رسیدیم #کربلا رفتیم حرم حضرت عباس ، سینه زنی و توسل و دعا ...🍃
راه افتادیم سمت حرم امام حسین اونجا هم به همین شکل، بلکه بیشتر ..
بماند که توی بین الحرمین چقدرخوندیم و سینه زدیم✨ نرسیده به هتل، باز اومد که
حاجی بیا بریم حرم سیری نداشت واقعا عطشان بود‼️
صبح, ظهر ,شب ,سحر، ول نمی کرد...مدام میومد که بریم حرم برامون روضه بخون.گاهی، قبول نمیکردم😞
بیشتر از این نمیکشیدم با بچه ها می رفت و خودش روضه می خوند.شب حرم بود سحر می رفتیم،می دیدیم باز توی حرم نشسته😒جلوش کم آورده بودم اگه معرفت نباشه، آدم نمیتونه این طور عرض ارادت کنه خیلی مهمه در جوونی این شکلی عاشق باشی❤️
گوشه گوشه زندگیش رووصل میکرد به اهل بیت و امام حسین ( علیه السلام ).در خصوص #گریه صبح وشام برای امام حسین (علیه سلام) صحبت می کرد.
وقتی آب میخورد یاد #امام_حسین
می افتاد💔. واقعا از سلامش احساس می کردم از روی عادت نمی گه از ته دل سلام میگه: یاحسین ✋
#شهید_مدافع_حرم
محمدحسین محمدخانی 🌺
@alvane
یک سالی بود در خانه ما بیشتر صحبت از #شهادت بود🕊
یک روزی گفت:
«خانم اگر من شهید شوم چه میکنی؟» گفتم:« خدا را شکر میکنم.»☺️
گفت:«اگر جنازه من را بیاورند دست روی صورت من میکشی😢؟» گفتم: «آقا شاید تو سر نداشته باشی.»
گفت: «خدا را شکر پیش امام حسین شرمنده نمیشوم.»🌹 گفت: «دستم چه؟» گفتم: «شاید دست هم نداشته باشی.»
گفت: «آن زمان هم خدا را شکر میکنم که شرمنده #حضرت_ابوالفضل نیستم.»🌹
بعد گفتم: «شاید تانک از روی شما رد شود و چیزی از تو باقی نماند.» گفت:« آن وقت پیش #علیاکبر شرمنده نیستم.»💔
بعد گفت: «اگر جنازهام برنگردد پیش خانم #فاطمه_الزهرا هستم
و به عروسم که از سادات است❤️ گفت: «شما از خانم فاطمه زهرا بخواهید اگر #شهید شدم جنازهام برنگردد...
شهید مدافع حرم رحیم کابلی 🌸
@alvane
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
💞خاطرات همسر پاسدار مدافع حرم #شهید_امین_کریمی 💞قسمت3⃣ 💞مرد شیرین زبان من وقتی آمد آنقدر شیرین زبان
قسمت چهارم
خاطرات همسر پاسدار مدافع حرم شهید کریمی
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی
💞قسمت 4⃣
💞فقط 14 روز!
هیچ چیزی را به من تحمیل نمیکرد مثلاً میگفت فلان رشته ورزش ضررهایی دارد، میتوانید رشته خودتان را عوض کنید اما هرطور خودتان صلاح میدانید. من کنگفو کار میکردم که به نظر امین این رشته آدم را زمخت میکرد و حس مردانه به خانم میدهد. اینها موجب میشود که زن احساساتی نباشد. به جزئی ترین مسائل خانمها اهمیت میداد. واقعاً بلد بود خودش را در دل یک زن جا بدهد! من همچنان گزینه سکوت را انتخاب کرده بودم... مقابل امین حرفی برایم نمانده بود...
همه چیز به سرعت پیش رفت، آنقدر که مدت زمان بین آشنایی و جشن نامزدی فقط 14 روز طول کشید! با سختگیری که داشتم، برنامه همیشگیام برای عقد دائم حداقل یک سال، یک سال و نیم بود. این مدت زمان را برای این میخواستم که حتماً با فرد مقابلم بهطور کامل آشنا شوم. بعد از چندین جلسه توافق بر این شد که مراسم نامزدی برگزار گردد.
