eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
797 ویدیو
70 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻 🔹🔻 نقل قولی از #امام_عزیز به ما رسیده ایشون فرمودند به #بچه_های_رزمنده بگویید که... #رزمنده_ها_شما_به_کربلا_میروید من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 به روایت ✍✍ دوازدهم اردیبهشت فرماندهان گردانها به مقر فرماندهی لشگر فراخوان شدند.. فرمانده تخریب رفت و بعد از برگشتن از جلسه ، برای ما تعریف کرد که : همیشه که در اون مقطع به علت مجروحیت مسوولیت لشگر رو به عهده داشت، وقت توضیح وضعیت دشمن تعداد سنگرها و نفرات مستقر در اونها رو برای فرمانده ها تشریح میکرد اما!!!! اینبار گفت ما به علت نداشتن فرصت اطلاعات زیادی از دشمن نداریم فقط محدوده استقرار دشمن رو میدونیم و من (شهید سیدمحمد)هم گفتم بچه های ما جلو رفته اند و در مسیر به نرسیدند شاید فردا که به دشمن حمله میکنیم با میدان مین هم برخورد کنیم . این حرف ها موجب شده بود فرماندهان با تردید به کار نگاه کنند. این شهید از جلسه آنشب فرماندهان اینگونه تعریف میکرد... اولین فرماندهی که گفت من با این اوصاف گردانم رو در اختیار قرار نمیدم شهید بود. وسایر فرماندهان هم به تبع اون از مسوولیت شونه خالی میکردند . تا اینکه آقای گفت برادرها فرمان است که به دشمن امان ندید . درسته ما از مواضع و موانع دشمن اطلاعاتی نداریم و حق شما فرماندهان است که به محدوده درگیری کاملا اشراف داشته باشید..اما ما اگر زود اقدام نکنیم و جلوی دشمن را نگیریم او به خود جرات میده و به سمت شهرهای ما پیشروی میکنه ما چاره ای نداریم جز حمله به دشمن . برادرها !!!!!! امشب من به تاسی از سرور و سالار شهیدان نور اطاق فرماندهی رو کم میکنم وهرکس تمایل به قبول مسوولیت و ماموریت نداره از جمع بیرون بره . ما باید به تکلیف خود عمل کنیم. گفت :کار به اینجا که رسید صدای گریه از گوشه کنار بلند شد و در یک لحظه همه جمع یکپارچه گریه میکردند که صدای بلند شد برادرها . دستها جلو اومد و روی قران قرار گرفت و فرماندهان گردانها هم قسم شدند که امان رو از دشمن بگیرند. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌹 اونی که از هزاران کیلومتر فاصله با جبهه قلبهای رزمندگان رو تسخیر کرده بود. یادش بخیر برای و بچه هایی که قرار بود به گردان ها مامور شوند فرمانده ما شهید رینال حسینی سخنرانی کرد. ابتدا کلیتی از عملیات و سختی هاش گفت گفت : با توجه به عملیات قبل که با مشکل مواجه شد احتمال زیاد داره که دشمن هوشیار باشه و مجبور باشیم زیر نور منورها و آتیش های سنگین با دشمن روبرو شویم سید حسابی دل ها رو خالی کرد و این هم به این خاطر بود که اگر کسی آمادگی نداشته باشه بیرون بیاد. اون شب آخرین جمله ای امیدها رو به جمع برگرداند این بود. گفت برادرها!!! نقل قولی از به ما رسیده ایشون فرمودند به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این جمله ای که سید فرمود همه رو به وجد آورد و اونجا با همه وجود شعار دادند خدایا خدایا تا انقلاب حتی کنار رو نگهدار. ✍️✍️راوی : 🍃🌹 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 به روایت ✍️✍️ دوازدهم اردیبهشت فرماندهان گردانها به مقر فرماندهی لشگر فراخوان شدند.. فرمانده تخریب رفت و بعد از برگشتن از جلسه ، برای ما تعریف کرد که : همیشه که در اون مقطع به علت مجروحیت مسوولیت لشگر رو به عهده داشت، وقت توضیح وضعیت دشمن تعداد سنگرها و نفرات مستقر در اونها رو برای فرمانده ها تشریح میکرد اما!!!! اینبار گفت ما به علت نداشتن فرصت اطلاعات زیادی از دشمن نداریم فقط محدوده استقرار دشمن رو میدونیم و من (شهید سیدمحمد)هم گفتم بچه های ما جلو رفته اند و در مسیر به نرسیدند شاید فردا که به دشمن حمله میکنیم با میدان مین هم برخورد کنیم . این حرف ها موجب شده بود فرماندهان با تردید به کار نگاه کنند. این شهید از جلسه آنشب فرماندهان اینگونه تعریف میکرد... اولین فرماندهی که گفت من با این اوصاف گردانم رو در اختیار قرار نمیدم شهید بود. وسایر فرماندهان هم به تبع اون از مسوولیت شونه خالی میکردند . تا اینکه آقای گفت برادرها فرمان است که به دشمن امان ندید . درسته ما از مواضع و موانع دشمن اطلاعاتی نداریم و حق شما فرماندهان است که به محدوده درگیری کاملا اشراف داشته باشید..