و از کسی که گناهی می‌کرد بیزار بودند. 🔹 زشتی روحیه خوارج چه بود؟ 🔸 خوارج مردمی جاهل و نادان بودند. در اثر جهالت و نادانی حقایق را نفهمیده و بد تفسیر می‌کردند، آنها ناآشنا به فرهنگ اسلامی بودند و می‌خواستند همه کمبودهای خود را با فشار آوردن بر رکوع و سجودهای طولانی جبران کنند. این کج‌فهمی‌ها کم‌کم به صورت یک مذهب برای آنان درآمده بود که بزرگترین فداکاری‌ها را در راه تثبیت آن از خود بروز می‌دادند. 🔹 خوارج چه روحیات زشت دیگری داشتند؟ 🔸 آنها مردمی تنگ‌نظر و کوته‌بین بودند. در افقی بسیار پست فکر می‌کردند. اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشه‌های محدود خود محصور کرده بودند. مانند همه کوته‌نظران مدعی بودند که همه بد می‌فهمند و یا اصلاً نمی‌فهمند و همگان راه خطا می‌روند و جهنمی هستند. آنها این کوته‌بینی و تنگ‌نظری را به صورت یک عقیده دینی در آورده بودند. رحمت خدا را محدود و او بر کرسی غضب نشانده بودند تا بندگان را با کوچکترین لغزشی به آتش جهنم سرازیر کند. 🔹 چگونه زهد، عبادت و تقوای خوارج با جهالت و تنگ‌نظریشان قابل جمع است؟ 🔸 عبادت خوارج عین جهالتشان بود و عبادت توأم با جهالت فاقد اثر و ارزش‌ است. از این‌رو امام علی (ع) بی‌توجه به زهد، تقوا و پیشانی‌های پینه بسته‌‌ خوارج به جنگ با آنها برخواست و فرمود: «چشم این فتنه را من درآوردم. غیر از من احدی جرأت چنین کاری را نداشت، پس از آنکه موج دریای تاریکی و شبهه‌ناکی آن بالا گرفته بود و هاری آن فزونی یافته بود.» 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: جاذبه و دافعه علی علیه السلام، (ممیزات خوارج)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۸ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا چگونه انسان از عدالت خارج می‌شود؟ 🔸 آن چیزی که یک انسان عادل به موجب آن از عدالت خارج می‌شود، یکی ارتکاب گناه کبیره است و دیگری اصرار بر گناه صغیره. 🔹 گناه صغیره چگونه موجب خروج از عدالت می‌شود؟ 🔸 گناه صغیره بر اثر تکرار حکم گناه کبیره را پیدا می‌کند. لذا می‌گویند: «لا صغیرةَ مَعَ الْاصْرار» یعنی اگر گناه صغیره با اصرار، تأکید و تکرار همراه باشد، دیگر گناه صغیره نیست، بلکه در شمار گناه کبیره است. 🔹 چگونه گناه صغیره به کبیره تبدیل می‌شود؟ 🔸 هر گناهی به یک مقدار محدود روی قلب و روح انسان اثر منفی گذاشته و آنها را فاسد می‌کند. یک گناه صغیره به تنهایی دارای یک ذره اثر است، اما وقتی با اصرار و تکرار همراه شد، یک ذره تبدیل به دو، سه، ده و صد ذره می‌شود و اثرش برابری می‌کند با یک گناه کبیره. 🔹 اصرار بر گناه کبیره چه وجهی دارد؟ 🔸 اصرار بر گناه کبیره موجب مسخ شدن روح انسان می‌شود. یعنی انسان روح و فطرت انسانی خودش را به کلی از دست می‌دهد. 🔹 رابطه روح و عمل انسان چگونه است؟ 🔸 روح انسان بر روی عمل او اثر می‌گذارد و متقابلا عملش بر روی روحش؛ یعنی اگر روح انسان خوب باشد، عمل خوب انجام می‌دهد و اگر عمل انسان خوب شد، روح را خوبتر می‌کند. همچنین اگر روح انسان فاسد باشد، منشأ عمل بد می‌شود و عمل بد هم به نوبه خود روح انسان را فاسدتر می‌کند. 🔹 چگونه باید مانع تکرار گناه شد؟ 