29بهمن صیغه محرمیت خوانده شد. اولین جایی که بعد محرمیت رفتیم لواسان بود. بعد از آن با خنده و شوخی به امین گفتم «شما هر جا خواستگاری رفتید دسته گل به این بزرگی میبردی که جواب مثبت بشنوی؟» گفت «من اولینبار است به خواستگاری آمدهام!»
👈🏻ادامه دارد...
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم)
💞قسمت 5⃣
💞چله زیارت عاشورا
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
💠راست میگفت،هم امین و هم من به نحوی با خدا معامله کرده بودیم! هر کس را که به امین معرفی میکردند نمیپذیرفت. جالب اینجاست که هر دومان حداقل 8 سال در بلوکهای روبهروی هم زندگی میکردیم اما اصلاً یکدیگر را ندیده بودیم. حتی آنقدر امین سختگیر بود که وقتی هم قرار شد به خواستگاری بیایند خواهر امین گفته بود داداش با این همه سختگیری ممکن است دختر را نپسندد که در این صورت خیلی بد میشود! با این حال این امین مغرور و سختگیر، بعد خواستگاری دائم به مادرش میگفت تماس بگیرد تا از جواب مطمئن شود!
💠امین قبل خواستگاری به حرم حضرت معصومه (سلام الله)رفته بود. آنجا گفته بود «خدایا، تو میدانی که حیا و عفت دختر برای من خیلی مهم است. کسی را میخواهم که این ملاکها را داشته باشد...» بعد رو به حضرت معصومه (سلام الله) ادامه داده بود«خانم؛ هر کس این مشخصات را دارد نشانهای داشته باشد و آن هم اینکه اسم او هم نام مادرت حضرت زهرا (سلام الله) باشد.» امین میگفت «هیچ وقت اینطور دعا نکرده بودم، اما نمیدانم چرا قبل خواستگاری شما، ناخودآگاه چنین درخواستی کردم!» مادرش که موضوع مرا با امین مطرح کرد، فوراً اسم مرا پرسیده بود. تا نام زهرا را شنید، گفته بود موافقم!به خواستگاری برویم! میگفت «با حضرت معصومه معامله کردهام.»
💠من هم قبل ازدواج، هر خواستگاری میآمد به دلم نمینشست! برایم اعتقاد و ایمان همسر آیندهام خیلی مهم بود. دلم میخواست ایمانش واقعی باشد نه ظاهر و حرف... میدانستم مؤمن واقعی برای زن و زندگی ارزش قائل است.
💠شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میدهد این چله را آیتالله حقشناس فرموده بودند با صد لعن و صد سلام! کار سختی بود! اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود که ارزش داشت برای رسیدن به بهترینها، سختی بکشم. آنهم برای من که همیشه دوست داشتم از هر چیز بهترین آن را داشته باشم...
💠چهل روز را به نیت همسر معتقد و با ایمان خواندم. 4-3 روز بعد از اتمام چله، خواب شهیدی را دیدم... چهرهاش را به خاطر ندارم اما یادم هست که لباس سبز به تن داشت و روی سنگ مزار خودش نشسته بود. دیدم همه مردم به سر مزار او میروند و حاجت میخواهند اما به جز من هیچکس او را نمی بیند که او روی مزار نشسته... شهید یک تسبیح سبز به من داد و گفت حاجتت را گرفتی! هیچکس از چله من خبر نداشت... به فاصله چند روز بعد از آن خواب امین به خواستگاریام آمد، شاید یک هفته از چله عاشورا گذشته بود!
👈🏻ادامه دارد...
