eitaa logo
الزهرا ۶
102 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قالُوا سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ وَ إِنَّا لَفاعِلُونَ{۶۱} 🍀 برادران به يوسف گفتند: او را با اصرار و التماس از پدرش خواهيم خواست و حتماً اين كار را خواهيم كرد(۶۱) 🌺 «مراودة» به مراجعه پی در پی همراه با التماس يا خدعه و فريب گفته مى‌شود 🌸 بوى حسد از كلام برادران استشمام مى‌شود به جاى «ابانا» گفتند: «أَباهُ» 🌼 و در اوّل سوره نيز گفتگوى برادران اين بود كه «لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا» پدر براى ماست، ولى يوسف و برادرش را بيشتر از ما دوست دارد 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ سفر فرزند بايد به اذن پدر و رضايت او باشد «سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ» ⓶ برادران يوسف از عكس العمل منفى پدرشان در برابر تقاضاى همراه بردن بنيامين مطلع بودند «سَنُراوِدُ» به معناى گفتگوى پى در پى همراه با نقشه و تدبير است ⓷ حضرت يعقوب پس از ماجراى يوسف بنيامين را از خود دور نمى‌كرده است و جدا كردن او از پدر كار آسانى نبود «سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ» 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴 🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 وَ قَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلىٰ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ {۶۲} 🍀 و يوسف به غلامان خود گفت: آنچه را به عنوان قيمت پرداخته‌اند در بارهايشان بگذاريد تا چون به خانواده خود بازگردند آن را بازشناسند، به اميد آنكه بار ديگر برگردند(۶۲) 🌺 حضرت يوسف كه در آيات قبل از او با تعابيرى چون «صادق، محسن، مخلص» ياد شده، يقيناً بيت المال را به پدر و برادران خود نمى‌بخشد و ممكن است كه پول غلّه را از سهم و ملک شخصى خود داده باشد 🌸 پول را برگرداند تا بی پولى مانع سفر دوم آنها نشود «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» علاوه بر آنكه برگرداندن پول نشانه صميميّ و نداشتن سوءقصد از اصرار بر آوردن برادر است و مخفيانه در بين كالا گذاردن نشانه بی منّت بودن و حفظ از دستبرد سارقين است 🌼 يوسف كه ديروز برده و خدمتكار بود امروز غلام و خدمتكار دارد «لِفِتْيانِهِ» اما در هنگام ملاقات برادران نه انتقام گرفت و نه گلايه‌اى نمود و نه كينه‌اى داشت بلكه با برگرداندن سرمايه آنان به آنها توجّه داد كه من شما را دوست مى‌دارم 🌻 نکتـــه‌ها ① مدير و رهبر لايق بايد طرحهايش ابتكارى باشد «اجْعَلُوا» ② بدى‌ها را با خوبى جبران كنيد «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ» ③ صله رحم يعنى کمک نمودن نه معامله كردن «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ» ④ پول گرفتن در زمان نياز از پدر پير و برادران با كرامت نفس سازگار نيست «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِی رِحالِهِمْ» ⑤ يوسف كار گذاردن بضاعت برادران را بر عهده چند نفر گذاشت تا هرگونه زمينه را براى اتهام مسدود كند و برده‌اى سوء استفاده نكند كه مبلغ را براى‌ خود بردارد و بگويد در رحال مسافران گذاشتم «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِی رِحالِهِمْ» ⑥ کمک به ديگران را حتّى الامكان مخفيانه انجام دهيد «فِی رِحالِهِمْ» ⑦ نه انتقام و نه كينه، بلكه هدیه دادن براى ارتباط بعدى «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِی رِحالِهِمْ‌ ... لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ‌» ⑧ براى بازيافتن انسان‌ها بايد از پول گذشت «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ‌ ... لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ‌» ⑨ خوبى كردن بهترين وسيله جذب افراد است «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ‌ ... يَرْجِعُونَ» ⑩ مسئولان كارگزاران خود را نسبت به برنامه‌ها و طرحها كاملًا توجيه كنند تا مديران موفقى باشند يوسف به همه فهماند كه هدف اين كار بازگشت اين كاروان است «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» ⑪ در طرح‌ها و برنامه‌ها يقين صددرصد به عملى شدن آن لازم نيست «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴 🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَىٰ أَبِيهِمْ قَالُوا يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ{۶۳} 🍀 پس چون به سوى پدر خود باز گشتند گفتند: اى پدر پيمانه براى نوبت ديگر از ما منع شد، پس برادرمان بنيامين را با ما بفرست تا سهميه و پيمانه خود را بگيريم و ما حتماً نگهبان او خواهيم بود(۶۳) 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ يعقوب بر خانواده و فرزندان خويش مديريّت و تسلط داشت «يا أَبانا مُنِعَ‌» ⓶ پدر داراى حقّ امر و نهى به فرزند خود مى‌باشد «فَأَرْسِلْ» ⓷ بنيامين بدون اجازه پدر به مسافرت اقدام نمى‌كرد «فَأَرْسِلْ مَعَنا» ⓸ براى گرفتن چيزى و يا جلب اعتماد كسى از عواطف استفاده كنيد «أَخانا» ⓹ مجرم چون در درون نگرانى دارد در سخنانش تأكيدهاى پی در پی دارد «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» «إِنَّا» و حرف «لام» و جمله اسميه نشانه تأكيد است 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴 🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَىٰ أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ ۖ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ{۶۴} 🍀 يعقوب گفت: آيا شما را بر او امين بدانم همان طور كه شما را بر برادرش امين دانستم و ديديد كه چه شد پس به جاى شما به خدا اعتماد مى‌كنم كه خداوند بهترين حافظ است و او مهربان‌ترين مهربانان است(۶۴) سـ❓ـؤال: با توجّه به سابقه بدى كه فرزندان يعقوب داشتند، چرا پدرشان مجدداً فرزند ديگرش را به آنان سپرد؟ پاسـ☑️ـخ: فخر رازى‌ تفسیر کبیر احتمالات متعدّدى را مطرح نموده كه هر كدام از آنها مى‌تواند توجيهى بر اين موافقت باشد 🍃 اوّلًا: برادران از اقدام اوليه‌شان به نتيجه‌ای که مورد نظرشان بود یعنی محبوبيّت در نزد پدر نرسيده بودند 🍃 ثانياً: حسادت برادران نسبت به اين برادر كمتر از يوسف بود 🍃 ثالثاً: شايد قحطى و خشكسالى شرايط ويژه‌اى را پديد آورده بود كه سفر مجّدد را ضرورى مى‌كرد 🍃 رابعاً: دهها سال از حادثه اوّل گذشته و فراموش شده تلقّى مى‌شد 🍃 خامساً: خداوند متعال در حفظ فرزندش به او تسلّى خاطر داده بود 🌺 در آيه ۱۲ يعقوب در مورد يوسف به حافظ بودن برادرانش اعتماد كرد به فراق يوسف و نابینائی گرفتار شد ولى در مورد بنيامين به خدا تكيه كرد و گفت: «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» هم توانا شد هم بينا و هم فراق و جدائى پايان يافت 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ اعتماد سريع به كسى كه سابقه تخلّف دارد جايز نيست «هَلْ آمَنُكُمْ» ⓶ ياد خاطرات تلخ گذشته انسان را در برابر حوادث آينده بيمه مى‌كند «هَلْ آمَنُكُمْ‌ ... عَلى‌ أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ» ⓷ با یک شكست يا تجربه تلخ خود را كنار نكشيم «هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ‌ ... فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» يعقوب بار ديگر فرزند دوم را با توكل به خدا به برادران تحويل داد ⓸ برادران يوسف خود را حافظ پنداشتند «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» امّا حضرت يعقوب تذكّر داد كه خداوند حافظ است «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» ⓹ بر عوامل ظاهرى و مادى هر چند فراوان باشند تكيه نكنيم تنها بر خدا توكّل كنيم «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» ⓺ با توجّه به رحمت بی نظير الهى و با توكل به خداوند به استقبال حوادث زندگى برويم «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» ⓻ سرچشمه حفاظت رحمت است «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَىٰ أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ ۖ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ{۶۴} 🍀 يعقوب گفت: آيا شما را بر او امين بدانم همان طور كه شما را بر برادرش امين دانستم و ديديد كه چه شد پس به جاى شما به خدا اعتماد مى‌كنم كه خداوند بهترين حافظ است و او مهربان‌ترين مهربانان است(۶۴) سـ❓ـؤال: با توجّه به سابقه بدى كه فرزندان يعقوب داشتند، چرا پدرشان مجدداً فرزند ديگرش را به آنان سپرد؟ پاسـ☑️ـخ: فخر رازى‌ تفسیر کبیر احتمالات متعدّدى را مطرح نموده كه هر كدام از آنها مى‌تواند توجيهى بر اين موافقت باشد 🍃 اوّلًا: برادران از اقدام اوليه‌شان به نتيجه‌ای که مورد نظرشان بود یعنی محبوبيّت در نزد پدر نرسيده بودند 🍃 ثانياً: حسادت برادران نسبت به اين برادر كمتر از يوسف بود 🍃 ثالثاً: شايد قحطى و خشكسالى شرايط ويژه‌اى را پديد آورده بود كه سفر مجّدد را ضرورى مى‌كرد 🍃 رابعاً: دهها سال از حادثه اوّل گذشته و فراموش شده تلقّى مى‌شد 🍃 خامساً: خداوند متعال در حفظ فرزندش به او تسلّى خاطر داده بود 🌺 در آيه ۱۲ يعقوب در مورد يوسف به حافظ بودن برادرانش اعتماد كرد به فراق يوسف و نابینائی گرفتار شد ولى در مورد بنيامين به خدا تكيه كرد و گفت: «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» هم توانا شد هم بينا و هم فراق و جدائى پايان يافت 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ اعتماد سريع به كسى كه سابقه تخلّف دارد جايز نيست «هَلْ آمَنُكُمْ» ⓶ ياد خاطرات تلخ گذشته انسان را در برابر حوادث آينده بيمه مى‌كند «هَلْ آمَنُكُمْ‌ ... عَلى‌ أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ» ⓷ با یک شكست يا تجربه تلخ خود را كنار نكشيم «هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ‌ ... فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» يعقوب بار ديگر فرزند دوم را با توكل به خدا به برادران تحويل داد ⓸ برادران يوسف خود را حافظ پنداشتند «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» امّا حضرت يعقوب تذكّر داد كه خداوند حافظ است «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» ⓹ بر عوامل ظاهرى و مادى هر چند فراوان باشند تكيه نكنيم تنها بر خدا توكّل كنيم «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» ⓺ با توجّه به رحمت بی نظير الهى و با توكل به خداوند به استقبال حوادث زندگى برويم «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» ⓻ سرچشمه حفاظت رحمت است «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّىٰ تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِنَ اللهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ ۖ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٌ{۶۶} 🍀 پدر گفت: من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا آنكه با سوگند به نام خدا وثيقه‌اى محكم بياوريد كه حتماً او را نزد من برگردانيد، مگر آنكه همه شما گرفتار حادثه‌اى شويد، پس چون وثيقه خود را آوردند پدر گفت: خداوند بر آنچه مى‌گوئیم وكيل است(۶۶) 🌺 «موثق» يعنى آنچه مايه وثوق و اطمينان به قول طرف مقابل است كه مى‌تواند عهد، سوگند و نذر باشد «مَوْثِقاً مِنَ الله» 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ به صرف خويشاوندى اكتفا نكنيد و قراردادها را محكم كنيد «لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّى‌» ⓶ ايمان به خدا و سوگند و نذر و عهد با او قوی ترين پشتوانه بوده و هست «مَوْثِقاً مِنَ الله» ⓷ هرگاه از شخصى بدقولى و بدرفتاری ديديد، در نوبت بعد قرارداد را محكمتر كنيد «مَوْثِقاً» ⓸ فرزند خود را به راحتى همراه ديگران نفرستيد «تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ الله» ⓹ در قراردادها، پیش بينى حوادث غير مترقّبه و خارج از حيطه اختيار را بكنيد «إِلَّا أَنْ يُحاطَ بِكُمْ» تكليف خارج از توانائی ممنوع است ⓺ محکم کارى‌هاى قانونى و حقوقى شما را از توكل به خداوند غافل نكند «اللَّهُ عَلى‌ ما نَقُولُ وَكِيلٌ» 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴 🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 وَ قَالَ يَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ ۖ وَمَا أُغْنِی عَنْكُمْ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْءٍ ۖ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا للهِ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ{۶۷} 🍀 و يعقوب گفت: اى پسران من چون به مصر رسيديد همه از یک دروازه به شهر وارد نشويد تا توجّه مردم به شما جلب نشود بلكه از دروازه‌هاى مختلف وارد شويد و بدانيد من با اين سفارش نمى‌توانم چيزى از مقدّرات خدا را از شما دور كنم فرمان جز براى خدا نيست تنها بر او توكّل مى‌كنم و همه توكّل‌كنندگان نيز بايد بر او توكّل نمايند(۶۷) 🌺 حضرت يعقوب عليه السلام به هنگام سفر برادران به