🔸 امام باقر (ع) می‌فرماید: «اصرار بر گناه این است که انسان گناه کند و استغفار نکند و تصمیم بر توبه و بازگشت نگیرد.» بنابراین بایسته است پس از ارتکاب هر گناهی حتی کوچک، سریعاً توبه نموده و قصد رجوع دوباره به آن را از دل بزداییم تا از آثار و تبعات دهشتناک آن مصون مانیم. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: آشنایی با قرآن، ج ۵، (اصرار بر گناه صغیره)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۹ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا چه شد که امام علی (ع) «خطبه متقین» را ایراد کرد؟ 🔸 «همّام» که مردى عابد و از اصحاب امام علی (ع) بود، روزى به امام عرض كرد: ای اميرالمؤمنين! پرهیزکاران را براى من آنچنان وصف كن كه گويا آنها را با چشم می‌بینم. امام در پاسخ درنگی کرد و فرمود: «اى همّام! از خدا بترس و نيكوكار باش كه خداوند با پرهیزکاران و نيكوكاران است». همّام به اين پاسخ كوتاه قانع نشد و اصرار ورزید كه بيشتر توضيح دهد. پس از آن حضرت حمد و ثناى الهى را گفت، بر رسول خدا (ص) درود فرستاد و خطبه متقین را برای همّام بیان کرد. 🔹 چرا نام این خطبه را متقین گذاشته‌اند؟ 🔸 این خطبه به اعتبار مضمون آن که توصیف متقین و پرهیزکاران است، خطبه متقین نامیده شده است و به اعتبار نام همّام که درخواست کننده آن بوده است، «خطبه همّام» نامگذاری شده است. 🔹 خطبه متقین دارای چه مضامینی است؟ 🔸 محور این خطبه توصیف حالات متقین و پرهیزکاران است. امام (ع) در توضیح این امر، رفتار فردی و اجتماعی، نحوه عبادت و نگاه متقین به خویشتن را ترسیم کرده و برخی از صفات آنها را ذکر می‌کند. 🔹 چه صفاتی از متقین را ذکر می‌کند؟ 🔸 امام در توصیف متقین به صفاتی چون تواضع و فروتنی، زهد و پارسایی، شب‌ زنده‌داری، بردباری، خداترسی، دوراندیشی، نرم‌خویی، گمنامی، مهربانی، بی‌آزاری، فروتنی، میانه‌روی، امانت‌داری، خشوع در عبادت، ایمان همراه با یقین، دوری از سخن زشت، بدگمانی به خویشتن، گوش‌ دادن به علم سودمند، تلاوت قرآن، چشم پوشی از گناه، امیدواری به خدا، فرو بردن خشم، شکرگزاری به درگاه الهی و ... می‌پردازد. 🔹 استقبال از خطبه متقین چگونه بوده است؟ 🔸 خطبه متقین از جمله منابع مرجع و مورد استناد درباره اوصاف پرهیزگاران بوده و شرح‌ها و ترجمه‌های زیادی به زبان‌های مختلف برای آن نوشته شده است. تعدادی از شرح‌ها و ترجمه‌های فارسی آن عبارتند از: اوصاف متقین، شرح خطبه متقین، صفات متقین، متقین گل‌های سرسبد آفرینش، متقین (دریافتی از خطبه متقین نهج‌البلاغه)، نغمه الهی، آئينه پرهیزگاران، تنبیه العباد، درّ ثمین شرح خطبه همّام، شرح خطبه همّام، شرح منظوم خطبه همّام، نور الیقین، اوصاف پارسایان، از پارسایان برایم بگو، مثنوی پارسا نامه و ... 🔹 خطبه متقین رضایت همّام را فراهم کرد؟ 🔸 هنگامى كه سخن امام به اينجا رسيد که: «دوری متقین از تکبّر و خودپسندی و نزدیکی‌شان از روی حیله و نیرنگ نیست.» همّام صيحه‌اى زد و بيهوش شد و جانش را به جان‌آفرين تسليم کرد. پس از آن حضرت فرمود: «سوگند به خدا من از این پيش‌آمد بر او می‌ترسیدم.» سپس فرمود: «آیا پندهای رسا با آنان که پذیرنده آنند، چنين مى‌کند؟» 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳، (سیمای پرهیزکاران)، ترجمه: حجت‌الاسلام استاد محمد دشتی (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۰ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا منظور از «وحدت اسلامی» چیست؟ 