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
@alvane
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#سلام_به_مادر_سادات^
هرگاه به هر
امامی سلام دهید
خــــــود آن امام جواب
ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣
ولی اگر کسی بگوید:
❣ “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣
همهی امامان جواب میدهند …
میگویند: چه شده است که این
فرد نام مادرمان را برده است !؟
السلام علیکِ
یا فاطمهُ الزهراء(س)
تا ابد این نکته را انشا کنید
پای این طومار را امضا کنید
هر کجا ماندید در کل امور
رو به سوی حضرت زهرا کنید...
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)🌹
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ🌹السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ🌹 مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ🌹
#کانال_حضرت_زهرا_س
@alvane
...بدترین دشمن نادانی...بهترین دوست دانایی...:
💢 پاسخ به یک ایراد در مورد «انْ شاءَ الله»: این عبارت بر خلاف آنچه عدهای میگویند نشانه تردید یک مسلمان نیست، نشانه توحید اوست
🔸این لفظ «انْ شاءَ الله» که ما اینهمه به کار میبریم - و باید هم به کار ببریم- برای همین است. ما در مورد قطعیترین کارها میگوییم «اگر خدا بخواهد».
🔹 البته این تعبیر را الآن ما به کار نمیبریم ولی اگر هم بگوییم «اگر خدا بخواهد و فردایی باشد» باز درست است. یک وقت میگوییم «اگر خدا بخواهد و ما تا فردا زنده باشیم» این خیلی عادی است. حال اگر بگوییم «اگر خدا بخواهد و فردایی باشد»، برخی میگویند این دیگر «خدا بخواهد» ندارد؛ ممکن است ما در فردا نباشیم ولی فردا که به هر حال هست.
🔸اما با منطقِ قرآن همین را هم اگر بگویید باز درست گفتهاید: «اگر خدا بخواهد و فردایی باشد»؛ یعنی فردا بودن فردا هم به مشیت الهی است. من یقین دارم فردا خواهد آمد از باب اینکه یقین دارم مشیت الهی این است که فردایی باشد.
🔹این «اگر خدا بخواهد»ی که یک مسلمان حتی در مورد قطعیترین مسائل میگوید، نه به نشان تردید است. بعضی خیال میکنند این به نشان تردید است. میگویند یک مسلمان همواره مردد است، نمیداند فلان کار را میکند یا نمیکند؛ اگر خدا بخواهد انجام میدهد اگر نه، نه.
🔸این، نشان تردید نیست، نشان توحید است؛ یعنی یک نفر مسلمان میخواهد بگوید قطعیترین کارها هم بسته به مشیت الهی است و مستقل نیست. هیچ چیزی در عالم، در دنیا و آخرت، به صورت جبری و قطعی و قهری، چه خدا بخواهد چه نخواهد، وقوع پیدا نمیکند.
📝 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۹۰-۹۱ (با تلخیص)
آقا نوید اهمیت زیادی به برپایی مراسمات مذهبی میداد و باهم هییت هفتگی راه انداختیم 🌸
و همچنین همیشه در مسجد حضور پررنگ داشت👌، چند وقتی بود دعای ندبه مسجد کم رنگ شده بود و بچه ها حضور نداشتند، گاها به خاطر اختلافات نمیرفتیم‼️...
یک روز خیلی جدی گفت: داداش اختلافات رو با معنویتمون قاطی نکنیم، 😊
آقا خیلی غریبه😔 و ما همین دعای ندبه و جمعه ها رو داریم که دلشون رو شاد کنیم بیا و هرجور شده راهش بندازیم ☝️
شهید نوید صفری 🌺
#شهادت_صفر_۹۶
@alvane
#راه_روشن
🌹امام سجاد علیه السلام فرمودند:
به درستی که مردمان زمان غیبت مهدی(ع) که امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اویند، از مردمان همه زمانها برترند، زیرا خدا چنان عقلها و فهم ها و شناخت آنان را قوت بخشیده است که غیبت نزد آنان همچون دیدن باشد... آنان به حق اخلاص ورزانند.