مصر چهار نكته توحيدى مى‌گويد: 🌾 اوّل: «ما أُغْنِي عَنْكُمْ» يعنى من با اين سفارش ورود از چند در نمى‌توانم چيزى از مقدّرات خدا را از شما دور كنم 🌾 دوم: در آيه قبل فرمود: «إِلَّا أَنْ يُحاطَ بِكُمْ» يعنى مگر آنكه همه شما به گونه‌اى كه تصوّر نمى‌كرديد گرفتار حادثه‌اى شويد 🌾 سوم: در آیه ۶۴ فرمود: «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً» 🌾 چهارم: در آيه ۶۷ فرمود: «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ» 🌸 آرى، رسول خدا سراپا توجّه به خدا و توحيد دارد امّا فرزندان يعقوب در سفر تنها مى‌گفتند: «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» يعنى ما خودمان برادرمان را حفظ مى‌كنيم در اين گفتگوها سيماى موحّد مخلص با افراد عادّى به زیبائی نشان داده مى‌شود 🌻 نکتـــه‌ها ① عاطفه پدرى حتّى نسبت به فرزندان خطاكار از بين نمى‌رود «يا بَنِیَّ» ② چاره انديشى و تدبير براى حفظ سلامت فرزندان لازم است «يا بَنِیَّ لا تَدْخُلُوا» ③ وقتى توصيه كننده عالم و آگاه است لازم نيست فرمانبر از فلسفه آن دستور آگاه باشد فرزندان يعقوب فرمان‌ «لا تَدْخُلُوا» را عمل كردند و فلسفه و راز آن را نپرسيدند ④ از بهترين زمان‌هاى موعظه در آستانه سفر است يعقوب در آستانه سفر فرزندان به آنان گفت: «يا بَنِیَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ» ⑤ جلو حساسيّت‌ها، سوءظن‌ها و چشم زخم‌ها را بگيريد ورود گروهى جوان به منطقه بيگانه عامل سوءظن و سعايت است «لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ» ⑥ لطف و قدرت خداوند را منحصر در یک راه نپنداريد، دست او باز است و مى‌تواند از هر طريقى شما را مدد رساند «لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ» ⑦ فقط بازدارنده و نهى كننده نباشيد بلكه راه حل نيز ارائه دهيد «لا تَدْخُلُوا ... وَادْخُلُوا» ⑧ براى رسيدن به مقصود بايستى راههاى مختلف را پيمود «وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ» ⑨ مدير خوب بايد علاوه بر برنامه ریزى حساب احتمالات را بكند زيرا انسان در اداره امور خود مستقل نيست يعنى با همه محاسبات و دقّت‌ها باز هم دست خدا باز است و تضمينى براى انجام صددرصد محاسبات ما نيست «وَ ما أُغْنِی عَنْكُمْ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» ⑩ در برابر مقدّرات حتمى خداوند چاره‌اى جز تسليم نيست «ما أُغْنِی عَنْكُمْ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» ⑪ حاكم مطلق هستى خداوند است «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا للهِ» ⑫ با توكّل زانوى اشتر ببند «لا تَدْخُلُوا ... عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ» ⑬ هم احتياط و محاسبه لازم است «لا تَدْخُلُوا» و هم توكل به خداوند ضرورى است «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ» ⑭ به غير خداوند توكل نكنيد «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ» چرا كه او به تنهائی كفايت مى‌كند «وَ كَفى‌ بِاللهِ وَكِيلًا» 📖 سوره نساء، آیه ۸۱ و بهترين وكيل است «نِعْمَ الْوَكِيلُ» 📖 سوره آل عمران، آیه ۱۷۳ ⑮ يعقوب هم خود توكل كرد و هم ديگران را با امر به توكل تشويق نمود «تَوَكَّلْتُ‌ ... فَلْيَتَوَكَّلِ‌» 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا كَانَ يُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِی نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضَاهَا ۚ وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ{۶۸} 🍀 و چون از همانجا كه پدرشان دستورشان داده بود وارد مصر شدند، اين كار در برابر اراده خداوند هيچ سودشان نبخشيد جز آنكه نيازى در دل يعقوب بود كه عملى شد. (تنها اثر ورود از چند دروازه حفظ از چشم زخم و رسيدن برادران به خصوص بنيامين به يوسف بود كه عملى شد و اثر ديگرى نداشت) و البتّه يعقوب بخاطر آنچه به او آموزش داده بوديم داراى علمى فراوان بود ولى بيشتر مردم آگاه نيستند(۶۸) 🌺 در اينكه آرزوى درونى و حاجت يعقوب كه برآورده شد چه بوده است احتمالاتى وجود دارد: ❶ رسيدن بنيامين به يوسف عليه السلام و خارج شدن يوسف از تنهائی هر چند به صورت اتهام سرقت باشد ❷ سرعت بخشيدن به وصال پدر و پسر كه در آينده به آن اشاره خواهد شد ❸ انجام وظيفه بدون آنكه ضامن نتیجه آن باشد حاجت يعقوب آن است كه در مقدّمات كار كوتاهى نشود و از یک در وارد نشوند ولى آنچه خواهد شد به دست خداوند است 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ تجربه‌هاى تلخ انسان را با ادب مى‌كند و سخنان بزرگان را مى‌پذيرد «وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ» ⓶ اطاعت از پدر لازم و ارزشمند است «دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ» ⓷ اگر از بی ادبى افراد گفتيد از ادب آنان نيز بگوئید «ادْخُلُوا .. أَبُوهُمْ‌» اگر برادران قبلًا نسبت ضلالت به پدر مى‌دادند امروز تسليم امر پدر شدند ⓸ محاسبات و دقتّ و برنامه ريزى‌ها با وجود اراده الهى كارساز است آنجا كه نخواهد كارساز نيست «ما كانَ يُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» ⓹ يعقوب بر مطالب و اسرارى آگاه بود که مصلحت نمى‌دانست بازگو كند «حاجَةً فِی نَفْسِ يَعْقُوبَ» ⓺ دعا و حاجت اولياى خدا مستجاب مى‌شود «حاجَةً فِی نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها» ⓻ علم انبیاء از جانب خداوند است «عَلَّمْناهُ» ⓼ بيشتر مردم عالمان حقيقى را نمى‌شناسند «عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» ⓽ بيشتر مردم به اسباب و علل چشم مى‌دوزند و از حاكميّت خداوند و لزوم توكّل بر او ناآگاهند «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» ⓾ معيار حقّ و باطل تشخيص اكثريّت نيست «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» 📗 تفسیر نور 🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀 🍃🥀🍃 🌴 🌴 🇮🇷 🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَخَاهُ ۖ قَالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ{۶۹} 🍀 وقتى برادران بر يوسف وارد شدند او برادرش بنيامين را در نزد خود جاى داده گفت: همانا من برادر تو هستم پس از آنچه انجام مى‌دهند اندوهگين مباش(۶۹) 🌺 در تفاسير آمده است كه وقتى فرزندان يعقوب عليه السلام وارد مصر شدند يوسف ميزبان آنان شد و براى هر دو نفر یک طبق غذا مقرر كرد بنيامين در آخر تنها ماند يوسف او را در كنار خودش نشاند و آنگاه براى هر دو نفر