eitaa logo
انوارالزهراء(س)
660 دنبال‌کننده
698 عکس
362 ویدیو
23 فایل
هیئت انوارالزهراء(سلام الله علیها) محفل معنوی اساتید، کارمندان و دانشجویان محترم دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.ما را به همکاران معرفی نمائید شماره کارت بانکی هیأت جهت کمک و پرداخت نذورات 6104338800375160 لینک کانال هیئت https://eitaa.com/alzahra_tums
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 نقل‌ قول‌های قرآن؛ کلام خدا یا غیر خدا؟ 📍قرآن کریم مخالفان و منکران خود را به تحدی فرامی‌خواند. این کتاب آسمانی معجزه در فصاحت، بلاغت و بلندی محتوا است، به‌گونه‌ای که اگر انسان‌ها و جنیان با یکدیگر متحد شوند، توان آوردن مثل آن را ندارند. ❌ نقل قول‌های قرآنی و شبهه انسانی بودن متن قرآن کریم سوالی که ممکن است به ذهن برخی افراد خطور کند، درباره نقل قول‌های قرآنی است. در قرآن کریم از زبان ابلیس، پیامبران، مردم عادی و فرشتگان جملاتی نقل شده است، گاه این جملات طولانی و یک فراز کامل هستند؛ مانند نصیحت‌های لقمان به فرزندش. 👈 حال مسئله این است که آیا این نقل قول‌ها نیز معجزه هستند؟ کلام خداوند بوده و یا کلام فردی مانند لقمان است؟ اگر همان کلام لقمان نباشد و خداوند به او نسبت دهد، نسبت دادن دروغ به خداوند می‌شود و اگر خود همان کلمات لقمان باشد، دیگر معجزه و کلام الهی نیست . ✅ دوگانه کاذب و عدم توجه به حالت سوم مشکل اساسی این شبهه ایجاد یک دوگانه، اشتباه است. شبهه‌کننده فرض کرده یا آنچه در قرآن آمده است کلام لقمان است یا کلام خداوند، در حالی‌ که فرض سومی نیز وجود دارد و آن اینکه کلام خداوند درباره‌ محتوایی باشد که لقمان به فرزندش می‌گوید. ⬅️ برای تقریب به ذهن این مسئله را با ابیات شاهنامه؛ شاهکار ادبی و حماسی جناب فردوسی مقایسه کنید. برخی محققین شاهنامه را به سه بخشِ اسطوره‌ای، پهلوانی و تاریخی تقسیم کرده‌اند. در قسمت تاریخی، فردوسی وقایع تاریخی را از دوران اردشیر اول تا یزدگرد سوم و حمله اعراب بیان می‌کند و گویا دقت تاریخ‌نگاری او بسیار بالا و مورد قبول بسیاری از محققین است. وقتی فردوسی می‌گوید رستم فرخزاد به برادرش نامه نوشت و در نامه این‌گونه نوشت: ▪️دریغ این سر و تاج و این داد و تخت ▪️دریغ این بزرگی و این فر و بخت ▫️کزین پس شکست آید از تازیان ▫️ستاره نگردد، مگر بر زیان 🔺این سخن فردوسی است یا سخن رستم فرخزاد؟! آيا رستم فرخزاد نامه‌اش را به صورت نوشته و اين ابيات را به برادرش فرستاده؟ آیا تمام ایرانیان با همین بیان و فصاحت عالی فردوسی سخن می‌گفته‌اند؟ روشن است که پاسخ منفی است. این ابیات کلام فردوسی است، اما محتوا و پیام رستم فرخ‌زاد به برادرش را منعکس می‌کند. ✅ درباره نقل قول‌های قرآنی نیز همین مطلب صادق است. نقل قول‌های قرآنی نیز کلام خداوند است که محتوا و معنای گفتار انسان‌ها و دیگر موجودات را با فصاحت و بلاغت معجزه‌آسا بر مخاطبان قرآن عرضه می‌کند. نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جای بازی نیست! حجت برای همه تمام است جای هیچ حرف و حدیثی نمی‌ماند...👌🏻 نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