📚کمالالدین شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۳۲۰
گل نرگس:
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صدوبیست_نه((به من بگو))
🌷نمی دونستم کاری که می کنم درسته یا نه، یا اگه درسته تا چه حد درسته، اما این #تنها فکری بود که به ذهنم می رسید.
سیستم رو خریدم و با سعید رفتیم دنبال ارتقای کارت گرافیک و … تقریبا کل پولی رو که از ۲ تا شاگرد اولم، موسسه پیش پیش بهم داده بود، رفت.
🌷ولی ارزشش رو داشت، اصلا فکر نمی کردم اینقدر خوشحال بشه. حتی اگر هیچ فایده دیگه ای نداشت، این یه قدم بود و اهداف بزرگ، گاه با قدم های ساده و کوچک به نتیجه می رسه.
رفیق هاش رو می آورد، منم تا جایی که می شد چیزی می خریدم. غذا رو هم مهمون خودم یا از بیرون چیزی می گرفتم. یا یه چیز ساده دور همی درست می کردم.
🌷سعی می کردم تا جایی که بشه، مال و پول اونها از گلوی سعید پایین نره. چیزی به روی خودم نمی آوردم، ولی از درون داغون بودم.
#نماز_مغرب تموم شده بود، که سعید با عجله اومد توی اتاق مامان
🌷ـ مهران، کامران بدجور زرد کرده.
سرم رو آوردم بالا
ـ واسه چی؟
ـ هیچی، اون روز برگشت گفت: باغ، پارتی مختلط داشتن و بساطِ …
الان که دید داشتی وضو می گرفتی، بد رقم بریده.
🌷دوباره سرم رو انداختم پایین، چشم روی تسبیح و مهرم و سعی می کردم آرامشم رو حفظ کنم.
ـ خیلی ها قپی خیلی چیزها رو میان. فکر می کنن خالی بندی ها به ژست و کلاس مردونه شون اضافه می کنه.
🌷ولی بیشترش الکیه. چون مد شده این چیزها باکلاس باشه میگن، ولی طبل تو خیالین. حتی ممکنه یه کاری رو خودشون نکنن، ولی بقیه رو تحریک کنن که انجام بدن. خیلی چیزها رو باید نشنیده گرفت.
🌷سعید از در رفت بیرون، من با چشم های پر اشک، سجده…
نمی دونستم کاری که می کنم درسته یا نه توی دلم آتشی به پا بود که تمام وجودم رو آتش می زد.
🌷– خدایا ! به دادم برس. احدی رو ندارم که دستم رو بگیره. کمکم کن، بهم بگو کارم درسته. بگو دارم جاده رو درست میرم.
✍ادامه دارد......
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صدوسی (( سید ))
🌷رفقاش که داشتن می رفتن، کامران با ترس اومد سمتم و در حالی که خنده های الکی می کرد و مثلا خیلی رو خودش مسلط بود، سر حرف رو باز کرد.
ـ راستی آقا مهران، حرف هایی که اون روز می زدم، همه اش چرت بود. همین جوری دور هم یه چیزی می گفتیم.
چند لحظه مکث کردم.
🌷ـ شما هم عین داداش خودم، حرفت پیش ما امانته، چه چرت، چه راست.
یکم هاج و واج به من و سعید نگاه کرد. خداحافظی کرد و رفت.
سعید رفت تو، من چند دقیقه روی پله های سرد راه پله نشستم. شاید وجود آتش گرفته ام کمی آرام تر بشه.
🌷تمام شب خوابم نبرد. از فشار افکار روز، به بی خوابی های مکرر شبانه هم گرفتار شده بودم. از این پهلو به اون پهلو … بیشترین زجر و دردی که اون ایام توی وجودم بود، فقط یه سوال بود. سوالی که به مرور، هر چه بیشتر تمام ذهنم رو خودش مشغول می کرد.
🌷– خدایا ! دارم درست میرم یا غلط؟ من به رضای تو راضیم، تو هم از عمل من راضی هستی؟
🌷بعد از نماز صبح، برگشتم توی رختخواب با یه دنیا شرمندگی از نمازی که با خستگی و خواب آلودگی خونده بودم. تا اینکه بالاخره خوابم برد.