اما ما اگر زود اقدام نکنیم و جلوی دشمن را نگیریم او به خود جرات میده و به سمت شهرهای ما پیشروی میکنه ما چاره ای نداریم جز حمله به دشمن . برادرها !!!!!! امشب من به تاسی از سرور و سالار شهیدان نور اطاق فرماندهی رو کم میکنم وهرکس تمایل به قبول مسوولیت و ماموریت نداره از جمع بیرون بره . ما باید به تکلیف خود عمل کنیم. گفت :کار به اینجا که رسید صدای گریه از گوشه کنار بلند شد و در یک لحظه همه جمع یکپارچه گریه میکردند که صدای بلند شد برادرها . دستها جلو اومد و روی قران قرار گرفت و فرماندهان گردانها هم قسم شدند که امان رو از دشمن بگیرند. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10) در سی و دومین سالروز ارتحال و یادبود چهارمین سالگرد 🔸 زمان : جمعه 14حرداد 1400 ساعت 19 🔸 مکان : بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) با رعایت کامل دستور العمل های بهداشتی 🔴 لازم به ذکر است به جهت محدودیت تردد در شب مراسم هیات یکساعت قبل از نماز مغرب و عشا برگزار میگردد. 🌟🌷 @alvaresinchannel
🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻 🔹🔻 نقل قولی از به ما رسیده ایشون فرمودند به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم @alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌹 اونی که از هزاران کیلومتر فاصله با جبهه ، قلبهای رزمندگان رو تسخیر کرده بود. یادش بخیر برای و بچه هایی که قرار بود به گردان ها مامور شوند فرمانده ما شهید زینال حسینی(فرمانده گردان تخریب لشگر10) سخنرانی کرد. ابتدا کلیتی از عملیات و سختی هاش گفت گفت : با توجه به عملیات قبل( ) که با مشکل مواجه شد احتمال زیاد داره که دشمن هوشیار باشه و مجبور باشیم زیر نور منورها و آتیش های سنگین با دشمن روبرو شویم سید حسابی دل ها رو خالی کرد و این هم به این خاطر بود که اگر کسی آمادگی رزم نداشته باشه از جمع خط شکنان بیرون بیاد. اون شب آخرین جمله ای که امیدها رو به جمع برگرداند این بود. گفت برادرها!!! نقل قولی از به ما رسیده ایشون فرمودند به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این جمله ای که سید فرمود همه رو به وجد آورد و اونجا با همه وجود شعار دادند خدایا خدایا تا انقلاب حتی کنار رو نگهدار. ✍️✍️راوی : ✔️🔻🔹 نکته: خاطره بالا رو جایی نقل کردم و سردار جعفر اسدی فرمانده لشگرانصار الحسین(ع) هم بودند. ایشون فرمودند نقل قول از امام تا مستند نشده جایی نقل نکنید. بنده گفتم این رو از قول فرمانده مون نقل کردم و اون هم در جلسه فرمانده هان لشگر شنیده بود. دیدم ایشون قانع نشد عرض کردم ما در سلسله مراتب فرماندهی در جبهه امر فرمانده را امر امام و امام عصر(ع) و در نهایت دستور خدا میدانستیم و اطاعت از امر فرمانده رو واجب میدونستیم و این نقل و قول رو هم از فرمانده به این دلیل بدون سند قبول کردیم. خیلی گشتم یک تصویر از این جمله امام که در اردوگاه کوثر چند روز قبل از بر روی پارچه ای نوشته و مقابل میدان صبحگاه نصب شده بود پیدا کنم که میسر نشد تا اینکه در بازبینی فیلمی از فضای اردوگاه کوثر قبل از کربلای 5 این جمله را دیدم و از روی فیلم تصویر گرفتم. 🍃🌹 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻 🔹🔻 نقل قولی از قبل از به ما رسیده ایشون فرمودند: به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این پیام روی پارچه مقابل صبحگاه لشگر10 نصب شده بود. @alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌹 اونی که از هزاران کیلومتر فاصله با جبهه ، قلبهای رزمندگان رو تسخیر کرده بود. یادش بخیر برای و بچه هایی که قرار بود به گردان ها مامور شوند فرمانده ما شهید زینال حسینی(فرمانده گردان تخریب لشگر10) سخنرانی کرد. ابتدا کلیتی از عملیات و سختی هاش گفت گفت : با توجه به عملیات قبل( ) که با مشکل مواجه شد احتمال زیاد داره که دشمن هوشیار باشه و مجبور باشیم زیر نور منورها و آتیش های سنگین با دشمن روبرو شویم سید حسابی دل ها رو خالی کرد و این هم به این خاطر بود که اگر کسی آمادگی رزم نداشته باشه از جمع خط شکنان بیرون بیاد. اون شب آخرین جمله ای که امیدها رو به جمع برگرداند این بود. گفت برادرها!!! نقل قولی از به ما رسیده ایشون فرمودند به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این جمله ای که سید فرمود همه رو به وجد آورد و اونجا با همه وجود شعار دادند