eitaa logo
آمال|amal
350 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🍃 #قسمت_سیزده از خانم کچویی شنیدم که امام جمعه شاهین شهر، زینب را میشناسد و
یازهرا: ... 🌲🍃 آن روز آقای حسینی هم قول دادکه از طریق سپاه و بسیج دنبال زینب بگردد.درسالهای اول جنگ،بنزین کوپنی بودو خیلی سخت گیر می آمد،امام جمعه کوپن بنزین به آقای روستا دادتا مابتوانیم به راحتی به جاهای مختلف سر بزنیم و دنبال دخترم بگردیم. قبل از هرکاری به خانه برگشتم. میدانستم که مادرم و شهرام وشهلا منتظر ونگران هستند.آنهاهم از شنیدن خبرهای جدید،نگران تر از قبل شدند.مادرم ذکر"یاحسین،یازینب،یاعلی" از دهنش نمی افتاد.ندرمشگل گشامی کرد.مادرم هرچی اصرار می کرد که "کبری،یک استکان چای بخور...یک تکه نان دهنت بگذار... رنگت مثل گچ سفیدشده" من قبول نمی کردم ،حس می کردم طنابی به دور گردنم پیچیده شده است. حتی صدا وناله ام به زور خارج می شد. شهرام هم سوار ماشین آقای روستاشدو برای جست وجو آمد.نمی دانستم باید کجاسربزنم.روز دوم عیدبودوهمه جاتعطیل بود.قط به بیمارستان و درمانگاه ها و دوباره به پزشکی قانونی و پایگاه بسیج سر زدیم .وقتی هوا روشن بود،کمترمیترسیدم.انگارحضورخورشید توی آسمان دلگرمم میکرد.اما به محض اینکه هوا تاریک می شد،افکار زشت و ترسناک از همه طرف هجوم می آورد. ... 🌀لطفادوستانتون را دعوت کنید🌀