eitaa logo
آمال|amal
354 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت رمان جدید☁️🌿
متاسفانه یک مشکلی پیش اومد😩که نمیتونیم رمان دمشق شهرعشق رو براتون بزاریم😣 انشاءالله سر فصت میزاریم😍این رمان قشنگیه❤️اسمش هست رنج مقدس🤗 کپی ازش ممنوع❌ اگه سوالی بود یا نظری درمورد رمان یا کانالمون بگید👇🏻💟 https://harfeto.timefriend.net/16184915966634
________🌱❣🌱___________ . . 🏝 . . خنکای بادی که از دریچۀ کوچک بالای سرش می‌وزید هم، نمی‌توانست از حرارتی که وجودش را فرا گرفته بود ذره‌ای کم کند. رد قطره‌های عرقی را که از کنار شقیقه‌اش راه می‌گرفت، حس می‌کرد و دلش یک دریای آب خنک می‌خواست تا شاید کمی یا حتی لحظه‌ای آرام بگیرد. جوان کناریش یکی دوبار عقب و جلو شده بود و او را از حالش بیرون کشیده بود اما باز هم دلش تنهاییش را می‌خواست و خلأيی که هیچ دردی را حس نکند. دردی که ساعت‌ها بود در دستش می‌پیچید، هر چند لحظه یک‌بار رخی نشان می‌داد و باعث می‌شد که لب بگزد و چشم به هم بفشارد. باورش نمی‌شد از صبح تا به حال این‌طور زندگیش بالا و پایین بشود. شاید هم این قصه شروعش از صبح نبوده، از همان نوجوانی بوده، از اولین روزهایی که حسی متفاوت درونش شکل گرفته بود و حالا تازه متوجه می‌شد که خیلی حرف‌ها و کارها مثل همیشه تعبیر ساده ندارد و گاهی باید زبان دست و نگاه بلد باشی تا سرت سلامت باشد! این حرف‌های محمدحسین بود که در سرش می‌پیچید؛ نمی‌تونی از کنار نشانه‌ها راحت رد بشی! شایدم درست اینه که نباید رد بشی! رد نشانه‌ها رو که بگیری معماهای زیادی برات حل می‌شه! دلش محمدحسین را می‌خواست و نمی‌خواست! تنهایی خودش و دونفره‌هایشان را! دلش خیلی چیزها می‌خواست و نمی‌خواست! خواندن نشانه‌ها را...! ... دختران بهشتےeitaa.com/dukhtaranebeheshti/35103♡ دنبال‌پارت‌ها‌مونی‌‌؟‌!‌بزن‌رو‌لینک‌بالا‌↻
____🌱❣🌱___________ ┄┄┅┅┅❅بخش یک❅┅┅┅┄┄ . . 🏝 . . نشانۀ آن روز که تازه داشت از هیاهوی بلوغ درمی‌آمد را جدی نگرفته بود! روزهای نوجوانی و لحظه‌های متفاوتی که گاهی روان را سرد می‌کند و گاه گرم و پر از هیجان! گاهی تنهایی را به هر جمعی ترجیح می‌داد و گاهی برای فرار از خودش حاضر بود ساعت‌ها توی خیابان قدم بزند تا فکرهای بی‌خودش را به تجربه‌های تلخ نرساند! شاید اوج سرکشی و فرار و اعتراض علنیش را از همان روزی که محمدحسین بعد یک ماه از دانشگاه آمده بود نشان داد؛ پاییز سال سوم دبیرستان، عصر پنج‌شنبه‌ای که به‌خاطر آمدن محمدحسین، مانده بود خانه... حیاط نقلیشان با گلدان‌های شمعدانی که مادر دور تا دور باغچه می‌چید حال و هوای خوبی داشت. سبزی‌های قدکشیده از لبۀ باغچه سرک می‌کشیدند و با نسیمی که می‌وزید سر و دست تکان می‌دادند. مصطفی بی توجه به آن‌ها زیر سایۀ تنها درخت حیاط نشسته بود و بال کبوتر را وارسی می‌کرد. پرهای سفید زیر دستش نرمِش نشان می‌دادند. جای زخم دیگر پیدا نبود. چشمان گرد و مشکی کبوتر تکان و لرز آرامی داشت که نمی‌گذاشت نگاه از آن بگیرد. این نگاه کبوتر را دوست داشت. اما مادر صدایش کرده بود و از تنهایی و خیال بیرونش کشیده بود. - دوباره رفتی پیش کبوترات! بیا کارت دارم. دوباره گفتن مادر از روی کلافگیش بود! از وقتی که کبوتر را زخمی پیدا کرده بود و آورده بودش خانه کنار دوتای دیگر، بیشتر از قبل کنار قفس می‌نشست. خودش هم نمی‌دانست چرا دارد این‌طور برای کبوتر وقت می‌گذارد... شاید طوق سبز دور گردن کبوتر و رنگین کمان شدنش وقتی که در نور سر می‌چرخاند این‌طور بازیش می‌داد! هفت رنگ بودن و رقص رنگ‌ها یا بازی دادن نور خورشید و انعکاس متفاوت آن! می‌خواست امروز بال کبوتر را بچیند تا بتواند گاهی از قفس آزادش کند. نگاهی به قیچی و کبوتر کرد و لب‌ برچید. نچی کرد و کبوتر را داخل قفس گذاشت و پا پس کشید سمت ساختمان. عمداً سر و صدا راه انداخت تا سکوت را به هم بریزد. از هال پانزده متریشان گذشت که مادر سر از آشپزخانه بیرون آورد: - باشه! سرو‌صدا کن. داداشت که بلند شد خودت جوابش را بده. ... دختران بهشتے http://eitaa.com/dukhtaranebeheshti/35103♡ دنبال‌پارت‌ها‌مونی‌‌؟