🔸 منظور از وحدت اسلامی «وحدت مذهبی» و حصر مذاهب در یک مذهب یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها نیست. بلکه مقصود اتحاد پیروان مذاهب اسلامی با لحاظ اختلافاتشان در برابر دشمنان واحد است. 🔹 وحدت با وجود اختلاف به چه معناست؟ 🔸 به این معناست که پیروان مذاهب اسلامی در عین داشتن اختلافات مذهبی به واسطه مشترکات فراوانی که در میان آنهاست، در مقابل دشمن مشترک یک جبهه‌ واحد تشکیل دهند. ایجاد یک صف واحد در برابر دشمن، منافاتی با دفاع از مذهب خود و انتقاد از مذهب‌های دیگر ندارد. اسلام دین وحدت و اتفاق است. 🔹 اما آیا دشمن چنین اجازه‌ای می‌دهد؟ 🔸 دشمن به طور طبیعی می‌کوشد تا بر آتش اختلافات مذهبی دمیده و زخم‌های آن را عمیق‌تر کند. امروزه نفوذ تبلیغات دشمنان اسلام به جایی رسیده است که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید، عده‌ای از نظر مذهبی او را تکفیر کرده و متهم به ضدیت با تشیع یا تسنن می‌کنند! 🔹 وحدت اسلامی بر چه پایه و اساسی بنا می‌شود؟ 🔸 مسلمانان به نصّ صریح قرآن کریم برادر یکدیگرند. حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط می‌کند و باید از این همه امکانات وسیعی که به برکت اسلام نصیبشان شده است، در جهت عزت و شوکت مسلمین استفاده کنند. 🔹 مسلمین از چه مایه‌های وفاقی برخوردار هستند؟ 🔸 آنها همه خدای یگانه را می‌پرستند، به نبوت رسول خدا (ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج می‌کنند و نماز می‌گذارند، مانند هم روزه می‌گیرند و تشکیل خانواده می‌دهند، مانند هم داد و ستد کرده، کودکان خود را تربیت می‌کنند و اموات خود را به خاک می‌سپارند،. از وحدت در جهان‏‌بینی، فرهنگ، سابقه تمدن، بینش و منش، معتقَدات مذهبی، پرستش‌ها و نیایش‌ها، آداب و سنن اجتماعی برخوردارند و می‌توانند امتی واحد و قدرتی عظیم بسازند که قدرت‌های بزرگ جهانی ناچار در برابرشان خضوع نمایند. 🔹 وحدت اسلامی موجب عقب‌نشینی از اصول و فروع مذاهب نمی‌شود؟ 🔸 هیچ ضرورتی ایجاب نمی‌کند که مسلمین به خاطر وحدت اسلامی، صلح، مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند یا درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند. تنها چیزی که وحدت اسلامی ایجاب می‌کند، این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینه‌توزی در میانشان پیدا نشده یا شعله‌ور نگردد، متانت خود را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف و احساسات مذهبی یکدیگر را مجروح نسازند، از مرز منطق و استدلال خارج نشوند و لااقل حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمانان به اسلام معین کرده است را درباره خودشان رعایت کنند. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: شش مقاله، (وحدت اسلامی)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۱ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «الاحتجاج» چه کتابی است؟ 🔸 «الإحْتِجاجُ عَلی أهْلِ اللّجاج» به معنی دلیل آوردن بر مردم لجوج است. این اثر مشهور به «الاحتجاج» و «الاحتجاج طبرسی» کتابی کلامی و به زبان عربی است و توسط فقیه، محدث و متکلم شیعه «ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی» از علمای ایرانی قرن ششم قمری تالیف شده است. 🔹 چه ضرورتی مولف را به تالیف این کتاب واداشت؟ 