به خلوتی که سخن میشود حجاب آنجا
حدیث دل به زبانِ نگاه میگویم...
#اقبال_لاهوری
@ALTORAB
گلهام از تو مپندار که از دل برود
بر دلم از تو غباریست که مشکل برود...
#طبیب_اصفهانی
@ALTORAB
شبنم وصالگل طلبید آب شد ز شرم
از هر که هرچه میطلبی اینچنین طلب
این آستان هوسکدهٔ عرض ناز نیست
شاید به سجدهای بخرندت، جبین طلب
#بیدل_دهلوی
@ALTORAB
اين حسرتم كُشد كه ز مرغانِ اين چمن
بالِ منِ فلكزده تنها شكسته است
تنها ننالم از غم اغیار و جور یار
باشد مرا دلی که ز صد جا شکسته است
#هادی_رنجی
@ALTORAB
سرو بالایی که من زنجیری اویم چو آب
الامان خیزد ز رفتارش به هر جا بگذرد
تا قیامت بوی خون آید زدیوار و درش
کوچه ای کز وی دل صد پاره ما بگذرد
#صائب_تبریزی
@ALTORAB
اهل قناعتیم و شکایت نمیکنیم
دشنامِ دوست از سرِ ما هم زیاد بود...
#حسین_دهلوی
@ALTORAB
کسی که عیب مرا می کند نهان از من
اگر چه چشم عزیزست، دشمن است مرا
#صائب_تبریزی
@ALTORAB
چه کنم با دو جهان بارِ ندامت "بیدل" ؟
قوّتِ من که به یک نالهکشیدن نرسد...
#بیدل_دهلوی
#شیفت_شب 🌙
@ALTORAB
وَلاَيَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي
خطّ ناخنی .کتابخانهٔ ملّی ایران
#امیرالمومنین
@ALTORAB
ذلت کش هزار خیالیم و چاره نیست
لعنت به وضع دور ز دلدار زیستن
#بیدل_دهلوی
@ALTORAB
در نمیآید به ذهن و بر نمیآید ز جان
آه از این دوری که در نزدیکی او میکشم
#ناظم_هروی
@ALTORAB
نهادم محتشم بنیادِ صبر اما چه دانستم
که تا او خواهد آمد صبر خواهد کَند بنیادم...
#محتشم_کاشانی
@ALTORAB
غمت وداعِ همه کرد و رو به ما آورد
وفا که وعده تو کردی، غمت به جا آورد...
#ضمیری_اصفهانی
@ALTORAB
مرگ نزدیک است تا از دوستان دوریم ما
این نفسها اختیاری نیست، مجبوریم ما
سهمِ ما یک بوسه بود آن هم به هنگامِ وداع
هیچکس ما را نمیخواهد، لبِ گوریم ما
هرکه میزد دستِ رد بر سینهی ما آشکار
در خفا میخواست ما را، آبِ انگوریم ما
اینکه میبینی به رغمِ توبه مستیم و خراب
از شرابِ سالیانِ پیش کیفوریم ما
هر نفس خالی شدیم از اشتیاقِ زیستن
مرگ نزدیک است یا از زندگی دوریم ما؟
#انسیه_آرزومندی
@ALTORAB
مرقومه ای لطیف
۱۴ذی الحجّة الحرام ۱۳۴۸
بسمه تعالی شأنُه
عرض می شود:
به عزمِ مرحلهٔ عشق پیش نِه قدمی
که سودها بری ار این سفر توانی کرد
بعد ازمرخّصی از حضور حضرت عالی ،جناب مستطاب آقای آقا شیخ رضا «دامت برکاته» ازآن قهوه خانهٔ منحوس ،باوصف آنکه موقع برف وسرما بود ،مع ذلک تا این ساعت از هرجهت خوش گذشته وفعلاً هم درنجف اشرف به یاد دوستان به سر می برد.
اجمالاً آنکه به حسب ظاهر در این سفر درک زیارت أئمّهٔ سبعه {علیهم السّلام} نموده وتشرّف زیارت حضرت ثامن الأئمّه {علیه آلاف الثّناء والتّحیّه} راهم که قبلاً ادراک نمودیم ،این هشت امام ،چهار معصوم دیگر طلب من وشما ،تا از برکات این هشت حجّت الهی امید داریم که خداوند عالم «جلَّ شَأنُه» عمری دهد وقابلیّتی که عمّاقریب در خدمت جنابعالی، درک زیارت چهارامام دیگر نموده وبه زیارت مدینهٔ طیّبه و کعبهٔ معظّمه هم نائل شویم .
حالا خواهید فرمود خیلی طمّاعی ،بلی نسبت به منابع کرم ،اینها سهل است ،همان طوری که این تشرّف حقیر تحت اسباب عادّی نبود ،معلوم می شود اسباب های صوری چندان مدخلیّت ندارد،حالا که اسباب دخالتِ تامّ ندارد پس بی اسبابی دخالت پیدا می کند¹،چون بی اسبابی دخیل است بحمدالله برای من اسباب جمع است.
به هرحال اگر واقعاً جزء زائرینم به شمار آرند که طوبی له وگرنه :
خر عیسی گرش به مکّه برند
چون بیاید هنوز خر باشد
باری بین خوف ورجا باید عمری گذراند.خیلی مائلم نفسِ آخِر غلبه با رجا باشد چرا که در مذهبِ رُنود غلبه در خوف پسندیده نیست.
این سواد کاغذی است که در هفت سال قبل از نجف اشرف نوشته بودم به یکی ازدوستان طهرانی.²
_
1_کما قال المولوی:
دیده ای خواهم سبب سوراخ کن
تا حجب را برکند از بیخ وبن
2_ازمجموعه ای درمنشئات ،کتابخانهٔ ملّی ایران
@ALTORAB