🔴تا 200 سال پیش استفاده از جنس خارجی در ایران حرام بود.
🔰 25 اردیبهشت مصادف با سالروز لغو #امتیاز_تنباکو بهواسطه فشار ناشی از فتوای میرزای شیرازی مرجع وقت شیعیان جهان است. فتوایی که موجب قیامی علیه #استعمار_اقتصادی بیگانگان بود و به یکی از نمادهای #بیداری و بیگانه ستیزی ملت ایران تبدیل شد.
🔰تعصب استفاده از کالای ایرانی و تن ندادن به #وابستگی_اقتصادی قرن ها سنت تخلف ناپذیر ملت ایران و حکام ایرانی بوده. تا صد سال پیش ما ایرانیها مردمی بودیم که #جنس_خارجی را #حرام می دانستیم! ما حتی در برابر قند و شکر و گوجه می ایستادیم!
🔰نقل است که #شاه_عباس_صفوی برای پس گرفتن تبریز از عثمانی به سلاح گرم (توپ و تفنگ) نیاز داشت، اما حاضر نشد آنرا از اروپایی ها بخرد. سرانجام اروپایی ها مجبور شدند برای دفع خطر بزرگتر (یعنی تضعیف #عثمانی) ساخت توپ و تفنگ و باروت را به ایرانیها یاد دهند و کارخانه های آنرا در ایران بسازند!
🔰وقتی #انگلیسی_ها هدایایی از ظروف گرانبهای چینی برای فروش به اعیان و تجار ایران می آورند، #کریمخان_زند آنها را میشکند و دستور میدهد ظروف مسی ایرانی بیاورند، به زمین میزند و نمیشکند! و میگوید: سلاح مردم #ایران این است! ما با ساخته دست خودمان خرسندیم که فقیر و وابسته نشویم!
🔰روند واردات به ایران، با قرارداد #ترکمانچای و از روسیه آغاز شد و روسها به انواع شگردها کالای خود را به بازار ایران قالب کردند. از فروختن قند و شکر حتی ارزانتر از قیمت تولید آن تا نابودی کارخانه های تولید قند داخلی و..
🔰مردم ایران تا سالها به قند، شکر، سیب زمینی، گوجه فرنگی، توت فرنگی چون از روسیه و اروپا (بطورکلی بلاد کفر) وارد میشدند، با سوءظن و حتی دشمنی می نگریستند و در برابر خوردن آن (تا وقتی در ایران کشت شد) مقاومت میکردند. #علمای_شیعه پیشتاز مقابله با واردات کالای خارجی ها به ایران بودند. آیت الله آقانجفی اصفهانی برای مقابله با جنس خارجی، کارخانه نساجی با نام «شرکت اسلامیه» تاسیس کرد. آیت الله #میرزای_شیرازی علاوه بر #تحریم_تنباکو، مصرف قند و کالاهای روسی را نیز حرام اعلام کرد تا مانع استعمار #روس و #انگلیس شود.
🔰اما از زمان ناصرالدین شاه قاجار، طبقه تجاری جدیدی در ایران شکل میگیرد به نام #وارداتچیها. طبقه ای که بعدا با سیاستهای مختلف مثل سیاست تخته قاپوکردن عشایر در دوره #رضاشاه و سیاست اصلاحات ارضی در دوره #محمدرضاشاه، چاقتر و چاقتر شد. طبقه ای که بیشترین ستم را به تولید و کار و اشتغال و اقتصاد ایران زده و همچنان می تازد و به جای حمایت از تولید ملی به دنبال احیای «وزارت بازرگانی» ( بخوانید #وزارت_واردات) است.
🔰امروز #رهبر_معظم_انقلاب است که پیشتاز و پرچمدار حمایت از #کالای_ایرانی ست. ایشان با فتاوایی درباره حرمت واردات کالای خارجی که مشابه داخلی دارد، تلاش برای فرهنگ سازی در این جهت با نامگذاری چندین سال بنام کالای ایرانی و تولید ملی، ابلاغ سیاست های #اقتصاد_مقاومتی با تاکید بر منع واردات کالاهای مشابه تولید داخل و تذکر همیشگی به مردم و مسئولان در برابر این سیل ویرانگر دویست ساله ایستاده اند.
🔰و تاریخ گواهی خواهد داد درست وقتی مدعیان #ملی_گرایی دل شان برای #غرب غنج می زد، و درست وقتی مدعیان وطن پرستی بجای مغزهایشان، ساده لوحانه به #برند_خارجی کیف و کفش خویش می نازیدند، مردی از سلاله پیامبر اکرم(ص) مردانه پای ایران ایستاد و برای اعتلای اقتصاد و پیشرفت این آب و خاک، خود را به آب و آتش زد.
