هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
شبهه اینکه از کجا بدانیم قران کلام خداوند است؟
جواب:
یکی اینکه پیامبر نمی نوشته و نمی خوانده پس چگونه می تواند کتابی مانند قران بیاورد؟به همین مطلب خداوند اشاره کرده است: «
وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لاتَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ»( عنکبوت(29) آیه 48.) «و تو هرگز پیش از این کتابی نمیخواندی، و با دست خود چیزی نمینوشتی، مبادا کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند.»
این آیه دلالت دارد که اعجاز قرآن، با توجه به امی بودن پیامبر(ص) به گونهای به کرسی مینشیند که حتی برای یاوه گویان نیز زمینه تردید باقی نمیگذارد..
موضوع درس ناخوانده و خط نانوشته بودن پیامبر (ص) از نظر تاریخی نیز مسلّم است و حتی شرق شناسان و مورّخان غیر مسلمان نیز بر آن صحه گذاردهاند..
دوم:
شیوه سخن گفتن قرآن طوری است که با آن چه بشر تا کنون شنیده و گفته، تفاوت زیاد دارد. هیچ کلامی در زیبایی ظاهر و شیرینی بیان به پای قرآن نمی رسد. آنچه علمای ادب از آن به فصاحت و بلاغت تعبیر می کنند، در بالاترین مقیاس در قرآن وجود دارد.
«فصاحت» به معنای شیوایی کلمات و روانی تلفظ آنها و گوش نواز بودن سخن، و «بلاغت» به معنای رسایی و گویایی و دقت تعابیر در فهماندن مقصود است.
قرآن دارای سبک خاصی است که نظیر آن یافت نمی شود. از این رو «ولید بن مغیره» که از بزرگ ترین ادیبان زمان جاهلیت بود، در مورد قرآن گفت:«از محمد سخنی شنیدم که نه شباهت به گفتار انسانها دارد و نه پریان. گفتار او شیرینی خاصی دارد». اما او برای خنثی کردن تأثیر قرآن گفت:«بگویید پیامبر ساحر است.»( طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372 ش، ج11، ص 583)
سوم:
قرآن مجید بر این نکته تکیه کرده و فرموده:«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً »( نساء(4) آیه 82.) «چرادر قرآن تدبر نمی کنند، اگر قرآن از سوی خدا نبود ناهمگونی های بسیار در آن مییافتند».
در این آیه شریفه، به تدبّر توصیه شده است. چرا که در سایه تأمل و تدبر اختلافاتی که ظاهرا نمود پیدا میکند از بین میرود. نکته دوم این که خداوند فرموده:اگر این اثر، غیر خدایی بود در آن، اختلافات بسیار مییافتید. یعنی آثار غیر خدایی نه تنها اختلاف دارد بل اختلافات گوناگون دارد
چهارم:
اعجاز علمی:
طبق پژوهش های انجام یافته، قرآن کریم مسائلی را درباره کیهان شناسی، زیست شناسی، پزشکی و ... مطرح نموده که با پیشرفت علوم تجربی این حقایق آشکارتر شده است که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:
قرآن و جاذبه عمومی:
در آیه دوم سوره رعد خداوند متعال می فرماید:«اللَّهُ الَّذی رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»( رعد(13) آیه 2.) «خدا همان کسی است که آسمانها را، بدون ستونهایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت».
مقید ساختن آن (عمد) به «ترونها» دلیل بر این است که آسمان ستونهای مرئی ندارد. مفهوم این سخن آن است که ستونهایی دارد، امّا قابل رؤیت نیست.. . این تعبیر لطیفی است به قانون جاذبه و دافعه که همچون ستونی بسیار نیرومند. امّا نامرئی کرات آسمانی را در جای خود نگه داشته است.
حرکت زمین:
از آیات متعددی می توان این مسئله را کشف نمود و از جمله آنها این آیه است که می فرماید:« وَ تَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ»( نمل(27) آیه 88.)
«و میبینی کوهها را و گمان میکنی که ایستادهاند در حالی که آنها مانند ابرها در حرکت هستند.»
صاحب تفسیر نمونه می نویسد:«قراین فراوانی در آیه وجود دارد که تفسیر دیگری را تأیید میکند و آن اینکه آیه از قبیل آیات توحید و نشانههای عظمت خداوند، در همین دنیاست و به حرکت زمین که برای ما محسوس نیست اشاره میکند.
