eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
883 دنبال‌کننده
6هزار عکس
669 ویدیو
65 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🍃🍃🍃🍃🍃 🍃 🍃 به روایت✍🏿✍🏿 چه خرانه بود. خزانه جنوب ترمینال جنوبه. خونه این شهید توی کوچه تنگی است که به قول جنوب شهری ها کوچه آشتی کنونه. شاید کل خونه اونها چهل متر نباشه اما از این محل دلاور مردانی جبهه رو عطراگین کردند که نام اونها نقل محافل عرشیان است. قبل از عملیات کربلای 1 وارد گردان تخریب لشگر ده شد. در قدم اول که خودش رو معرفی کرد و گفت من بچه خزانه ام و از نوع شرورش هستم، بعضی ها گفتن فضای معنوی تخریب جای امثال این بچه ها نیست. اما صبر علی به ظاهر کم سواد در ظرف یکی - دو ماه آنچنان اوج گرفت که اخلاص از سر و روش می‌بارید. هر جا کار بود صبرعلی سر ستون بود، تا اینکه بعد از کلی دعا و ثنا نامش جزء غواصان خط شکن عملیات کربلای 5 خونده شد. آنقدر ذوق کرد و خوشحال شد که دو سه تا ماچ آب دار نثار من کرد. اما مشکل این بود که قدش بلند بود و لباس غواصی اندازه اش نبود. صبرعلی برای خودش یک دست لباس جور کرد و مهیای عملیات شد. شب عملیات کربلای 5 برای زدن معبر و باز کردن موانع مقابل دژ شلمچه با گردان حضرت علی اکبر(ع) حرکت کرد. صبرعلی علاقه زیادی به خانوم حضرت زهرا(س) داشت و نام بی بی دو عالم بر زبانش بود که گلوله های دشمن در داخل آبگرفتگی مقابل دژ شلمچه سینه و پهلویش را دریدند. او در نیمه شب 19 دیماه 65 در آسمانی شد. 🍃🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شششششششششلمچه به روایت✍🏿✍🏿 جعفرطهماسبی 🔴 روز 18 دیماه سال 1365 بود.قبل از ظهر یک دسته از که مسوولشون حاج ناصر اسماعیل یزدی بود و مامور به گردان رزمی بودند سوارتویوتا شدند و رفتند به طرف خط شلمچه. من هم همراه اونها رفتم .وقتی رسیدیم ظهرشده بود نماز راداخل کانال خط اول خودمون به صورت فرادا خوندیم . چون یکمقدار از مسیر راپیاده اومده بودیم حسابی گرسنه بودیم. وقت نماز ظهر و عصر بود و بچه ها مشغول نماز شدند بعد از نماز حاج ناصر رو فرستاد غذا بگیره. بچه های السلام که کنارما بودند یک کیسه فریزر دستشون بود که داخلش برنج و گوشت بود. ماهم به خودمون وعده چلو گوشت داده بودیم... اما بعد از نیم ساعت کلانتر برگشت و گفت با عرض شرمندگی.... چون اول ما سجود داشتیم قبل از وجود به سجودی ها غذا نرسید عوضش وجودی ها دونفره غذا بردن. تااینوگفت همه به او اعتراض کردند .گفتیم حالا ببنیم چی گرفتی. دیدیم یک بسته نون لواش و دوسه جعبه خرما ویک جعبه هم کشمش این شد نهارما . بعدشهیدکلانتر باخنده روکرد به اون بچه هایی که داشتند با ولع چلو گوشت با نوشابه میخوردند گفت زیادهم خوشحال نباشید و حول ورتون نداره... شب درازه. و این حدسش درست بود !!!!! غذاها چون گوشت داخلش بود و از صبح در کیسه های نایلونی داغ داغ بسته بندی شده بود خراب شده بود و........... خیلی ها موقع درگیری توی پنج ضلعی شلمچه دنبال مکان تخلیه میگشتند. 🍃🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شششششششششلمچه به روایت✍🏿✍🏿 جعفرطهماسبی 🔴 روز 18 دیماه سال 1365 بود.قبل از ظهر یک دسته از که مسوولشون حاج ناصر اسماعیل یزدی بود و مامور به گردان رزمی بودند سوارتویوتا شدند و رفتند به طرف خط شلمچه. من هم همراه اونها رفتم .وقتی رسیدیم ظهرشده بود نماز راداخل کانال خط اول خودمون به صورت فرادا خوندیم . چون یکمقدار از مسیر راپیاده اومده بودیم حسابی گرسنه بودیم. وقت نماز ظهر و عصر بود و بچه ها مشغول نماز شدند بعد از نماز حاج ناصر رو فرستاد غذا بگیره. بچه های السلام که کنارما بودند یک کیسه فریزر دستشون بود که داخلش برنج و گوشت بود. ماهم به خودمون وعده چلو گوشت داده بودیم... اما بعد از نیم ساعت کلانتر برگشت و گفت با عرض شرمندگی.... چون اول ما سجود داشتیم قبل از وجود به سجودی ها غذا نرسید عوضش وجودی ها دونفره غذا بردن. تااینوگفت همه به او اعتراض کردند .گفتیم حالا ببنیم چی گرفتی. دیدیم یک بسته نون لواش و دوسه جعبه خرما ویک جعبه هم کشمش این شد نهارما . بعدشهیدکلانتر باخنده روکرد به اون بچه هایی که داشتند با ولع چلو گوشت با نوشابه میخوردند گفت زیادهم خوشحال نباشید و حول ورتون نداره... شب درازه. و این حدسش درست بود !!!!! غذاها چون گوشت داخلش بود و از صبح در کیسه های نایلونی داغ داغ بسته بندی شده بود خراب شده بود و........... خیلی ها موقع درگیری توی پنج ضلعی شلمچه دنبال مکان تخلیه میگشتند. 🍃🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🍃🌹🌹 آخرین نهار به روایت✍🏿✍🏿 جعفرطهماسبی روز 18 دیماه سال 1365 بود.قبل از ظهر یک دسته از غواصهای تخریب که مسوولشون حاج ناصر اسماعیل یزدی بود و مامور به گردان رزمی بودند سوارتویوتا شدند و رفتند به طرف خط شلمچه. منهم همراه اونها رفتم .وقتی رسیدیم ظهرشده بود نماز راداخل کانال خط اول خودمون به صورت فرادا خوندیم . چون یکمقدار از مسیر راپیاده اومده بودیم حسابی گرسنه بودیم. حاج ناصر رو فرستاد غذا بگیره. بچه های السلام که کنارما بودند یک کیسه فریزر دستشون بود که داخلش برنج وگوشت بود.ماهم به خودمون وعده چلو گوشت داده بودیم .که شهیدکلانتر رسید .اما گفت با عرض شرمندگی.چون اول ما سجود داشتیم قبل از وجود.به آقایون سجودی غذا نرسید عوضش وجودی ها دونفره غذا بردن.تااینوگفت همه به او اعتراض کردند .گفتیم حالا ببنیم چی گرفتی. دیدیم یک بسته نون ودوسه جعبه خرما ویک جعبه هم کشمش.این شد نهارما.بعدشهیدکلانتر باخنده روکرد به اون بچه هایی که داشتند با ولع چلو گوشت با نوشابه میخوردند گفت زیادهم خوشحال نباشید وحول ورتون نداره... شب درازه. حدسش درست بود غذاها خراب شده بود خیلی ها موقع درگیری دنبال مکان تخلیه میگشتند. 🍃🌹🌹🌹 @alvaresinchannel