41.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش ویدئو ای هیات مرداد ماه به مناسبت شهادت حضرت رقیه و امام حسن مجتبی (ع) نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
💠 «حُبّ و بُغض‌های قبیلگی» 🔸 دوگانه «تقدیس» و «تخریب»، چگونه انسانها را کر و کور می‌کند؟ 1️⃣ پیامبر اعظم (ص): 🔹حُبُّكَ لِلشَّيءِ يُعمي و يُصِم 🔺دوست داشتن و علاقه انسان به چيزی، او را [نسبت به كاستى‌هاى آن،] كور و كر مى‌کند. 📒من لایحضر الفقیه: ج 4 ص 380 2️⃣ امیرالمومنین (ع): 🔹عَينُ المُحِبِّ عَمِيَةٌ عَن مَعايِبِ المَحبوبِ‌، و اذُنُهُ صَمّاءُ عَن قُبح مَساويه 🔺چشمِ مُحِب و عاشق، از ديدن عيب‌هاى محبوبش، کور و نابيناست؛ و گوشش از شنيدن زشتى نقص‌هايش، کر و ناشنواست. 📓غرر الحکم: ص 465 3️⃣ امیرالمومنین (ع): 🔹مَن عَشِقَ شَيئاً أعشىٰ‌ بَصَرَهُ و أَمرَضَ قَلبَهُ‌، فَهُوَ يَنظُرُ بِعَينٍ غَيرِ صَحيحَةٍ‌، و يَسمَعُ بِاُذُنٍ غَيرِ سَميعَةٍ‌ 🔺هر كه عاشق چيزى شود، آن علاقه و عشق، ديده‌اش را از دیدن عیوب آن كور کرده و دلش را بيمار مى‌كند. چنين كسى با ديده‌اى ناسالم مى‌نگرد و با گوشى ناشنوا مى‌شنود. 🔹قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ‌، و أَماتَتِ الدُّنيا قَلبَهُ‌، و وَلِهَت عَلَيها نَفسُهُ‌ 🔺هوس‌ها و شهوت‌ها، عقل و خِردش را معیوب ساخته و محبت دنيا، دلش را ميرانده و جانش، شيفتۀ آن گشته است. 🔹فَهُوَ عَبدٌ لَها و لِمَن في يَدَيهِ شَيءٌ مِنها، حَيثُما زالَت زالَ إلَيها، و حَيثُما أقبَلَت أقبَلَ عَلَيها 🔺بنابراين او بندۀ دنيا و بندۀ دنياداران است، هر جا دنيا برود، او نيز مى‌رود و به هر سو كه دنيا رو كند، او بِدان رو مى‌كند. 📙نهج البلاغه: خطبه 109 4️⃣ پیامبر اسلام (ص): 🔹استوارترين و نيرومندترينِ شما كسى است كه: 🔺أشَدُّكُم وَ أقواكُم الَّذي: 🔹إذا رَضِيَ لَم يُدخِله رِضاهُ في إثمٍ و لا باطِلٍ‌ 🔺[اولا خوشی‌ها، دلبستگی‌ها و] دوست‌داشتنی‌هایش، او را در امر گناه و باطلی نیندازد، 🔹و إذا سَخِط لَم يُخرِجهُ سَخَطُهُ مِن قَولِ الحَقِّ‌ 🔺[ثانیا غضب و] ناراحتی‌هایش، او را به برخوردهای غلط و خروج از سخن حق نکشاند، 🔹و إذا قَدَرَ لَم يَتَعاطَ ما لَيسَ بِحَق 🔺[ثالثا] در هنگام قدرت و توانایی، به كارِ غير حق، دست نزند. 📘من لایحضرالفقیه: ج 4 ص 407 ☝️همین عبارات با اندکی اختلاف، در دیگر آثار شیخ صدوق، کافی، امالی طوسی، محاسن و ... نیز آمده است نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