🌷 #سید عظیم الشأن و بزرگواری، مهمان منزل ما بودند. تکیه داده به پشتی، رو به روشون رحل قرآن. رفتم و با ادب، دو زانو روی زمین، مقابل ایشون نشستم.
🌷قرآن رو باز کردند و استخاره با قرآن رو بهم یاد دادند.
سرم رو پایین انداختم.
ـ من #علم_قرآن ندارم و هیچی نمی دونم.
ـ علم و هدایت از جانب خداست.
🌷جمله تمام نشده از خواب پریدم. همین طور نشسته، صحنه های خواب جلوی چشمم حرکت می کرد. دل توی دلم نبود.
دانشگاه، کلاس داشتم اما ذهن آشفته ام بهم اجازه رفتن نمی داد. رفتم حرم، مستقیم دفتر سوالات شرعی
🌷ـ حاج آقا ! چطور با قرآن استخاره می کنن؟ می خواستم تمام آدابش رو بدونم.
باورم نمی شد، داشت کلمه به کلمه سخنان سید رو تکرار می کرد.
✍ادامه دارد......
🎀@alvane🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- اهل کجایی ؟!
+ اهل حُسِینَم ...
الحمدالله
#خداحافظ_رفیق
🌸 دُعـــــــــای عــــَــــهــــــــد 🌸
از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده :
💢هركس چهل صبحگاه اين عهد را بخواند، از يـــــــاوران قائم ما باشد و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود، خدا او را از قــبـر بيرون آورد كه در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد و هزار گناه از او محو سازد.
آن عــهـــد اين است:
💠اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الــرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَـحْرِ الْمَـــسْجُورِ وَ مُــــنْزِلَ الـتَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الــزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّـــلِّ وَ الْحَــرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ] الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِينَ
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ [بِاسْمِكَ] الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْــهِـــكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَــيُّــومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِــكَ الَّـــذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّا قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ✨
اللَّهُمَّ بَـلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَـنْ جَـمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَـهْلِهَا وَ جَـبَلِهَا وَ بَــرِّهَا وَ بَـحْـــرِهَا وَ عَـنِّي وَ عَـنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَـةَ عَـرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْـصَاهُ عِلْمُهُ [كِتَابُهُ] وَ أَحَاطَ بِـهِ كِتَابُهُ [عِلْمُهُ]
اللَّهُمَّ إِنِّـي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَـبِـيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِـشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَـةً لَـهُ فِي عُـنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَــدا الـلَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِـــــنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْـمُـسَارِعِــيـنَ إِلَـيْـهِ فِـي قَـضَاءِ حَـوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُـحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِـقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَـــيْـــنَ يَدَيْهِ
اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَـيْنِي وَ بَـيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَـلْتَهُ عَلَى عِـــــــــــبَــادِكَ حَـــتْــما مَـقْـضِـيّـا ،فَـأَخْـرِجْـنِي مِـنْ قَــبْـرِي مُـؤْتَـزِرا كَــفَـنِي شَـاهِرا سَـيْفِي مُجَرِّدا قَنَاتِي مُلَبِّيا دَعْـوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي
اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتَّى لا يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ
اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَيْرَكَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ
اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
آنگاه سه بار بر ران راست خود میزنى، و در هر مرتبه میگويى:
الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّكَ اَلْفَرَج💠
#التمــــــــــاس_دعــــــــــا
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود...
أویس 1777:
﷽
🔦| #تجربیات_سفر_اربعین
🚦| #مخارج_سفر
💠| #برآورد_مخارج_سفر_اربعین_داخل_عراق
🖌| #روح_الله_کرمی_راد
📣| زوار عزیز توجه کنید که قیمتها توی عراق ثابته و نرخ تورم بسیار پایین میباشد.