✅چه خوب است ۲۵ اردیبهشت به عنوان نماد مقابله ایرانیان با وابستگی اقتصادی به بیگانگان، به روز ملی حمایت از #تولید_ایرانی نامگذاری شود.
این عماریون
🔴 تطهیر #ترکمانچای برای اثبات #برجام!
🔹جواد ظریف یادداشت کوتاهی نوشته با این عنوان: «خودمان انتخاب کرده ایم». او در این یادداشت مدعی است که باید «آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم.» و با ناراحتی می نویسید چرا عوامل عهدنامهها و قراردادهای ترکمانچای و گلستان، در تاریخ منفورند؟ اینها نهایت توانایی و امکانات ما بوده!
🔸در ادامه، همه دوره های شکست ایران را در یکی دو قرن اخیر، یکی دانسته و به پای انتخاب مردم می زند و عوامل عقب ماندگی و مصائب کشور را «آرزوهای رهبران» می داند و مدعی است: «در ۷۵ سال برنامهریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامهها به جای ترسیم مسیر جبران عقبماندگیها متناسب با امکانات و فرصتها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بودهاند.»
🔹 و بگونه ای «انتخاب مردم» را نکوهش می کند که چرا برای آرمان ها و آرزوها در مقاطعی جنگیده اند؛ او از اینکه در منظر عموم جامعه، «سازشکاری»، منفی و بی ارزش تر از «سازش ناپذیری» است، اظهار ناراحتی می کند و می پرسد: «چرا «سازشکار» منفی، و «سازشناپذیر» مثبت است؟»
🔸عجیب است ظریفی که به صراحت گفته بود رهیافت «رئالیسم - واقع گرایی» در سیاست خارجه را قبول ندارد و به رهیافت «ایده آلیسم – آرمان گرایی» معتقد است حالا چگونه دم از واقعیات می زند و می گوید: باید آرزوها را در چارچوب امکانات دنبال کنیم!
🔹اتفاقاً این حرف ما بوده که سال ها می گفتیم واقعیت سیاست بین الملل، لبخند و وعده و تشریفات و مکالمه زبان انگلیسی نیست؛ واقعیت سیاست بین الملل، قدرت و زور است. قوانین جنگل بر جهان حاکم است و اگر تو قوی نباشی و خودت را قوی نکنی، زورگویان تو را می بلعند!
🔸این ما بودیم که می گفتیم توانایی ملت ایران، بیش از آبگوشت بزپاش و لولهنگ است؛ واقعیت توانایی و امکانات ایران، شکل گیری انقلاب با دست خالی، 8 سال مقاومت در برابر قدرت های جهانی، قدرت دفاعی، قدرت موشکی، پیشرفت علمی و هسته ای و ... است. این ما بودیم که می گفتیم باید در عرصه سیاست خارجه واقع بین باشیم و واقعیات را ببینیم نه اینکه متوهمانه بگوئیم «بدبینی در دنیای سیاست خارجه معنی ندارد!»
🔹هر تحلیلگری با خواندن متن ظریف، منظور و مقصود او را میفهمد که هدفش از این متن و ابراز ناراحتی چیست؟ و چرا از اینکه ترکمانچای و گلستان در تاریخ منفی اند ناراحت است؛ مقصود روشن است. چون مردم و تاریخ، #برجام او را همان ترکمانچای و گلستان میدانند او ناراحت است.
🔸ظریف مثل دروازه بانی است که به او میگویند چرا ۶ گل خوردی، میگوید اگر دیگری بود ۲۰ گل میخورد! حالا میگوید چرا ما به عاملان ترکمانچای و گلستان، خائن میگوئیم؟ آنها بالاخره جلوی از دست رفتن سرزمینهای بیشتری را گرفتند!
🔹او برای توجیه برجام مجبور است معنای کلمات را تغییر دهد! از منظر او سازشکاری ارزش بالاتری نسبت به سازشناپذیری دارد و کسانی که از دشمنان آبنبات میگیرند و دُرّ و الماس میدهند، ارزش بالاتری دارند و آنانکه از سر ترس یا منافع ناچیز، منافع اصلی ملی را میدهند باارزشترند! ظریف برای اینکه برجام را مثبت نشان دهد حاضر است تاریخ را تغییر دهد و ضدارزشها را به ارزش تبدیل کند!
🔸ظاهراً باید دهخدایی دیگر بیاید و لغتنامههای جدیدی باید نوشته شود تا ترکمانچای وگلستان و سایر ننگیننامههای تاریخ را در اذهان نسلها مثبت و پیروزی جلوه دهند تا برجام هم مثبت شود!