🔸 برخی از شیعیان به گمان اینکه حضرات معصومین (ع) از بحث، گفتگو و جدال احسن دوری گزیده و پیروانشان را نیز از آن نهی کرده‌اند، از مباحثه و مناظره با مخالفان امتناع و اجتناب می‌کردند. مولف برای اینکه نشان دهد معصومین علیهم السلام خود با شیوه‌ای نیکو در فروع و اصول دین با مخالفان و اهل فضل گفتگو کرده و با آنها به مجادله می‌پرداختند و فحول شاگردان خویش را به مناظره تشویق و مامور می‌کردند و نیز برای اینکه اثبات کند ممنوعیت مباحثه با مخالفان تنها مشمول افراد ضعیف در مناظره بوده است، الاحتجاج را به رشته تحریر در آورد. 🔹 روش مولف در الاحتجاج چگونه است؟ 🔸 مولف در این کناب ضمن بیان عقاید شیعه از لسان معصومین (ع)، شیوه بحث با مخالفین اعم از لجوجان و دیگران را یادآوری کرده و حسب آیه 125 سوره نحل که می فرماید: ‌«ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ» یعنی با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!. روش صحیح احتجاج و مناظره با مخالفان را آموزش می‌دهد. 🔹 ورود مولف به موضوع چگونه است؟ 🔸 مولف در مقدمه کتاب فصلی را به آیاتی از قرآن کریم اختصاص داده که مفاد آنها این است که انبیا مامور به احتجاج با بدخواهان شده‌اند. فصول کتاب نیز مشتمل بر اخباری در فضیلت مدافعان بحاث دین خدا با دلایل و براهین متقن است. سپس به قسمتی از مجادلات رسول خدا (ص) و ائمه الهدی (ع) پرداخته و گاهی به اقتضای حال در بین کلام آن بزرگواران گفتار تنی چند از شیعیان را آورده است. 🔹 الاحتجاج از چه ارزش و اعتباری برخوردار است؟ 🔸 الاحتجاج از کتب معتبر است و علما به آن اعتماد داشته، از آن به نیکی یاد کرده و روایات آن را نقل می‌کنند. این کتاب در طول قرن‌هاى متمادی همواره مرجعى مناسب و مورد اطمینان برای صاحبان فضل بوده و شرح‌هایی برای آن نوشته‌ شده است. 🔹 اسناد روایت‌های احتجاج چگونه است؟ 🔸 اسناد اخبار و روایات الاحتجاج به جز احادیث امام حسن عسگری (ع) به دلیل اجماع، عقل و تواتری که درباره آنها در کتب شیعه و سنی وجود دارد، آورده نشده است. احادیث امام حسن عسگری (ع) نیز هرچند در حد تواتر باقی احادیث نیست، اما از نظر محتوایی مانند آنهاست و اسناد آن صرفا در اولین جزء آورده شده است. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: احتجاج، ج 1، (مقدمه)، تالیف: شیخ جلیل ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی (ره)، ترجمه: بهزاد جعفری ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۲ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «حدیث منزلت» چه حدیثی است؟ 🔸 حدیث منزلت فرمایشی از رسول خداست که در حق امام علی (ع) فرموده است: «انْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارونَ مِنْ موسی‏ الّا انَّهُ لا نَبِی بَعْدی‏» یعنی تو نسبت به من به‌ منزله هارون نسبت به موسی هستی، جز این‌که بعد از من پیامبری نخواهد بود. 🔹 چرا رسول خدا (ص) این جمله را فرمود؟ 🔸 بیان این حدیث هنگامی بود که رسول خدا (ص) به غزوه تبوک می‌رفت. غزوه تبوک در واقع لشکرکشی بود نه جنگ. رومی‌ها در سوریه داشتند خودشان را برای حمله به مدینه آماده می‌کردند که پیامبر به مرز روم لشکرکشی کرد، قدرت‌نمایی نمود و بازگشت. رسول خدا (ص) در این سفر امام علی (ع) را با خود نبرد و به عنوان جانشین خود در مدینه گذاشت. امام از اینکه در مدینه بماند، دلتنگ شد، عرض کرد: «یا رسول الله! شما مرا در ردیف زن‌ها و بچه‌ها گذاشته و با خود نمی‌برید؟» رسول خدا (ص) در پاسخ حدیث منزلت را فرمود. 