مسلما حرکت کوهها بدون حرکت زمینهایی دیگر که به آنها متصل است معنا ندارد و به این ترتیب معنای آیه چنین میشود که:زمین با سرعت حرکت میکند. همچون حرکت ابرها. طبق محاسبات دانشمندان امروز، سرعت سیر حرکت زمین، به دور خود نزدیک به 31 کیلومتر در هر دقیقه است و سیر آن در حرکت انتقالی، به دور خورشید از این هم بیشتر است به هر حال آیه فوق، از معجزات علمی قرآن است. زیرا حرکت زمین توسط گالیله ایتالیائی و کپرنیک لهستانی در حدود قرن هفده میلادی کشف شد در حالی که قرآن حدود هزار سال قبل از آن سخن گفته است.»( آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1374ش، ج15، ص 569.)
زوجیت گیاهان:
هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
در آیات متعددی به بحث زوجیت گیاهان اشاره شده است. زوجیت به معنای دو تا بودن، نر و ماده بودن میآید و قرآن کریم در آیات متعدد به زوجیت گیاهان، بلکه همه اشیاء اشاراتی کرده است. به عنوان نمونه در یکی از آیات فرموده:« وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»( رعد(13) آیه 3.) «و از هر گونه میوهای در آن [زمین] جفت جفت قرار داد. روز را به شب پوشاند. قطعا در این [امور] برای مردمی که تفکر میکنند نشانههای وجود دارد».
انسان تا قرنها گمان میکرد که مسأله زوجیت و وجود جنس نر و ماده فقط در مورد بشر و حیوانات و برخی گیاهان مثل خرما صادق است. امّا کارل لینه (1717- 1787 م) گیاهشناس معروف سوئدی نظریه خود را مبنی بر وجود نر و ماده در بین همه گیاهان در سال 1731 م ارائه کرد و مورد استقبال دانشمندان قرار گرفت. امّا پس از مدتی «لینه» توسط ارباب کلیسا توقیف شد و کتابهای او به عنوان کتابهای ضلال اعلام گردید.
سپس دانشمندان کشف کردند که ماده از تراکم انرژی به صورت ذرات بینهایت ریزی که اتم نامیده میشود تشکیل یافته است و پس از گذشت مدتی مسأله زوجیت به همه اشیاء سرایت داده شد. چرا که دانشمندان کشف کردند که واحد ساختمانی موجودات یعنی اتم از الکترونها (با بار منفی) و پروتونها (با بار مثبت) تشکیل شده است.( رضائی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رشت، کتاب مبین، 1381ش، ص 278.)
موارد متعدد دیگری نیز وجود دارد که برای مطالعه تفصیلی بحث اعجاز علمی قرآن و بررسی تفصیلی موارد آن می توانید به کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، تألیف دکتر رضائی اصفهانی مراجعه نمائید.
پنجم:
بیان اخبار غیبی:
قرآن، از روند تاریخ و از آیندههای دور و نزدیک آن، گاهگاه خبرهای قاطعی داده است. این پیشگویی ها یکی از ابعاد اعجاز قرآن مجید است.
در قرآن خبرهای غیبی فراوانی وجود دارد، یکی از آنها خبر پیروزی روم بر ایران است در حالی که تحلیل شرایط و قرائن، به هیچ عنوان این پیش گویی را ثابت نمی کرد.
امپراتوری بزرگ روم در سده هفتم میلادی پیوسته رو به ناتوانی میرفت و ستیزهای داخلی روم جان میگرفت. از سوی دیگر خسرو پرویز با بهرهگیری از ناتوانی حکومت روم به کرانههای امپراتوری روم میتاخت و یکی پس از دیگری را میگشود. شهرهای بین دجله و فرات و شهرهای سوریه و مصر را تسخیرکرد. بر مرزهای اورشلیم تاخت و دژخیمانه در فکر پیروزی های دیگری بود.
پیروزی های دیگر ایران حتمی مینمود. لیکن آیات ابتدایی سوره روم نازل شده و سخن از شکست ایران و پیروزی روم به میان آورد.
براى شب نیمه شعبان چند عمل وارد شده است:
1- یکی از اعمال شب نیمه شعبان غسل است، كه باعث تخفیف گناهان مىشود.
2- احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار. و در روایت است كه هر كس شب نیمه شعبان را احیا دارد؛ نمیرد دل او در روزى كه دلها بمیرند.
3-یکی دیگر از اعمال شب نیمه شعبان، زیارت امام حسین علیه السلام است كه افضل اعمال شب نیمه شعبان است...
4- خواندن دعایی كه شیخ و سیّد نقل كردهاند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است...
5- دعاى كمیل را كه در شب نیمه شعبان وارد شده است، خوانده شود.
6- در نیمه شعبان هر یك از اذکار "سُبْحانَ اللّهِ" ، "الْحَمْدُلِلّهِ" ، "اللّهُ اَكْبَرُ" وَ "لا اِلهَ اِلا اللّهُ" صد مرتبه گفته شود، تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.
السلام و حاجت خود را از خدا بخواه.