‌!‌بزن‌رو‌لینک‌بالا‌↻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبتون امام حسینی✋🏻🦋👏🏻🌸
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
‹🖤🖇› ‌ - <بسیجۍۅاقعۍ! اونیه‌ڪھ‌بعـدازشهـادتش، قبــرش‌میشھ‌دارالشفا🌿> ! رفاقت‌تا‌شهادتـ🖐🏻 ‌- 🌪⃟📓¦⇢ ••
🌹 استاد‌پناهیان : تجربہ‌بهم‌یا‌دداده‌کہ... برای‌اینکه‌طلب‌ِشهادت‌کنی ‌نبایدبه‌گذشته‌خودت‌نگاه‌کنی! راحت‌باش.. نگران‌ِهیچی‌نباش؛ فقط‌مواظب‌این‌باش‌کھ شیطون‌بهت‌نگه‌تولیاقت‌ِشھادت‌نداری!((:
مۍخواهۍخدا  شود؟!  مۍزنۍ ..  برمۍدار؁ ..✨  مۍگویۍ .. همھ‌چۍوهمھ‌چۍ برا؁  باشد ..🙂💚 💞
⸾--------- ‌- - -🧡 - - - ---------⸾ - - رفیـق؟!^^ پیغامِ‌حـٰاج‌قـٰاسم‌رودریافٺ‌ڪردی؟!(: گفت: بـهـ توجھ‌کنید . . . گوش‌بھ‌حَرفِ‌ رهبر باشید((:✌️🏽 -
🔴یکی از معجزات امام رضا ع که اخیرا اتفاق افتاده است: یک عروس و دوماد تهرانی که تازه عروسی میکنن تصمیم میگیرن بنا به  اسرار آقا داماد بیان مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد  مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند  و زیارت نکنند. درست چند روزی هم که مشهد بودند رو با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدونهاشون رو  داخل ماشینشون گذاشتند و از هتل خارج شدند.وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدیها میدون ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین رو نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس  خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای، خیلی مشهد خوش گذشت؛ بای بای داماد ماشین رو روشن کرد از مشهد خارج شدند.توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد. تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا  برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد.از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم. عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم. واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت فقط برگردیم مشهد برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛ عروس اصرار کرد که برند حرم داماد  با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن رو از خانمش جویا شد که  عروس خانم اینطور جواب داد : وقتی توی ماشین خواب بودم،خواب دیدم که توی حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین  رو برایشان میخونند و امام رضا هم تایید میکنه و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس) رو نخوندی؟ خادم هم جواب داد که آقا جان ایشان این  چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا. امام رضا جواب داد که اسم ایشان رو هم توی لیست زایرین ما بنویسید. این خانم وقت  رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند؛ایشان هم زایر ما بودند. 🌸🌱 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
࿐⃢🌸 نشست تو تاکسی دید‌ راننده‌‌ نوار‌‌ِ قرآن‌‌ گذاشته گفت‌: آقا‌..! کسی مُرده..؟! راننده‌‌ با‌ لبخند‌‌تلخی گفت: بله؛ دل‌‌ِ من و شما :)💔 .
