#شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۷ در شهر نجف آباد اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.۶ فرزند بودند.
۳ خواهر و ۳ برادر
متاهل بود.
ایشان تیرماه ۱۳۷۸ درسن ۱۹ سالگی ازدواج کرد.
۲ فرزند به یادگار دارد یک دختر و یک پسر
اسما خانم و آقا حسین مهدی.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
پدر من و پدر آقا #روحالله علاوه بر آنکه با هم همکار بودند، رفاقتی چند ساله با هم داشتند. به هر حال این شناخت سبب شد تا پدر آقا #روحالله من را از پدرم برای ایشان خواستگاری کند.
از حجاب و پوشش من حسابی خوشش آمده بود.#صداقت حرفهاش خیلی به دلم نشست. از همان ابتدا در صحبتهایش گفت: به واسطه نظامی بودنش ممکن است خیلی وقتها نباشد.😭
🍃🌷🍃
#سر به زیر بودن و #ولایی بودنش در کنار #صداقتاش خیلی برای من ارزش داشت. وقتی مرتبه اول رفتیم برای صحبت کردن گفت: خیلی عصبی و زودجوش است.
اما وقتی وارد زندگی شدیم برخلاف آنچه که قبلاً از خودش گفته بود،#آرام و #مهربان به نظر میرسید.با اینکه #19 سال بیشتر نداشت، اما آنقدر #متین و #پخته به نظر میرسید که اصلاً نمیتوانستم باور کنم که این آدم، عصبی هم میتواند بشود.
🍃🌷🍃
#سردار شهید دفاع مقدس سهراب اسماعیلی
🍃🌷🍃
در سال 1340# در روستاى «قارخودلو» از توابع زنجان در خانواده اى كشاورز متولد شد #سومين فرزند خانواده بود.
در #خردسالى براى یادگيرى #قرآن به مكتب خانه رفت و در اين راه #موفق بود ،از كودكى #آرام،#متين و #محجوب بود.
🍃🌷🍃
تحصيلات دوران دبستان را در سال 1347# در زادگاهش در مدرسه اى غير رسمى كه نامى هم نداشت گذراند و در اين مدت در كسب و فراگيرى دروس كوشا بود.
🍃🌷🍃
در كنار تحصيل در #كشاورزى و #چراى دام به #خانواده و حتى #همسايگانى كه نياز به #كمك داشتند،#كمك می کرد.
🍃🌷🍃
زمانى كه دوران دبستان به پايان رسيد ایشان از پدر خواست تا براى ادامه تحصيل به شهر برود، اما پدر گفتندكه توان پرداخت هزينه تحصيلش در شهر و هم استخدام كارگرى به جاى ایشان را ندارد.
به ناچار پذيرفت كه خودش #خرج تحصيلش را به دست بیاورد و پدر كه اشتياق را براى ادامه تحصيل دید راضى به رفتن ایشان به شهر شدند.
🍃🌷🍃
ایشان براى ادامه تحصيل به تهران رفت، و هم زمان با تحصيل به #كار در #مغازه نانوائى عمویش پرداخت، تا از اين راه #هزينه تحصيلى خود را فراهم كند.
🍃🌷🍃
#سهراب در طول زندگى مشترك سه ساله اش در #امور خانه و #بيرون از خانه #ياور همسر خود بود و به يگانه دختر خود «زهرا »علاقه ی زیادی داشت. همیشه همسرش را #سفارش به #حفظ رابطه با #همسايه ها می کرد.
🍃🌷🍃
می گفت: «در قيامت بعد از #نماز از #حق #همسايه دارى از انسان سؤال مى شود.» دوستانش می گويند: «او بيشتر #اهل عمل بود تا #نصيحت و سعى می کرد با #رفتارش ديگران را #راهنمايى كند.
🍃🌷🍃
#كم حرف بود و #متين ، هر #دوشنبه و #پنج شنبه روزه می گرفت و با #قرآن #مأنوس بود و در #ماه رمضان #كلاس قرآن برپا می کرد و در #سپاه به عنوان #قارى #برگزيده انتخاب شد.
🍃🌷🍃
به حفظ #بيت المال اهميت زيادى مى داد؛ صندوقى در محل كار گذاشته بود تا هر كس از #تلفن اداره استفاده می کند #پول آن را در #صندوق بيندازد؛ با اين حال باز در ترديد بود كه نكند نفس عمل اشتباه باشد.
🍃🌷🍃
#همرزمانش مى ديدند كه #شبها از چادر خارج شده و مشغول #نماز شب مى شود و براى آنكه شناخته نشود #پتويى بر #دوش خود مى انداخت.
🍃🌷🍃
#سهراب در طول زندگى مشترك سه ساله اش در #امور خانه و #بيرون از خانه #ياور همسر خود بود و به يگانه دختر خود «زهرا »علاقه ی زیادی داشت. همیشه همسرش را #سفارش به #حفظ رابطه با #همسايه ها می کرد.
🍃🌷🍃
می گفت: «در قيامت بعد از #نماز از #حق #همسايه دارى از انسان سؤال مى شود.» دوستانش می گويند: «او بيشتر #اهل عمل بود تا #نصيحت و سعى می کرد با #رفتارش ديگران را #راهنمايى كند.