🔹 سند حدیث منزلت چگونه است؟ 🔸 حدیث منزلت مورد قبولِ عالمان شیعه و سُنی بوده و از احادیث متواتر است. حتی کسانی که آن را خبر واحد می‌دانند، اصلش را انکار نمی‌کنند. 🔹 علمای شیعه از این حدیث چه برداشتی می‌کنند؟ 🔸عالمان شیعه به این حدیث برای اثبات جانشینی امام علی (ع) پس از رسول خدا (ص) تمسک می‌جویند و به آن از جهت برتری موقعیت امام نسبت به سایر اصحاب احتجاج می‌کنند. 🔹 این برداشت بر اساس چه منطقی است؟ 🔸 از نظر علمای شیعه پیامبر در این حدیث نسبت میان خود و امام علی (ع) را به منزله نسبت موسی و هارون دانسته است. قرآن کریم در سوره طه درباره نسبت میان هارون و موسی می‌فرماید: «وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي، هَارُونَ أَخِي، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي، وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي، كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا» یعنی از خانواده‌ام دستيارى برايم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او محكم كن و او را در كارم شريك گردان، تا بیشتر تو را تسبیح بگوییم و یاد کنیم. همچنین در سوره الاعراف می‌فرماید: «وَ قَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» یعنی موسى (هنگام رفتن به كوه طور) به برادرش هارون گفت: در ميان قوم من جانشينم باش و (كار آنان را) اصلاح كن و راه فسادگران را پيروى مكن. 🔹 چگونه به این آيات احتجاج می‌کنند؟ 🔸 مطابق این آیات الهی وقتی پیامبر به امام علی (ع) می‌فرماید تو به منزله هارون هستی برای من، یعنی وزیرم هستی، پشتم به تو محکم است، شریک در کارم هستی و جانشین در قومم. وقتی نبوت را استثناء می‌کند، کأنه می‌گوید به غیر از نبوت در جمیع شؤون الهی و اجتماعی نسبتی که هارون از ناحیه خدا به موسی داشت تو نسبت به من داری. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: امامت و رهبری، (حدیث منزلت)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۳ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا چگونه باید مردم را به سوی خدا دعوت کرد؟ 🔸 قرآن کریم در پاسخ به این‌ پرسش می‌فرماید: «ادْعُ إِلى‌ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ‌» یعنی مردم را با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!. 🔹 از این آیه چه استفاده‌ای می‌شود؟ 🔸 سه قيد «حكمتٰ»، «موعظه» و «مجادله» مربوط به طرز سخن گفتن است. خداوند رسول خود را مامور کرد تا با اين روش‌های سه‌ گانه مردم را به سوی او دعوت كند. هرچند كه جدل به معناى اخصش دعوت به شمار نمى‌رود. 🔹 منظور از حکمت چیست؟ 🔸 حكمت به معناى رسيدن به حق به وسيله علم و عقل است. حكمت حجتى است كه نتیجه آن حق است، به گونه‌ای كه هیچ شك، وهن، ابهام، خلل و سستی در آن راه نیابد. 🔹 منظور از موعظه چیست؟ 🔸 موعظه یعنی حقیقت طوری بیان شود كه قلب شنونده نرم و از شنيدن آن رقت پيدا كرده و تسليم گردد. موعظه با قيد حسنه آمده و اين دلالت بر آن دارد كه بعضى از موعظه‌ها حسنه نيستند. بنابراین موعظه دارای دو قسم خوب و بد است. آنچه بدان اجازه داده شده موعظه خوب است، حُسن موعظه از جهت حُسن اثر آن در احياء حق است و حُسن اثر وقتى است كه واعظ خودش به آنچه موعظه مى‌كند عمل نماید. 