﷽ به خوشگلیت می‌نازی ؟! 😌 اون دنیا طرف میگه چکار کنم صورتم قشنگه 😒 دخترا ولم نمیکردن به افتادم ؛ 😞 خدا یوسف و عباس(ع) رو نشونت میده😊 میگه از اینا خوشگل‌تر بودی ؟!🤨 عباس‌بن‌علی‌ای که با راه میرفت😔 میگفت نمیخوام با دیدن من کسی به بیفته !⛔️ چشمایِ خوشگلش رو،👀 بدنش رو ؛ 💪🏻 خرج نکرد؟💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستایی که آیفون دارن منو راهنمایی کنن هرکاری میکنم به اینترنت وصل بشم نمیشه . . . . دکمشو میزنم در حیاط باز میشه😅😂
مورد داشتیم ، آش نذری برده در خونه همسایه زنگ زده همسایه گفته کیه؟ طرف هول شده گفته آشم 😐 میگن زنگ در،از شدت خنده آیفون تصویری شده😂😂
چند سال پیش عید، رفته بودیم عید دیدنی همه داشتن ازم تعریف میکردن که عجب پسر مودبی..😌😊 همه چی داشت خوب میرفت که موقع رفتن پسته ها از تو پاچم ریخت😐🤣🤣🤣🤣😂 ‌‌
💙🌸 توچه‌ڪرده‌اۍ ؟ که‌خدا همه‌ات‌را برای‌خودش‌خواست وَنصیبِ‌ما چیزی‌نگذاشت ! حتۍنامی،نشانی .. 🌿
🖇. دل‌ڪھ‌به‌جنبش‌آید،((:💔 سـن‌به‌چڪارآید خیزڪھ‌وقت‌جنگ‌است وه‌ڪھ‌چه‌صحنھ‌زاید^^💙🌸 🌿 '
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲🇮🇷 دوم اردیبهشت، سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گرامیباد✌️
این عالی بود 😂😂😂 به قول یه بنده خدایی دیده آب و هوا مناسبه اونجا فرود اومده...
حمله موشکی در نزدیکی تاسیسات اتمی دیمونا!!!😎 🔹ساعاتی پیش سرزمین‌های اشغالی شاهد انفجارهای پیاپی و فعال شدن آژیر حمله موشکی و تلاش‌های سامانه پاتریوت بود. 🔹هدف این حملات، تاسیسات اتمی دیمونا بود. علاوه بر این خبرنگار روزنامه جروزالم‌پست نوشت: صدای چندین انفجار در اورشلیم، رام‌الله و چند منطقه دیگر به گوش می‌رسد. 🔹ارتش صهیونیستی به حالت آماده‌باش درآمده و هنوز نمی‌دانند از کجا خورده‌اند اما گفته می‌شود این موشک‌ها از سوریه شلیک شده‌اند/فارس خبری نبوده بچها میخواستن کسی سحری خواب نمونه😅😌
💯 در پی انفجار مهیب در اراضی فلسطین اشغالی نخست وزیر اسرائیل خاطر نشان کرد: اصلاً هم درد نداشت! 💢وی ادامه داد: کار خودمون بود و خودمون دوست داشتیم یه قسمت هایی از خودمون رو منفجر کنیم!!!👌👌 😄 🤣
📸حملات اسرائیل و جواب‌های ایران در یک سال گذشته...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[📿🌙]• ♨️ امسال سپاه تولد ۴۲ سالگیش رو توی اسرائیل گرفت!!😎 🔸دیشب (۲ اردیبهشت) ساعت ۲:۵۵ صبح یعنی تقریبا ۱:۲۰ به وقت تل‌آویو (ساعت شهادت سردار دل‌ها) موشکی از سوریه به نزدیکی اطراف تاسیسات هسته ای شلیک شد. ❌باشد که دیگه فکر خرابکاری در سیستم هسته ای مارو نکنن😏 💠 دوم اردیبهشت سالروز تشکیل پاسداران به فرمان امام خمینی رحمه الله علیه 😎💪
باشه تو خوبی! این موشکمون سرگردون بود و خورد نزدیک دیمونا، ببین اگه بهش آدرس می‌دادیم کجاتونو میزد😂
از اون بالا داره میاد یه دسته موشک همشون کاکل به سر گوگولی مگولی😂