خدایا خدایا تا انقلاب حتی کنار رو نگهدار. ✍️✍️راوی : ✔️🔻🔹 نکته: خاطره بالا رو جایی نقل کردم و سردار جعفر اسدی فرمانده لشگر33 المهدی (ع)هم بودند. ایشون فرمودند نقل قول از امام تا مستند نشده جایی نقل نکنید. بنده گفتم این رو از قول فرمانده مون نقل کردم و اون هم در جلسه فرمانده هان لشگر شنیده بود. دیدم ایشون قانع نشد عرض کردم ما در سلسله مراتب فرماندهی در جبهه امر فرمانده را امر امام و امام عصر(ع) و در نهایت دستور خدا میدانستیم و اطاعت از امر فرمانده رو واجب میدونستیم و این نقل و قول رو هم از فرمانده به این دلیل بدون سند قبول کردیم. خیلی گشتم یک تصویر از این جمله امام که در اردوگاه کوثر چند روز قبل از بر روی پارچه ای نوشته و مقابل میدان صبحگاه نصب شده بود پیدا کنم که میسر نشد تا اینکه در بازبینی فیلمی از فضای اردوگاه کوثر قبل از کربلای 5 این جمله را دیدم و از روی فیلم تصویر گرفتم. 🍃🌹 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
شما به میروید و من آنجا با شما نماز خواهم خواند انشاءالله (امام خمینی) نقل قولی از قبل از به ما رسیده ایشون فرمودند: به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این پیام روی پارچه مقابل صبحگاه لشگر10 نصب شده بود. ✅ شب قبل ازکربلای ۵ فرمانده تخریب شهید زینال حسینی برای که قرار بود رو بشکنند و بچه های مامور به گردان ها سخنرانی کرد. ابتدا کلیتی از عملیات و سختی هاش گفت و گفت : با توجه به عملیات قبل (کربلای4) که با مشکل مواجه شد احتمال زیاد داره که دشمن هوشیار باشه و مجبور باشیم زیر نور منورها و آتیش های سنگین با دشمن روبرو شویم سید حسابی دل ها رو خالی کرد و این هم به این خاطر بود که اگر کسی آمادگی نداشته باشه بیرون بیاد. اون شب آخرین جمله ای که امیدها رو به جمع برگرداند این بود. گفت برادرها!!! نقل قولی از امام عزیز به ما رسیده ایشون فرمودند به بچه های رزمنده بگویید که… رزمنده ها شما به کربلا میروید من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این جمله ای که سید فرمود همه رو به وجد آورد و اونجا با همه وجود شعار دادند خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی رو نگهدار. راوی : جعفر طهماسبی @alvaresinchannel
🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻 🔹🔻 نقل قولی از قبل از به ما رسیده ایشون فرمودند: به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این پیام روی پارچه مقابل صبحگاه لشگر10 نصب شده بود. @alvaresinchannel
برای و بچه هایی که قرار بود به گردان ها مامور شوند فرمانده ما شهید زینال حسینی(فرمانده گردان تخریب لشگر10) سخنرانی کرد. ابتدا کلیتی از عملیات و سختی هاش گفت گفت : با توجه به عملیات قبل( ) که با مشکل مواجه شد احتمال زیاد داره که دشمن هوشیار باشه و مجبور باشیم زیر نور منورها و آتیش های سنگین با دشمن روبرو شویم سید حسابی دل ها رو خالی کرد و این هم به این خاطر بود که اگر کسی آمادگی رزم نداشته باشه از جمع خط شکنان بیرون بیاد. اون شب آخرین جمله ای که امیدها رو به جمع برگرداند این بود. گفت برادرها!!! نقل قولی از به ما رسیده ایشون فرمودند به بگویید که... من هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم این جمله ای که سید فرمود همه رو به وجد آورد و اونجا با همه وجود شعار دادند خدایا خدایا تا انقلاب حتی کنار رو نگهدار. ✍️✍️راوی : ✔️🔻🔹 نکته: خاطره بالا رو جایی نقل کردم و سردار جعفر اسدی فرمانده لشگر33 المهدی (ع)هم بودند. ایشون فرمودند نقل قول از امام تا مستند نشده جایی نقل نکنید. بنده گفتم این رو از قول فرمانده مون نقل کردم و اون هم در جلسه فرمانده هان لشگر شنیده بود. دیدم ایشون قانع نشد عرض کردم ما در سلسله مراتب فرماندهی در جبهه امر فرمانده را امر امام و امام عصر(ع) و در نهایت دستور خدا میدانستیم و اطاعت از امر فرمانده رو واجب میدونستیم و این نقل و قول رو هم از فرمانده به این دلیل بدون سند قبول کردیم. خیلی گشتم یک تصویر از این جمله امام که در اردوگاه کوثر چند روز قبل از بر روی پارچه ای نوشته و مقابل میدان صبحگاه نصب شده بود پیدا کنم که میسر نشد تا اینکه در بازبینی فیلمی از فضای اردوگاه کوثر قبل از کربلای 5 این جمله را دیدم و از روی فیلم تصویر گرفتم. 🍃🌹 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel