________🌱❣🌱___________
#رمان_رنج_مقدس2
#نرجس_شکوریانفرد
#قسمت_اول
.
.
🏝
.
.
خنکای بادی که از دریچۀ کوچک بالای سرش میوزید هم، نمیتوانست از حرارتی که وجودش را فرا گرفته بود ذرهای کم کند.
رد قطرههای عرقی را که از کنار شقیقهاش راه میگرفت، حس میکرد و دلش یک دریای آب خنک میخواست تا شاید کمی یا حتی لحظهای آرام بگیرد.
جوان کناریش یکی دوبار عقب و جلو شده بود و او را از حالش بیرون کشیده بود اما باز هم دلش تنهاییش را میخواست و خلأيی که هیچ دردی را حس نکند.
دردی که ساعتها بود در دستش میپیچید، هر چند لحظه یکبار رخی نشان میداد و باعث میشد که لب بگزد و چشم به هم بفشارد.
باورش نمیشد از صبح تا به حال اینطور زندگیش بالا و پایین بشود.
شاید هم این قصه شروعش از صبح نبوده، از همان نوجوانی بوده، از اولین روزهایی که حسی متفاوت درونش شکل گرفته بود و حالا تازه متوجه میشد که خیلی حرفها و کارها مثل همیشه تعبیر ساده ندارد و گاهی باید زبان دست و نگاه بلد باشی تا سرت سلامت باشد!
این حرفهای محمدحسین بود که در سرش میپیچید؛ نمیتونی از کنار نشانهها راحت رد بشی! شایدم درست اینه که نباید رد بشی!
رد نشانهها رو که بگیری معماهای زیادی برات حل میشه!
دلش محمدحسین را میخواست و نمیخواست! تنهایی خودش و دونفرههایشان را!
دلش خیلی چیزها میخواست و نمیخواست! خواندن نشانهها را...!
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوع ❌
دختران بهشتے
♡eitaa.com/dukhtaranebeheshti/35103♡
دنبالپارتهامونی؟!بزنرولینکبالا↻
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_اول
#زندگینامه 🌺
#زینب_کمائی در خرداد ماه 1346در شهر آبادان به دنیا آمد.مادرش زنی دل آگاه و علاقه مند به قرآن و اهل بیت به خصوص حضرت حسین(ع)و حضرت زینب(س) بود. پدر او نیز کارگر پالایشگاه نفت آبادان بود و با دسترنج اندک کارگری خود خانواده نه نفره اش را سرپرستی می کرد.
زینب دوران دبستان و دو سال از دوره راهنمایی را در آبادان سپری کرد و از کلاس سوم دبستان تحت تاثیر تربیت آگاهانه مادر و شرکت در جلسات قرآن حجاب اسلامی را انتخاب کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه راهنمایی و مسجد محله به فعالیت های فرهنگی و تربیتی مشغول شد. زینب علاقه زیادی به رهبر انقلاب حضرت امام خمینی داشت. گرایش به دیدگاه های حضرت امام تاثیر در نوع نگاه زینب به زندگی و ادامه فعالیت هایش بر جای گذاشت.
با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359زینب به همراه خانواده مجبور به ترک شهر و دیار کودکی اش شد. پس از مهاجرت به اصفهان و سپس شاهین شهر اصفهان او در سایه حمایت های مادرش به فعالیت های فرهنگی از جمله شرکت در کلاس های اعتقادی جامعه زنان و عضویتدر بسیج و فعالیت های پرورشی و تربیتی دبیرستان 22بهمن شاهین شهر پرداخت. در این زمان چهار عضو خانواده کمایی در جبهه مشغول به خدمت بودند. به دلیل فعالیت های مستمر زینب و تلاش های بی وقفه اش جهت تغییر وضعیت فرهنگی شاهین شهر پس از گذشت شش ماه از حضورش در این شهر هدف سازمان منافقین قرار گرفت و در شب اول فروردین سال1361 در راه بازگشت از مسجد به خانه توسط اعضای این گروه ربوده و به شهادت رسید و پیکر پاکش پس از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید.
منافقین در طی ارسال نامه و تماس تلفنی مسئولیت ترور زینب را برعهده گرفتند.زینب چهارده ساله و دانش آموز سال اول دبیرستان هدف ترور منافقین قرار گرفت و به شکل مظلومانه ای به شهادت رسید و همراه با شهدای فتح المبین در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
#نویسنده: #معصومه_رامهرمزی
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
کتاب حیدر کتاب دیگری از زندگی نه ساله حضرت علی (ع)و خانم فاطمه زهرا است که الگو بسیار مفیدی میتواند برای نوجوانان و جوانان باشد
این کتاب یه روایت امیرالمومنین هست..
پیشنهاد میکنیم این کتاب زیبا رو تهیه و مطالعه کنید
#معرفی_کتاب
#قسمت_اول
#حیدر
@Childrenofhajqasim1399