ادامه👇 💠 «حُبّ و بُغض‌های قبیلگی» 🔸 دوگانه «تقدیس» و «تخریب»، چگونه انسانها را کر و کور می‌کند؟ 🔺این روایات، اشاره به یک «بیماری مُهلک» دارند؛ که اگر در وجود انسان یا جامعه رخنه کند، نتیجه قطعی‌اش، سقوط و هلاکت خواهد بود. این «سمّ مُهلک» چیزی نیست جز: «حبّ و بغض‌های افراطی». حبّ و بغض‌ها، فی‌نفسه امر بدی نیستند؛ بلکه اساس زندگی بشر بر مدار همین محبت، علاقه و دلبستگی‌هاست. بلکه اساسا دین چیزی نیست جز همین «حبّ و بغض‌ها» ☝️هلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْض‏؟‏ (کافی: ج 2 ص 125) 🔺اما فاجعه از جایی آغاز می‌شود که این حبّ و بغض‌ها، مرز «حق» و «عدالت» را درنوردیده و چشم و گوش را می‌بندند؛ جایی که نه عقل باقی می‌ماند، نه انصاف، نه حقیقت. 1️⃣ سطح فردی: ▫️انسانی که دچار «عُلقِه‌های افراطی» می‌شود، قوای ادراکی‌اش معیوب شده و قدرت دیدن واقعیت را از دست می‌دهد. در نتیجه، انسان تنها مَحاسن محبوبش را می‌بیند، و اساسا معایب و خطاهای او به چشمش نمی‌آید، هرکس هم که او را نقد کند، به هیچ وجه نمی‌پذیرد. اساسا نمی‌تواند بپذیرد: آن‌ که دوستش دارد، ممکن است اشتباه کرده باشد. ▫️از سوی دیگر، اگر نسبت به کسی بغض پیدا کند، نه تنها خطاهای او را بزرگ‌نمایی می‌کند، بلکه در گفتار و رفتار از دایره حق خارج می‌شود. اینجاست که حبّ و بغض، عقل را از کار می‌اندازد، و فرد را به سراشیبی سقوط می‌کشاند. ▫️روان‌شناسان از این پدیده با عنوان «سوگیری تأییدی» یاد می‌کنند؛ یعنی ذهن انسان تنها شواهدی را می‌بیند که علاقه یا نفرتش را تأیید کند، و باقی حقایق را سانسور می‌کند. یعنی ذهن انسان در جهت علاقه‌اش، داده‌ها را انتخاب می‌کند، نقص‌ها را نادیده گرفته و انتقاد را طرد می‌کند. ▫️این‌جاست که انسان برده‌ دلبستگی‌هایش می‌شود؛ اسیر ذهنیتی بسته که نه اجازه نقد می‌دهد، نه ظرفیت پذیرش خطا را دارد. خروجی چنین وضعی، چیزی نیست جز شکل‌گیری «تعصبات کور»؛ همان تعصباتی که در دوران جاهلیت، عقل را از میان برداشته و آدمیان را به‌خاطر کوچک‌ترین مسأله، به خون‌ریزی و خشونت می‌کشاند. 2️⃣ سطح اجتماعی–سیاسی: ▫️اگر این سمّ مهلک، از فرد فراتر رفته و در جان یک گروه یا جامعه ریشه بدواند، چنین جامعه‌ای ملاک داوری‌اش می‌شود: «حبّ و بغض‌ها»، نه «حق و باطل». در نتیجه «عقلانیت» را دفن کرده و جای آن را شهوت، هوس، منافع جناحی و تعلقات قبیلگی خواهد گرفت. ▫️در چنین جامعه‌ای است که دوگانه‌ «تقدیس» و «تخریب» شکل می‌گیرد: مثلا افراد یا گروه‌هایی محبوب می‌شوند، و چنان در هاله‌ای از تقدّس قرار می‌گیرند، که هرگونه نقد به آن‌ها، گناهی نابخشودنی تلقی شده و همه خطاهایشان تطهیر می‌شود؛ نقد دلسوزانه با انواع و اقسام برچسب‌ها مواجه شده و فضای گفت‌وگوی نقادانه جای خود را به تعصبات کورکورانه می‌دهد. ▫️از سوی دیگر، چشم‌های آغشته به بغض و نفرت، آنگاه که خطایی از فرد یا گروه مقابل می‌بینند، راه انصاف را وانهاده و به جای نقد منصفانه، تیغ «تخریب» برمی‌کشند. در این‌جا، صرفا به «رفتار نادرست» حمله نمی‌شود، بلکه تمامیت آن جریان زیر سوال برده می‌شود؛ گویی یک لغزش، مجوزی است برای نابود ساختن همه چیز. چنین نفرتی، نه اصلاح‌گر است و نه حقیقت‌طلب، بلکه صرفاً برآمده از خشم فروخفته‌ای‌ست که در پی «انتقام» است، نه در پی «عدالت». ▫️این بیماری، چپ و راست، مذهبی و روشنفکر نمی‌شناسد، همه در معرض خطرند؛ چه اینکه امروز به عینه شاهد