بار گناه
باهمه بار گناهم آقاجون دوستت دارم
با همین روی سیاهم آقاجون دوستت دارم
ناله وآه دلم اگرچه بی اثر شده
با همین ناله وآهم آقاجون دوستت دارم
هرچه من فراری ام از سر راهت می بینم
باز می آئی سر راهم آقاجون دوستت دارم
پای عشقت که وسط میاد گناه یادم میره
گم میشه بار گناهم آقاجون دوستت دارم
اگه توجهنم هم برم بازهم داد میزنم
با همون حال تباهم آقاجون دوستت دارم
تو اگه بخوای میشه این بده رو خوب بکنی
من گدای یه نگاهم آقاجون دوستت دارم
دوست دارم نگات کنم یبار تودنیاآقاجون
چی میشه جمالتو کنم تموشاآقاجون
به خوبات سرمی زنی مگه بدا دل ندارن
یه سر هم به من بزن ای خوب خوبا آقاجون
هر روز این خوشیم همینه تورو فردا می بینم
به خدامُردم از این امرور وفردا آقاجون
«مرنج و مرنجان»
نه کسی را برنجان و نه از بدی دیگران رنجیده
خاطر شو زیرا خداوند شاهد است.😊
از دلهای كپك زَدهمان گاهی بپرسيم
دنيا چه دارد كه خدا ندارد؟ :))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈ما هم صاحب داریم😔
#یااباصالح_المهدی_ادرکنی
🌹استاد دانشمند🌹
#تعجیل_در_ظهور_امام_زمان_صلوات
🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅اهمیت شب نیمه شعبان
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد
ملاقات پدر آیت الله سیستانی با امام زمان عج
مرحوم آیة الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی، پدر آیة الله العظمی حاج سید علی سیستانی (دامت برکاته) در مشهد مقدس، برای آن که به محضر امام زمان (عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه، هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می کند.
ایشان می فرمود:
در یکی از جمعه های آخر، ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه ای نزدیک به آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم، میتابید. حال عجیبی به من دست داد و از جای برخاستم و به دنبال آن نور، به در آن خانه رفتم .خانهی کوچک و فقیرانه ای بود که از درون آن، نور عجیبی میتابید. در زدم. وقتی در را باز کردند، مشاهده کردم که حضرت ولیعصر امام زمان علیه السلام، در یکی از اتاق های آن خانه، تشریف دارند و در آن اتاق، جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه ای سفید روی آن کشیده بودند .
وقتی که من وارد شدم و اشکریزان سلام کردم، امام زمان(عج) فرمودند:
چرا این گونه به دنبال من میگردی و این رنج ها را متحمل میشوی؟! مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم".
بعد فرمود: «این، بانویی است که در دورهی بیحجابی (دوران رضاخان پهلوی)، هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند.»
پی نوشتها:
1.شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام، ج 3، ص 158
2. عنایات حضرت مهدی(عج)، ص 361 – 370
وظایف منتظران در دوران غیبت امام زمان علیه السلام:اول اینکه بدانند صاحب دارند.اگر از یهودی بپرسید صاحب شما کیست؟می گویند حضرت موسی بود که از دنیا رفت.اگر از مسیحی بپرسید.صاحب شما کیست؟می گویند مسیح بود که به صلیب کشیده شد!.اگر از زرتشتی بپرسیدصاحب شما کیست؟می گویند حضرت زرتشت بود که از دنیا رفته است!..اگر از بودائی بپرسید.صاحب شما کیست؟می گویند .بودا بود که مرد!.ولی اگر از شیعه بپرسید که صاحب و سرپرست و رهبر شما کجاست؟جواب می دهیم امام و پیشوای ما حضرت مهدی علیه السلام است که زنده است و درحالی که 1187سال از عمر مبارکش می گذرد ولی با معجزه الهی همچنان رهبری را بدست دارد.و نشانه زنده بودن وجود مبارکش ،ملاقات هائی است که در این قرنهای طولانی افراد مختلف چه عالم و چه غیر عالم با حضرتش داشته اند که تفصیل این ملاقاتها در کتابهای مختلف ذکر شده است..ودر طول دوران غیبت کبری هرچه دشمنان تلاش کردند شیعه را از بین ببرند نتوانستند چون شیعه صاحب دارد.....
احترام ویژه ایه الله میرزا احمد سیبویه به سادات
یکی از شاگردان مرحوم آیتالله «میرزا احمد سیبویه» می گوید:
از ویژگیهای برجسته مرحوم سیبویه، احترام بینظیری بود که نسبت به سادات داشت. هرگاه در منبر مینشست و سیدی وارد مجلس میشد از منبر پایین میآمد و دست سید را میبوسید و مجدداً بر منبر مینشست.
احترام ایشان به سادات تا جایی بود که هرگاه سیدی را ملاقات میکرد، به احترامش تمام قد میایستاد و دست ایشان را میبوسید و برای او ذکر صلوات میداد.