💵| نرخ کرایه های شهرهای عراق برای یک نفر و با دستگاه ون:
📍۱) مهران به کربلا = ۱۴،۰۰۰ الی ۱۵.۰۰۰ دینار
📍۲) مهران به نجف = ۱۷،۰۰۰ الی ۱۸.۰۰۰ دینار
📍۳) نجف به کربلا = ۳.۰۰۰ الی ۳،۵۰۰ دینار
📍۴) نجف به کاظمین = ۹،۰۰۰ الی ۱۰.۰۰۰ دینار
📍۵) کربلا به کاظمین = ۷،۰۰۰ الی ۸.۰۰۰ دینار
📌| مسیر شلمچه تا نجف
🚌| با دستگاه اتوبوس مبلغ ١٢٠ هزار تومان
🚐| با دستگاه ون مبلغ ١٥٠ هزار تومان
🚕| با ماشین سواری مبلغ ٢٠٠ هزار تومان است
📌| مسیر چذابه تا العماره
🚕| با ماشین سواری مبلغ ٧ هزار دینار
🚐| با ون از العماره تا نجف مبلغ ٢٠ هزار دینار
🚌| با اتوبوس از العماره تا نجف مبلغ ٨ هزار دینار
🚐| با ون از چذابه تا نجف مبلغ ٢٠ هزار دینار
🚐| با ون از العماره تا نجف مبلغ ١٥ هزار دینار
📌| مسیر شلمچه تا نجف
🚌| با دستگاه اتوبوس مبلغ ۱۲۰ هزار تومان
🚐 | با دستگاه ون مبلغ ۱۵۰ هزار تومان
🚕| با ماشین سواری مبلغ ۲۰۰ هزار تومان است.
برای پرداخت کرایه مسیر چذابه تا عتبات اکثرا دینار عراقی از زائرین پذیرفته میشود
🚨| هزینههای مذکور فقط برای یک سر سفر میباشد بنابراین در صورت رفت و برگشت رقم ۲ برابر میشود
⚙| هر بطری آب معدنی کوچیک ۲۵۰ و بطری بزرگ ۵۰۰ دینار، هر قرص نان ۱۲۵ تا ۱۵۰ دینار
⚙| ساندویچ فلافل ۷۵۰ دینار، ساندویچ شاورما ۱۲۵۰ تا ۱۵۰۰ دینار
📣| برای سه وعده غذایی در یک روز که در غیر ایام دایر بودن موکبها در عراق هستید به طور متوسط برای یک نفر روزانه مبلغ ۳.۵۰۰ تا ۴.۰۰۰ هزار دینار حداقل لازم دارید
🔊| در اکثر اوقات زوار را با تریلی، کامیون، وانت، اتوبوس یا سواری تا نقاط مشخص شده به صورت رایگان می برند؛ مثلا از مهران تا بدره یا از چذابه تا العماره یا مجارالکبیر یا حتی شهر الفجر ولی بعد از آن شهر ها باید کرایه داده شود
🔲| همانطور که در کشور امن خودمان با دوبرابر شدن قیمت های اتوبوس مواجه می شوید، در کشور عراق هم برای دوبرابر شدن مخارج کرایه ماشین تا شهرهای مقصدتان، آمادگی داشته باشید.
🔳| در مواقعی که با کثرت زائرین روبرو هستیم پیش بینی این مسائل و در اختیار داشتن هزینه های اضافی، از خودگذشتی نسبت به زوار سالخورده و خانم ها و صبوری چاره کار است.
💡| نرخ خرید و فروش دینار امروز (۲۸ شهریور) درصرافیهای قم:
👈 خرید: ۹۵۰۰ تومان
👈 فروش: ۹۸۰۰ تومان
🙏 این پست را برای همه مسافرای اربعین ارسال کنید تا توی ثواب زیارتشان شریک باشیم.
🔗 تجربیات پر کاربرد 👆 سفر اربعین، برای مسافرین اربعین ارسال کنید.