آن هستیم، فقط کافی است کمی با جریانات سیاسی و بازتاب آنها در فضای رسانه و مجازی آشنا باشیم. آنگاه خواهیم دید که چگونه تعصب کور، مانع از نفوذ سخن حق می‌شود: ▫️فردی که به مُرادش انتقاد می‌شود، چنان واکنشی نشان می‌دهد که گویی به شرافتش توهین شده، اما خودش با کمال قساوت، به مُراد دیگران حمله می‌کند. خطای بزرگِ دوست، نادیده گرفته می‌شود؛ اما لغزش کوچک رقیب، به چماقی برای «تخریب» بدل می‌گردد. ▫️خطرناک‌ترین جلوه این بیماری، آن‌گاه رخ می‌دهد که دامن یک مسئول حکومتی را بگیرد؛ چرا که انحراف او، انحراف یک مسیر و خیانت به یک آرمان بزرگ است. یک مسئول چه زمانی عدالت را قربانی می‌کند؟ وقتی که دلبسته مال و مقام، محبوبیت اجتماعی و یا تعلقات حزبی و قبیله‌ای شود. ▫️در چنین فضایی، چشم بر فسادها بسته شده و گوش از شنیدن فریاد عدالت، کر می‌شود. اگر هم صدای اعتراضی بلند شود، نه از سر دغدغهٔ عدالت، بلکه از سر گلایه است که چرا سهم ما از سفره قدرت اندک بوده و بهره‌اش همه به رقیب رسیده است. ‼️یک پیشنهاد مهم: ▫️در این فضای پرآشوب، تنها یک راه نجات باقی می‌ماند: بازگشت به عقلانیت، و گشودن راه نقد درون گفتمانی. نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
🌴 حدیث امام عسکری (ع) و جایگاه بی‌نظیر زیارت اربعین در هویت ایمانی 🍁 امام عسکری (ع) فرمود: ▪️عَلَامَاتُ الْمومن خَمْسٌ: صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِ«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏» ▫️مومن پنج نشانه دارد: اقامه 51 رکعت نماز (مجموع واجبات و مستحبات)، خواندن زیارت اربعین، انگشتر عقیق در دست راست کردن، در سجده پیشانی بر خاک نهادن و «بسم الله الرحمن الرحیم» را (در نماز) بلند گفتن 👈 این امام همام، نشانه‌‌های مومن را پنج چیز برشمرده‌اند که "زیارت اربعین" بعد از نماز و پیش از بسیاری اعمال عبادی دیگر آمده است. چرا این چنین؟ اگر ایمان، صرفا عبادت فردی بود، نباید زیارت اربعین چنین برجسته می‌شد. پس باید در جستجوی پیامی عمیق و تمدنی باشیم. ✅ در آیین شیعه، ایمان مفهومی صرفا ذهنی یا شعاری نیست؛ بلکه حقیقتی است که ریشه در قلب و جان انسان دارد و ثمرات آن در رفتار و سلوک فرد نمود عینی پیدا می‌کند. در این سنت الهی، نشانه‌های ایمان حقیقی نه با کلمات و ادعاها، بلکه با تطابق باطن و ظاهر سنجیده می‌شود؛ جایی که باور قلبی به مسئولیت اجتماعی، شجاعت و جانبازی، خدمت به خلق و دفاع از حق و حقیقت به کرات در اندیشه و رفتار فرد دیندار متجلی است. 🔺زیارت اربعین نیز در این چارچوب، فراتر از یک مناسک آیینی یا عمل عبادی محدود عمل می‌کند. اربعین، میدان بروز اجتماع مؤمنان و عرصه تجلی ایمان در مقیاس جمعی و تمدنی است؛‌ فرصتی که در آن مؤمن حقیقی، تنها به ذکر دعا و زیارت اکتفا نمی‌کند، بلکه در بطن حرکت میلیونی زائران، مسئولانه وارد می‌شود و با رفتار، همدلی، خدمت‌رسانی، همزیستی، و تقویت روحیه برادری و وحدت، نشانه‌های ایمان خود را آشکار می‌سازد. 