.
*🌹 یادمان چـزابـه :*
*در فاصله ۱۷ کیلومتری شمال غربیِ شهر بستان منطقهای است به نام تنگه ی چزابه ؛ #تنگه میگویند چون بین تپه های رملی و #هورالهویزه قرار گرفته و دهانه ای به وسعت یک ونیم کیلومتر دارد.*
*شاید بتوان گفت چزابه به خودی خود برای #ایران و عراق اهمیتی نداشت ولی دو دلیل باعث شده بود که این منطقه را استراتژیک بنامند :*
*اول آنکه تصرف چزابه برای عراق به معنی تصرف #بستان بود و دوم آنکه دو جاده ی نظامی در طرفین تنگه وجود داشت که برای عملیات بسیار موثر بود؛*
*جاده ای که تنگه را به #فکه متصل میکرد و جاده ای که حد فاصل چزابه تا شهر "العماره"ی عراق بود.*
*ارتش عراق در همان هجوم سراسری اولیه اش توانست #چزابه را در اختیار بگیرد ولی #ارتش و #سپاه ایران طی دو عملیات توانستند چزابه را پس بگیرند؛ ابتدا عملیات #طریق_القدس بود که بر اساس طرحی بیبدیل از #حسن_باقری صورت و به فتح بستان، چزابه و چند نقطه دیگر انجامید و با شهادت دو سردار سپاه (عباس کردآبادی و احمد فروغی) همراه شد...*
*ارتش عراق کرد موقعیت استراتژیک را از دست داده بود، برای بازپس گیری آن برنامه ریزی کرد. از آنجا که پیش بینی می کرد نیروهای ایران در سالگرد پیروزی انقلاب (بیست و دوم بهمن) عملیات میکنند، پیش دستی کرد و در هفدهم بهمن سال ۱۳۶۰ با نیروهای بسیار به چزابه حمله کرد تا هم در حمله ی بعدی ایران تاخیر بیاندازد و هم ایرانی هارا در حالت #نظامی فرو برد.*
*رزمندگان مستقر در چزابه جانانه #مقاومت کردند تا نیروهایی که برای #فتح_المبين آماده می شدند به چزابه برسند. جنگ شدید شد...*
*تعداد زیادی #شهید شدند اما مردان چزابه، آنقدر مقاومت کردند تا چزابه پا برجا بماند. بعد از این نبرد سنگین،چزابه برای ایرانی ها ماند، اما در تیررس عراق قرار داشت و هر لحظه ممکن بود هجوم دوباره ی عراق، چزابه را نا امن کند.*
*حسن باقری برای آزادی کامل چزابه، طرح عملیات #مولای_متقيان را آماده کرد و با فرماندهی خودش به اجرا گذاشت. با این عملیات عراق تا مرز عقب نشینی کرد و چزابه برای همیشه از آنِ ایرانی ها شد.
#وصیت نامه #پسرم در ساکش بود، در وصیت نامهاش نوشته بود:"مادر و خواهران من #زینب وار باشند، #حجاب خود را حفظ کنند و اگر #جنازهام برنگشت برای من ##گریه و #زاری نکنید و #ناله سر ندهید و بگویید به جای ناراحتی و تسلیت گفتن، به شما #تبریک بگویند."😭
🍃🌷🍃
در همین سال بود که خانواده به #جبهه اعزام شدند تا شاید اثری از #علی اصغر یافت شود ، ولی بین #پیکر ها و #مفقودین هیچ اثری از #پسرم پیدا نکردند.😭
🍃🌷🍃
یکی از #همرزمانش به من گفت: یک شب یک گروه به #تنگه ی چزابه رفتند که هیچ کس از آنجا برنگشت. #همرزمانش گفتند که پای #راستش تیر خورده و در یک #گودال افتاده است و بلافاصله یک #تانک از روی گودال #عبور کرده.😭😭😭
🍃🌷🍃
همسرم هم# سه بار، یک بار قبل از #اعزام و دوبار بعد از #مفقود شدن پسرم، به #جبهه رفت. #دو فرزند دیگرم هم نیز به #جبهه رفتند که یکی از آن ها #مجروح شد . تاکنون تقاضایی از جایی نداشتیم چون اعتقاد داریم که : ما #راه خدا🤍را میخواهیم نه چیزی دیگری".
🍃🌷🍃
#وصیت نامه #پسرم در ساکش بود، در وصیت نامهاش نوشته بود:"مادر و خواهران من #زینب وار باشند، #حجاب خود را حفظ کنند و اگر #جنازهام برنگشت برای من ##گریه و #زاری نکنید و #ناله سر ندهید و بگویید به جای ناراحتی و تسلیت گفتن، به شما #تبریک بگویند."😭
🍃🌷🍃
در همین سال بود که خانواده به #جبهه اعزام شدند تا شاید اثری از #علی اصغر یافت شود ، ولی بین #پیکر ها و #مفقودین هیچ اثری از #پسرم پیدا نکردند.😭
🍃🌷🍃
یکی از #همرزمانش به من گفت: یک شب یک گروه به #تنگه ی چزابه رفتند که هیچ کس از آنجا برنگشت. #همرزمانش گفتند که پای #راستش تیر خورده و در یک #گودال افتاده است و بلافاصله یک #تانک از روی گودال #عبور کرده.😭😭😭
🍃🌷🍃
همسرم هم# سه بار، یک بار قبل از #اعزام و دوبار بعد از #مفقود شدن پسرم، به #جبهه رفت. #دو فرزند دیگرم هم نیز به #جبهه رفتند که یکی از آن ها #مجروح شد . تاکنون تقاضایی از جایی نداشتیم چون اعتقاد داریم که : ما #راه خدا🤍را میخواهیم نه چیزی دیگری".
🍃🌷🍃