اتاقى قرار داد و باز بنيامين را هم اتاق خويش ساخت 🌸 بنيامين از بی وفائیهاى برادران و جنايتى كه درباره يوسف در سالهاى قبل كرده بودند سخن گفت 🌼 در اينجا بود كه كاسه صبر يوسف لبريز شد و گفت: نگران مباش من همان يوسفم و چنان با تأكيد گفت: «إِنِّی أَنَا أَخُوکَ» که جائی براى احتمال اين سخن كه «من جاى برادرت باشم» نگذارد 🌹 در مورد جمله‌ «فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» دو معنى احتمال مى‌رود: يا از عملكرد گذشته برادران اندوهگين مباش يا از برنامه‌اى كه غلامان براى نگاهدارى تو دارند و پيمانه را در بار تو خواهند گذاشت تا در پيش من بمانى نگران مباش 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ برادرانى كه ديروز به قدرت خود مى‌باليدند «نَحْنُ عُصْبَةٌ» اكنون بايد براى تهيه آذوقه با كمال تواضع آستانه يوسف را ببوسند «دَخَلُوا عَلى‌» ⓶ كلام‌ها طبقه بندی محرمانه و علنى دارد یوسف تنها به صورت محرمانه به بنيامين گفت: «إِنِّی أَنَا أَخُوکَ» هر سخن جائی و هر نكته مقامى دارد ⓷ در بعضى امور تنها خواص را بايد در جريان گذاشت «فَلا تَبْتَئِسْ» ⓸ هرگاه به نعمتى رسيديد تلخ كامى‌هاى گذشته را فراموش كنيد يوسف و بنيامين به ديدار هم رسيدند پس نگرانى‌هاى قبلى را بايد فراموش كرد «فَلا تَبْتَئِسْ‌» ⓹ قبل از اجراى طرح و نقشه بايد بیگناه از نظر روحى آماده و توجيه باشد به بنيامين گفته شد كه به نام سارق تو را نگاه مى‌داريم نگران مباش «فَلا تَبْتَئِسْ» 📗 تفسیر نور 🌺🌹🌺 🌺 🌺 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِی رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ{۷۰} 🍀 پس چون بارهاى برادران را مجهّز و مهيا ساخت، ظرف آبخورى گران قيمتى را در خورجين برادرش بنيامين قرار داد سپس منادى صدا زد اى كاروانيان قطعاً شما دزد هستيد(۷۰) 🌺 «سقايه» پيمانه‌اى است كه در آن آب مى‌نوشند «رَحْلِ» به خورجين و امثال آن مى‌گويند كه روى شتر مى‌گذارند «عير» به معنى كاروانى كه مواد غذائی حمل مى‌كنند ↲مفردات 🌸 اين چندمين بارى است كه يوسف طرح ابتكارى مى‌دهد یک بار بهاى غلّه را در بار برادران گذاشت تا دوباره بازگردند و اين بار ظرف قيمتى را در محموله برادر گذاشت تا او را نزد خود نگاه دارد 🌼 حضرت يوسف عليه السلام در مرحله قبل بضاعت را توسط غلامان در بار برادران گذارد «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِی رِحالِهِمْ» ولى در سفر دوم شخصاً سقايه را در بار بنيامين قرار داد چون موضوع سرّى بود «جَعَلَ السِّقايَةَ فِی رَحْلِ أَخِيهِ» 🌹 در تفاسير آمده است كه در جلسه دو نفره‌ای که يوسف و بنيامين با هم داشتند يوسف از او پرسيد آيا دوست دارد در نزد وى بماند بنيامين اعلام رضايت كرد ولى يادآور شد كه پدرش از برادران تعهد گرفته كه او را برگردانند يوسف گفت: من راه ماندن تو را طراّحی مى‌كنم و لذا با موافقت بنيامين اين نقشه كشيده شد 🌷 نظير فيلم‌ها، نمايش‌ها و صحنه‌هاى تئاتر كه افراد در ظاهر و در شكل مجرم و گناهكار احضار و مخاطب مى‌شوند و يا حتّى شكنجه مى‌گردند ولى آنها بخاطر توجيه قبلى و رضايت شخصى و مصلحت مهمتری آن را پذيرا شده‌اند سـ❓ـؤال: چرا در اين ماجرا به بی گناهانى نسبت سرقت داده شد؟ پاسـ☑️ـخ: بنيامين با آگاهى از اين طرح و اتّهام براى ماندن در نزد يوسف اعلام رضايت كرد و باقى برادران هر چند در یک لحظه ناراحت شدند ولى بعد از بازرسى از آنها رفع اتهام گرديد 🌾 علاوه بر آنكه كارگزاران از اينكه يوسف خود پيمانه را در ميان بار گذارده‌ «جَعَلَ» خبر نداشتند و بطور طبيعى فرياد زدند: «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ» 🌿 پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «لا كِذبَ على المصلح» كسى كه براى اصلاح و رفع اختلاف ديگران دروغى بگويد، دروغ حساب نمى‌شود و آنگاه حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند 📔 تفسیر نورالثقلین 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ گاهى صحنه سازى براى كشف ماجرائی جايز است و براى مصالح مهمتر نسبت دادن سارق به بیگناهی كه از قبل توجيه شده باشد مانعى ندارد تفسیر المیزان «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ» ⓶ اگر در ميان گروهى یک نفر خلافكار باشد مردم تمام گروه را خلافكار مى‌نامند «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَيْهِمْ ما ذا تَفْقِدُونَ{۷۱} 🍀 برادران يوسف رو به مأموران كردند و گفتند: شما چه چيزى را گم كرده‌ايد(۷۱) 🌴 قالُوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِکِ وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ{۷۲} 🍀 گفتند: پيمانه و جام مخصوص شاه را گم كرده‌ايم و براى هركس آن را بياورد یک بار شتر جايزه است و من اين را ضمانت مى‌كنم(۷۲) 🌺 «صُواعَ» و «سقاية» به یک معنى بكار رفته‌اند پيمانه‌اى كه هم با آن آب مى‌خورند و هم گندم را كيل و اندازه مى‌كنند كه نشانه صرفه جوئی، بهره ورى و استفاده چند منظوره از یک وسيله است 🌸 «صُواعَ» ظرفى است كه گنجايش یک صاع حدود سه كيلو گندم را دارد 🌼 «حِمْلُ» به بار گفته مى‌شود و «حِمْلُ» نيز به معناى بار است امّا بارى كه پنهان باشد مثل بارانى كه در دل ابر است يا فرزندى كه در شكم مادر است ↲مفردات راغب 🌹 جمله «لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ» هر كس چنين كند من چنان پاداش مى‌دهم در اصطلاح فقهى «جُعاله» ناميده مى‌شود كه داراى سابقه و اعتبار قانونى است 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ برادران با جمله «ماذا تَفْقِدُونَ» توصيه كردند كه قبل از اثبات موضوع دزدى کسی را نبايد متهم كرد ⓶ جايزه تعيين كردن از شيوه‌هاى قديمى است «وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ» ⓷ جوايز بايد متناسب با افراد و زمان باشد در زمان قحطى بهترين جايزه یک بار شتر غلّه است «حِمْلُ بَعِيرٍ» ⓸ ضامن بايد فرد معيّن و مشخّصی باشد «وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ» ⓹ ضامن بايد معتبر باشد «وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ» ⓺ ضامن گرفتن براى جلب اطمينان سابقه تاريخى دارد «أَنَا بِهِ زَعِيمٌ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَ ما كُنَّا سارِقِينَ{۷۳} 🍀 گفتند: به خدا سوگند شما مى‌دانيد كه ما براى فساد در اين سرزمين نيامده‌ايم و ما هرگز سارق نبوده‌ايم(۷۳) 🌺 برادران يوسف گفتند: شما مى‌دانيد كه ما برای سرقت و فساد به اين منطقه نيامده‌ايم 🌸 اينكه از كجا مى‌دانستند چند احتمال دارد: شايد با اشاره يوسف باشد كه اين گروه دزد نيستند شايد هنگام ورود به منطقه گزينش شده بودند 🌼 آرى براى ورود و خروج هيئت‌هاى بيگانه مخصوصاً در شرايط بحرانى بايد دقت كرد تا مطمئن به اهداف مسافرين شد 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ حُسن سابقه نشانه‌اى براى برائت است «لَقَدْ عَلِمْتُمْ» ⓶ دستگاه امنيّتى مصر قوى و كارآزموده بوده است و مى‌دانست كه اين قافله براى فساد نيامده‌اند «لَقَدْ عَلِمْتُمْ» ⓷ دزدى و سرقت يكى از مصاديق فساد در زمين است «ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَما كُنَّا سارِقِينَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قالُوا فَما جَزاؤُهُ إِنْ كُنْتُمْ كاذِبِينَ{۷۴} 🍀 مأموران يوسف گفتند: پس اگر دروغ گفته باشيد كيفرش چيست؟