👌 در نگاه شیعی، حضور فعال و نقش‌آفرینی در حرکت عظیم اربعین به معنای پیوستن به کاروانی است که هدفش تحقق ارزش‌های عاشورایی در حیات فردی و اجتماعی است؛ ارزش‌هایی همچون ایثار، عدالت‌طلبی، ظلم‌ستیزی، محبت و ولایت‌مداری. هر گام در مسیر این سفر، گامی برای تعالی روح، تقویت پیوندهای انسانی، و تجدید پیمان با آرمان‌های امام حسین (علیه‌ السلام) است. ⬅️ به‌عبارت دیگر، زیارت اربعین صحنه تمرین "ایمانِ اجتماعی‌شده" است؛ ایمانی که از حالت درونی و فردی فراتر رفته و در پویش جمعی، زیست مؤمنانه و مسئولانه، یافتن جایگاه خود در جامعه، و ساختن تمدن مبتنی بر ارزش‌های اهل‌ بیت علیهم السلام جاری و ساری می‌شود. چنین ایمانی،‌ نه در کنج عافیت، که در بطن جامعه، در مواجهه با مشکلات و مسئولیت‌هاست که به کمال می‌رسد. 💯 در بستر زیارت اربعین، مرزهای نژادی و جغرافیایی رنگ می‌بازد و هزاران انسان از قومیت‌ها، زبان‌ها و مذاهب مختلف، با یک هدف والا و آرمان مشترک گردهم می‌آیند. این همگرایی بی‌نظیر، نمود عینی امت واحده اسلامی است؛ جایی که هر فرد با احساس مسئولیت، محبت و فداکاری، بخش از کل منسجم پیکره امت می‌شود. ⬅️ زیارت اربعین در واقع نوعی مدرسه تمدنی است؛ مدارسی که در آنها وفاداری به آرمان‌های عاشورا، تمرین تحمل و صبر، تمرین مسئولیت‌پذیری اجتماعی، و پرورش روحیه ایثارگرانه در متن زندگی روزمره جایگاه یافته است. نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
اعمال شب و روز اربعین برای عاقبت بخیری همدیگر دعا کنیم التماس دعا نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
انوارالزهراء(س)
✅ شخصیت جابر بن عبدالله الانصاری اولین زائر امام حسین (ع) ♦️جابر بن عبدالله، از شخصیت‌های بسیار برج
✅ عطیة بن سعد عوفی (همراه جابر در زیارت قبر أباعبدالله الحسین ع ) ♦️ابوحسن، عطیة بن سعد بن جناده‌ عوف ، از دانشمندان به نام اسلامی و از مفسران قرآن کریم، شخصیتی است که توفیق همراهی جابر را در زیارت قبر أباعبدالله الحسین (ع) یافته است و می‌توان او را دومین زائر آن حضرت دانست. ♦️مرحوم محدث قمی می‌فرماید: 👈«عطیه‌ی عوفی یکی از مردان علم و حدیث است که اعمش و دیگران از وی روایت نقل نموده‌اند و از او روایات زیادی در فضیلت امیرمؤمنان (ع) نقل شده است. 📗سفینة البحار: ج 2 ص 205 (ماده‌ی عطا) ♦️برخی از فضایل این شخصیت بزرگ عبارت است از : ➖انتخاب نام وی توسط امیرمؤمنان (ع): هنگامی که وی ولادت یافت پدرش به آن حضرت گفت: پسری از من به دنیا آمده است، نامی بر او بگذار. آن حضرت فرمود: هذا عطیة الله؛ او داده‌ خداوند است. از این روی او را «عطیة» نام نهادند . ➖ توفیق زیارت قبر سیدالشهدا (ع) همراه جابر بن عبدالله انصاری. ➖ پس از خروج ابن اشعث و فرار عطیه به فارس، حجاج به محمد بن قاسم ثقفی نوشت که عطیه را فراخوان، اگر او علی بن ابی‌طالب را لعن کرد که هیچ، وگرنه به او چهارصد ضربه شلاق بزن و موی سر و ریش او را بزن. عطیه پس از احضار، از انجام این کار سر باز زد و ضربات شلاق و تحمل اهانت را در ولای مولای خود به جان خرید. ➖ او دارای تفسیر قرآن در پنج جزء بود .این سخن از اوست: «من قرآن را سه بار با دید تفسیری و هفتاد بار با نگاه قرائتی بر ابن‌عباس عرضه داشتم. 📔سفینة البحار: ج 2 ص 205 (ماده‌ی عطا) نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