🔹او و همقطارانش برای انعقاد برجام هم حاضر شده بودند تاریخ آمریکا را بزک کنند و جنایات و دشمنیهای او را بپوشانند؛ کودتا علیه مصدق، حمایت از دیکتاتوری محمدرضاشاه، حمایت از تروریستها و تجزیهطلبها، حمایت از صدام و جنایتهایش، تهدید نظامی و تحریم و ترور را بزک کردند تا برجام را امضا کنند.
🔸باید به ظریف و امثال او گفت: اولاً توانایی و امکانات ملت ایران، ترکمانچای و برجام چای نبوده؛ بلکه خیانت برخی در لباس مسئول و مدیر، کار را بدانجا رسانده بود که ترکمانچای ها و برجام چای ها امضا شوند!
🔹ثانیاً عامل عقب ماندگی کشور افکار ظریف و امثالهم است که همیشه بر طبل «ما نمی توانیم» کوبیده اند و تمام هنر و تز و پیشنهادشان این است که قُلدری زورگویان را بپذیریم؛ کوتاه بیائیم؛ هر آنچه آنها گفتند بپذیریم و در یک کلام، تسلیم شویم! هیچوقت به فکر و قدرت و ابتکار جوان ایرانی اعتماد نداشتند!
🔸ما 8 سال صدارت وزارت خارجه او را دیدیم که از ارتباط با کشورهای منطقه هم ناتوان بود. وزارت خارجه را وزارت برجام کرد و تمام هم غمش آمریکا بود! واردات واکسن را به FATF گره می زدند؛ فروش نفت را به برجام گره می زدند؛ تمام مملکت را در انتظار برجام تعطیل کردند و دست آخر وضعیت این شد! حالا برای اثبات برجام مجبور است بگوید ترکمانچای خوب بود!
🔴اعتراف سال۱۳۹۷ ظریف:
ترکمانچای، افتخار ملی نیست
♦️آقای ظریف، اخیرا قرارداد #ترکمانچای را ستود و آن را سقف توانمندی های ملت ایران -به دور از آرزوها- معرفی کرد!
♦️طبق قرارداد ترکمانچای، ایالت های ایروان و نخجوان و بخشهایی از تالش (۳۰ هزار کیلومتر مربع)، از خاک ایران جدا شد. ضمنا ایران، حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) را به روسیه واگذار کرد و ده کرور تومان به عنوان غرامت جنگی پرداخت.
♦️در منفور بودن آن، همین بس که ظریف، ۸ بهمن ۱۳۹۷ در مجلس گفت: "چرا افتخارات ملی را ترکمانچای مینامید؟ چرا بدعهدی رژیم جنایتکار آمریکا را به اسم جمهوری اسلامی تمام میکنیم و افتخار کشور را ترکمانچای مینامیم؟ از دولتی که به اصول بینالملل پایبند نیست چه توقعی داریم؟... این ترامپ است که باید به برجام، ترکمانچای بگوید، نه شما".
♦️ظریف آن زمان، ترکمانچای را نقطه مقابل #افتخارات_ملی می شمارد؛ اما چهار سال بعد، با این پیش فرض که برجام در واگذاری امتیازات به دشمن، شبیه آن قرارداد بوده، به تحسین ترکمانچای می پردازد تا فجایع برجام را توجیه کند!
♦️ او در این جفای جدید، ابایی ندارد که شرایط اقتدار ایران معاصر را با دوره قاجاریه و اشغال نظامی ایران در دو قرن پیش مقایسه کند. خب! یک کلمه بگو اشتباه کردم که به دشمن اعتماد کردم؛ این همه ضد و نقیض گویی و تحریف و توهین به ملت و کشور، چرا؟!
🔺🔺 برگ 2️⃣ 🔺🔺
متأسفانه در نتیجهٔ توافق #ترکمانچای قوم تالش به ۲ قسمت تقسیم شد. تالش شمالی وارد اتحاد جماهیر شوروی شد و در نهایت جزو جمهوری آذربایجان شد. بدون توجه به مرزهای دوران شوروی در این سالهای جدید نهتنها شهر آستارا بلکه شهرها و روستاهای دیگری نیز بودند که در بین آنها تقسیماتی انجام گرفته است. در ادامهی این مراحل رابطهٔ ما با برادرانمان در آنطرف مرز یعنی ایران محدودتر شده است. این در واقع نتایجی مهمی را در بر میگیرد که شامل کاهش افرادی است که در شمال تالشستان و #قفقاز از زبان فارسی استفاده میکنند. ذکر این نکته اهمیت دارد که قوم تالش همچنان گذشته تاریخی خود را به یاد دارد. در اینجا به ۶ نکته اساسی خواهم پرداخت.
۱. تالش در واقع هویت خاص خود را دارد، نام تالشستان با ایران مرتبط است؛ مانند نامهای لرستان، کردستان و بلوچستان و غیره که در #ایران قرار دارند. در ج.آذربایجان نام تالشستان به این دلیل که ممکن است افراد مورد تعقیب قرار بگیرند ممنوع شده است. در واقع با محکومکردن ایجاد استان تالش در ایران حدود ۲۰سال پیش، در ج.آذربایجان یک دوره حساسیت بالا ایجاد کرد. در واقع این نکته نشان میدهد که در پارلمان ایران صحبتکردن دربارهٔ تالش مشکلاتی ایجاد میکند. هنگامی که نمایندگانی با اصالت تالشی در پارلمان ایران درباره قومیت تالش میتوانند صحبت کنند اما در ج.آذربایجان چنین چیزی ممکن نیست. توجه داشته باشید که تالشها مانند ایرانیان به هویت خود افتخار میکنند. در واقع، امروزه نام تالش صرفاً بهعنوان منطقهٔ جنوبی ج.آذربایجان یاد میشود و به هویت تالشی توجه نمیشود. در کشور ج.آذربایجان یک سازمان با نام تالش وجود ندارد و حتی در شورای محلی نیز از این نام استفاده نشده است و از مناطق تالشنشین نیز با نام خان لنکرانسکی یاد میشود و هویت تالش بهکلی انکار میشود.
۲. تالشها از زبان خویش محروم هستند. در ج.آذربایجان، زبان تالشی در تمام محلههایی که بهعنوان زبان روزمره استفاده میشد حذف شده است. با وجود اینکه حدود ۲۰سال پیش زبان تالشی یک زبان معمول در بین خانوادهها بود امروزه مراحل جذبکردن تالشها در هویت جمهوری آذربایجان باعث شده است که در مناطق تالشنشین نیز از زبان تالشی استفاده نشود. زبان تالشی در مدارس آموزش داده نمیشود. علیرغم اینکه دولت جمهوری آذربایجان گفته است که در مدارس امکان آموزش زبان تالشی وجود دارد اما در عمل چنین اتفاقی رخ نمیدهد. با این وجود در دانشگاه حتی یک کرسی درباره زبان و ادبیات تالشی، تاریخ #تالش یا مردمشناسی تالش وجود ندارد. میتوان گفت تالشها دومین قومیت از نظر جمعیت در جمهوری آذربایجان هستند که حق تدریس به زبان مادری از آنان سلب شده است و این درحالی است که حق تدریس به زبانهای دیگر مانند روسی، عبری و گرجی به رسمیت شناخته شده است اما زبان تالشی بهکلی سرکوب میشود و این در حالی است که به زبان عبری و روسی توجه ویژه میشود. در جمهوری #آذربایجان رسانههای مربوط به تالشها را بهویژه زمانی که بخش خصوصی بخواهد آنها را حمایت کند، محدود میکنند. در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۲ تعدادی از خبرنگاران تالش دستگیر شدند. در سال ۲۰۲۰ یک روزنامهنگار دیگر به نام فخرالدین عباسف دستگیر و زندانی شد. بهصورت کلی تمام رسانههایی که به مسائل تالشها بپردازد بهشدت سرکوب میشود.
۳. جمعیت تالشهای جمهوری آذربایجان بیش از یک میلیون و ۵۰۰هزار نفر است. این غیر از تالشهایی است که در کشورهای دیگر آواره شدهاند و میخواهند برگردند. در تمام آمارها این جمعیت انکار میشود و جمعیت آنها کمتر از ۱۰۰هزار نفر ذکر میشود. تحقیقات مستقل آمریکاییها نشان میدهد فقط در پنج شهر جنوبی بیش از ۵۰۰ هزار نفر تالش زندگی میکنند و این نصف جغرافیای تالشستان را در برمیگیرد.
۴. تاریخ و فرهنگ تالشها انکار میشود. امروز در ج.آذربایجان هر موفقیت فرهنگی به نام آذربایجان نوشته میشود و هویت ترکی را برجسته میکنند. تمام مباحث تاریخی و ادبی تالشها مانند داستانها، افسانهها و اشعار ترکیزه میشوند و تاریخ تالش به نام تاریخ ترکی جعل میشود. موسیقی و هنرهای تالشی در ج.آذربایجان بهعنوان موسیقی و هنرهای ترکی از آن یاد میشود.
۵. برای تالشها محدودیت دینی نیز ایجاد کردند. در ج.آذربایجان محدودیتهای سنگین سیاسی در زمینۀ آزادی ادیان انجام میشود. بهخصوص در درجهٔ اول مردمانی که ایرانی هستند یعنی تالشها و تاتها بهشدت سرکوب شدهاند. حداقل در سال گذشته صدها نفر در مناطق مختلف با ادیان متفاوت در ج.آذربایجان بازداشت شدند.
🔻🔻 ادامه🔻🔻