از مرحوم سیبویه شنیدهام که هرچه خداوند به ایشان داده از برکت احترامی است که نسبت به سادات داشت؛ به طوری که تا به آن سن که نزدیک ۹۰ سال داشت، سوزن را نخ میکرد، بدون اینکه احتیاجی به عینک داشته باشد.
مرحوم سیبویه گاهی به منزل ما میآمد و در حیاط کنار باغچه مینشست و میفرمود «آمدهام که احترام سادات را بجا آورم و در محضر حضرت زهرا (سلام الله علیها) بگویم که فرزندانش را دوست دارم».
تشرف محضر امام زمان علیه السلام پاداش سیبویه جهت مهربانی با سادات
ملاقات آیة الله میرزا احمد سیبویه (از علما تهران)با آقا امام زمان علیه السلام
روزهای زیادی با حاج آقای سیبویه گذراندیم ، روزهای خوب و شیرینی بود ، اما یک روز یک اتفاق عجیبی رخ داد !
صبح آن روز حاج آقای سیبویه خیلی سراسیمه بود! اصلا حال عجیبی داشت ، بعضی ها فکر کردند نکند اتفاق بدی افتاده باشد بعضی ها هم برعکس فکر می کردند خبر خوشی به آقا داده اند! نمی شد احتمال درستی داد .
بالاخره صبرمان به سر آمد سراغ مدیر مدرسه علمیه که با حاج آقای سیبویه رابطه ی نزدیکی داشت رفتیم .
حاج آقا! خیلی نگران حضرت آیة الله سیبویه هستیم ، اگر اتفاق بدی افتاده که اینقدر روحیه ایشان تغییر کرده بما هم خبر دهید!
هنوز صحبتهای ما تمام نشده بود که اشک در چشمان حاج آقا ش مدیر مدرسه جمع شد وقتی حال حاج آقا ش را دیدیم اضطراب ما هم بیشتر شد ، نمی دانستم چکار کنیم که بعد از چند لحظه سکوت بعد لبخندی زد و گفت:
آیة الله سیبویه دیشب خوابی دیده اند که حضرت آیة الله صدیقین (زید عزه) تعبیر کرده اند ، تعبیرش این است چند روز دیگر شخصی که حاج آقای سیبویه ایشان را نمی شناسد ، از دبی تلفن می کند و آقا را دعوت می کند همراه آنها به حج برود و حاج آقای سیبویه در عرفات خدمت آقا و سیدمان حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) می رسد!
اشک در چشمان ما جمع شده بود ، نمی توانستم جلو گریه ی خود را بگیرم ، ولی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده بود روزها به کندی می گذشت و ما منتظر یک تلفن ناشناس بودیم و حضرت آیة الله سیبویه که خبر نداشت ما هم خبردار شده ایم از ما منتظرتر!
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
بلاخره آن روز فرا رسید و شخصی از دبی با مرحوم آیة الله میرزا احمد سیبویه تماس گرفتند و ایشان را به مکه دعوت کرد. شخصی که حتی او را نمی شناخت! حضرت آیة الله سیبویه می رفت و ما ماندیم او می رفت و ما گریه می کردیم او می رفت و ما حسرت می خوردیم او می رفت و ما را پشت درهای بسته جا گذاشت.
گاهی پیش خودمان می گفتیم:
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درد و درمان و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
زمان آرام آرام می گذشت …
من و لحظه شماری های من!
در حال انتظار بازگشت او بودیم ، منتظر خبری از گیسوان یار و چشم به راه وصال هم نفس یار!
و آن روز که برگشت او شاد بود ، ولی چیزی از شادیش نمی گفت. هیچ کس جرات نمی کرد از او سئوال کند ولی گاهی که اسم آقا امام زمان (عج) در بحث های بعد از سفر مکه پیش می آمد حضرت آیة الله سیبویه (ره) امانش بریده می شد و زار زار اشک فراق می ریخت.
شاید پیش خودش به ما می گفت:
تو مو می بینی و من پیچش مو تو ابرو من اشارتهای ابرو
من که دیگر کاسه صبرم لبریز شده بود سراغ یکی از علماء که خیلی رابطه ی نزدیک و صمیمی با آیة الله سیبویه داشت رفتم و با اسرار زیاد ، قضیه ملاقات حضرت آیة الله سیبویه با آقا امام زمان (عج) را برایم این چنین نقل کردند که :
حاج آقای سیبویه با اشک نقل کردند در عرفات خدمت آقا و سیدمان حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) رسیدم و یک ساعت در محضر آقا بودم و دست آقا امام زمان علیه السلام را می بوسند و آقا هم پیشانی ایشان را می بوسند و حرفهایی که هیچ کسی هنوز خبر ندارد به همدیگر می زنند .