🔹 منظور از جدل چیست؟ 🔸 جدل سخن گفتن از طريق نزاع و غلبه‌جويى است‌، بدون اينكه خاصيت روشنگرى داشته باشد. خداى متعال جدل را با قيد احسن آورده است و اين دلالت بر آن دارد كه بعضى از جدل‌ها مورد رضای الهی نيستند. در جدل باید مراقبت نمود تا مخاطب به عناد و لجاجت نیافتاده و آتش غضبش شعله‌ور نگردد. اجتناب از بى‌عفتى در کلام و توهین به مقدسات مخاطب، پرهیز از فحش، ناسزا و هر نادانى ديگرى جزو الزامات جدال احسن است. چه اینکه این قبیل رفتارهای بی‌خردانه و گناه‌آلود نه تنها موجب احیای حقی نمی‌شود، بلکه به طور طبیعی ممات حق و حیات باطل را به دنبال دارد. جدل بیشتر از موعظه به نیکویی نیاز دارد، به همين دلیل خداوند موعظه را با قيد حَسن و جدل را با قيد احسن آورده است. 🔹 در چه مواقعی باید از حکمت، موعظه و جدل استفاده کرد؟ 🔸 آيه شريفه از اين جهت كه كجا باید از حكمت، موعظه و جدل استفاده کرد، ساكت است و اين یعنی تشخيص آن بر عهده هادی و مبلغ است و می‌تواند حسب اقتضاء حال هر كدام را که به زعم او از اثر بيشترى برخوردار باشد، به كار ببندد. ممكن است به هر سه آنها چنگ زند، یا به دو مورد آنها تمسک جوید و یا تنها به يكی اکتفا نماید. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: تفسیر المیزان، ج 12، (تفسیر آیه 125 سوره نحل)، تالیف: علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره)، ترجمه: آیت الله سید م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی‌ ه‍م‍دان‍ی (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۴ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا منظور از «احسن تقویم» چیست؟ 🔸 احسن تقویم بیانی قرآنی است. خداوند در سوره «تین» می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ فی أحْسَنِ تَقْویمٍ» یعنی ما انسان را در نیکوترین قوام‌ها، پایه‌ها و ارکان آفریده‌ایم. 🔹 آفرینش انسان از چه نظر نیکوترین است؟ 🔸 انسان از نظر جسمانی و روحانی نیکوترین موجود خداست. امکانات و استعدادهای نهانی انسان از همه موجودات کامل‌تر و عالی‌تر است. 🔹 انسان از نظر جسمانی چگونه از دیگر موجودات کامل‌تر است؟ در حالی که اغلب موجودات ویژگی‌هایی دارند که انسان فاقد آنهاست؟ 🔸 منظور از نیکویی جسمانی این است که انسان معتدل‌ترین مزاج‌ها را دارد. یعنی ترکیب بدنی‌ انسان از نظر مجموعه عناصر، معتدل‌ترین ترکیبی است که در عالم پیدا می‌شود. اگر روح الهی در این بدن دمیده شده است، یعنی در میان ترکیبات طبیعت هیچ ترکیبی غیر از بدن انسان نبوده است که بتواند جایگاه، مأوی و آشیانه روح قرار گیرد. 🔹 نیکویی روح انسان چگونه است؟ 🔸 انسان از چنان استعداد روحی برخوردار است که می‌تواند مظهر علم، حکمت، قدرت، خلاقیت و همه صفات کمالیه الهی بوده و مظهر تام حضرت حق باشد. خداوند به انسان عقل، اراده، اختیار و آزادی داده تا راه بی‌پایان کمال را بپیماید و همان بشود که برای آن خلق شده است. 🔹 اما همه انسان‌ها راه کمال را نمی‌پیمایند؟ 