🔎کلیدواژه "کارخودشونه" یا مسمومیت با طعم جنگ شناختی
🔸اساس و محور جنگ شناختی در ساحت افکارعمومی، تعیین، تغییر یا وارونه سازی #درک_مخاطب از واقعیات و مستحدثات و روزمرگیهاست که مهندسی محاسبات هم گفته میشود. اینکه به چه سوژه ای، چگونه فکر بکنیم، به معنای تعیین دستوری یا حساب شدهی منطق و متعلق اندیشه است که امروزه دست ارباب قدرت و رسانه تعریف میشود.
▫️با این مقدمه، همه تعجب می کنیم که چگونه ممکن است برخی در رسانه یا اجتماع به تبع بنگاههای خبری بیگانه بگویند و باور کنند که مساله مسمومیت مدارس در چند شهر، کار خود حکومت است تا سد راه تحصیل دختران شوند؟
▫️هرچند که مهندسی خارجی و پیاده نظام داخلی ماجرا، در صدد ایجاد غبار هستند تا از #التهاب_مصنوعی و دستساز و تفسیرهای معکوس، ماهی مدنظرشان را در سبد سیاسی و اقتصادی، دَشت کنند، اما این تفسیر و رمزگشایی وارونه جای تحلیل و بررسی دارد. چطور ممکن است در جامعه ای که دخترانش هم پا و #برابر پسران در مدرسه و دانشگاه حاضر باشند چنین شبهه ای را مبتلا شود؟
▫️چگونه متصور است کشوری که در ساحت #هیات_علمی و مدرس دانشگاه، فضای رسانه و هنر و ورزش و سینما و تلویزیون، #وزیر و معاون و مشاور و نمایندگی مجلس، بانوان را همردیف مردان پذیرفته، متهم به هیستری زن ستیزانه شود؟
▫️استوارت هال معتقد است فرایند رمزگذاری و رمزگشایی دو فرایند مجزا هستند و الزاماً معنایی که رمزگذار ایجاد کرده با معنایی که مخاطب برداشت میکند یکی نیست. معنا زمانی خلق میشود که مخاطب شروع به تفسیر متن میکند. پس هیچ متنی، قبل از اینکه خوانده شود، واجد معنا نیست و باید رمزگشایی شود.
🔹#سه_حالت برای رمزگشایی یک متن داریم:
1⃣ رمزگشایی تطابقی، مسلط/هژمونیک، که در این رمزگشایی مخاطب با همان خوانش، متن را رمزگشایی میکند.چهارچوب مسلطی که توسط تولیدکننده به متن داده شده است توسط مخاطب پذیرفته میشود.(میان مسئول پیام و مخاطب پیام، هماهنگی حداکثری در فهم پیام وجود دارد)
2⃣ رمزگشایی توافقی که در این نوع رمزگشایی مخاطب چهارچوب ارجاعی ارائهشده از سوی رسانه را میپذیرد، ولی با بخشهایی از روایت همسو نیست. بنابراین آن را با اطلاعاتی از زندگی روزمره، تجربهٔ زیسته، رسانهها و هر منبع دیگر جایگزین میکند.
3⃣ رمزگشایی تقابلی (تضاد)، که در این رمزگشایی چهارچوب ارائه شده را مخاطب نمیپذیرد و چهارچوب ارجاعی دیگر را جایگزین میکند.(میان مسئول پیام و مخاطب پیام، هیچ فهم مشترکی وجود ندارد؛ تقابل حداکثری)
▫️حال وقتی روایت "کارخودشونه" بطور دومینو وار و شبکهای و #پرتکرار از طریق #مطبوعات_زنجیرهای رقیب در داخل و خارج مطرح میشود و مخاطب در ابهام را به وضعیت التهاب و اضطراب میرساند، فرایند رمزگشایی به نوع سوم نزدیک میشود.
▫️یعنی تفسیر وارونه از وقایع که درک معکوس و متضادی را در ذهنیت مخاطب و افکارعمومی رقم میزند. به عبارت ساده تر، شما چیزی میگویید و مخاطب بگونه ای متضاد و خلاف حرف شما برداشت میکند. خیلی خودمانی یعنی درک مخاطب بقدری توسط #بمباران_خبری_شبکهای، آلوده و دستکاری میشود که دیگر باورتان نمیکند و براحتی میگوید و میپذیرد که "کارخودشونه".
🔸در کشوری مثل آمریکا صفحه #توییتر دونالد ترامپ را با ۹۰ میلیون هوادارش، به جرم انتشار اخبار گمراه کننده مسدود میکنند تا اسیر واقعیت موازی و جنگ شناختی نشوند. حتی پلتفرم #تیک_تاک_چینی را غیرقانونی اعلام میکند تا مصونیت افکارعمومیاش را تامین کند.
در همین #ترکیه و ایام زلزله، برخی پلتفرم ها و رسانه ها و افراد حقیقی و حقوقی جریمه میشوند تا اخبار گمراه کننده را تولید یا بازنشر ندهند. همه جای دنیا قانون و پروتکل دارند تا اسیر جنگ شناختی و رمزگشایی های تقابلی نشوند.
🔸هم عرض با مدیریت رسانه و مواجهه قانونی با نفرت پراکنان مجازی، استراتژی گفتگوهای رو در رو و #حضورهای_میدانی دلگرم کننده در خط مقدم و موقعیت التهاب، هم عملیات رسانه ای بیگانه را خنثی میکند و اجازه انتقال مسمومیت از میدان مجازی به #فضای_فرهنگی را نمیدهد و هم رمزگشایی را در نوع اول تطابقی یا حداقل نوع دوم توافقی حفظ و تقویت کرده و حاکمیت را برای عموم جامعه باورپذیرتر از پیش بازنمایی میکند.
✍علیرضامحمدلو
🆔@asre_Tabyin