(۷۴) 🌺 به نظر مى‌رسد طراّح اين سؤال حضرت يوسف است چون مى‌داند برادران طبق مقررات و قانون منطقه كنعان و نظر حضرت يعقوب اظهار نظر خواهند كرد 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ وجدان مجرم را براى تعيين كيفرش به قضاوت بخوانيد «فَما جَزاؤُهُ‌» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالُوا جَزَاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ ۚ کَذَٰلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِينَ{۷۵} 🍀 گفتند: كيفرش چنين است كه هر كس پيمانه در بارش پيدا شود خود او جزاى سرقت است كه به عنوان گروگان يا برده در اختيار صاحب پيمانه قرار گيرد ما در منطقه كنعان ظالم (سارق) را اينگونه كيفر مى‌دهيم(۷۵) 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ مجازات سرقت در ميان بعضى اقوام گذشته بردگى سارق بوده است «فَهُوَ جَزاؤُهُ» به گفته تفسير مجمع البيان مجازات سرقت بردگى به مدّت یک سال بوده است ⓶ در قانون استثنا و تبعيض وجود ندارد هر کس سارق بود برده خواهد شد «مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ» ⓷ با تفهيم جرم و بيان قانون و عقوبت آن اعتراض متّهم را به حداقل كاهش دهيد «جَزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ» ⓸ دلايل بايد به گونه‌اى باشد كه متهم نيز خود به راحتى اتهام را بپذيرد «مَنْ وُجِدَ» ⓹ وجود یک خلافكار در جمعى دليل بر خلافكار بودن همه نيست «مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ» ⓺ كيفر خلافكار در كشور بيگانه مى‌تواند طبق قانون خود او باشد نه كشور ميزبان «كَذلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِينَ» ⓻ سرقت نمونه بارز ستمكارى است «ظالم» بجاى «سارق» «نَجْزِی الظَّالِمِينَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ ۚ كَذَٰلِکَ كِدْنَا لِيُوسُفَ ۖ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ ۗ وَ فَوْقَ كُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِيمٌ{۷۶} 🍀 پس از پذيرش كيفر ماموران شروع به بازرسى كرده و قبل از بارِ برادرش به بازرسى بار ساير برادران پرداخت سپس پيمانه را از بار برادرش بيرون آورد، ما اينگونه براى يوسف تدبير كرديم زيرا طبق قانون شاه مصر يوسف نمى‌توانست برادرش را بازداشت كند مگر آنكه خدا بخواهد كه كيفر سارق در كنعان را مقدّمه بازداشت اين برادر قرار مى‌دهد، ما هر كس را كه بخواهيم و لايق باشد درجاتى بالا مى‌بريم و برتر از هر صاحب دانشى دانشورى است(۷۶) 🌺 «كَيْدَ» همه جا به معنى مذموم بكار نرفته است «كَيْدَ» به معنى طرح و نقشه نيز استعمال شده است «كِدْنا» 🌸 در موقع بازرسى بنيامين چون از طرح و نقشه با خبر بود آسوده خاطر بود لذا در سراسر اين ماجرا هيچ اعتراضى از او نقل نشده است و براى اينكه طرح مخفى بماند و موجب سوءظن نشود بازرسى را از بار ديگران شروع كردند تا نوبت به بنيامين رسيد و چون در بار او پيدا شد طبق قرار قبلى بايد او در مصر مى‌ماند 🌼 اين طرح و نقشه الهى بود چون يوسف با قوانين جارى مصر نمى‌توانست سارق را به عنوان گروگان نگهدارد 🌻 نکتـــه‌ها ① مأمورين اطلاعاتى بايد به نوعى عمل كنند كه موجب شک و ظن به آنها نشود «فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ» در بازرسى، اوّل به سراغ بار بنيامين نرفتند بلكه از ديگر برادران ديگر شروع نمودند ② عملكرد كاركنان به عهده مسئولان گذاشته مى‌شود. «فَبَدَأَ» به حسب ظاهر يوسف شخصاً بازرسى نكرده ولى قرآن مى‌فرمايد: او بازرسى را آغاز كرد ③ بازرسى اموال متّهمان از سوى حاكم مجاز است «فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ» ④ فكر و ابتكار و چاره جوئی از امدادهاى غيبى است «كِدْنا» ⑤ طرح‌هاى يوسف الهامات الهى بود «كِدْنا لِيُوسُفَ» ⑥ حضور بنيامين نزد يوسف به سود يوسف بود «كَذلِکَ كِدْنا لِيُوسُفَ» ⑦ احترام و مراعات قوانين حتّى در نظام‌هاى غير الهى لازم است «ما كانَ لِيَأْخُذَ أَخاهُ فِی دِينِ الْمَلِکِ» ⑧ سردمداران نيز بايستى به قانون وفادار و از آن تخلّف نكنند يوسف به قانون مصر پايبند بود لذا برادر را نگه‌داشت «لِيَأْخُذَ أَخاهُ فِی دِينِ الْمَلِکِ» ⑨ مقام‌هاى معنوى درجات و سلسله مراتب دارد «نَرْفَعُ دَرَجاتٍ‌» ⑩ علم و آگاهى مایه برترى است «نَرْفَعُ دَرَجاتٍ‌ ... وَ فَوْقَ كُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِيمٌ‌» ⑪ دانش بشرى محدود است «فَوْقَ كُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِيمٌ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ ۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ ۚ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا ۖ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ{۷۷} 🍀 برادران گفتند: اگر او سرقت كند جاى تعجب نيست زيرا پيش از اين نيز برادر او دزدى كرده بود، يوسف اين تهمت را در دل خود پنهان داشت و با آنكه ناراحت شده بود به روى آنان نياورد ولى گفت: موقعيّت شما بدتر از اوست و خداوند به آنچه توصيف مى‌كنيد داناتر است(۷۷) 🌻 نکتـــه‌ها ① متّهم يا انكار مى‌كند و مى‌گويد: من دزد نيستم «ما كُنَّا سارِقِينَ» يا كار خود را توجيه مى‌كند و مى‌گويد: دزد بسيار است «فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ» ② حسود حتّى بعد از دهها سال ضربه مى‌زند «فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ» ③ اخلاق برادر در برادر اثر مى‌گذارد «أَخٌ لَهُ» اخلاق مادر در فرزند اثر دارد بنيامين و يوسف از یک مادر بودند ④ آنجا كه صفا نيست اتّهام افراد زود پذيرفته مى‌شود «إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ» بيرون آمدن پيمانه از بار او دليل بر سرقت نيست ولى برادران چون علاقه‌اى به بنيامين نداشتند کلمه سرقت را بكار گرفته و مسئله را مسلّم پنداشتند ⑤ آنجا كه صفا نيست خلاف جزئی را كلى قلمداد مى‌كنند «يَسْرِقْ» بجاى «سرق» يعنى او هميشه این کاره بوده است ⑥ براى رسيدن به هدف بايد نیش هائی را تحمل كرد «سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ» ⑦ گاهى براى حفظ آبروى خود به ديگران تهمت مى‌زنند «سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ» ⑧ جوانمردى و سعع صدر رمز رهبرى است «فَأَسَرَّها يُوسُفُ» ⑨ رازها را فداى احساسات نكنيم یوسف از برادران نسبت دزدى مى‌شنيد ولى به خاطر مصلحت و حفظ رازش چيزى نگفت «فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِی نَفْسِهِ» ⑩ افشاگرى هميشه ارزش نيست «وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ» ⑪ حسد در حقّ برادر دروغگوئی و اتّهام بى مورد از جمله دلايل يوسف براى گفتنِ «شَرٌّ مَكاناً» به برادران بود ⑫ برادران يوسف بر فرض سرقت پيمانه از سوى بنيامين از او بدتر بودند چون آنان برادر خود را دزديده بودند «أَنْتُمْ شَرٌّ مَكاناً» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ ۖ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ{۷۸} 🍀 برادران گفتند: اى عزيز همانا براى او پدرى است پير و سالخورده پس يكى از ما را به جاى او بگير و او را رها كن همانا تو را از نيكوكاران مى‌بينيم(۷۸) 🌺 وقتى برادران يوسف ديدند نگاهداشتن بنيامين قطعى شد با توجّه به تعهّدى كه به پدر سپرده بودند و سابقه‌اى كه درباره يوسف نزد پدر داشتند و احساس كردند برگشتن بدون بنيامين بسيار تلخ است، تقاضاى خود را با روانشناسى خاصى مطرح نمودند و شروع به التماس كردند و با بيان‌هاى عاطفى و محرک همچون تو عزيز و قدرتمندى، تو از نيكوكارانى او پدرى پير و سالخورده دارد هر كدام از ما را خواستى به جاى او بگير درصدد جلب بخشش او برآمدند 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ مقدرات الهى هر سنگدل و ستمگرى را روزى به خاک مذلّت مى‌نشاند آهنگ التماس در جمله «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ» ⓶ تقوا پيشگانى كه هواپرستان آنها را خوار کنند خداوند آنان را عزّت خواهد بخشيد «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ» ⓷ يوسف حتّى در زمان اقتدارش نيكوكارى در رفتار و منش او نمايان بود «نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» ⓸ فراز و نشيب و حالات مختلف روزگار سختى و آسانى، ضعف و قدرت تغييرى در احوال محسنان ايجاد نمى‌كند يوسف در همه جا و همه شرايط نيكوكار توصيف شد «إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قالَ مَعاذَ اللهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ إِنَّا إِذاً لَظالِمُونَ{۷۹} 🍀 يوسف گفت: پناه به خدا از اينكه كسى را به جز آنكه متاعمان را نزد او يافته‌ايم بگيريم زيرا كه در اين صورت حتماً ستمگر خواهيم بود(۷۹) 🌺 دقّت در كلمات يوسف عليه السلام نشان از اين دارد كه نمى‌خواهد بنيامين را سارق معرّفى كند لذا نمى‌گويد: «وجدناه سارقاً» بلكه مى‌گويد: «وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ» متاع در بار او بود نه آنكه‌ قطعاً او سارق است 🌸 اگر يوسف برادر ديگرى را به جاى بنيامين نگه مى‌داشت طرح به هم مى‌خورد و برادران با او به عنوان یک دزد برخورد مى‌كردند و انواع آزار و اذيّت‌ها را روا مى‌داشتند و آن كس كه به جاى بنيامين مى‌ماند احساس مى‌كرد به ناحقّ گرفتار شده است 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ مراعات مقرّرات بر هر كس لازم است و قانون شكنى حتّى براى عزيز مصر نيز ممنوع است «مَعاذَ اللهِ» ⓶ نيكوكار قانون شكنى نمى‌كند «مِنَ الْمُحْسِنِينَ قالَ مَعاذَ اللهِ» ⓷ قاضى نبايد تحت تأثير احساسات قرار گيرد «قالَ مَعاذَ اللهِ» ⓸ قضاوت كار حساسى است كه بايد در آن به خدا پناه برد «مَعاذَ اللهِ» ⓹ يوسف عليه السلام در دو مكان به خدا پناه برد: يكى در خلوت زليخا و يكى به هنگام قضاوت و حكم «قالَ مَعاذَ اللهِ» ⓺ قانون شكنى ظلم است نبايد به درخواست اين و آن مقرّرات را شكست «مَعاذَ اللهِ أَنْ نَأْخُذَ» ⓻ بیگناه نبايد به جاى گناهكار كيفر ببيند هر چند خودش به اينكار رضايت داشته باشد «مَعاذَ اللهِ» 📗 تفسیر نور ◾️▪️◾️▪️ 🇮🇷 🍀 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🍀
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا ۖ قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقًا مِنَ اللهِ وَ مِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِی يُوسُفَ ۖ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّىٰ يَأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ يَحْكُمَ اللهَ لِی ۖ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ{۸۰} 🍀 پس چون از يوسف مأيوس شدند كه يكى را به جاى ديگرى بازداشت كند نجواكنان به كنارى رفتند، برادر بزرگشان گفت: آيا نمى‌دانيد كه پدرتان براى برگرداندن او بر شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين نيز درباره يوسف كوتاهى كرده‌ايد پس من هرگز از اين سرزمين نمى‌روم تا آنكه يوسف عفو كند يا آنكه پدرم به من اجازه دهد يا خدا در حقّ من حكمى كند و او بهترين داور و حاكم است(۸۰) 🌺 «خَلَصُوا» يعنى گروه خود را از سايرين جدا كردند «نَجِيًّا» يعنى به نجوى پرداختند پس‌ «خَلَصُوا نَجِيًّا» يعنى شوراى محرمانه تشكيل دادند كه چه بكنند 🌻 نکتـــه‌ها ① التماس‌ها و خواهش‌ها شما را از اجراى احكام الهى و اعمال قاطعيّت باز ندارد «فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ» ② گناه موجب مى‌شود ديگران از فرد دورى كرده برائت بجويند و حتّى رابطه خويشاوندى را ناديده بگيرند «فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا» ③ روزگارى همين برادران قدرتمندانه مشورت مى‌كردند كه چگونه يوسف را از بين ببرند «اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً لا تَقْتُلُوا ... أَلْقُوهُ‌» امروز كاسه التماس در دست گرفته و مشورت و نجوى مى‌كنند كه چگونه بنيامين را آزاد نمايند «خَلَصُوا نَجِيًّا» ④ در عدم حضور پدر مسئوليّت اعضاى خانواده با برادر بزرگتر است «قالَ كَبِيرُهُمْ» ⑤ رعايت سلسله مراتب و موقعيّت سنّى در خانواده و جامعه لازم است «قالَ كَبِيرُهُمْ» ⑥ در حوادث