🔸 اراده، اختیار، آزادی و قدرت انتخاب‌گری انسان می‌تواند او را تا «اعلی علّیین» بالا ببرد، یا تا «اسفل سافلین» پایین بکشد. انسان در سقوط نیز از استعداد محیرالعقولی برخوردار است و می‌تواند از همه حیوانات پست‌تر باشد. 🔹 آیا این استعداد بی‌انتها برای زندگی در این دنیای فانی زیاد نیست؟ 🔸 انسان با این استعدادهای وسیع روحی و جسمی، ممکن نیست افق زندگی و حیاتش محدود به همین سرای دنیا بوده و عالم دیگری ماورای این جهان برایش مهیا نباشد؟ این مانند خلق پرنده‌ای با پرهای بلند در قفس است. اگر پرنده خلق شده تا در قفس زندگی کند، وجود بال‌های بلند او برای چیست؟ آیا وجود بال‌ها نشانه‌ این نیست که فضای گسترده دیگری غیر از فضای تنگ قفس برای پرواز پرنده وجود دارد؟ انسان نیز همانند پرنده استعدادهای خوب و بدی دارد که از سطح این جهان بالاتر و پایین‌تر است. یعنی اگر عالَمی ماورای عالم طبیعت وجود نداشته باشد، همه طبیعت برای استعدادهای شگرف انسان قفس است. پس لاجرم جهان وسیع دیگری برای حیات انسان وجود دارد. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: آشنایی با قرآن، ج ۱۳، (معنی تقویم الهی)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۵ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «محمد بن ابوبکر» که بود؟ 🔸 «اسماء بنت عميس» همسر «جعفر بن ابیطالب» بود که پس از شهادت او با خلیفه اول «ابوبکر بن ابی‌قحافه» ازدواج کرد و محمّد را از او حامله شد. پس از درگذشت ابوبكر، اسماء به همسری امام على (ع) درآمد و محمد در آغوش امام بزرگ شد. امام در حق محمد فرمود: «او مورد علاقه من بود و من در دامن خود او را پرورش داده بودم» 🔹 محمد چگونه شخصیتی بود؟ 🔸 محمد از قبیله «بنی تمیم» قریش و ملقب به «عابد قریش» بود. او یکی از خواص یاران امام علی (ع) محسوب می‌شد و به صداقت، دیانت و نجابت شهره بود. 🔹 رویکرد سیاسی محمد چگونه بود؟ 🔸 محمد از مخالفان خلیفه سوم «عثمان بن عفان» بود. او در جنگ جمل و صفین در رکاب امام علی (ع) جنگید و از فرماندهان آن حضرت بود. محمد از طرف امام به فرمانداری مصر منصوب شد و تا آخر عمر و هنگام شهادت به امام وفادار ماند. 🔹 محمد چگونه به شهادت رسید؟ 🔸 معاویه که پیشتر به عمرو عاص وعده داده بود، اگر بر علی (ع) پیروز شود، مصر را بر او ببخشد. عمرو عاص را در راس سپاهی به مصر اعزام کرد. هنگامى كه عمرو به مرزهاى مصر رسيد، هواداران عثمان اطراف او را گرفته و به او ملحق شدند. محمّد با بسيج كردن مردم به استقبال ارتش عمرو عاص رفت و ابتدا ارتش شام را درهم كوبيد، اما طولی نکشید که ورق برگشت و ارتش مصر مغلوب و محمد دستگیر شد. «معاوية بن حديج» از فرماندهان سپاه شام محمد را در حالی که تشنه بود گردن زد، سپس جنازه او را در شكم الاغ مرده‌اى قرار داده و به آتش کشید. 🔹 خبر شهادت محمد چگونه به امام رسید؟ 🔸 «عبداللّه بن قعيد» ناله‌كنان وارد كوفه شد و امام را از شهادت اسفبار محمّد آگاه ساخت. امام در نامه‌اى به «ابن عبّاس» نوشت: «مصر به دست دشمن گشوده شد و محمّد كه خدايش رحمت كند، به شهادت رسيد. اين مصيبت را به حساب خدا مى‌گذارم و پاداش آن را از او مسئلت دارم. مصيبت فرزندى مهربان و كارگزارى پرتلاش، شمشيرى بُرنده و قدرتى بازدارنده.» 🔹 خانواده محمد چه شد؟ 