🖌| #خادم_روح_الله_کرمی_راد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#الحسین_یجمعنا
#موکب_اربعین
#محرم_۹۸
📲
🌸🍃❣
♨️ احسنت به🌀🔰🔰
🔹احسنت به پسری که دختر خانوم با حجاب میبینه میگه ان شاءالله خوشبخت بشه...❤️✨
🔸احسنت به دختری که سنگین و با شخصیت تو خیابون راه میره نشونه یه دختر ایرونیه...💐✨
🔹احسنت به دخترای با حجاب که کسی نمیتونه بهش بی احترامی کنه...😍✨
🔸احسنت به پسری که ناموس مردم ناموس خودشه سر به زیر راه میره...😌✨
🔹احسنت به پسری که دختر آرایش کرده میبینه سرشو میندازه پایین چشماشو درویش میکنه...😑✨
🔸احسنت به دختری که برای چادر بی بی فاطمه زهرا احترام قائله...😌✨
🔹احسنت به پسری که سینش مهر سینه زنی حضرت ابوالفضل خورده...🏴✨
🔸احسنت به پسرای غیرتی و دخترای با اصالت که با حجاب خیلی خشگلترن...😍❤️
به امید تو نه به امید خلق روزگار:
🔰 عدالت در کلام علامه مصباح
💠 عدالت به معنای توزیع متناسب حقوق و تکالیف بین افراد است. برخی مکاتب بر تساوی تکیه کرده، و گمان میکنند عدالت یعنی مساوات. ولی ما از کلمۀ متناسب استفاده میکنیم. این، تعریفی اجمالی از عدالت در فرهنگ ما است.
💠 عدالت و قسط، دو لفظ مترادف، یا متقاربالمعنی هستند که در قرآن نسبت به آنها تأکید زیادی شده است. برخی خواستهاند بین این دو واژه تفاوتی قائل شوند؛ اما به نظر میرسد فرقی بین آنها نیست.
💬 علامه مصباح یزدی
#شماره_38
#علامه_مصباح
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی
💞قسمت6⃣
💞راز تسبیح سبز
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
💠امین وقتی از اولین سفر سوریه برگشت، گفت «زهرا جان، سوغاتیها را بیاور. برای شما یک هدیه مخصوص آوردهام!» گفتم «من که سوغات نخواسته بودم! مگر قرار نبود از حرم بیرون نروی که خطر تهدیدت نکند!» گفت «حالا برو آن جعبه را بیار!»
💠یک تسبیح سبز به من داد... با خودم گفتم من که تسبیح نخواسته بودم! گفت «زهرا این یک تسبیح مخصوص است...»گفتم «یعنی چی؟ یعنی گرونه؟» گفت «خب گرون که هست اما مخصوصهها... این تسبیح به همه جا تبرک شده ... و البته با حس خاصی برایت آوردهام... این تسبیح را به هیچکس نده...» تسبیح را بوسیدم و گفتم خدا میداند این مخصوص بودنش چه حکمتی دارد ...بعد شهادتش، خوابم برایم مرور شد.. تسبیحام سبز بود که یک شهید به من داده بود...
💠طور خاصی امین را دوست داشتم.. خیلی خاص ... همیشه به مادرم میگفتم «من خیلی خوشبختم! خدا کند همسر آینده خواهرم هم مثل همسر من باشد... هرچند محال است چنین همسری نصیبش بشه!»
💠عقدمان 29 اسفند سال 91 ولادت حضرت زینب بود و شروع و پایان زندگی ما با خانم حضرت زینب (سلام الله) گره )خورده بود... عروسیمان 28 دی سال 92.
💠تمام ولادتها، اعیاد و هر مناسبتی از امین هدیه داشتم. در ایام عقد تقریباً هفتهای 2 بار برایم گل میخرید. اولین هدیهاش دیوان حافظ بود. هر شب خودش یک شعر برایم میخواند و در موردش توضیح میداد. با اینکه من اهل شعر نبودم از اینکه او حرف بزند لذت میبردم و هیچوقت خسته نمیشدم... فقط دلم میخواست حرف بزند...
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