🍃🌷🍃
#كم حرف بود و #متين ، هر #دوشنبه و #پنج شنبه روزه می گرفت و با #قرآن #مأنوس بود و در #ماه رمضان #كلاس قرآن برپا می کرد و در #سپاه به عنوان #قارى #برگزيده انتخاب شد.
🍃🌷🍃
به حفظ #بيت المال اهميت زيادى مى داد؛ صندوقى در محل كار گذاشته بود تا هر كس از #تلفن اداره استفاده می کند #پول آن را در #صندوق بيندازد؛ با اين حال باز در ترديد بود كه نكند نفس عمل اشتباه باشد.
🍃🌷🍃
#همرزمانش مى ديدند كه #شبها از چادر خارج شده و مشغول #نماز شب مى شود و براى آنكه شناخته نشود #پتويى بر #دوش خود مى انداخت.
🍃🌷🍃
#سردار شهید دفاع مقدس سهراب اسماعیلی
🍃🌷🍃
در سال 1340# در روستاى «قارخودلو» از توابع زنجان در خانواده اى كشاورز متولد شد #سومين فرزند خانواده بود.
در #خردسالى براى یادگيرى #قرآن به مكتب خانه رفت و در اين راه #موفق بود ،از كودكى #آرام،#متين و #محجوب بود.
🍃🌷🍃
تحصيلات دوران دبستان را در سال 1347# در زادگاهش در مدرسه اى غير رسمى كه نامى هم نداشت گذراند و در اين مدت در كسب و فراگيرى دروس كوشا بود.
🍃🌷🍃
در كنار تحصيل در #كشاورزى و #چراى دام به #خانواده و حتى #همسايگانى كه نياز به #كمك داشتند،#كمك می کرد.
🍃🌷🍃
زمانى كه دوران دبستان به پايان رسيد ایشان از پدر خواست تا براى ادامه تحصيل به شهر برود، اما پدر گفتندكه توان پرداخت هزينه تحصيلش در شهر و هم استخدام كارگرى به جاى ایشان را ندارد.
به ناچار پذيرفت كه خودش #خرج تحصيلش را به دست بیاورد و پدر كه اشتياق را براى ادامه تحصيل دید راضى به رفتن ایشان به شهر شدند.
🍃🌷🍃
ایشان براى ادامه تحصيل به تهران رفت، و هم زمان با تحصيل به #كار در #مغازه نانوائى عمویش پرداخت، تا از اين راه #هزينه تحصيلى خود را فراهم كند.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۷ در شهر نجف آباد اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.۶ فرزند بودند.
۳ خواهر و ۳ برادر
متاهل بود.
ایشان تیرماه ۱۳۷۸ درسن ۱۹ سالگی ازدواج کرد.
۲ فرزند به یادگار دارد یک دختر و یک پسر
اسما خانم و آقا حسین مهدی.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
پدر من و پدر آقا #روحالله علاوه بر آنکه با هم همکار بودند، رفاقتی چند ساله با هم داشتند. به هر حال این شناخت سبب شد تا پدر آقا #روحالله من را از پدرم برای ایشان خواستگاری کند.
از حجاب و پوشش من حسابی خوشش آمده بود.#صداقت حرفهاش خیلی به دلم نشست. از همان ابتدا در صحبتهایش گفت: به واسطه نظامی بودنش ممکن است خیلی وقتها نباشد.😭
🍃🌷🍃
#سر به زیر بودن و #ولایی بودنش در کنار #صداقتاش خیلی برای من ارزش داشت. وقتی مرتبه اول رفتیم برای صحبت کردن گفت: خیلی عصبی و زودجوش است.
اما وقتی وارد زندگی شدیم برخلاف آنچه که قبلاً از خودش گفته بود،#آرام و #مهربان به نظر میرسید.با اینکه #19 سال بیشتر نداشت، اما آنقدر #متین و #پخته به نظر میرسید که اصلاً نمیتوانستم باور کنم که این آدم، عصبی هم میتواند بشود.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۷ در شهر نجف آباد اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.۶ فرزند بودند.
۳ خواهر و ۳ برادر
متاهل بود.
ایشان تیرماه ۱۳۷۸ درسن ۱۹ سالگی ازدواج کرد.
۲ فرزند به یادگار دارد یک دختر و یک پسر
اسما خانم و آقا حسین مهدی.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
پدر من و پدر آقا #روحالله علاوه بر آنکه با هم همکار بودند، رفاقتی چند ساله با هم داشتند. به هر حال این شناخت سبب شد تا پدر آقا #روحالله من را از پدرم برای ایشان خواستگاری کند.
از حجاب و پوشش من حسابی خوشش آمده بود.#صداقت حرفهاش خیلی به دلم نشست. از همان ابتدا در صحبتهایش گفت: به واسطه نظامی بودنش ممکن است خیلی وقتها نباشد.😭
🍃🌷🍃
#سر به زیر بودن و #ولایی بودنش در کنار #صداقتاش خیلی برای من ارزش داشت. وقتی مرتبه اول رفتیم برای صحبت کردن گفت: خیلی عصبی و زودجوش است.
اما وقتی وارد زندگی شدیم برخلاف آنچه که قبلاً از خودش گفته بود،#آرام و #مهربان به نظر میرسید.با اینکه #19 سال بیشتر نداشت، اما آنقدر #متین و #پخته به نظر میرسید که اصلاً نمیتوانستم باور کنم که این آدم، عصبی هم میتواند بشود.
🍃🌷🍃