تلخ و ناگوار بزرگترها مسئول‌تر و شرمنده‌ترند «قالَ كَبِيرُهُمْ» ⑦ عهد و پيمان‌ها لازم الاجرا است «أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً» ⑧ پيمان‌هاى سخت و قراردادهاى محكم راه سوءاستفاده را مى‌بندد «أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً» ⑨ خيانت و جنايت تا آخر عمر وجدان‌هاى سالم را آزار مى‌دهد «وَ مِنْ قَبْلُ ما فَرَّطْتُمْ فِی يُوسُفَ» ⑩ تحصّن يكى از شيوه‌هاى قديمى براى رسيدن به مقصود است «فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ» ⑪ غربت بهتر از شرمندگى است «فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ» ⑫ به خداوند خوش بين باشيم «هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 اِرْجِعُوا إِلىٰ أَبِيكُمْ فَقُولُوا يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ{۸۱} 🍀 برادر بزرگ گفت: من اينجا مى‌مانم ولى شما به سوى پدرتان برگرديد پس بگوئید: اى پدر همانا پسرت دزدى كرده و ما جز به آنچه مى‌دانستيم گواهى نداديم و ما نگهبان و آگاه به غيب نبوده‌ايم(۸۱) 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ انسان خودخواه است در آنجا كه مى‌خواستند به گندم بيشتر برسند گفتند: «فَأَرْسِلْ مَعَنا أَخانا» 📖 سوره یوسف، آیه ۶۳ برادر ما را با ما روانه كن ولى امروز كه تهمت در كار است گفتند: «ابْنَکَ» پسر تو دزدى كرده و نگفتند: برادر ما ⓶ شهادت و گواهى بايد بر اساس علم باشد «ما شَهِدْنا إِلَّا بِما عَلِمْنا» ⓷ در پيمان‌ها و تعهدات بايد براى حوادث پیش بينى نشده تبصره‌اى باز كرد «وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ‌» ⓸ عذر خود را با كمال صراحت بگوئيم «وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِی كُنَّا فِيهَا وَالْعِيرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِيهَا ۖ وَ إِنَّا لَصَادِقُونَ{۸۲} 🍀 اگر به حرف ما اطمينان ندارى از قريه‌اى كه در آن بوديم و از كاروانى كه در ميانشان به اينجا رو آورده‌ايم سؤال كن و بی شک ما راستگو هستيم(۸۲) 🌺 «قريه» تنها به معناى روستا نيست بلكه به محل اجتماع و مناطق مسكونی گفته مى‌شود خواه شهر باشد يا روستا ضمناً «وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ» به معنى سؤال از اهل قريه است 🍃 «عير» به كاروانى گفته مى‌شود كه مواد غذايى حمل و نقل مى‌كند 🌸 برادران يوسف در گفتگو با پدر در ماجراى كشته شدن يوسف توسط گرگ دليل نداشتند ولى در اينجا براى حرف خود دو دليل آوردند يكى سؤال از مردم مصر و يكى سؤال از كاروانيان كه ما در ميان آنان بوديم 🌼 علاوه بر آنكه در ماجراى قبل گفتند: «لَوْ كُنَّا صادِقِينَ» و «لَوْ» نشانه ترديد و دلهره و سستى است ولى در اين صحنه با «إِنَّا» و حرف لام كه در جمله‌ «إِنَّا لَصادِقُونَ» است نشان مى‌دهند كه قطعاً راست مى‌گويند 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ سابقه بد و دروغ در پذيرش سخنان انسان در تمام عمر ايجاد ترديد مى‌كند «وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ» ⓶ گواهى شهود عينى راهى معتبر براى اثبات مدّعا مى‌باشد «وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ ... وَالْعِيرَ» ⓷ امكان تبانى مجموعه‌اى بزرگ بر كذب منتفى است «وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ ... إِنَّا لَصادِقُونَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِی بِهِمْ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ{۸۳} 🍀 يعقوب گفت: اين چنين نيست بلكه بار ديگر نفس شما با نسبت دزدى به بنيامين يا تعيين كيفر گروگان گيرى مسئله را براى شما آراسته است، پس صبرى نيكو لازم است اميد است كه خداوند همه برادران را با هم نزد من آورد چرا كه او قطعاً آگاه و حكيم است(۸۳) 🌺 وقتى برادران پيراهن آغشته به خون يوسف را با ظاهرى غمگين و گريان حضور پدر آوردند و گفتند: يوسف را گرگ خورد حضرت يعقوب گفت: «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 🍃 يعنى نفس شما اين كار را در چشم شما زيبا جلوه داده است و من صبر جميل مى‌كنم 🌸 در اينجا نيز كه دو فرزندش بنيامين و پسر بزرگتر از او جدا شده‌اند همين جمله را تكرار مى‌كند شايد اين سؤال مطرح شود در ماجرای یوسف برادران توطئه و خيانت كردند ولى در ماجراى بنيامين اين مسائل نبود پس چرا كلام يعقوب در هر دو مورد یک لحن و یک عبارت است؟ «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» 📘 تفسيرالميزان اينگونه پاسخ مى‌دهد: يعقوب مى‌خواهد بگويد دورى اين دو برادر نيز دنباله حركت قبلى شما نسبت به يوسف است يعنى تمام اين صحنه‌ها دنباله همان كار زشت شماست 🌼 ممكن است گفته شود كه مراد يعقوب اين است كه شما در اينجا هم خيال مى‌كنيد بی تقصيريد و كارتان خوب بوده است ولى شما مقصّريد زيرا 🍃 اوّلًا: چرا با ديدن پيمانه در بار برادرتان او را سارق دانستيد؟ شايد كس ديگری اين پيمانه را در بار گذاشته بود؟ 🍃 ثانياً: چرا زود برگشتيد؟ بايد تحقيق مى‌كرديد 🍃 ثالثاً چرا كيفر سارق را گروگان قرار داديد؟ 🌹 امّا سخن صاحب الميزان مناسب‌تر است چون پيدا شدن پيمانه در بار بنيامين براى عموم مردم سبب علم به دزدى مى‌شود و ماندن برادر بزرگتر در مصر نيز براى پيگيرى كار يا جلب عواطف و رحم بود و كيفرى هم كه ذكر شده مجازات سارق در منطقه آنان بوده است 🌷 بنابراين در هيچ یک از سه مسئله جلوه نفسانى نبود تا گفته شود: «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 🌿 صبر گاهى از روى ناچارى و بيچارگى است چنانكه اهل دوزخ مى‌گويند: «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا» صبر كردن و يا جزع كردن براى نجات ما اثرى ندارد و گاهى صبر آگاهانه و داوطلبانه و تسليم رضاى خداوند است كه چهره اين صبر در هر جائی با یک عنوان مطرح است ☘ صبر در ميدان جهاد شجاعت است صبر در دنيا زهد است صبر در برابر گناه تقواست صبر در برابر شهوت عفّت است و صبر در برابر مال حرام ورع است 🌾 تزئین و زيبانمائی زشتى‌ها گاهى توسّط شيطان «وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» 📖 سوره انفال، آیه ۴۸ 🌹 گاهى به وسیله زرق و برق دنيا «حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَازَّيَّنَتْ» 📖 سوره یونس، آیه ۲۴ 🌷 و گاهى توسّط نفس انسان است «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ نفس براى توجيه گناه كارهاى زشت را در نظر انسان زيبا جلوه مى‌دهد «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» ⓶ صبر شیوه مردان خداست و صبر جميل صبرى است كه در آن سخنى بر خلاف تسليم و رضاى خداوند گفته نشود «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» 📙 تفسیر نورالثقلین ⓷ هرگز از قدرت خداوند مأيوس نشويم «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِی بِهِمْ» ⓸ يعقوب به زنده بودن سه فرزندش يوسف، بنيامين، برادر بزرگتر يقين داشت و به ملاقاتشان اميدوار بود «أَنْ يَأْتِيَنِی بِهِمْ جَمِيعاً» ⓹ براى قدرت الهى حل مشكلات تازه و كهنه، يكسان است خداوند مى‌تواند يوسف ديروز و برادر امروز شما را يكجا دورهم گرد آورد «جَمِيعاً» ⓺ مؤمن حوادث تلخ را نيز از حكمت خدا مى‌داند «الْحَكِيمُ» ⓻ باور و توجّه به عالمانه و حكيمانه بودن افعال الهى آدمى را به صبر و شكيبائی در حوادث دشوار وادار مى‌كند «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ، إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى‌ عَلى‌ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ{۸۴} 🍀 يعقوب از فرزندان روى گرداند و گفت: اى دريغا بر يوسف، پس اندوه خود را فرو مى‌خورد تا آنكه دو چشمش از اندوه سفيد و نابينا شد(۸۴) 🌺 «اسف» به معناى حزن و اندوه همراه با غضب است 🌸 يعقوب بر چشم گريه و بر زبان‌ «يا أَسَفى‌» و در دل حزن داشت 🌼 در روايتى امام صادق عليه السلام فرمود: 🌹 علىّ‌بن‌الحسين عليهما السلام بيست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتى گريه مى‌كرد سؤال كردند چرا اين همه گريه مى‌كنيد؟ فرمود: يعقوب يازده پسر داشت يكى غائب شد 🌷 با اينكه زنده بود از گريه چشمانش را از دست داد ولى من در برابر چشمان خود ديدم پدر و برادرها و هفده نفر از خاندان نبوّت شهيد شدند چگونه گريه نكنم؟ 📕 بحارالانوار، جلد۴۶، صفحه ۱۰۸ 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ حسدورزى یک عمر تحقير به همراه دارد «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ» ⓶ آنها مى‌خواستند با حذف يوسف خود محبوب پدر شوند «يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ» ولی حسادت قهر پدر را شامل حال آنها كرد «تَوَلَّى عَنْهُمْ» ⓷ يعقوب مى‌دانست كه بر فرزند ديگر ظلم نشده است، ظلم بر يوسف رفته است «يا أَسَفى‌ عَلى‌ يُوسُفَ» ⓸ غصّه و گريه گاهى موجب نابينائی مى‌شود «ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ» ⓹ ندبه و گريه و سوز و عشق نياز به شناخت دارد يعقوب آشنا به يوسف است كه از سوز نابينا مى‌شود ⓺ اهميّت مصائب بر محور شخصيّت افراد است ظلم به يوسف با ظلم به ديگران فرق دارد نام يوسف برده مى‌شود نه دو برادر ديگر ⓻ گريه، غم و اندوه در فراق عزيزان جايز است «وَابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ» ⓼ تحمّل انسان حدّى دارد و روزى لبريز مى‌شود «وَابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ» ⓽ فرو بردن خشم از صفات مردان الهى و كارى شايسته است «فَهُوَ كَظِيمٌ» ⓾ گريه و غم منافاتى با كظم غيظ و صبر ندارد «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ‌، يا أَسَفى‌، فَهُوَ كَظِيمٌ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالُوا تَاللهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ{۸۵} 🍀 فرزندان يعقوب به پدرشان گفتند: به خدا سوگند تو پيوسته يوسف را ياد مى‌كنى تا آنكه بيمار و لاغر شوى و يا مشرف به مرگ و از بين بروی(۸۵) 🌺 «حرض» به شخصى گويند كه عشق يا اندوه و حزن او را فرسوده كرده باشد 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ يوسف‌ها همواره بايد در يادها باشند «تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ» اولياى خدا در دعاى ندبه يوسف زمان را صدا مى‌زنند و گريه مى‌كنند ⓶ اگر مى‌خواهيد ببينيد چقدر كسى را دوست داريد ببينيد چقدر به ياد او هستيد «تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ» ⓷ آن كه يوسف را مى‌شناسد سوزى دارد که افراد عادّى آن را درک نمى‌كنند «تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً» ⓸ مسايل روحى و روانى، در جسم اثر مى‌گذارد «حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ» فراق مى‌تواند انسان را بشكند و يا بكشد تا چه رسد به داغ و مصيبت ⓹ حساب عاطفه پدرى از علاقه‌هاى عادّى جداست «تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ» 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
📖 ﷽ 📖 هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن 🌴 قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ{۸۶} 🍀 يعقوب گفت: من ناله آشكار وحزن پنهان خود را فقط به خدا شكايت مى‌برم و از عنايت و لطف خداوند چيزى را مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد(۸۶) 🌺 «بث» به حزن شديد گفته مى‌شود كه گويا شدّت آن باعث شده که دارنده‌اش نتواند آن را بيان كند 🌸 حضرت آدم از كار خود به درگاه خدا ناله نمود «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» 📖 سوره اعراف، آیه ۲۳ 🌼 و حضرت ايّوب از بيمارى خود «أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ» 📖 سوره انبیاء، آیه ۸۳ 🌹 و حضرت موسى از فقر و ندارى «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» 📖 سوره قصص، آیه ۲۴ 🌷 و حضرت يعقوب از فراق فرزند «إِنَّما أَشْكُوا بَثِّی وَ حُزْنِی» 🌻 نکتـــه‌ها ⓵ آنچه مذموم است يا سكوتى است كه بر قلب و اعصاب فشار مى‌آورد و سلامت انسان را به مخاطره مى‌اندازد و يا ناله و فرياد در برابر مردم است كه موقعيّت انسان را پايين مى‌آورد امّا شكايت بردن به نزد خداوند مانعى ندارد «إِنَّما أَشْكُوا ... إِلَى اللهِ» ⓶ موحّد درد دل خود را تنها با خدا در ميان مى‌گذارد «إِنَّما أَشْكُوا ... إِلَى اللهِ» دست حاجت چو برى نزد خداوندى بر كه كريم است و رحيم است و غفور است و ودود نعمتش نامتناهى كرمش بى پايان‌ هيچ خواننده از اين در نرود بی مقصود ⓷ افراد ظاهربين از كنار حوادث به راحتى مى‌گذرند ولى انسان‌هاى ژرف نگر آثار و حوادث را تا قيامت مى‌بينند «أَعْلَمُ مِنَ اللهِ» ⓸ يعقوب به زنده بودن يوسف و سرآمدن فراقش و به حقايقى درباره خدا و صفات او آگاه بود كه بر ديگران پوشيده بود «أَعْلَمُ مِنَ اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ» ⓹ شايد «ما لا تَعْلَمُونَ» همان رؤياى يوسف باشد كه يعقوب در آغاز آن را تعبير كرده بود 📗 تفسیر نور 🇮🇷 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