🔸 خبر شهادت محمّد، خواهرش «عايشه بنت ابوبکر» همسر رسول خدا (ص) را به شدت متأثّر كرد. او سرپرستى عيال و فرزند برادرش را به عهده گرفت و پس از آن در اتمام هر نماز معاویه، عمرو عاص و بن حديج را نفرين می‌كرد. اسماء مادر محمد نیز وقتى از سرنوشت فرزندش آگاه شد، سخت متأثّر گرديد و به خونریزی شدیدی مبتلا شد. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: فروغ ولایت، ج 1، (اعزام عمرو عاص به مصر)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۶ 🔸 سلام بفرمایید. 🔹 حاج آقا «حجاب» را چگونه تعریف می‌کنید؟ 🔸 حجاب یا پوشش اسلامی این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه‏‌گری و خودنمایی نپردازد. 🔹 فلسفه حجاب یا پوشش اسلامی چیست؟ 🔸 از نظر اسلام حجاب موجب محدودیت کامیابی‌های جنسی به محیط خانواده و همسران مشروع شده و به بهداشت روانی اجتماع کمک می‌کند. همچنین سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین شده و موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می‌گردد و نیز ارزش زن را در برابر مرد بالا می‌برد. 🔹 چگونه حجاب آرامش روانی جامعه را تامین می‌کند؟ 🔸 فقدان حجاب و نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت‌های بی‌بند و بار، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی بخشیده و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی درمی‌آورد. غریزه جنسی غریزه‌ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است، هرچه بیشتر اطاعت شود، سرکش‌‏تر شده و آرامش روانی جامعه را تهدید می‌کند. 🔹 حجاب چه تاثیری در استحکام پیوند خانوادگی دارد؟ 🔸 اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم‌تر کرده و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می‌شود. فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود؛ در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک رقیب، مزاحم و زندانبان محسوب می‌شود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه‌گذاری می‌شود. 🔹 حجاب چه اثری بر کار و فعالیت اجتماعی دارد؟ 🔸 کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می‌کند. اسلام نه می‌گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می‌گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد - بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است - و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می‌کند. اسلام هرگز نمی‌خواهد زن بیکار و بیعار بوده و وجودی عاطل و باطل باشد. پوشانیدن بدن به استثنای وجه و کفّین مانع هیچ‌گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نمی‌شود. آنچه موجب فلج شدن نیروی اجتماع می‌شود، آلوده کردن محیط کار به لذت‌جویی‌های شهوانی است. 🔹 حجاب چگونه احترام زن را در برابر مرد بالا می‌برد؟ 🔸 مرد از نظر جسمانی و عقلی بر زن برتری دارد و زن از نظر عاطفی و قلبی از مرد بالاتر است. حریم نگاه داشتن زن میان خود و مرد از جمله دلایلی است که موجب حفظ مقام و ارزش زن در برابر مرد می‌شود. زن هر اندازه متین‏‌تر، باوقارتر و عفیف‌تر باشد و خود را کمتر در معرض نمایش مردان بگذارد، بیشتر بر ارزش و احترامش افزوده می‌شود. 🔹 ممنون حاج آقا ✍️ اکبر مظفری 📚 برداشتی از کتاب: مسئله حجاب، (فلسفه پوشش در اسلام)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره) ▪️به ما بپیوندید: https://eitaa.com/alosalamhajaqa