برغم مدعیانی که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت موجه ماست
لازم به ذکر است که ان عالم وارسته در اذر 94 رحلت نمودند.
روز سوم ماه رمضان، مقارن با سالروز حادثهای بزرگ و متاثر کننده است، حادثهای که غرور مسلمانان عالم را جریحهدار کرد و سندی برای مظلومیت مسلمانان در دنیای بیرحم و نژاد پرستانه غرب شد. شهادت «مروه شربینی»، شهیده حجاب آن حادثه تلخ است. زنی که همچون الگوی خویش، حضرت زهرا(س) زندگی کرد و به تأسی از او در حالی که باردار بود، در اوج ناجوانمردی، در پیش چشم همسر و فرزندش به شهادت رسید.
این بانوی بزرگوار، در سال 1977 میلادی در شهر اسکندریه متولد شد. پدرش علی شربینی و مادرش لیلا شمس هر دو شیمیدان بودند. او بعد از فارغ التحصیلی، در سال 2003 به همراه همسرش به آلمان مهاجرت کرده و ابتدا در شهر برمن و از سال 2008 در شهر «درسدن» ساکن شدند. همسرش، وابسته فرهنگی مصر در یکی از دانشگاههای آلمان بود که با استفاده از بورس تحصیلی در رشته مهندسی ژنتیک تحصیل میکرد و جهت انجام پایان نامه دکترای خود همراه مروه به آلمان آمده بود.
چندی پیش از شهادتش، شربینی به دادگاهی مراجعه کرده و یک آلمانی نژادپرست را متهم به این کرد که «زمانی که در پارک با پسرش بازی میکرده، آلکس دبلیو او را مورد توهین قرار داده و بخاطر حجاب مروه او را تروریست و فاحشه اسلامی خطاب کردهاست». دادگاه شکایت شربینی را پذیرفته و آلکس را محکوم به پرداخت ۷۵۰ یورو کرد. آلکس دبلیو این حکم را نپذیرفت و تقاضای تجدید نظر نمود.
در حین برگزاری جلسه دادگاه تجدید نظر در یک دادگاه درجه دو در شهر درسدن، فرد آلمانی در جلوی چشمان قاضی و سایر حاضرین به شربینی حمله کرده و با ضربات چاقو وی را که سهماهه باردار بود از پا در آورد. در حین ضربات شوهر مروه برای نجات همسرش به طرف او شتافت که توسط پلیس آلمان مورد تیراندازی قرار گرفت. پس از آن شوهرش با وضعیتی بحرانی در بیمارستان بستری گردید. همچنین فرزند خردسال سه سالهشان که شاهد این ماجرای خونبار بوده، برای معالجه تحت نظر روانشناس است.
این در حالی است که دستگاه قضايی آن كشور گويی كه اتفاق خاصی روی نداده، حتی دستور به ممنوعيت اطلاع رسانی و پخش اخبار مرتبط با اين موضوع را صادر نمود.
حال پس از گذشت 5 سال از به شهادت رسیدن این بانوی بزرگوار به دلیل حجاب، وی همچنان «شهیده حجاب» و نماد اعتراض به اسلامستیزی غرب است. به همین بهانه به سراغ معرفی کتابهایی با موضوع حجاب آمدهایم تا در ادامه مسیر حرکت این بانوی شهید، گامی هرچند کوچک در جهت ترویج حجاب واقعی و درست زنان مسلمان برداریم.
هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
داستانی عجیب از ازدواج نرجس خاتون با امام حسن عسکری علیه السلام
بشربن سليمان انصارى مىگويد : امام هادى عليه السلام مرا خواستند و فرمودند : اى بشر ! تو از فرزندان انصار هستى و اين دوستى بين ما و شما از زمان پيامبر اسلام( ص) بوده است و من تو را مفتخر به فضيلتى مىكنم تا بر ديگر شيعيان برترى يابى ! امام عليه السلام نامه اى نوشته ، مهر بر آن زدند و دويست و بيست دينار در پارچهاى زرد بسته و به من دادند و فرمودند : به بغداد برو و در كنار پل فرات حضور پيدا كن . فردا قايقى خواهد رسيد كه غلامان و كنيزان فروشى در آن باشند . از ميان تاجران به دنبال مردى به نام عمرو بن يزيد بگرد و منتظر باش تا فرستادگان عباسيان و پولداران عرب به خريد آيند ! وقتى كه كنيزان را براى فروش مىآورند ، كنيزكى از فروخته شدن امتناع مىكند و نمىگذارد كسى او را ببيند و يا صدايش را بشنود و لباس خزى پوشيده است با اين اوصاف و از جمله نشانه ها آنكه ، يكى از خريداران مىگويد به خاطر عفيف بودنش ، او را به سيصد دينار مىخرم ! و كنيز مىگويد : اگر ملك سليمان را هم دارا باشى من به تو علاقه ندارم ! فروشنده مىگويد : اى كنيز ! چاره اى از فروش تو نيست ؟ ! و كنيز مىگويد : شتاب نكن !
