#هوو ۱
۱۵ سالم بود که به رسم زمان خودمون دخترارو تو سن پایین شوهر میدادند منم شوهر دادن از همون اول علاقه زیادی به شوهرم داشتم زندگیمون هم به اندازه خودش خوب بود تا اینکه چهار سال گذشت اما بچه دار نشدیم شوهرم وقتی که دید من بچه دار نمیشم بدون اینکه حتی بهم حرفی بزنه یه روز با یه دختر ۱۶ ساله به خونمون اومد و گفت این زنه منه دختر خیلی با سیاستی بود جوری که تو زمان خیلی کمی شوهرم دیگه محل به من نمیداد از ترس اینکه جایی را نداشتم و طلاق توی محله ما بد بود صدام در نیومد من هر روز بعد از ظهر میدیدم هووم میره بیرون قبل از اومدن شوهرم به خونه میومد اما چیزی نمیگفتم، همون سال اول بچه دار شد با به دنیا آمدن اولین بچه، شد نور چشمی شوهرم همون یه مقدار توجهی که به من داشت را هم دریغ کرد و من باز هم سکوت کردم هووی من به مدت چهار سال هر سال یک بچه به دنیا می آورد و عزیزتر می شد و من منفورتر تا اینکه گذشت و شوهرم وضع مالیش خوب شد خونه دو طبقه گرفت و من طبقه بالا رفتم همه منو فراموش کرده بودن
❌هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستانهای کانال پیگرد قانونی دارد ❌
🔺هر وقت دیش #ماهواره بر بام یک خانه می بینم، بیش از هر چیز دلم برای #زن آن خانه میسوزد..
اگر #زن و #شوهر بیاموزند: #ماهواره یعنی ورود #افسردگی و #خیانت و #هوو های خوش آب و رنگ تلویزیونی به خانه
نیاز به برخورد #پلیسی نخواهد بود
بفرستید برای همه خانواده های خوب ایرانی
#منوتو #جم #سریال #تنوع #یواشکی #ماهواره_شکنی #هوو #زن #مرد #نیمه_پورن #پورن