eitaa logo
آمال|amal
313 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
آمال|amal
____________❣______________ #رمان_یادت_باشد #پارت_چهاردهم عکس سوال هایی که حمیدی پرسید و نیازی ند
_________❣__________________ آخرین حدیث رو هم بگم.یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادته.» بین صحبت هایمان چندین بار از حدیث و روایت استفاده کرده بود.هرچیزی که می گفت یا قال امام صادق علیه السلام بود یا قال امام باقر علیه السلام با گفتن این حدیث صحبت ما تمام شد و حمید زودتر از من اتاق را ترک کرد. آن روز نمی دانستم مرام حمید است:«می آید،نیامده جواب می گیرد و بعد هم خیلی زود می رود.» حالا همه آن چیزی که دنبالش بود را گرفته بود.من ماندم و رویاهایی که از بچگی با آنها زندگی کرده بودم و حس میکردم از این لحظه روزهای پر فراز و نشیبی باید در انتظار من باشد یک انتظار تازه که به حسی تمام نشدنی تبدیل خواهد شد. تمام آن یک ساعت و نیمی که داشتیم صحبت می کردیم پدرم با این که پایش در رفته بود به دیوار تکیه میداد با ایما و اشاره منظورش را می‌رساند که یعنی کافیه! در چهره‌اش به راحتی می شد استرس را دید می‌دانستم چقدر به من وابسته است و این لحظات او را مضطرب کرده وقتی حرص می‌خورد عادت داشت یا راه می رفت یا لبش را ور می چید وقتی از اتاق بیرون آمدم عمه گفت: «فرزند جان خوب فکراتوبکن ما هفته بعد برای گرفتن جواب تماس می‌گیریم» از روی خجالت نمی توانستم درباره اتفاقات آن روز و صحبت‌هایی که با حمید داشتن با پدر و مادرم حرفی بزند این طور مواقع حرفهایم را به بعد از برادرم علی میزنم در ماجراهای مختلفی که پیش می‌آمد مشاور خصوصی من بود با اینکه از نظر سنی یک سال از من کوچکتر است و نظرات خوب و منطقه‌ای می دهد به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی ادامه دارد... کپی/اصکی❌ 💝|@Childrenofhajqasim1399