رضاخان و محمدرضا بازیچه ابر قدرت ها
🔻#صحیفه_خوانی | 22 اردیبهشت
🔹... شما میدانید که در ظرف پنجاه و چند سال در #ایران چه گذشت. مسلماً همه شما شاهد نبودید، از باب اینکه جوان هستید اغلب؛ لکن من از همان زمان، از #کودتای_رضاخان تا امروز، شاهد همه مسائل بودهام. #رضاخان آمد و ابتدا با چاپلوسی و اظهار #دیانت و سینه زدن و روضه بپا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرّم، مردم را #اغفال کرد. پس از آنکه مستقر شد حکومتش، شروع کرد به مخالفت با #اسلام و# روحانیین، به طوری که مجالس #روضه ما هیچ امکان نداشت که منعقد بشود. اگر بعضی مجالس میخواست منعقد بشود، قبل از اذان صبح منعقد میشد که اول اذان تمام بشود. مأمورین دور میگردیدند برای اینکه نگذارند مجالسی باشد.
🔸#روحانیین را در هر جا که بودند یا به #حبس کشید، و یا بعضی را تلف کرد، کُشت. و در همان وقت آنهایی که #قیام کردند بر ضد رضا شاه، روحانیون بودند؛ که یک دفعه #مشهد قیام کرد و قضیۀ مسجد #گوهرشاد پیش آمد و قتل عموم، قتل عامی که در مسجد گوهرشاد واقع شد؛ و یک دفعه از #تبریز #قیام واقع شد و دنبال آن علمای بزرگ تبریز را گرفتند و #تبعید کردند؛ و ظاهراً به سُنْقُر تبعید کردند؛ و بعدش علمای #اصفهان قیام کردند؛ که در این قیام سایر علمای بلاد هم از همه جاها به #قم آمدند و مرکز را قم قرار دادند؛ لکن باز با حیله و با فشار این را هم ساکت کرد و خفه کرد؛ و دیدید که در مدت چندین سال که این مشغول به فعالیت بود و مشغول به سلطنت بود با مردم چه کرد و با ذخایر ما چه کرد؛ که شاید نتواند تاریخ درست اطلاع در آن پیدا بکند.
🔹و آن وقت که بنا شد برود، و رفت، #انگلستان اعلام کرد به وسیله رادیو دهلی ـ که آن وقت تحت نظر انگلستان بود ـ که #رضاشاه را ما آوردیم؛ و بعد از اینکه #خیانت کرد به ما، او را بردیم! وقتی که بردند او را، جواهرهای #ایران را در چمدانها گذاشتند و در کشتی گذاشتند او را، و خود او هم، یعنی جواهرها را خود او جمع کرد، چمدانها را پر کرد از جواهر. و با کشتی حرکتش دادند برای بیرون از ایران و در بین دریا ـ آنطوری که به ما آن وقت اطلاع دادند ـ در بین دریا یک کشتی دیگری آوردند و متصل به این کشتی کردند، و به او گفتند بیا توی این کشتی. رفت و گفت پس چمدانها چه؟ گفتند خوب آن هم میآید. او را بردند به جزیره موریس، و چمدانها هم به #انگلستان رفت!
🔸و بعد از او بر حسب، آنطوری که خود محمدرضا در یکی از کتابهایش نوشت «اینکه #متفقین که آمدند به ایران، صلاح دیدند که من باشم!» اعتراف کرد که متفقین او را #تحمیل کردهاند منتها بعد این را ـ از قراری که گفتند ـ از کتاب حذف کرده اند .. . این هم که خیانتش را دیگر همه شما و جنایتهایی که کرده ـ خصوصاً در این چند سال اخیر ـ همه اطلاع دارید. جنایاتی که او کرده است نمیشود همه مطلع باشند همه جنایات را؛ برای اینکه بعضی از جنایات همچو مخفی بوده است که کسی اطلاع از آن پیدا نکرده جز خود او، و بعضی از اشخاصی که خواص بودند؛ و کارش را هیچ کس مطلع نشده است غیر از خودش، و مثلاً کارتر یا امثال آنها. این هم وقتی که میخواست برود، ... جواهرات را جمع کرد؛ و علاوه بر آن، قرضهای زیاد در ایران گذاشته است از بانکها. هر چه توانستند اینها قرض کردند و رفتند. ... (22 اردیبهشت 58، صحیفه امام، ج 7، ص 249-251)