خريدارى كه من به او رغبت دارم خواهد رسيد !
اى بشر ! تو نزد فروشنده برو و بگو با من نامه لطيفى است كه يكى از اشراف به زبان رومى نوشته است و آن را به كنيز بده تا اگر مايل باشد من وكيل او هستم كه او را بخرم !
بشر مىگويد : طبق دستور حضرت عمل كردم و چون كنيز نامه را ديد گريست و به عمرو گفت : مرا به صاحب اين نامه بفروش ! من با عمرو چك و چانه زدم و به دويست و بيست دينار او را خريدم و به خانه بردم . كنيز ، خوشحال و خندان نامه را بيرون آورد و بر آن بوسه مىزد و بر چشم مىماليد و فداى نامه مىشد ، گفتم : نامه اى را مىبوسى كه هنوز صاحبش را نديدهاى ؟
گفت : اى عاجز ضعيف در معرفت اولاد انبياء ، تو از خادمان او هستى ولى علم به حال او ندارى و از كمالش بى خبرى . گوش بده تا مقدارى از حالاتش را بشناسى ؟ من مليكه دختر يشوعا كه پسر قيصر روم است ، هستم و مادرم از فرزندان حواريين است و نسبش به وصى مسيح ، شمعون مىرسد ، جدم قيصر ، خواست تا مرا به برادر زاده خود دهد . دستور داد تا قسّيسان و رهبانان را جمع كردند و چهار هزار مرد از معتمدين لشكر حاضر شدند و تختى مزيّن به انواع جواهر از خزانه آوردند و در وسط قصر بر بالاى چهل پايه اى قرار دادند و برادر زاده قيصر بر روى آن تخت رفت و دور او را صليب قرار دادند و اسقفها ايستادند و سفره هاى انجيل باز كردند و خواستند نگاه كنند ، كه يك باره قصر لرزيد و صليبها از بالا افتادند و پايه هاى عرش از جاى خود كج شدند و برادر زاده قيصر از تحت افتاد و بيهوش شد و رنگ از روى اسقفها پريد و لرزه به اندامشان افتاد و رئيس آنان به قيصر گفت : مرا معاف بداريد كه نشانه هاى بدى ظاهر مىشود . قيصر دستور داد تا دوباره صليبها را راست كردند و مثل سابق كردند ، كه ناگاه همان حوادث تكرار شد . مردم متفرق شدند جدم قيصر غمگين گرديد . آن شب من خواب ديدم كه مسيح و شمعون با جمعى از حواريين جمع شدند و منبرى ازنور به جاى تخت قيصر نهادند كه به آسمان مىرسيد و محمد رسول خدا (ص) با وصيش و فرزندان او آمدند و به مسيح نگاه مىكردند . محمد (ص) گفت : يا روح اللّه ! من نزد تو آمده ام تا نسب خود را به نسب تو بپيوندم و مليكه را از وصى تو شمعون براى پسرم امام حسن عسکری عليه السلام و به دست اشاره به او كرد ، خواستگارى مىكنم ! مسيح به شمعون نگاه كرد و گفت : شرافت به تو روى آورده ، وصل كن رحم خود را به رحم آل محمد عليهم السلام ! او گفت : چنين كردم . بعد بر منبرها رفتند و محمد (ص) خطبه خواند و مرا به پسر خود امام حسن عسکری عليه السلام تزويج كرد و مسيح و حواريين شاهد بودند ، من از خواب بيدار شدم و ترسيدم كه اگر اين خواب را براى كسى بگويم كشته شوم . ولى در دلم علاقه زيادى به امام حسن عسکری عليه السلام پيدا كردم ، به طورى كه از غذا خوردن افتادم و جسمم نحيف گشت . پدرم كه گمان مىكرد بيمار شدهام ، هر طبيبى كه در شهرهاى روم بود بر بالين من آوردند ، ولى شفائى حاصل نشد . چون از درمان نوميد شدند . پدرم به من گفت : اى روشنى چشم من ، آيا آرزوئى دارى تا برآورده كنيم ؟ گفتم : اگر اين اسيران مسلمان را از شكنجه نجات مىدادى و آنها را آزاد مىكردى ، اميدوار مىشدم كه مسيح و مادرش مرا شفائى دهند ! آنها اين كار را كردند و من تلاش نموده و مقدارى غذا خوردم و چون اين را ديدند ، جد و پدرم خوشحال شدند و اسيران را اكرام كردند و من پس از چهارده شب ، فاطمه عليهاالسلام سيده زنان عالم را ديدم ، كه به ديدار من آمد و مريم بنت عمران و هزار تن از كنيزان بهشتى همراه او بودند .
هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
مريم گفت : اين زن سرور زنان جهان و مادر شوهرت امام حسن عسکری عليه السلام است . من خود را به آغوش او انداختم و مىگريستم و از نيامدن ابومحمد عليه السلام شكايت كردم ، فاطمه عليهاالسلام گفت : علت نيامدن پسرم به ديدار تو ، دين توست ، اكنون خواهرم مريم از دين تو تبرى مىجويد و تو اگر رضاى خدا و رضاى مسيح را خواهانى و ديدار ابومحمد عليه السلام را مىخواهى ، بگو : اشهد ان لا اله الا اللّه وان محمداً رسول اللّه وان عليا ولى اللّه . چون شهادتين گفتم ، سرور زنان مرا به سينه خود گرفت ، و فرمود : منتظر باش ، كه امام حسن عسکری را نزدت مىفرستم ! من بيدار
مىشدم و مىگفتم : چه قدر به ديدار امام حسن عليه السلام اشتياق دارم . شب بعد او را در خواب ديدم و گفتم : چرا بعد از اينكه دلم را به دوستى خود مشغول كردى به من جفا نمودى ؟ فرمود : تأخير من به علت شرك تو بود ، اكنون كه مسلمانى ، من هر شب به ديدار تو مىآيم . بشر مىگويد : از او سئوال كردم : چگونه اسير شدى ؟ گفت : امام حسن عسکری عليه السلام شبى به من گفت كه : جد تو به اين زودىها لشكرى به جنگ مسلمانان مىفرستد و خودش هم به دنبال آن لشكر است . تو بايد به همراه او باشى ، من هم چنين كردم و با جماعتى از غلامان و نديمان از راهى مىآمديم كه طلايه دار مسلمانان بر ما افتاد و ما را اسير كردند ، و در اين مدت كسى نفهميد كه من كيستم ، به جز تو و كسى كه من نصيب غنيمت جنگى او شدم . سئوال كرد نامت چيست ؟ گفتم : نرجس . بشر سئوال كرد : عجيب است كه تو رومى الاصل هستى ، ولى زبان عربى مىدانى ! گفت : جدم اصرار داشت كه مرا ادب بياموزد و زنى مترجم مقرر كرده بود كه هر صبح و شام به من عربى بياموزد .
بشر مىگويد : من او را خدمت امام هادى عليه السلام بردم و امام عليه السلام به او فرمود : چگونه ديدى عزت اسلام و خوارى نصرانيت و شرف محمد (ص) و اهل بيتش عليهمالسلام را ؟ او گفت : چگونه وصف كنم چيزى را ، كه تو بدان عالمترى ؟ امام عليه السلام فرمود : بشارت مىدهم به تو كه فرزندى متولد نمائى كه شرف و عزت عالم را پر از عدل و داد كند ، بعد از آنكه پر از جور و ظلم شده باشد(حديقة الشيعة : ص706 .)
بسیار مهم 👇
از دیروز تا حالا که ایران با چین توافقنامه امضا کرده
شبکه های دوست و برادر و وهابی ایران اینترنشنال و بی بی سی و صدای آمریکا و کانال های داخلی وابسته شون
یه جوری دارن از جنایت های چین در ایران می نویسند که واقعا منکه
باورم شده چین کودتای ۲۸ مرداد را راه انداخت نه آمریکا
صدام با چراغ سبز چین هشت سال جنگ را به ما تحمیل کرد نه آمریکا و اروپا
باورم شده چهل ساله که چین ما رو تحریم کرده
اصلا چین نمیگذاره ما نفت بفروشیم
اصلا چین به کره گفته پول نفت ایرانو نده نه آمریکا
اصلا چین با صنعت صلح آمیز هسته ای ما مشکل داره نه آمریکا
باورم شده چین خون های آلوده به ویروس ایدز را برای ما فرستاده نه فرانسه
برادران مهربان و با صداقت انگلیسی در شبکه ی بی بی سی هم که مستند کیت های آلوده ی تست کرونا توسط چین را دارن به ما نشان میدن 😳😳
واقعا بنظر منم برادران وهابی در شبکه ایران اینترنشال راست دارند میگن ملت ایران هر چی بدبختی کشیده این چهل ساله از چین بوده امام خمینی هم اشتباه کرده گفته آمریکا شیطان بزرگ است باید میگفت چین شیطان بزرگ است 🙈
واقعا دیگه میخوام برم توی خیابون شعار بدم
مرگ بر چین خلیج فارس خور
مرگ بر چین جزیره کیش خور
مرگ بر چین دریای خزر خور
روحانی باید حالا حالاها برای رفع تحریم ها به آمریکا و غربی ها التماس میکرد ولی با چین توافق نمیکرد
دوستان مهربان و دلسوز اسرائیلی راست میگن که ایران شد مستعمره ی چین
صهیونیست ها چطوری دیگه محبتشون را به ما ثابت کنند.