❓چرا در میان اهل بیت فقط امام حسین (ع) اربعین دارد؟ ☝️چرا فقط برای امام حسین (ع) روز اربعین تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم (ص) مراسم روز اربعین نداریم؟ ✅ پاسخ: 🔸این تأکید به عزادارى بر حضرت سیدالشهدا (ع) به خاطر فلسفه‌هاى سازنده و تربیتى متعددی از جمله زنده داشتن یاد و تاریخ پر شکوه نهضت حسینى، الهام‌بخش روح انقلابى و ستم‌ستیزى، پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین، اقامه مجالس دینى در سطح وسیع و آشنا شدن توده‌ها با معارف دینى، پالایش روح و تزکیه نفس، اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و ... است. 🔹انقلاب و قیام امام حسین (ع) در مقابل امویان و دستگاه جور یزید راه اصلاحی و صراط مستقیمی بود که راه درست را از نادرست نمایان کرد. از این روی پیامبر و همه ائمه و پیشوایان برای زنده نگهداشتن یاد ایشان توصیه‌های بسیاری کردند تا عزاداری امام حسین (ع) برای همیشه به درستی و کامل اقامه شود، برای نمونه امام عسکری (ع) زیارت اربعین را یکی از علائم و نمادهای شیعه می‌داند. 🔸البته هر چند ویژگی‌ها و معنویتی که در عزاداری امام حسین (ع) هست و تأکیداتی که در روایات به این مطلب وجود دارد برای هیچ یک از معصومین نیست اما تعظیم نام امام حسین (ع) در حقیقت تکریم همه ائمه، خوبان و خوبی‌ها است. 🔹منحصر به فرد بودن مصیبت امام حسین (ع): مصیبت حضرت امام حسین (ع) برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین (ع) از همه مصیبت‎ها بزرگ‎تر و سخت‎تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین (ع) بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام (ص) عزاداری می‎کنیم و مراسم متعددی برپا می‎کنیم. 🔸مقابله با دشمنان امام حسین (ع) و دشمنان دین خدا: دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین (ع) قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین (ع) تلاش کردند تا حادثه کربلا، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت امام حسین (ع) می‎آمدند، شکنجه می‎کردند و می‎کشتند. 🔺در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین (ع) منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده می‎کردند که یکی از این مناسبت‎ها، حادثه روز اربعین است. ☝️در حقیقت‌ برپايی‌ عزای حسینی‌ یک‌ جهاد مقدس‌ و احیای‌ خط‌ ائمه‌ (ع‌) و تبیین‌ مظلومیت‌ آنان‌ و اعتراض‌ به‌ ظالمان‌ و حمایت‌ از مظلومان‌، و انتقال‌ فرهنگ‌ شهادت‌ به‌ نسل‌های‌ آینده‌ است‌. به همین خاطر امام بزرگوار فرمود: "این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است." 🔹رسیدن کاروان اسیران در سفر بازگشت به صحرای کربلا در چهلم شهادت آن حضرت، و عزاداری معروفی که شد، به همراه زیارت اربعین در این مسئله دخالت داشته است. نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums
💠 امام حسین (ع)؛ معقل مؤمنین و مدرسه تعقّل 💢 در زیارت اربعین، امام حسین (ع) به عنوان «مَعقِلُ المؤمنین» معرفی می‌شود. «معقل» در لغت، یعنی دژ و پناهگاه. اما در اینجا فراتر از معنای نظامی است: دژی معرفتی و عقلانی که مؤمنان در آن، هم ایمان‌شان را از گزند شبهات حفظ می‌کنند و هم عقلانیت‌شان را می‌پرورند. 💢 رسالت اهل‌بیت (ع) رسالت اهل‌بیت (ع) دقیقاً همین بود: نجات مردم از جهالت و سرگردانی. قرآن بارها با تعبیر «أ فلا یعقلون؟» و «أ فلا یتفکرون؟» به انسان هشدار می‌دهد که دین، بدون تعقّل پایدار نمی‌ماند. امام حسین (ع) هم پناه ایمان است و هم معلم عقل. 💢 تعقّل؛ ستون دین و سیاست «تعقّل» فقط دانستن یک حکم یا یک روایت نیست. تعقّل یعنی دیدن لوازم یک اندیشه، فهمیدن ارتباط مقدمه و نتیجه، و درک پیامدهای یک تصمیم. جامعه‌ای که قدرت تعقّل ندارد، در بزنگاه‌های تاریخی سرگردان می‌شود. ☝️متأسفانه در تاریخ شیعه، بارها عاطفه‌گرایی یا تعبد سطحی جای تعقّل را گرفته است. محبت بی‌ریشه، شور بی‌فکر، یا تسلیم در برابر فرهنگ غالب باعث شده که شیعه در لحظات حساس، نتواند جبهه حق و باطل را به درستی تشخیص دهد. هزینه‌های سنگینی از همین غفلت پرداخته‌ایم. 💢 عاطفه بی‌تعقّل؛ خطر دیرینه شکی نیست که عاطفه و محبت به اهل‌بیت (ع) سرمایه بزرگ شیعه است. اما وقتی عاطفه، عقلانیت را کنار بزند، خودش به ابزار تحریف تبدیل می‌شود. 🔹گاهی شعائر دینی به جای آنکه عقلانیت تولید کند، به سطحی‌گرایی و تکرار بی‌فکر فروکاسته است. 🔹گاهی شور و احساس، جای تحلیل سیاسی و تشخیص صحنه را گرفته است. 🔹و گاهی هم تعبد کورکورانه، عقل نقاد و بیدار را خاموش کرده است. 🔺زیارت اربعین دقیقاً در برابر این خطر ایستاده است. آنجا که می‌خوانیم: ▪️لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَة یعنی امام مأمور است مردم را از همین سرگردانی فکری و عاطفه‌زدگی بی‌منطق نجات دهد. 💢 مدرسه «اولوا الألباب» اهل‌بیت (ع) در حقیقت، معماران مدرسه عقل‌اند. مدرسه‌ای که قرآن آن را با تعبیر «اولوا الألباب» معرفی می‌کند؛ همان‌ها که قدرت شنیدن، تحلیل و انتخاب احسن دارند: ✨فَبَشِّر عِبادِی الَّذینَ یَستَمِعونَ القَولَ فَیَتَّبِعونَ أحسَنَه (زمر/۱۸) در این مدرسه، فکر با ذکر گره می‌خورد، عقل با وحی پیوند می‌خورد، و ایمان با استدلال تقویت می‌شود. ✅ جمع‌بندی امام حسین (ع) «معقل مؤمنین» است؛ یعنی دژی برای حفظ ایمان و مدرسه‌ای برای پرورش عقلانیت و اندیشه‌ها. اگر تعقّل در سیره اهل‌بیت (ع) جدی گرفته شود، دینداری ما از سطحی‌گرایی نجات می‌یابد، و انقلابی‌گری ما از شور بی‌ثمر به پایداری حکیمانه ارتقا می‌یابد. 🔺در غیر این صورت، جامعه‌ای که باید پیشرو در عقلانیت باشد، گرفتار همان سرگردانی تاریخی می‌شود که زیارت اربعین از آن هشدار می‌دهد. نشانی ما در پیام رسانها👇 @alzahra_tums