♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۸
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا ورود اسلام به ایران چه ثمراتی برای ایرانیان داشت؟
🔸 با ورود اسلام به ایران تشتت افکار و عقاید مذهبیِ ایرانیان به تدریج جای خود را به وحدت عقیده داد و مردم با گرایش به یک فلسفه دینی، فکر واحد، آرمان واحد، ایدهآل واحد پیدا کردند و احساسات برادری میانشان رونق گرفت.
🔹 وحدت حول محور اسلام چه منافعی برای ایرانیان داشت؟
🔸 در زمانی که کشورهای مسیحی در تاریکی «قرون وسطی» فرو رفته بودند، ایران در پرتو گرایش به اسلام، همدوش با سایر ملل اسلامی و بلکه پیشاپیش آنها مشعلدار ایجاد «تمدن اسلامی» شد و با اثبات عملی هوش، لیاقت و استعدادهای خویش، دیگران را مقهور تواناییهای خود نمود.
🔸 این مشعلداری چگونه به ایران رسید؟
🔹 اسلام، ایرانی را به خود و جهان شناساند. معلوم شد این ادعا که نبوغ و استعداد ایرانی فقط در حوزه نظامی است و در میادین علمی حرفی برای گفتن ندارد، از اساس دروغ و بیپایه است. عقبماندگی ایرانی در برخی ادوار تاریخی از نقص استعداد او نبود، بلکه اسارت در رژیم موبدی استعدادهای او را به زنجیر کشیده و فرسوده بود، والا همین ایرانی در دوره اسلامی نبوغ علمی خویش را در بالاترین درجه آن نشان داد.
🔹 اسلام چه فرصت دیگری فراروی ایران گشود؟
🔸 با ورود اسلام به ایران دروازهها گشوده شد و علاوه بر فرهنگ و علوم اسلامی، راه برای ورود فرهنگهای یونانی، هندی، مصری و غیره به ایران فراهم گردید. استعدادهایی نظیر «بوعلی سینا»، «ابو نصر فارابی»، «ابوریحان بیرونی»، «عمر خیام»، «خواجه نصیرالدین طوسی»، «صدرالمتألهین» و صدها عالم طبیعی، ریاضی، مورخ، جغرافیدان، پزشک، ادیب، فیلسوف و عارف در این دوره تاریخی رشد کرده و شکوفا شدند.
🔹 چگونه نبوغ علمی ایرانیان به ظهور رسید؟
🔸 اسلام شور و هیجان علمی و فرهنگی در ایرانیان پدید آورد و موجب رشد و شکوفایی استعداد آنها شد. برای اولین بار در تاریخ بود که ایرانی پیشوا، مقتدا و مرجع دینی غیرایرانی شد. در هيچ عصر و زمانی جز در عصر اسلام، ایرانیان به چنین مقام و منزلتی نرسیده بودند. در مصر «لیث بن سعد» ایرانی پیشوای فقهی مردم آن دیار شد، «ابوحنیفه» ایرانی به صورت یک پیشوای بیرقیب در آمد، «ابوعبیده معمر بن المثنی» و «واصل بن عطا» و امثال آنها پیشوایان کلامی شدند، «ابو بشر سیبویه» و «کسایی» امام صرف و نحو گردیدند و دیگرانی مرجع لغت و غیره
🔹 مرجعیت دینی ایرانیان تا کجا امتداد داشت؟
🔸 سیادت معنوى و مرجعیت دینی ایرانیان بسیار گسترده بود، به طوری که روزی «هشام بن عبدالملک» خلیفه اموی از یکی از علما پرسید: آیا علما و دانشمندانی را که اکنون در شهرهای اسلامی مرجعیت علمی و فتوایی دارند میشناسی؟ گفت: آری. هشام گفت: اکنون فقیه مدینه کیست؟ جواب داد: «نافع». نافع ایرانی است یا عرب؟ ایرانی است. فقیه مکه کیست؟ «عطاء بن ابی رباح». ایرانی است یا عرب؟ ایرانی است. فقیه اهل یمن کیست؟ «طاووس بن کیسان». ایرانی است یا عرب؟ ایرانی است. فقیه یمامه کیست؟ «یحیی بن کثیر». ایرانی است یا عرب؟ ایرانی است. فقیه شام کیست؟ «مکحول». ایرانی است یا عرب؟ ایرانی است. فقیه جزیره کیست؟ «میمون بن مهان». ایرانی است یا عرب؟ ایرانی است. فقیه خراسان کیست؟ «ضحاک بن مزاحم». ایرانی است یا عرب؟ ایرانی است. فقیه بصره کیست؟ «حسن» و «ابن سیرین». ایرانی هستند یا عرب؟ ایرانی هستند. فقیه کوفه کیست؟ «ابراهیم نخعی». ایرانی است یا عرب؟ عرب است. هشام گفت: نزدیک بود قالب تهی کنم؛ هر که را پرسیدم تو گفتی ایرانی است، خوب شد لااقل این یکی عرب است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: خدمات متقابل اسلام و ایران، (کارنامه اسلام در ایران)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#ورود_اسلام_به_ایران
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa