#شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۷ در شهر نجف آباد اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.۶ فرزند بودند.
۳ خواهر و ۳ برادر
متاهل بود.
ایشان تیرماه ۱۳۷۸ درسن ۱۹ سالگی ازدواج کرد.
۲ فرزند به یادگار دارد یک دختر و یک پسر
اسما خانم و آقا حسین مهدی.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
پدر من و پدر آقا #روحالله علاوه بر آنکه با هم همکار بودند، رفاقتی چند ساله با هم داشتند. به هر حال این شناخت سبب شد تا پدر آقا #روحالله من را از پدرم برای ایشان خواستگاری کند.
از حجاب و پوشش من حسابی خوشش آمده بود.#صداقت حرفهاش خیلی به دلم نشست. از همان ابتدا در صحبتهایش گفت: به واسطه نظامی بودنش ممکن است خیلی وقتها نباشد.😭
🍃🌷🍃
#سر به زیر بودن و #ولایی بودنش در کنار #صداقتاش خیلی برای من ارزش داشت. وقتی مرتبه اول رفتیم برای صحبت کردن گفت: خیلی عصبی و زودجوش است.
اما وقتی وارد زندگی شدیم برخلاف آنچه که قبلاً از خودش گفته بود،#آرام و #مهربان به نظر میرسید.با اینکه #19 سال بیشتر نداشت، اما آنقدر #متین و #پخته به نظر میرسید که اصلاً نمیتوانستم باور کنم که این آدم، عصبی هم میتواند بشود.
🍃🌷🍃
20 تیرماه سال 78 به عقد هم درآمدیم و دیماه همانسال هم عروسی گرفتیم. با اینکه من تک دختر بودم، اما این دلیل نشد که مراسم مفصل و آنچنانی برگزار کنیم.
با مهریهای کم به عقد #روحالله درآمدم. مراسم عقد به معنای برپایی جشن که نداشتیم، عروسی ما هم در واقع یک مهمانی بود که در نهایت سادگی برگزار شد.
🍃🌷🍃
رفتارهای #روحالله آنقدر #پخته و #سنجیده بود که من در کنارش کامل شدن و بزرگ شدن را خیلی خوب حس می کردم.
🍃🌷🍃
چیزی که اصلاً بلد نبودیم قهر کردن بود. بیشترین زمان ممکن که با هم حرف نمیزدیم از پنج دقیقه بیشتر نمیشد. خیلی زود خندهمان میگرفت و هرچی بود همانجا تمام میشد. بیشتر اوقات در ظــرف شسـتن به من #کمک میکرد.
🍃🌷🍃
نزدیکهای عید که میشد حسابی #کمک حالم بود. هر کاری که از دستش برمیآمد انجام میداد. آخرین عیدی که با ما بود آنقدر کار کرده بود که دلم نمیآمد به چیزی دست بزنم.
🍃🌷🍃
20 تیرماه سال 78 به عقد هم درآمدیم و دیماه همانسال هم عروسی گرفتیم. با اینکه من تک دختر بودم، اما این دلیل نشد که مراسم مفصل و آنچنانی برگزار کنیم.
با مهریهای کم به عقد #روحالله درآمدم. مراسم عقد به معنای برپایی جشن که نداشتیم، عروسی ما هم در واقع یک مهمانی بود که در نهایت سادگی برگزار شد.
🍃🌷🍃
رفتارهای #روحالله آنقدر #پخته و #سنجیده بود که من در کنارش کامل شدن و بزرگ شدن را خیلی خوب حس می کردم.
🍃🌷🍃
چیزی که اصلاً بلد نبودیم قهر کردن بود. بیشترین زمان ممکن که با هم حرف نمیزدیم از پنج دقیقه بیشتر نمیشد. خیلی زود خندهمان میگرفت و هرچی بود همانجا تمام میشد. بیشتر اوقات در ظــرف شسـتن به من #کمک میکرد.
🍃🌷🍃
نزدیکهای عید که میشد حسابی #کمک حالم بود. هر کاری که از دستش برمیآمد انجام میداد. آخرین عیدی که با ما بود آنقدر کار کرده بود که دلم نمیآمد به چیزی دست بزنم.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۷ در شهر نجف آباد اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.۶ فرزند بودند.
۳ خواهر و ۳ برادر
متاهل بود.
ایشان تیرماه ۱۳۷۸ درسن ۱۹ سالگی ازدواج کرد.
۲ فرزند به یادگار دارد یک دختر و یک پسر
اسما خانم و آقا حسین مهدی.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
پدر من و پدر آقا #روحالله علاوه بر آنکه با هم همکار بودند، رفاقتی چند ساله با هم داشتند. به هر حال این شناخت سبب شد تا پدر آقا #روحالله من را از پدرم برای ایشان خواستگاری کند.
از حجاب و پوشش من حسابی خوشش آمده بود.#صداقت حرفهاش خیلی به دلم نشست. از همان ابتدا در صحبتهایش گفت: به واسطه نظامی بودنش ممکن است خیلی وقتها نباشد.😭
🍃🌷🍃
#سر به زیر بودن و #ولایی بودنش در کنار #صداقتاش خیلی برای من ارزش داشت. وقتی مرتبه اول رفتیم برای صحبت کردن گفت: خیلی عصبی و زودجوش است.
اما وقتی وارد زندگی شدیم برخلاف آنچه که قبلاً از خودش گفته بود،#آرام و #مهربان به نظر میرسید.با اینکه #19 سال بیشتر نداشت، اما آنقدر #متین و #پخته به نظر میرسید که اصلاً نمیتوانستم باور کنم که این آدم، عصبی هم میتواند بشود.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۷ در شهر نجف آباد اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.۶ فرزند بودند.
۳ خواهر و ۳ برادر
متاهل بود.
ایشان تیرماه ۱۳۷۸ درسن ۱۹ سالگی ازدواج کرد.
۲ فرزند به یادگار دارد یک دختر و یک پسر
اسما خانم و آقا حسین مهدی.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
پدر من و پدر آقا #روحالله علاوه بر آنکه با هم همکار بودند، رفاقتی چند ساله با هم داشتند. به هر حال این شناخت سبب شد تا پدر آقا #روحالله من را از پدرم برای ایشان خواستگاری کند.
از حجاب و پوشش من حسابی خوشش آمده بود.#صداقت حرفهاش خیلی به دلم نشست. از همان ابتدا در صحبتهایش گفت: به واسطه نظامی بودنش ممکن است خیلی وقتها نباشد.😭
🍃🌷🍃
#سر به زیر بودن و #ولایی بودنش در کنار #صداقتاش خیلی برای من ارزش داشت. وقتی مرتبه اول رفتیم برای صحبت کردن گفت: خیلی عصبی و زودجوش است.
اما وقتی وارد زندگی شدیم برخلاف آنچه که قبلاً از خودش گفته بود،#آرام و #مهربان به نظر میرسید.با اینکه #19 سال بیشتر نداشت، اما آنقدر #متین و #پخته به نظر میرسید که اصلاً نمیتوانستم باور کنم که این آدم، عصبی هم میتواند بشود.
🍃🌷🍃
20 تیرماه سال 78 به عقد هم درآمدیم و دیماه همانسال هم عروسی گرفتیم. با اینکه من تک دختر بودم، اما این دلیل نشد که مراسم مفصل و آنچنانی برگزار کنیم.
با مهریهای کم به عقد #روحالله درآمدم. مراسم عقد به معنای برپایی جشن که نداشتیم، عروسی ما هم در واقع یک مهمانی بود که در نهایت سادگی برگزار شد.
🍃🌷🍃
رفتارهای #روحالله آنقدر #پخته و #سنجیده بود که من در کنارش کامل شدن و بزرگ شدن را خیلی خوب حس می کردم.
🍃🌷🍃
چیزی که اصلاً بلد نبودیم قهر کردن بود. بیشترین زمان ممکن که با هم حرف نمیزدیم از پنج دقیقه بیشتر نمیشد. خیلی زود خندهمان میگرفت و هرچی بود همانجا تمام میشد. بیشتر اوقات در ظــرف شسـتن به من #کمک میکرد.
🍃🌷🍃
نزدیکهای عید که میشد حسابی #کمک حالم بود. هر کاری که از دستش برمیآمد انجام میداد. آخرین عیدی که با ما بود آنقدر کار کرده بود که دلم نمیآمد به چیزی دست بزنم.
🍃🌷🍃