دارند فریاد میزنند نصف ایران به چین فروخته شد 😳
اصلا چین هواپیمای مسافربری ما را در خلیج فارس زد نه برادران مهربان آمریکایی
اصلا رئیس جمهور چین با افتخار گفت ما با یک دکمه سردار سلیمانی را فرستادیم هوا نه رئیس جمهور با صفای آمریکا
😭😭😭😭😭😭
باید خون گریست به حال ملتی که در عصر تکنولوژی و ارتباطات هنوز فریب دشمنان قسم خورده و سلاخان خود را میخورد.
#انتشار حداکثری
استاد مهدی طائب، شب نیمه شعبان۱۴۰۰.mp3
45.75M
🎙 صوت| سخنرانی استاد #مهدی_طائب
🔹 موضوع: موانع #ظهور امام عصر عجلالله فرجهالشریف
⏰تاریخ: یکشنبه، ۸فروردین۱۴۰۰
در صورت نجات از بيمارى ، شيعه مىشوم
سيد باقى مىگويد كه : پدرم عطوه ، زيدى مذهب بود و به امام زمان عليه السلام اعتقادى نداشت و از اين جهت از دست ما پسران كه شيعه بوديم ناراحت بود . او مرضى داشت كه پزشكان نتوانسته بودند او را معالجه كنند ! او مىگفت : من شيعه نمىشوم تا زمانى كه امام شما حضرت مهدى (عج) بيايد و مرا از اين مرض نجات دهد !شبى موقع نماز عشا همه ما در خانه بوديم كه صداى فرياد پدرمان را شنيديم كه مىگفت : عجله كنيد ! وقتى نزد او رفتيم . گفت : زودتر برويد و امام خود را پيدا كنيد كه همين حالا از نزد من رفت ! ما هر چه تفحص كرديم كسى را نديديم ، نزد او برگشتيم و من پرسيدم كه چه شد ؟ گفت : شخصى نزد من آمد و گفت : اى عطوه ! گفتم : تو كيستى ؟ گفت من امام پسران توام ، آمدهام كه تو را شفا دهم ، بعد دست بر محل مرض من گذاشت و چون نگاه كردم اثرى از آن مرض نديدم و رفت !(حديقة الشيعة : ص733 .)
مهربانی با زیر دستان....از جمله اخلاق پسندیده ای که جزو اخلاق محمدی محسوب می شود مهربانی با زیر دستان است.که از مهم ترینها ست. مهربانی فرمانده با سربازان.مهربانی حاکم با مسئولین زیر دست.مهربانی رئیس کارخانه با کارگران.مهربانی رئیس اداره با کارکنان. مهربانی هیات امنا با خادمین مسجد و امامزاده.و....
بعضی طوری با زیردست برخورد می کنند همانند طاغوت ها!لازم نیست طاغوت حتما یک پادشاه یا رئیس جمهور باشد!بلکه یک فرمانده پادگان اگر طوری بد با افرادش برخورد کند که از او بترسند!او طاغوت است!یک رئیس اداره می تواند طاغوت باشد!یک رئیس کارگاه یا رئیس کارخانه می تواند طاغوت باشد!یک رئیس خانواده یا یک ادم پولداری که چندتا خدمتکار دارد می تواند طاغوت باشد!حتی یک نفر روحانی که مثلا رئیس عقیدتی سیاسی پادگانی هست می تواند طاغوت باشد!باید همه ما مواظب باشیم که با زیردستان خود با مهربانی برخورد کنیم مبادا ماهم طاغوت باشیم!
🌺﷽🌺
🔖 برای درمان #سردرد از موارد زیر تا حد امکان دوری کنید 👇
1️⃣خواب زیاد بخصوص در روز
2️⃣غذاهای نفاخ (حبوبات خیس نخورده، سیر و پیاز خام، تربچه، پیازچه، تره، شاهی)
3️⃣دیرهضم (انواع فست فود، گوشت گاو...)
4️⃣ترشیجات (مخصوصاً سرکه) و هرچه ترش است
5️⃣مصرف بیش از حد خرما، گردو یا شیرینیهای غیرطبیعی
6️⃣غذاهای تند و پر ادویه، شنبلیله، فلفل، زنجبیل، زنیان
7️⃣اسباب به وجود آورنده سردرد مثل راه رفتن در آفتاب، قرار گرفتن در معرض هوای گرم یا سرد ، حمام گرم، حرکات جسمانی شدید، خشم و غضب، جیغ و داد، گوش دادن به صداهای ناهنجار و بلند، بوییدن بوهای گرم یا سرد